چطور درخواست ارتقای شغلی کنیم؟

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 362
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 2736
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 36
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 274
    آي پي امروز آي پي امروز : 121
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 912
    بازدید هفته بازدید هفته : 12520
    بازدید ماه بازدید ماه : 16159
    بازدید سال بازدید سال : 767045
    بازدید کلی بازدید کلی : 2373268

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.144.216.188
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

چطور درخواست ارتقای شغلی کنیم؟

چطور درخواست ارتقای شغلی کنیم؟

 

 

درخواست ارتقای شغلی می‌تواند سخت و اعصاب‌خردکن باشد. اما اگر فکر می‌کنید آماده‌اید که یک پله بالاتر روید، باید بتوانید درخواست خود را مطرح کنید. چطور خود را برای گفت‌وگو با مدیرتان آماده می‌کنید؟ چه اطلاعاتی باید به همراه داشته باشید؟ چطور می‌خواهید مقدمه‌چینی کنید؟

 

«سابینا نواز»، نویسنده، سخنران و مربی مدیران ارشد اجرایی می‌گوید: «درخواست ارتقای شغلی باعث می‌شود احساس آسیب‌پذیری کنید. کنترل در دست شما نیست. خودتان را به دست مدیرتان می‌سپارید تا قضاوتتان کند و ممکن است به این نتیجه برسد که ارزشمند نیستید.»

 

اما «جوزف واینتراب»، استاد دانشگاه کسب وکار «بابسون» معتقد است برای پیشرفت در شغلتان، باید دفاع از خودتان را یاد بگیرید و بتوانید حق خود را بگیرید. او در ادامه می‌گوید: «نباید تصور کنید که سازمان، صرفا به خاطر اینکه کارتان را خوب انجام می‌دهید، حواسش به شما خواهد بود.

 

 

این چند توصیه را رعایت کنید:

 

▪️عمیقا فکر کنید

به‌عنوان اولین قدم، باید خوب فکر کنید و ببینید چه می‌خواهید. واینتراب می‌گوید: «آیا قدرت بیشتر می‌خواهید؟ پول بیشتر؟ مسوولیت مدیریتی بیشتر؟» آیا جایگاه شغلی خاصی را مدنظر دارید یا می‌خواهید «یک جایگاه جدید ایجاد کنید؟» همچنین باید درباره مهارت‌هایتان فکر کنید و ببینید چطور با اهداف سازمان در یک راستا قرار می‌گیرند.

 

▪️تحقیق کنید

نواز می‌گوید: «عقل حکم می‌کند که اطلاعاتی از خارج از کارگروه خود به‌دست آورید. سایر مدیرانی که هم‌سطح مدیر شما هستند نیز نظراتی دارند.» او توصیه می‌کند که از آنها بخواهید درباره نقاط ضعف و قوت شما نظر بدهند. با افراد هم‌سطح خودتان هم صحبت کنید تا وجهه خود را در سازمان ارزیابی کنید.

 

▪️طرح خود را آماده کنید

وقتی مشخص شد که دقیقا دنبال چه چیزی هستید، باید طرح خود را آماده کنید؛ یعنی دلایل قانع‌کننده خود را بنویسید و بگویید چرا سزاوار ارتقای شغلی هستید. نواز می‌گوید: «شما می‌خواهید ثابت کنید کارهایی که انجام می‌دهید بالاتر از سطح فعلی شماست و مربوط به همان سطحی است که می‌خواهید به آن ارتقا یابید.»

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

▪️زمان مناسبی را انتخاب کنید

برای درخواست ارتقای شغلی، هیچ زمان ایده‌آلی وجود ندارد، اما واینتراب می‌گوید نباید زمان را نادیده بگیرید و باید حواستان باشد که درخواست خود را چه موقع مطرح می‌کنید. مثلا، یک هفته پس از تعدیل نیرو یا روزی که یکی از مشتریان اصلی را از دست داده‌اید، زمان مناسبی نیست. بهتر است «پس از یک اتفاق خوب» درخواست خود را مطرح کنید. مثلا وقتی که یک قرارداد مهم را امضا کرده‌اید یا وقتی گزارش درآمد شرکت منتشر شده و نتیجه مطلوب بوده است.

 

▪️بذر بکارید

درخواست ارتقای شغلی، مساله‌ای نیست که یک بار درباره‌اش حرف بزنید و تمام شود، بلکه یکسری گفت‌وگوهای ادامه‌دار است. نواز توصیه می‌کند از یادداشتی که نوشته‌اید به‌عنوان راهنما استفاده کنید تا بدانید در هر مرحله چه چیزهایی باید بگویید.

 

▪️بذر را پرورش دهید

وقتی بذر را کاشتید، باید «به مرور زمان آن را پرورش دهید.» نواز پیشنهاد می‌کند که از مدیر خود بازخورد بخواهید، البته نه آنقدر که او را اذیت کنید. مثلا ماهی یک‌بار. دقیق و مشخص صحبت کنید. مثلا می‌توانید بگویید: «من در یک ماه گذشته، با مشتریان کلیدی صحبت کرده‌ام و اینها را یاد گرفته‌ام. نظر شما چیست؟»

 

▪️مراقب باشید

اگر شرکتی در خارج از سازمان به شما پیشنهاد شغلی داده، می‌توانید از آن برای رسیدن به ارتقای شغلی استفاده کنید. اما به‌عنوان استراتژی‌ای برای جلب حمایت مدیر، این کار ریسک‌های زیادی دارد. نواز تاکید می‌کند: «آدم‌ها معمولا به اولتیماتوم‌ها واکنش خوبی نشان نمی‌دهند. این تاکتیک روی روابط تاثیر منفی می‌گذارد و باعث ارتقای افرادی می‌شود که هنوز آماده نیستند.» اگر می‌خواهید این روش را امتحان کنید، مراقب باشید.

 

▪️صبور باشید (اما نه تا ابد)

ارتقا معمولا یک شبه اتفاق نمی‌افتد. اگر بلافاصله به هدفتان نرسیدید، دلسرد نشوید. نواز در ادامه می‌گوید: «واقع بین باشید. همزمان که انتظار می‌کشید، کارهای خوب انجام دهید، خالصانه به دنبال راه‌هایی برای تاثیرگذاری باشید و سطح خود را بالا ببرید.» با این وجود، اگر حس کردید شرایط آن‌طور که می‌خواهید پیش نمی‌رود، به این فکر کنید که آیا می‌خواهید در این سازمان بمانید یا به دنبال کار در جای دیگری باشید. حداقل حالا می‌دانید کجای ماجرا ایستاده‌اید.

 

منبع: hbr


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 6:35 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چطور درخواست ارتقای شغلی کنیم؟

چطور درخواست ارتقای شغلی کنیم؟

 

 

درخواست ارتقای شغلی می‌تواند سخت و اعصاب‌خردکن باشد. اما اگر فکر می‌کنید آماده‌اید که یک پله بالاتر روید، باید بتوانید درخواست خود را مطرح کنید. چطور خود را برای گفت‌وگو با مدیرتان آماده می‌کنید؟ چه اطلاعاتی باید به همراه داشته باشید؟ چطور می‌خواهید مقدمه‌چینی کنید؟

 

«سابینا نواز»، نویسنده، سخنران و مربی مدیران ارشد اجرایی می‌گوید: «درخواست ارتقای شغلی باعث می‌شود احساس آسیب‌پذیری کنید. کنترل در دست شما نیست. خودتان را به دست مدیرتان می‌سپارید تا قضاوتتان کند و ممکن است به این نتیجه برسد که ارزشمند نیستید.»

 

اما «جوزف واینتراب»، استاد دانشگاه کسب وکار «بابسون» معتقد است برای پیشرفت در شغلتان، باید دفاع از خودتان را یاد بگیرید و بتوانید حق خود را بگیرید. او در ادامه می‌گوید: «نباید تصور کنید که سازمان، صرفا به خاطر اینکه کارتان را خوب انجام می‌دهید، حواسش به شما خواهد بود.

 

 

این چند توصیه را رعایت کنید:

 

▪️عمیقا فکر کنید

به‌عنوان اولین قدم، باید خوب فکر کنید و ببینید چه می‌خواهید. واینتراب می‌گوید: «آیا قدرت بیشتر می‌خواهید؟ پول بیشتر؟ مسوولیت مدیریتی بیشتر؟» آیا جایگاه شغلی خاصی را مدنظر دارید یا می‌خواهید «یک جایگاه جدید ایجاد کنید؟» همچنین باید درباره مهارت‌هایتان فکر کنید و ببینید چطور با اهداف سازمان در یک راستا قرار می‌گیرند.

 

▪️تحقیق کنید

نواز می‌گوید: «عقل حکم می‌کند که اطلاعاتی از خارج از کارگروه خود به‌دست آورید. سایر مدیرانی که هم‌سطح مدیر شما هستند نیز نظراتی دارند.» او توصیه می‌کند که از آنها بخواهید درباره نقاط ضعف و قوت شما نظر بدهند. با افراد هم‌سطح خودتان هم صحبت کنید تا وجهه خود را در سازمان ارزیابی کنید.

 

▪️طرح خود را آماده کنید

وقتی مشخص شد که دقیقا دنبال چه چیزی هستید، باید طرح خود را آماده کنید؛ یعنی دلایل قانع‌کننده خود را بنویسید و بگویید چرا سزاوار ارتقای شغلی هستید. نواز می‌گوید: «شما می‌خواهید ثابت کنید کارهایی که انجام می‌دهید بالاتر از سطح فعلی شماست و مربوط به همان سطحی است که می‌خواهید به آن ارتقا یابید.»

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

▪️زمان مناسبی را انتخاب کنید

برای درخواست ارتقای شغلی، هیچ زمان ایده‌آلی وجود ندارد، اما واینتراب می‌گوید نباید زمان را نادیده بگیرید و باید حواستان باشد که درخواست خود را چه موقع مطرح می‌کنید. مثلا، یک هفته پس از تعدیل نیرو یا روزی که یکی از مشتریان اصلی را از دست داده‌اید، زمان مناسبی نیست. بهتر است «پس از یک اتفاق خوب» درخواست خود را مطرح کنید. مثلا وقتی که یک قرارداد مهم را امضا کرده‌اید یا وقتی گزارش درآمد شرکت منتشر شده و نتیجه مطلوب بوده است.

 

▪️بذر بکارید

درخواست ارتقای شغلی، مساله‌ای نیست که یک بار درباره‌اش حرف بزنید و تمام شود، بلکه یکسری گفت‌وگوهای ادامه‌دار است. نواز توصیه می‌کند از یادداشتی که نوشته‌اید به‌عنوان راهنما استفاده کنید تا بدانید در هر مرحله چه چیزهایی باید بگویید.

 

▪️بذر را پرورش دهید

وقتی بذر را کاشتید، باید «به مرور زمان آن را پرورش دهید.» نواز پیشنهاد می‌کند که از مدیر خود بازخورد بخواهید، البته نه آنقدر که او را اذیت کنید. مثلا ماهی یک‌بار. دقیق و مشخص صحبت کنید. مثلا می‌توانید بگویید: «من در یک ماه گذشته، با مشتریان کلیدی صحبت کرده‌ام و اینها را یاد گرفته‌ام. نظر شما چیست؟»

 

▪️مراقب باشید

اگر شرکتی در خارج از سازمان به شما پیشنهاد شغلی داده، می‌توانید از آن برای رسیدن به ارتقای شغلی استفاده کنید. اما به‌عنوان استراتژی‌ای برای جلب حمایت مدیر، این کار ریسک‌های زیادی دارد. نواز تاکید می‌کند: «آدم‌ها معمولا به اولتیماتوم‌ها واکنش خوبی نشان نمی‌دهند. این تاکتیک روی روابط تاثیر منفی می‌گذارد و باعث ارتقای افرادی می‌شود که هنوز آماده نیستند.» اگر می‌خواهید این روش را امتحان کنید، مراقب باشید.

 

▪️صبور باشید (اما نه تا ابد)

ارتقا معمولا یک شبه اتفاق نمی‌افتد. اگر بلافاصله به هدفتان نرسیدید، دلسرد نشوید. نواز در ادامه می‌گوید: «واقع بین باشید. همزمان که انتظار می‌کشید، کارهای خوب انجام دهید، خالصانه به دنبال راه‌هایی برای تاثیرگذاری باشید و سطح خود را بالا ببرید.» با این وجود، اگر حس کردید شرایط آن‌طور که می‌خواهید پیش نمی‌رود، به این فکر کنید که آیا می‌خواهید در این سازمان بمانید یا به دنبال کار در جای دیگری باشید. حداقل حالا می‌دانید کجای ماجرا ایستاده‌اید.

 

منبع: hbr


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 6:35 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

فرهنگ سازترین ابزار مدیران

فرهنگ سازترین ابزار مدیران

 

 

در بین نظام ها و سیستم های مدیریت منابع انسانی، هیچکدام، قدرت و نفوذ و اثرگذاری نظام ارزیابی عملکرد یا به تعبیر امروزی آن " مدیریت عملکرد کارکنان " را ندارد

 

معیارهائی که برای ارزیابی عملکرد کارکنان انتخاب و اعلام می کنیم بسیار تعیین کننده است. اگر این معیارها را درست انتخاب کنیم، آنها را درست اندازه بگیریم و آنها را به نظام های متنوع پاداش سازمان متصل کنیم معجزه اتفاق می افتد.

 

سال ها قبل، رئیس سازمان زندان های انگلستان" فرار نکردن زندانی" را به عنوان شاخص ارزیابی عملکرد زندان های این کشور تعیین و اعلام کرده بود.این معیار باعث شده بود که همه تلاش روسای زندان و زندانبان ها صرف این شود که زندانیان فرار نکنند.بودجه زندان صرف فرارنکردن زندانیان می شد، به زندانبان ها آموزش هائی می دادند که مانع فرار زندانی شود، تعداد زیادی خبرچین به کار گرفته می شدند و جلسات مدیران زندان صرف بررسی نقشه های احتمالی فرار زندانیان می شد.

 

ولی با بازنشستگی این رئیس و آمدن رئیس جدید و فقط با کمک تغییر معیار ارزیابی عملکرد زندان، همه چیز عوض شد. معیار رئیس جدید این بود: " زندانیان تا یکسال بعد از پایان محکومیت وبعد از آزادی، نباید دوباره مرتکب جرم شوند و نباید به زندان برگردند. "

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

 با این معیار ارزیابی جدید، رفتارها و تلاش ها مسیر جدیدی پیدا کرد. آموزش های جدیدی برای کارکنان طراحی و اجرا شد که بتوانند برای بازسازی روحی و فکری و مهارتی زندانیان از این آموزش ها استفاده کنند، بودجه زندان هم اکثرا صرف بازسازی شخصیت و مهارت آموزی به زندانیان می شد تا آنها را برای دوران بعد از آزادی آماده کند.

 

 در واقع استراتژی و فرهنگ زندان تغییر کرد.اگر می خواهیم فرهنگ سازمانمان را عوض کنیم و رفتارهای جدید و مثبت را جایگزین رفتارهای موجود کنیم،هیچ ابزاری قوی تر از " ارزیابی عملکرد کارکنان " نداریم.

 

 معیارهای ارزیابی عملکرد کارکنان را درست و در مسیر نیاز و موفقیت سازمان تعیین و اعلام کنیم، روی آنها با جدیت بایستیم و از آنها کوتاه نیائیم و پاداش ها را فقط به کارکنانی بدهیم که به این رفتارها پای بندی عملی و جدی دارند.

 

من تضمین می کنم که این معیارها و رفتارها به سرعت در سازمان جا می افتد و رایج می شود.
نظام ارزیابی عملکرد کارکنان، فرهنگ سازترین ابزار مدیران است.

 


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 6:28 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

چند مهارتی که برای موفقیت در هر کاری نیاز دارید!

چند مهارتی که برای موفقیت در هر کاری نیاز دارید!

 

 

موفقیت فردی نیازمندِ عمل است و هر عملی نیز مهارت های خاصی را می طلبد. برخی از این مهارت ها را در مدرسه یاد می گیریم، برخی دیگر را وقتی شاغل هستیم می آموزیم و بعضی ها را در طی تجربیات زندگی، کسب می کنیم. در اینجا 10 مهارت ضروری که برای موفقیت در هر کاری لازم هستند، معرفی می شود.

 

این مهارت های عمومی به تمام افراد کمک می کند در هر زمینه ای به موفقیت و پیشرفت برسند. البته مهارت‌هایی هم وجود دارند که نیازمند متخصص حوزه ی کاری خود هستند، اما می خواهیم مهارت‌هایی را معرفی کنیم که برای تمام رشته ها و حوزه ها کاربرد دارند و هر کسی در هر جایگاهی می‌تواند آنها را بیاموزد.

 

 

▪️ مهارت سخنرانی

داشتن فنِ بیان نافذ به شما کمک می کند تا هر چیزی، از محصولات گرفته تا ایده ها و دیدگاه هایتان را عرضه کنید و به فروش برسانید. مهارت سخنرانی، سخنران خوب بودن، مهارتی است که به شما در ارتقای شغلی، جذب مشتریان مهم تر و تامین مالی کسب و کارتان کمک خواهد کرد.

 

▪️مهارت نگارش

بیانِ خوب به توانایی نگارش موثر کمک می کند. نویسندگان مستعد، در معرفی و فروش محصولات، ایده ها و حتی خودشان موفق تر از دیگر نویسندگان هستند. البته تسلط به دستور زبان کافی نیست و اینگونه نمی توان نویسنده ی خوبی شد، بلکه سازماندهی ایده ها و تبدیل آنها به جملات تاثیرگذار از مهم ترین اصول نگارش حرفه ای است که باید به آن توجه داشته باشید.

 

▪️مهارت خود-مدیریتی

برای اینکه در مسیر موفقیت و پیشرفت قرار بگیرید باید عادت های مفید و موثر داشته باشید و مهارت هایی مانند سازماندهی و نظم را به دست آورید؛ به تمام این موارد خود-مدیریتی گفته می شود.

 

▪️مهارت برقراری ارتباط با دیگران

ایجاد ارتباط با دیگران فرصتی فراهم می کند تا ایده ها بهتر منتقل شوند و ایده های نو، خلق گردند. شبکه ارتباطی گسترده نه تنها فرد را به تعدادی از مخاطبان جدید وصل می کند، بلکه فرد را با مجموعه ای از روابط پیوند می دهد که ارزش بسیار بیشتری از تک تکِ افراد گروه دارند. پدید آمدن این روابط باعث نوآوری و خلاقیت بیشتر می شود و تحقق ایده های نو را سرعت می بخشد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

▪️مهارت تفکر انتقادی

ما نسبت به دهه های اخیر در معرض صدها برابر اطلاعات بیشتری هستیم. پس توانایی ارزیابی این اطلاعات و تمایز میان اطلاعات ارزشمند از بی فایده و همچنین تحلیل، ارتباط و درک معنای آنها و ارتباط دادن آنها با دیگر موضوعات، اهمیت به سزایی دارد.

 

▪️مهارت تصمیم گیری

تصمیم گیری مناسب بدین معناست که با توجه به اطلاعات موجود بدانیم چه کاری بازدهی بیشتری دارد. توانایی درک زمان مناسب برای وارد عمل شدن و نشان دادن واکنش سریع و موثر، همان چیزی است که شما را از افراد بی عمل جدا می کند.

 

▪️مهارت تحلیل سریع داده ها

منظور ما این نیست در ذهن تان انتگرال بگیرید تا فردی موفق به حساب بیایید؛ اما محاسبه ی سریع و ذهنی اعداد و ارقام، توانایی انجام برآوردهای دقیق و درک مفاهیمی چون بهره ی مرکب، می تواند شما را در مرتبه بالاتری نسبت به دیگران قرار دهد.
داشتن این مهارت ها به شما کمک می کند تا داده ها را سریع تر تحلیل و ارزیابی کنید و در نتیجه ی آن، تصمیم گیری بهتری داشته باشید.

 

▪️مهارت تحقیق و پژوهش

نمی توان انتظار داشت در مورد همه چیز اطلاعات داشته باشید. حتی ممکن است در حوزه ی تخصصی تان هم اطلاعات تان کامل نباشد. قرار نیست از هر موضوعی، سر در بیاورید، اما باید بتوانید به اطلاعاتی که نیاز است بدانید به سرعت دست پیدا کنید. این مهارت با یادگیری استفاده ی موثر از اینترنت، کتابخانه و یادگیری مطالعه ی موثر حاصل می شود. همچنین باید یاد بگیرید از افرادی که با آنها ارتباط دارید، در تحقیق هایتان بهره ببرید و در موقع لزوم، نزد کارشناس مربوطه بروید.

 

▪️مهارت استراحت و تمدد اعصاب

کمبود استراحت و آرامش سبب می شود خیلی از مهارت های موردنیاز برای دست یابی به موفقیت را از دست بدهید. اینکه بتوانیم با خرد و دانش خود به بهترین روش با بحران ها مواجه شویم، احتمالا مهم ترین مهارت موردنیاز ماست.

 

▪️مهارت حسابداری مقدماتی

در زندگی امروزی پول اهمیت به سزایی دارد. پس لازم است هر یک از ما مهارت حسابداری مقدماتی را کسب کنیم. اطلاع از نحوه ثبت هزینه و درآمدهای خانوار و پیگیری مخارج اهمیت زیادی دارد. البته اصول حسابداری در کارهای بسیار وسیع تری نیز مفید خواهد بود.

 

منبع: lifehack


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 6:24 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

با کارکنان ضعیف و بی‌انگیزه چه کنیم؟

با کارکنان ضعیف و بی‌انگیزه چه کنیم؟

 

 

واقعیت آن است که زندگی برای افراد بسیار بهتر و شیرین‌تر خواهد شد اگر آنها در کارشان احساس هویت و مفید بودن کنند و آن را دوست بدارند. باید دانست که بالا رفتن از نردبان ترقی سازمانی و رسیدن به مقام‌های بالای مدیریتی برای خیلی از افراد جذابیتی ندارد، چرا که آنها حرکت آهسته و پیوسته به سمت جلو را به جهش‌های بسیار سریع ترجیح می‌دهند.

 

برای مدیریت این نوع افراد، مهم است کاری کرد آنها کارشان را بیشتر دوست داشته باشند و در آن احساس شادی کنند. بهترین روش برای برخورد با این افراد، احترام گذاشتن به آنها و شخصیت فردی‌شان در کنار شخصیت کاری‌شان است. در واقع با این کار می‌توان آنها را برای سال‌های طولانی در همان پست کنونی‌شان حفظ کرد بدون اینکه نیاز به ارتقا دادن یا مواردی از این دست باشد.

 

با این همه، هستند تعدادی از کارکنانی که به دلایل مختلف نمی‌توانند یا نمی‌خواهند عملکرد خوبی‌از خود به نمایش بگذارند و در نتیجه برچسب «کارمند ضعیف و به دردنخور» به آنها زده می‌شود. حال آنکه در دنیای واقعیت، عنوان کارمند درجه دو یا انسان معمولی و متوسط وجود ندارد و هر کس می‌تواند فوق‌العاده و عالی باشد.

 

با این همه بسیاری از افراد هستند که چون در شغل اشتباهی وارد شده و به آن ادامه داده‌اند، هیچ‌گاه نتوانسته‌اند به عملکرد عالی دست یابند آن هم شاید به خاطر کسب پرستیژ، منزلت اجتماعی یا به خاطر پول.
متاسفانه اغلب مدیران ترجیح می‌دهند تا افرادی از این نوع را در پست‌های کنونی‌شان حفظ کنند زیرا از یکسو مطمئن نیستند بتوانند افراد بهتر پیدا کنند و از سویی دیگر یافتن و آموزش نیروهای جدید و جایگزین می‌تواند هزینه، وقت و انرژی فراوانی از مدیران بگیرد.

 

بعضی از مدیران اخلاق‌گرا هم هستند که به خاطر رعایت اصول اخلاقی راضی نمی‌شوند کارکنان را برای یافتن شغلی دیگر که با توانایی‌شان تناسب و همخوانی بیشتری داشته باشد، تحت فشار قرار دهند.


اما این بی‌میلی و تعلل مدیران باعث وارد آمدن خسارت‌های زیادی به سازمان و خود افراد و این فقدان علاقه و انرژی در کارکنان به از بین رفتن پتانسیل‌ها و توانایی‌های آنان منتهی خواهد شد.

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

یکی از شگردهای مدیریتی مدیران موفق برای مدیریت کارکنان متوسط و ضعیف شان این است که افرادی را که طی بیش از دو سال کار کردن در یک مجموعه، کار برجسته‌ای انجام نداده بودند مختار می‌کنند تا به‌طور دلخواه روی پروژه‌ای کار کنند که فکر می‌کردند در آن می‌توانند بدرخشند، چنانچه در این مرحله نیز موفقیت چشمگیری نصیب‌شان نشود، آنها را تشویق می‌کنند در جای دیگری به دنبال کار بگردند.

 

البته این سیاست از برخی جهات می‌تواند پیچیده و استرس‌زا باشد و ممکن است مدیران را ناچار کند گفت‌وگوهای چالش‌برانگیزی با کارکنان خود داشته باشند. از سویی دیگر اعمال این سیاست فقط در کوتاه‌مدت می‌تواند موثر باشد چرا که کارکنان پس از ارائه عملکرد مطلوب در دو سال اول خدمت و رسیدن به منطقه آرامش، دچار نوعی بی‌خیالی و سستی عملکردی می‌شوند.

 

گاهی اوقات افراد نیاز دارند که از آشیانه گرم خود بیرون آمده و بال‌های پروازشان را بیازمایند. حتی اگر در این مسیر دچار سختی و زحمت شوند. به هر حال، مزیت اصلی و کلیدی این کار آن است که هیچ فردی را نباید به‌عنوان نیرویی معمولی، متوسط و با توانایی‌های سطح پایین در نظر گرفت و از او انتظارات پیش‌پا افتاده داشت.

 

◀️ با فردی که عملکرد ضعیف و رشد منفی دارد چه باید کرد؟

هنگامی که کارمندی عملکردی ضعیف و پایین‌تر از سطح انتظار ارائه می‌دهد و حتی پس از دریافت بازخوردهای منفی در مورد عملکردهای ضعیفش و آگاهی از ماهیت مشکل، همچنان به رویه خود ادامه می‌دهد و علائم بهبود در عملکردش مشاهده نمی‌شود، باید اقدام به اخراج او کرد.

 

با این همه، چگونگی اخراج بستگی به این دارد که شما به‌عنوان مدیر مجموعه به چه شکل موقعیت‌های بلند‌مدت را تعریف کرده و می‌کنید. شما با عملکردتان در زمینه اخراج یک فرد از مجموعه، در عمل یک سیگنال مشخص برای سایر اعضای تیم ارسال می‌کنید که شما نسبت به عملکرد افراد حساس و دقیق هستید و از سویی دیگر به آنها می‌فهمانید چه توقعاتی از مجموعه تحت رهبری‌تان دارید.

 

البته نیازی نیست که بگوییم اخراج یک فرد و خارج کردن او از سازمان یکی از پرچالش‌ترین و آزاردهنده‌ترین کارهایی است که در دنیای مدیریت و رفتار سازمانی می‌تواند و باید انجام شود، چرا که روی کارکنان اثر بد می‌گذارد و هم برای مدیر ناگوار خواهد بود. اخراج یک فرد، هم خانواده او را دچار مشکلات مالی کرده و هم زندگی خصوصی آن فرد را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و هم سازمان را از نیروی آموزش دیده و آشنا به کارها و فرآیندها محروم می‌سازد.

منبع: HRM


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 6:19 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

سه لیست رنگی که نشان می دهد شما واقعا استراتژی دارید.

سه لیست رنگی که نشان می دهد شما واقعا استراتژی دارید.

 

 

ما همیشه انتقاد می کنیم که دولت و حکومت، استراتژی و برنامه ندارد، اما خودمان بدتریم! اگر کسی از ما بپرسد که استراتژی زندگی شما چیست چه داریم بگوییم؟ میلیون ها نفر در آرزوی جاودانگي به سر می برند، در حالی که نمی دانند با بعدازظهر بارانی یک روز تعطیل خود چه کنند! اگر این سه لیست رنگی را دارید، می توانید ادعا کنید که در زندگی استراتژی دارید.

 

▫️ لیستی از ویژگی هایی که می خواهید داشته باشید (لیستِ آبی ِ باید-بودن)
نکته مهم این است که بیشتر افراد وقتی در مورد آینده فکر می کنند بیشتر در مورد «باید داشته باشم» فکر می کنند ماشین، خانه، همسر، شغل و ... در صورتی که زندگی متعالی به «باید باشم» مرتبط است: با آرامش، خوش فکر، صبور، منظم، قابل اعتماد، امین، یاری رسان، فعال، مسوول، همدل، مستقل، آزاد و ...


دکتر گایل ماتیو، پرفسور دانشگاه کالیفرنیا، در تحقیقات 20 ساله ای که بر روی دانش آموزانی انجام داد، در دوران ابتدایی از 100 دانش آموزش سوالاتی پرسیده شد که چند نفر از آنها اهدافشان را مکتوب کرده اند، چند نفر هدف دارند و چند نفر هیچ هدفی ندارند؟
20 سال بعد، مجددا از وضعیت زندگی این 100 نفر اطلاعاتی جمع آوری کردند و مشخص شد 3% افرادی که اهدافشان را مکتوب کرده بودند، جزو مرفه ترین و پولدارترین خانواده های شهرشان شده بودند و به معنی واقعی کلمه موفقیت را در زندگیشان بدست آورده بودند. شما نیز هر هدفی دارید، از اینکه میخواهید به چه کسی بعد از چند سال تبدیل شوید و چه وضعیتی داشته باشید را در لیستی مکتوب کنید.


چرا آبی؟ آبی نشان آسمان است. اهداف بلند و افق های متعالی.

▫️ لیستِ کارهایی که باید انجام دهید (لیستِ سبز باید-اقدام)
این لیست هم باید کلان باشد (شامل اهداف کلیدی) و شامل اقدامات و اهداف کمی زمان بندی شده. برای مثال؛ لیست کارها می تواند سالانه، فصلی و هفتگی باشد. اگر تازه کار هستید از فصلی شروع کنید. نه آنقدر بزرگ است که بترسید و نه آن قدر جزیی که عادت نداشته باشید.
چرا سبز؟ سبز نشانه زمین و رویش است؛ اقدامات ثمربخش


کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


▫️لیست کارهایي که نباید انجام دهید. (لیستِ قرمزِ نباید-ورود)
لیست اول باعث می شود که شما هدف داشته باشید. لیست دوم باعث می شود که برنامه داشته باشید اما لیست سوم باعث می شود که شما استراتژی داشته باشید. برای اینکه بتوانید به این سوال پاسخ دهید، به این ده سوال پاسخ دهید:


با چه افرادی نباید رابطه داشته باشم؟ (چه افرادی را باید از لایه اول زندگی ام کنار بگذارم؟)
در چه جمع هایی نباید حضور داشته باشم؟ چه کارهایی را نباید انجام دهم؟ به چه مسائلی نباید توجه کنم؟
به چه دغدغه هایی نباید بپردازم؟ وارد چه حوزه هایی نمی خواهم بشوم؟ چه مسوولیت هایی را نمی خواهم قبول کنم؟ چه اهدافی را نمی خواهم پیگیری کنم؟ چه عادت هایی فکری- زبانی- رفتاری را باید کنار بگذارم؟ چه کارهایی را باید از کارهای روزانه ام حذف کنم؟
به عنوان مثال این لیست می تواند شامل موارد زیر باشد: کنار گذاشتن تلویزیون، رها کردن مطالعه روزنامه های کاغذی، بی توجهی به مسایلی که نمی توانم روی آن ها تاثیر بگذارم، توقف مطالعه در حوزه ایکس، کنار گذاشتن آقا/خانم فلانی به خاطر آنکه من را از مسیر اهدافم کاملا دور می کند، قبول نکردن پیشنهادهای حوزه مشاوره و آموزش.
چرا قرمز؟ قرمز نشانه ممنوعیت و محدودیت است، کارهای ممنوعه!

 

اگر دو فهرست اولیه در مورد بله این لیست در مورد نه است. جمله بسیار بسیار عمیقی از کریستین بوبن هست که نیازمند ده ها بار خواندن است: در زندگی تعداد محدودی «بله» در اختیار ما قرار دارد و پیش از به کار گیری شان باید با تعداد بی شماری «نه» از آن ها محافظت کنیم.

 

تجویز راهبردی:
زندگی ما نسبت به ۵۰۰ سال پیش بسیار پیچیده تر شده است. چرا؟ تعداد متغیرهایی که در طول زندگی با آن برخورد می کنیم خیلی خیلی بیشتر شده است. در ۵۰۰ سال قبل، ارتباطات ما محدودتر بود، تعداد انسان هایی که در تعامل بودیم یک صدم الان هم نبود. تعداد مهارت هایی که می آموختیم یک دهم الان. میزان اطلاعاتی که هر روز دریافت می کنیم یک ملیونیوم الان. بنابراین هر چقدر زندگی پیچیده تر و متلاطم تر، نیاز ما به داشتن ذهنیت منظم و منسجم بیشتر.

 

این سه لیست آبی، سبز و قرمز کمک می کند که بدانیم چه باید بکنیم و از آن مهم تر چه نباید بکنیم؟ تا «نه» های ما در زندگی مشخص نباشد، «بله» های ما ارزشی نخواهند داشت. لیست قرمز را جدی بگیرید به اندازه لیست آبی و سبز

 

برگرفته از کانال دکتر لشکربلوکی


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 6:17 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

سه عامل برای لذت بردن از کار

سه عامل برای لذت بردن از کار

 

 

فقدان سه چیز در محل کار و در ارتباط با شغل افراد موجب می‌شود تا آنها احساس ناشادی و افسردگی کنند
که این سه عامل عبارتند از: هدف، امید و دوستی.



واقعیت این است که زندگی خیلی کوتاه‌تر از آن است که بخواهیم ساعات متمادی حضور در محل کارمان را با ناراحتی و بی حوصلگی سپری کنیم. با این همه شاید احساس خیلی از شما در مورد شغلتان و محیط کارتان احساسی منفی و ناخوشایند باشد که هر روز دوست دارید زودتر ساعات کاری تان تمام شود و شما زودتر به خانه برگردید و از بودن در محل کارتان خلاص شوید. اما مشکل کجاست که خیلی‌ها چنین احساسی در مورد شغل و محیط کارشان دارند و تاب و توان بودن در آنجا و لذت بردن از آن را ندارند؟ در پاسخ به این سوال مهم باید گفت که فقدان سه چیز در محل کار و در ارتباط با شغل افراد موجب می‌شود تا آنها احساس ناشادی و افسردگی کنند که این سه عامل عبارتند از: هدف، امید و دوستی. در ادامه به اهمیت این سه عامل در زمینه شادکاری و لذت بردن از کار اشاره خواهد شد.

 


1-   شادکاری با داشتن هدف و کار معنادار آغاز می‌شود
همه ما به شدت نیازمند داشتن هدفی مشخص برای کاری هستیم که انجامش می‌دهیم و بدون این هدف و مقصود مشخص نخواهیم توانست از کاری که می‌کنیم لذت ببریم. هدف از انجام یک کار جزو پایدارترین و موثرترین ابزارها برای برانگیخته شدن افراد در محل کارشان محسوب می‌شود و عامل تسکین کارکنانی است که با مشکلاتی همچون استرس‌های کاری، روسای کج خلق و تحمل ناپذیر و موانع کاری دست به گریبان هستند. بر همین اساس هم هست که به افراد توصیه می‌شود تا به‌طور پیوسته به دنبال یافتن هدف یا اهداف مشخصی برای کار کردن و حضور در شغلشان باشند تا به این‌وسیله طعم شادکاری را به‌طور کامل بچشند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

2-   آن که امید ندارد ناشاد است
امید به موفقیت و پیشرفت نیز به مانند هدف داشتن بر شادکاری و احساس رضایت در محل کار تاثیرگذار است.امید، خوش بینی و نگرش مثبت نسبت به آینده موجب می‌شود تا افراد به‌رغم مشکلات و موانع به فرداهای بهتر امیدوار باشند و سختی‌های امروز را راحت‌تر تحمل کنند. در واقع، امید، موتور محرکه انرژی، خلاقیت و مقاومت است که انرژی‌های منفی و فشارهای کاری را کنار می‌زند و به کارکنان و مدیران روحیه کار مضاعف می‌دهد. متاسفانه بسیاری از مدیران به اشتباه فکر می‌کنند که عواملی همچون فرهنگ سازمانی و رسالت‌های کاری به تنهایی قادرند به همه افراد امید ببخشند و آنها را نسبت به کاری که می‌کنند علاقه‌مند نگه دارند حال آنکه تجربه نشان داده که نگرش‌ها و فرهنگ‌های سازمانی عمدتا الهام بخش و محرک خود سازمان‌ها هستند و نه کل کارکنان شان و برای امیدبخشی و الهام دادن به کارکنان لازم است که برای هر فرد مشخص شود مسوولیت‌ها و نقش آفرینی او در محل کارش چگونه و تا چه حدی با نگرش ها، آرمان‌ها و اهداف شخصی و فردی او همخوانی دارد و با ترکیب این دو است که می‌توان احساس مثبت و خوشایندی در کارکنان به وجود آورد.



3-  چه ناشاد است کسی که دوستی در محل کارش ندارد
روابط دوستانه بین کارکنان از جمله مهم‌ترین عوامل انگیزه‌بخش و شادی آور در محل کار بوده که علاقه به کاری که افراد در حال انجامش هستند را نیز افزایش می‌دهد. در واقع روابط دوستانه و صمیمانه همکاران در تیم‌های کاری است که موفقیت جمعی و تیمی آنها را میسر می‌سازد.

تحقیقات روانشناسان ثابت کرده که وجود فرد یا افرادی در کنار ما در محل کار که وضعیت ما برای آنها اهمیت دارد موجب قوت قلب و علاقه‌مندتر شدن به کاری می‌شود که به آن اشتغال داریم. به همین دلیل هم هست که یکی از ملاک‌های یک کار خوب داشتن همکاران و دوستانی خوب و صمیمی است.

درمانکده اضطراب ایران


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 6:14 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

ویژگی افراد خلاق و نوآور!

ویژگی افراد خلاق و نوآور!

 

 

نوآوري يک فرآيند ذهني است که به ايجاد يک پديده نو مي انجامد، اين پديده نو ممکن است يک محصول مادي يا معنوي ( خدمت جديد يا تکنيک جديد )باشد.


خلاقيت و نوآوري در واقع تحليل يا ترکيب چند مفهوم وايجاد مفهوم وتصوري جديد است که قبلا موجود نبوده است.
طبيعي است که همه ما علاقمنديم که فردي خلاق در کار خود باشيم . اما خلاقيت فرآيندي است که بايدها و نبايدها ي خاص خود را دارد که بايد به آن توجه کنيم.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

افرادي که ذاتا خلاقند معمولا ويژگيهاي شخصيتي خاصي دارند :

 


1- آماده تجربه هاي نو و تازه اند

2- معمولا قادرند به مسايل از يک ديدگاه غيرمعمول نظر کنند


3- کنجکاوند

4- قادرند چيز هاي به ظاهر متضاد را باهم جمع کنند


5- در مقابل ابهام و گنگ بودن مطالب زود گيج نمي شوند


6- در فکر و عمل مستقلند


7- اعتماد به نفس بالايي دارند


8- در حد معقولي ،نا فرمان هستند


9- اهل ريسک هستند


10- پشتکار خوبي دارند


11- نسبت به مشکلات حساسند


12- قادرند برای حل يک مشکل راه حل های متفاوتي ارايه کنند


13- انعطاف پذيرند


14- از شکست نمي ترسند


15- مي توانند روي مسايل متمرکز شوند


16- قوه تخيل نيرومندي دارند.

 

 

همه اين عوامل گوناگون سبب مي شود تا پيش بيني و يا محاسبه ميزان خلاقيت در يک فرد امري بسيار پيچيده و دشوار باشد.
صاحب نظران مسايل اجتماعي و همچنين اساتيد مديريت اذعان مي کنند که اگر يک شرکت توليدي بخواهد در بازار پر رقابت جهان امروز موفق باشد بايستي قادر باشد، به سرعت، نسبت به تهديدها و فرصت ها از خود واکنش نشان دهد وبتواند محصولاتي جديد و نو را در زمانی کوتاه روانه بازار کند.براي دستيابي به چنين هدفي تنها يک راه هست و آن خلاقيت است.


منبع:کتاب مدیـریت نـــوآوری

نویسنده: دکتر جان کاو، استاد دانشگاه هاروارد


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 6:8 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

ایجاد فرهنگ گوش کردن در سازمان

ایجاد فرهنگ گوش کردن در سازمان

 

 

خیلی‌ها که به مقام ریاست و مدیریت می‌رسند فراموش می‌کنند که باید به دیگران گوش کنند و به عبارت روشن‌تر، «سبک گوش کردن» خود را تغییر دهند.


به قول جانی ایو، مدیر ارشد بخش طراحی اپل «هنر مدیران بزرگ در اپل باید این باشد که به افراد خاموش صدا بدهند و سپس صدای‌شان را بشنوند.»

 

اگر مدیران و کارکنان بیاموزند که به یکدیگر گوش فرا دهند، گوش کردن به فرهنگ سازمانی تبدیل خواهد شد و بسیاری از موانع و چالش‌های موجود در روابط بین مدیران و کارکنان را برطرف خواهد کرد.

 

با این همه باید دانست که گوش کردن مدیران به کارکنان و گوش فرا دادن کارکنان به مدیران و در نهایت شکل‌گیری فرهنگ سازمانی مبتنی بر گوش کردن دارای ابعاد مختلفی است که در ادامه این مطلب به آنها اشاره خواهد شد.

 

 

▪️گوش کردن همراه با سکوت:

تیم کوک مدیرعامل اپل، استاد سکوت کردن بود. این موضوع در شرکت بزرگ و مشهوری چون اپل کاملا آشنا و جاافتاده به نظر می‌رسد، چرا که گوش کردن همراه با سکوت در این شرکت به فرهنگی سازمانی تبدیل شده است؛ به‌طوری که اغلب مدیران و کارکنان شرکت سعی می‌کنند در هر ملاقات کاری حداقل ۱۰ دقیقه را به سکوت و گوش فرادادن به طرف مقابل اختصاص دهند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

▪️گوش کردن همراه با بازخورد:

تمام گوش کردن‌ها نباید به‌صورت محض و همراه با سکوت باشند و گاهی اوقات لازم است که مدیران و کارکنان از گوش کردن فعال همراه با بازخورد در برابر طرف مقابل استفاده کنند.
در این نوع گوش کردن، فرد شنونده با صحبت‌ها و حرکات خود نسبت به گفته‌های طرف مقابل واکنش نشان می‌دهد و با همین بازخوردهاست که او را به صحبت بیش‌تر و دقیق‌تر ترغیب می‌کند. این روش مورد علاقه استیو جابز بود که دوست داشت دیگران او را به چالش بکشند و از این گوش کردن به دفعات و در تعاملات خود با کارکنان و مدیران اپل و البته مشتریان شرکت استفاده می‌کرد.

 

 

▪️ایجاد فرهنگ گوش کردن:

برای ایجاد فرهنگ گوش کردن می‌توان سه گام برداشت:
۱- ایجاد سیستمی ساده برای کارکنان جهت ایده‌پردازی و بیان انتقادات
۲- حصول اطمینان از اینکه بخشی از ایده‌ها یا انتقادات مطرح شده مورد توجه و رسیدگی قرار گرفته و می‌گیرد.
۳- تشریح و تبیین دلایل عدم پیگیری برخی ایده‌ها و نظرات.

 

چنین فرهنگی به‌طور کامل در شرکت گوگل وجود داشته و دارد. بسیاری از کسانی که در گوگل کار می‌کنند به مدیر مافوق‌شان مراجعه و ایده‌های خود را که بسیار زیاد بودند، به او ارائه می‌کنند. تعداد بسیار بالای این ایده‌ها باعث می‌شود تا مجموعه‌ای به نام «تیم ایده‌ها» در گوگل به وجود‌ آید که وظیفه‌اش بررسی ایده‌ها و رسیدگی به آنها بود. حتی ایده‌های ناقص و غیرعملی نیز در گوگل مورد توجه قرار می‌گیرد و دلایل رد شدن آنها با احترام تمام به اطلاع ارائه‌دهندگان رسانده می‌شود.

 

▪️سازگاری با فرهنگ گوش کردن:

یکی از مدیران موفق در زمینه بازاریابی به نام آسترید تامینز تعریف می کند که وقتی در موسسه صلح نیویورک کار می‌کرد، مامور شد تا با جبهه آزادی‌بخش اسلامی مورو که در جنوب فیلیپین فعال بود، برای پیشبرد و روند صلح کار کند. او در ابتدای ورودش به منطقه مثل یک تاجر لباس می‌پوشید و رفتار می‌کرد. به همین دلیل چند روز پس از ورودش به مانیل فهمید که چندتن از نمایندگان جبهه آزادی‌بخش مورو به نمایندگان دولت مرکزی نامه‌ای نوشته و شکایت کرده‌اند که «این خانمی که شما برای پیشبرد روند صلح فرستاده‌اید کیست و از کدام سیاره آمده است؟»
از نظر اعضای جبهه آزادی‌بخش مورو، آسترید نه به‌عنوان یک زن فیلیپینی و کسی که بومی منطقه آنهاست بلکه به‌عنوان یک زن غربی و غریبه شناخته شد که به حرف دل آنها گوش نمی‌کرد و مثل خیلی از تاجران آمریکایی، فقط حرف خودش را می‌زد. این تلنگر باعث شد تا آسترید تغییر رویه دهد و یاد بگیرد مثل یک بومی با اعضای جبهه آزادی‌بخش رفتار کند و به صحبت‌ها و درددل‌های آنها گوش فرا دهد و پس از آن بود که گشایش زیادی در فعالیت‌های او به وجود آمد و توانست روند مذاکره برای صلح را تا حد زیادی پیش ببرد.

منبع: hrm


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 6:4 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

بهبود بخشیدن به عملکرد کارکنان جدید

بهبود بخشیدن به عملکرد کارکنان جدید

 

 

از نظر یک مدیر، کارمندان تازه استخدام شده نمی‌توانند به اندازه کافی سریع کار کنند. برای هر مدیری که زمان برایش مهم باشد ایجاد تعادل میان نیاز یک کارمند جدید برای یادگیری راه وروش سریع کارو اینکه فرد تازه استخدام شده هر چه زودتر وارد چرخه بازدهی شود یک مساله جدی است.

 

بهبود عملکردکارمندان از دیدگاه خبرگان
دیک گروت، به‌عنوان مشاور مدیریت کارایی و نویسنده مجموعه «نحوه انجام ارزیابی درست از کارآیی» می‌گوید: «اگر می‌خواهید افراد عملکرد خوبی داشته باشند، باید شروع خوبی را برای آنها رقم بزنید. این مساله به نظر واضح می‌آید، این‌طور نیست؟» مهم است که درباره اولین ماه‌های کار آنها در شرکت با فراست و هوشمندانه عمل کنید. مایکل واتکینز که نویسنده پرفروش‌ترکتاب «90 روز اول» است، می‌گوید: «افراد زمانی که تازه وارد یک شغل می‌شوند بسیار هیجان زده و تا حدی آسیب‌پذیر هستند. این مناسب‌ترین زمانی است که شما می‌توانید تاثیر زیادی روی آنها بگذارید.» او ادامه می‌دهد: «اغلب آنهایی که کمترین توجه را دریافت می‌کنند همان‌هایی هستند که مایلند به واحدهای دیگر منتقل شوند.» چه فرد استخدام شده جدید برای اولین بار وارد شرکت شده باشد و چه از واحد دیگر سازمان منتقل شده باشد، در اینجا از دیدگاه این دو نویسنده به شرح این موضوع می‌پردازیم که چگونه این کار به بهترین نحو ممکن انجام شود.

 

تمرکز بر فرهنگ

تمرکز بیشتر مدیران در مورد کارمندان جدید روی فراگیری اصول کسب‌وکار- استراتژی، ساختارهای رسمی-یا تشریح قوانین و دستورالعمل کارمندان یا مقررات انطباقی و انضباطی سازمان است. البته همه این موارد مهم هستند؛ اما طبق نظر واتکینز «تمرکز اصلی باید روی فرهنگ و سیاست‌ها باشد.» و برای این کار نباید تا اولین روز کاری فرد صبر کنید، بلکه این کار را باید از همان فرآیند استخدام و زمانی که در حال مصاحبه با افراد بالقوه و ارزیابی آنها برای مناسب بودنشان در سازمان انجام می‌دهید آغاز کنید.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

 با صداقت درباره نحوه انجام کارها صحبت کنید و به سوالات پاسخ دهید. بعد زمانی که کارمند شروع به‌کار کرد، این گفت‌وگو را در چند جلسه در ابتدای کار او ادامه دهید. اگر استخدام جدید از خارج از شرکت است، تصور نکنید که زبان سازمان و آن صنعت مورد نظر را بداند. زمان بیشتری را به ترجمه این زبان برای او اختصاص دهید. به او فرصت دهید بعد از جلسات از شما سوال بپرسد و به بعضی نکات مهم در رابطه با ارتباط میان افراد اشاره کنید، نکاتی که یک فرد از خارج از سازمان هیچ راهی برای دانستن آن ندارد.
ارتباط اجتماعی به فرد تازه استخدام شده کمک می‌کند که فرهنگ یا سیاست‌های سازمان را بهتر درک کند. پس قبل از شروع به‌کار او این نکته را مد نظر قرار دهید: این شخص برای موفق شدن باید با چه کسانی آشنا شود؟ از سه نفر شروع کنید و او را به این افراد و هم‌تیمی‌ها معرفی کنید.

 

مشارکت همه همکاران

واتکینز پیشنهاد می‌کند برای سرعت بخشیدن به‌کار یک کارمند جدید همه همکاران تیم را با ایجاد «مسوولیت جمعی» مشارکت دهید تا این شخص بتواند موفق شود. گروت پیشنهاد می‌کند از یک نفر در تیم بخواهید اسپانسر شود و هر گاه عضو جدید دچار مشکل شد، نزد این شخص برود. این کار باعث تقویت مهارت‌های رهبری نیز می‌شود و کارمند جدید هم بدون آنکه لازم باشد وقت مدیر را با سوالات گاهاٌ بی معنی خود بگیرد، فیدبک لازم را به خوبی دریافت کند. ضمنا بخشی از مسوولیت‌ها از دوش شما نیز برداشته خواهد شد.

 

انتظارات باید از ابتدا مشخص باشند

کارمند جدید شما باید از ابتدا انتظارات شغلی خود را بداند. گروت توضیح می‌دهد که به‌عنوان مثال شرکتی در تگزاس هر کارمند جدید یا انتقالی، یک کپی از ارزیابی کارآیی دریافت می‌کند. مدیر فرم ارزیابی را از روز اول ارائه می‌دهد و به این ترتیب او از این ابزار استفاده می‌کند تا به کارمند جدید بگوید کارآیی او چگونه مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت و مسوولیت او در سازمان چیست.

 

مسائل ریز و کوچک را در روزهای اول را نادیده نگیرید

خودتان را به جای کارمند جدید بگذارید. گروت می‌گوید: باید مطمئن شوید که روز اول کار او به شکل مثبتی خاطره انگیز باشد. شاید بیش از حد متواضعانه به نظر بیاید اما توجه به نکات ریز در نگرش وی تفاوت ایجاد می‌کند. همچنین با دادن کارت ویزیت به او، امكان بعضی دسترسی‌ها، معرفي كردن واحد‌ها می‌توانيد فضای خوشایندی را ایجاد کنيد. واتکینز توضیح می‌دهد که بعضی شرکت‌ها این مسائل ریز و کوچک را فراموش می‌کنند، درحالی‌که تاثیر منفی خود را می‌گذارد.

 

منبع: hbr به نقل از دنیای اقتصاد


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 6:1 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

نگذار" شعار روی پاهای خودت بایست" فکر تو را تسخیر کند

نگذار" شعار روی پاهای خودت بایست" فکر تو را تسخیر کند

 

 

اگرچه این گاهی درست است که اگر میخواهیم کاری درست انجام شود بهتر است خودمان آن را انجام بدهیم ولی همیشه درست نیست

 

آدم های زیادی هستند که زندگی آنها فقط کار است چون باید خانه را رنگ کنند چمن ها را کوتاه کنند ماشینشان را تعمیر کنند و هزار و یک دلیل دیگر .ولی در واقع خساست وکمالگرایی آنها اجازه نمیدهد کارها را به دیگران محول کنند

 

البته عده ای هم هستند که میگویند ما لذت میبریم که چمن ها را خودمان کوتاه کنیم یا ماشینمان را دستکاری کنیم

 

منظور ما گروهی هستند که استطاعت مالی دارند و وقت کافی برای این کارها را هم ندارند ولی همچنان اصرار دارند که خودشان باید تمام کارها را انجام دهند

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

شعار روی پاهای خودت بایست یک شعار آمریکایی است که از نظریات اولین ساکنان این سرزمین رسیده و کل آن کشور راگرفته است

 

به پیشنهاد روانشناسانی چون دکتر لازاروس و آلن فی با سپردن مسولیت ها به دیگران و استفاده از استعداد دیگران میتوانید به کارهای مهم تری بپردازید و کیفیت زندگیتان را بالا ببرید و آنها شعار جالبی در مقابل شعار روی پای خودت بایست دارند :

 


"هرگز کار دیگران را به خودت محول نکن"

حتی آدم هایی که موقعیت مالی خوبی ندارند هم میتوانند کارهایشان را به دیگران محول کنند مثلا از اطرافیانشان کمک بگیرند

 


تا وقتی واقعا از کاری لذت نمیبرید یا تنها آدمی نیستید که میتواند آن کار را انجام دهد زحمت آن کار را به جان نخرید
دفعه بعدی که در کارهایت سردرگم شدی باخودت صادق باش : آیا خساست تو نیست که نمی گذارد کارها را به دیگری محول کنی؟

 


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 5:59 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,
می پسندم نمی پسندم

عادت هایی که قاتل بهره وری شما هستند.

عادت هایی که قاتل بهره وری شما هستند.

 

 

شاید بدون آن که اطلاع داشته باشیم درصد بهره وری مان دچار مشکل و نقصان شده است. زمان آن رسیده تا به تمام عادت های نادرستی که می تواند مانع پیشرفتمان شود خوب دقت کنیم. فهرست زیر شامل ۱۰ عادت غلطی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.

 

چند وظیفه گی بودن
چند وظیه گی (مالتی تسکینگ) را کنار بگذارید. این عادت یکی از رایج ترین و بدترین عادت های انسان است. بر خلاف آن چه تصور می کنید چند وظیفه گی هیچ کمکی به رشد و بهره وری نمی کند. در واقع اگر فقط یک کار را در دست داشته باشید می توانید در زمان کمتر و با نتیجه بهتر آن را به سرانجام برسانید.

 

 چک کردن دائم ایمیل شخصی
امروز چند بار ایمیلتان را چک کردید؟ خیلی از افراد بیشتر وقت روز در اینباکس شان می گذرانند؛ خواندن و پاسخ دادن به ایمیل ها در عوض کار کردن بلای جان شرکت ها شده است.

 

-برای هر کاری داوطلب شدن
این که بخواهید تمام کارها را به عهده بگیرید، جز این که به شما و کسب و کارتان آسیب برساند؛ نتیجه دیگری در بر ندارد.

 

بلد باشید” نه” بگویید
وارن بافت می گوید: “به دیگران اجازه ندهید که برنامه زندگیتان را تنظیم کنند. وقتی به کسی جواب نه بدهید، یعنی این که زمان بیشتری برای نیازهای خود دارید”

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

نتیجه کارهای خود را بررسی نکردن
از اپلیکیشن ها استفاده کنید؛ صدها اپ نوشته شده که قادر هستند تمام فعالیت های روزانه شما را زیر نظر داشته باشند و از آن گزارش تهیه کنند.

 

کار کردن برای زمانی طولانی بدون وقفه
گاهی لازم است که استراحت کنید. به صدایی که از بدنتان می آید گوش کنید و اجازه دهید که دوباره خود را بازیابی کند. بدن برای مدت مشخصی می تواند روی یک کار متمرکز باشد گفته می شود حداکثر ۹۰ دقیقه است).

 

-کار کردن بدون روال
داشتن روال کاری برای این که ذهن خود را کاملا معطوف کارتان کنید، لازم و ضروری است. اگر روال مشخصی نداشته باشید همیشه زمان از دست می دهید.

 

لیست طولانی از کارهای روزانه
سعی کنید از پر کردن فهرست کارهای روزانه خود پرهیز کنید. مطمئن باشید امکان ندارد بتوانید آن ها را در طول یک روز کاری تکمیل کنید.
-زیاد از حد به اینترنت وصل هستید


اگر دیگران از طریق گوشی، ایمیل، توییتر، فیسبوک و … به شما دسترسی داشته باشند؛ به معنی آن است که شما بیش از اندازه در تیررس آن ها هستید که هر کدام از آن ها می توانند به راحتی شما را از کار و زندگی بیاندازند.

 

عادت خواندن اخبار
مقداری از زمان را برای خواندن یا نوشتن در نظر بگیرید. از مدیای با کیفیت استفاده کنید. از کلیک کردن روی تیترها یا خواندن اخبار کوتاه پرهیز کنید.

کانال گفتمان مدیریت


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 5:55 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مجموعه نکات و الزامات اصلاح شخصیت و حصول شخصیت سالم در سازمان

مجموعه نکات و الزامات اصلاح شخصیت و حصول شخصیت سالم در سازمان

 

 

1- شخصیت سالم در سازمان وقتی حاصل می شود که فرد خودش را از افراط و تفریط حفظ کرده و در مسیر تعادل جسمی و روحی حرکت کند.
این تعادل جزء به وسیله سکوت، مدارا، نظم، سنجیده رفتار کردن، خیرخواهی، وظیفه شناسی و در یک کلام عقلانیت و پرهیزگاری ایجاد نمی شود.

 

2-  شخصیت کارکنان سازمان همانند سازه هندسی شاکله ای است که ابعاد و زوایای گوناگونی دارد.
اگر این سازه به طور صحیح و منظم شکل بگیرد، فرد شخصیتی سالم و صادق خواهد داشت و رفتارهای مثبت و سازنده از خود بروز می دهد.
در غیر این صورت، شخصیتی کاذب و ناسالم خواهد داشت و رفتارهای منفی و مخرب را انجام می دهد.

 

3-  برای بهبود رفتارها و ویژگی های خودمان در سازمان باید از سازه هندسی شخصیتی فعلی به سمت سازه هندسی شخصیتی مطلوب حرکت کنیم.
به عبارت دیگر از سازه شخصیتی موجود که ممکن است در برخی ابعاد نازل و سطحی باشد به سمت سازه شخصیتی عالی، صحیح و بهتر برویم.
یعنی همانند یک معمار، اضلاع و ابعاد سازه شخصیتی منفی، مخرب، منجمد و ناخالص را به ابعاد مثبت، سازنده، سیال، منعطف و خالص تبدیل کنیم.

 

4-  انجام رفتارها خوب و مثبت، ویژگی مهمی است امّا ثبات قدم و استقامت در انجام این رفتارها موجب ایجاد شخصیت سالم می شود.
اشتباه خیلی از افراد این است که با چند روز انجام رفتارهای نیک و خوب انتظار معجزه دارند در حالی که برکات و اثرات کارهای خوب در بلندمدت خودش را نشان می دهد و با چند صباح خوب بودن، توقع زیادی نباید داشت.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

5- اولین قدم برای ایجاد شخصیت سالم، خروج از جهل مرکب و آگاهی عمیق و دقیق از سازه شخصیتی خویش است‌. این آگاهی سبب می شود ویژگی های مثبت و منفی خودمان را شناخته و به خودشناسی برسیم و درصدد شکوفا کردن و تقویت ویژگی های مثبت خودمان باشیم و به جای انکار و رد ویژگی های منفی خویش، این خصوصیات را بپذیریم و درصدد اصلاح آنها باشیم.


مولوی در این زمینه می گوید:
آن کس که نداند و نداند که نداند؛
در جهل مرکب، ابد دهر بماند.

 

6-  کارکنانی که تنها به نقاط منفی دیگران اشاره می کنند به احتمال زیاد خودشان همان نقطه ضعف ها را دارند و کارکنانی که نقاط مثبت بقیه همکاران را ذکر می کنند ازلحاظ عاطفی متعادل و رابطه اثربخشی با سایر همکاران دارند.

 

7- برای حصول شخصیت سالم در سازمان لازم است که فرد خودش را از جبر وراثت، جبر تربیت، جبر دوستان، جبر غریزه و جبر جامعه آزاد کرده و مبتنی بر اختیار خودش، رفتاری مشروع، سنجیده و معقول داشته باشد.

 

 محمدحسین شجاعی


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 5:52 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه می‌توانیم به شغل‌مان معنا و ارزش بدهیم؟

چگونه می‌توانیم به شغل‌مان معنا و ارزش بدهیم؟

 

 

اگر احساس می‌کنید شغلی که دارید بی‌فایده است و هیچ هدف و ارزشی در آن نمی‌بینید، بدانید که تنها نیستید. افراد زیادی هستند که نسبت به شغل‌شان چنین حسی دارند.

 

 

دکتر امی وریسنویسکی، استاد و پژوهشگر دانشگاه ییل، کشف کرده است که مردم یکی از سه دیدگاه زیر را در مورد کار خود دارند:

 

▪️افرادی که شغل‌شان را به چشم یک کار نگاه می‌کنند:
این دسته از افراد شغل‌شان را به عنوان یک وظیفه، و حقوقی که دریافت می‌کنند را پاداش آن می‌دانند. این دسته از افراد کار می‌کنند چون مجبورند.

 

▪️افرادی که شغل‌شان را به چشم یک حرفه نگاه می‌کنند:
این دسته از افراد مفهوم پیشرفت و موفقیت را دوست دارند ولی شغلی که انجام می‌دهند این حس را چندان در آنها به وجود نمی‌آورد و تقویت نمی‌کند.

 

▪️افرادی که شغل‌شان را به چشم پیشه نگاه می‌کنند:
این دسته از افراد شغل خود را کمال بخش می‌بینند و فکر می کنند معنی دار است و نقاط قوت و توانایی‌های آنها را به اثبات می‌رساند.

 

 

فرادی که معنا و ارزش‌هایشان را در شغل‌شان می‌بینند حس می‌کنند شغل‌شان علاوه بر درآمد داشته‌های دیگری هم برایشان به همراه می‌آورد از این رو سخت‌تر و طولانی‌تر کار می‌کنند و همین انگیزه و عملکرد آنها را به جلو می‌راند.

 

جالب ترین یافته‌‌ی وریسنویسکی فقط این نیست که مردم کار خود را در یکی از این سه دیدگاه می‌بینند، بلکه او همچنین کشف کرد که مهم نیست که چه نوع کاری داشته باشند، او متوجه شد که پزشکانی هستند که کارشان را تنها به عنوان یک کار می بینند و نگهبانانی که کار خود را به عنوان یک پیشه مشاهده می‌کنند.


در حقیقت، در یک مطالعه از 24 دستیار اداری، هر سه جهت گیری مشاهده شد، هر چند که شرایط آنها (توصیف شغل، حقوق و سطح تحصیلات) تقریبا یکسان بود.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

 پس چگونه می توانیم به شغلمان معنا و ارزش بدهیم؟

 

1-  توصیفی که از شغل‌تان دارید را بازنویسی کنید

مهم نیست چه شغلی دارید، این شما هستید که باید در آن معنا ایجاد کنید. برای معنا دادن به شغل‌تان می‌توانید توصیف شغلی‌تان را طوری بازنویسی کنید که مخاطبین برای درخواست همان شغل جذب شوند. هدف این نیست که در توصیف کاری که انجام می‌دهید اغراق و مبالغه کنید بلکه هدف این است که معنا و ارزشی که شغل‌تان دارد را برجسته کنید.

 

2-  اهداف زندگی‌تان را بازنگری کنید

سپس به اهداف شخصی‌تان در زندگی فکر کنید و ببینید چگونه می‌توانید از طریق وظایفی که در شغل‌تان انجام می‌دهید خود را به اهداف بزرگ‌تری که در زندگی دارید وصل کنید. تحقیقات نشان داده است وصل کردن کوچک‌ترین وظیفه‌ها به اهداف و ارزش‌های شخصی معنای بیشتری به آن وظایف می بخشد.

 

 

با به کارگیری راهکارهای عملی و کاربردی زیر و انجام دادن این تمرینات بهتر و سریع‌تر می‌توانید به شغل‌تان معنا و ارزش ببخشید:

 

▪️یک تکه کاغذ بردارید و یک کار اجباری که در آن معنی نمی‌بینید را یادداشت کنید. چیزی که از آن متنفرید.

 

▪️از خودتان بپرسید که هدف این وظیفه چیست، یک فلش بکشید و پاسخ را بنویسید.

 

▪️اگر پاسخ هنوز هم برایتان معنی نداشت، از خود بپرسید، این فعالیت منجر به چه نتیجه‌ای می‌شود؟ پاسخ را بنویسید.

 

▪️این روند را تا زمانی که یک نتیجه معنی دار پیدا کنید ادامه دهید.

 

منبع: Success


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 5:43 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

چرا مدیران موفق بیشتر وقت‌شان را با بهترین افرادشان می‌گذرانند؟

چرا مدیران موفق بیشتر وقت‌شان را با بهترین افرادشان می‌گذرانند؟

 



مدیران بزرگ، عمده وقت خود را به تعامل با بهترین کارکنانشان اختصاص می‌دهند.
در نگاه نخست، این رویکرد کمی غیرمنطقی به‌نظر می‌رسد و ممکن است گفته شود کارکنان موفق به‌طور خودکار، وظایفشان را به بهترین شکل ممکن انجام می‌دهند و نیازی به تمرکز مدیران ندارند.


در عوض کارکنان ناکارآمدتر باید زیر نظر مدیران قرار گیرند تا اشتباهاتشان مشخص شود، در غیراین صورت عملکرد کل گروه را تضعیف می‌کنند.

 

اگرچه لزوم تمرکز روی کارکنان ضعیف و چالش‌برانگیز از نظر منطقی کاملا توجیه‌پذیر به نظر می‌رسد، اما باید دانست که مدیران بزرگ دقیقا عکس این کار را انجام می‌دهند و در عمل روی افراد شاخص خود سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ اما چرا؟

 

در پاسخ به این سوال چالش برانگیز باید گفت بسیاری از مدیران کم‌تجربه فرض را بر این می‌گذارند که کار اصلی‌شان در سازمان عبارت است از کنترل و نظم بخشی.


اگر کنترل به‌عنوان نقش کلیدی یک مدیر در نظر گرفته شود، آن‌گاه اولویت مدیران به سمت تمرکز روی کارکنان ضعیف‌تر معطوف می‌شود، چراکه آنها به کنترل و نظارت بیشتری نیاز دارند.
اگر نظم بخشی به کارها را نیز بعنوان کارکرد اصلی مدیران در نظر بگیریم، بازهم اقدام برای منظم ساختن کارکنان بی‌نظم برای ما اولویت پیدا می‌کند.
اما مدیران بزرگ معتقدند که کنترل و نظم‌بخشی، جایگاه و اهمیت خاص خود را دارند، اما اولویت اصلی به حساب نمی‌آیند، به این دلیل که بسیار ابتدایی و ایستا هستند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

از نظر مدیران بزرگ، مهم‌ترین نقش یک مدیر «نقش کاتالیزوری» است که عبارت است از تبدیل استعدادها به عملکردها.
بنابراین وقتی آنها برای یک کارمند وقت می‌گذارند، هدف کنترل و نظم‌بخشی به او نیست، بلکه تلاش می‌کنند در ذهن او کندوکاو کرده تا راه‌های بهتری برای شکوفا کردن استعدادهای درونی آن فرد و تبدیل آنها به عملکرد درخشان پیدا کنند.
مدیران بزرگ تلاش می‌کنند سبک بی‌نقص کاری هرکدام از افرادشان را برجسته کرده و به آنها ثابت کنند که تقویت آن سبک کاری می‌تواند به نتایج درخشان‌تری منتهی شود .

 

اگر مدیران چنین نگرش و نگاهی به نقش‌شان داشته باشند، آن‌گاه به‌طور خودکار بیشتر وقتشان را روی با استعدادترین افرادشان خواهند گذاشت، چراکه با شکوفا شدن حداکثری استعدادهای متعدد و فراوان کارکنان با استعداد است که یک سازمان می‌تواند دست به کارهای بزرگی بزند و به این ترتیب وقت و انرژی صرف‌شده از سوی مدیران برای کارکنان به ثمر نشسته است. بی‌تفاوتی نسبت به کارکنان پربازده، انگیزه آنها را نابود می‌کند.

 

مدیران بزرگ فراموش نکرده‌اند که میزان تمرکزشان روی افرادی خاص، باعث الگوسازی و رواج رفتارهایی می‌شود که از افراد موردتوجه دائمی مدیر سرمی‌زند.


در واقع مدیران چه بخواهند و چه نخواهند با تمرکز کردن بیش از حد بر روی کارمندان ضعیف به گونه‌ای عمل می‌کنند که ضعف و ناکارآمدی را رواج می‌دهد و عملکردهای درخشان مورد کم‌توجهی قرار می‌گیرد.
مدیران بزرگ به خوبی می‌دانند که همیشه حواس کارمندان به آنها هست، پس چه بهتر که مدیر از طریق وقت گذاشتن برای کارمندان با استعداد و «سوپراستارهای سازمان» از آنها الگوی مناسبی برای سایر کارمندان بسازند.

 

منبع: دنیای اقتصاد


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 5:40 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

راه‌هایی سریع و ارزان برای شاد کردن کارکنان

راه‌هایی سریع و ارزان برای شاد کردن کارکنان

 

 

یکی از بهترین راه‌ها برای جلوگیری از شکل‌گیری یا افزایش احساسات منفی در محل کار، مساعدسازی محیط کار برای کارکنان است که تحقق آن از طریق انجام اقداماتی ساده، ارزان، سریع و در عین حال موثر و ماندگار صورت خواهد پذیرفت که در ادامه به برخی از راهها اشاره خواهد شد.

 

 

1-  هر روز یک بازخورد مثبت برای هر کدام از کارکنان‌تان نشان دهید

کمتر کسی را می‌توان در محیط کار پیدا کرد که از دریافت بازخورد مثبت در ارتباط با اقداماتش بدش بیاید. پس چه خوب است که مدیران به شکلی منظم و به‌صورت روزانه به تک‌تک کارکنانشان چه به‌صورت فردی و چه جمعی بازخورد مثبت نشان دهند و به یاد داشته باشند که این بازخورد نشان دادن‌ها پیامدهای مثبت زیادی بر افزایش روحیه شادی و بهره‌وری کارکنان خواهد داشت.

 

2-  در اتاق‌تان را به روی کارکنان باز نگه دارید

باز بودن در اتاق مدیران به روی کارکنان به این معنی است که مدیران برای کارکنان‌شان ارزشی ویژه و متفاوت از دیگران قائل هستند و اینکه این امکان برای کارکنان وجود دارد که بدون هیچ واسطه‌ای مشکلات‌شان را با او در میان بگذارند. باز بودن در اتاق مدیریت به روی کارکنان می‌تواند با یک لبخند دوستانه که بر لبان مدیر جاری است تکمیل شود.

 

3-  با کارکنان‌تان در محل کار غذا بخورید

با فراهم آوردن امکان صرف غذا چه صبحانه و چه ناهار در محل کار برای کارکنان می‌توان احساسی شبیه به خانه برای آنها ایجاد کرد و چه بهتر که مدیران در کنار کارکنان و به شکلی غیررسمی غذا میل کنند تا صمیمیت بین آنها افزایش یابد.

 

4- مهارت‌ها و دانش‌تان را با کارکنان‌تان سهیم شوید

این آموزش و انتقال دانش و مهارت‌ها هم می‌تواند طی روزها و ساعات کاری اتفاق افتد و هم در روزهای غیرکاری و آخرهفته‌ها. شما با این کار به کارکنان‌تان نشان می‌دهید که برای آنها به‌عنوان یک فرد و انسان ارزش قائلید و نه صرفا یکسری روبات و ماشین.

 

5-  قدردانی‌از کارکنان‌تان را به‌صورت علنی بیان کنید

قدردانی زبانی از کارکنان هیچ هزینه‌ای برای مدیران ندارد اما اثرات معجزه آسایی برای تداوم عملکرد درخشان کارکنان دارد و به همین دلیل هم هست که توصیه می‌شود قدردانی از کارکنان به‌صورت علنی و در برابر همکاران آنها صورت پذیرد، چرا که این اقدام هم باعث می‌شود تا احساس رضایت شغلی و شادی در کار افراد مورد قدردانی افزایش یابد و هم برای سایر کارکنان الگوسازی صورت پذیرد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

6-  از پخش شدن مطالب شادی‌آور و خنده‌دار در محل کار نترسید

وظایف متعدد کارکنان فشار زیادی را بر آنها وارد می‌آورد و به همین دلیل لازم است که برای کاهش فشارهای ناشی از کار از هر فرصتی استفاده کرد و چه فرصتی بهتر از طرح شدن جوک‌ها یا پخش کلیپ‌های خنده‌دار و بامزه در بین کارکنان طی ساعات استراحت یا صرف ناهار. البته در این میان باید توجه داشت که طرح شدن این جوک‌ها یا کلیپ‌ها حرمت افراد و محیط کار را خدشه دار نکند.

 

7-  برای کارکنان‌تان گل بخرید

گل‌ها علاوه بر اینکه زیبا هستند و رایحه خوشی را در محل کار پراکنده می‌کنند می‌توانند احساس خوشایندی را در تمام کارکنان پدید آورند و انرژی مضاعفی را به آنها هدیه دهند.

 

8-  همیشه به کارکنان‌تان لبخند بزنید

سریع ترین و ساده ترین گزینه برای شاد کردن کارکنان در محل کار، لبخند زدن به آنهاست. همه کارکنان از اینکه رئیس‌شان به آنها لبخند می‌زند احساس شادی و رضایت خواهند کرد و به این نتیجه می‌رسند که همه چیز روبه‌راه است و می‌توان به آینده امیدوار بود.

 

9-  حتما در محیط کار موسیقی پخش کنید

تحقیقات علمی نشان داده که موسیقی اثرگذاری شگفت‌انگیزی بر روح و روان افراد دارد و چنانچه موسیقی لایت و آرامش‌بخش در محل کار برای کارکنان پخش شود تا حد بسیار زیادی بر شکل‌گیری و تقویت احساس شادی در آنها و بهبود بهره‌وری شان در محل کار موثر است.

 

 

موفقیت‌های کارکنان‌تان را جشن بگیرید

هنگامی که یکی از کارکنان‌تان به هر شکلی به موفقیتی در کارش دست یافته است یا در زندگی‌اش اتفاق خوشایندی افتاده و مثلا فرزندش به دنیا آمده، شما می‌توانید و باید این موفقیت را به باشکوه‌ترین شکل ممکن و در اولین فرصت جشن بگیرید و از این جشن گرفتن به‌عنوان ابزاری برای تزریق روحیه شادی به کلیه کارکنان استفاده کنید.

 

11- روحیه مثبت‌اندیشی و امید را به محیط کارتان تزریق کنید

از قدیم گفته‌اند: «آنکه امید به بردن ندارد، از قبل باخته است.» بنابراین لازم است که مدیران به اهمیت مثبت‌اندیشی کارکنان‌شان توجه کنند و به یاد داشته باشند که بیان جملات انگیزشی حتی در سخت‌ترین شرایط توسط مدیران، کورسوی امیدی است در دل کارکنان برای ادامه مسیر و امیدوار شدن نسبت به آینده.


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 5:33 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

«خستگی تصمیم» چیست؟ و چگونه از آن در امان باشیم؟

«خستگی تصمیم» چیست؟ و چگونه از آن در امان باشیم؟

 

 

همان‌گونه که «عضلات» ما بعد از کار کردن زیاد خسته می‌شوند، «مغز» نیز بعد از تصمیم‌گیری‌های متعدد در طول روز، چار خستگی می‌شود که به آن، خستگی_تصمیم (Decision fatigue) می‌گویند.

 

ما مدام در حال تصمیم‌گیری هستیم و با هر تصمیمی، یک‌قدم به «خستگی تصمیم» نزدیک می‌شویم. هر چند همه‌ی تصمیم‌ها بزرگ و حیاتی نیستند ولی هر کدام‌شان، به سهم خود بخشی از انرژی مغزمان را می‌گیرند: از انتخاب بین دو نوع خمیردندان برای مسواک صبحگاهی و تصمیم‌گیری درباره‌ی این‌که امروز چه بپوشم و انتخاب درجه‌ی حرارت بخاری یا کولر ماشین و انتخاب موسیقی برای شنیدن و برداشتن یک نوع پنیر از قفسه‌ی پنیرهای سوپرمارکت تا تصمیم‌گیری درباره‌ی نحوه‌ی برخورد با خطای فرزند و انتخاب بین چند گزینه برای سرمایه‌گذاری و مهاجرت و... همه و همه تصمیم‌گیری هستند.

 

نکته‌ی جالب توجه این‌که ما بعضی تصمیم‌گیری‌ها را عرفاً تصمیم‌گیری نمی‌دانیم. مثلاً برای بالا رفتن از یک برج که دارای ۳ آسانسور است، وقتی دکمه‌ی یکی از آن‌ها را می‌فشاریم، در واقع، تصمیم گرفته‌ایم، هر چند که آن را در زمره‌ی تصمیمات روزانه نیاوریم.

 

افرادی که کار و زندگی‌شان به گونه‌ای است که باید مدام تصمیم بگیرند، بیش از بقیه در معرض «خستگی تصمیم» قرار دارند. در یک تحقیق در آمریکا، تعدادی قاضی که باید درباره‌ی عفو زندانیان تصمیم‌گیری می‌کردند، مورد بررسی قرار گرفتند. مشخص شد که آن‌ها در ابتدای روز، پرونده‌ها را بهتر بررسی می‌کنند و افراد بیشتری را مشمول عفو می‌دانند، ولی هر چه به پایان روز نزدیک می‌شوند، افراد کمتری را عفو می‌کنند. پرونده‌ها کما بیش یکسان بودند و قضات نیز ثابت. آنچه در ساعات پایانی روز تغییر کرده بود، پدیدار شدن حالت «خستگی تصمیم» بود که هنگام صبح وجود نداشت.

 

رولف_دوبلی در کتاب «هنر خوب زندگی کردن» می‌گوید: وقتی مغز به‌خاطر تصمیم‌گیری‌های متعدد خسته می‌شود، معمولاً سر راست‌ترین تصمیمات را می‌گیرد که عمدتاً هم «بدترین» است.

 

چه کنیم؟

 

۱- وقتی از مارک_زاکربرگ بنیانگذار و مدیر فیس‌بوک پرسیدند چرا همیشه یک‌نوع تی‌شرت می‌پوشی پاسخ داد: نمی‌خواهم هر روز صبح درگیر تصمیم‌گیری درباره‌ی این‌که کدام لباس را بپوشم.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

او با این‌کار در واقع، یکی از تصمیمات صبحگاهی‌اش را حذف و انرژی آن را برای تصمیم‌گیری‌های مهم‌تر کاری، ذخیره می‌کند.
خانم آنگلا_مرکل صدر اعظم آلمان هم از این روش استفاده می‌کند و اکثراً یک‌نوع لباس می‌پوشد. استیو_جابز نیز همین‌گونه بود.

 

برای این‌که «خستگی تصمیم» دیرتر رخ بدهد، تا حد امکان خود را در معرض تصمیم‌گیری‌های کم‌اهمیت قرار ندهیم. راهش این است که درباره‌ی برخی چیزها، یک تصمیم ثابت بگیریم. به‌عنوان مثال، به‌جای این‌که هر روز تصمیم بگیریم امروز چه غذایی درست کنیم، یک برنامه‌ی هفتگی یا ماهانه تدوین کنیم و از قید تصمیمات روزمره خلاص شویم و انرژی مغزمان را ذخیره کنیم.

 

یا یک مدیر می‌تواند جلسات خود را فقط در روزهای چهارشنبه برگزار کند و هر که از او وقت بخواهد، به‌جای این‌که فکر کند و درباره‌ی زمان جلسه با او تصمیم بگیرد، روز چهارشنبه را با او وعده کند. یا یک پدر روز خاصی را در هفته، برای بیرون بردن بچه‌ها در نظر بگیرد و... . (هر کسی می‌تواند به فراخور زندگی‌اش، چند مورد را مشمول یک تصمیم واحد کند و از تصمیم‌گیری‌های متعدد راحت شود)

 

 

۲- تصمیمات مهم را «صبح» بگیریم. یادمان باشد که هر چه از روز می‌گذرد، به «خستگی تصمیم» بیشتر نزدیک می‌شویم.

 

۳- وقتی گزینه‌های قابل انتخاب برای تصمیم‌گیری زیادتر باشد، «خستگی تصمیم» نیز بیشتر می‌شود.
اگر برای خرید کاغذ دیواری به خیابانی که بورس کاغذ دیواری است برویم، در ده‌ها فروشگاه، صدها طرح می‌بینیم و تعدد گزینه‌ها ما را سردرگم می‌کند. در واقع ما بعد از دیدن ده‌ها طرح اولیه، دچار «خستگی تصمیم» می‌شویم و بعد از مدتی یکی از طرح‌ها را نه از سر شوق و علاقه که به خاطر «خستگی تصمیم» و گریز از ادامه‌ی این روند انتخاب می‌کنیم.

 

یکی از راه‌های مواجهه‌ی منطقی با تعدد گزینه‌ها، این است که به‌جای آن‌که مثلاً ۱۲ گزینه را یک‌جا بررسی کنیم و به یکی برسیم، آن‌ها را به چند گروه کوچک‌تر تقسیم کنیم و سه تا سه تا بررسی کنیم تا به انتخاب نهایی برسیم.

 

 

۴- وقتی دچار «خستگی تصمیم» هستیم، تصمیم نگیریم؛ فرصتی به مغز دهیم تا خود را بازسازی کند. کمی استراحت و خوردن اندکی غذا که گلوکز مغز را تأمین کند، می‌تواند «خستگی تصمیم» را کاهش دهد. نیم‌ساعت خواب در وسط روز، می‌تواند در جلوگیری از خستگی تصمیم مؤثر باشد.

 

۵- انسان‌های کمال‌گرا که می‌خواهند بهترین خروجی را داشته باشند، بیش از بقیه دچار خستگی تصمیم می‌شوند.

 

کانال دکتر حمزه پور


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 5:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چطور بعد از گذراندن تعطیلات، با شادابی و انگیزه مضاعف به محل کار برویم؟

چطور بعد از گذراندن تعطیلات، با شادابی و انگیزه مضاعف به محل کار برویم؟

 

 

تعطیلات برای اغلب افراد به معنای تفریح، کنار گذاشتن دل‌مشغولی‌ها، استراحت، پذیرایی کردن از خود و خوابیدن است؛ اما آیا برای شما هم پیش آمده وقتی بعد از تعطیلات به محل کار برمی گردید، احساس کنید شدیداً خسته هستید و به استراحت مجدد نیاز دارید؟

 

خیلی از افراد طرز فکر اشتباهی درباره‌ی تعطیلات دارند. آن‌ها فکر می کنند باید استفاده‌ی بهینه را از تعطیلات ببرند. آن‌ها در تمام تورها ثبت نام می کنند و تصمیم می گیرند به 101 مکان برای بازدید سر بزنند و به قدری درگیر بازدید از مکان‌های مختلف می شوند که تنها استرس و خستگی را برایشان به ارمغان می آورد.

 

 

تصور اشتباه از "تعطیلات" منجر به موارد زیر می شود:

 

▪️در نظر گرفتن فعالیت‌های زیاد در برنامه‌ی سفر

مثلا شما دو هفته فرصت سفر دارید و می خواهید تا جای ممکن از این سفر بهره‌مند شوید؛ پس فعالیت‌های زیادی در برنامه‌تان می گنجانید. صبح زود از رختخواب بلند می شوید و تا دیروقت بیرون هستید و تمام طول روز مشغول پیاده روی هستید. بعد از پایان روز از خود می پرسید چرا انقدر احساس خستگی و کوفتگی می کنم؟

 

▪️رزرو ساعت‌های نامناسب برای پرواز

برای اینکه بیشترین بهره را از تعطیلات خود ببرید، اولین پرواز را برای سفر به مقصد موردنظرتان رزرو کرده و با آخرین پرواز به خانه‌تان باز می گردید. فرصت کمی دارید تا برای روز کاری بعد آماده شوید. پس با خستگی و کوفتگی به محل کار می روید و هیچ کارایی از خود نشان نمی دهید.

 

▪️نگران کار بودن

در زمان تعطیلات پیگیر مسائل کاری هستید، مدام اتفاقات محل کار را کنترل می کنید، به ایمیل‌های کاری پاسخ می دهید و حتی کارهای مربوط به شغلتان را از راه دور انجام می دهید. در این صورت نمی توانید از تعطیلات لذت ببرید و استرسی که همیشه با آن دست به گریبان بوده اید را به همراه خود خواهید داشت.

 

▪️انتخاب‌های نامناسب برای گذراندن تعطیلات

اگر به دنبال فرصتی برای استراحت و تجدید قوا هستید، به سراغ فعالیت‌هایی بروید که نیاز به انرژی فیزیکی خیلی زیاد ندارند یا از نظر ذهنی به گونه‌ای است که ذهنتان را خیلی درگیر نمی کند. پس کاری را انجام دهید که از آن لذت می برید یا به مقصدی سفر کنید که آرامش را برایتان به ارمغان می آورد و ذهنتان را خیلی درگیر نمی کند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

انجام برخی کارها به شما کمک می کند از زمان تعطیلات بهره‌ی بیشتری ببرید:

 

1-  یک روز زودتر به خانه برگردید

با این کار به جسم و ذهنتان امکان می دهید با برگشت به خانه، خود را با شرایط جدید وفق دهد و برای انجام کارهای روزمره آمادگی پیدا کنید. با یک روز زودتر برگشتن در خانه مستقر می شوید، چمدان‌هایتان را باز می کنید و قبل از رفتن به سرکار، کارهایی چون خواندن ایمیل‌ها را انجام می دهید. بدین ترتیب هیچ اضطراب و نگرانی برای فشار کاری پیش رو نخواهید داشت و با آمادگی کامل به سرکار باز می گردید.

 

2-  از زمانتان بهره ببرید

وقتی می خواهید برای سفر برنامه ریزی کنید، به گونه‌ای از زمانتان استفاده کنید که بتوانید از تمام تجربیات به بهترین شکل استفاده کنید و لذت ببرید. باید قبول کنیدهمیشه چیزهایی برای دیدن و انجام دادن وجود دارد، اما وقت کافی برای آن‌ها نیست، پس اکنون از این فرصت استفاده کنید، آرام باشید و لذت ببرید.

 

3-  به اندازه‌ی کافی بخوابید

هدف از سفر و رفتن به تعطیلات تجدید قواست، پس خیلی خود را مشغول نکنید و برنامه‌های صبح زود و آخر شب را حذف کنید. باید در هنگام سفر هم به اندازه‌ی کافی استراحت کنید و بخوابید.

 

4-  تنبلی نکنید و به خود تکانی دهید

به همان اندازه که به استراحت نیاز دارید، بدنتان برای مقابله با استرس و دست یابی به احساس شادابی و نشاط به کمی فعالیت هم احتیاج دارد. پس خیلی هم نخوابید و به دنبال تنبلی و استراحت بیش از حد نباشید. سعی کنید کمی ورزش روزانه انجام دهید یا حداقل عادت مثبت جدیدی در خود ایجاد کنید.

 

5-  آرامش خود را حفظ کنید

تمام افراد برای تجدید قوا و فاصله گرفتن از فشار کار روزانه به تعطیلات نیاز دارند. لازم است اطمینان حاصل کنید تعطیلات منجر به این هدف می شود و به شما کمک می کند خوب استراحت کنید.
وقتی احساس می کنید قدرت زیادی گرفته‌اید و برای رفتن به سرکار به اندازه‌ی کافی انگیزه دارید، می توانید عملکرد بهتری از خود نشان داده و منتظر تعطیلات بعدی باشید.

 

منبع: lifehack


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 5:26 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

استراتژی صندوق صفر

استراتژی صندوق صفر!

 

 

دکتر امیر ناظمی

 

شاید شما هم از همان‌هایی باشید که پیام‌های نخوانده‌تان در تلگرام یا روی موبایلتان، یا ایمیل‌های نخوانده‌تان یا ... اصلا این عدد بالای اپ‌های روی موبایل‌تان آزارتان می‌دهد.
خبر خوب آن است که شما تنها نیستید و خبر بد بماند برای بعد.

 

سال ۲۰۰۷ کارمندان گوگل گرد آمده بودند تا سخنرانی مرلین مان را گوش دهند. این نویسنده‌ خوره (گیک) در خصوص مصیبت ایمیل صحبت کرد؛ و شاید اگر قرار بود ۱۱ سال بعدتر سخنرانی کند، شبکه‌های اجتماعی هم به این مصیبت اضافه شده بودند.
این مصیبت روزبه‌روز، ساعات بیشتری از وقت ما را تحت استعمار خود درمی‌آورد و زمان را برای کارهای مهم‌تر و زندگی شخصی محدودتر می‌کرد. مان، ستارۀ جنبش "بهره‌وری شخصی" بود، که استراتژی پیشنهادی‌اش را "اینباکس صفر" می‌نامید.

 

چالش اصلی این بود: ما هر چند دقیقه پیام‌هایمان را چک می‌کنیم، آن‌ها را می‌خوانیم و احساس اضطراب به خاطر آن‌ها به ما دست می‌دهد. اما کاری هم نمی‌کنیم. به‌همین‌خاطر، این ایمیل‌ها و پیام‌ها تلنبار شده و روزبه‌روز استرس‌زاتر می‌شود.

 

ایدۀ اصلی «مان» این بود: هر بار که اینباکس یا پیام‌رسان خود را چک می‌کنید، پیام‌ها را به تدریج به سوی صفر ببرید! یعنی واکنش لازم برای هر پیام را مشخص کنید: ۱-پاسخ دادن، ۲-قراردادن در فهرستِ کارهای مهم، یا ۳-بایگانی کردن. این کار را تکرار کنید تا ایمیل یا پیامی باقی نماند!
خودش این ایده را چیزی میان علم و ذن می‌نامید!

 

پس از سخنرانی «مان»، تعداد زیادی پست، کتاب و اپلیکیشن دربارۀ "اینباکس صفر" ایجاد شد. پیروانِ او پیروزمندانه عکس‌های اینباکس‌های صفرشده‌شان را به‌اشتراک می‌گذاشتند؛

 

در اواخر قرن ۱۹ با گسترش وسایل "صرفه‌جویی در کار" زندگی متحول شد. با جاروبرقی و لباسشویی، کار ساعت‌ها به چند دقیقه کاهش یافت؛ اما همنطور که کاون در "کار بیشتر برای مادر" می‌نویسد نتیجۀ این فناوری‌ها آزادشدن وقت نبود؛ چرا که با افزایش بهره‌وری کارهای خانگی، استانداردهای تمیزی مورد انتظار جامعه هم بالا رفت.

 

استدلال این بود: حالا که می‌شد لباس‌ها را شست، پس کثیف‌بودن لباس بیش از پیش بد بود. به عبارت امروزی: امروزه که می‌توانید پیام‌های کاری را نیمه‌شب در تختخواب پاسخ دهید؛ پس دیگر نمی‌شود تا صبح صبر کرد!

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

امروزه هزاران اپلیکیشن در دستۀ "بهره‌وری" و "مدیریت زمان" وجود دارد. اما واقعیت دردناک این است که تمامی این تکنیک‌ها نه‌تنها استرس‌ها را تسکین نمی‌دهند، بلکه آن‌ها را شدیدتر هم می‌کنند؛ یعنی: هرچه بهتر زمان را مدیریت کنید، حس می‌کنید زمان کمتری دارید.

 

اینباکس صفر، آرامش و آسودگی به همراه نیاورد. واقعیت در عمل این بود: هر ایمیل نیازمند یک پاسخ است و این مسئله آن‌ها را بیشتر به اینباکس‌هایشان گره می‌زد.


فرمول ساده است: بهره‌وری بالا در پاسخ‌دهی به پیام‌ها و ایمیل‌ها باعث می‌شود پیام‌های بیشتری به دستتان برسد!
و به صورت وارون، آن‌هایی که پاسخ نمی‌دهند یا در پاسخ بی‌دقت هستند، به مرور، این سایرین هستند که می‌پذیرند که آن‌ها این‌گونه‌اند! یا بی‌پاسخی‌شان منجر به تداوم پیام‌ها نمی‌شود!

 

بر اساس قانون پارکینسون (۱۹۵۵): هر چه در کارهایتان پربازده‌تر باشید، کارهای جدیدتر سریع‌تر به وجود می‌آید.
"مدیریت زمان" به شما توصیه می‌کند از وقت بهتر استفاده کنید؛ ولی نمی‌گوید برای چه کاری؟
در حقیقت اگر زمان کم دارید یعنی اولویت‌ها را اشتباه تشخیص داده‌اید!

 

«مان» زمانی که متوجه اشتباهش شد، نوشت این تکنیک‌ها به تو می‌گوید: بیا یاد بگیر کارتو چطور انجام بدی، نمی‌خواد سراغ خود کاره بری!

 

گاهی ما با پرداختن به موضوعات خرد، پیام‌های مداوم، نامه‌های اداری بی‌اهمیت، حواس خود را از موضوعات اصلی پرت می‌کنیم. گاه در این حواس پرتی از تکنیک‌های زیادی نیز استفاده می‌کنیم و نتیجه‌ این تکنیک‌ها چیزی نیست جز «فراموشی حرفه‌ایِ موضوعات کلیدی»!

 

گویا همه در حال عجله هستند و به قول نیچه: "عجله به این خاطر همگانی است که همه در حال گریز از خود هستند". ما در حال فرار از تصمیم‌های اصلی هستیم؛ و چاره‌مان در پناه بردن به تصمیم‌های بی‌اهمیت است.

 

نظام اداری ما در حال خفه شدن در انبوه نامه‌های اداری و جلسات است؛ برای آن‌که چه تصمیم‌هایی را نگیرد؟
ما به مرور «توجه به موضوعات کلیدی» را فراموش کرده‌ایم. تنها وقتی به موضوعات کلیدی می‌پردازیم؛ دیگر این نوتیفیکشن‌های بالای اپ‌ها اعصاب ما را به هم نمی‌ریزد؛ یا نامه‌های منتظر مانده در کارتابل

 

ما با اولویت‌دهی است که آرامش می‌یابیم.


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 5:22 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

در سال جدید، نگرش متفاوتی نسبت به شغل‌تان داشته باشید

در سال جدید، نگرش متفاوتی نسبت به شغل‌تان داشته باشید

 

 

 طبق تحقیقی که توسط نیویورک تایمز منتشر شد، یک نفر از هر ۴ نفر در هفته اول سال جدید تصمیمات خود برای تغییر را کاملا فراموش کرده‌اند. دنبال کردن برخی تصمیمات برای افراد بسیار ترسناک به نظر می‌رسد. این مورد به‌خصوص در مورد هر تصمیم «سال جدید، شغل جدید» درست است.

 

 اگر یکی از افرادی هستید که احساس خستگی می‌کنید، اما نمی‌توانید خودتان را برای شروع یک جستجوی شغلی دیگر آماده کنید، یک ایده برای شما داریم. چطور است شغل‌تان را حفظ کنید، اما آنچه در کارتان انجام می‌دهید را تغییر دهید؟
این کار به مراتب راحت‌تر از تعویض کارفرمایان است و ممکن است حتی شغل‌تان را دوباره برای شما جذاب سازد.

 

 برای شروع، سه فهرست تهیه کنید: لیست A بخش‌هایی از شغل شماست که دوست‌شان دارید.
لیست B بخش‌هایی از شغل‌تان را مشخص می‌کند که در مورد آنها خنثی هستید.
لیست C بخش‌هایی از شغل شما را ترسیم می‌کند که برایتان خسته‌کننده یا آزاردهنده است.

 

سپس یک دایره ترسیم کنید که میزان زمانی که در یک هفته در محیط کار صرف می‌کنید، را نمایش دهد. سپس میزان زمانی که در هر مورد صرف می‌کنید را سایه بزنید.

 

 هدف شما برای سال جدید، باید رشد مدت زمانی باشد که بر فعالیت‌های لیست A صرف می‌کنید و اینکه تا جای ممکن فعالیت‌های لیست C را کوچک کنید.


برای انجام این کار، با افزودن فعالیت‌های فهرست A به برنامه زمانی‌تان شروع کنید. اگر در تلاش هستید تا با کوچک‌ کردن فهرست B یا C شروع کنید، موثر واقع نخواهد شد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

 به عنوان مثال، اگر یاد گرفتن چیزهای جدید در فهرست A شما قرار دارد، یک همکار بیابید که بتواند در این زمینه- مثلا تحلیل داده‌ها- به شما کمک کند. یا اگر از مشاوره دادن لذت می‌برید، به افراد مسوول استخدام در شرکت‌تان بگویید که می‌توانید در هدایت استخدام‌های جدید کمک‌رسان خوبی باشید. کلید این نکته که فعالیت‌های لیست A را زیاد کنید، این است که داوطلب شوید.

 

 پس از اینکه یک یا دو آیتم دیگر را به لیست اول اضافه کردید، شروع به حمله به لیست C یعنی فعالیت‌هایی که واقعا دوستشان ندارید، کنید. بسیاری از اوقات، اینها چیزهایی هستند که شما بارها و بارها انجام داده‌اید. ممکن است برای شما خسته‌کننده یا زمانبر باشند؛ اما می‌توانند کاری جدید یا جذاب برای یک همکار یا زیردست شما به حساب آیند.
حالا به فهرست B نگاه کنید. اکثر آنها احتمالا می‌توانند خودکارسازی شده، به فرد دیگری محول شده یا اینکه نادیده گرفته شوند. تا جایی که می‌توانید از شر لیست B خلاص شوید.

 

 وقتی شروع به اجرایی کردن این برنامه می‌کنید، آیتم‌های لیست A بیشتری را می‌خواهید اضافه کنید و روش‌های بیشتری برای کاهش یا خلاص شدن از فعالیت‌های B و C خواهید یافت. اگر شما یک مدیر اجرایی هستید، این نگرش «سال جدید، شغل جدید» برای شما مناسب است. مدیران اجرایی به درک اهداف استراتژیک سازمان‌شان به مراتب نزدیک‌تر شده‌اند بنابراین می‌دانند برای چه فعالیت‌هایی از لیست A داوطلب شوند.

 

 اما حتی اگر قدرت یا استقلال داخلی زیادی روی شغل‌تان نداشته باشید، اما ممکن است متعجب شوید که روی شغلی که انجام می‌دهید، می‌توانید چه مقدار کنترل داشته باشید. و این زیبایی نگرش «تغییر محتوای شغل شما» است: اینکه هر گونه تغییرات را با چه سرعتی انجام دهید، در کنترل شماست. می‌توانید توقف کنید و دوباره شروع کنید. اگر دوست داشته باشید می‌توانید بی سر و صدا کار کنید یا به افراد اجازه دهید تا بدانند که شما در حال انجام چه کاری هستید. شما می‌توانید این را به رزومه و شبکه خود بیفزایید.

 

 به این ترتیب، اگر ظرف چند ماه گذشته تصمیم گرفته‌اید که برای قرار دادن خودتان در بازار شغل جدید بار دیگر خود را امتحان کنید، به احتمال بیشتری می‌توانید با تغییر محتوای شغلتان از آن لذت ببرید. پس امتحانش کنید.

 

منبع: HBR


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 5:19 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

تکنیک هایی برای انگیزه دادن به کارمندان

تکنیک هایی برای انگیزه دادن به کارمندان

 

 

برای این که به عنوان رهبری فوق العاده معرفی شوید، باید توانایی بالایی در انگیزه بخشی داشته باشید. همیشه بیان نقل قول رهبران بزرگ موثر نیست. برای اینکه بتوانید به دیگران انگیزه دهید، ابتدا باید خودتان سرشار از انگیزه و امید باشید. پس به کارمندان نشان دهید بسیار پرانگیزه و باانرژی هستید و تنها به گفتن آن اکتفا نکنید.

 

در ادامه به شما می گوییم از چه روش هایی به کارمندان خود انگیزه دهید:

 

زبان بدن مثبتی داشته باشید

اگر روز بدی داشته اید، این حالت را به کارمندان و محیط کاری انتقال ندهید. نیاز نیست خود را مجبور کنید حالت مثبتی در رفتارتان نشان دهید، اما حداقل نسبت به برقراری ارتباط و افکار انتقادی، روی خوش نشان دهید:

 

▪️قفل دستان تان را باز کنید و در کنار خود قرار دهید.
▪️صورت خود را به سمت فردی بچرخانید که در حال صحبت با شماست.
▪️از واژه های "هممم" یا "آهان" استفاده کنید و واکنش خود را نشان دهید.
▪️زبان بدن طرف مقابل را تکرار کنید. با این کار به مخاطب نشان می دهید توجهتان به سمت اوست.

 

با استفاده از این نکات ساده، به کارمندان می فهمانید آنها را درک می کنید.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

با اعضای تیم ناهار بخورید

نیاز نیست به عنوان مدیرعامل همیشه این کار را انجام دهید اما وقتی همراه با اعضای تیم خارج از محل کار هستید، آنها شما را یک شخص همانند خود و نه مدیر می بینند.
وقتی امکان برقراری ارتباط این چنینی به وجود می آید، کارمندان ارزش بیشتری نسبت به درخواست های بعدی شما قائل می شوند. صرف ناهار به همراه تیم نشان می دهد شما هم عضوی از آنها هستید.

 

با آنها گشاده رو باشید

گشاده رو بودن با اعضای تیم بدین معناست با آنها روی باز و ذهن باز داشته باشید. بدون شک، یک مدیرعامل و رهبر خوب کارهای زیادی برای انجام دادن دارد اما همیشه باید در دسترس باشد. کارمندان همیشه باید به مدیر خود دسترسی داشته باشند و نگران نادیده گرفته شدن و طرد شدن نباشند.
وقتی اعضای تیم بتوانند با مدیر خود به راحتی حرف بزنند، انگیزه ی بیشتری برای عملکرد بهتر خواهند داشت، زیرا می دانند مدیر از آنها پشتیبانی می کند.

 

اعتماد بوجود آورید

اعتمادسازی نیاز به صرف زمان دارد. اگر بتوانید اعتماد بالایی ایجاد کنید، کارمندان از این موقعیت سوء استفاده نخواهند کرد. بلکه برای حفظ این شرایط، سخت تر کار خواهند کرد.
به عنوان یک مدیر موفق، از کنترل محسوس کارمندان دست بکشید و به قول های خود پایبند باشید. اگر بتوانید اعتماد کارمندان را به دست آورید و نتیجه ی مثبت کار کردن را تجربه کنید، انگیزه ی اعضای تیم برای حرکت در مسیر پیشرفت بیشتر می شود.

منبع: inc


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 5:16 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

فرا تعهد

فرا تعهد

 

 

سال نو، ماه نو، هفته نو، ترم جدید، محل زندگی جدید و... از قدیم‌الایام بهانه‌ای برای تغییر و بهبود بوده‌اند. اما گاهی این نقاط خاص زمانی و مکانی فقط بهانه‌ای برای تعلل و پشت گوش انداختن کارها می‌شوند. عبارت «از شنبه شروع خواهم کرد» برای همه ما واژه‌ای آشناست! شروع کارها به تعویق می‌افتند و برنامه‌ها نیمه‌کاره رها می‌شوند چون «تعهد» ایجاد نشده است!

 

▫️در ادبیات اقتصاد رفتاری به تکنیک‌ها و استراتژی‌هایی که برای تغییر رفتار به کار گرفته می‌شوند و باعث می‌شوند پایبندی فرد به یک برنامه از قبل طراحی شده بیشتر شود تعهد یا گاهی پیش-تعهد(Pre-Commitment) گفته می‌شود. مثلا تعیینِ اهداف بصورت دقیق و شامل زمان تحقق، یک نوع از تعهد به حساب می‌آید. اکثر تکنیک‌های رفتاری که در کتاب‌هایی مثل آن قورباغه را قورت بده، یا کار عمیق و بسیاری از کتاب‌های مدیریت زمان و... بیان می‌شوند از این جنس هستند و می‌توان با مطالعه آن‌ها مجهز به تکنیک‌های تعهد شد.

 

▫️مثلا در مورد یادگیری زبان‌های خارجی به دوستان توصیه می‌کنم که حتما در کلاس ثبت‌نام کنند، نه به این خاطر که خودشان نمی‌توانند با استفاده از منابع در دسترس(از جمله کتاب‌های خودخوان) یادگیری داشته باشند، بلکه به این خاطر که کلاس و مطالبه‌ی استاد و رقابت و همکاری با همکلاسی‌ها و... نوعی پایبندی به برنامه و نظم ایجاد می‌کند. ثبتِ نام در کلاس یک تکنیک رفتاری از جنس تعهد است.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

▫️حتی زمانی که می‌خواهیم شناخت‌های خودمان را اصلاح کنیم هم مجبوریم از تکنیک‌های رفتاری استفاده کنیم. مثلا کتاب خواندن یا مراجعه به یک مشاور می‌تواند به بهبود شناخت‌های ما کمک کند، اما چطور خودمان را به خواندن کتاب وادار کنیم؟ پاسخ تعهد است!

 

▫️می‌خواهم واژه جدیدی را در ادبیات اقتصاد رفتاری ابداع (یا به قول فرنگی‌ها coin) کنم: «فراتعهد»(Meta-Commitment).
پیش از آنکه تعهد اتفاق بیفتد، لازم است یک فراتعهد اتفاق افتاده باشد. فراتعهد را اینگونه تعریف می‌کنم: «تعهد به تعهدها: تکنیک‌هایی که فرد را پایبند به «طراحی» درست تعهد می‌کنند». اولین گام برای فراتعهد این است که بپذیریم ما انسان‌ها برای بهبود و تغییرِ رفتار نیازمند تعهد هستیم! باید بپذیریم که برای تغییرِ رفتار لازم است «محیط تصمیم‌گیری» متفاوت بشود.

 

 

▫️تکنیک‌های فراتعهد می‌توانند از این جنس باشند:
- تعیین زمانی در هفته برای برنامه‌ریزی.
-تشکیل گروهی از دوستان برای بحث و همفکری در مورد اهداف سال جدید.
-تعریف جریمه برای خودمان(یا دیگران) در صورت عدم تعیین اهداف و استراتژی‌ها.
-طراحی سقلمه‌هایی با هدف ترغیب به ایجاد تعهد.
-و... .

 

▫️برای شروع می‌توانید زمانی را در لابلای تعطیلات نوروزی به خلوت کردن با خود و تفکر در مورد اهداف سال جدید تخصیص بدهید.

 

مصطفی نصراصفهانی


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1398 ساعت: 5:8 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

موبینگ (Mobbing)چیست؟

موبینگ (Mobbing)چیست؟

 

 

موبینگ یعنی کارمند، دانش آموز یا فردی در جامعه چنان تحت فشار تبعیض، تحقیر توهین و آزار و اذیت قرار می گیرد که دیگر شرایط برایش قابل تحمل نیست.


کارمندی که بسیار وظیفه شناس و دقیق و صادق است از طرف مدیر و اطرافیانش مورد تمسخر قرار می گیرد چون درست کاری او منافع آنها را به خطر می اندازد. یا استاد دانشگاهی که علاوه بر کار و تدریس و تحقیق و مقاله نویسی و امور مرتبط به وظایف دانشگاهی در امور اجتماعی مشکلات و چالش های جامعه وارد می شود از طریق مخالفین و منافع داران، حسودان و مدیران دانشگاه و موسسه مورد تبعیض فشار و تهدید قرار می گیرد که فقط به نوشتن مقاله و تحقیق بپردازد و کاری با چالش های اجتماعی و کشور و مردمش نداشته باشد و آنقدر فشار و تبعیض و تحقیر و توهین را بر او می افزایند تا یا اخراج شود تا خود استعفا دهد یا کلا آن محل را ترک کند.

 

 موبینگ در محل کار، خانه، مدرسه و جامعه عامل بسیاری از معضلات اجتماعی فرار از خانه، بیکاری، طلاق؛ اعتیاد، خود کشی، انتقام گیری، اوباش گری، بد اخلاقی، عصبانیت، قتل و جرایم دیگر می شود.

از بسیاری از موارد موبینگ می توان نتیجه گرفت که آغاز موبینگ معمولاً در اثر جابجایی مقامی کارمندان می باشد مثلاً کارمند جدیدی که تازه وارد یک قسمت می شود بیشتر مورد آزار روانی قرار می گیرد، یا وقتی که رئیس قسمت عوض می شود احتمال اینکه او کارمندی را آزار بدهد زیاد است و حتی ممکن است خودش مورد آزار روانی کارمندان قرار گیرند.

 

کانل تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

تاثیرات موبینگ:


مخدوش نمودن یا از بین بردن اعتماد بنفس قربانی . دچار شدن به بیماری پارانویا و اغتشاش ذهنی . دوری گزیدن از اجتماع . احساس ترس ، خجالت ، عصبانیت ، حسرت.همچنین موبینگ باعث اختلالات جسمی و روانی همچون گریه ، خوابهای آشفته ، بالا رفتن فشار خون ، حتی بیماریهای قلبی و عروقی میگردد.
راههای مبارزه با موبینگ
انضباط در کار جهت جلو گیری از هر گونه اخطار.
 انجام کارهایی که دستور کتبی ابلاغ شده باشند نه شفاهی.
دوری جستن از موب کنندگان
شناخت موبینگ و حفظ اعتماد به نفس خود.

 

البته در کنار این موارد گفته شده در بسیاری از سازمان های اروپایی جزء دروس آموزشی حین کار، دروسی هم در زمینه موبینگ یا آزار روانی در محیط کار برای کارمندان پیش بینی شده است، زیرا اکثر سازمان ها ضرر اقتصادی ناشی از موبینگ را محاسبه کرده اند. در حقیقت تنها کارمند آزار دیده ضرر نمی کند بلکه بعلت غیبت مکرر کارمند و عدم انجام صحیح کار بعلت ناراحتی روحی که کارمند دچار آن است باعث کاهش تولید سازمانی می شود و ضرر سنگینی به سازمان مربوطه می زند.


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 1:9 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه در شغل جدیدمان با همکاران و اعضای تیم خود رابطه‌ی خوبی برقرار کنیم؟

چگونه در شغل جدیدمان با همکاران و اعضای تیم خود رابطه‌ی خوبی برقرار کنیم؟

 

 

مطمئنا در بیشتر مصاحبه‌ها شنیده‌اید که می گویند بهترین بخش در مورد یک شغل افرادی هستند که با آنها کار می کنید. همکاران شما کسانی هستند که بیشتر وقت خود را با آن‌ها سپری می کنید. به همین ترتیب، همراه شدن با آنها بسیار مهم است و تاثیر مستقیمی بر تجربه شما در کار دارد، بنابراین داشتن رابطه‌ی خوب با آن‌ها بسیار اهمیت دارد.

 

 

متاسفانه، مصاحبه ها شاخص های خوبی برای اینکه آیا در طولانی مدت با همکارانتان رابطه‌ی خوبی خواهید داشت نیستند. درست است که شخصیت تیم خود را درک خواهید کرد، اما تا زمانی که هر روز با آنها ارتباط برقرار نکنید، نمی‌توانید بفهمید که کار کردن با آن‌ها چگونه است.
با این وجود، چیزهایی هست که می توانید با انجام آن‌ها اطمینان حاصل کنید که همه چیز مثبت پیش برود:

 

▪️فعال باشید و مالکیت را در دست بگیرید

به افراد نشان دهید که می توانند در ابتکار عمل به شما تکیه کنند و برای انجام کارها سعی کنید اولین نفری باشید که داوطلب می‌شود؛ چه آن کار ایجاد یک استراتژی برای مشتری باشد چه برنامه‌ریزی برای یک روز کار. مسئولیت اجرای پروژه از ابتدا تا انتها را بر عهده بگیرید. از یک تقویم مشترک یا ابزار مدیریت تیم استفاده کنید تا اطمینان حاصل شود که همه نقششان را می‌دانند و پیشرفت را چک کنید.
با در دست گرفتن مالکیت کارها و فعال بودن، همکارانتان در آینده به شما بیشتر اعتماد خواهند کرد چون می دانند شما کار را به پایان می‌رسانید.

 

▪️با تیم خود ارتباط برقرار کنید

چگونگی ارتباط برقرار کردن با تیمی که کار می‌کنید را دریابید. آیا آنها به طور مداوم پیام می‌دهند، ایمیل ارسال می‌کنند یا بیشتر دوست دارند مکالمات رو در رو داشته باشند؟ با اتخاذ شیوه ترجیحی ارتباطات آن‌ها ارتباطات موثرتر و بهتری می‌توانید با آنها برقرار کنید.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

▪️مثبت و انعطاف پذیر باشید

گاهی ممکن است بعد از استخدام از بعضی چیزها شگفت‌زده شوید. مثلا تصور کنید کارهای جدیدتان را شروع کرده‌اید، رئیس‌تان به زودی به دلیل مرخصی زایمان برای مدتی کار را ترک خوهد کرد یا انتظار کار روی پروژه‌ای را داشتید اما از شما می‌خواهند روی پروژه دیگری کار کنید. در چنین مواقعی باید انعطاف‌پذیر باشید و منعطفانه برخورد کنید و به هر آنچه برایتان پیش می‌آید به چشم یک فرصت جدید برای رشد یا کسب مهارتی تازه نگاه کنید.
چشم‌انداز مثبت به شما کمک می‌کند بتوانید به درک بهتر و واضح‌تری از موقعیت برسید و همکاران‌تان هم اشتیاق بیشتری برای کار کردن با شما خواهند داشت.

 

▪️بر اهداف تیمی، به جای اهداف فردی تمرکز کنید

زمانی که کار جدیدی را شروع می‌کنید ممکن است از اینکه باید لیاقت، ارزش‌ها و شایستگی‌هایتان را نشان دهید احساس فشار کنید؛ با این حال تمام سعی‌تان را بکنید که بتوانید تصویری از خود نشان دهید که هم‌تیمی‌هایتان به این نتیجه برسند که برای رسیدن به اهداف تیم می‌توانند روی کمک شما حساب کنند.
زمانی که یک پروژه تکمیل می‌شود کار همه اعضای تیم را به رسمیت بشناسید. تیم‌هایی که اعضای آن کار یکدیگر را ستایش می‌کنند و به خوبی با یکدیگر کار می‌کنند بسیار کارآمدتر هستند. با این کار به سایر اعضا نشان می‌دهید که اهداف تیم و عملکرد آنها برایتان اهمیت ویژه‌ای دارند.

 

▪️به موقع سر کار حاضر شوید

با سر وقت بودن، وجهه خوب و مناسبی از خود نشان می‌دهید. اگر بتوانید زمانی سر کار حاضر شوید که اولین نفر باشید بسیار خوب است. زمانی که به موقع سر کارتان حاضر می‌شوید خلق‌و خویتان بهتر است، از این رو بهتر می‌توانید دل همکاران‌تان را به دست بیاورید و ارتباط موثر و مثبتی با آنها برقرار کنید.


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:54 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

علائمی که نشان می دهند شغل‌تان سلامت روان شما را تهدید می کند

علائمی که نشان می دهند شغل‌تان سلامت روان شما را تهدید می کند

 

 

اگر شما یک کارمند هستید، باید به سلامت روانی خود اهمیت دهید و در صورتی که احساس کردید در خطر آسیب هستید، باید در پی اصلاح شرایط کاری خود برآیید. همچنین اگر رئیس یک کسب و کار هستید نیز باید همواره سلامت روانی کارمندان را زیر نظر داشته باشید و در صورتی که احساس کردید آنها از این حیث در خطر هستند، در پی اصلاح شرایط محیط کار باشید.

 

 

در ادامه قصد داریم شش نشانه ای را بررسی کنیم که نمایانگر اثر مخرب شغل بر سلامت روان تان هستند.

 

1-  صبح ها به سختی بیدار می شوید: اگر این احساس بیشتر روزها به سراغتان می آید نشان از استرس بیش از حدی است که در اثر کار به شما وارد می شود.

 

2-  فکر می کنید باید 7 روز هفته و 24 ساعت شبانه روز برای کارتان در دسترس باشید: این کار به مرور به سلامت کارمندان آسیب می زند و تعادل بین کار و زندگی را بر هم می زند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

3-  در حین کار استراحت نمی کنید: استراحت نکردن حین کار می تواند به سلامت روان افراد آسیب بزند. از سوی دیگر تفریح و استراحت های کوتاه، می تواند شادابی و نیز رضایت شغلی افراد را در حین کار افزایش دهد.

 

4-  ارتباط اجتماعی با سایر کارمندان ندارید: اگر یک شغل برای کارمندان طاقت فرساست، ارتباط اجتماعی بین آنها می تواند از میزان اضطراب بکاهد.

 

5- تصور می کنید هر لحظه ممکن است اخراج شوید: عدم امنیت شغلی یکی از اصلی ترین دلایل ایجاد اضطراب و نیز افسردگی کارمندان است.

 

6- هنگام انجام کارهای خود احساس گناه می کنید: محیط برخی از شرکت ها پر خطر هستند. این مسئله می تواند به علت مشکلات ناشی از شرایط کاری پر مخاطره، تولید محصولات خطرناک یا سایر موارد ایجاد شود.


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:50 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

ایده های خوب حاصل تلاش های جمعی هستند.

ایده های خوب حاصل تلاش های جمعی هستند.

 

 

اگر از مردم سوال کنید که چه کسی تئوری فرگشت(تکامل) را ارائه کرده است، تعداد زیادی از آن ها خواهند گفت چارلز داروین. اما تحقیقات تازه ای را دانشکده ی اقتصاد لندن و دانشگاه هاروارد انجام داده اند که این جواب را زیر سؤال می برد، یا دست کم پیچیدگی های خاصی به آن اضافه می کند. موضوع این تحقیق این است که داروین فقط بنیان گذار نظریه ی فرگشت نبوده است، بلکه فرگشت در واقع حاصل تفکران چندین آدم مختلف بوده است.

 

دانشکده ی اقتصاد لندن، الگوی جدید خود را ارائه کرده است که در آن از چگونگی کارکرد نوآوری می گوید: «ایده ها و فناوری های امروزه، حاصل ذهن تعداد کمی نابغه ی آینده نگر نیست، بلکه حاصل تفکرات جوامع و شبکه های اجتماعی ای است که حکم یک مغز همگانی را دارند.»

 

مایکل موتوکریشنا که مدیریت این پروژه را در دانشکده ی اقتصاد لندن بر عهده داشت، توضیح می دهد: «ما در زمان کار و زمانی که دو نفر به صورت همزمان به ایده ای جدید دست پیدا می کنند، می توانیم ناظر این فرایند باشیم. درست مانند اتفاقی که در مورد چارلز داروین و الفرد والاس راجع به تئوری انتخاب طبیعی افتاد. داروین و والاس به جای آن که به صورت جداگانه کار کنند تا خود را قهرمان نشان دهند، هر دو در یک محیط فرهنگی بودند، هر دو کتاب هایی مشابه مطالعه کردند و هر دو به جزیره ها و مناطق جغرافیایی مشترک از نظر تنوع زیستی مسافرت کردند.»

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

موتوکریشنا می گوید: «برای نوآور بودن، به جای آن که هوش بیشتری داشته باشید، بهتر است بیشتر اجتماعی باشید. تردیدی در این قضیه وجود ندارد که تخصص های خام افراد با همدیگر تفاوت دارد. اما چیزی که باعث تفاوت بین استیو جابز و یک فرد عادی می شود، در حقیقت قرار گرفتن شخص در معرض ایده های نو، فوق العاده و متفاوت است.»

 

او در ادامه این طور بیان می کند که :«اگر دوست دارید فرد خلاقی باشید، بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که با کسانی که با شما هم نظر نیستند و نظر متفاوتی دارند، هم کلام شوید.»

 

 

این تحقیق همچنین به ۳ عامل اشاره می کند که باعث تقویت قدرت خلاقیت در گروه های انسانی می شود:

 

▪️اولین عامل اجتماعی بودن این است که شما با افراد زیادی آشنا شوید و با آن ها در ارتباط باشید.
▪️دومین عامل، وفاداری در منتقل کردن ایده ها یا توانایی به یاد آوردن آن ها به صورت دقیق است.
▪️در نهایت هم، باید از تجربه گرایی حمایت شود چون افکار گروهی انسانی باعث می شود تا سریع تر به ایده های نوآورانه و جدید دست پیدا کرد.

 

درست است که موتوکریشنا و همکارش از تاثیر این عوامل در سطح یک جامعه حرف می زنند، اما شما می توانید از این ایده حتی در سطح یک گروه کوچک هم استفاده کنید. اگر گروه های خلاق تری دوست دارید، باید تلاش کنید تا تنوع در گروهتان ایجاد شود، باید فرآیند های لازم و کافی در گروهتان وجود داشته باشد تا از ایده ها به نحو احسن استفاده نمایید، و همین طور از تجربه گرایی استفاده کنید و از شکست های مختلف که ممکن است همراه آن پیش بیایند، نترسید.


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:35 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

مهارتی که افراد حرفه‌ای را متمایز می‌کند!

مهارتی که افراد حرفه‌ای را متمایز می‌کند!

 

 

انگیزه‌بخشی به خود کار سختی است. تلاش برای مقاومت کردن در ادامه یک کار، پروژه یا حتی ماندن در یک شغل، مثل این است که بخواهید با گرفتن موهایتان، خودتان را از یک باتلاق بیرون بکشید. همه ما به‌طور طبیعی تمایل داریم از یک تلاش مستمر فرار کنیم و هیچ میزانی از کافئین یا پوسترهای انگیزشی هم در این میان کمکی نمی‌کنند.

 

اما خود‌انگیزه‌بخشی اثربخش یکی از اصلی‌ترین کارهایی است که افراد حرفه‌ای با دستاورد بالا را از هر کس دیگری مجزا می‌کند. بنابراین، چگونه می‌توانید به خودتان جرات به جلو پیش رفتن را بدهید، حتی اگر این حس را نداشته باشید؟

 

انگیزه داشتن کاملا یک امر شخصی است. چیزی که به شما قدرت و اراده حرکت کردن را می‌دهد، ممکن است برای من کاربردی نداشته باشد و برخی افراد نسبت به دیگران، پشتکار و اصرار بیشتری برای پیش بردن کارها دارند.

 

اگر تا به حال به خاطر بهانه آوردن، طفره رفتن از انجام کار یا نداشتن تعهد لازم، نتوانسته‌اید به یک هدف دسترس‌پذیر برسید – و این برای همه ما اتفاق افتاده – چهار مجموعه تاکتیک زیر به شما کمک می‌کنند به جلو حرکت کنید.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

1-  هدف تعیین کنید، نه برنامه‌های عادی و روزمره

مشخص کردن آرزوهای کلی و انتزاعی – مثل «نهایت تلاش خود را کردن» - در مقایسه با یک هدف دقیق و ملموس – مثل قرارداد بستن با ۱۰ مشتری جدید در ماه یا ۱۰ هزار قدم پیاده‌روی کردن در یک روز – معمولا اثربخشی کمتری دارند. به‌عنوان اولین قانون کلی، هر هدفی که برای خودتان تعیین می‌کنید یا با آن موافقید، باید خاص و جزئی باشد.

 

2-  پاداش‌های اثربخش را پیدا کنید

برخی وظایف یا جنبه‌های یک شغل بسیار سخت و طاقت‌فرسا هستند که در این صورت، ایجاد انگیزه‌های بیرونی برای خودتان در کوتاه مدت یا میان‌‌مدت می‌تواند مفید باشد؛ به‌خصوص اگر خود سازمان‌ شما این مشوق‌ها و انگیزه‌ها را در نظر می‌گیرد. مثلا می‌توانید به خودتان وعده بدهید که با تمام کردن یک پروژه، چند روز به تعطیلات بروید یا اگر مقدار مشخصی وزن کم کردید، برای خودتان یک هدیه بخرید. اما مراقب باشید از انگیزه‌های بد و گمراه‌کننده دوری کنید.

 

3-  پیشرفت را تقویت کنید

وقتی افراد به سمت یک هدف حرکت می‌کنند، اوایل اشتیاق فراوانی دارند که آنها را به هیجان می‌آورد و بعد در اواسط مسیر کمی کند می‌شوند و اگر انرژی خود را بازیابی نکنند، به احتمال زیاد از حرکت می‌ایستند. به‌عنوان مثال، برنامه‌های ۳۰ روزه‌ رژیم غذایی که به افراد داده می‌شود، معمولا در روزهای اول تمام و کمال رعایت می‌شود، اما به اواسط برنامه که می‌رسد، افراد به تشخیص خودشان برخی موارد را حذف یا اضافه می‌کنند.

برای مقابله با چنین الگویی، روشهای مختلفی وجود دارد.مثلا اگر شما هدف کلی خود را به اهداف خرد و کوچک‌تر بشکنید – مثلا به جای اینکه اهداف فروش ما فصلی باشد، آنها را هفتگی کنید – زمان کمتری برای رسیدن به آن هدف خرد شده لازم است و دیگر دچار رکود نمی‌شوید.

 

4-  نفوذ دیگران را مهار کنید

وقتی همکاری را می‌بینیم که کاری را به سرعت انجام می‌دهد، احساس ناامیدی می‌کنیم و به این شرایط به دو شکل واکنش نشان می‌دهیم: یا او را سرلوحه قرار می‌دهیم و سعی می‌کنیم آن رفتار را کپی کنیم یا انگیزه‌مان را از دست می‌دهیم و فکر می‌کنیم بهتر است این کار را شخص دیگری انجام دهد.
یک قانون این است که هیچ‌گاه به‌صورت منفعل نظاره‌گر همکاران جاه‌طلب، بهره‌ور و موفق خودمان نباشیم. این کار حتما انگیزه ما را از بین می‌برد. در عوض، با این افراد در مورد اینکه با سخت‌کوشی خود به چه چیزی می‌خواهند برسند و چرا انجام کاری را توصیه می‌کنند، گفت‌وگو کنیم. گوش دادن به آنچه افراد الگو در مورد هدف‌هایشان می‌گویند، به شما کمک می‌کند ایده بیشتری بگیرید و به دیدگاه‌های خودتان برسید.

 


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:27 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

نگرش شما، همه چیز است

نگرش شما، همه چیز است

 

 

اگر در زندگی نگرش مثبت داشته باشید اتفاقات مثبتی برایتان رخ خواهد داد و اگر نگرشتان منفی باشد هیچ‌گاه به موفقیت نمی‌رسید.
یکی از مهم‌ترین اقداماتی که می‌توانید در جهت دستیابی به بهترین پتانسیل زندگی خود بکار برید، یادگیری نظارت بر نگرش و تأثیر آن بر عملکرد کار، روابط و افراد اطراف شماست.

 

ذهن شما یک کامپیوتر است که می‌تواند برنامه‌ریزی شود. شما می‌توانید انتخاب کنید که آیا نرم افزار نصب شده کارآمد باشد یا غیر کارآمد. گفتگوی درونی شما، نرم افزاری است که نگرش شما را تنظیم می‌کند و تعیین می‌کند که چگونه خود را به جهان اطراف ارائه دهید. شما بر برنامه نویسی کنترل دارید. آنچه که در آن قرار می‌دهید، در دنیای بیرون، منعکس می‌شود.

 

بلندترین و با نفوذترین صدایی که می‌شنوید صدای درونی خود شماست. پیام‌هایی که شما اجازه‌ی وجودشان را می‌دهید، می‌تواند برای شما یا بر علیه شما کار کنند. می‌توانند خوش بین یا بدبین باشند. می‌توانند شما را پایین بیاورند یا تشویق کنند. شما فرستنده و گیرنده را کنترل می‌کنید، اما فقط اگر به طور آگاهانه مسئولیت و کنترل مکالمه داخلی خود را بر عهده داشته باشید.

 

 

در اینجا 10 استراتژی از جعبه ابزار نگرش برای بهبود نگرش شما معرفی می‌شود:

 

 

1-  مربیگری خود از طریق تائید

تائید روزانه و چندین بار در روز منجر به خلق آثار مثبت در ناخودآگاه شما می‌شود. در تائید از کلمات قدرتی، اعتقادی و ایمانی استفاده می‌شود. شما پاسخ مثبت به ناخودآگاه خود ارسال می‌کنید، که هر آنچه را به آن میگویید، قبول می‌کند.



2-  انگیزش خود از طریق کشف انگیزه‌هایتان

کشف کنید چه چیزی به شما انگیزه می‌دهد - چه چیزی شما را به اقدام برای تغییر زندگی هدایت می‌کند. انگیزه‌های اصلی شامل عشق، حفاظت از خود، خشم، منافع مالی و ترس هستند. انگیزشِ خود، نیاز به شور و شوق، چشم انداز مثبت، فیزیولوژی مثبت (راه رفتن سریع‌تر، لبخند، نشستن) و اعتقاد به خود و پتانسیل خدادادی‌تان دارد.

 

3-  قدرت تجسم

نلسون ماندلا به طور گسترده‌ای در مورد اینکه چگونه تجسم سازی به او کمک کرد تا در 27 سال زندانی، نگرش مثبت خود را حفظ کند نوشته است. او در زندگینامه خود نوشت: "من به طور مداوم روزی که آزادانه راه خواهم رفت را تصور می‌کردم. آنچه که می‌خواستم انجام دهم را مجسم می‌کردم. " تجسم برای بهبود نگرش به خوبی جواب می‌دهد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

4-  گفت‌وگوی نگرش برای گفتگوی مثبت داخلی

مکالمه داخلی شما - صدایی که تمام روز به آن گوش می‌دهید، مانند دانه‌ای عمل می‌کند که مغز شما را برنامه‌ریزی می‌کند و بر رفتار شما تأثیر می‌گذارد. به آنچه که به خودتان می‌گویید نگاهی دقیق‌تر بیندازید.

 

5-  قدرت کلمات

پس از رها شدن کلمات در جهان، دیگر نمی‌توان آن‌ها را پس گرفت. آنچه ما می‌گوییم، نشان دهنده چیزی است که در حال حاضر در قلب خود داریم بر اساس همه چیزهایی که ما در مورد خودمان به آن معتقد هستیم. شما می‌توانید با آنچه که می‌گویید، مسیر مستقیم موفقیت را ایجاد کنید.

 

6-  قدرت در احوال پرسی مثبت

وقتی مردم از من می‌پرسند حالم چطور است، من می گویم "فوق العاده". اکثر مردم از کار و زندگی با کسانی که سعی می‌کنند با زندگی مانند یک هدیه زیبا برخورد کنند لذت می‌برند.

 

7-  شور و شوق، ابزار حیاتی برای با انگیزه ماندن

شور و شوق به نگرش مانند تنفس به زندگی است. شور و شوق به معنی قرار دادن خود در حرکت است. یک روحیه داخلی است که از طریق اقدامات شما به تعهدتان و اعتقاد به آنچه که انجام می‌دهید صحبت می‌کند.

 

8-  پیوستن به توانمندسازی روحانی خود

درست همان‌طور که بدن خود را در پاسخ به نیازهای اصلی‌مان برای زنده ماندن از لحاظ جسمی تغذیه می‌کنیم، باید روحیه خود را نیز تغذیه کنیم، زیرا ما موجوداتی معنوی هستیم. بسیاری از مردم انگیزه قوی و مثبت خود را در ایمانشان پیدا می‌کنند.

 

9-  زندگی خود را با طنز شادتر کنید

طنز یک انگیزه دهنده‌ی قوی است. هر چه شوخ طبعی و خنده در زندگی شما بیشتر باشد، استرستان کمتر خواهد بود، که به معنی انرژی مثبت بیشتری برای قرار دادن نگرش به عمل است.



 10- ورزش به شما کمک خواهد کرد که انگیزه داشته باشید

یکی از بهترین راه‌ها برای حرکت به چارچوب ذهنی مثبت و با انگیزه، ورزش است. یک تمرین منظم ورزشی می‌تواند بازخورد مثبت نسبتاً سریع در قالب کاهش وزن، رشد عضلانی و حس انجام کاری مثبت برای خود را فراهم کند

 


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:21 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

جملاتی فوق العاده برای تقدیر از همکاران و کارکنان در سازمان که جاری کننده انرژی مثبت در سازمان است

جملاتی فوق العاده برای تقدیر از همکاران و کارکنان در سازمان که جاری کننده انرژی مثبت در سازمان است:

 

 

شما باید همیشه کارهای عالی را قدر بدانید و از دیگر کارها متمایز کنید. افرادی که چنین کارهایی را انجام می‌دهند، انگیزه زیادی برای ارائه کارهای استثنایی دارند و می‌خواهند چیزی تولید کنند که دیگران را تحت تأثیر بگذارند. اگر به آنها نشان ندهید که تحت تأثیر کار خوبشان قرار گرفته‌اید، در طول زمان آنها تلاش بی‌وقفه‌شان را بی‌فایده دانسته و تمرکزشان را بر روی کار دیگری قرار خواهند داد. بنابراین از کلمات و جملات خاص و کمتر استفاده شده مانند جملات زیر استفاده کنید تا قدردانی ویژه‌ای از آنها ترتیب داده باشید.

 

 

۱. کارتان خارق‌العاده است!

 

۲. کار درخشانی بود! آفرین!

 

۳. واقعاً فراتر از حدانتظار بود.

 

۴. از این که شما در تیم ما هستید، هیجان‌زده شدیم. ما دقیقاً به چنین کاری احتیاج داشتیم.

 

کانل تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

۵. فوق‌العاده است! اصلاً فکرشو نمی‌کردم که بشه انقدر خوب کاری رو انجام داد.

 

۶. اگر راستش رو بخواهید، من اول کار فکرش را نمی‌کردم که بتونیم از پس کار بربیایم اما الان می‌بینم که شما به خوبی تونستید این کار رو انجام بدید.

 

۷. ما خیلی خوش شانسیم که چنین فرد خلاقی رو در تیم داریم.

 

۸. این کار واقعاً عالیه. فکر می‌کنم که دیگران هم باید این کار رو یاد بگیرند. اجازه دارم که کارتون رو در جلسه گروهی/با همکاران و با رییسم در میون بگذارم؟

 

۹. رکورد جدیدی با این کار زدید!

 

۱۰. این کار نشون میده که شما یک الگوی واقعی و یک رهبر در سازمان ما هستید.

 

منبع: مجله بازده


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:18 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,
می پسندم نمی پسندم

پنج گام برای مدیریت یک کارمند ناراضی

پنج گام برای مدیریت یک کارمند ناراضی

 

 

کارمندان ناراضی همان کسانی هستند که کارآفرین‌ها ناگزیرند با آنها سر و کار داشته باشند. مشکل اصلی این کارآفرینان در ارتباط با کارمندان ناراضی این است که آنها می‌توانند یک خطرپذیری یا ریسک بزرگ را به شرکت شما وارد کنند. پس:

 

1- حرفه‌ای عمل کنید؛ صرفنظر از اینکه کارمندان ناراضی چطور رفتار می‌‌کنند.

 

2- اجازه ندهید که مسأله ای جدی شود. وقتی برای اولین بار متوجه می‌شوید که چنین مشکلی وجود دارد؛ یعنی وقت آن رسیده است که به آن بپردازید.

 

3- این مسأله‌ را خصوصی نگه دارید؛ بجای مواجهه با یک کارمند ناخرسند در مقابل دیدگان همه‌ کارمندان، ترتیبی بدهید که این رویارویی بسیار خصوصی‌تر اتفاق بیفتد مثلا در یک اتاق کنفرانس یا در یک دفتر خصوصی.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

4- همه چیز را مستند کنید؛ امروزه، گاهی دادخواهی برای کم‌مایه‌ترین دلایل و پیش پا افتاده‌ترین مسائل اتفاق می‌افتد.

 

5- وقتی کارمندان ناراضی شما از انجام امور بنحوی شایسته و معمول قصور ورزند یا کاری کنند که شرکت دچار کاهش سرعت شود، به آنها قدرت و اختیار عمل ندهید.

 

 

اگر احساس می‌کنید که شاید کارمندی وجود داشته باشد که بتواند معضل جاری را تا حد یک مشکل خطرناک و حل‌نشدنی بالا ببرد، در انتخاب یک دستیار یا مشاور تردید نکنید.

 

در هر حال ممکن است این اتفاق برای شما هم بیفتد و مدیریت صحیح شما می‌تواند کمک کند تا از موقعیت‌هایی که بالقوه خطرناک و فراگیر هستند، اجتناب کنید. بنابراین، هیچ کسی نمی‌خواهد سر و کارش با کارمندان ناراضی باشد، اما دیر یا زود با این بخش از کار نیز مواجه خواهید شد. پس، بهتر است همواره آماده یک رویارویی مناسب و درخور باشید.

 


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:9 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

بهبود اعتماد به نفس با ایجاد 14 عادت ساده روزانه!

بهبود اعتماد به نفس با ایجاد 14 عادت ساده روزانه!

 

 

برای رسیدن به موفقیت، علاوه بر برنامه ریزی و پشتکار، به اعتماد به نفس کافی نیاز داریم. داشتن اعتماد به نفس بالا، مسیر رسیدن به اهداف را برایتان هموارتر می کند.

 

اگر برای تقویت اعتماد به نفس انگیزه کافی ندارید، باید بدانید داشتن اعتماد به نفس کافی یکی از وظایف مهم انسانی است. دالایی لاما (رهبر دینی بوداییان تبت) می گوید: "هر کسی با اعتماد داشتن به توانایی های خود می تواند دنیای بهتری بسازد." این جهان به اعتماد به نفس ما نیاز دارد، پس از اینکه به خودتان ببالید و بگویید چقدر عالی و فوق العاده هستید، ابایی نداشته باشید.

 

 

در اینجا برای تقویت اعتماد به نفس، ایجاد 14 عادت ساده روزانه را پیشنهاد می کنیم:

 

▪️ با اطرافیان تان مهربان باشید

با مهربان بودن و کمک کردن به دیگران این احساس در شما ایجاد می شود که خیلی هم انسان بی فایده ای نیستید.

 

▪️لباس های زرد بپوشید

رنگ زرد سبب ایجاد آرامش و حالت شادی و سرزندگی می شود. شاید فکر کنید این ادعا چندان قابل اطمینان نیست؛ اما اگر توجه کنید همیشه نور آفتاب سبب می شود احساس آرامش پیدا کنید. گل های زرد رنگ بهار نیز احساس شادی و آرامش به‌وجود می آورند.

 

▪️صاف بایستید

وقتی خمیده راه می روید، احساس بدی نسبت به خودتان دارید. بهبود طرز ایستادن به طور شگفت انگیزی روحیه و حال فرد را بهتر می کند.

 

▪️به دنبال یادگیری بیشتر بروید

شاید خواندن اطلاعات ناچیز روزانه وقت زیادی از شما نگیرد اما همین وارد کردن اندک اطلاعات جدید در مغز، زندگی تان را متحول می کند. با یادگیری چیزهای جدید به احساس رضایت می رسید که سبب افزایش اعتماد شما به خودتان می شود.

 

▪️اتاق تان را تمیز کنید

این بهترین توصیه در فنگشویی است: «اگر به دنبال ذهنی پاک و قدرتمند هستید، اتاق خواب تان را تمیز کنید.» اصطلاح ژاپنی "esho funi" به معنای یکپارچگی زندگی و محیط است و وقتی به آن دست یابید، بهتر می توانید افکار شاد و سرزنده را وارد زندگی تان کنید.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

▪️عکس سلفی بگیرید

وقتی خود را شاد می بینید، ضمیر ناخودآگاه تان این شادی را دریافت می کند و احساس می کنید واقعا شاد و خوشحال هستید. پس در هر جایی سلفی بگیرید، البته خیلی هم در سلفی گرفتن افراط نکنید!

 

▪️هدف مشخصی را در نظر بگیرید و به آن برسید

البته نیاز نیست هدف سختی برای خود تعیین کنیم، اگر کار ساده ای مانند احوال پرسی با خانواده را در لیست کارهای روزانه مان قرار دهیم، تیک زدن کنار آن بعد از تماس با خانواده، سبب ایجاد احساس شادی و اعتماد به نفس در ما می شود.

 

▪️به موسیقی شاد گوش کنید

گوش دادن به آهنگ های موردعلاقه از نظر روانی حالت ذهنی شما را بهبود می دهد. اگر این آهنگ پیامی شادی بخش داشته باشد، سبب ایجاد احساس قدرت و اعتماد به نفس در شما می شود.

 

▪️چیزهای جدیدی را امتحان کنید

سعی کنید هر روز کار جدیدی انجام دهید، حتی اگر خیلی کوچک باشد. برای مثال از مسیر جدیدی به سرکارتان بروید. این حس ماجراجویی و تغییر سبب می شود اعتماد به نفس تان بالا رود.

 

▪️از دیگران کمک بگیرید

هیچ وقت فکر نکنید کمک خواستن از دیگران نشانه ی ضعف و ناتوانی است. اینکه از همکارتان بخواهید در انجام پروژه ی بزرگی که مدت ها روی آن کار کرده اید به شما کمک کند، باری از روی دوش تان برداشته و انجام کارها را برایتان آسان تر می کند و به خاطر داشتنِ شجاعتِ درخواست کمک از دیگران، احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.

 

▪️لیستی از تمام چیزهای خوب در زندگی‌تان بنویسید

یک دفترچه یادداشت بخرید و تمام چیزهای خوبی که در زندگی دارید را روی کاغذ بیاورید. وقتی حال و هوای خوبی ندارید، به سراغ این دفترچه بروید و داشته هایتان را ببینید. یادآوری چیزهای خوبی که در زندگی دارید باعث می شود حال بهتری پیدا کنید.

 

▪️عطر موردعلاقه تان را بزنید

حس بویایی قوی ترین حس انسان است؛ خصوصا در رابطه با حافظه و احساسات. تحقیقات نشان می دهد 90 درصد زنانی که به خود عطر می زنند، نسبت به زنانی که اصلا به سراغ عطر نمی روند، اعتماد به نفس بیشتری دارند.

 

▪️هنگام حرف زدن از دست هایتان استفاده کنید

بخشی از مغز که حرکات را کنترل می کند و منطقه ای که مسئول صحبت کردن است با یکدیگر همپوشانی دارند. پس حرکات دست سبب می‌شود جملاتی را که به زبان می آورید، بیشتر باور کنید.

 

▪️به تصاویر نگاه کنید

وقتی در تصاویر شاد و خاطره انگیز غرق شوید ناخودآگاه لبخند روی چهره تان می آید و احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهید کرد. پیشنهاد می کنیم چند عکس زیبا و خندان از اعضای خانواده‌تان را روی میز کار خود قرار دهید.

 

منبع: bustle


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 12:4 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه با همکارانمان رابطه‌ای محکم بسازیم؟

چگونه با همکارانمان رابطه‌ای محکم بسازیم؟

 

 

در حقیقت، بسیاری از ما از همکارانمان بسیار دور هستیم. ما بیشتر از هر زمان دیگری متحمل استرس و فشار‌های عصبی هستیم و ۵۰ درصد انسان‌ها در شغل خود احساس بی‌ثباتی می‌کنند.
چگونه می‌توانیم در فضاهای پر از استرس و فشار، ارتباط دوستانه ایجاد کنیم؟

 

ما معتقدیم که می‌توان این کار را با همدلی بیشتر انجام داد‌. همدلی را می‌توان با انجام ۴ کار نشان داد: متوجه‌ شدن درد و استرس دیگران، آن را مهم و حائز اهمیت شمردن، نگران شدن برای آن شخص و کاری برای کم کردن این استرس انجام دادن.

 

همدلی چه یک عمل گروهی چه فردی باشد ارزش‌ها در محل کار را افزایش می‌دهد. همدل بودن روش دیدن همکاران و دید به خودمان را تغییر می‌دهد و به دیدن سازمان خود به عنوان سازمانی انسانی کمک می‌کند.
در ادامه به چهار روش همدل کردن افراد در محل کار می‌پردازیم:

 

1-  مهارت متوجه شدن رنج دیگران را افزایش دهید

نشانه‌های رنج در محل کار معمولاً ثابت هستند. قاعده‌ی معمول حرفه‌ای بیان ‌می‌کنند که نشان دادن احساسات زیادی در محل کاری امری صحیح نیست که این هنجار، دیدن رنج دیگران را برای ما سخت‌تر می‌کند. توجه کردن بیشتر همکاران و در دسترس قرار دادن خود هم به صورت فیزیکی و هم به صورت روحی به متوجه شدن احساسات همکاران کمک خواهد کرد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

2-  ظرفیت پرس و جوی خود را افزایش دهید

هنجارِ معمول در مورد جدا نگه داشتن زندگی کاری و شخصی می‌تواند مانعی برای پرسیدن سؤالات شخصی از همکارانمان باشد.
سازمان‌هایی از قبیل Accenture و EY اکنون در حال ارائه دادن برنامه‌های آموزشی چگونگی پرس و جو از همکاران به منظور ایجاد همدلی در محل کار هستند. پرسیدن "چطور هستید؟" یکی از این روش‌هاست. استفاده از این گونه سؤالات با صداقت در زمان و فضای مناسب ممکن است احساس امنیت را افزایش دهد و راه را برای همدلی باز کند.
اگر پرسیدن مستقیم برای شما دشوار است، با به اشتراک ‌گذاری مشکلات خود با آن شخص رابطه‌ی‌ نزدیک‌تری بسازید.

 

3-  احساس نگرانی خود را افزایش دهید

احساس کردن مشکل شخص دیگری معمولاً با احساسی که محققان نگرانی همدردی می‌نامند همراه است. این احساس یک تمایل گرم برای خوب بودن احوالات طرف مقابل است. این حس زمانی که نقطه‌ی مشترکی بین افراد وجود داشته باشند به راحتی به وجود می آید.

 

4-  با انجام اعمالی برای همدلی با دیگران خلاقیت خود را افزایش دهید

زمانی که با شخصی با مشکلات رو به رو می‌شویم هنجارهای اجتماعی معمولاً به ما دستوراتی برای انجام می‌دهند. این هنجارها شامل تسلیت گفتن، پیشنهاد کمک دادن‌ و فرستادن گل و یا کارت می‌شوند. این دستورات می‌تواند کمک کننده باشند اما در چشم شخص دریافت کننده معمولا کلیشه‌ای جلوه می‌کنند.
در سازمانی برادر زاده‌ی یکی از مدیران قبل از یک جلسه‌ی مهم کاری در تصادفی کشته شده بود. کارمندان این سازمان به جای پیروی از قاعده‌های کلیشه‌ای، به چندین روش برای کمک به او فکر کردند. این روش‌ها شامل خارج ‌کردن او از جلسه‌ی کاری، انجام‌ کارهای مهم او، دادن مرخصی‌های خود به او، فرستادن شعرهایی برای خانواده‌‌اش و سازمان‌دهی مراسم‌ ختم می‌شدند.

 

منبع: Hbr


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 11:58 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

12 قانونی که شما را در زندگی شخصی و حرفه‌ای به موفقیت می رساند

12 قانونی که شما را در زندگی شخصی و حرفه‌ای به موفقیت می رساند

 

 

اغلب افراد به دنبال دست یابی به موفقیت در زندگی شخصی و کسب و کار خود هستند؛ اما راه مشخصی برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد. همان طور که مسیرهای زیادی برای رسیدن به قله وجود دارد، موفقیت واقعی نیز با روش‌های مختلفی حاصل می شود. در اینجا 12 قانون برای رسیدن به موفقیت معرفی می شود.

 

 

◀️ قانون عمل و عکس‌العمل

هر نوع انرژی ای که در زندگی و کسب و کار جذب کنید، دنیای پیرامون همان را به سمت شما برمی گرداند. دنیا به شما پاداش می دهد یا مجازاتتان خواهد کرد. شما خود نقطه‌ی شروع موفقیت یا شکست هستید، پس باید دقت بیشتری به کار ببندید.

 

◀️ قانون حرکت

موفقیت خود به خود اتفاق نمی افتد. باید ایده‌های خود را برای رسیدن به موفقیت اجرا کنید. برای دست یابی به موفقیت در کسب و کارتان، به خود اعتماد کنید و تمام کارهایی که برای تکامل، پیشرفت و بهبود نیاز است را انجام دهید.

 

◀️ قانون پذیرش

برای تغییر شرایط زندگی‌تان، باید بتوانید شرایط موجود را بپذیرید. اگر از شرایط موجود رضایت ندارید، اما قدرت این را دارید تغییرات لازم را به وجود آورید.
باید بدانید چه چیزی را بپذیرید و همه چیز را رها کنید. مسیر جدیدی برگزینید و روی چیزهایی که قدرت تغییرش را دارید متمرکز شوید.

 

◀️ قانون تکامل

برای رسیدن به موفقیت بیشتر، باید بخواهید رشد کنید. اولین گام در مسیر رشد و تکامل خود شما هستید. همین طور که خودتان رشد می کنید می توانید کسب و کارتان را هم توسعه دهید. وقتی خودتان کوچک بمانید، کسب و کار شما هم کوچک خواهد ماند.

 

◀️ قانون مسئولیت پذیری

باید در قبال اعمال خود و افرادی که در زندگی‌تان حضور دارند، مسئولیت پذیر باشید. وقتی شکست‌ها و اشتباهات خود را به گردن دیگران بیندازید و فکر کنید بدشانسی آورید یا هیچ چیز تحت کنترل شما نبود، خود را در مسیر شکست قرار داده‌اید. مسیر موفقیت با توانایی و مسئولیت پذیری شما پیموده می شود.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

◀️ قانون پیوستگی

این قانون می گوید گذشته، حال و آینده‌تان با هم ارتباط دارند. باید بتوانید از گذشته درس بگیرید و به دنبال ایجاد تغییرات اساسی در زمان حال باشید تا آینده‌ای مطمئن و موفق در انتظارتان باشد.

 

◀️ قانون تمرکز

قانون تمرکز به ما می گوید نمی توانیم هم‌زمان به دو چیز مختلف فکر کنیم. وقتی تمام توجه و تمرکز خود را روی یک موضوع بگذارید، قطعاً به پیشرفت بیشتری هم خواهید رسید؛ اما اگر هم‌زمان روی دو موضوع تمرکز کنید، نتایج متوسطی در انتظارتان خواهد بود.

 

◀️ قانون اصالت

باید کلام و رفتارتان یکی باشد و اصالت خود را حفظ کنید. اگر اعمال شما با گفتارتان تفاوت دارد، هیچ موفقیتی در انتظارتان نخواهد بود. سعی کنید همواره واقعی باشید. اگر صادق باشید دیگران با اشتیاق بیشتری به سمت شما جذب می‌شوند.

 

◀️ قانون اینجا و همین حالا

مایکل جردن، بسکتبالیست مشهور، می گوید: شما هرگز نمی توانید بازی امروز را با امتیازات بازی دیروز ببرید. هر روز یک روز نو است. پس روی زمان حال خود تمرکز کنید. همین جا باشید و هر لحظه شانس موفقیت خود را بیشتر کنید.

 

◀️ قانون تغییر

این قانون می گوید تاریخ خود را تکرار می کند، مگر این که از آن عبرت بگیرید. اولین جایی که باید شروع به تغییر کنید رو به روی آینه است. باید در گذشته غرق شوید و ببینید کجا اشتباه کرده‌اید و کجا قدم درستی برداشته‌اید.
با داشتن این طرز تفکر، می توانید عاداتی که سبب دور شدن شما از موفقیت می شود را تغییر دهید یا رفتارهایی را تکرار کنید و بهبود دهید تا در مسیر موفقیت قرار بگیرید.

 

◀️ قانون استقامت

این قانون می گوید موفقیت‌های بزرگ در زندگی و کسب و کار با صبر و استقامت به دست می آید. هیچ چیزی در زندگی و کار به سادگی حاصل نمی شود.

 

◀️ قانون الهام بخشی

این قانون می گوید موفقیت شما نتیجه‌ی انرژی و تلاشی است که صرف کرده‌اید. وقتی به موفقیت می رسید که احساس کنید الهام بخش هستید. حس کم ارزشی را از خود دور کنید. باید روح و روان شما هدفی داشته باشد که برایتان الهام بخش است.



منبع: Entrepreneur


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 11:50 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

پیامدهای تعدیل نیرو در پایان سال

پیامدهای تعدیل نیرو در پایان سال

 

 

 

معمولا پایان سال، متداول‌ترین زمان برای اخراج کارمندان است. ولی اخراج افراد در شگفت‌انگیزترین زمان سال، تقریبا همیشه امری تاسف برانگیز است.

 

 

◀️ چرا این اتفاق رخ می‌دهد؟

اگر شما انسانی هستید که توان نابودی بشریت را دارد، پس ممکن است استدلال کنید که اخراج کارمندان در تعطیلات امری کاملا منطقی است. در سال‌های بحرانی برای کسب و کارها کاهش هزینه‌ها یک راه آسان برای ایجاد یک حد پایین برای هزینه‌ها است. همچنین یک نکته روان‌شناختی درباره آخر سال وجود دارد که می‌گوید لازم نیست بار اضافی را با خود به سال بعد ببریم.

یکی از مدیرانی که با او درباره این موضوع حرف می‌زدم، گفت: «آسان نیست که هر کسی را بدون برنامه مشخص و با توجه به زمان اخراج کنیم. اما این اتفاق باید بیفتد و تصمیمات باید بر عوامل زیادی استوار باشد. با وجود این، زمان‌بندی مشخص برای این کار نمی‌تواند یکی از این عوامل باشد.» آن مدیر اشتباه می‌کرد چرا که نیروی کار از انسان‌ها تشکیل شده است، نه روبات‌ها.

 

◀️ چرا باید از آن پرهیز کنید؟

دلایلی برای نادرست بودن این تصمیم وجود دارد. پرهیز از اخراج کارمندان در پایان سال و تمرکز بیشتر بر ارائه خدمات با توان بیشتر باعث می‌شود که از شرکت شما تقاضای کالا و خدمات بیشتری شود. در این صورت ممکن است در صورت اخراج کارمندان، نتوانید به مشتریان بیشتری فکر کنید. همچنین زمانی که شما در ماه پایانی سال تعدادی از کارکنان را تعدیل می‌کنید، مسوولیت‌های اضطرا‌ب‌آور آنها به کارمندان باقی‌مانده شرکت منتقل می‌شود. و اگر اثرات این تصمیم شما زیاد باشد، ممکن است که اضطراب زیاد، افزایش ساعت کاری و دوری از اهداف و برنامه‌های آینده را برای آنان به همراه داشته باشد. به گونه‌ای که حتی یک جشن تعطیلات خوب و پاداش آخر سال هم ممکن است نتواند از باری که بر دوش آنها گذاشته‌اید، بکاهد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

جنیفر اسمایسر، مشاور منابع انسانی، می‌گوید «حتی زمانی که دلیل تعدیل قابل درک باشد، مدیری که کارمندان را در آخر سال اخراج می‌کند مانند یک شیطان به نظر می‌رسد. این اقدام تاثیرات بلندمدتی روی نظر کارمندان نسبت به مدیر و حس امنیت شغلی در آنها می‌گذارد.» شما می‌توانید منطقی‌ترین توضیحات را به کارمندان خود بدهید اما در آخر، آنها در حالی به شما می‌نگرند که انگار به فردی که بدترین تصمیات و رفتاری غیر انسانی را دارد، نگاه می‌کنند.

 

◀️ آیا تعدیل نیرو در پایان سال، می‌تواند قابل قبول باشد؟

با همه آنچه گفته شد، در بعضی مواقع اخراج کارمندان در پایان سال گریزناپذیر است. برای نمونه: رفتار نادرست یک کارمند که کارمندان دیگر را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد (که متاسفانه به‌طور اتفاقی مصادف با تعطیلات شده باشد). شرکت با وجود کاهش حقوق و دستمزدها، با خطر سقوط مواجه باشد: در این شرایط انتخابی بین بد و بدتر صورت می‌گیرد ولی همچنان پیامدهای بد اخراج کارمندان به قوت خود باقی است.
در این مورد با چشمان کاملا باز پیش بروید و خود را برای گفت‌وگویی واقعی و روشن در مورد اتفاقی که رخ داده و همچنین امنیت شغلی، با کارمندانتان آماده کنید.

 

◀️ اگر چنین چیزی اجتناب‌ناپذیر است، از آن مراقبت کنید

تعطیلات پایان سال مصادف با زمان محبت و عشق ورزیدن به هم‌نوع است. در صورتی که اخراج کارکنانی که به جرم سنگینی مرتکب شده‌اند، گریزناپذیر باشد، کمترین کاری که می‌توانید در مورد آنها انجام دهید، این است که با آنها رفتاری داشته باشید که انتظار دارید دیگران در چنین موقعیتی با شما داشته باشند چرا که ماه پایان سال یکی از بدترین ماه‌ها برای پیدا کردن شغل است.
یک بسته‌ پیشنهادی حمایتی و همچنین مساعدت‌های دوره بیکاری، می‌تواند از سختی این دوره بکاهد.

رفتار شما هنگام اخراج کارمندان، درست به اندازه رفتار شما هنگام مدیریت اهمیت دارد. مهم نیست چه توافقی بین شما و کارمند اخراج شده صورت گرفته باشد، مهم این است که پس از تعدیل شما باید توضیحاتی را برای کارمندان باقی‌مانده آماده کنید که نشان می‌دهد قرار است چه رفتاری با آنها داشته باشید. این انتخاب شماست که نیازمند اراده‌ای برای انجام کار درست است.

 

منبع: Forbes


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 11:36 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چند عادت رایج و مخرب که شادی را از ما می گیرد

چند عادت رایج و مخرب که شادی را از ما می گیرد

 

 

هر فردی در زندگی به دنبال شادی و خوشبختی است. هر روز تصمیمات زیادی می گیریم که روی تفکر و احساس ما در مورد خودمان اثر می گذارد. می خواهیم از ترس و نگرانی‌ها فرار کنیم و یک زندگی آرام و بی‌دغدغه برای خود فراهم کنیم؛ اما گاهی برخلاف انتظارمان، با اندوه و اضطراب مواجه می شویم.

 

در واقع عادت‌های بدی وجود دارد که به ما آسیب می رساند و رضایت و شادی را از زندگی‌مان سلب می کند. در ادامه 10 عادت مخرب معرفی می شود که با اجتناب از آن‌ها، شادی و خوشبختی دائمی نصیبتان می شود.

 

 

▪️مقایسه دائمی خود با اطرافیان

شاید به ظاهر زندگی اطرافیانتان نگاه کنید و به این نتیجه برسید بهترین و پردرآمدترین شغل را دارند، ظاهر جذاب‌تری دارند و در زندگی شادتر هستند؛ اما گاهی این مقایسه‌ها درست نیست، زیرا هر فردی زندگی منحصر به فردی دارد و استعدادها، اهداف و تمایلاتی را در وجود خود نهادینه کرده است.

 

▪️قدردان نبودن

قدردانی، ذهن شما را به داشته‌هایتان متمرکز کرده و زندگی‌تان را متحول می کند. اگر ندانید در زندگی از چه نعمت‌هایی برخوردار هستید و قدردان آن‌ها نباشید، هیچ وقت به احساس رضایت نخواهید رسید. قدردان بودن از استرستان کم می کند، به ذهنتان آرامش می دهد و از شما شخصیتی مهربان و انعطاف پذیر می سازد.

 

▪️غرق ترس یا نفرت شدن

مغز انسان تمام تهدیدات و خطرات واقعی را شناسایی کرده و با هشدار دادن، سبب امنیت فرد می شود؛ اما اضطراب و ترس بی مورد زندگی ما را تلخ می کند.
نفرت به اندازه‌ی ترس مخرب است. نفرت سبب می شود تا شادی‌های زندگی‌مان از دست برود.

 

▪️تمرکز کامل روی گذشته و آینده

اگر تنها توجهتان روی گذشته یا آینده باشد، تجربیات و فرصت‌های پیش رویتان را از دست خواهید داد. شما باید در لحظه زندگی کنید و توجهتان معطوف به زمان حال و اطرافیانتان باشد. در غیر این صورت، روزها را پشت سر می گذارید، در حالی که زندگی کردن در لحظه را تجربه نکرده اید. مطالعات نشان می‌دهد افرادی که در لحظه زندگی می کنند و به زمان حال می اندیشند، شادتر هستند و تمایل بیشتری به ارتباط با دیگران دارند.

 

▪️تمرکز روی مسائل غیرقابل کنترل

در بیشتر مواقع ما با تلاش زیاد برای کنترل تمام مسائل، شادی و آرامش را از خود سلب می کنیم. پس به جای تلاش برای کنترل تمام جزئیات، اجازه دهید زندگی روال عادی خود را طی کند. خیلی روی مسائل غیرقابل کنترل زندگی تمرکز نکنید و از نگرش جدید خود بهترین استفاده را ببرید.

 

▪️گرفتار سرزنش کردن

سرزنش دائمی دیگران به خاطر مشکلات موجود، عادت بسیار مخربی است که هم به فرد و هم به اطرافیان آسیب می‌رساند.
بیشتر افراد تصور می کنند با مقصر دانستن دیگران، پشیمانی و ناامیدی را از خود دور می کنند. حقیقت این است، هر کس مسئول اعمال و رفتارش خودش هست. هیچ کس نمی تواند ما را مجبور به کاری کند یا مسئولیت اعمال ما را به عهده بگیرد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

▪️مال اندوز بودن

مطمئن باشید ماشین و خانه گران قیمت، مبلمان شیک، ساعت طلا و تمام چیزهایی که آرزوی آن را دارید، به شما احساس رضایت نخواهد داد. اگر بخواهید برای داشتن آن‌ها خود را در فشار مالی قرار دهید، تنها به استرس و نگرانی‌تان می افزایید.

 

▪️ارتباط با افراد سمی

باید مراقب انسان‌های سمی باشید زیرا مدام نظرات شما را انکار می کنند، وقتی به چیزی نیاز دارند به سراغتان می‌آیند و به آرزوها و باورهای شما احترام نمی‌گذارند. سمی‌ها نمی دانند چطور باید با دیگران ارتباط سالمی برقرار کنند.
نباید اجازه دهید معاشرت با افراد سمی به زندگی شما آسیب برساند و کیفیت زندگی‌تان را پایین بیاورد.

 

▪️نادیده گرفتن رؤیاها به خاطر تنبلی

به تعویق انداختن همیشگی کارها سبب از بین رفتن شادی طولانی مدت ما می شود. خیلی از افراد به خاطر تنبلی، زمان و انرژی خود را هدر می دهند، در حالی که می توانیم از این دو منبع ارزشمند برای دنبال کردن اهداف و آرزوهای خود استفاده کنیم.

 

▪️انتقاد کردن از خود

انتقاد از خود برای شناسایی عیب‌ها و بهبود مهارت‌ها لازم است. خیلی خوب است که نقاط ضعف خود را بشناسید. از طرفی منفی بافی و خودگویی های منتقدانه، شما را به جایی نمی رساند و باعث می شود از شادی‌های واقعی زندگی جا بمانیم.

 

منبع: Entrepreneur


تاریخ ارسال پست: 4 / 1 / 1398 ساعت: 11:20 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مهارتی که افراد حرفه‌ای را متمایز می‌کند!

مهارتی که افراد حرفه‌ای را متمایز می‌کند!

 

 

انگیزه‌بخشی به خود کار سختی است. تلاش برای مقاومت کردن در ادامه یک کار، پروژه یا حتی ماندن در یک شغل، مثل این است که بخواهید با گرفتن موهایتان، خودتان را از یک باتلاق بیرون بکشید. همه ما به‌طور طبیعی تمایل داریم از یک تلاش مستمر فرار کنیم و هیچ میزانی از کافئین یا پوسترهای انگیزشی هم در این میان کمکی نمی‌کنند.

 

اما خود‌انگیزه‌بخشی اثربخش یکی از اصلی‌ترین کارهایی است که افراد حرفه‌ای با دستاورد بالا را از هر کس دیگری مجزا می‌کند. بنابراین، چگونه می‌توانید به خودتان جرات به جلو پیش رفتن را بدهید، حتی اگر این حس را نداشته باشید؟

 

انگیزه داشتن کاملا یک امر شخصی است. چیزی که به شما قدرت و اراده حرکت کردن را می‌دهد، ممکن است برای من کاربردی نداشته باشد و برخی افراد نسبت به دیگران، پشتکار و اصرار بیشتری برای پیش بردن کارها دارند.

 

اگر تا به حال به خاطر بهانه آوردن، طفره رفتن از انجام کار یا نداشتن تعهد لازم، نتوانسته‌اید به یک هدف دسترس‌پذیر برسید – و این برای همه ما اتفاق افتاده – چهار مجموعه تاکتیک زیر به شما کمک می‌کنند به جلو حرکت کنید.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

1️-  هدف تعیین کنید، نه برنامه‌های عادی و روزمره

مشخص کردن آرزوهای کلی و انتزاعی – مثل «نهایت تلاش خود را کردن» - در مقایسه با یک هدف دقیق و ملموس – مثل قرارداد بستن با ۱۰ مشتری جدید در ماه یا ۱۰ هزار قدم پیاده‌روی کردن در یک روز – معمولا اثربخشی کمتری دارند. به‌عنوان اولین قانون کلی، هر هدفی که برای خودتان تعیین می‌کنید یا با آن موافقید، باید خاص و جزئی باشد.

 

2️-  پاداش‌های اثربخش را پیدا کنید

برخی وظایف یا جنبه‌های یک شغل بسیار سخت و طاقت‌فرسا هستند که در این صورت، ایجاد انگیزه‌های بیرونی برای خودتان در کوتاه مدت یا میان‌‌مدت می‌تواند مفید باشد؛ به‌خصوص اگر خود سازمان‌ شما این مشوق‌ها و انگیزه‌ها را در نظر می‌گیرد. مثلا می‌توانید به خودتان وعده بدهید که با تمام کردن یک پروژه، چند روز به تعطیلات بروید یا اگر مقدار مشخصی وزن کم کردید، برای خودتان یک هدیه بخرید. اما مراقب باشید از انگیزه‌های بد و گمراه‌کننده دوری کنید.

 

3️-  پیشرفت را تقویت کنید

وقتی افراد به سمت یک هدف حرکت می‌کنند، اوایل اشتیاق فراوانی دارند که آنها را به هیجان می‌آورد و بعد در اواسط مسیر کمی کند می‌شوند و اگر انرژی خود را بازیابی نکنند، به احتمال زیاد از حرکت می‌ایستند. به‌عنوان مثال، برنامه‌های ۳۰ روزه‌ رژیم غذایی که به افراد داده می‌شود، معمولا در روزهای اول تمام و کمال رعایت می‌شود، اما به اواسط برنامه که می‌رسد، افراد به تشخیص خودشان برخی موارد را حذف یا اضافه می‌کنند.
برای مقابله با چنین الگویی، روشهای مختلفی وجود دارد.مثلا اگر شما هدف کلی خود را به اهداف خرد و کوچک‌تر بشکنید – مثلا به جای اینکه اهداف فروش ما فصلی باشد، آنها را هفتگی کنید – زمان کمتری برای رسیدن به آن هدف خرد شده لازم است و دیگر دچار رکود نمی‌شوید.

 

4️-  نفوذ دیگران را مهار کنید

وقتی همکاری را می‌بینیم که کاری را به سرعت انجام می‌دهد، احساس ناامیدی می‌کنیم و به این شرایط به دو شکل واکنش نشان می‌دهیم: یا او را سرلوحه قرار می‌دهیم و سعی می‌کنیم آن رفتار را کپی کنیم یا انگیزه‌مان را از دست می‌دهیم و فکر می‌کنیم بهتر است این کار را شخص دیگری انجام دهد.
یک قانون این است که هیچ‌گاه به‌صورت منفعل نظاره‌گر همکاران جاه‌طلب، بهره‌ور و موفق خودمان نباشیم. این کار حتما انگیزه ما را از بین می‌برد. در عوض، با این افراد در مورد اینکه با سخت‌کوشی خود به چه چیزی می‌خواهند برسند و چرا انجام کاری را توصیه می‌کنند، گفت‌وگو کنیم. گوش دادن به آنچه افراد الگو در مورد هدف‌هایشان می‌گویند، به شما کمک می‌کند ایده بیشتری بگیرید و به دیدگاه‌های خودتان برسید.


تاریخ ارسال پست: 10 / 12 / 1397 ساعت: 7:44 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه در سازمان خود اعتماد را بازآفرینی کنید؟

چگونه در سازمان خود اعتماد را بازآفرینی کنید؟

 

 

دالایی‌لاما می‌گوید: «برای جلب اعتماد، داشتن پول و قدرت کافی نیست؛ باید نشان دهید به دیگران اهمیت می‌دهید. نمی‌توانید اعتماد را از سوپرمارکت بخرید.»

 

نیروهای اساسی که دنیای ما را منسجم نگه می‌دارند، زیاد نیستند. یکی از این عوامل که مثل چسب در جامعه عمل می‌کند، اعتماد است. اعتماد روابط افراد را مستحکم می‌کند و به آنها امکان می‌دهد با هم کار و زندگی کنند، احساس امنیت داشته باشند و خود را متعلق به یک گروه بدانند.

 

تعریف کردن اعتماد، کار سختی است. اما وقتی اعتماد وجود نداشته باشد، عدم حضور آن را به‌خوبی درک می‌کنیم. با نبود اعتماد انرژی و سطح تعهد ما کم می‌شود، درگیری درونی با خودمان پیدا می‌کنیم و نمی‌خواهیم با کسی که احساس می‌کنیم به ما آسیب‌زده یا رفتار بدی با ما داشته، همدل باشیم. در نتیجه، از آن فرد دور می‌شویم و دیگر خودمان را بخشی از دنیای او نمی‌دانیم.

 

یکی از تعاریف اعتماد در فرهنگ‌لغت این است: «احساس امنیت کردن در زمان آسیب‌پذیری.» ما زمانی دوست داریم روی مدیر، دوست یا یکی از اعضای خانواده‌مان حساب کنیم که احساس آسیب‌پذیری می‌کنیم و برای مدیریت اضطراب ناشی از این حس، به اعتماد نیاز داریم. وقتی اعتماد وجود داشته باشد، مسائل به خوبی پیش می‌رود، اما وقتی اعتماد گم می‌شود، روابط در معرض خطر قرار می‌گیرد.

 

مساله اینجا است که بیشتر اوقات، افراد حس می‌کنند امنیت کافی ندارند که عدم اعتماد خود را بروز دهند. بنابراین، یک مدیر خیلی دیر متوجه می‌شود که اعتماد فردی را از دست داده‌ است.

 

ماهیت مخفی وجود اعتماد، یک مشکل بزرگ در روابط، تیم‌ها یا سازمان‌ها است. چطور می‌توانید مشکلی را که اصلا مطرح نشده یا به اشتراک گذاشته نشده حل کنید؟ اصلا چطور می‌توانید بفهمید که در سازمان شما اعتماد از بین رفته است؟ نکته متناقض در اینجا این است که باید حداقل کمی اعتماد وجود داشته باشد، تا بتوان در مورد نبود آن صحبت کرد و تلاش‌هایی برای برقراری دوباره آن انجام داد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

◀️ شش رکن اساسی اعتماد

ما باید اعتماد را مثل یک واکنش طبیعی به ویژگی‌های مشخص در یک فرد، گروه یا سازمان ببینیم. نبود این ویژگی‌ها سطح اعتماد را پایین می‌آورد. این ویژگی‌ها عبارتند از:

 

▪️ قابلیت اتکا و اطمینان:
فرد یا گروهی که به گفته خودش ایمان دارد و به تعهداتش پایبند است، جلب اعتماد می‌کند.

 

▪️شفافیت:
وقتی افراد تفکرات، احساسات و ملاحظات خود را مطرح می‌کنند و یا وقتی یک سازمان از طریق رهبر خود به اعضایش می‌گوید که چه خبر است، همه می‌دانند در چه شرایطی هستند و اعتماد می‌کنند.

 

▪️شایستگی:
اگر فکر می‌کنید یک فرد، رهبر یا سازمان شایستگی انجام کاری را که باید انجام دهد ندارد، نمی‌توانید به او اعتماد کنید. بنابراین، حتی اگر فرد خوش‌قلب و با حسن‌نیتی پیش‌روی شماست و شخصا او را دوست دارید، ولی قادر به انجام کاری که به او محول شده نیست، به او اعتماد نمی‌کنید.

 

▪️صداقت، اعتبار و تناسب:
وقتی رهبر یک سازمان صادق نیست و ریاکارانه صحبت می‌کند، افرادش حرف او را باور نمی‌کنند. افراد فکر می‌کنند که می‌توانند احساسات واقعی یا تناقض‌های فکری خودشان را پنهان کنند، اما عدم صداقت خیلی سریع به طرف مقابل منتقل می‌شود و در همین موقع، اعتماد از بین می‌رود.

 

▪️بی‌طرفی:
در رابطه‌ای که فقط حول یکی از طرفین بچرخد یا در محیط کاری که همه انرژی‌ها بر شرکت یا مدیر آن متمرکز باشد، اعتماد شکل نمی‌گیرد.

 

▪️پذیرا بودن و آسیب‌پذیری:
اگر فردی هیچ‌گاه نگوید اشتباه کرده و بابت اشتباهی که مرتکب شده عذرخواهی نکند، دیگران هم از اینکه نظر مخالف خود را به او بگویند، احساس راحتی نمی‌کنند. یک معذرت‌خواهی به‌موقع، می‌تواند سلاحی قوی برای اعتمادسازی باشد.

 

همه این ویژگی‌ها در میزان اعتمادی که افراد به‌هم دارند، نقش دارند. اگر احساس کردید در یک رابطه کاری یا شخصی تغییری در حس اعتماد ایجاد شده، وجود یا عدم وجود این شش ویژگی‌ را ارزیابی کنید. این کار به شما امکان می‌دهد نواقص را شناسایی کنید و روش‌هایی برای بازگرداندن اعتماد به‌کار بگیرید.

 

منبع: Forbes


تاریخ ارسال پست: 10 / 12 / 1397 ساعت: 7:36 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

روانشناسی اخلاق

روانشناسی اخلاق

 

 

"افراد معمولا دست به اعمال ناپسند نمی‌زنند مگر آنکه جنبه‌های غیراخلاقی آن اعمال را برای خودشان توجیه کرده باشند."
این حالت "غیرفعال کردن کنترل درونی" است.
"بندورا" استاد دانشگاه استنفورد

 

هیتلر مشروبات الکلی مصرف نمیکرد و سیگار نمی‌کشید و عاشق موسیقی و نقاشی بود. از آزار دیدن حیوانات ناراحت می‌شد و برای اولین بار در تاریخ اروپا، قوانین حمایت از حیوانات را وضع کرد. وی حامی محیط زیست و خانواده بود و به زنان احترام میگذاشت. این ویژگی‌ها در کنار کشتارهای وسیع سردرگم کننده است با این حال این تضادها در هیتلر خلاصه نمیشود، بی‌رحم‌ترین شکنجه‌ گران هم چه بسا پدرانی دلسوز باشند و از دیدن زخمی در انگشت فرزندشان ناراحت شوند.

 

پرسش اصلی این است که چطور انسانهایی که باور قوی به ارزشهای اخلاقی دارند و در سایر بخشهای زندگی دل‌رحم هستند می‌توانند دست به شرارت و اعمال غیراخلاقی بزنند؟

 

 

این اتفاق چگونه روی میدهد؟
"بندورا" چند مکانیسم شناختی- روانی را که میتوانند باعث غیرفعال شدن کنترل درونی افراد شوند توضیح داد:

 

1-  توجیه اخلاقی

با تاکید بر اهداف متعالی رفتار غیراخلاقی طوری توجیه میشود که قابل دفاع یا حتی ستایش‌آمیز به نظر برسد. شستشوی مغزی هم مثالی از این روش است. ترویستهای انتحاری با همین روش اقناع میشوند، پاک کردن زمین از گناه، رفتن به بهشت موعود و...

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

2️- تلطیف لغوی یا حسن تعبیر

نامگذاری یک فعل غیراخلاقی با کلمات متفاوت که چهره‌ آن را می‌پوشاند. فرماندهان در ابوغریب از لفظ "نرم کردن" به جای شکنجه کردن استفاده میکردند و رهبران نازی کشتار یهودیان را "پاکسازی اروپا" مینامیدند. نمونه های دم دستی تر این روش استفاده از "اختلاس" به جای دزدی و "شیطنت" به جای خیانتهای جنسی در ازدواج است.

 

3-  مقایسه با دیگران

در این روش فرد با مقایسه رفتار خود با نمونه هایی بدتر از سوی دیگران از عذاب وجدان خود کم میکند. "آنقدر تو این کشور دزدی میشه که از زیر کار در رفتن ما جلوش هیچی نیست".

 

4️- جابجایی یا تقسیم مسئولیت

فرد در این حالت مسئولیت را به گردن یک منبع خارجی می‌اندازد یا آن را میان جماعت بزرگی تقسیم می‌کند. در قتل عام "می لای" یک گروه از سربازان امریکایی پانصد غیر نظامی ویتنامی را شکنجه کردند، مورد تجاوز قرار داند، کشتند و بدن بعضی‌ها را مثله کردند. وقتی 14 نفر از افسران بابت این ماجرا محاکمه شدند مسئولیت را به گردن مافوق انداختند و البته رفع اتهام هم شدند!

 

5️- انسانیت‌زدایی از قربانی

منطق کلی این روش مادون انسان در نظر گرفتن سایرین است. هرچه کیفیت انسانی قربانی بیشتر خدشه دار شود، آسیب رساندن به او سهل‌تر میشود. کاکاسیا خواندن برده ها، کم عقل دانستن زنان و... در واقع پیش درآمدی برای همین رفتارهاست.

 

6️- مقصر دانستن قربانی

در این روش خود قربانی مسبب اصلی شرارت قلمداد میشود. کارگرانی که بدرفتاری کارفرما را دلیل دزدی خود میدانند، متجاوزی که میگوید سر و وضع قربانی تحریک آمیز بوده نمونه‌هایی ازاین مکانیسم هستند.

 

حمید مطهری


تاریخ ارسال پست: 10 / 12 / 1397 ساعت: 7:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چه می‌شود اگر من یک اشتباه مرتکب شده باشم؟!

چه می‌شود اگر من یک اشتباه مرتکب شده باشم؟!

 

 

کاترین شولز در کتابش « اشتباه کردن: ماجراهایی در حاشیه خطا» می‌نویسد: «برای بسیاری از افراد در جامعه افراد موفق ما، شکست خوردن فقط یک گزینه غیرممکن است.» به عبارت دیگر، ما اصرار داریم تا باور کنیم که دقیقا می‌دانیم چه کاری را و چرا انجام می‌دهیم و به شدت تلاش می‌کنیم تا در مورد این احتمال فکر نکنیم که: «چه می‌شود اگر من در حال ارتکاب یک اشتباه باشم؟» یا شاید حتی بدتر «چه می‌شود اگر من یک اشتباه مرتکب شده باشم؟»

 

زمانی که ما اشتباه می‌کنیم، دردی را تجربه می‌کنیم که ناشی از این حقیقت است که هویتی که برای خودمان ادعا کرده بودیم- یک متخصص، یک فرد حرفه‌ای و مانند اینها- دچار لطمه شده است.

 

چه چیزی این امر را حتی بدتر می‌کند؟ زمانی که سایرین نیز درگیر می‌شوند. زمانی است که شما یک تعهد دارید تا برنامه‌ریزی کنید یا وظیفه‌ای را اجرا کنید که تنها «شما» در مورد آن می‌دانید و آن کار به اشتباه ختم می‌شود. زمانی که این اتفاق می‌افتد، شما باید با خودتان کنار بیایید.

 

اما زمانی که عقایدتان را با سایرین به اشتراک گذاشته‌اید و همگان را به کار سخت‌تر تشویق کرده‌اید (یا شاید با زور آنها را وادار به کار سخت‌تر کرده‌اید) و در نهایت اشتباه کرده‌اید، اکنون با مشکل «تصدیق هویت» (identity granting) روبه‌رو هستید.

 

ممکن است شما خودتان را به‌عنوان یک فرد باهوش دیده باشید اما افراد دور و برتان شما را این‌گونه نبینند- یا شما را این‌گونه می‌دیدند و اکنون دیگر نمی‌بینند- و هویتی که برای خودتان انتخاب کرده‌اید، توسط دیگران تصدیق نمی‌شود.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

بنابراین پیش از اینکه به‌عنوان فردی نادرست و خودبین، کناره‌گیر یا غیرمسوول دیده شوید، باید تلاش کنید تا خود را از این موقعیت نجات دهید. تلاش کنید تا با هر کسی که ممکن است بر تصمیم شما تاثیر بگذارد گفت‌وگو کنید؛ از جمله رئیس‌، تیم، همکاران، زیردستان، مشتریان‌تان و... (و احتمالا نیاز به صحبت کردن با خودتان نیز خواهید داشت.)
هر کدام از این مکالمات باید سه بخش داشته باشند:

 

▪️مسوولیت‌ را بپذیرید

بگویید «من اشتباه کردم.» (نگویید «اشتباهات ایجاد شدند» یا «آن‌طور که پیش‌بینی می‌کردم پیش نرفت»). یک توضیح خلاصه ارائه دهید، اما بهانه‌تراشی نکنید.
تایید کنید که خطای شما اثری منفی بر دیگران داشته است و نشان دهید که واقعا می‌خواهید بدون حالت تدافعی به حرف‌های دیگران در مورد اثرات این اشتباه گوش کنید.

 

▪️آنچه هم‌اکنون نیاز به انجام آن دارید را شناسایی کنید

قبول مسوولیت به اندازه وارد عمل شدن مهم است. به دیگران بگویید که هم‌اکنون چه کاری انجام می‌دهید تا اشتباه ایجاد شده را جبران کنید. پذیرای بازخوردها در مورد آنچه انجام می‌دهید باشید و برنامه‌های خود را بیان کنید.

 

▪️آنچه در دفعات بعد به‌طور متفاوتی انجام خواهید داد را به اشتراک بگذارید.

باید زمانی را صرف این کنید تا ببینید که سهم شما در این موقعیت خاص چه بوده است و نحوه مشارکت دیگران را نیز شناسایی کنید. سپس به کسانی که تحت تاثیر اشتباه شما قرار گرفته‌اند بگویید که در مورد خودتان چه آموخته‌اید و در آینده می‌خواهید چه کارهایی را به‌طور متفاوت انجام دهید. جایی که نیاز دارید درخواست کمک کنید. از سایرین بخواهید تا در آینده مکررا به شما در مورد تعهداتی که داشته‌اید، بازخورد ارائه دهند.

 

جی‌کی‌ رولینگ نویسنده کتاب‌های معروف هری‌پاتر می‌گوید «بهترین ما افرادی هستیم که می‌پذیریم که اشتباه کرده‌ایم.» به محض اینکه دریافتید اشتباه کرده‌اید، از کلمات بعدی که می‌خواهید هویت، شهرت و روابط خود را بر آن مبنا بسازید مطمئن شوید.

 


تاریخ ارسال پست: 10 / 12 / 1397 ساعت: 7:27 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

سیزده(13) اشتباه مهلک مدیران

سیزده(13) اشتباه مهلک مدیران

 

 

اشتباه مهلک اول : عدم مسئولیت پذیری
۵ شرط اولیه یک موفقیت تجاری شامل این موارد است: ۱- کیفیت یا محصول منحصر بفرد ۲- زمانبندی مناسب ۳- سرمایه کافی ۴- منابع انسانی ۵- مدیریت کارآمد
مدیر کارآمد از همه مهمتر است و یک مدیر کارآمد برای رسیدن به نتیجه، باید مسئولیت پذیر باشد.


اشتباه مهلک دوم : عدم موفقیت در ایجاد پیشرفت کارمندان
آیا مدیرانی را دیده اید که به شما با افتخار بگویند که ((در نبود من کارها پیش نمی رود و باید مرتبا حضوری یا تلفنی کارها را با آنها چک کنم تا درست پیش برود؟))
زیاد لازم نیست جای دوری برویم دور تا دور ما پر از این دسته مدیران است و شما مدیر عزیز بایستی تفویض اختیار را بیاموزید و بتوانید به گونه ای کارمندان را رشد دهید که در نبود شما شرکت بتواند با موفقیت به کار خود ادامه دهد.


اشتباه مهلک سوم : سعی در کنترل نتایج به جای تاثیر بر افکار
تنها امید واقعی برای تغییر نظر کارمندان، تحول میزان آگاهی آنها از خودشان است. ادامه فعالیت طولانی مدت یک کارمند تنها از طریق ارضا اعتماد بنفس طولانی مدت او در آن کار است.


اشتباه مهلک چهارم : پیوستن به یک گروه اشتباه
اگر شما از خود و یا مدیران خود ضمیر ((آنها)) را بشنوید، باید علائم هشداردهنده، شروع به چشمک زدن کند. وقتی یک مدیر، رئیس ارشد خود را با ضمیر ((آنها)) می خواند، خود را از لحاظ فکری مدیر نمی داند، همچنین حتی خود را در میان گروه مدیریت نمی بیند.

 

اشتباه مهلک پنجم : مدیریت یکسان بر افراد
مدیری که سعی می کند به کارمندان خود به یک طریق و با استفاده از یک روش سرپرستی نماید ، باید خود را آماده رویاروئی با ناکامی ها کند.


اشتباه مهلک ششم : فراموش کردن اهمیت سود
یک هنرمند سیرک ۵ گوی در دست دارد: ۴ توپ سفید که روی آنها نوشته شده: تولید، فروش، مشتری، روابط عمومی و یک توپ قرمز که روی آن نوشته شده : سود و این بازیگر هنرمند این توپ ها را در هوا با دو دست می چرخاند و هیچگاه نباید هیچکدام از اینها زمین بیفتند! مدیریت کارآمد یعنی این !


اشتباه مهلک هفتم : تاکید بر مشکلات بجای اهداف
بسیاری از مدیران ۹۰ درصد وقت خود را صرف حل و فصل مشکلاتی می نمایند که تنها روی ۱۰ درصد از میزان بهره وری شرکت تاثیر دارد. یکی از دلایل عدم کارائی در حوزه بسیاری از مدیران این است که آنها روی مسائل بسیار جزئی تاکید می کنند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

اشتباه مهلک هشتم : دوست بجای رئیس

همواره بیاد داشته باشید، وقتی یک مدیر هم قدم با کارمند خود مثلا در یک مهمانی است، هیچگاه این شرایط برای او حکم تفریح را ندارد. یک مدیر هیچگاه نباید نقش پدر، مادر، کشیش، دوست یا روان شناس را ایفا کند و تنها باید تمرکزش روی زندگی کاری کارمند باشد.


اشتباه مهلک نهم : ناتوانی در ایجاد استانداردها
اگر ، استانداردها به درستی اجرا شوند، کارمندان در خواهند یافت که به طور دقیق با چه افرادی سر و کار دارند، راحتی و اطمینان در نتیجه اجرای درست استانداردها بدست می آید. این استانداردها باعث ایجاد غرور در کارمندان می شود.


اشتباه مهلک دهم :عدم موفقیت در آموزش به کارکنان
 به طور کلی وظیفه یک مدیر را می توان در دو تلاش لازم خلاصه کرد:
۱- سوق دادن افراد از سطح ابتدایی به عملکرد در سطح استانداردهای حداقل یا بالاتر از آن. ۲- حفظ کارائی افراد در سطح استاندارد های حداقل یا بالاتر به هنگام رسیدن به آنها.
نکات مهم : هر وقت امکان دارد، زمینه های اولیه آموزش گروهی را فراهم نمایید – از کارمندان جدید انتظار عمل داشته باشید نه فکر! و نسبت به تهیه شرح شغلی در محیط شرکت اقدام نمایید زیرا کارمندان تا ندانند کار چیست، نمی توانند آن را بدرستی انجام دهند.

 

اشتباه مهلک یازدهم : نادیده گرفتن بی کفایتی کارمندان
وقتی یک مدیر اجازه میدهد که نیاز به محبوبیت، وظایف او را تحت تاثیر قرار دهد، فرد ضعیفی می شود که هر رفتار غیر قابل قبولی را تایید می کند و هر بهانه ای برای بی کفایتی را می پذیرد.


اشتباه مهلک دوازدهم : قدردانی صرف از کارمندان برجسته
تمام شرکت های سود آور، تجارت خود را بر پایه کارمندان متوسط قابل اعتماد و خوب همراه و تعداد کمی کارمندان برجسته بنا می نهند.


اشتباه مهلک سیزدهم : سعی در تحت نفوذ قرار دادن دیگران
وظیفه مدیر، ترغیب افراد به رفتار درست است؛ برای تاثیر روی رفتار افراد، فقط نمی توان روی عملکرد آنها کار کرد، بلکه باید الگوهای فکری آنها را نیز مورد بررسی قرار داد.

 

برگرفته از کتاب : ۱۳ اشتباه مهلک مدیران/ نوشته: استیون بران


تاریخ ارسال پست: 10 / 12 / 1397 ساعت: 7:23 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 265