آیا در کارآفرینی شریک داشتن خوب است؟

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 197
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 3715
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 20
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 372
    آي پي امروز آي پي امروز : 66
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 1238
    بازدید هفته بازدید هفته : 4529
    بازدید ماه بازدید ماه : 20272
    بازدید سال بازدید سال : 1084998
    بازدید کلی بازدید کلی : 1338455

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.23.103.216
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

آیا در کارآفرینی شریک داشتن خوب است؟

آیا در کارآفرینی شریک داشتن خوب است؟

 

 

 اکثر افراد بر این باورند که اگر شما یک شرکت را راه‌اندازی کرده‌اید، پس رئیس بزرگ هستید و تنها باید در برابر نهادهایی مانند اداره مالیات پاسخگو باشید. اما این باور صحیح نیست. شما باید تکریم و وفاداری خود را به مشتریان، عرضه‌کنندگان، ماموران دولتی و وکلا نشان دهید. برخلاف ظاهر، اکثر فعالیت‌های اقتصادی موفق نمی‌توانند به دیدگاه و فعالیت‌های یک فرد به طور مجزا نسبت داده شوند.

 

 

بیل گیتس، آکیو موریتا و استیو جابز به تنهایی شرکت‌های خود- به ترتیب شرکت‌های مایکروسافت، سونی و اپل- را بنیان ننهادند؛ هر چند این باوری هست که توسط رسانه‌های عمومی ترویج شده‌ است. در این بخش توصیه‌های پیرامون گرفتن یک شریک با طرح سه پرسش زیر مطرح می‌کنیم:

 

▪️چرا یک شریک مورد نیاز است؟
▪️شریک شما چه کسی باید باشد؟
▪️چرا رسیدن به یک اجماع مهم است؟

 



چرا یک شریک مورد نیاز است؟

اکثرا افراد جذب مشاغل در حوزه کارآفرینی می‌شوند؛ چرا که تصور می‌کنند کارآفرینی جایی است که آنها می‌توانند فردیت خود را ابراز کنند؛ بنابراین مفهوم داشتن یک شریک به نظر غیر قابل ‌پذیرش می‌آید. اما، یک شریک به شما منفعت خواهد رساند؛ چون:

 

▪️یک شریک می‌تواند در ریسک‌ها سهیم شود.
▪️یک شریک می‌تواند دلگرمی و حمایت ایجاد کند.
▪️هیچ‌کس نمی‌تواند همه کارها را به تنهایی و بدون کمک انجام دهد.
▪️یک شریک ممکن است به یک فعالیت اقتصادی اعتبار بدهد.

 

شریک شما چه کسی باید باشد؟

هرگز کسی را صرفا به این خاطر که در دسترس است، اولین کسی است که داوطلب شده یا خویشاوند یا دوست شماست، به عنوان شریک انتخاب نکنید. باید کسی را به عنوان شریک انتخاب کنید که علاقه شدیدی به کارآفرین شدن داشته باشد، مکمل شما در مهارت‌ها، تجربیات، دانش و شخصیت مفید برای فعالیت اقتصادی‌تان باشد و بتوانید دیدگاه خود برای فعالیت اقتصادی‌تان را با او به اشتراک بگذارید.

 

بهترین تیم‌های کسب‌و‌کار آنهایی بوده‌اند که شرکا یکدیگر را برحسب مهارت‌ها، تجربیات، دانش و شخصیت تکمیل و توازنی بین رفتارها پیدا کرده‌اند. مثلا اگر فردی خوش‌بین هستید و همیشه دیدگاهی فانتزی نسبت به آینده دارید، ممکن است نیاز به یک شریک بدبین داشته باشید که اندکی واقع‌بین باشد.

 

ریچارد برانسون خیلی زود دریافت که داشتن فردی در کنارش برای جبران نقاط ضعفش تا چه حد مهم و ضروری است. برانسون در مجله «دانش‌آموز» جانی جمز را در کنار خود داشت. جمز می‌دانست که مجله باید با چه کسانی مصاحبه کند و چرا؛ در حالی‌که برانسون توانایی برای ترغیب آنها برای موافقت کردن با یک مصاحبه را داشت. مایکروسافت، اپل و اوراکل محصولات و فرهنگ‌های کاملا متفاوتی دارند اما حداقل در یک مورد مشترک هستند: هر کدام از آنها یک فروشنده پرانرژی را در کنار یک نابغه تکنیکی قرار داده‌اند: بیل گیتس با پل آلن در مایکروسافت، استیو جابز با استیو وازنیاک در اپل و لری الیسون با باب ماینز در اوراکل.

 

چرا رسیدن به یک اجماع مهم است؟

فعالیت‌های اقتصادی کارآفرینانه اغلب مملو از داستان‌های مشاجره‌ها و حتی دعواهای دادگاهی بین شرکاست. گاهی این مشاجره‌ها در حد یک رنجش و دلخوری هستند و گاهی می‌توانند فاجعه‌آمیز باشند. بنابراین شرکا باید تا جای ممکن روی بسیاری از مسائل- از جمله استراتژی شرکت و فرآیندهای حول انحلال شرکت- به اجماع برسند.

 

منبع: کتاب Never Bet The Farm

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 3 / 6 / 1397 ساعت: 4:54 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اهمیت لیست نبایدها در کارآفرینی

اهمیت لیست نبایدها در کارآفرینی

 

 

اغلب کارآفرینان تنها روی هدف نهایی و کارهایی که باید انجام دهند تمرکز می کنند درصورتی که تهیه ی لیست نبایدها نیز به همان اندازه مهم است...

 

کارآفرینی یا همان راه اندازی کسب وکار جدید بیش از هر زمانی میان مردم جا افتاده است و اغلب آن ها با تهیه ی یک لیست انجام کار و لیستی از انتظاراتشان وارد بازار می شوند. نکته ی مهم این که که تهیه ی لیستی از کارهایی که نباید انجام شود نیز به همان اندازه مهم است. به عبارت دیگر این افراد مقصد نهایی خود را می دانند اما مشکلات مسیر را پیش بینی نمی کنند. این افراد باید عجله را کنار بگذارند و از خود و ایده شان محافظت کنند. هدف داشتن در هر کسب وکاری ضروری است اما اجتناب از اشتباهات نیز مهم است. علاوه براین پیش بینی مشکلات مسیر، سرعت رسیدن به اهداف نهایی را نیز تسریع می کند. در ادامه این مقاله ی زومیت به بررسی زیادتر کارهایی می پردازیم که باید در لیست نبایدهای یک کارآفرین جا بگیرد.

 

 

1-  انتظار نداشته باشید بازاریابان اولین مشتری را پیدا کنند.

هرگز انتظار نداشته باشید که اولین مشتری کسب وکار از کمپین های بازاریابی پیدا شود. مشتری های اولیه برند باید توسط کارآفرین کشف شده و سپس وارد مذاکره شوند. بسیاری از محققان موافق این موضوع هستند و عنوان کرده اند مذاکرات رو در رو تا ۳۴ درصد موفق تر از بازاریابی ایمیلی عمل می کند.

 


2-  کسب درآمد تمام ماجرا نیست.

پول درآوردن مهم است اما نباید هدف اول و آخر یک کارآفرین باشد. حتی تمام پول های کره ی زمین هم نمی توانند کسب وکاری با طراحی و بنیان گذاری ضعیف را نجات دهند. بنابراین پیش از اینکه به فکر جذب سرمایه باشید، استراتژی های خود را دوباره ارزیابی کنید. به عنوان مثال بسیاری از مردم حتی پیش از ارزیابی محصول خود برای جذب سرمایه اقدام می کنند. شاید مفهوم ایده روی کاغذ جالب باشد اما مشکلات اصلی را حل نمی کند. بسیاری از مشکلات زمانی که وارد عمل شوید بروز پیدا می کنند. جالب است بدانید اغلب استارتاپ ها به دلیل عدم آگاهی از کار و نه به دلیل کمبود سرمایه محکوم به شکست هستند.

 


3-  حسرت فرصت‌های گذشته را نخورید.

هیچ‌کس به فرصت‌های از دست رفته اهمیت نمی‌دهد بنابراین دست از سرزنش خودتان بردارید و نگویید که می‌توانستید قانع‌کننده‌تر ظاهر شوید. این افکار نه تنها نتیجه‌ی مثبتی ندارند بلکه ابتکار عمل را نیز از بین می‌برند. تصور و مرور موقعیت‌های غیرواقعی شانس رسیدن به دستاوردهای جدید را کاهش می‌دهد، فرآیند پیشرفت را کند کرده و فرصت پیشرفت را به رقبا واگذار می‌کند.

به جای فکر کردن به اینکه چرا نفر اول نیستید روی دستاوردهایی که داشته‌اید تمرکز کنید. کارآفرینی مسیری است که باید به کمک اعضای تیم طی شود و هیچ‌کس دلیل اصلی موفقی یا شکست نیست. اینکه چه توانایی یامهارت‌هایی دارید مهم نیست، مهم این است که کل اعضای تیم تا چه اندازه موفق خواهند بود.

 


4-  گوش دادن را فدای صحبت کردن نکنید.

آیا همیشه دنبال این هستید که خودتان را ثابت کنید؟ شما یک زبان و دو گوش دارید. به عبارت دیگر باید دو برابر بیشتر از زمانی که حرف می‌زنید، گوش دهید تا نکات مثبت و جدید یاد بگیرید. از سوال کردن نترسید و با دقت به پاسخ طرف مقابل گوش دهید. داشتن مربی و گوش دادن به صحبت‌های او بهترین تمرین برای تقویت مهارت شنیداری است.

 

5-  برای پیشرفت عجله نکنید

اگر برای رسیدن به موفقیت عجله دارید و بیش از اندازه روی این موضوع تمرکز کرده‌اید باید بدانید احتمال اشتباه کردن را افزایش داده‌اید. موفق شدن در هر کسب‌وکاری مهم است اما یک شبه حاصل نمی‌شود. موفقیت در استارتاپ مانند مسابقه‌ی دوی ماراتن است نه دوی سرعت.

 

پیشرفت کردن را در اولیت قرار دهید و از شکست‌ها استقبال کنید. قبل از اینکه به گسترش کسب‌وکار فکر کنید، از استخدامنیروی کار مناسب مطمئن شوید و ببنید آیا در مسیر درستی قرار گرفته‌اید یا خیر؟ آیا استراتژی کسب‌وکارتان با هدف جذب مشتری‌های وفادار طراحی شده است یا خیر؟ این موارد بهتر است پیش از گسترش کسب‌وکار در نظر گرفته شوند.

 

قبل از اینکه به طور جدی به راه‌اندازی استارتاپ فکر کنید لیست نبایدها را نیز همزمان با لیست بایدها تنظیم کنید. در این صورت می‌توانید رو به جلو حرکت کرده و با پیش‌بینی اشتباه‌ها مسیر موفقیت را هموار کنید.


/زومیت

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 17 / 5 / 1397 ساعت: 2:38 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

دولت؟ کارآفرینی؟ شیب؟ بام؟

دولت؟ کارآفرینی؟ شیب؟ بام؟

 

 

دکتر امیرحسین خالقی

 

گفته می شود که بسیاری از نوآوری های کنونی مانند انرژی هسته ای، اینترنت، رایانه ها و هواپیماها نه حاصل پژوهش بخش خصوصی؛ بلکه پیامد سرمایه گذاری های دولت است؛ همچنین شرکت های خصوصی از آنجا که ملاحظه سودآوری دارند و نگاه کوتاه مدت را دنبال می کنند، زیر بار پژوهش های بنیادین نمی روند؛ زیرا این قبیل پروژه ها با وجود ریسک بالا، سودآوری فوری به همراه نمی آورند.

 

این نگاه چند ایراد اساسی دارد؛

 

 

1 نخست آنکه نوآوری تکنولوژیک را با نوآوری اقتصادی یکی می گیرد؛ نوآوری تکنولوژیک چیزی است که مهندسان می پسندند و از نظر فنی پیشروست، ولی به هزاران دلیل مشتریان آن را انتخاب نمی کنند و شانسی برای تولید انبوه ندارند. نوآوری های تکنولوژیک تا زمانی که آزمون سخت بازار را پشت سر نگذارند، از منظر اقتصادی نوآوری تلقی نمی شوند.

 

یک نمونه فناوری "بتامکس" و "وی اچ اس" است که با وجود آنکه اهل فن اولی را برتر می دانستند، نتوانست در بازار از پس "وی اچ اس" برآید. دانشمندان شوروی هرچند در ابداع بسیاری از نوآوری ها پیشرو بودند، ولی آن امپراتوری شر از این ابداع ها به دلیل نبود آزمون بازار بهره ای نبرد.

 

2 دوم، مسئله هزینه فرصت است، این درست است که دولت در یک حوزه سرمایه گذاری می کند و نتایجی را هم کسب می کند؛ ولی آیا منابع عمومی اگر در جایی دیگر سرمایه گذاری می شدند، نفع بیشتری نداشت؟ خصوصی ها حواسشان به ریال ریال هزینه هایشان هست و انگیزه لازم برای به ثمر رساندن سرمایه گذاری های خوب و رها کردن سرمایه گذاری های بی حاصل را دارند، ولی دولتهای درگیر سیاست چنین نیستند. فساد و کارایی پایین پروژه های دولتی در عرصه علم هم تکثیر می شود و نورچشمی ها و ژن های خوب "علمی" سروکله شان پیدا می شود.

 

3 سوم، شواهد تاریخی وجود دارد که مثلا در امریکا در قرن 19 و حتی تا سال های دهه 1940 در عمل حتی بدون بودجه های پژوهشی کلان دولتی که بعدها رایج شد، این کشور بسیار نوآور بود. نوابغ مهندسی مانند برادران رایت ، ادیسون و تسلا به هیچ رو حمایت دولتی نداشتند و با پول و وقت خودشان ریسک می کردند یا در دهه 1930 شرکت های خصوصی مانند دوپونت خودشان دست به کار پژوهش های بنیادی شدند که بعدها به ابداع نایلون انجامید.

 

4 چهارم، سرمایه گذاری دولت در "نوآوری"، باعث می شود که بخش خصوصی در آن حوزه ها وارد نشود و به اصطلاح آنها را بیرون می راند و در واقع مسیر پیشرفت علم و نوآوری مخدوش و منحرف می شود؛ خشت کج اول می تواند دیوار را تا ثریا کج ببرد، پژوهشی که برای بوروکرات های دولت و نظامی ها انجام می شود، زمین تا آسمان با پژوهش های تجاری که باید پاسخگوی نیاز مشتریان باشد متفاوت است، نهادهای پژوهشی که به اولی عادت می کنند، پس از برداشتن حمایت های دولت، برای بقا کارشان ساده نیست.

 

خلاصه آنکه حواسمان باشد کارآفرینی و نوآوری کار افراد است نه دولت ها، والله اعلم.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 11 / 3 / 1397 ساعت: 5:10 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

پیشنهاد فوربز برای طرز فکر کارآفرینان

پیشنهاد فوربز برای طرز فکر کارآفرینان

 

 

مانند یک استارت آپ فکر کنید

 


مرحله اول: شما چه نوع شرکتی می خواهید؟

 

با برخی از واکنش ها شروع کنید. از خودتان بپرسید: چه نوع شرکتی می خواهید؟ چگونه با کارکنان خود رفتار می کنید؟ کارکنان شما چه احساسی در مورد کار کردن در شرکت شما دارند؟

 

کارکنان، مشتریان، تامین کنندگان و سهامداران چگونه برند شما را توصیف خواهند کرد؟ مزایای کارکنان شما منعکس کننده قدرت برند شماست.

 

این سوالات پایه ای، برای ارزیابی وضعیت فعلی طرح مزایای کارکنان شما مهم است.

 


مرحله دوم: از کارکنان خود بپرسید چه نوع شرکتی باید باشید.

 

کارمندان شما، نیروی حیاتی شرکت شما هستند. بازخوردها را بگیرید و آن را با تفکر و برنامه خود ترکیب کنید.

 

از کارکنان خود بپرسید چه احساسی نسبت به مزایای کارکنان فعلی دارند و بازخوردها را جمع آوری کنید.

 


مرحله سوم: مزایایی را پیدا کنید که به کارمندان و شرکت کمک می کند.

 

اضافه کردن مزایای کارمندان جدید موفقیت نیست. کارفرمایان زمانی پیروز می شوند که کارکنانشان برنده شده باشند.

 

جنگ بر سر استعدادها شدید است. نه تنها شما نیاز به جذب استعدادهایبرتر دارید، بلکه باید سازمان خود را برای مدت طولانی حفظ و تقویت کنید.

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 1 / 9 / 1396 ساعت: 6:32 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

عوامل توليد چه هستند؟

عوامل توليد چه هستند؟

 

عوامل تولید منابعي هستند که بلوک های ساختماني اقتصاد به شمار می آیند. مردم از عوامل تولید استفاده می کنند تا کالاها و خدمات توليد كنند. اقتصاددانان عوامل توليد را به چهار دسته تقسيم مي كنند: زمین، نیروی کار، سرمایه و کارآفرینی. .

 

اولین عامل تولید زمین است. زمین شامل هر گونه منابع طبیعی است که برای تولید کالاها و خدمات مورد استفاده قرار مي گيرد.برخي از زمين ها یا منابع طبیعی شامل آب، نفت، مس، گاز طبیعی، زغال سنگ و جنگل ها هستند.

 

عامل تولید دوم کار است.کار تلاشي است که مردم براي توليد كالاها و خدمات انجام مي دهند .این عامل تولید از کار انجام شده به وسيله گارسونی که در یک رستوران محلی كار مي كند و غذايتان را مي آورد تا مهندسي كه اتوبوس طراحی مي كند و آفرينندگي يك هنرمند در يك تابلوی نقاشي و همچنين كار خلبان در به پرواز درآوردن يك هواپيما را دربر می گیرد.

 

سومین عامل تولید سرمایه است.سرمايه به صورت ماشین آلات، ابزار و ساختمان ها برای تولید کالاها و خدمات مورد استفاده قرار مي گیرد. چکش، لیفتراک، تسمه نقاله، رایانه و کامیون های حمل بار برخی از نمونه های سرمایه محسوب می شوند. سرمایه براساس کارگری که آن را به کار می گیرد و نوع کاری که با آن انجام می دهد تقسيم بندي مي شود. به عنوان مثال، یک پزشک ممکن است از یک گوشی طبی و اتاق معاینه استفاده کند تا خدمات پزشکی ارايه دهد. یک معلم ممکن است از کتاب های درسی، میز و تخته وايت بورد برای تولید خدمات آموزشی استفاده كند. درآمد به دست آمده به وسيله صاحبان سرمایه سود نامیده می شود.

 

عامل چهارم تولید کارآفرینی است. كارآفرين كسي است كه از ترکیب عوامل ديگر توليد يعني زمین، نیروی کار و سرمایه برای دستیابی به سود بهره می برد. موفق ترين کارآفرین ها نوآوراني هستند که راه هاي جديدي را براي توليد کالاها و خدمات پيدا مي كنند و یا کساني هستند كه محصولات و خدمات جدیدی را براي ارایه به بازار تولید کرده اند. اگر کارآفرینان زمین، نیروی کار و سرمایه را با روش های جدید به هم نیامیزند بسیاری از نوآوری هایي كه در اطرافمان مي بينيم وجود نخواهند داشت. نازنین دانشور(سایت تخفیفان) کارآفرین محسوب می شود.

 

کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید

 

 

 


تاریخ ارسال پست: 8 / 5 / 1396 ساعت: 9:2 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ده درس مهم برای ساختن تجارت

ده درس مهم برای ساختن تجارت

 

هر كارآفريني براي ساختن تجارت ميليون دلاري اش باید بداند:

 

۱. درس اول:

يك تجارت موفق قبل از اينكه وجود داشته باشد، خلق شده است.

 

۲. درس دوم:
يادبگيريد كه چگونه مي شود بدشانسي را به خوش شانسي تبديل كرد.

 

۳. درس سوم:
تفاوت بين شغل و كارتان را بدانيد.

 

۴. درس چهارم:
موفقيت، شكست را آشكار مي كند.

 

۵. درس پنجم:
راه رسيدن، مهم تر از هدف است.

 

۶. درس ششم:
بهترين جواب ها در قلب شماست، نه در سرتان.

 

۷. درس هفتم:
محدوده ي آرمان، تعيين كننده محصول است.

 

۸. درس هشتم:
تجارتي را طراحي كنيد كه بتواند كاري را كه ديگران قادر به انجامش نيستيد، انجام دهد.

 

۹. درس نهم:
براي معاملات بي ارزش نجنگيد.

 

۱۰. درس دهم:
بدانيد كه چه زماني بايد از كار دست بكشيد.

 

برگرفته از کتاب "پيش از آنكه كارتان را رها كنيد به فكر يك تجارت باشيد" نوشته رابرت کیوساکی

 

کانال تلگرامی ما

 

https://t.me/eshghepool

 


تاریخ ارسال پست: 16 / 4 / 1396 ساعت: 12:53 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

بهترین کشورهای جهان برای کارآفرینان کدامند؟

بهترین کشورهای جهان برای کارآفرینان کدامند؟

 

بهترین کشورهای جهان برای کار آفرینان طبق شاخص که از سوی دانشگاه وارتون و شرکت تحقیقات بازار Y&R تهیه شده است، به شرح زیر می باشند:

 

1- آلمان به عنوان یک کشور متصل با زیرساخت بسیار پیشرفته و نیروی کار فوق‌العاده ماهر و همچنین سهولت دسترسی به سرمایه برای کارآفرینان، در همه بخشها در رتبه بالایی قرار گرفته است. این کشور در شاخص بهترین کشورها، در رتبه چهارم ایستاده است.

 

2- ژاپن یکی از تحصیلکرده‌ترین و از نظر فناوری، پیشرفته‌ترین کشورهای جهان است که آن را برای کارآفرینان بسیار جذاب می‌کند. این کشور ۱۰ امتیاز کامل برای زیرساخت توسعه یافته کسب کرده است.

 

3- آمریکا همواره به عنوان یک قطب بزرگ نوآوری و فعالیت کارآفرینی به خصوص برای داشتن سلیکون والی - منطقه معروف در شمال کالیفرنیا و مکان استقرار برندهای معروفی مانند فیس‌بوک و گوگل- شناخته شده است. این کشور در شاخص اتصال‌پذیری و سهولت دسترسی به سرمایه، ۱۰ امتیاز کامل را کسب کرده است.

 

4- آمار سازمان توسعه و همکاری اقتصادی ا(OECD) رشد ۳۱ درصدی فعالیت کارآفرینی انگلیس در فاصله سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۶ را نشان می‌دهد که بر خلاف سیر نزولی جهانی بوده است. این کشور به ویژه در شاخص زیرساخت، اتصال‌پذیری و چهارچوب حقوقی قوی خود امتیاز بالایی را کسب کرده است.

 

5- سوئیس یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان است و از مزایای نیروی کار فوق‌العاده ماهر و با تحصیلات عالی برخوردار است. این کشور برای کارآفرینان به دلیل نرخ پایین مالیات شرکت‌ها، سهولت دسترسی به سرمایه و چهارچوب حقوقی پیشرفته بسیار جذاب است.

 

6- سوئد برای شفافیت در شیوه‌های کسب و کار و همچنین به دلیل داشتن نیروی کار تحصیلکرده، در رتبه بالایی قرار گرفته است. استکهلم، پایتخت سوئد، یک قطب بزرگ برای استارت آپ‌ها به شمار می‌رود.

 

7- کانادا به عنوان نخستین کشور آمریکای شمالی که به این فهرست وارد شده، به دلیل زیرساخت توسعه یافته، شفافیت در شیوه‌های کسب و کار و نیروی کار ماهر رتبه بالایی کسب کرده است. این کشور در سال ۲۰۱۵ برنامه نوآورانه "استارت آپ ویزا" را به اجرا گذاشت که کارآفرینان مهاجر را با سازمان‌های بخش خصوصی کانادایی مرتبط می‌کند.

 

8- روزنامه اکونومیست سنگاپور را فشرده‌ترین اکوسیستم کارآفرینی جهان نامیده که رتبه جهانی بالایی در فضای استارت آپ دارد. این کشور در شاخص وارتون برای زیرساخت، سهولت دسترسی به سرمایه و اتصال پذیری رتبه بالایی کسب کرده است.

 

9- عرصه استارت‌ آپ‌ کارآفرینی استرالیا، یک عرصه نوظهور به شمار می‌رود و با وجود هزینه‌های نسبتا بالای استارت‌ آپ‌ها که به دلیل دستمزدهای بالا در استرالیاست، این کشور در زیرشاخص کارآفرینی برای اتصال‌پذیری، زیرساخت و شفافیت شیوه‌های کسب و کار رتبه بالایی کسب کرده است.

 

منبع: ایسنا

 

کانال تلگرامی ما

 

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 13 / 4 / 1396 ساعت: 9:12 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

8 دستورالعمل روزانه موفقیت از 8 مدیرعامل موفق

8 دستورالعمل روزانه موفقیت از 8 مدیرعامل موفق

 

چه خانه‌داری را انتخاب کرده باشید و چه کارآفرینی آرزومند و یا مدیرعامل یکی از 500 شرکت برتر فهرست فورچون باشید؛ شکی نیست که موفقیت شما ریشه در ایجاد و حفظ عادتها و رفتارهای روزمره‌ی سازنده دارد. مساله اینجاست که بیشتر مردم نمیدانند کدام عادات سازنده هستند. و اگر عده‌ای هم این را بدانند، باز بیشتر این تعداد قلیل هم از انضباط و انسجام فکری کافی جهت حفظ این عادات بهره‌مند نیستند.


هرچند هیچ دو نفری رفتارهای مشابه ندارند و همه دارای شرایط یکسان نیستند و به همین دلیل نمیتوان نسخه‌ای واحد برای موفقیت همه صادر کرد، اما الگوبرداری آگاهانه از رفتارها و عادتهای سازنده انسانهای موفق میتواند سودمند باشد. پس اگر به دنبال ارتقا توانایی های خودتان هستید، تلاش کنید این راهکارها را در زندگی روزانه‌تان محقق کنید و فایده و مطلوبیت آنها را در کار و زندگی شخصی تان ببینید. در ادامه همراه ما شوید تا نسخه موفقیت هشت مدیرعامل برتر را مرور کنیم:

 

1. جک دورسی؛ مدیرعامل توییتر و
اسکوئیر: کار هوشمندانه؛ فراغت
بهره‌ور

جک دورسی زاده نوامبر سال ۱۹۷۶ طراح نرم‌افزار آمریکایی، بنیانگذار و مدیر عامل توییتر و همچنین اسکویر "شرکت پرداخت همراه"، به عنوان یک نوآور برجسته شناخته شده‌است. در سال 2008، دورسی از سوی مجله بررسی تکنولوژی MIT به عنوان یکی از 35 مبتکر برتر جهان با سن زیر 35 سال معرفی شد. مجله وال استریت ژورنال نیز در سال 2012 «جایزه مبتکر سال» برای تکنولوژی را به او داد.

 

شبکه اجتماعی توییتر در مارچ 2006 به وسیله جک دورسی، اوان ویلیامز، بیز استون و نوح گلس تأسیس شد. در آغاز، دورسی عنوان مدیرعامل این شرکت را در اختیار داشت ولی ظاهراً به علت ترک زودهنگام محل کار به منظور پرداختن به سایر فعالیت‌ها مثل یوگا و طراحی مُد سِمَت خود را از دست داد. در سال 2015 وی مجدداً به عنوان مدیرعامل توییتر معرفی شد. اولین توییت روی وب‌سایت توییتر برای دورسی است. در آن زمان توییتر twttr نام داشت. دورسی هم نوشته است: “مشغول راه انداختن twttrام هستم.” دورسی در میان مدیران عامل برتر جهان عادتهای منحصر بفردی دارد. او به خوبی میداند که چطور میتوان هم در زندگی شخصی و هم در کار و کسب خوش درخشید.
او برای هر روز خود یک موضوع قرار داده است. هفته دورسی به این شکل است (فراموش نکنیم در کشورهای غربی روز یکشنبه تعطیل است):

 

• دوشنبه – مدیریت و اداره شرکت
• سه‌شنبه – محصول
• چهارشنبه- بازاریابی و ارتباطات/ توسعه بازار
• پنج‌شنبه – توسعه‌دهندگان و شراکتها
• جمعه – فرهنگ سازمانی و استخدام
• شنبه – فراغت بهره‌ور
• یکشنبه – تفکر و تدبیر

 

2. مایکل براش، مدیرعاملویلو: بازار را 

رصد کنید.

مایکل براش مدیرعامل پلتفرم اجتماعی ویلو می‌گوید، "من روزانه یک تا دو ساعت را صرف رصد بازار و مرور اخبار مرتبط با فناوری در منابعی مثل توییتر می‌کنم" این گفته براش اهمیت هوشمندی بازار را گوشزد می‌کند. در واقع همانطور که من پرویز درگی گفته‌ام؛ وظیفه رصدگری بازار مثل دیده بان های ارتشی است که باید بر اساس طبقه بندی مناطق؛ بازار، مشتریان، و رقبا را رصد و تغییر و تحولات را بررسی و گزارش کنیم.


البته براش در این عادت منحصربفرد نیست و این رفتار در بسیاری دیگر از مدیران موفق دیگر نیز دیده می‌شود. اگر چشم‌ها و گوشهای خود را بروی روندهای جدید و جریانهای جاری صنعت ببندیم، قدرت نوآوری و آفرینش خود را از دست خواهیم داد.

 

3. زک سوپالا، مدیرعامل پارتیکل: تنها
چیز ثابت در دنیای فانی تغییر است.

زک سوپالا در دانشگاه کامپيوتر میخواند٬ اما به علم طراحی علاقمند شد و و به همین دلیل مدیریت و طراحی خواند. در دوران تحصيل با دوره‌های کارآفرینی آشنا شد و تصميم گرفت کار و کسبی برای خودش راه‌اندازی کند؛ اما قبل از اقدام به انجام هر کاری به عنوان یک کارآموز در چند شرکت دانش‌بنيان مشغول به کار شد و توانست تجربه با ارزشی کسب کند و شبکه خوبی از دوستان متخصص و مفيد در اطراف خود گرد آورد.


به نظر زک سوپالا که یکی از نوآورترین مدیران عامل حال حاضر جهان است؛ کلید موفقیت در ایجاد تحول در عادتهای روزانه نهفته است. به بیان دیگر اگر عادتهای مشابهی را به مدت 25 سال حفظ کنید، نمیتوانید انتظار تغییر در زندگی خود داشته باشید. میتوانید روی اصول خود پایبند باشید، اما این به معنای آن نیست که از تطبیق با شرایط روز چشم‌پوشی کنید.
بقول خودش: «من همیشه چیزهای جدید را امتحان میکنم و شکل کار کردنم را تغییر می‌دهم».

 

4. برت یورمارک، مدیرعامل بروکلین نتز:
خداحافظ رخت‌خواب

برت یورمارک شاید یکی از سحرخیزترین مدیران عامل جهان باشد. جوان ترین مدیر عامل لیگ بسکتبال NBA ساعت ۳:۳۰ از خواب بلند می شود و ساعت ۴:۳۰ به محل کارش می رود. در آنجا ورزش می کند و ایمیل هایی سرشار از انگیزه به اعضای تیمش می فرستد. اگر نمی توانید تصور کنید که بیدار شدنکنید.


این ساعت از صبح چگونه است، یک فرصت بزرگ را برای افزایش بهره وری روزانه از دست خواهید داد. پس زود از بستر جدا شوید و کار روزانه تان را شروع کنید. زمان بیشتر،کار شما برای پیوستن به جمع مدیرعاملان موفق هموار می‌کند.

 

5. مارک کوبان، مدیرعامل و کارآفرین
سریالی: جلسات بی‌فایده ممنوع

در سن 12 سالگی کودکی دست و پا چلفتی به نام مارک با یک عینک ته‌استکانی در محله‌های اطراف کیسه زباله می‌فروخت و اندک درآمد خود را صرف هزینه‌های ضروری کودکانه‌اش می‌کرد. در همان روزها بود که اصول اولیه تجارت را به خوبی آموخت. مارک کوبان که امروز در فهرست ویکی پدیا با عناوین تاجر، سرمایه گذار، تهیه کننده ی فیلم، نویسنده، شخصیت تلویزیونی و خیر از او یاد شده است، اولین شرکت خود را در سن 25 سالگی تأسیس کرد و در حال حاضر ثروتی حدود 3 میلیارد دلار دارد.

 

مارک کوبان یکی از مدافعان سرسخت لغو برگزاری جلسات بی‌فایده است. از نظر او جلسات یکی از قاتلان زمان هستند. جلسات زمان و توان نیروی انسانی را اتلاف می کنند چنان که بعضی از مدیرعاملها آن را به کلی غیر ضروری می دانند، مگر آنکه به معامله‌ای ختم شوند. مارک کوبان در این خصوص می‌گوید: «جلسات اتلاف وقت هستند مگر زمانی که جوش خوردن یک معامله در میان باشد. روشهای بسیاری برای برقراری ارتباط همزمان یا غیر همزمان وجود دارد که می تواند از برگزاری جلسات غیر ضروری جلوگیری کند»



6. اوان ویلیامز، مدیرعامل پیشین
توییتر: زندگی با آدرنالین را تجربه
کنید.

اوان ویلیامز یکی از غول های کارآفرینی و موسس دو وبسایت از ده وبسایت برتر دنیای اینترنت یعنی بلاگر و توییتر است. او بیش از هر کسی بر ضرورت فاصله گرفتن از میزکار و بلندشدن از روی صندلی تاکید دارد. بقول ویلیامز، وقتی نمی خوابید، تغذیه خوبی ندارید، ورزش یا تمرین نمی کنید و زندگی بدون آدرنالین را برای مدت زیادی تجربه می کنید، اینگونه عملکرد شما مختل می شود. در نتیجه تصمیمات شما هم مختل می شوند. و در نهایت حتی شرکت شما هم مختل می شود.

 


7. تونی شوارتز، مدیرعامل انرجی پراجکت: مراقبه

مشکل دنیای پرهیاهوی امروز، دشواری تمرکز است. در این دنیا همه چیز با سرعت برق و باد در حال حرکت است و انسان براحتی میتواند در انبوه همهمه‌ها غرق شود. راهکار شوارتز برای مقابله با این شرایط، مراقبه و مدیتیشن ذهنی است. مراقبه راهکار بسیار رایجی برای خالی کردن ذهن و تمرکز کردن است. در مجموع مراقبه موجب بهره وری و خلاقیت بیشتر می‌شود. در واقع انسان ها هرچند ظاهری عقلایی دارند اما در باطن به مراتب احساساتی تر از آن چیزی هستند که نشان می دهند. در این بین احساسات منفی به شدت باعث افت عملکرد افراد می شود، جالب آنکه تحقیقات روانشناسان نشان میدهد ذهن انسان به طور خودکار تمایل بیشتر به امور منفی نشان می دهد و اگر شما ذهن را به حال خود رها کنید، بیشتر به اندیشیدن در مورد جنبه منفی مسایل می پردازد به همین خاطر برای جبران این انحراف ذهنی ناخودآگاه، باید تلاش کنید که به جنبه مثبت امور بیاندیشید و دقایقی از روز را صرف مراقبه و آموختن متدهای NA کنید.

 

8. گری میلفسکی، مدیرعامل اسنوپ‌وال:
خدایا شکر

میلفسکی توصیه میکند که روز خود را با نگرش مثبت و شکرگزاری به دلیل وجود موهبتها و نعمات زندگی اغاز کنیم. نگرش ترکیبی از باورها و هیجان هایی است که شخص را پیشاپیش آماده میکند تا به دیگران ، اشیا و گروه های مختلف به شیوه ی مثبت یا منفی نگاه کند . نگرشها در زمینه سازی و شکل دهی به رفتارها، ایجاد انگیزش ها، ارضای نیازها و جهت دهی به گرایش ها تاثیری جدی دارند.
البته بقول آنتونی رابینز؛ اگر داشتن فکر و اندیشه مثبت به تنهایی کارساز بود، باید همه در کودکی اسب های کوچک داشته و اکنون نیز زندگی رویایی داشته باشیم؛ در واقع هر موفقیت بزرگ با عمل به دست می آید. گری میلیفسکی نیز تاکید میکند که هیچ چیز آسان بدست نمی‌آید و نیازمند سخت‌کوشی و پرداخت هزینه‌های آن است. پس نگرش مثبت میتواند شروع قدم نهادن در مسیر درست باشد.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://t.me/eshghepool

 


تاریخ ارسال پست: 15 / 3 / 1396 ساعت: 4:5 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه کارآفرینی را به کودکان آموزش دهیم؟

چگونه کارآفرینی را به کودکان آموزش دهیم؟

در دوران کودکی همه ی ما یک سوال چالش برانگیز وجود داشت: دوست دارید در آینده چه کاره شوید؟

بسیاری از پدر و مادر ها آرزو دارند که فرزندان شان دکتر، مهندس، خلبان و ... شوند و اغلب این تفکرات را به فرزندان شان هم القا می کنند. اما تقریبا هیچ پدرخ و مادری را پیدا نمی کنید که بگوید دوست دارم فرزندم در آینده کارآفرین شود! امروزه به عقیده ی بسیاری از متفکران مباحث مربوط به کارآفرینی باید از همان روز اولی که کودک به کلاس درس می رود به او آموزش داده شود. یک تفاوت عمده بین آموزش کارآفرینی به یک فرد 20 ساله با یک کودک وجود دارد. آموزش کارآفرینی به کودکان باعث می شود این موضوع در وجود آن ها نهادینه شود و کودکان در سراسر عمر همیشه مانند یک کارآفرین به جهان بنگرند. نسل جدید کودکان به دنبال یک شغل مطمئن با درآمد ثابت نیستند، آن ها می خواهند بخشی از یک کار بزرگ باشند که جهان را متحول می کند.

 

«اگر می خواهید فرزندتان در آینده به جای اینکه یک فرد مهم در جامعه باشد یک فرد موثر برای جامعه باشد، امروز یک ذهن کارآفرین به او هدیه بدهید. »

درست است که کودکان تمام جزییات راه اندازی یک کسب و کار را نمی توانند درک کنند اما آن ها باهوش و خلاق هست و پدر و مادرها می توانند به آن ها رفتارهای کارآفرینانه را بیاموزند و آن ها را در این راه تشویق کنند.

 

با استفاده از روش های زیر رفتار کارآفرینانه را در فرزندان تان شکل بدهید:

 

1 به آن ها بیاموزید که برای رفع مشکلات شان راه حل موثر بیابند

امروز مهارتِ یافتن راه حل را به فرزندان تان بیاموزید تا فردا آن ها بتوانند از دل هر مشکل یک ایده ی کسب و کاری بیابند. مثلا وقتی آن ها در یادگیری درس ها با مشکلی مواجه می شوند یک جلسه طوفان فکری خانوادگی راه بیندازید و آن ها را تشویق کنید که راه حل هایی ارائه دهند. به آن ها کمک کنید که مشکل را به خوبی درک کنند، از آن ها بخواهید هر راه حلی که به ذهن شان می رسد را بیان کنند، معایب و مزایای هر کدام از راه حل ها را با هم بررسی کنید و در نهایت از آن ها بخواهید بهترین گزینه را انتخاب کنند. هر چقدر پدر و مادر مسئله را برای کودک خود ساده تر و بیشتر توضیح دهد کودک بهتر می تواند فرآیند یافتن راه حل موثر را بیاموزد.

 

2 درس گرفتن از شکست را به کودکان تان یاد بدهید

این شاید مهم ترین مهارتی باشد که کودکان در آینده به آن نیاز پیدا می کنند چه کارآفرین بشوند چه نشوند. کودکان باید یاد بگیرند که تلاش کنند، شکست بخورند، از شکست خود درس بگیرند و دوباره تلاش کنند. برای انجام این کار، شما باید درباره عملکرد فرزندتان با او صحبت کنید. مثلا اگر او مشتاق ساخت کاردستی هنری است، هر بار در کنار تعریف و تشویق او، پیشنهادهایی نیز برای بهبود و پیشرفت کارش به او بدهید. گاهی نیز از او انتقاد کنید و یا بخواهید کاری را که انجام داده یک بار دیگر و با روش دیگری انجام دهد و برای آن جایزه ای در نظر بگیرید. اگر کودک تان چند بار شکست خورد نگران نشوید، این شکست به او یاد می دهد که موفقیت بهایی دارد که باید آن را بپردازد: شکست.

 

3 روش مقابله با ترس و تردید را به آن ها بیاموزید

کارآفرینان باید ریسک های بزرگی بکنند. قلمرو کارآفرینی پر از تردیدها، عدم اطمینان ها و ترس ها ست و کسی که می خواهد وارد آن شود باید تحمل همه ی این ها داشته باشد. زمانی که کودک شما با یک موقعیت پر از ریسک مواجه می شود، در ابتدای به او کمک کنید اما به تدریج او را تنها بگذارید تا خودش طریقه مواجهه با ریسک را یاد بگیرد. این کار کمک می کند احساسی از قدرت و شجاعت در کودک به وجود بیاید. مثلا زمانی که کودک تان نمی داند باید در یک مسابقه بزرگ شرکت کند یا نه، ابتدا با او در این باره صحبت کنید و به او امید بدهید سپس او را به حال خود رها کنید تا خودش بر ترس و عدم اطمینانش غلبه کند.

 

4به کودکان تان اجازه تصمیم گیری بدهید

کارآفرینانی که در شرایط بحرانی، مصمم و با اراده تصمیم می گیرند در کودکی مستقل اندیشیدن را یاد گرفته اند. کودکان وابسته که همیشه پدر و مادر برای آن ها تصمیم می گیرند کارآفرین نمی شوند. باید در انجام فعالیت های مختلف به فرزندان تان آزادی عمل بدهید تا خودشان اتنخاب کنند. زمانی که قرار است کودک خود را به یک جشن تولد ببرید از او بخواهید که از میان چند لباس مختلف خودش یکی را انتخاب کند. شما با این کار در واقع به آن ها نشان می دهید که تصمیم گیری چگونه است و در آن ها احساس استقلال ایجاد می کنید.

 

5 خلاقیت را در آن ها تقویت کنید

معمولا کودکان بسیار خلاق و مبتکر هستند اما این طور باقی نمی مانند. بسیاری از پدر و مادر ها با بی توجهی به قوه ی خلاقه ی کودکان شان، چراغ خلاقیت را در همان سال های ابتدایی کودکی در کودکان خاموش می کنند. یک راه بسیار ساده و آشنا برای پرورش خلاقیت در کودکان وجود دارد: بازی کردن. کودک خود را بشناسید و بفهمید او بیشتر به چه نوع بازی هایی علاقه دارد. برای این کار باید انواع مختلفی از وسایل بازی را در اختیار او بگذارید. گاهی خودتان با او بازی کند، برای کودکتان قصه بگویید و از او بخواهید که بعضی اوقات او برای شما قصه بگوید. بر روی دیوارها کاغذ نصب کنید و بگذارید او هر چقدر دلش می خواهد آن ها را خط خطی کند. دیوارهای منزلتان هم می توانند نقش مهمی در آینده کودکتان داشته باشند! بازی یک راه حل است. راه حل دیگر این است که به کودک تان اجازه دهید یک کسب و کار واقعی ولی کوچک برای خودش راه بیاندازد. مثلا چند کیک فنجانی درست کنید و از فرزندتان بخواهید آن ها را با سلیقه خودش تزیین کند و سپس به همسایه ها بفروشد.

 

6 به کودکان تان یاد دهید که همه چیز را به چالش بکشند

کودکان معمولا در همان سال های اولیه مجموعه ای از قوانین و مقررات تکراری را از جانب پدر و مادر، مدرسه و جامعه دریافت می کنند که باید طبق همان قوانین زندگی کنند. اگر کودک شما امروز مجبور باشد مثل همه فکر کند، رفتار کند و زندگی کند در آینده جزئی از این همه خواهد شد و نه یک کارآفرین. کارآفرینان سنت شکنند. آن ها جهان و افراد آن را به چالش وا می دارند. رویه های کهنه را تخریب می کنند و بر روی آن از نو امپراطوری خودشان را می سازند. اگر می خواهید کودک شما هم این گونه باشد به او دسته ای از افکار و عقاید کلیشه ای ندهید بلکه در هر موردی از او بپرسید: تو چگونه فکر می کنی؟ به نظر تو دلیل این اتفاق چیست؟ چگونه می توان این تغییر را ایجاد کرد؟ کودکان معمولا درباره ی جهان پیرامون خود سوالات بسیاری می پرسند، آن ها را وادار کنید که ابتدا خودشان به جواب این سوالات فکر کنند و دلیل بیاورند. کودکان باید تفکر و اندیشیدن را درست یاد بگیرند.

در نهایت باید بدانید که رفتار پدر و مادر بهترین الگوی تربیتی برای کودکان است، مانند یک کارآفرین رفتار کنید تا فرزندتان هم کارآفرین شود.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 11 / 3 / 1396 ساعت: 1:23 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

پنج ایده برای کارآفرینی با کمترین سرمایه اولیه

پنج  ایده برای کارآفرینی با کمترین سرمایه اولیه:

@eshghepool


منابع مالی محدود و نداشتن سرمایه‌‌ اولیه زیاد، موانع مشترک در بین بسیاری از علاقمندان به کسب و کار است؛ اما این محدودیت بدین معنی نیست که برای شروع کارآفرینی گزینه‌های دیگری وجود ندارد!

اگر شما ترکیبی مناسب از مهارت، اخلاق و دانش بازاریابی داشته باشید، شروع کسب و کار با پول بسیار کم نیز امکان‌پذیر است.

اگر به کارآفرینی علاقمندید و برای شروع کسب و کار شخصی خود ذوق و شوق دارید ولی نگران نداشتن پول کافی برای شروع هستید، این پنج گزینه را مدّ نظر قراردهید:

 ۱. چیزی بسازید.
اگر در ساختن عروسک، مجسمه، لوازم دکوری، اپلیکیشن و هرچیز دیگری مهارت دارید گزینه‌ی اول شما برای کارآفرینی استفاده از این مهارت‌تان است.

بله، ساختن هر چیزی هزینه‌های اولیه‌ای دربرخواهدداشت، اما معمولاً این هزینه‌های آن‌قدر هنگفت نیست که نیاز به سرمایه‌ی اولیه‌ی آن‌چنانی داشته‌باشد. از طرف دیگر، چون برای ساختن این‌گونه محصولات یا خدمات نیاز به اجازه‌ دفتر کار ندارید، هزینه‌ی فرآیند تولید خیلی زیاد نخواهدشد و در نتیجه بخش زیادی از درآمد شما از فروش این محصولات سود خالص خواهدبود.

تصمیم اینکه چه محصولی بسازید بر عهده‌ی خودتان است، اما برای فروش محصولات گزینه‌های زیادی در اختیار دارید.

 ۲. واسطه‌گری در فروش یک کالا یا خدمات.
اگر به هر دلیل قصد ساختن چیزی را ندارید، می‌توانید واسطه‌ی فروش کالا یا خدمات دیگران باشید و از این راه کسب درآمد کنید.

بسیاری ازصاحبان کسب و کار ها، با دوباره‌ فروشی (واسطه‌گری) محصولاتی که قبلاً توسط شخص یا کمپانی دیگری ساخته شده‌اند، کسب و کارهای بزرگی راه‌اندازی کرده‌اند.

 ۳. خدمات بفروشید.
یک راه دیگر برای شروع کسب و کار و کارآفرینی با حداقل سرمایه‌، فروش خدمات به جای یک محصول فیزیکی است. تنوع خدماتی که می‌توانید ارائه دهید به پیش‌زمینه، مهارت‌ها و علایق شما بستگی دارد.

بعضی دیگراز خدمات مستلزم مدارج تحصیلی بالا هستند، مثل حسابداری، و برخی دیگر تنها دانشی ابتدایی برای انجام کار لازم دارند (مثل مراقبت از کودکان در منزل، چمن‌زنی، رانندگی و ...)

اگر تصمیم گرفتید از طریق استفاده از مهارت‌های شخصی خود از راه فروش خدمات کارآفرینی کنید، یکی از مهم‌ترین مسائل، تهیه یک برنامه‌ی برای ساخت و تقویت نام تجاری شماست.

باید مطمئن شوید اسم شما و نام تجاری کسب و کارتان در مقابل دیدگان مشتریان بالقوه‌ی شما قرار می‌گیرد.از شبکه‌های اجتماعی و روش‌های کم‌ هزینه‌ دیگر برای تقویت نام تجاری خود استفاده کنید.

داشتن وبسایت راهی مفید برای نشان دادن نمونه‌ کارهای شما به مشتریان و حتی سرمایه‌گذاران است.

تجارب و سوابق خود را لیست کنید، و درباره‌صنعت یا حوزه‌ای که در آن فعالیت می‌کنید وبلاگ‌نویسی را آغاز کنید تا به مرور بازدیدکننده جلب کنید.

۴. معاملات کالا به کالا، خدمات با خدمات!
برای کارآفرینان جوانی که با کمترین سرمایه کسب و کار خود را راه‌اندازی می‌کنند استفاده از تمامی منابع موجود مهم است.

اگر توانایی انجام خدماتی را برای سایر کسب و کارهای نوپا و کوچک دیگر دارید و آن‌ها نیز می‌توانند گوشه‌ای از نیازهای شما را برآورده کنند، حتماً به سراغ آن‌ها بروید و پیشنهاد همکاری دهید.شاید به این راحتی پاسخ مثبت دریافت نکنید، ولی چیزی را از دست نخواهیدداد.

از مهارتهای خود برای کمک به دیگران استفاده کنید و مطمئن باشید نتیجه‌ای که می‌خواهید را به‌دست خواهیدآورد.

اگر کالاها یا قطعاتی دارید که از آن‌ها استفاده نمیکنید و جزو وسایل بی‌مصرف شماست، از کامپیوتر قدیمی گرفته تا قطعات الکترونیکی و ...، افرادی هستند که به آن‌ها نیازمندند. از تمامی منابع خود استفاده کنید.


 ۵. از خدمات کم هزینه استفاده کنید:

در تمامی مراحل کارآفرینی، از آغاز تا مرحله رشد و توسعه، در کنار روش‌های اثربخش و البته گران‌قیمت، ابزارها و روش‌های کم‌هزینه نیز وجوددارد.

کافی است خلاق باشید و بابرنامه
تاریخ ارسال پست: 30 / 2 / 1396 ساعت: 8:20 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,

می پسندم نمی پسندم

بهترین پند: اعتماد به فرآیند «شکست و یادگیری»

بهترین پند: اعتماد به فرآیند «شکست و یادگیری»

وقتی صحبت از کارآفرینی به میان می آید، اغلب افرادی با اسم های بسیار آشنا را به خاطر می آورند: استیو جابز، مارک زوکربرگ و بیل گیتس. افرادی که انگار کیمیاگری را یاد گرفته بودند و تا دست به هر چیز می زدند به طلا تبدیل می شد. ولی اگر کمی بیشتر در زندگی هر یک از آنها کنکاش کنیم، می بینیم که یک سرنخ واحد که در میان تمام کارآفرینان موفق مشترک است، چیزی نیست جز؛ شکست!

1به دل کارهای سخت حمله کنید.
یکی از بهترین و البته سریع ترین راه های پیشرفت کردن این است که خود را درون ترس تان بیندازید. یک روش قدیمی برای شنا یاد گرفتن، شیرجه زدند در آن عمیق است.
رمز موفقیت در این نیست که با مواجه شدن با یک مشکل و برخورد کردن به بن بست در مسیر، از آن دست بردارید. بلکه راه حل این است که تقلا کنید و شکست بخورید.

2منتظر ایده های خارق العاده نباشید.
بنیان گذاری گروهی که هدفشان تولید ایده و محصول جدید باشد به شما پذیرفتن شکست را یاد می دهد. این امر نه تنها شکست خوردن، بلکه ترس و رنجش کاری را هم به همراه دارد.
هر مسئله دشواری که با آن رو به رو می شوید یک راه حل منحصر به فرد دارد. تنها چیزی که تمام راه حل ها به طور ضمنی آن را در خود دارند، درک این موضوع است که شکست خوردن فقط یک چیز برای قبول کردن نیست، بلکه لازمه هر موفقیت است.

3 اگر به خودتان اعتماد ندارید اشکالی ندارد، ولی به فرایند شکست اعتماد کنید!
اگر به خودتان اعتماد نمی کنید، کار درستی انجام می دهید. چگونه وقتی راه حل را نمی دانید به خودتان اعتماد کنید؟ در عوض به شکست- یادگیری اعتماد کنید. زیرا راه حل شما در فکرهایی است که در این روند به تکامل می رسند. شکست، پایان راه نیست، یک قسمت از به هدف رسیدن است. فقط کافی است برای رسیدن، به شکست اعتماد کنید.

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 28 / 2 / 1396 ساعت: 1:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

آنهایی که از هیچ پول ساخته اند

آنهایی که از هیچ پول ساخته اند


@eshghepool

«فقط با ماهیانه ۱۵ هزار تومان هرروز صبح نان تازه بخورید.» این آگهی به همراه یک شماره تلفن در سرتاسر خیابان جردن پخش شده است. شماره را که می گیرم، مردی گوشی تلفن را بر می دارد. وقتی می گویم بابت آگهی نان تماس گرفته ام، می گوید: «آدرستان را بدهید. تا از فردا صبح نان تازه بخورید.»

صدایش جوان است و لهجه شهرستانی دارد. وقتی می گویم: «چطور این فکر به ذهنت رسید؟» کل زندگی اش را یک باره روی دایره می ریزد. «من توی همین کوچه... داخل یکی از ساختمان ها سرایدار هستم. اینجا بالای شهر است. آدم های بالای شهر تنبلند. یعنی اگر تنبل هم نباشند هیچ وقت خوششان نمی آید در صف نانوایی بایستند. یک همسایه داریم که همیشه به من پول می دهد و می گوید: «صبح زود که بلند می شوی برای ما هم نان تازه بگیر.» من هم این کار را انجام می دهم.
یعنی خیلی وقت است که این کار را می کنم. نان دانه ای ۱۰۰ تومان است ولی خانم... هر روز به من ۲۰۰ تومان می دهد. کلی هم تشکر می کند. کم کم همسایه ها فهمیدند و آنها هم اضافه شدند. فهمیدم اگر این طرح را بریزم همه استقبال می کنند.

من حساب کردم و دیدم اگر هر خانواده روزی سه تا نان هم از من بخواهد جمعش می شود ۹۰۰۰ تومان. اما اینجا برای این آدم های پولدار که ۱۵۰۰۰ تومان پولی نیست. بقیه اش هم می شود حق الزحمه من.» هنوز یک ماه نیست که تراکت هایش را پخش کرده، اما می گوید: «کلی مشتری پیدا کرده ام. دیگر شب ها با نانوا هماهنگ می کنم که برای فردا صبح چقدر نان می خواهم و نانوا، نان ها را رأس ساعت هفت برایم آماده می کند.» می خندد و می گوید: «می خواهم پولدار شوم و یک ماشین بخرم که با آن نان ها را پخش کنم. الان با دوچرخه نان ها را پخش می کنم.»

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 5 / 2 / 1396 ساعت: 5:16 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

استارت‌آپ‌ها چقدر در اشتغال موثر بودند؟

استارت‌آپ‌ها چقدر در اشتغال موثر بودند؟

اقتصاد ایرانی: نایب رئیس کمیسیون جوانان، کار آفرینی و کسب و کارهای نوین معتقد است: کسب و کارهای نوین و استارت آپ ها نقش موثری در ایجاد اشتغال داشته اند و کسب و کارها با جذب نیروهای تحصیل کرده می توانند بخش مهمی از مسئله اشتغال را حل کنند.

به گزارش ایسنا، افشین کلاهی گفت: باید به این نکته توجه داشته باشیم که کسب و کارهای جدید ضمن آنکه تولید و ایجاد اشتغال می کند روش زندگی را هم تغییر می دهند و برای مردم رفاه به همراه می آورند.

وی افزود: امروز می بینیم که کسب وکارهای جدی شغل های زیادی ایجاد کرده اند و استارت آپ های کوچک توانسته اند به شرکت های بزرگ تبدیل شوند و هر روز هم خدمات تازه ای ارائه دهند و افراد جدیدی را استخدام کنند.

نایب رئیس کمیسیون جوانان، کار آفرینی و کسب و کارهای نوین ادامه داد: از سوی دیگر شرکت های که در حوزه دانش بنیان فعالیت می کنند در جذب نیروهای تحصیل کرده موفق عمل کردند که این موضوع یکی از نکات مثبت برای این شرکت ها بوده است، چراکه امروز دقیقا مشکل اصلی ما اشتغال نیروهای تحصیل کرده است تا نیروهایی که تحصیلات پایین تری دارند.

وی اظهار امیدواری کرد که روند توسعه و بیشتر شدن فعالیت استارت آپ ها و کسب و کارهای نوین با توجه به تمهیدات دیده شده از سوی دولت در سال جدید نیز ادامه داشته باشد.

کلاهی در بخش دیگری از صحبت هایش تصریح کرد: قطعا موانعی که برای کسب و کارهای نوین ایجاد می شوند در روند توسعه آن ایجاد مشکل خواهد کرد؛ هر چند موانع تنها مربوط به کسب و کارهای نوین نیست و سایر کسب و کارها هم با موانع روبرو هستند.

عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران اضافه کرد: در این زمینه دولت باید تلاش کند که کوچک شود و بسیاری از خدمات کارها را به بخش خصوصی واسپاری کند تا عرصه برای گسترش فعالیت های کسب و کارهای نوین بیشتر فراهم شود. اگر می خواهیم شعار اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال محقق شود مطمئنا باید فضای کسب و کار را بهبود ببخشیم.

وی افزود: همچنین مسئله مهم دیگر توسعه است ما اگر به توسعه فکر کنیم قطعا اشتغال و تولید و فضای کسب وکارمان هم بهتر می شود.

 

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 3 / 2 / 1396 ساعت: 2:2 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اگر می‌خواهید کارآفرین شوید، ماه‌عسل آن را فراموش کنید!

اگر می‌خواهید کارآفرین شوید، ماه‌عسل آن را فراموش کنید!

مقایسه رویدادهای استارتاپی با واقعیات راه‌اندازی یک استارت‌آپ (به قلم حسین مرادی)

برگزاری رویدادهای کارآفرینی و آموزش عملی کارآفرینی از این جهت ضرورت دارد که افراد بتوانند در یک فضای شبیه سازی شده و در یک زمان محدود و فشرده, بصورت عملی, اصول راه اندازی یک استارت‌آپ رو فرا بگیرند، انگیزه لازم در این خصوص را بدست بیاورند، تیم سازی کنند، و شکست و موفقیت را تجربه کنند و به همین دلیل، بنده همیشه از طرفداران و حامیان برگزاری رویدادهای عملی استارت‌آپی بوده و هستم.

ولی نباید فراموش کرد که این رویدادها تنها برشی شیرین از مسیر پر پیچ و خم کارآفرینی هستند و می‌توان آنها را ماه‌عسل کارآفرینی نامید!

چرا که در این رویدادها، معمولاً با افرادی روبرو هستیم که همه علاقه‌مند به کار و کارآفرینی هستند و غالب برگزارکنندگان، مربیان، داوران و حتی سایر شرکت‌کنندگان در رویداد, نگاه برد و باخت و منفعت‌گرایانه بلندمدت به این رویدادها ندارند.

اما اگر تصمیم گرفتید وارد کارزار سخت کارآفرینی شوید، ماه‌عسل آن را فراموش کنید!
چرا که وقتی ما در عمل, دست بکار میشویم و به اصطلاح، استارت‌آپ خودمان را راه‌اندازی میکنیم، با مفهومی عام به نام مردم طرف می شویم که بسیاری از آنها، اصلا با مفهوم استارت‌آپ آشنا نیستند و علاقه به آشنایی با آن هم ندارند و حتی با هر تغییری در سبک زندگی خود مخالف هستند.

بخش تلخ‌تر کارآفرینی زمانی خودش را نشان می‌دهد که برخی از دوستان و همراهان شما در ماه عسل کارآفرینی، در هنگام راه‌اندازی واقعی یک استارت‌آپ به دلایلی چون تضاد منافع (مانند اشتراک در بخشی از بازار هدف دو استارتاپ)، حسادت و تنگ‌اندیشی و مانند آن از همراهی با شما دست می‌کشند و حتی برخی از آنها در مسیر رشد شما سنگ‌اندازی می‌کنند که این مقطع را می‌توان ماه تلخ کارآفرینی دانست.

 

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 9 / 12 / 1395 ساعت: 6:8 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ایده هایی برای کارآفرینی اجتماعی

ایده هایی برای کارآفرینی اجتماعی

راه های زیادی برای یافتن ایده برای یک کسب و کار اجتماعی وجود دارد. راه اندازی کسب و کار اجتماعی شباهت زیادی به راه اندازی کسب و کارهای سنتی دارد، اما ایده ها و انگیزه های کارآفرینی اجتماعی معمولا خاستگاه متفاوتی دارند. جرقه ی اولیه کارآفرینی اجتماعی با نگرانی در مورد یک مشکل اجتماعی زده می شود، درست مانند سازمان های خیریه.

در واقع اصلی ترین تفاوت بین کارآفرین اجتماعی با کارآفرین سنتی در هدف آن ها از راه اندازی یک کسب و کار است. پول مهم ترین انگیزه و هدف کارآفرینان سنتی است در حالی که دغدغه کارآفرین اجتماعی یافتن راه حلی برای حل مسائل جامعه ای است که در آن زندگی می کند. گرچه منافع اجتماعی، زیست محیطی و در نهایت مالی هر سه برای یک کارآفرین اجتماعی مهم و انگیزاننده اند.

در ادامه چند کسب و کار اجتماعی موفق را بررسی می کنیم:

1 سوپر مارکت اجتماعی

در این سوپرمارکت ها اقلام با تخفیف به مشتریانی که از اقشار کم درآمد جامعه هستند فروخته می شود. تولید کنندگان مواد غذایی و یا سوپرمارکت های دیگر اقلامی را که به هر دلیل نمی توانند خودشان بفروشند ( مثل قوطی های ضربه دیده و ...) به صورت رایگان یا به قیمت بسیار ارزان در اختیار سوپرمارکت های اجتماعی می گذارند.

2 کتاب های درسی استفاده شده

موسسه Textbooks for change با گروه های دانش آموزی و دانشجویی شریک می شود و کتاب های درسی استفاده شده ی آن ها در پایان هر سال تحصیلی جمع آوری می کند. برخی از این کتاب های دست دوم به دانش آموزان تازه وارد با قیمت کمتری فروخته می شود و بعضی از این کتاب ها نیز در اختیار دانش آموزان محروم در کشورهای توسعه نیافته قرار می گیرند. سود فروش این کتاب ها بین شما و صاحبان کتاب قسمت می شود.

3 اعطای وام به کارآفرینان

موسسه Kiva چهارچوبی فراهم کرده است که از طریق آن افراد و شرکت ها می توانند به طور مستقیم به کارآفرینانی که نتوانسته اند سرمایه خود را تامین کنند، وام بدهند. این موسسات هم چنین مبلغ ناچیزی برای انجام این کار از کارآفرینان دریافت می کنند.

4 رستوران و یا شیرینی پزی اجتماعی

هدف این رستوران ها استخدام افراد بیکار و یا کم توان است. آن ها با آموزش این افراد نیروی کار مورد نیاز خود را تامین می کنند. سود عاید از این رستوران ها و شیرینی پزی ها صرف دستمزد کارکنان و اجرای برنامه های توانمند سازی برای آن ها می شود.

5توزیع اینترنت پرسرعت

شرکت ها و موسسات کوچک معمولا امکانات زیادی در اختیار ندارند. سازمان های بزرگی که در نزدیکی این شرکت ها هستند می توانند اینترنت پرسرعت خود را با آن ها شریک شوند و مبلغ ناچیزی از آن ها دریافت کنند.

6 آب سالم برای همه

موسسه Soma Water دستگاه های تصفیه ی آب خانگی تولید می کند. این موسسه محصولات خود را در کشورهای توسعه ی یافته به فروش می رساند و با بخشی از سود حاصل از آن دستگاه های مشابهی را برای کشورهای فقیر که به آب سالم دسترسی ندارند تولید می کند.

7 تاسیس خرده فروشی

فروشگاه Bottle 4 Bottle با برندهای پوشاک قرار داد بسته و محصول آن ها را به صورت آنلاین به فروش می گذارد. این موسسه با خرید عمده خود در قیمت ها از تولید کنندگان تخفیف می گیرد. در نهایت با فروش لباس ها بخشی از سود اضافه ی خود را به خرید شیر و بطری شیر برای نوزادان محروم اختصاص می دهد.

8 ایجاد شرکت مجازی کامپیوتری

با ایجاد یک کسب و کار در فضای مجازی می توان به افرادی که درآمد بالایی ندارند یکی از مهارت های مرتبط با کامپیوتر را آموزش داد. این افراد پس از آموزش در قالب گروه هایی به انجام پروژه های مرتبط با کامپیوتر(مثلا طراحی وب) می پردازند. سود حاصل از این پروژه ها به عنوان دست مزد در اختیار این افراد قرار می گیرد.
برگرفته از thesedge.org

 

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 3 / 12 / 1395 ساعت: 3:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

كمپين تبريزي ها براي حمايت از كفش ايراني

كمپين تبريزي ها براي حمايت از كفش ايراني


تا کي غر بزنيم و التماس کنيم که حمايت‌مان کنند؟ چقدر نامه به دولتي‌ها بنويسيم و در نشست‌ها سخنراني کنيم؟ ما ازخودمان شروع کرديم» اين جملات را عليرضا جباريان‌فام رئيس اتحاديه توليدکنندگان کفش تبريز به «شهروند» مي‌گويد. کسي که حالا يک حرکت بزرگ را در بازار تبريز کليد زده است. اين روزها در بازار کفش تبريز فروشگاه‌هاي زيادي تابلوي کوچکي را درمغازه‌شان آويزان کرده‌اند، با اين مضمون: «با افتخار فقط اجناس ايراني مي‌فروشيم.» همين تابلوي کوچک در بازار تبريز انقلاب برپا کرده است. حالا ٤٠٠ فروشگاه درپايتخت کفش ايران دست به دست هم داده‌اند که جز کفش ايراني نفروشند و بازار بحران‌زده توليد داخلي را از دست کفش خارجي و قاچاق نجات بدهند. اين ابتکار تبريزي‌ها به ساير شهرهاي استان آذربايجان‌شرقي کشيده شده و مراغه‌اي‌ها، شبستري‌ها، مرندي‌ها و آذرشهري‌ها هم به اين حرکت خودجوش بازاري‌هاي تبريز پيوسته‌اند. ايده اوليه طرح به ذهن عليرضا جباريان‌فام رئيس اتحاديه توليدکنندگان کفش تبريز رسيده است. اين موضوع را ناصر حاج‌هاشمي رئيس اتحاديه توليدکنندگان کفش‌هاي ماشيني کشور به «شهروند» مي‌گويد و تأکيد مي‌کند: «جوان خوش‌فکري است و عرق ملي دارد.» و ادامه مي‌دهد: «اگر چند نفر مثل او پيدا شوند که براي حمايت از توليد ملي کمر همت ببندند، بدون ‌شک انقلاب صنعتي ژاپن در ايران تکرار مي‌شود.»
مي‌گويد، دلش از اين مي‌سوزد که توليدکننده ناچار است کفش مرغوب ايراني را با برچسب کفش ترکيه به هموطنش بفروشد. بعد همين مشتري مي‌آيد و مي‌پرسد: «کار کجا بوده است؟» همان موقع بايد از او پرسيد: «کارآفريني هيچ، شما براي حمايت از اشتغال چه کرده‌ايد؟»
هاشمي در سراي چهارسوي بازار بزرگ تهران مغازه دارد و مي‌گويد، درتمام سال‌هاي فعاليتم حتي يک جفت کفش خارجي نفروخته‌ام و ادامه مي‌دهد: آدم بيشتر از اين‌جا ناراحت مي‌شود که مردم حاضرند در‌سال چند جفت کفش نامرغوب چيني پاره کنند اما قيدش را نمي‌زنند که واردکننده بازار را به بحران نکشد.

جباريان فام ، نحوه شروع اين کار بزرگ را اين‌گونه تعريف مي‌کند: از يک‌ماه پيش ٤ بازرس اتحاديه را به بازار فرستادم و بنا شد فروشندگاني را که تنها کفش ايراني مي‌فروشند، شناسايي کنند. ما براي اين فروشندگان يک تابلو با عبارت «با افتخار فقط اجناس ايراني مي‌فروشيم» طراحي کرديم و دراختيار آنها قرار داديم.
وي ادامه مي‌دهد: با شروع اين حرکت تعدادي از بازاري‌ها هم که کفش خارجي مي‌فروختند، به ما پيوستند و با خارج‌کردن اجناس خارجي از مغازه‌شان تصميم گرفتند توليد ايراني را حمايت کنند.
هرهفته تعداد بازاري‌هاي حامي توليد ايراني بيشتر و بيشتر مي‌شود تا آن‌جا که ظرف يک‌ماه ٤٠٠ فروشگاه تبريز دست به دست هم داده تا اقدام بزرگي براي حمايت از توليد ملي به سرانجام برسانند. جباريان مي‌گويد؛ درهمين مدت کوتاه ٤ شهر استان به حرکت جمعي بازاري‌هاي تبريز پيوسته‌اند و توليدکنندگان کفش استان خراسان هم که از اين حرکت آگاه شده‌اند، از حرکت تبريزي‌ها اعلام حمايت کرده و گفته‌اند، به ‌زودي اين طرح را در استانشان به اجرا درمي‌آورند.
جباريان به «شهروند» مي‌گويد: حدود ٤٠‌هزار خانواده به صورت مستقيم و ١٥٠‌هزار خانواده به صورت غيرمستقيم از صنعت کفش زندگي‌شان را مي‌گذرانند و اگر ما به‌عنوان فروشنده و مصرف‌کننده بتوانيم از آنها حمايت کنيم، صنعت کفش ايران خانواده‌هاي بيشتري را صاحب درآمد مي‌کند و ايراني‌ها با قابليت‌هاي ويژه‌اي که دراين صنعت دارند، به راحتي مي‌توانند به‌عنوان يکي از صادرکنندگان بزرگ کفش درجهان شوند.

 

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 18 / 11 / 1395 ساعت: 5:54 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رابطه تغذیه با کارآفرینی

رابطه تغذیه با کارآفرینی!

شاید در نگاه اول ارتباط خاص و معناداری میان این دو نباشد!

ولی در نوشته ها و خاطراتی که کارآفرینان برترداشته اند، درسهایی وجود داردکه بر تغذیه سالم و دوری از غذاها و عادت های ناسالم غذایی به بهانه های کمبود وقت توصیه شده است.

سبک غذایی زیر باعث بهبود تفکر میشود

 قهوه بنوشید اما نه خیلی زیاد!
کافئین معجزه است. اما کافئین در واقع به شما انرژی نمیدهد و بیشتر شبیه یک دارو میباشد. ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیگرم کافئین تاثیر بسیار خوبی برتمرکز وتوانایی تفکر دارد، مصرف بیشتر از این مقدار باعث اضطراب میشود.

 شکر زیادی مصرف نکنید.

چون کربوهیدراتهای ساده به زودی هضم میشوند مصرف زیاد شکر باعث میشود گلولز و سطح انرژی خیلی بالا رود و پس از آن به سرعت افت کند که باعث اختلال در عملکرد مغز میشود.

 آجیل استفاده کنید.

مغزهای روغنی منبع خوبی از ویتامین ای هست که برای تفکر و جلوگیری از کاهش تمرکز مفید است.

 افراط نکنید.

در خواب ، کار و تمرین افراط نکنید.


تاریخ ارسال پست: 13 / 11 / 1395 ساعت: 8:12 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

تا حالا می دونستید که میشه کارآفرینان رو به 6 دسته با ویژگی های خاص تقسیم کرد

تا حالا می دونستید که میشه کارآفرینان رو به 6 دسته با ویژگی های خاص تقسیم کرد؟

می دونید استیو جابر تو کدوم دسته قرار می گیره؟ بیل گیتس چطور؟

شما در کدامیک از پروفایل های کارآفرینی قرار می گیرید؟ نوآور، نابغه، استراتژیست، رویایی، اواکننده یا ماشین؟ پس از کار با دانشمندان برتر علوم اجتماعی برای بررسی بیش از 30.000 کارآفرین و ربط دادن نتایج به عملکرد واقعی هزاران شرکت، این نتیجه حاصل شد که اکثر کارآفرینان موفق در یکی از این 6 پروفایل قرار می گیرند:

1- اغواکننده: پرشور و مشتاق است و تقریبا هر چیزی را می تواند بفروشد. آنها به شدت بی پروا و هوشیار بوده و اجازه نمی دهند چیزی سر راه آنها قرار بگیرد.

مثال: زیگ زیگلار، ماری کِی اَش


2- نوآور: همواره در حال پیشروی و ماجراجو است. نوآور، دائماً به دنبال به چالش کشیدن ایده های قدیمی بوده و ایده های جدید و غیرمعمول پیدا می کند.

مثال: تونی هسیه، ایوان ویلیامز

3- ماشین: کارها را به سادگی انجام می دهد. استعداد حل مسائل و دستیابی به سطح بالایی از بازدهی را دارد. آنها همیشه کارها را با کیفیت و به سرعت انجام می دهند.

مثال: بیل گیتس، لَری الیسون

4- نابغه: به طور مادرزادی از غریزه کسب و کار برخوردار است. آنها هوش و قیافه فیلسوفانه دارند و مهارت های اجتماعی قدرتمند، آنها را به سوی موفقیت راهنمایی می کند.

مثال: الون ماسک، لَری پِیج

5- استراتژیست: یک متفکر خلاق و ماهر است. استراتژیست، همواره در حال چیدن برنامه بازی است. عادت آنها به تفکر طولانی، باعث موفقیت می شود.

مثال: استیو جابز، مارتا استیوآرت

6- رویایی: ایده های جدید و خلاقانه را با شور و اشتیاق ترکیب کرده و از آن برای رسیدن به موفقیت استفاده می کنند.

مثال: اُپرا وینفری، تد ترنر


تاریخ ارسال پست: 19 / 10 / 1395 ساعت: 5:0 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

توليد دكمه پيراهن يا لباس

توليد دكمه پيراهن يا لباس


يكي از كارهاي درآمد زا و پرسود ديگري كه ميتوانيم انجام دهيم، توليد دكمه پيراهن يا لباس است.


شايد بنظرتان مسخره و بي اهميت باشد ولي مطمئن باشيد يكي از شغلهاي بسيار سودآور و پول سازي ميباشد كه به سادگي و راحتي ميتوانيم آن را انجام دهيم.

 

ما براي توليد دكمه به چه چيزي نياز داريم؟ پلاستيك.

 

براي تهيه پلاستيك ميتوانيم به چند روش عمل كنيم :

 

1 يكي اينكه مواد اوليه پلاستيك را از بازار بخريم.

 

2 راه ديگر اين است كه مواد پلاستيكي كه در سطح شهر و بسيار راحت قابل دسترسي است را جمع آوري كرده و آنها را آسياب كنيم و مواد اوليه توليد دكمه را در اختيار داشته باشيم.

 

در صورتيكه بخواهيم از روش دوم استفاده كنيم، بايد يك دستگاه آسياب پلاستيكي را با قيمت تقريبا سه ميليون تومان بخريم و مواد پلاستيكي مانند بطري آب، بطريهاي مواد شوينده و يا هر وسيله پلاستيكي ديگر را در منزل يا كارگاه خرد و آسياب كنيم و بدين صورت مواد اوليه را آماده كنيم در غير اينصورت ميتوانيم مواد پلاستيكي را از بازار تهيه كنيم، يعني يك كيلو پلاستيك خرد شده مورد نياز خود را از بازار به قيمت تقريبي دو هزار تومان بخريم يعني هر كيلو پلاستيك خرد شده تقريبا دو هزار تومان

 

حال كه مواد اوليه آماده شد ميتوانيم از ظرفيت خالي كارخانجات يا كارگاه هاي كشور استفاده كنيم بدين صورت كه ما به كارخانه مراجعه كرده و با كارخانه به توافق برسيم كه ما مواد اوليه را براي آنها تامين كرده و آنها براي ما دكمه را توليد كنند و ما مبلغي به آنها بپردازيم به عبارتي تامين مواد اوليه از ما و ابزار و ماشين آلات از كارخانه

 

اجازه دهيد كمي بيشتر توضيح دهم : ما هر كيلو پلاستيك خرد شده را كه بعنوان مواد اوليه استفاده ميكنيم را دو هزار تومان ميخريم اگر وزن هر دكمه تنها يك گرم باشد، ميتوانيم با يك كيلو پلاستيك، هزار عدد دكمه توليد كنيم. اگر هر عدد دكمه را پنجاه تومان بفروشيم ميشود پنجاه هزار تومان يعني با يك كيلو مواد اوليه به قيمت دو هزار تومان ميتوانيم پنجاه هزار تومان بدست آوريم.

 

 اگر سي هزار تومان را بابت توليد هركيلو دكمه، به كارخانه بدهيم باز هم هجده هزار تومان براي ما باقي ميماند يعني از يك كيلو پلاستيك با قيمت دو هزار تومان، ميتوانيم هجده هزار تومان سود خالص بدست آوريم!

 

براي فروش دكمه هاي توليد شده ميتوانيم به توليدي هاي لباس در كشور مراجعه كرده و دكمه ها را به آنها بفروشيم ، خدا رو شكر چيزي در مملكت ما وجود دارد، خياطي و توليدي لباس است كه خيلي راحت ميتوانيم محصولاتمان را بفروش برسانيم

 

اگر ده كيلو پلاستيك بخريم، بيست هزار تومان ميشود ، با اين بيست هزار تومان مواد اوليه، ميتوانيم سيصد و شصت هزار تومان سود خالص داشته باشيم. با كمتر از صد هزار تومان ميتوانيم شغل خوبي راه اندازي كنيم ، نه چيزي ضرر كرده ايم و نه سرمايه زيادي از دست خواهيم داد

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 16 / 10 / 1395 ساعت: 10:40 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۷ جمله الهام بخش از استیو جابز که در دنیا محبوب شد

۷ جمله الهام بخش از استیو جابز که در دنیا محبوب شد

✔️ زمان شما محدود است، پس این زمان محدود را با زندگی بر اساس اهداف و دغدغه‌های دیگران هدر ندهید

✔️ وجه تمایز یک رهبر، نوع آوری و خلاقیت است

✔️ کار بخش مهمی از زندگی‌ شماست. پس به دنبال کار مورد علاقه خود بروید و تا پیدا کردن آن آرام نشینید

✔️ وقتی کار بزرگ و متمایزی انجام می‌دهید، به تماشای آن ننشینید. بلافاصله کار شگفت انگیز بعدی خود را شروع کنید

✔️ کارآفرینی یعنی پشتکار و تلاش بی حد و مرز. چیزی که کارآفرین‌های ناموفق آن را ندارند

✔️ حریص باش، دیوانه باش

✔️ این را به خاطر بسپارید در آخر بزرگترین افسوس ما بابت کارهایی است که دوست داشته‌ایم انجام دهیم و هرگز انجام نداده‌ایم


تاریخ ارسال پست: 30 / 9 / 1395 ساعت: 7:28 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

خانم کارآفرینی که یک شرکت 35 میلیارد دلاری رزرو آنلاین تاکسی را پایه گذاری کرد!

چند روز پیش، خانم جین لیو؛ رئیس شرکت "دیدی چوشینگ" که مالک بزرگترین پلتفرم رزرو آنلاین تاکسی در چین می باشد، اعلام کرد شرکتش به زودی عملیات شرکت "آبِر Uber" آمریکا در چین را تصاحب خواهد کرد. طبق گزارش ها این تلفیق به معنی شکل گیری شرکتی به بزرگی 35 میلیارد دلار می باشد!

یادآوری جمله معروف جک ما؛ موسس علی بابا بجاست:
eBay may Be a shark in the ocean, but I am a crocodile in the Yangtze river!”

شرکت "ای بی" ممکن است در اقیانوس یک نهنگ باشد، اما من یک کروکدیل در رودخانه یانگ تسه چین هستم!

"خانم لیو؛ که دختر آقای لیو چوآنژی موسس شرکت لنوو Lenovo می باشد، تا سال 2012 به مدت 12 سال با بانک سرمایه گذاری گلدمن سَکس همکاری کرد که در سال های آخر به عنوان مدیرعامل بخش آسیا فعالیت می کرد. پس از آن در ماه جولای 2014 به عنوان مدیرارشد اجرایی عملیات شرکت "دیدی دَچ" مشغول فعالیت شد و سپس این شرکت را با رقیب اصلیش یعنی "کوآیدی دَچ" تلفیق کرد که حاصل آن؛ پلتفرم تاکسی موبایل به نام "دیدی کوآیدی" شد که بعدا به "دیدی چوشینگ" در سال 2015 تغییر نام داد.

سامانه دیدی با بیش از 100 میلیون نفر کاربر و با 1.5 میلیون راننده و حضور در 300 شهر چین؛ روزانه 3 میلیون نفر را جابجا می کند!

"شرکت فست کمپانی، خانم لیو را به عنوان یکی از خلاق ترین افراد جهان در کار و کسب انتخاب کرد.همچنین مجله معتبر فورچون خانم جین را در لیست قدرتمندترین زنان دنیا و جزء 25 زن تاجر اثرگذار بازار چین اعلام کرد. از سوی دیگر، مجله کارآفرینی چین، خانم جین را در سال های 2013 و 2015 از رهبران عالی کار و کسب اعلام کرد."

نکات کلیدی خانم لیو برای اداره کردن یک شرکت برجسته و تاپ


1 رقابت را در آغوش بگیرید!
رقابت شما را قویتر می کند. ما عاشق رقابتیم چرا که این ما را متمرکزتر می کند.
زمانی که لیو دو غول بازار یعنی دیدی و کوآیدی را علیه آبر تلفیق کرد، موفق به جذب سرمایه گذاری هایی از سوی علی بابا، تِن سِنت، و اَپل گردید.

"لیو به شرکت دیدی چوشینگ کمک کرد تا یک سرمایه گذاری 1 میلیارد دلاری از شرکت اَپل دریافت کند."

"لیو تبلیغات منفی آبر علیه شرکت خود را "با نمک" می نامید!

2 تمرکزتان روی آینده را حفظ کنید!
متمرکز ماندن روی ماموریت شرکت بسیار مهم است. وقتی در رقابت هستید، شما در بازی موانع قرار دارید که فقط به تمرکز نیاز است. نه به پشت سر و نه به بغل خود نگاه کنید بلکه فقط نگاهتان را به جلو و چیزی که می خواهید بدست آورید متمرکز کنید.

3 علاقه ها و منافع شرکت و کارکنان را با یکدیگر هم تراز کنید!
شرکت های موفق، میان اهداف شرکت با اهداف کارکنان ارتباط ایجاد می کنند. اگر یک چیز باشد که من فراگرفته ام این است که چگونه می توان میان علاقمندی و منافع شخصی و شرکتی توازن و تراز ایجاد کنم. به عنوان مثال، در شرکت دیدی ماموریت ما این است که خدماتی راحت، مناسب و مقرون به صرفه ارائه کنیم. چگونه این را به هر کارمند ارتباط می دهیم؟ با ایجاد فضایی که در آن هر کارمند کارکردن را نوعی تفریح و معنا دار می بیند.

در اینجا مناسب است به سخن حکیمانه کنفسیوس اشاره کنیم:
"Choose a job you love, and you will never have to work a day in your life."

"شغلی را انتخاب کن که عاشقش هستی تا اینکه هرگز مجبور نباشی حتی یک روز در عمرت کار کنی!"
چرا؟
چون دیگه اون کار نیست بلکه تماما تفریحه!

4 شما یک پوست کلفت لازم دارید!
در بازار کار و کسب جهانی، سکسکه ها؛ دست اندازها و بالا و پایین شدن ها چه درحرفه و چه در امور فردی زیاد است! شما به یک دل قوی نیاز دارید تا همه چیز را ببلعید!


تاریخ ارسال پست: 8 / 9 / 1395 ساعت: 11:3 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

10راه پول درآوردن به مقدار زیاد

ﻫﺮ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺑﺎ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﯾﮏ ﺳﺮﯼ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺮﺧﯽ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﭘﻮﻝ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﮐﺴﺐ ﮐﻨﯿﺪ. ﻫﻤﻪ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻫﺎﯼ ﻣﻮﻓﻖ ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻼ ﻧﮑﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﭘﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﺭﻣﻮﺯ ﭘﻮﻝ ﺩﺭﺁﻣﺮﺩﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﯾﻞ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﻮﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺭﺍ ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍﻧﯿﺪ:

1 - ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻗﺪﻡ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﺪ! ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺘﯽ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

2 - ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻭﻟﻮﯾﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﯿﺪ! ﺑﺎﯾﺪ ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﺎﺕ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ، ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﭙﻮﻧﺪﺩ، ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺍﯾﻨﺪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻭ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﭘﯿﻮﺳﺖ!

3 - ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﯾﮏ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ! ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﻮﻝ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺟﯿﺐ ﺑﺰﻧﯿﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺷﺪ. ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﺪ. ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺍﻧﺤﺼﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﯾﮏ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ. ﺍﯾﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﮐﺲ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﺘﻮﺍﻧﺪ ﺁﻧﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ!

4- ﭘﻮﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﻮﻝ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ! ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﻮﻝ ﺩﺭﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺝ ﮐﻨﯿﺪ (ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺕ، ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ، ﺗﻮﺳﻌﻪ ﮐﺎﺭ، ﻣﮑﺎﻥ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻭ… ﺑﺎﯾﺪ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﮐﻨﯿﺪ.) ﺗﺎ ﭘﻮﻝ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﯾﺪ! ﺑﺪﻭﻥ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ. ﺍﮔﺮ ﺑﺬﺭ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﮑﺎﺭﯾﺪ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﮐﺎﻓﯽ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﺍﺷﺖ.

5- ﺑﺮ ﺳﻮﺩﺁﻭﺭﯼ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﮐﻨﯿﺪ! ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺷﻤﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﻫﺴﺘﯿﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﺪ! ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺎﺩﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺗﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ… ﺁﻧﻬﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﻭﺷﯿﺪ ﻣﯽ ﺧﺮﻧﺪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﺮﻃﯽ ﮐﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺧﺮﯾﺪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﻧﺼﯿﺐ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.

6- ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﻋﺮﺿﻪ ﮐﻨﯿﺪ! ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺗﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﺪ ﭘﻮﻟﯽ ﺑﺪﺳﺖ ﻧﻤﯽ ﺁﻭﺭﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻮﻉ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺕ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ، ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ، ﮐﺎﺗﺎﻟﻮﮒ ﻫﺎﯼ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﻭ… ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﮐﺎﻻ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ. ﻭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻨﺮ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺗﯽ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﻔﺮﻭﺷﯿﺪ. ﺍﮔﺮ ﮔﺎﻻﯼ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻭ ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺘﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﺤﻮ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﻨﯿﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻗﻮﯼ ﺗﺮﯼ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺮﻏﯿﺐ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﺯ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﮐﻨﻨﺪ.

7- ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ! ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﮐﻨﻨﺪ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺻﺎﺩﻗﯽ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺘﯽ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ. ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻗﻮﻝ ﺩﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ ﭘﻮﻝ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﺍﺩ. ﺷﺎﯾﺪ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﮐﺎﻻ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺷﻤﺎ ﺳﻮﺀ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ ﻫﻢ ﺭﺍﻩ ﺣﻠﯽ ﻫﺴﺖ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﭘﻮﻝ ﻣﺒﻠﻐﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﮐﺎﺭﻣﺰﺩ ﮐﺴﺮ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻼﻫﺒﺮﺩﺍﺭﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﺿﻤﺎﻧﺖ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺷﻤﺎ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺳﺮ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺍﺭﺯﺩ!

8- ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺩﺍﺭﯾﺪ! ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﻤﮏ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ، ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎﯼ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺍﯼ، ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺏ ﻫﺎ ﻭ ﺩﻻﻝ ﻫﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ. ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ. ﺩﻻﻝ ﻫﺎ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺍﺭﻣﻐﺎﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﺑﯿﺪ. ﺩﻻﻝ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺏ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺩﺳﺘﺮﺳﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺩﻻﻟﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ: «ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺧﺮﺳﻨﺪ ﺷﻤﺎ!»

9- 30 ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﮐﻨﯿﺪ. ﺍﺯ ﭘﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺕ، ﭼﺎﭖ ﮐﺎﺗﺎﻟﻮﮒ، ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻭﺏ ﺳﺎﯾﺖ، ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﺭﺍﺿﯽ ﺗﺮ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺗﺮ ﮐﻨﺪ! ﻭ… ﺑﺎﯾﺪ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﮐﻨﯿﺪ. ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻞ ﭘﻮﻝ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﭼﻨﺪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺭﺷﺪ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﻋﻤﻞ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺧﺴﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﺩﻫﯿﺪ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ!

10 - ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﺪ! ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﭘﯿﺸﺮﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1395 ساعت: 3:23 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

شکارچی فرصت ها باشید

بیشتر کارآفرینی‌ها زمانی رخ می‌دهد که فرد به هر دلیلی شغل خود را از دست می‌دهد یا از آن ناراضی‌ است و نمی‌تواند یا نمی‌خواهد سراغ شغل دیگری برود و به‌اصطلاح از صفر شروع کند.

یکی از بهترین جاهایی که می‌توان دنبال فرصت‌های کارآفرینی بود، اطراف خودمان است؛ جایی که گروه خاصی از مردم که در اطراف ما زندگی می‌کنند از قبل نیازی داشته‌اند و این نیاز به هر دلیلی برآورده نشده است.

پس لازم نیست برای این کار دنبال یک پدیده عجیب و غریب بگردیم . همین‌ که یک نیازی در جامعه اطراف خود ببینید و آن نیاز برطرف نشده باشد، فرصتی است برای یک کارآفرینی.


تاریخ ارسال پست: 12 / 8 / 1395 ساعت: 10:47 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

راهکارهای دوام فعالیتهای کارآفرینی بعد از اجرا

راهکارهای دوام فعالیتهای کارآفرینی بعد از اجرا

نویسنده:سعید فرجی قناتی ـ دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی (تولید و عملیات) دانشگاه آزاد تبریز       

 

 

کارآفرینی، واژه ای که تا چند سال پیش جایگاهی در ایران نداشت. بطوریکه کشورهای توسعه یافته از اواخر سال ۱۹۷۰ به بعد به بحث کارآفرینی پرداختند و پس از آن نیز کشورهای در حال توسعه آنرا مورد توجه جدی قرار دادند. بطور عام کارآفرینی عبارتست از راه اندازی کسب و کار جدید و یک سازمان جدید که نوعا همراه با خطرپذیری و عدم قطعیت است. بنده در این مقاله ابتدا نگاهی به پیامدهای کارآفرینی در جامعه برای روشن شدن اهمیت کارآفرینی می نمایم. بعد با توجه به مشکلاتی که کارآفرینان در جامعه بعد از به ثمر رساندن کسب و کار با آن مواجه می شوند و گاهی باعث خروج آنها از بازار کسب و کسب وکار می شود، بطور خلاصه اشاره می نمایم. که برخی از آنها از وظایف خود کارآفرینان و برخی از وظایف دولت می باشد. امید است که با در نظر گرفتن آنها شاهد دوام و بقای کارآفرینان در بازار کسب و کار باشیم.

 

ابتدا نگاهی به پیامدهای کارآفرینی در جامعه برای روشن تر شدن اهمیت کارآفرینی می نمایم :

 

▪ کارآفرینی، پایه شکل گیری اقتصاد نوین : اقتصاد در ابتدای هزاره سوم میلادی شاهد دگرگونیهای شگرفی بوده است. انقلاب فناوری اطلاعات و تغییر ترکیب نیروی کار به نفع نیروهای دانش محور از زمره این تغییرات است. در چنین اقتصادی، کنترل و تخصیص منابع به صورت توزیع شده صورت می گیرد و نقش شبکه های اجتماعی در رشد و توسعه اقتصادی به مراتب بیش از نظام متمرکز برنامه ریزی دولتی خواهد بود. نقش کارآفرینان در رویکرد شبکه مدار به مراتب پر رنگتر از رویکرد اقتصاد کلاسیک است. در اقتصاد نوین، کارآفرینان در شبکه های اجتماعی نقش عناصر فعالی را ایفا می کنند که ارتقای بازده سرمایه های مادی و انسانی را فراهم می آورند.

 

▪ رشد اقتصادی : ویژگی بارز اقتصاد امروز، تغییرات سریع است. لذا کشورهایی می توانند در چنین اقتصادی موفق باشند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند. کشورهایی که در آنها، میزان فعالیتهای کارآفرینانه بالاتر است، قادرند تا در اقتصاد جهان موقعیت بهتری کسب کنند. تحقیقات انجام شده نشان داده که رشد اقتصادی با فعالیتهای کارآفرینانه ارتباط مستقیم دارد.

 

▪ اشتغال زایی : کارآفرینان در ایجاد اشتغال نیز نقش مهمی ایفا می نمایند. در حدود نیمی از کارکنان کشورهای توسعه یافته در کسب و کارهای کوچک مشغول فعالیت هستند. بیشتر مشاغل جدید را کسب و کارهای کوچک ایجاد می کنند و سهم این کسب و کارها در بازار کار در حال افزایش است.

 

▪ ایجاد و رشد تکنولوژی : توسعه و پیشرفت تکنولوژی مرهون کارآفرینی است و کارآفرینان از طریق ایجاد فناوری، ایجاد محصولات جدید و تکنولوژی های جدید و خدمات جدید موجب افزایش کیفیت زندگی می شوند.

 

▪ ایجاد صنایع نو : بسیاری از صنایع جدید از پیامدهای کارآفرینی می باشند. و در آینده نیز شاهد ایجاد صنایع جدید تری خواهیم بود.

 

▪ ایجاد تحرک اقتصادی و اجتماعی : توسعه کسب و کارها و بهبود وضعیت اقتصادی از پیامدهای دیگر کارآفرینی می باشد.

 

 

 

● راهکارهای دوام فعالیتهای کارآفرینی بعد از اجرا :

 

تا به حال مشکلاتی که در رابطه با کارآفرینی ذکر شده مربوط به قبل و حین اجرای کارآفرینی بوده است یعنی مربوط به مراحلی بوده که ما کارآفرینی را به مرحله اجرا برسانیم. حال در این مجال بنده به راهنمایی هایی در جهت سهولت در تداوم فعالیتهای کارآفرینی و احیانا جلوگیری از ضرر و زیانهای احتمالی بعد از کارآفرینی اشاره می کنم. عمده مشکلی که کارآفرینان با آن مواجه هستند، مسئله مالکیت معنوی کارآفرینی است. باید حقوق انحصاری به پیاده کننده کارآفرینی درکشور جهت جلوگیری یا ممانعت دیگران از ساخت، استفاده، فروش، یا وارد کردن محصولات موضوع کارآفرینی است که با این حال تعریف جامع و کاملی از این حقوق داده نشده است. اگر این مهم جدی گرفته شود ما شاهد این نخواهیم بود که کارآفرینانی به خاطر تقلید افراد سودجو متحمل ضرر و زیان شوند. البته رقابت برای تولید محصولات شناخته شده و راهکارهای شناخته شده عمومی و قدیمی را نباید وارد بحث کرد که عموم تولیدکنندگان بر سر تولید آنها رقابت می کنند. برای روشن تر شدن موضوع به فرآیند خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی در جدول زیر اشاره ای می کنم.

 

امیدوارم مسئله روشن شده باشد که رقابت سالم با بحث ما متفاوت است. وقتی صحبت از مالکیت معنوی می کنیم، یعنی ما با خلاقیت به ایده جدیدی رسیده ایم و با اقدام روی ایده جدید، در بازار، ارزش آفرینی کرده ایم. امید است که بحث مالکیت معنوی در کارآفرینی جدی گرفته شود.

 

مشکل دیگری که کارآفرینان با آن مواجه هستند، در مرحله بعد، یعنی وقتی کارآفرینی نتیجه داد و محصولات به بازار عرضه شدند بوجود می آید (البته در بحث تولید محصولات)، یعنی کارآفرینان نمی توانند محصولات خود را به فروش برسانند و این مهم ترین مشکل بعد از کارآفرینی است. در این میان هم خود کارآفرینان تکالیفی دارند و هم دولت که به هر کدام اشاره ای می نمایم.

 

اما راهکار چیست؟ کارآفرینان در مرحله قبل از اجرا باید برای فروش محصولات خود اطمینان حاصل کنند، برای این منظور باید با شرکتهای بزرگ تولیدی تعامل داشته باشند بدین معنی که برای تولید قطعات مورد نیاز آنان برنامه ریزی کنند. چراکه اکثر تولید کنندگان بزرگ که توان رقابتی آنان بالاست تولید قطعات را به شرکتهای جزء می سپارند. و این بهترین پارادایم می تواند برای کارآفرینان باشد که ریسک و خطر تولید (مهم ترین عامل در کارآفرینی) را پایین بیاورند. اما تکلیف دولت چه می تواند باشد؟ سوای قوانین مالیاتی، قوانین کارگری، حمایتهای مالی از شرکتهای نوپا و وامهای بلند مدت با تاخیر در بازپرداخت اقساط و ...، دولت باید با هماهنگی کامل با صنایع تولیدی کشور و رصد آنها، با صادرات و واردات بهینه و اجرای راهکارهایی برای فروش محصولات آنها در جهت بقای شرکتهای تولیدی نوپا گام بردارد.

 

کت ها با اندازه های مختلف طبق نیازی که دارند به خرید چنین دستگاه هایی می پردازند .

 

 

 


تاریخ ارسال پست: 2 / 6 / 1395 ساعت: 6:37 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

انديشه شروع كسب و كار

انديشه شروع كسب و كار

شروع يك كسب و كار يكي از جالب ترين عملكردهايي است كه يك فرد مي تواند داشته باشد. بيش از 10 ميليون نفر هر ساله كسب و كاري را آغاز مي كنند و در نتيجه هر ساله بيش از 3 ميليون كسب و كار كوچك ايجاد مي شود.كارآفريني مزاياي متعددي دارد و در نتيجه رقابت در اين حيطه نيز بسيار زياد است. درك ايعاد اين رقابت و طرح يك كسب و كار دقيق و كارآمد مي تواند منجر به شروع يك كسب و كار موفق شود. آيا عملكرد شما از اين مراحل پيروي مي كند؟ سعي كنيد آنچه را كه ديگران انجام مي دهند بررسي نيد تا به چگونگي شروع كار پي ببريد.

 

سنجش ميزان آمادگي براي شروع كسب و كار:

 

با وجود اينكه كارآفريني مي تواند منجر به موفقيتهاي زادي براي شما شود، ولي بايد زماني را صرف سنجش آمادگي خود براي شروع يك كسب و كار كنيد. در كسب و كار هيچ ضمانتي وجود ندارد، اما شما مي توانيد با طرح يك نقشه مناسب و بررسي دقيق آن شانس موفقيت خود را افزايش دهيد. در ابتدا نقاط ضعف و قوت خود را به عنوان يك دارنده كسب و كار مورد ارزيابي قرار دهيد.

 

به دقت به پرسشهاي زير پاسخ دهيد:

 

1-در تصميم گيري هاي خود چگونه هستيد؟ صاحبان كسب و كارهاي كوچك نيازمند به تصميم گيري هاي سريع و پايدار مي باشند

 

2-آيا استقامت روحي و جسمي لازم و كافي را براي شروع يك كسب و كار داريد؟ داشتن يك كسب و كار مفيد، اما در عين حال طاقت فرساست، آيا مي توانيد هفت روز هفته روزي دوازده ساعت كار و فعاليت داشته باشيد؟3-چگونه كسب و كار خود را سازماندهي مي كنيد؟ تحقيقات نشان مي دهد كه طرحها و برنامه ريزي هاي ضعيف عامل شكست در كسب و كار مي شوند. سازماندهي موثر مالي و برنامه ريزي قيق در يك كسب و كار مي تواند از هر گونه شكستي جلوگيري كند.

 

4-ايا گامهاي شما به ميزان كافي مستحكم است؟ ايجاد يك كسب و كار ممكن است كه شما را از لحاظ روحي خسته كند. بسياري از صاحبان كسب و كار از قبول اين همه مسئوليت سنگين دلسرد مي شوند، اما داشتن يك انگيزه قوي در حفظ و بقاي كسب و كار به شما كمك مي كند.5-كسب و كار شما چگونه بر روابط خانوادگي شما اثر مي گذارد؟ اولين سالهاي شروع كسب و كار ممكن است بر خانواده فشارهائي را وارد كند، و تا زمانيكه كسب و كار شما سود آور شود ممكن است با مشكلات مالي بسياري مواجه شويد كه چند ماه يا حتي چند سال به طول انجامد.ولي در طول اين مدت شما بايد مطمئن شويد كه از حمايت خانواده يرخوردار هستيد. چند نكته:دلايل زيادي وجود دارد كه نتوانيد كسب و كار خود را شروع كنيد، اما براي يك فرد توانمند، امتيازات داشتن يك كسب و كار به خطرات موجود در آن مي ارزد. 1-مدير خود هستيد2-شروع يك كسب و كار مزايائي براي شما دارد و سود آن به جاي آنكه نصيب شخص ديگري شود به شما مي رسد3-پيشرفت يك كسب و كار و بدست آوردن پول بسيار لذت بخش است4-اقدام به يك كسب و كار مخاطره آميز مي تواند جذاب و نيازمند جسارت بالائي باشد5-ايجاد يك كسب و كار هميشه منجر به ياد گيري مي شوددلايل شكست يك كسب و كار: چرا يك كسب و كار با شكست مواجه مي شود:موفقيت در يك كسب و كار هيچگاه بصورت خودبخودي و يا بر اساس شانس نيست و همانطور كه گفته شد اين موفقيت اصولاً به سازماندهي دقيق و بصيرت فرد بستگي دارد.شروع يك كسب كار هميشه ريسك پذير است، با توجه به گزارش اداره كسب و كارهاي كوچك در آمريكا (هاي كوچك در آمريكا SBA)) بيش از 50% كسب و كارهاي كوچك در سالهاي اول با شكست مواجه شده و 90% آنها در 5 سال اول از بين مي روند.Micheal ames در كتاب خود به نام \"كنترل سب و كار كوچك\" دلايل زير را براي شكست اين نوع كسب و كارها بيان كرده است:1-عدم وجود تجربه2-نداشتن سرمايه مافي3-نداشتن جايگاهي مناسب4-عدم وجود كنترل قوي5-سرمايه گذاري بيش از اندازه در دارائيهاي ثابت6-قراردادهاي اعتباري ضعيف7-استفاده شخصي از سرمايه هاي تجاري8-رشد بدون انتظارGustav Berle دو دليل ديگر در كتاب خود بنام \"كسب و كار خود را بر عهده بگيريد\" به اين دلايل اضافه مي كند:1-رقابت2-فروش پائينبيان اين موارد قصد ترساندن شما را براي شروع يك كسب و كار ندارد، بلكه مي خواهد شما را براي مسير پر فراز و نشيبي كه در پيش داريد آمده كند. ناچيز پنداشتن مشكلات شروع يك كسب و كار يكي از بزرگترين موانع كارآفريني است. در هر صورت اگر صبور باشيد و به سختي كار كنيد به موفقيت دست مي يابيد. و هيچ گاه فكر نكنيد كه قادريد همه كارها را به تنهائي انجام دهيد، يكي از بهترين روشها براي رسيدن به موفقيت در كسب و كار استفاده از راهنما ئي هاي ديگران است، شخصي كه داراي تجربيات مرتبط با كسب و كار است، مي تواند شما را در اين امر راهنمائي كند.يكي از عوامل در پيشرفت و موفقيت يك كسب كار تصميم گيري مي باشد، يكي از بهترين تصميم ها يادگيري اين موضوع است كه چگونه تصميم گيرنده خوبي باشيد. اين امر نيازمند تعهد، درك و مهارت مي باشد كه بسيار مهم و ارزشمند است.آيا تصميم گيرنده خوبي هستيد؟ مراحل مختلف در اجتناب از اشتباهات رايج و ايجاد تصميم گيري كارآ را بياموزيد.تصميم گيري مهارتي است كه مي توانيد از ديگران بياموزيد. دو نوع تصميم گيري اصلي وجود دارد: 1- آنهائي كه با استفاده از فرآيند خاص بدست مي آيد 2- آنهائي كه تنها مانند يك رويداد است. مراحل يك تصميم گيري نافذ: اگر از 10 مرحله اصول تصميم گيري استفاده كنيد، خود را يك تصميم گيرنده كارآ در كسب و كار و زندگي خود مي بينيد.1-تا حد امكان مفاد تصميم گيري خود را تعريف كنيد. آيا آن واقعاً تصميم خودتان است يا تصميم شخص ديگري است؟ آيا واقعاً نيازمند به اين تصميم گيري هستيد؟ چرا اين تصميم گيري براي شما مهم است؟ چه كسي در اين تصميم گيري ذينفع است؟ ارزش اين تصميم گيري براي شما چه ميزان است؟2-هر راهكاري را كه به ذهنتان مي رسد را بنويسيد. چرا كه به تصوير كشيدن راه كارهاي متفاوت مهم است.3-فكر مي كنيد از كجا مي توانيد اطلاعات مفيد بيشتري را بدست آوريد. اطلاعات جديد منجر به راه كارها و انتخابهاي بيشتري نيز مي شوند. كساني كه مي توانيد از آنها اطلاعات بدست آوريد، دوستان ، همكاران، خانواده، نمايندگيهاي فدرال و ايالتي، سازمانهاي حرفهاي، خدمات آن لاين، روزنامه ها، مجله ها، كتابها و غيره مي باشند4-انتخابهاي خود را بررسي كتيد. از منابع اطلاعاتي مشابه براي كسب ايده هاي خاص استفاده كنيد و براي هر انتخاب معيار خاصي را مشخص كنيد. هر چه اطلاعات بيشتر بدست آوريد، ذهنتان براي تصميم گيري فعال تر خواهد شد.5-ذخيره انتخابها. اكنون شما داراي گزينه هاي متفاوت هستيد و زمان آن رسيده است كه آنها را بررسي كنيد و ببينيد كدام يك از آتها براي شما كارايي بيشتري دارد. در ثاني به دنبال انتخابهائي باشيد كه اين امكان را براي شما فراهم سازند تا به بيشترين امتياز برسيد. ثالثاً انتخابهائي كه با معيارهاي شما سازگاري ندارند را حذف كنيد.6-نتايج هر انتخاب را به تصوير بكشيد. براي هر انتخاب باقي مانده در فهرستتان، نتايج را به تصوير بكشيد، بدين صورت نقايص شما مشخص مي گردد.7-يك بررسي واقعي انجام دهيد. كدام يك از انتخابهاي باقي مانده به واقعيت نزديك تر است؟ هر چه خلاف آن را ثابت مي كند، آن گزينه را حذف كنيد8-كدام گزينه با شما ساز گاري دارد. اگر نسبت به تصميمي كه اتخاذ كرده ايد خشنود هستيد اما احساس مي كنيد كه با اهداف شما سازگاري ندارد، بدانيد كه تصميم صحيحي نگرفته ايد و اين انتخاب براي شما كارساز نخواهد بود.9-شروع كنيد. زماني كه تصميمي را اتخاذ مي كنيد، آن را عملي سازيد. اگر بخواهيد نسبت به آن احساس خوشايندي نداشته باشبد موجب اندوه و ناراحتي مي شود، پس بهترين كار را در زمان حال انجام دهيد. هميشه اين فرصت را داريد كه ذهن خود را در آينده تغيير دهيد.

 

۱۰- اجرا كنيد.


تاریخ ارسال پست: 2 / 6 / 1395 ساعت: 6:28 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

امپراتور كارآفريني

امپراتور كارآفريني

 

بيشتر افرادي كه براي طرح ايده هاي كارآفريني خود در برنامه تلويزيوني لانه اژدها حضور يافته و موفق به جلب سرمايه گذار مي شوند، طوري رفتار مي كنند كه گويي در يك رقابت نفس گير به پيروزي رسيده اند.

 

آنها بعد از شنيدن نظر موافق يك سرمايه گذار براي سرمايه گذاري در كسب و كارشان نفسي به آسودگي مي كشند و به خود مي گويند: به مراد دلم رسيدم و ديگر نيازي به تلاش و تقلاي بيشتر ندارم. چون پول لازم را براي كسب و كار خود پيدا كردم و راهم به سوي موفقيت هموار شده است، اما اين كارآفرينان خوش خيال هم بايد بدانند كه مشكلات آنها تازه شروع شده است. يعني اگر كار آنها را به شركت در يك مسابقه ورزشي تشبيه كنيم، آنها بايد بدانند كه تازه از نخستين مانع عبور كرده اند و در صورتي كه بتوانند روي كار خود تمركز كرده و ماموريت هاي شش گانه اي را كه شرح مابقي آنها در پي خواهد آمد، به درستي انجام دهند، طعم شيرين موفقيت را خواهند چشيد.

 

درست مثل ورزشكاران شركت كننده در بازي هاي المپيك كه از مدت ها قبل از شروع بازي ها، تمرين هاي سخت و طاقت فرسايي را با هدف درخشش در ميدان مسابقات و كسب عنوان هاي قهرماني انجام مي دهند. آنها همه هوش و حواس خود را بر روي هدف كسب پيروزي در بازي هاي المپيك متمركز و از برنامه غذايي بسيار دقيقي كه به وسيله كارشناسان برجسته تغذيه تهيه مي شود، پيروي مي كنند. در رژيم غذايي پيش از بازي هاي ورزشكاران المپيك از هر ماده غذايي به اندازه ضروري وجود دارد و در هر روز چندين ساعت به تمرين و شبيه سازي دقيق صحنه زورآزمايي در بازي ها مي پردازند؛ به طوري كه جزئي ترين موضوعات مربوط به هر مسابقه ملكه ذهنشان مي شود. به عبارت ديگر آنها علاوه بر كسب آمادگي كامل جسمي، تصوير كاملا روشني را از ابتدا تا انتهاي مسابقات در ذهن خود ترسيم مي كنند، به طوري كه هيچ نكته مبهمي در ارتباط با رقابت سختي كه در پيش دارند، براي آنها باقي نمي ماند.

 

شما هم كه در مقام يك كارآفرين براي راه اندازي كسب و كاري جديد آماده شده ايد بايد عقبه اي شبيه به ورزشكاران شركت كننده در بازي هاي المپيك داشته باشيد؛ يعني بايد علاوه بر پيش بيني و آماده سازي تمامي مقدمات لازم، تمام هوش و حواس خود را روي كسب و كارتان متمركز و با عزم و جزم خلل ناپذير به سوي هدف مورد نظر حركت كنيد و ترس و وحشتي هم از خطرهاي احتمالي پيش رو نداشته باشيد.

 

 

هفته اي 70 ساعت كار

 

اما فراموش نكنيد به همان اندازه كه چگونگي تهيه مقدمات يك كسب و كار در تضمين موفقيت هر كارآفرين موثر است، شيوه عمل و اقدام او بعد از راه اندازي كسب و كار نيز در شكست يا موفقيت او موثر خواهد بود يعني بايد ميان مقدمه چيني ها و مديريت و پيشبرد يك كسب و كار تناسب و هماهنگي لازم وجود داشته باشد. به عنوان مثال اگر شما مقدمات لازم براي كسب و كار خود را از هر جهت فراهم نساخته باشيد، حتي در صورت عرضه يك محصول ممتاز به بازار، شانس موفقيت شما در معرض خطر قرار خواهد گرفت.

 

عكس اين موضوع هم مي تواند صحت داشته باشد؛ يعني چنانچه مقدمات كسب و كاري از هر جهت و بي هيچ عيب و نقصي آماده شده باشد، اما كارآفرين نتواند در مرحله اجرا كسب و كار را به خوبي مديريت كند، نتايج حاصله ممكن است چندان قرين موفقيت نباشد؛ بنابراين كارآفرين براي كسب موفقيت و نتيجه گيري از زحماتي كه براي تهيه مقدمات كسب و كار خود كشيده است، بايد تمام توش و توان فكري و جسمي خود را به كار اندازد و به خود القا كند و بقبولاند كه كسب موفقيت براي او يك سرنوشت محتوم است.

 

خود من از نخستين روزي كه در سنين نوجواني پا به عرصه كارآفريني گذاشتم و اقدام به چاپ و توزيع برگه هاي تبليغاتي مربوط به آكادمي تنيس خود كردم تا به امروز كه مالك يك امپراتوري كارآفرين هستم، همواره پيرو مكتب دل سپردگي حداكثري به كار و تمركز و مسووليت پذيري بوده ام. من هر روز از لحظه اي كه خانه را ترك مي كنم و تا لحظه اي كه بعد از يك روز كار و تلاش، به خانه بازمي گردم خود را به كار و مسووليتي كه بر عهده گرفته ام، متعهد و دل سپرده مي دانم.

 

من در هر هفته به طور ميانگين 70 ساعت كار مي كنم و چون دل سپرده كارم هستم، از اين همه كار كردن به شدت لذت مي برم. اين راه و رسم زندگي همه كارآفرينان بزرگ و موفق و راز بزرگ موفقيت هاي آنها است.

 

آنها سه عنصر تلاش مستمر، تعهد و دل سپردگي به كار و درست عمل كردن را سرلوحه كار خود قرار داده اند. البته من هميشه به جز در مواقعي كه موضوع و مساله اي اضطراري و ضرب الاجلي در ميان بوده، از تعطيلات آخر هفته ام استفاده كرده ام. من روزهاي تعطيل آخر هفته را اغلب در منزل و در جمع خانواده مي گذرانم و ناهار را با آنها صرف مي كنم و شب ها با دوستان و آشنايان نزديك براي صرف شام بيرون مي روم. يعني نوعي موازنه ميان كار و خانواده و تفريح و استراحت برقرار كرده و اجازه نداده ام كه هر كدام به حريم ديگري تجاوز كند. اگر چنين موازنه اي را ميان كار و زندگي خانوادگي خود برقرار نمي كردم، از انرژي لازم و روحيه قوي براي تداوم بخشيدن به موفقيت هاي خود برخوردار نمي شدم.

 

امروز كه چند دهه از ورود من به عرصه كسب و كار مي گذرد، به دليل برنامه هايي كه در چند شبكه تلويزيوني دارم، گرفتارتر از سال هاي شروع كارآفريني هستم، اما همچنان با نشاط و سرزندگي به فعاليت هايم ادامه مي دهم. دليل آن هم، همان طور كه پيشتر گفتم يكي احساس تعهد و دل سپردگي شديد به كار و ديگري برقراري موازنه ميان كار و زندگي شخصي و خانوادگي است. من در روزهاي كاري هفته ساعت 6 صبح از خواب برمي خيزم و ساعت 7 خانه را به سوي استوديوي تلويزيوني براي اجراي برنامه ترك مي كنم و راس ساعت 9 صبح به دنياي كسب و كار خود بازمي گردم.

 

منبع : سايت آفتاب


تاریخ ارسال پست: 31 / 5 / 1395 ساعت: 7:28 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مفهوم و اهمیت کارآفرینی

مفهوم و اهمیت کارآفرینی

مقدمه :

عصر جدید، عرصه رقابت بر سر منابع و سرمایه هاست، كشورهای بزرگ صنعتی كه فاتحان این عرصه اند بهره وری از منابع و سرمایه ها را در سرلوحه كار خود قرار داده اند و در پرتو وجود افراد تحصیلكرده و متخصص، چرخ های رشد و توسعه را به حركت در آورده اند و به ابداعات و نوآوری هایی دست یافته اند .دسترسی به این نوآوری ها كه اقتصاد كشورهای توسعه یافته را از نو زنده كرده است منوط به كارآفرینی است. (شان،2003) كارآفرینی را به این دلیل كه جامعه را به سمت تغییرات تكنیكی و مبتكرانه سوق داده و باعث رشد اقتصادی می‌شود و همچنین چون كارآفرینی دانش جدید را به خدمات و محصولات جدید تبدیل می كند حایز اهمیت است. سالازار(1383) نیز بر این اعتقاد است كه كارآفرینی علاوه بر ایجاد اشتغال، موجب بالا رفتن كیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد، كاهش اضطراب های اجتماعی و بهره وری از منابع ملی می‌شود. كارآفرینی پدیده فنی- اقتصادی جدیدی است كه در دو دهه اخیر جهان اقتصاد و صنعت را با پیامدهای شگفت خود متحول ساخته است. در حال حاضر كه اقتصاد كشور ما گرفتار نارسایی ها، كمبودها، و سوء مدیریت هایی است كه منجر به وضعیت ناهنجار بیكاری، كمبود تولید ناخالص داخلی، كاهش قدرت سرمایه گذاری دولت، ضعف در صادرات غیر نفتی و بیماریهایی از این قبیل شده است، نیم نگاهی به وضعیت جهانی اقتصاد ما را به سوی این باور می كشاند كه رشد كارآفرینی و فرهنگ كارآفرینانه به شرطی كه هنرمندانه، با فرهنگ، امكانات، تواناییها و سلیقه ایرانی آمیخته شود تنها راه بهبود بیماری امروز اقتصاد كشور و پیشگیری از وخامت حال فرداست (دهقانپور، 1381). با توجه به دلایلی كه در زمینه اهمیت كارآفرینی وجود دارد ضروری است برنامه ریزان و كارگزاران دولتی با حمایت همه جانبه از فرایند كارآفرینی و برنامه ریزی جامع، زمینه رشد و ترویج فرهنگ كارآفرینی را فراهم كنند. امروزه شواهد موجود نشان می دهد که کارآفرینی می تواند در نتیجه برنامه های آموزشی، پرورش یابد (سالازار، 1383). نظریه‌پردازان علم مدیریت كه بعد فنی كارآفرینی را بررسی می كنند بر این اعتقاد هستند كه كارآفرینان می توانند در كلاس درس آموزش ببینند و بالنده شوند(عابدی، 1381). بنابراین كارآفرینی امروزه به یكی از مهم ترین و گسترده ترین فعالیت‌های دانشگاه‌ها تبدیل شده است (احمدپور،1378). دانشگاهها ملزمند برای ترقی و ترویج آموزش كارآفرینی بیندیشند، چون نسل جوان نیاز داردكه بداند چطور در برابر محیطهای ناامن و پیچیده و قوانین و مقررات متغیر در بازار كار بطور انعطاف پذیر عمل كند. ساختار نظام آموزشی باید طوری تنظیم گرددکه فارغ التحصیلان بتوانند در آینده بصورت کارآفرین در جامعه فعالیت کنند (اوسامان، 1998).

از طرفی ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. شاخص‌های سخت افزاری و دارایی‌های مشهود كه دیروز در بنگاه اقتصادی نقشی تعیین كننده داشت جای خود را به نوآوری، ابداع، خلق محصولات جدید و دارایی‌های نرم افزاری داده است. اگر دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آنهایی بودند كه منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند، امروزه ثروتمندترین مردم دنیا، افراد صاحب دانش و كارآفرین هستند. از این رو توسعه اقتصادی در دنیای امروز برپایه نوآوری، خلاقیت، استفاده از دانش و کارآفرینی استوار است. اهمیت کارآفرینی و نقش کلیدی آن در پیشرفت جوامع، موجب شده است که بسیاری از دانشگاههای کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، بهره گیری از کارآفرینی را مورد توجه قرار دهند و در این مسیر با تدوین استراتژی ها، سیاست ها و برنامه های علمی، در جهت بسط و تقویت روحیه و رفتار کارآفرینی در دانشجویان بکوشند. پرورش ویژگیهایی نظیر خلاقیت، خوش بینی به آینده، خطرپذیری، آینده نگری، مهارتهای رهبری، استقلال طلبی و کسب مهارتهای مختلف، می تواند فرصتهای کارآفرینی پیش روی دانشجویان را افزایش دهد (فیض و صفائی، 1386).

 

نگاهی آماری به وضعیت آموزش عالی کشور:

آخرین آمار انتشار یافته توسط مرکز پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی کشور نشان می‌دهد که پذیرفته شدگان در سال تحصیلی 85-84 بالغ بر 340 هزار نفر می باشند که از این تعداد قریب به 228 هزار نفر در مراکز وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری[1]، 24 هزار نفر در مراکز آموزش عالی مستقل[2] و 88 هزار و 700 نفر در مراکز آموزش عالی وابسته به ارگان های دولتی پذیرفته شده اند. همچنین تعداد دانش آموختگان در سال تحصیلی قبل آن (84-83) قریب به 179 هزار نفر بوده اند. از سوی دیگر، همین آمار تعداد کل دانشجویان کشور در سال تحصیلی 85-84 را بیش از یک میلیون و یکصد و نود و یک هزار (1191000) نفر بیان نموده است. نکته قابل توجه آن است که علی رغم تلاش و هزینه های هنگفت صرف شده برای ارتقای شاخص های آموزش عالی در کشور، متاسفانه، نرخ بیکاری در بین دانش آموختگان دانشگاهی بسیار بالا است. بر اساس آمار انتشار یافته در مراجع مختلف این نرخ بین 16 تا 19 درصد برآورد شده است. که در مقابل نرخ بیکاری کل جامعه، رقم نسبتا بالاتری را شامل می‌شود که نشان دهنده فراهم نبودن بستر اشتغال متخصصان در کشور می‌باشد

 

عمده‌ترین دلایل بیكاری و عدم اشتغال فارغ ‌التحصیلان دانشگاهی :

مرکز کارآفرینی دانشگاه تهران در آذر ماه 1384 عمده‌ترین دلایل بیكاری و عدم اشتغال فارغ ‌التحصیلان دانشگاهی را به شرح ذیل بیان می‌کند :

1. عدم تناسب بین رشد فارغ التحصیلان دانشگاهی با رشد ایجاد فرصتهای شغلی.

2. پایین بودن رشد فرصتهای شغلی مناسب و برخوردار از قابلیتهای لازم برای بكارگیری دانش آموختگان دانشگاهی.

3. عدم تناسب بین آموخته‌های علمی دانش آموختگان در دانشگاهها و مهارتهای ادراكی و تجربی مورد نیاز فعالیتهای اقتصادی.

4. عدم برخورداری نظام آموزش عالی از یك سیستم فراگیر توسعه فرهنگ كارآفرینی در میان دانش آموختگان دانشگاهی. (حداقل تا سال 80)

5. عدم آشنایی مقامات و مسئولین ارشد مراكز دانشگاهی با اهمیت توسعه روحیه و گسترش صفات كارآفرینی در میان دانش اموختگان دانشگاهی.

6. پایین بودن سطح مهارتهای علمی دانش آموختگان دانشگاهی.

میانگین نرخ بیكاری در میان فارغ التحصیلان دانشگاهی در حال حاضر 20 درصد می‌باشد.

7. فقدان مراكز مهم پرورش كارآفرینان از میان دانش آموختگان دانشگاهی تا قبل از سال 80 در كشور.

8. عدم حمایت كافی از مراكز كارآفرینی دانشگاهی در كشور لازم به توضیح می‌باشد كه:

الف) در برزیل از هر 20 نفر شروع كننده كسب وكار كارآفرینی، یك نفر فارغ التحصیل دانشگاهی می‌باشد كه در مراكز كارآفرینی دانشگاههای این كشور دوره‌های ویژه و مشاوره های لازم را برای شروع كسب و كار دریافت كرده است.

ب) در هندوستان در تمام دانشگاههای دولتی این كشور بالغ بر 2950 مركز توسعه كار آفرینی و مراكز رشد فعالیتهای كارآفرینی وجود دارد.

ج) در آمریكا از هر 10 شروع كننده فعالیتهای اقتصادی با استفاده از فن‌آوری پیشرفته، 1 نفر دانش آموخته دانشگاهی دارد كه در مراكز كارآفرینی دانشگاه آموزشها و مهارتهای لازم را فراگرفته است.

د) در مالزی وزارت كارآفرینی و جوانان مسئولیت ارشد هدایت و تامین تجهیزات نرم‌افزاری و سخت افزاری مراكز توسعه كارآفرینی در مراكز علمی را بعهده دارد.

9. عدم حمایت سیاستها و قوانین خاص حمایت از دانش آموختگان دانشگاهی در مسایل مالی، سرمایه‌گذاری، فنی،‌تكنولوژیكی و امور مشاوره‌ای كه قصد راه‌اندازی فعالیتهای اقتصادی را دارند.

 

 

 

 

تب کارآفرینی :

خوشبختانه چند سالی است که تب کارآفرینی همچون تب واقعی که علامت دفاع و واکنش طبیعی نسبت به ورود یک میکروب خارجی است به عنوان علامت دفاع و درمان بیکاری و اشتغالزایی در چهره دولتمردان و دلسوزان نظام جمهوری اسلامی به خوبی و وضوح مشهود است . اگرچه فرصت طلبان و رانت خواران اقتصادی نیز خود را با تب مصنوعی به این چهره نمایان ساخته اند و سیلی های زیادی به تب داران واقعی نظام و کارآفرینان اقتصادی و اجتماعی جامعه زده اند، اما در مجموع طرح موضوع کارآفرینی در دولت و مجلس امری مبارک و خیر است . در چنین شرایطی چنانچه صاحبنظران کارآفرینی کشور احساس مسئولیت نکنند و با یک همت گروهی، جایگاه، رسالت و مفهوم حقیقی کارآفرینی را تبیین و معرفی ننمایند و از آن حفاظت و صیانت نکنند ممکن است همچون بسیاری از امور ضروری و مفید دیگر به انحراف، باد فراموشی و نهایتا به نابودی کشیده شود. کارآفرینی اگرچه یک شغل نیست و ترویج فرهنگ آن در جامعه، ابتدا موجب افزایش بیکاری می‌شود، اما موتور توسعه است و بیکاری های پنهان را نه تنها آشکار و درمان می‌کند،بلکه باعث پیشگیری از آن نیز می‌شود .در اینجا این سوال مطرح می گردد که اگر کارآفرینی یک شغل نیست و نتیجه کار او نیز ممکن است بیکاری را افزایش دهد، پس کارآفرینی چیست و کارآفرین کیست ؟ چرا آنها را موتور توسعه اقتصادی نامیده اند ؟ آیا کارآفرینی انواع مختلفی دارد؟ آیا ویژگی های روان شناختی و جمعیت شناختی کارآفرینان اقتصادی، سیاسی،اجتماعی با هم تفاوت دارند؟ و . . . در ادامه به این سئوالات پاسخ داده خواهد شد.

 

کارآفرینی چیست ؟

واژه کارآفرینی در زبان فارسی واژه‌ای نو است که معنای لغوی آن، شنونده یا خواننده ناآشنا به مفهوم اصلی آن (که ترجمه واژه انگلیسی Entrepreneurship است) را به اشتباه می‌اندازد. این واژه اغلب در اذهان، مفهوم اشتغال‌زایی و ارتباط مستقیم و ذاتی با کار (آن هم از نوع فیزیکی آن) را تداعی می‌کند، متاسفانه عده ای در کشور، کارآفرینی را به عنوان یک شغل معرفی می کنند و آنها را در کنار کارگر، مدیر، مهندس، پزشک، خلبان، وکیل، جوشکار و.... قرار می دهند و عده ای دیگر آن را شغل آفرینی می دانند، عده ای دیگر کارآفرین را کسی می دانند که فقط بتواند کارگاه یا کارخانه یا شرکتی را تاسیس،راه اندازی و مدیریت نماید و ریسک آن را متقبل شود. عده‌ای دیگر فقط صاحبان کسب و کارهای کوچک و نوآور را کارآفرین می دانند و عده ای شالوده کار را در عصر صنعت " استخدام " و در عصر فرا صنعتی " کارآفرینی " معرفی می کنند، عده ای دیگر کارآفرینی را مترادف با شغل آزاد و کارآفرین را به معنی کارفرما و سرمایه دار تلقی می کنند . در حالی که کارآفرینی به معنی حقیقی و علمی خود، تعاریف مختلف و متنوعی دارد. در تعاریف صاحب نظران و دانشمندان تفاوت آشکاری بین کارآفرین، سرمایه گذار، مدیر و ... وجود دارد. او حتی مخترع، عالم و هنرمند نیست ولی توان بهره برداری مناسب از علم و تخصص و هنر دیگران را دارد و این از استعداد های مهم کارآفرینان است : یعنی شناسایی راه حل ها، بدست آوردن آنها و تبدیل آنها به فرآورده های موفق بازرگانی.

می توان گفت نخستین گام برای شناخت و درک هر مفهوم یا پدیده، ارائه تعریف واضح و روشن از آن می‌باشد . کارآفرینی یکی از مفاهیم مطرح در حوزه علوم انسانی است و از آنجا که مفاهیم علوم انسانی همانند مفاهیم علوم تجربی قطعی و واحد نیست، ارائه یک تعریف مشخص برای واژه های آن که مورد تائید همگان باشد، کاری بسیار دشوار و حتی غیر ممکن است . اغراق نیست اگر بگوییم که به تعداد صاحبنظران این حوزه، برای کارآفرینی تعریف وجود دارد (احمدپور، 1378). وجود تفاوت ها و مغایرتها در تعریف كارآفرینی، از یك سو نشان دهنده گستردگی و اهمیت آن است كه می­تواند از زوایای مختلف مورد بررسی قرارگیرد، از سوی دیگر بیانگر پویایی موضوع است كه زمینه ارائه مدل ها و تئوریها و نظرات متفاوت را فراهم آورده است.(شاکر،1996)

 

روند تکاملی مفهوم کارآفرینی و ارائه تعاریف گوناگون از مفهوم کارآفرینی :

برای درک هر چه بهتر مفهوم کارآفرینی در این بخش به مرور سیر تکاملی مفهوم کارآفرینی و ارائه تعاریف گوناگون از مفهوم کارآفرینی از دید صاحبنظران مختلف می‌پردازیم :

خاستگاه واژه کارآفرینی کشور فرانسه است. این واژه، از واژه فرانسوی Entreprendre که به معنای متعهد شدن است، گرفته شده است. در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی را که ماموریتهای نظامی را هدایت می کردند، کارآفرین می‌خواندند . از حدود سال 1700 میلادی به بعد فرانسویان این واژه را برای پیمانکاران دولت که مسئول ساخت جاده، پل، بندر و ... بودند به کار بردند. این واژه در ادبیات فارسی ابتدا به معنای کارفرما و سپس کارآفرین ترجمه شد. البته این ترجمه، جامع، مانع و مفید معنای دقیق واژه نیست. در واقع اگر این واژه " ارزش آفرین " ترجمه می شد، به نظر رساتر بود. گرچه معنای واژه ای " ارزش " در ادبیات اقتصادی غرب با معنای آن در ادبیات دینی ما متفاوت است ( احمدپور،1383 ). در اوایل قرن هجدهم، برنارد دو بلیدور اقتصاددان فرانسوی تعریف فراگیرتری را ارائه نمود که عبارت است از : خریداری نیروی کار و مواد اولیه به بهایی نامعین و به فروش رساندن محصولات به بهایی طبق قرارداد . ریچارد کانتیلون در تعریف کارآفرین می آورد : فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولاتی قابل عرضه به بازار ارائه می‌کند . جان تامپسون می‌گوید : فرایندی که در آن بتوان با استفاده از خلاقیت، عنصر جدیدی را همراه با ارزش جدید با استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری دیگر عوامل، به وجود آورد، را کارآفرینی گویند. کارآفرینی فقط فردی نیست، سازمانی هم می‌تواند باشد. (جان تامپسون،2000) به عقیده آرتورکول کارآفرینی عبارت است از فعالیت هدفمند که شامل یک سری تصمیمات منسجم فرد یا گروهی از افراد برای ایجاد، توسعه یا حفظ واحد اقتصادی است. از دیگر سو «روبرت نشتات» فرهنگ کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصتها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تأسیس یک کسب ‌و ‌کار می‌داند.جان باتیست سیمی گوید : كارآفرین فردی است كه مسئولیت تولید و توزیع فعالیت اقتصادی خود را بر عهده می گیرد و كارآفرینی یعنی ارتقاء بازده منابع از سطحی به سطحی بالاتر . طبق نظر شومپیتر(که از سال 1925 تا سال 1932 استاد اقتصاد دانشگاه بُن بود و از سال 1932 تا سال1950 در دانشگاه‌هاروارد تدریس می کرد) کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش وی عبارت است از نو آوری یا ایجاد ترکیب های تازه مواد. استدلال ژوزف شومپیتر این بود که نوآوری در نتیجة کارآفرینی به وجود می آید و به فردی نیاز دارد که ویژگیهای غیرعادی داشته باشد، درصدد بنانهادن یک قلمرو خصوصی باشد، برای رفع موانع، انگیزه داشته باشد و از ایجاد مهارت و به کاربستن آن در جهت کارآفرین شدن، لذت برده و خشنود شود. شومپیتر استدلال می‌کند که کارآفرینان، ساز و کارهای ایجاد و توزیع ثروت در نظام سرمایه داری هستند. او این فرآیند را ”تخریب خلاق“ می نامد، چرا که کارآفرینان ثروت جدید را از طریق تخریب ساختارهای موجود بازار ایجاد می کنند. آنها مدیران مالک شرکت های جدید و مستقلی هستند که نوآوریها را وارد بازارهای موجود می کنند . چنانچه نوآوری های آنها تقاضا را افزایش دهد و ثروت جدید ایجاد کند، بازارهای موجود را از بین می برد. هنگامیکه این گروه جدید از سهامداران، کارگران و عرضه کنندگان افزایش درآمدها را تجربه می کنند و گروه های قدیمی تر شاهد کاهش درآمد خود می شوند، کارآفرینان ثروت را توزیع می‌کنند و به محض اینکه شرکت های کارآفرین، بزرگ و ثروتمند می شوند، به طعمه ای برای کارآفرینان جدید تبدیل می شوند(احمدپور،1378). استیونسون و همکارانش معتقدند که کارآفرینی عبارت است از فرایندی که فرصت ها بوسیله افراد (یا برای خودشان یا برای سازمانی که در آن کار می کنند)، بدون توجه به منابعی که در اختیار دارند تعقیب می شوند(هارلی،1999). تیمونز1999))کارآفرینی را توانایی خلق و ساخت چیزی ارزشمند از هیچ چیز می داند . این مفهوم یعنی شروع انجام دستیابی و ایجاد یک شرکت یا سازمان ( مقیمی، 1383). «پیتر دراکر» معتقد است کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه شروع می نماید. کارآفرین ارزش ها را تغییر می دهد و ماهیت آن ها را دچار تحول می نماید. همچنین مخاطره پذیر است و به درستی تصمیم می گیری می نماید. برای فعالیت خود به سرمایه نیز دارد ولی هیچگاه سرمایه گذار نیست، کارآفرینی همواره به دنبال تغییر است وبه آن پاسخ می دهد و فرصت ها را شناسایی می‌کند وکارآفرینی به عقیدهُ دراکر همانا به کار بردن مفاهیم و فنون مدیریتی، استانداردسازی محصول، بکار گیری ابزار ها وفرایند ها و طراحی و بنا نهادن کار بر پایه آموزش و تحلیل کار انجام شده است. او کارآفرینی را یک رفتار می انگارد نه یک صفت خاص در شخصیت افراد.

از نظر اقتصاددانان کارآفرین کسی است که ارزش افزوده ایجاد نماید. یعنی اینکه با زمان و انرژی لازم، سرمایه ها را به گونه ای به کار گیرد که ارزش آنها و یا محصولات بدست آمده، نسبت به حالت اولیه اش افزایش یابد. «رابرت هیسریچ» فرایند کارآفرینی را خلق چیزی نو می داند که توام با صرف و وقت و تلاش بسیار و پذیرش خطرات مالی، روحی و اجتماعی برای به دست آوردن منابع مالی، رضایت شخصی و استقلال است، که نتیجه این فرایند از فعالیت های منظمی حاصل می‌شود که خلاقیت و نوآوری را به نیاز مندی‌ها و فرصت‌های بازار پیوند می دهد. یا به عبارتی فرایند کارآفرینی تنها خلق محصول یا خدمتی جدید نیست بلکه خلق محصول جدیدی است که متناسب با نیاز های بازار وتقاضای موجود باشد و بتوان آن را به جامعه ارائه نمود(سعیدی کیا، مهدی،1382). فرد كارآفرین كسی است كه توانایی تشخیص و ارزیابی فرصت های كسب و كار دارد و می‌تواند منابع لازم را جمع آوری كرده و از آنها بهره برداری نموده و عملیات مناسبی را برای رسیدن به موفقیت پی ریزی كند (مردیث،1371). «مک کله لند» تعریف گسترده‌تری از کار آفرینی بیان می‌کند و فرایند کارآفرینی را فراتر از شغل و حرفه بلکه یک شیوه زندگی تعبیر می نماید به طوری که خلاقیت و نوآوری، عشق به کار و تلاش مستمر، پویایی، مخاطره پذیری، آینده نگری، ارزش آفرینی، آرمان گرایی، فرصت گرایی، نیاز به پیشرفت، مثبت اندیشی، زیر بنا و اساس زندگی کارآفرینانه می‌باشد، در این زندگی شکست مفهومی ندارد به جز این که پله ای برای بالا رفتن، موقعیتی برای آموختن، تصور ناقصی از واقعیت، ابهامی که در هدف وجود دارد، واقعه ای که هنوز فواید آن تبدیل به سود نشده است، دراین زندگی پول انگیزه ی اصلی و اولیه فعالیت های اقتصادی نیست بلکه معیاری برای سنجش میزان موفقیت فرد محسوب می‌شود. در زندگی کارآفرینانه هدف اصلی از کار و فعالیت ارضاء حس کنجکاوی، تحقق بخشیدن به آرمان ها، آزاد سازی انرژی های ذهنی و تبدیل آنها به ایده های عملی و نهاتاًٌ خلق ارزش است و همه چیز تحت الشاع آرمان شخصی قرار می گیرد (صمدآقایی، 1380). در مجموع می توان گفت کارآفرینی که منجر به ایجاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید می‌شود. کارآفرینی عبارت است ازفرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصت ها (احمد پور،1387). و به عبارت دیگر فرایند کارآفرینی، فرایندی است که فرد کارآفرین با ایده های نو و خلق و شناسایی فرصت های جدید به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی و یا بهبود ساختار تولید، که توام به پذیرش مخاطرات مالی، روانی و اجتماعی و دریافت منابع مالی، رضایتمندی شخصی و استقلال می‌باشد، مبادرت می ورزد. (سعیدی کیا، مهدی، 1382)

 

 

 

 

منابع و مآخذ:

1. سالازار، ( 1383). مقدمه اي بر کارآفريني ترجمه سيامک نطاق سازمان ملي بهره وري ايران چاپ اول
2. دهقانپور فراشاه، علي( 1381). «کارآفريني و کارآفرينان، تعاريف و ويژگيها»، فصلنامه صنايع شماره 33

3. عابدي، رحيم (1381) .« مروري بر مکاتب فکري کارآفريني»، مجله علوم انساني و اجتماعي دانشگاه سيستان و بلوچستان ويژنامه اقتصاد و مديريت :172-155.

4. احمد پوردارياني، محمود،1378، «كارآفريني (نظريات،تعاريف،الگوها)» تهران، انتشارات پرديس
5. فیض، داود و صفائی، میلاد،1386، طراحي الگوي مفهومي استفاده از ظرفيتهاي خوابگاههاي دانشجويي در توسعه کارآفريني دانشگاهي، مجموعه مقالات همايش ملي آموزش عالي و کارآفريني، انتشارات دانشگاه سمنان
6. احمدپور دارياني، محمود، 1383، کارآفريني يک دقيقه اي : در هزار نکته کارآفرينانه، انتشارات محراب قلم
7. مقيمي، سيد محمد، 1383، کارآفريني در نهادهاي جامعه مدني، انتشارات دانشگاه تهران.
8. سعيدي کيا، مهدي، ( 1382 )، آشنايي با کارآفريني، نشر سپاس، تهران .

9. مرديث، جفري و ديگران ، كار آفريني، انتشارات دفتر بين المللي كار، مترجم : محمد صادق بني ئيان، مؤسسه كار و تامين اجتماعي، تهران، 1371،ص1.

10. صمد آقايي، جليل، تکنيک هاي خلاقيت فردي و گروهي، مديريت دولتي، چاپ اول، 1380

11. Shan. S .Locke ،E & Collin ،C.(2003) “ Entrepreneurial motivation .Human resource management Review ” Vol،13 pp 257-279
12. Ussman ،Anna-Maria (1998) “University and Entrepreneurship Development International ” Conference Budapest Hungary .JULY p 13-15
13. Shaker ،zahra(1996):» Ownership and Corporate Entrepreneurship« The academy of Management، December،vol ،39
14. Hurley Amy ، "incorporating feminist theories in to sociological theories of entrepreneurship" ، women in management review ، vol.14 ، N2 1999.

 

 



[1] . شامل دانشگاه‌های دولتی، غیردولتی (مانند دانشگاه آزاد اسلامی) و غیرانتفاعی در کشور

[2] . شامل دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی غیردولتی و دانشگاه‌های امام رضا(ع)، امام صادق (ع)، علوم و فنون مازندران، مذاهب اسلامی، مفید و علوم اسلامی رضوی 


تاریخ ارسال پست: 31 / 5 / 1395 ساعت: 7:21 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

سير تاريخي مفهوم كارآفريني

سير تاريخي مفهوم كارآفريني:

بنا بر مطالب متتشر شده توسط دبیرخانه طرح توسعه کارآفرینی در دانشگاه‌های کشور، واژه کارآفرینی در طول زمان همراه با تحول شيوه هاي توليد و ارزش هاي اجتماعي دچار دگرگوني و افزايش مفاهيم در برگيرنده شده است. از آنجا كه بررسي اين تحولات و موارد كاربرد اين واژه تا حد زيادي در راستاي توسعه نظريه كارآفريني حركت كرده است, مروري داريم به پنج دوره دگرگوني, در مفهوم كارآفريني.

 

دوره اول:

قرون 15 و 16 ميلادي «صاحبان پروژه هاي بزرگ»

اولين تعاريف كارآفريني در اين دوره ارائه مي شود. اين دوره همزمان با دوره قدرتمندي ملاكين و حكومتهاي فئودالي در اروپا است. كارآفرين كسي است كه مسئوليت اجراي پروژه هاي بزرگ رابر عهده مي گيرد و البته در اين راه مخاطره اي را نمي پذيرد، زيرا عموماً منابع توسط حكومت محلي تامين مي شود و او صرفاً مديريت ميكند. نمونه بارز كارآفرين در اين دوره معماران مسوول ساخت كليسا، قلعه ها و تاسيسات نظامي هستند.

 

دوره دوم:

قرن 17 ميلادي «مخاطره پذيري»

در اين دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتي بعد جديدي به كارآفريني اضافه شد: مخاطره. كانتيلون يكي از اولين محققين اين موضوع، كارآفريني را اينگونه تعريف مي كند: كارآفرين كسي است كه منابع را با قيمت نامشخص مي خرد، روي آن فرايندي انجام مي دهد و آن را به قيمتي نامشخص و تضمين نشده مي فروشد، از اين رو مخاطره پذير است. كارآفرين در اين دوره شامل كساني نظير بازرگانان، صنعتگران و ديگر مالكان خصوصي مي گرديد.

 

دوره سوم:

قرون 18 و 19 ميلادي و اوايل قرن بيستم « تمايز كارآفرينان از ديگر بازيگران صحنه اقتصاد»

در اين دوره ابتدا كارآفرين از تامين كننده سرمايه متمايز مي گردد. يعني كسي كه ً مخاطره ً مي كند باكسي كه سرمايه را تامين مي كند، متفاوت است.

اديسون به عنوان يكي از كارآفرينان اين دوره پايه گذار فن آوري هاي جديد شناخته مي‌شود، ولي او سرمايه مورد نياز فعاليت هاي خود را از طريق اخذ وام از سرمايه گذاران خصوصي تامين مي‌كرد. همچنين دراين دوره ميان كارآفرين و مدير كسب و كار نيز تفاوت گذارده مي‌شود.كسي كه سود حاصل از سرمايه را دريافت مي كند با شخصي كه سود حاصل از توانمندي هاي مديريتي را دريافت مي كند، تفاوت دارد.

 

دوره چهارم:

دهه هاي مياني بيستم ميلادي «نوآوري»

مفهوم نوآوري در اين دوره به يك جزء اصلي تعريف كارآفريني تبديل مي شود. از تعاريف برآمده از اين دوره مي توان موارد زير را نام برد .

كارآفرين فردي نوآور و توسعه دهنده فن آوري هاي به كار گرفته نشده است. كارآفرينان كسب و كاري جديد را شروع مي كنند در حالي كه ديگران برخلاف آنان تغييرات اندكي درمحصولات موجود مي دهند.

مفهوم نوآوري مي تواند شامل همه چيز، از خلق محصولي جديد تا ايجاد يك نظام توزيع نوين يا حتي ايجاد يك ساختار سازماني جديد براي انجام كارها باشد.اضافه شدن اين مفهوم به خاطر افزايش رقابت در بازار محصولات و تلاش در استفاده از نوآوري براي ايجاد مزيت رقابتي در كسب و كارهاي موجود و بقاي آنهاست.

 

دوره پنجم:

دوران معاصر (از 1980 تاكنون) «رويكرد چند جانبه»

در اين دوره همزمان با موج جديد ايجاد كسب و كارهاي كوچك و رشد اقتصادي و شناخته شدن كارآفريني به عنوان تسريع كننده اين ساز و كار، توجه زيادي به اين رشته جلب شد. تا اين زمان كارآفريني فقط از ديدگاه محققان اقتصادي مورد بررسي قرار مي‌گرفت، ولي در اين دوره توجه جامعه شناسان و روانشناسان نيز به اين رشته معطوف گرديد. عمده توجه اين محققين بر شناخت ويژگي هاي كارآفرينان و علل حركت فرد به سوي كارآفريني است.

از تعاريف شناخته شده تر اين دوره مي توان به مورد زير اشاره كرد:

كارآفريني روند پويايي در جهت ابجاد و افزايش سرمايه است، اين كار توسط كسي انجام مي شود كه مخاطره از دست دادن زمان يا فرصت هاي شغلي ديگر را با هدف ايجاد ارزش براي يك محصول يا خدمت مي پذيرد.

امروزه واژه كارآفريني مفاهيم زير را به ذهن متبادر مي سازد:

- نوآوري

- مخاطره پذيري

- ايجادياتجديد ساختار يك واحد اقتصادي، اجتماعي

- رضايت شخصي و استقلال طلبي

كارآفرين ايده اي را يافته و آن را تبديل به فرصتي اقتصادي مي كند. در فضاي كسب و كار، فرصت، فكر نويي است كه قابليت تجاري شدن دارد.آگاهي از محيط، بازار و نيازهاي مشتري و نگرش كارآفرين او را در، يافتن فرصت و پرداختن به آن ياري مي‌دهد. سپس كارآفرين يك طرح تجاري مي نويسد كه در آن مسائلي چون بازار محصول يا خدمت، مسائل حقوقي و قانوني شركت، تامين سرمايه راه اندازي و رشد، سازماندهي و مديريت كسب و كار را بررسي مي نمايد. در واقع كارآفرين مانند يك رهبر اركستر وظيفه دارد كه مهارت ها و توانايي هاي مختلف را در كنار هم جمع نمايد و برنامه‌اي تدوين شده ارائه دهد.همانطور كه صدا بايد دلنشين باشد،طرح نهايي كارآفرين نيز بايد زيبا باشد. دو رويكرد متفاوت به كارآفريني وجود دارد:رويكرد شخصيتي و رويكرد رفتاري.در رويكرد شخصيتي،تمركز بر كارآفرين و شناسايي ويزگيهاي فردي اوست. در واقع اين رويكرد تقدم زماني دارد چرا كه اول كارآفرينان وجود داشتند و بعد كارآفريني به عنوان يك مفهوم مستقل به وجود آمد. در رويكرد رفتاري تكيه بر رفتارهاي كارآفرين در فرآيند راه اندازي يك كسب و كار است.البته قابل ذكر است امروزه كارآفرين تنها يك جزء از فرآيند كارآفريني است. درانتها، شايد بهترين تعريفي كه مي توان ارائه كرد اين است كه كارآفريني عبارت است از فرآيند نوآوري و بهره گيري از فرصت ها،باتلاش و پشتكار بسيار و همراه با پذيرش ريسك هاي مالي، رواني و اجتماعي كه باانگيزه كسب سود مالي،توفيق طلبي، رضايت شخصي و استقلال صورت پذيرد.

 

body> رويكردهايمطالعهكارآفريني


تاریخ ارسال پست: 31 / 5 / 1395 ساعت: 7:14 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

روند تکاملي مفهوم کارآفريني و ارائه تعاريف گوناگون از مفهوم کارآفريني

روند تکاملي مفهوم کارآفريني و ارائه تعاريف گوناگون از مفهوم کارآفريني:

براي درک هر چه بهتر مفهوم کارآفريني در اين بخش به مرور سير تکاملي مفهوم کارآفريني و ارائه تعاريف گوناگون از مفهوم کارآفريني از ديد صاحبنظران مختلف مي‌پردازيم :

خاستگاه واژه کارآفريني کشور فرانسه است. اين واژه، از واژه فرانسوي Entreprendre که به معناي متعهد شدن است، گرفته شده است. در اوايل سده شانزدهم ميلادي کساني را که ماموريتهاي نظامي را هدايت مي کردند، کارآفرين مي‌خواندند . از حدود سال 1700 ميلادي به بعد فرانسويان اين واژه را براي پيمانکاران دولت که مسئول ساخت جاده، پل، بندر و ... بودند به کار بردند. اين واژه در ادبيات فارسي ابتدا به معناي کارفرما و سپس کارآفرين ترجمه شد. البته اين ترجمه، جامع، مانع و مفيد معناي دقيق واژه نيست. در واقع اگر اين واژه " ارزش آفرين " ترجمه مي شد، به نظر رساتر بود. گرچه معناي واژه اي " ارزش " در ادبيات اقتصادي غرب با معناي آن در ادبيات ديني ما متفاوت است (احمدپور،1383). در اوايل قرن هجدهم، برنارد دو بليدور اقتصاددان فرانسوي تعريف فراگيرتري را ارائه نمود که عبارت است از : خريداري نيروي کار و مواد اوليه به بهايي نامعين و به فروش رساندن محصولات به بهايي طبق قرارداد . ريچارد کانتيلون در تعريف کارآفرين مي آورد : فردي است که ابزار توليد را به منظور ادغام آنها براي توليد محصولاتي قابل عرضه به بازار ارائه مي کند . جان تامپسون مي‌گويد : فرايندي که در آن بتوان با استفاده از خلاقيت، عنصر جديدي را همراه با ارزش جديد با استفاده از زمان، منابع، ريسک و به کارگيري ديگر عوامل، به وجود آورد، را کارآفريني گويند. کارآفريني فقط فردي نيست، سازماني هم مي‌تواند باشد. (جان تامپسون،2000) به عقيده آرتورکول کارآفريني عبارت است از فعاليت هدفمند که شامل يک سري تصميمات منسجم فرد يا گروهي از افراد براي ايجاد، توسعه يا حفظ واحد اقتصادي است. از ديگر سو «روبرت نشتات» فرهنگ کارآفريني را قبول مخاطره، تعقيب فرصتها، ارضاي نيازها از طريق نوآوري و تأسيس يک کسب ‌و ‌کار مي‌داند.جان باتيست سيمي گويد : كارآفرين فردي است كه مسئوليت توليد و توزيع فعاليت اقتصادي خود را بر عهده مي گيرد و كارآفريني يعني ارتقاء بازده منابع از سطحي به سطحي بالاتر . طبق نظر شومپيتر(که از سال 1925 تا سال 1932 استاد اقتصاد دانشگاه بُن بود و از سال 1932 تا سال1950 در دانشگاه‌هاروارد تدريس مي کرد) کارآفرين نيروي محرکه اصلي در توسعه اقتصادي است و نقش وي عبارت است از نو آوري يا ايجاد ترکيب هاي تازه مواد. استدلال ژوزف شومپيتر اين بود که نوآوري در نتيجة کارآفريني به وجود مي آيد و به فردي نياز دارد که ويژگيهاي غيرعادي داشته باشد، درصدد بنانهادن يک قلمرو خصوصي باشد، براي رفع موانع، انگيزه داشته باشد و از ايجاد مهارت و به کاربستن آن در جهت کارآفرين شدن، لذت برده و خشنود شود. شومپيتر استدلال مي کند که کارآفرينان، ساز و کارهاي ايجاد و توزيع ثروت در نظام سرمايه داري هستند. او اين فرآيند را ”تخريب خلاق“ مي نامد، چرا که کارآفرينان ثروت جديد را از طريق تخريب ساختارهاي موجود بازار ايجاد مي کنند. آنها مديران مالک شرکت هاي جديد و مستقلي هستند که نوآوريها را وارد بازارهاي موجود مي کنند . چنانچه نوآوري هاي آنها تقاضا را افزايش دهد و ثروت جديد ايجاد کند، بازارهاي موجود را از بين مي برد. هنگاميکه اين گروه جديد از سهامداران، کارگران و عرضه کنندگان افزايش درآمدها را تجربه مي کنند و گروه هاي قديمي تر شاهد کاهش درآمد خود مي شوند، کارآفرينان ثروت را توزيع مي‌کنند و به محض اينکه شرکت هاي کارآفرين، بزرگ و ثروتمند مي شوند، به طعمه اي براي کارآفرينان جديد تبديل مي شوند(احمدپور،1378). استيونسون و همکارانش معتقدند که کارآفريني عبارت است از فرايندي که فرصت ها بوسيله افراد (يا براي خودشان يا براي سازماني که در آن کار مي کنند)، بدون توجه به منابعي که در اختيار دارند تعقيب مي شوند(هارلی،1999). تيمونز1999))کارآفريني را توانايي خلق و ساخت چيزي ارزشمند از هيچ چيز مي داند . اين مفهوم يعني شروع انجام دستيابي و ايجاد يک شرکت يا سازمان ( مقيمي، 1383). «پيتر دراکر» معتقد است کارآفرين کسي است که فعاليت اقتصادي کوچک و جديدي را با سرمايه شروع مي نمايد. کارآفرين ارزش ها را تغيير مي دهد و ماهيت آن ها را دچار تحول مي نمايد. همچنين مخاطره پذير است و به درستي تصميم مي گيري مي نمايد. براي فعاليت خود به سرمايه نيز دارد ولي هيچگاه سرمايه گذار نيست، کارآفريني همواره به دنبال تغيير است وبه آن پاسخ مي دهد و فرصت ها را شناسايي مي کند وکارآفريني به عقيدهُ دراکر همانا به کار بردن مفاهيم و فنون مديريتي، استانداردسازي محصول، بکار گيري ابزار ها وفرايند ها و طراحي و  بنا نهادن کار بر پايه آموزش و تحليل کار انجام شده است. او کارآفريني را يک رفتار مي انگارد نه يک صفت خاص در شخصيت افراد.

از نظر اقتصاددانان کارآفرين کسي است که ارزش افزوده ايجاد نمايد. يعني اينکه با زمان و انرژي لازم، سرمايه ها را به گونه اي به کار گيرد که ارزش آنها و يا محصولات بدست آمده، نسبت به حالت اوليه اش افزايش يابد. «رابرت هيسريچ» فرايند کارآفريني را خلق چيزي نو مي داند که توام با صرف و  وقت و تلاش بسيار و پذيرش خطرات مالي، روحي و اجتماعي براي به دست آوردن منابع مالي، رضايت شخصي و استقلال است، که نتيجه اين فرايند از فعاليت هاي منظمي حاصل مي شود که خلاقيت و نوآوري را به نياز مندي‌ها و فرصت‌هاي بازار پيوند مي دهد. يا به عبارتي فرايند کارآفريني تنها خلق محصول يا خدمتي جديد نيست بلکه خلق محصول جديدي است که متناسب با نياز هاي بازار وتقاضاي موجود باشد و بتوان آن را به جامعه ارائه نمود(سعيدي کيا، مهدي،1382). فرد كارآفرين كسي است كه توانايي تشخيص و ارزيابي فرصت هاي كسب و كار دارد و مي‌تواند منابع لازم را جمع آوري كرده و از آنها بهره برداري نموده و عمليات مناسبي را براي رسيدن به موفقيت پي ريزي كند (مرديث،1371). «مک کله لند» تعريف گسترده‌تري از کار آفريني بيان مي کند  و فرايند کارآفريني را فراتر از شغل و حرفه بلکه يک شيوه زندگي تعبير مي نمايد به طوري که خلاقيت و نوآوري، عشق به کار و تلاش مستمر، پويايي، مخاطره پذيري، آينده نگري، ارزش آفريني، آرمان گرايي، فرصت گرايي، نياز به پيشرفت، مثبت انديشي، زير بنا و اساس زندگي کارآفرينانه مي باشد، در اين زندگي شکست مفهومي ندارد به جز اين که پله اي براي بالا رفتن، موقعيتي براي آموختن، تصور ناقصي از واقعيت، ابهامي که در هدف وجود دارد، واقعه اي که هنوز فوايد آن تبديل به سود نشده است، دراين زندگي پول انگيزه ي اصلي و اوليه فعاليت های اقتصادي نيست بلکه معياري براي سنجش ميزان موفقيت فرد محسوب مي شود. در زندگي کارآفرينانه هدف اصلي از کار و فعاليت ارضاء حس کنجکاوي، تحقق بخشيدن به آرمان ها، آزاد سازي انرژي هاي ذهني و تبديل آنها به ايده هاي عملي و نهاتاًٌ خلق ارزش است و همه چيز تحت الشاع آرمان شخصي قرار مي گيرد (صمدآقايي، 1380). در مجموع مي توان گفت کارآفريني که منجر به ايجاد رضايتمندي و يا تقاضاي جديد مي‌شود. کارآفريني عبارت است ازفرايند ايجاد ارزش از راه تشکيل مجموعه منحصر به فردي از منابع به منظور بهره گيري از فرصت ها (احمد پور،1387). و به عبارت ديگر فرايند کارآفريني، فرايندي است که فرد کارآفرين با ايده هاي نو و خلق و شناسايي فرصت هاي جديد به معرفي محصول و يا خدمت جديدي و يا بهبود ساختار توليد، که توام به پذيرش مخاطرات مالي، رواني و اجتماعي و دريافت منابع مالي، رضايتمندي شخصي و استقلال مي باشد، مبادرت مي ورزد. (سعيدي کيا، مهدي، 1382)

 

دیدگاه های مختلف نسبت به کارآفريني و کارآفرین :

اقتصاددانان، روان شناسان، جامعه شناسان و ساير محققين علوم اجتماعي، ديدگاه‌هاي متفاوتي ازكارآفريني ارائه داده اند. هركدام با استفاده ازفرهنگ،منطق و متدولوژي خاص سعي در تعريف آن از منظر رشته خود داشته اند(مركز كارآفريني كافمن). به عنوان مثال فیلون گفته است: كه هيچ تعريف واحد و مشخصي براي كارآفريني وجود ندارد و بسياري از تعاريف در تضاد با يكديگرند. درسال1998، لو و مک میلان ادعاكردند كه تعاريف شفاف و مشخص از كارآفريني كار را براي محققان تسهيل ميسازد. با شروع بكاربيش از 500000 كسب و كار جديد كه هر ماهه در آمريكا بوجود ميايند و رشد 60 الي 80 درصدي اقتصاد ملي را از راه مشاغل كوچك و زود بازده را به ارمغان مياورد. تعريف كارآفريني ازلحاظ ماهيت وساختار روشن تر شده و به افزايش رشد اقتصادي كمك ميكند.

 

ديدگاه اقتصادي:

اقتصاددانان به بررسي اينكه چگونه جامعه منابع كمياب مانندزمين، نيروي انساني، موادخام وماشينهارابراي توليدكالاهاوخدمات تقسيم ميكندمي پردازند.

ريچاردكانتيلون (1680-1734) اولين فردي بود كه واژه كارآفريني رابا الهام ازلغت فرانسوي Entreprendre (كه به معني عهده دار شدن کاری مي باشد) را به ادبيات علوم اقتصادي عرضه داشت. او كارآفرين را بعنوان شخصي معرفي ميكند كه با قيمت ثابت مي خرد و با قيمت نامعين مي فروشد. از اين رو بجاي سود بالقوه به ريسك دست ميزند.كارآفرين بيشتر از لحاظ فعاليت اقتصادي شناخته مي شود تا از لحاظ نوع شخصيت.

به پيروي از وي "ژان باتيست سي" (1767-1832) كارآفرين به عنوان فردي تعريف ميكند كه از دانش، قضاوت، مهارتهاي مديريتي، رهبري و توانايي فني براي حركت و مبدل كردن منابع اقتصادي كم بازده به منابع پربازده با عوايدي بيشتر استفاده كند. برخلاف كانتيلون، سي درتعريف خود روي حركت با عدم قطعيت تاكيد ندارد.

فرانك نايت (1921) توجه خود را بر روي كارآفريني از ديدگاه اقتصادي با تمايزقائل شدن بين مفهوم ريسك قابل پيش بيني و ريسك غيرقابل پيش بيني، معطوف كرد. او كارآفرين را بعنوان فردي تعريف كرد كه خواهان ارائه پول و شهرت در انتظار نامعلوم براي دريافت سود نامعلوم و اعتبار و رضايت شغلي از فرايندهاي توليد و توزيع است.

"ژوزف شومپيتر" (1883-1950) كه بعنوان پيشرو در زمينه كارآفريني نام گرفت ادعا مكند "مفهوم كارآفريني توانايي شكست خط مشي جاري، نابودي ساختارهاي موجود و حركت دادن سيستم به خارج ازدايره تعادل است." برطبق نظراو، مفهوم كارآفريني در درك و استفاده بموقع از فرصتها درقلمرو موسسات ظهور پيدا ميكند. اين تركيب جديد واقعيتهاي موجود اقتصادي را به چالش مي طلبد، موسسات و محصولات قديمي را با انواع بهتر جايگزين مي كند و در نتيجه سيستم اقتصادي را به مراحل بالاتري از تعادل مي رساند. اوكارآفرين را با نوآوري شناسايي   مي كند وآن رابعنوان يك حركت موقت توصيف مي كند نه يك وضعيت ثابت. از نظر او كارآفرينان 5 نوع نوآوري را عهده دار هستند:

1. معرفي نوع تازه ياكيفيت بهتري ازكالا

2. ابداع روش نويني ازتوليد

3. گشايش بازارجديد

4. استفاده عملي ازمنابع براي تامين موادخام ياكالاهاي واسطه اي

5.  به انجام رساندن تعدادجديدي ساختارسازماني ازصنعت

برخلاف نظر او از جريان بازار بعنوان تخريب خلاق، كريزنر فرض ميكند كه كارآفرينان افرادي هستندكه عدم تعادل را در شكل فرصتهاي جديد بر طرف مي كنند.

 

دیدگاه روان شناختي :

روانشناسي شامل مطالعه رفتار و پديده هاي ذهني است. اين رويكرد به دنبال شناسايي رفتارها و ويژگيهاي شخصيتي كه منحصربه كارآفرينان موفق است ميباشد. جایي كه ويژگي‌ها بعنوان خصوصيات خلقي افرادي كه زياده استوار هستند تعريف مي شوند.

تحقيق "مك كله لند" (1961) ارتباط "توفيق طلبي" با كارآفريني و بسط معني آن با توسعه اقتصادي بود. "هنسمارك" (2003) مطالعات روانشناسي زيادي را براي شناسايي ويژگيهاي شخصيتي انجام داد. اين ويژگيها شامل : درجه سازگاري و تكانش‌گري، استقلال طلبي، نياز به پيشرفت و وسعت اين باور كه شخص تا چه حدي نتايج و اتفاقات را نتيجه كنترل فعال خود ميداند تا نتيجه سرنوشت.

 

دیدگاه جامعه شناختي :

جامعه شناسي ‌مطالعه زندگي اجتماعي دگرگوني اجتماعي و علل و دستاوردهاي اجتماعي رفتار انساني است. اميل دور كيم (1858-1917)، ماكس وبر(1864) و رينلدز(1991) هركدام عدسي جامعه شناسي را بر روي فعاليتهاي انساني متمركز كردند. در اين رويكرد، گروه و ساختارهاي اجتماعي مورد آزمايش قرارگرفتند نه ويژگيهاي فردي، تا فعاليتهاي گروهي نظير كارآفريني را پيش بيني كنند. توسعه دادن كارآفريني پويا بيشتر بعنوان كاركرد نيروي اجتماعي و ساختارها در نظر گرفته مي شود تا اينكه نيازها و ويژگي‌هاي شخصيتي افراد.

وبر علاقه مند به تاثيرات تقسيم نابرابر قدرت بود. كارآفريني ميتواند از طريق تجربه و لمس فشارهايي كه بوسيله نيروهاي تعريف شده اجتماعي از قبيل: انتظارات نقش افراد، پايگاه هاي طبقه اي، گرايشهاي كلي درباره نوآوري تعريف و پيش بيني شود. ميزان توسعه يا نوسازي اجتماع شاخصه ي حياتي است كه وابسته به بنيان سازمانها بويژه سازمانهاي اقتصادي با اهداف محدود است.

بنابراین واضح است كه هيچ تعريف جامع و مانعی ازكارآفريني وجود ندارد . اما برای درک بهتر مفهوم کارآفرینی، به تعدادی از تعاريف صاحبنظران کارآفرینی از این مفهوم اشاره میکنیم :

همانطور که گفتیم براي اولين بار ريچارد کانتيلون، در سال 1775 واژة کارآفرين را به ادبيات اقتصادي معرفي نمود(احمدپور،1378). واژه کارآفريني معادل واژه انگليسي Entrepreneurship  است که در نيم قرن اخير در جهان غرب و در چند سال اخير در ايران رواج يافته است. کارآفريني رويکرد نويني به سازندگي، ايجاد کسب و کار، خلاقيت، نو آوري و توسعه پايدار ملي است که توجه ويژه دانشگاه‌ها و موسسات بزرگ علمي و رشته هاي مختلف دانشگاهي (فني مهندسي، مديريت بازرگاني و اقتصادي و ... ) را به خود معطوف داشته و به خوبي از عهده تحليل روندهاي توسعه پايدار کشور برآمده است . از کارآفريني به عنوان موتور محرک توسعه اقتصادي که سبب ساز و حرکت ساز توسعه و رشد کشور شده است ياد مي کنند. بسياري از کشورها مانند چين، ژاپن، کره، ترکيه، مالزي، تايوان و سنگاپور از وجود برنامه هاي جامع توسعه کارآفريني بهره‌مند شده‌اند. با توجه به سوابق تاريخي و قدرت و انسجام تحليل ها و مدل هاي کارآفريني مي‌توان به اين يقين رسيد که کارآفريني راهکار اساسي و به قول شومپيتر موتور توسعه است. اگر ما به عنوان کشوري صنعتي و در حال رشد به توسعه ملي پايدار مي انديشيم، بايد به مسائل ملي و جهاني از رويکرد و نظر کارآفريني بنگريم و به پرورش و توسعه کارآفرينان به ويژه در نسل جوان همت گماريم(احمدپور، 1383). يکي از تعاريف اشتباه و مصطلح که تا کنون براي واژه کارآفريني ارائه شده است، " ايجاد اشتغال " است . در حالي که رسالت کارآفريني با ايجاد کار و اشتغال تفاوت دارد و حوزه وسيع‌تري را در بر مي‌گيرد. در بين تعاريف ارائه شده از طرف دانشمندان علم مديريت، کارآفريني فرايندي است که طي آن محصول يا خدمت جديد با نوآوري و خلاقيت به بازار ارائه شود و اين کسب و کار مدام در حال رشد و ترقي باشد(احمدپور،1383).

 

منابع و مآخذ:

1. احمد پوردارياني، محمود،1378، «كارآفريني (نظريات،تعاريف،الگوها)» تهران، انتشارات پرديس
2. احمدپور دارياني، محمود، 1383، کارآفريني يک دقيقه اي : در هزار نکته کارآفرينانه، انتشارات محراب قلم
3. مقيمي، سيد محمد، 1383، کارآفريني در نهادهاي جامعه مدني، انتشارات دانشگاه تهران.
4. سعيدي کيا، مهدي، ( 1382 )، آشنايي با کارآفريني، نشر سپاس، تهران .

5. مرديث، جفري و ديگران ، كار آفريني، انتشارات دفتر بين المللي كار، مترجم : محمد صادق بني ئيان، مؤسسه كار و تامين اجتماعي، تهران، 1371،ص1.

6. صمد آقايي، جليل، تکنيک هاي خلاقيت فردي و گروهي، مديريت دولتي، چاپ اول، 1380

7. Hurley Amy ، "incorporating feminist theories in to sociological theories of entrepreneurship" ، women in management review ، vol.14 ، N2 1999.

8. Thompson john & Geoff Alvy & lee Ann، (2000) social entrepreneurship: A new look at the people and the Potential« Management Decision، vol .38،N.5.


تاریخ ارسال پست: 31 / 5 / 1395 ساعت: 7:6 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 468
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 468 صفحه بعد