سبک‌های متفاوت رهبری در سازمان‌ها

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 1032
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 3796
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 103
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 380
    آي پي امروز آي پي امروز : 344
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 1265
    بازدید هفته بازدید هفته : 5445
    بازدید ماه بازدید ماه : 21188
    بازدید سال بازدید سال : 1085914
    بازدید کلی بازدید کلی : 1339371

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 18.191.97.133
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

سبک‌های متفاوت رهبری در سازمان‌ها

سبک‌های متفاوت رهبری در سازمان‌ها

 

 


1- رهبری اقتدارگرایانه (Autocratic Leadership): در سازمان‌هایی که دچار بحران جدی شده‌اند و نیاز به تصمیم‌گیری‌های سریع دارند و فرآیندهای کاری روتین و غیرتخصصی است، اجرا می‌شود. برای سازمان‌های نظامی این سبک رهبری مناسب است و مزایایی مانند سرعت در تصمیم‌گیری و قدرت بلامنازع در رهبری را به همراه دارد.

 


2- رهبری بوروکراتیک (Leadership Bureaucratic): برای سازمان‌هایی که کارهای دقیق و علمی و نا ایمن انجام می‌دهند و لزوم توجه به قوانین و دستورالعمل‌ها برای انجام درست و ایمنی جدی است، بسیار مناسب است. مزایای این روش رهبری سازمانی بالا بردن ایمنی و کم‌کردن ریسک ناشی از کارکردهای تعیین نشده است.

 


3- رهبری کاریزماتیک (Charismatic Leadership): برای سازمان‌هایی که از بی‌تفاوتی و عدم احساس مسوولیت کارکنان ناراضی هستند انتخاب این سبک رهبری می‌تواند مفید باشد که با شور و انرژی خود سازمان را به حرکت درمی‌آورند. این سبک از رهبری برای سازمان‌هایی که به تغییرات درونی نیاز دارند، مناسب است و رهبری در این سبک باید با الگو قرار دادن خود سایرین را به عملکردهای فوق‌العاده مجاب کند.

 


4- رهبری مشارکتی (Participative Leadership): در سازمان‌هایی که نوآوری و خلاقیت رمز موفقیت و نیاز به مشارکت کارکنان مهم‌ترین عامل در ماندگاری سازمان است این سبک از رهبری مناسب است. این نوع رهبری برای شرایط غیربحرانی بسیار موثر است و در شرایط بحرانی که نیاز به سرعت در تصمیم‌گیری دارد پاسخ معکوس می‌دهد. برای سازمان‌هایی که تمرکز بر بهبودهای عملیاتی و بهبود محصول یا ارائه بهتر خدمت دارند، نیز مناسب است و از معایب آن طولانی شدن تصمیم‌گیری‌ها و مشخص نشدن برخی از ناکارآمدی‌های فردی است.

 


5- رهبری عدم مداخله ( Laissez - Faire Leadership): برای سازمان‌هایی که نیاز به روش‌های خود مدیریتی دارند و مدیریت زمان اهمیت زیادی دارد مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای کارهایی که نیاز به هدایت نداشته و اطمینان داریم که کارها با حداقل خطا انجام می‌گیرد مناسب است و اگر دانش مناسب در بین کارکنان نباشد ریسک زیان‌دهی آن بالا است.

 


6- رهبری مردم محور (People - oriented Leadership ): این سبک رهبری برای توسعه کارهای تیمی است و با توجه به اینکه رهبری سازمان نگاه یکسانی به کارکنان دارد تیم‌های مقتدر و قوی در آن تشکیل می‌شود. نقطه ضعف بزرگ این نوع سبک رهبری فراموشی مسوولیت‌های فردی است و باعث می‌شود قابلیت‌های فردی کارکنان نادیده گرفته شود.

 


7- رهبری خدمتگزار (Servant Leadership): این سبک رهبری برای سازمان‌های آموزشی یا خدماتی مانند بیمارستان، دانشگاه بسیار مناسب است و معمولا رهبری سازمان به شاخص‌های فرهنگی و ارزشی بسیار پایبند است و تعهد به‌کار، صداقت، راستگویی و همدلی از ارزش‌های مطرح در این نوع رهبری است. در این سبک به‌رغم کندی تصمیم‌گیری ایجاد فرهنگ ارزشی و خدمت در سازمان از نکات مثبت آن است.

 


8- رهبری وظیفه‌گرا (Task - Oriented Leadership): این سبک از رهبری توجه وسیعی برکنترل کار، وظایف و دستورالعمل‌ها دارد و معمولا به‌دلیل عدم توجه به مشکلات کارکنان نارضایتی در بین آنها گسترش می‌یابد.

 


9- رهبری تعاملی(Transactional Leadership): این نوع سبک رهبری مناسب با سازمان‌هایی است که کارها را به شکل پروژه‌ای انجام می‌دهند و برای سازمان‌های دانش محور که نیاز به نوآوری و خلاقیت دارند، مناسب نیست.

 


10- رهبری تحولی (Transformational Leadership): این سبک رهبری با تعیین چشم‌انداز و اهداف روشن و مکالمه آن در سازمان سعی در جذب مشارکت کارکنان می‌کند. این مهم با درک درستی از تحولات پیرامونی و شیوه‌های ایجاد انگیزه امکان می‌یابد و رهبری با هوش عاطفی خود توانمندی‌های جدیدی نسبت به قبل برای سازمان ایجاد می‌کند. از نقاط ضعف این سبک تایید رهبری از سوی تمامی رده‌های سازمانی است و درصورتی‌که زیرساخت‌های تغییر را ایجاد نکند امکان موفقیت بسیار کاهش می یابد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 31 / 6 / 1396 ساعت: 10:46 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

برای شروع به کار باید چه کار کرد

اگر در آغاز يك كسب و كار هستيد يا در حال تلاش براى تميز كردن منزلتان و يا چيزى ميانه اين دو، يافتن انگيزه مى تواند براى شما كمى دشوار باشد. اين مطلب را بخوانيد تا با ده راهكار ساده براي زمان هايى كه به نظر مى رسد شروع كار سخت تر است، آشنا شويد.

 

 

1. يك دفتر يادداشت روزانه داشته باشيد.
دنبال كردن افكار و احساساتتان در نوشته هايتان يك راه خوب براى ديدن الگوهاى فكرى و رفتار خودتان است. اين كار همچنين مى تواند براى ثبت حالات مثبت و الهام بخشى به خودتان در روزهايى كه انرژى بيشترى داريد، به شما كمك كند. بعد از آن، مى توانيد به نوشته هاى خودتان نگاه كنيد و از آن ها براى الهام گرفتن و شروع با انگيزه بهره ببريد.

 

2. يك تابلوى تجسمى بسازيد.
گاهى، براى اينكه بر روى نتيجه و جايزه تان متمركز بمانيد، نياز داريد كه جايزه تان را عينا ببينيد. با تصاويرى كه هدف و رويايتان را نشان مى دهند، يك تابلو بسازيد. مى توانيد از نمادهايى براى موارد غير قابل لمس مثل عشق و خانواده و يا تصاويرى از اشياء فيزيكى كه براى رسيدن به آن ها تلاش مى كنيد، مثلاً يك خودروى جديد، استفاده كنيد.

 

3. وارد جامعه شويد.
مسئوليت هاى شخصى و تاثير هاى متقابل گروه ها، براى با انگيزه ماندن اهميت زيادى دارند. به يك پرتابل آنلاين ملحق شويد. ارتباط با ديگران، شنيدن داستان هايشان و به اشتراك گذاشتن داستان هاى خودتان شما را باانگيزه نگه مى دارد و به شما كمك مى كند دوستان جديد پيدا كنيد.

 

4. يك ليست پخش الهام بخش بسازيد.
يك ليست پخش از آهنگ هايى كه به شما الهام مى دهند و انگيزه تان را بالا مى برند بسازيد. آهنگ ها مى توانند با ريتم تند و يا از نظر متن آهنگ و احساس تاثيرگذار باشند. اين آهنگ ها هرچه كه هستند باعث مى شوند شما بهترين احساس را پيدا كنيد و بخواهيد كارتان را همين امروز با تمام وجود شروع كنيد


5.دليل شروع كارتان را به خاطر داشته باشيد.
تمركز داشتن بر روى دليل تان براى رفتن به دانشگاه، يا اين كه هم زمان در دو شغل مشغول به كار هستيد تا پول بيشترى ذخيره كنيد، يك راه خوب براى ماندن در مسير اصلي است. با به ياد آوردن دليل تان براى شروع و هدف نهايى، خارج شدن از مسير را براى خود سخت تر كنيد.

 

6. با كسى كه در جايگاه مطلوب شما هست هم كلام شويد.
يك فرد موفق كه همان جايى كه شما مى خواهيد باشيد، بوده است و آنچه شما مى خواهيد انجام بدهيد را انجام داده است، مى تواند يكى از عالى ترين منابع براى شما باشد. اين كار نه تنها باعث نوسازى برنامه هايتان مى شود، بلكه ممكن است نكته هاى مفيدى براى تمركز بيشتر بر روى مسيرتان به شما بدهد.

 

7. داستان هاى الهام بخش بخوانيد و به سخنرانى هاى انگيزشى گوش دهيد.
برانگيخته شدن به خصوص پس از شنيدن صحبت هاى ديگران درباره موفقيت و تصميم گرفتن، به نظر آسان مى رسد. خواندن يك مجموعه از گفتار هاى الهام بخش، گوش دادن به يك سخنگوى انگيزشى آنلاين، و يا خواندن داستان هايى از موفقيت هاى مطرح، مي تواند يك جهش پرقدرت براى شروع پروژه شما باشد.

 

8. بلاگ شخصى خود را بسازيد.
تاريخچه ى سفر خود را به صورت آنلاين ثبت كنيد و با ديگر وبلاگ نويسان در تعامل باشيد تا نسبت به هدف خود مسئوليت پذير بمانيد. به روزرسانى وبلاگتان، به شما حس مسئوليت پذيرى بيشترى نسبت به برنامه خودتان و همچنين خواننده هايتان مى دهد. علاوه بر اين، داشتن كسى كه شما را تحسين و ستايش مى كند يك محرك بزرگ است.

 

9. به خودتان پاداش بدهيد.
اگر بدانيد پس از انجام يك كار دشوار به يك مقصود رضايت بخش مى رسيد، طى كردن مسير بسيار فريبنده تر به نظر مى رسد. البته به هنگام شروع كار، شما يك هدف بلند مدت داريد، اما داشتن اهداف كوتاه مدت نيز مى تواند بسيار انگيزه بخش باشد.

 

10.بخش به بخش به جنگ هدفتان برويد.
هدف كلىتان را به بخش هاى كوچك تقسيم كنيد و يك ليست از جزئيات جايى كه مى خواهيد در پايان كار به آن برسيد درست كنيد. قدم هاى بزرگ و اصلي براي رسيدن به هدف را مشخص كنيد و در نهايت آن ها را به وظايفي كه بايد هر روز يا هر هفته به آن ها عمل كنيد، تقسيم بندي كنيد. وقتى كه مكرراً پيشبرد خود را ببينيد، احساس موفقيت مى كنيد، كه اين خود باعث افزايش انگيزه شما مى شود.

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 30 / 6 / 1396 ساعت: 9:18 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

تفاوت افرادی که مانند مرغابی هستند،با افرادی که عقابند!

تفاوت افرادی که مانند مرغابی هستند،با افرادی که عقابند!



وقتی شما به شهر نیویورک سفر می‌کنید، جالب‌ترین بخش سفر شما هنگامی است که پس از خروج از هواپیما و فرودگاه، قصد گرفتن یک تاکسی را داشته باشید. اگر یک تاکسی برای ورود به شهر و رسیدن به مقصد بیابید شانس به شما روی آورده است؛ اگر راننده تاکسی شهر را بشناسد و از نشانی شما سر در آورد با اقبال دیگری روبرو شده‌اید؛ اگر زبان راننده را بدانید و بتوانید با او سخن بگویید بخت یارتان است؛ و اگر راننده عصبانی نباشد، با حسن اتفاق دیگری مواجه هستید. خلاصه برای رسیدن به مقصد باید از موانع متعددی بگذرید...


هاروی مک کی می‌گوید: روزی پس از خروج از هواپیما، در محوطه‌ای به انتظار تاکسی ایستاده بودم که ناگهان راننده‌ای با پیراهن سفید و تمیز و پاپیون سیاه از اتومبیلش بیرون پرید، خود را به من رساند و پس از سلام و معرفی خود گفت: "لطفا چمدان خود را در صندوق عقب بگذارید." سپس کارت کوچکی را به من داد و گفت: "لطفا به عبارتی که رسالت مرا تعریف می کند توجه کنید." بر روی کارت نوشته شده بود: در کوتاه‌ترین مدت، با کمترین هزینه، مطمئن‌ترین راه ممکن و در محیطی دوستانه شما را به مقصد می‌رسانم. من چنان شگفت‌زده شدم که گفتم نکند هواپیما به جای نیویورک در کره‌ای دیگر فرود آمده است.

راننده در را گشود و من سوار اتومبیل بسیار آراسته‌ای شدم. پس از آن‌که راننده پشت فرمان قرار گرفت، رو به من کرد و گفت: "پیش از حرکت، قهوه میل دارید؟ در اینجا یک فلاسک قهوه معمولی و فلاسک دیگری از قهوه مخصوص برای کسانی که رژیم تغذیه دارند هست." گفتم: "خیر، قهوه میل ندارم، اما با نوشابه موافقم". راننده پرسید: "در یخدان هم نوشابه دارم و هم آب میوه، کدام را میل دارید؟" و سپس با دادن مقداری آب میوه به من، حرکت کرد و گفت: "اگر میل به مطالعه دارید مجلات تایم، ورزش و تصویر و آمریکای امروز در اختیار شما است." آنگاه، بار دیگر کارت کوچک دیگری در اختیارم گذاشت و گفت: "این فهرست ایستگاه‌های رادیویی است که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. ضمنا من می‌توانم درباره بناهای دیدنی و تاریخی و اخبار محلی شهر نیویورک اطلاعاتی به شما بدهم و اگر تمایلی نداشته باشید می‌توانم سکوت کنم.

در هر صورت من در خدمت شما هستم." از او پرسیدم: "چند سال است که به این شیوه کار می‌کنید؟" پاسخ داد: " دو سال." پرسیدم: "چند سال است که به این کار مشغولید؟" جواب داد: "هفت سال." پرسیدم "پنج سال اول را چگونه کار می‌کردی؟" گفت: "از همه چیز و همه‌کس، از اتوبوس‌ها و تاکسی‌های زیادی که همیشه راه را بند می‌آورند، و از دستمزدی که نوید زندگی بهتری را به همراه نداشت می‌نالیدم. روزی در اتومبیلم نشسته بودم و به رادیو گوش می‌دادم که وین دایر شروع به سخنرانی کرد. مضمون حرفش این بود که مانند مرغابی‌ها که مدام واک واک می‌کنند، غرغر نکنید، به خود آیید و چون عقاب‌ها اوج گیرید. پس از شنیدن آن گفتار رادیویی به پیرامون خود نگریستم و صحنه‌هایی را دیدم که تا آن زمان گویی چشمانم را بر آن‌ها بسته بودم.

تاکسی‌های کثیفی که رانندگانش مدام غرولند می‌کردند، هیچ‌گاه شاد و سرخوش نبودند و با مسافرانشان برخورد مناسبی نداشتند. سخنان وین دایر، بر من چنان تاثیری گذاشت که تصمیم گرفتم تجدید نظری کلی در دیدگاه‌ها و باورهایم به وجود آورم." پرسیدم: "چه تفاوتی در زندگی تو حاصل شد؟" گفت: "سال اول، درآمدم دوبرابر شد و سال گذشته به چهار برابر رسید. نکته‌ای که مرا به تعجب واداشت این بود که در یکی دو سال گذشته، این داستان را حداقل با سی راننده تاکسی در میان گذاشتم؛ اما فقط دو نفر از آن‌ها به شنیدن آن رغبت نشان دادند و از آن استقبال کردند. بقیه چون مرغابی‌ها، به انواع و اقسام عذر و بهانه‌ها متوسل شدند و به نحوی خود را متقاعد کردند که چنین شیوه‌ای را نمی‌توانند برگزینند."


شما در زندگی خود از اختیار کامل برخوردارید و به همین دلیل نمی‌توانید گناه نابسامانی‌های خود را به گردن این و آن بیندازید. پس بهتر است برخیزید، به عرصه پر تلاش زندگی وارد شوید و مرزهای موفقیت را یکی پس از دیگری بگشایید.

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 30 / 6 / 1396 ساعت: 8:35 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اوضاع اجتماعی و اقتصادی دوران زمامداری بنی امیه و سیره امام حسین علیه السلام در مقابله با اشاعه ارزش

"اوضاع اجتماعی و اقتصادی دوران زمامداری بنی امیه و سیره امام حسین علیه السلام در مقابله با اشاعه ارزش های غیر اسلامی"

 

 

نام مبارک حضرت سیدالشهدا امام حسین (ع) در طول تاریخ اسلام همواره متجلی پایبندی به آزادگی و مقاومت در مقابل ظلم و جور جباران بوده است . چرا که قیام عاشورا ، نقطه عطفی از تجلی ایمان و جهاد آن حضرت بود و دردوران تاریک خلافت مشرکان بنی امیه ، خون امام حسین (علیه السلام) و یارانش در عاشورای کربلا ، به اسلام جانی تازه دمید .


امام سوم شیعیان ، در سوم شعبان سال چهارم قمری در خانه گلی و ساده امیر المومنین علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) دیده به جهان گشود و تا سال 61 هجری که با فریاد مبارزه با طاغوت های زمانه خود (بنی امیه) در واقعه عظیم کربلا شربت شهادت را نوشیده و جاودانه شد، همواره ساده زیستی ، کمک به فقرا، پرهیز از اصراف ، آزادگی ، مقاومت ، ایستادگی و رهایی از بند های اسارت بار دنیوی را سرلوحه امور روزانه خود و خاندان مکرمشان قراردادند .


« انّما خرجت‌ لطلب‌ الاصلاح‌ فی‌ امة‌ جدّی» ، انگیزه سیدالشهدا علیه السلام ، همواره معطوف به اصلاح امتی بود که پس از رحلت پیامبر عظیم الشان (ص) و شهادت حضرت علی (ع) ، شاهد تحمیل بدعت های بسیاری را بر جامعه اسلامی بودند .


خروجی حکومت سردمداران جنایت کار بنی امیه ، لگد مال شدن ارزش های معنوی اسلامی در کنار پرورش حاکمان نالایق بسیاری بود که به مفاهیم اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و اخلاقی اسلام پایبند نبودند . حیف و میل های بی حد و حصر بیت المال توسط بنی امیه و ایجاد شرایط سخت زندگانی توام با رعب و وحشت برای مردم به سنت متعارف آنان تبدیل شده بود . جامعه اسلامی در دوران خلافت خاندان بنی‌ امیه با به قدرت رسیدن یزید که فردی شراب خوار ، بوزینه‌ باز و مفسد بود و پرداختن به فساد را تنها تفریح و سرگرمی خود ساخته بود ، خوار و بی ‌مقدار گشته بود .


لذا عبارت «اصلاح» در انگیزه امام حسین به کلیه حوزه های اخلاقی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی جامعه اسلامی تسری می یافت . ترویج اصولی چون عدالت اقتصادی ، ساده زیستی ، مفهوم فقر وجودی بشر در برابر خداوند ، اصل آزادی اقتصادی و نفی انباشت ثروت که از مصادیق بنیادی اقتصاد اسلامی محسوب می شوند درکلام آن حضرت مشهود است . از آن حضرت نقل است که :


«مردم‌! آگاه‌ باشید ، اینان‌ (بنی‌ امیه‌) اطاعت‌ خدا را ترک‌ کرده‌ و پیروی‌ از شیطان‌ راپیشه‌ خود ساخته ‌اند . فساد را ترویج‌ و حدود الهی‌ را تعطیل‌ کرده‌ (فیی‌ء) را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ و حلال‌ و حرام‌ خداوند را تغییر داده ‌اند . در حالی‌ که‌ من‌ به‌ هدایت‌ و اصلاح‌ جامعه‌ اسلامی‌ از دیگران‌ شایسته ‌ترم»
در روز عاشورا نیز در پاسخ سوالی که در مورد عدم پذیرش حقانیت امام از جانب دشمنانش می ‌شود ، می گویند : «مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرامِ؛ شکم‌های آنها از حرام پر شده است» . حرام خواری در آموزه های دینی مسلمانان ره ‌آورد فعالیت ناسالم اقتصادی است . وضعیتی که سرانجامش منتهی به وادار ساختن اشخاص به مقابله با ولی خدا و دستیازی به غیر انسانی ترین اعمال جنایتکارانه در حق خاندان پاک پیامبر صلوات الله الیه ، گردید.


همگان میدانند که از جانب خداوند باریتعالی در قرآن کریم آمده است :


- «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى/ انسان آنگاه که خود را بی نیاز می بیند ، سرکشی می کند .» ( علق/ ۶ و ۷)


- «إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفيها فَفَسَقُوا فيها/ هلاکت و نابودی یک جامعه به دست مترفان ، مال اندوزان و ثروت مداران آن صورت می گیرد.» (اسرا / ۱۶ )
واقعیت این است که چنانچه یک نظام اقتصادی مترف پرور باشد ، یعنی گروهی رفاه طلب مفسده باز بر اوضاع اجتماعی و اقتصادی مسلمانان حاکم شوند موجبات هلاکت جامعه و عدول از ارزش های اسلامی را رقم خواهند زد . لذا امیال این گروه مفسد در مقابل آرمان های ائمه معصومین علیه السلام از جمله امام حسین (ع) که به طبقه فرودست نگاه ویژه ای داشتند و ساده زیستی و مردم داری یکی از ویژگی های بارز آنان محسوب می گردید در تعارض اساسی قرار داشت . نقل است وقتی سیدالشهدا ع در روز عاشورا و صحرای کربلا به شهادت رسیدند ، شاهدان در پشت او آثار زخم و پینه بسیاری مشاهده کردند . وقتی علت را از حضرت سجاد (ع) پرسیدند آن بزرگوار فرمودند : این پینه ها اثر کیسه ‌های غذا و آذوقه ‌ای است که پدرم آنها را شب ‌ها به دوش می‌ کشید و به خانه‌ زنان بی سرپرست و کودکان یتیم و فقرای ناتوان می رساند.

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 29 / 6 / 1396 ساعت: 6:18 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

کارخانه ایران ناسیونال یا ایران خودرو کنونی چگونه شکل گرفت ؟


کارخانه ایران ناسیونال یا ایران خودرو کنونی چگونه شکل گرفت ؟

 

 

آن سالها (اواخر دهه 40 خورشیدی) که سفر به عربستان از سفر به آمریکا هم دشوارتر بود، و “حاجی شدن” مثل این روزها مد نبود ، او به خاطر اعتقادات مذهبی اش حاجی شده بود.

 

آقای مدیرعامل ، عادت داشت گاهی به محوطه کارخانه سر می زد و کارها را از نزدیک سرک می کشید.

 

در یکی از همین بازدیدها ، زمانی که سر ظهر در حیاط کارخانه قدم می زد، کارگری را دید که به جای حضور در بوفه، گوشه ای نشسته و مشغول خوردن“نان و پنیر و انگور” است.

 

نزدیک شد و علت این کار را از او پرسید:
- چرا بوفه نمی روی؟
کارگر گفت غذای کارخانه 12 ریال است؛ نان و پنیر ارزانتر در میاد!
اینطوری چیزی هم برای خانواده ام جمع می کنم.

 

مدیر با شنیدن این سخنان دچار بهت شده بود؛
همیشه در مقابل کارمندانش و کسانی که از کار او امرار معاش می کردند، احساس مسوولیت می کرد.
قبلا هم این احساس مسوولیت را ثابت کرده بود؛ زمانی که دستور داد برای نخستین بار در تاریخ شرکت ها و موسسه های خصوصی ایران ، شرکت او برای همه کارمندانش خانه بسازد و با وام های بلندمدت در اختیارشان قرار دهد (مجتمع آپارتمانی معروف به 16 دستگاه).

 

مدیرعامل در حالیکه سرش را به زیر انداخته بود، لبخندی زد و از کارگر دور شد.
از هفته بعد، به دستور مدیرعامل، غذای کارگران در کارخانه های وابسته به شرکت او، رایگان شد.
نام این مرد “حاج محمود خیامی” و شرکت او ایران ناسیونال سابق یا همان “ایران خودرو” فعلی بود.

 

احمد و محمود خیامی به همراه خواهرشان ، کارگاه مونتاژ خودروی ایران را سال 1341 تاسیس کرده بودند.

 

زمانی که شرکت آنها با تشکیلات جدید و نام رسمی “ایران ناسیونال” در سال 1346 و با سرمایه 40 میلیون تومان ثبت شد، تنها می توانست روزانه 10 خودروی سبک و 7 خودروی سنگین (اتوبوس و کامیون بنز) تولید کند.

 

هفت سال بعد، ایران ناسیونال با افتخار اعلام کرد که سرمایه شرکت در همین مدت کوتاه، بیش از 12 برابر شده و ایران ناسیونال از نظر کیفیت و کمیت تولید، در ردیف بزرگترین خودروسازان آسیا قرار گرفته است.

 

پس از آن، در سال 1352، ایران ناسیونال اعلام کرد که خودکفایی در تولید قطعات یدکی را در راس برنامه هایش قرار داده است.
بدین ترتیب، در همین سال، شرکت های بلبرینگ، پیستون و ایدم تبریز، شرکت ریخته گری، شرکت رضای مشهد و… توسط این کمپانی تاسیس شد.
در همین سالها، حاج محمود خیامی با کمک گروهی دیگر از سرمایه داران ایران، بانک صنعت و معدن و فروشگاه های زنجیره ای کوروش را نیز بنیان نهاد.

 

سال 1356، ایران ناسیونال اعلام کرد که می خواهد “پیکان” را از خط تولیدش خارج کند، و با شرکت پژو وارد شراکت جهانی شود و تولیداتش را به کشورهای دیگر صادر کند.

 

یکسال بعد، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید وبه حکم دادگاه های انقلاب به عنوان یک سرمایه دار حاج محمود خیامی دستگیر شد ، تمام اموال خصوصی او مصادره شد ، کارخانه های او ملی شدند و بین بنیاد های مختلف تقسیم شدند همه دارایی ها، از جمله حساب های بانکی اش مسدود شد و خیلی محترمانه از کشور اخراج شد.


اگر فکر می کنید به آخر داستان یکی از بزرگترین کار آفرینان خوش فکر ایرانی رسیده اید، باید بگویم که داستان تازه شروع شده است!

 

حاج محمود خیامی به دلیل سابقه خوبی که در همکاری با شرکت مرسدس بنز آلمان داشت، از این شرکت اعتبار گرفت و در خارج از ایران، کارش را به عنوان فروشنده از صفر آغاز کرد.

 

به دلیل نبوغ اقتصادی او ، این بار هم موفق شد . اکنون خانواده او، یکی از نمایندگی های فروش مرسدس در انگلیس و آمریکا را اداره میکنند.

 

حاج محمود اعتقاداتی داشت که آنها را تحت تاثیر پول و قدرت قرار نمی داد.



برای همین، زمانی که تمام اموالش را از او گرفتند و از کشور اخراجش کردند، باز هم بر سر اعتقاداتش باقی ماند.

 

او با ثروتی که از فروش “مرسدس” در آمریکا به دست آورد، شروع به ساخت مدرسه در مناطق روستایی استان خود (خراسان) کرد و آنقدر به این کار ادامه داد تا به یکی از بزرگترین مدرسه سازان تاریخ کشور تبدیل شد.

 

خیامی در سالهای گذشته نه‌تنها 110 مدرسه به نام امام علی علیه السلام در روستاهای استان خراسان ساخته است، بلکه هشت مجموعه بزرگ آموزشی نیز به نام ثامن‌الائمه در مشهد احداث کرده است.

 

خیامی ساخت هجده مجموعه کار و دانش را در استان خراسان به پایان رسانده که هجده میلیارد تومان هزینه دربرداشته است.

 

خیامی بخشی از ثروت خود در انگلستان را نیز صرف برگزاری همایش هایی برای گفتگو میان پیروان اسلام و مسیحیت کرده است و بخش دیگری از ثروت خیامی به خرید اشیای عتیقه ایرانی در حراجی های بین المللی اختصاص یافته و بالاخره او، اکنون یکی از یاری رسانان به برنامه های فرهنگی ایرانیان در خارج از کشور است.

 

و چه بسیار که بر سر سفره ای که او پهن کرده بود نشستند

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 


تاریخ ارسال پست: 28 / 6 / 1396 ساعت: 6:12 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

درسی بزرگ از سرنوشت تلخ نوکیا

درسی بزرگ از سرنوشت تلخ نوکیا

 

شرکت نوکیا یکی از قدرتمندترین شرکت‌های دنیا و بزرگ‌ترین تولید کننده گوشی‌های تلفن همراه در جهان بود که پس از کاهش 99 درصدی ارزش سهامش توسط شرکت مایکروسافت خریداری شد. در طول برگزاری نشست خبری اعلام فروش این شرکت به مایکروسافت رییس این شرکت گفت: "ما بهترین تیم مدیریتی و اجرایی را در اختیار داشتیم، ما هیچ اقدام اشتباهی انجام ندادیم، سخت تلاش کردیم اما علی‌رغم همه این‌ها شکست خوردیم." بعد از گفتن این جمله تمام تیم مدیریتی نوکیا و خود رییس آن شرکت به طور غم انگیزی گریه کردند.


از اوایل سال 1990 تا سال 2012، نوکیا یکی از قدرتمندترین کمپانی‌های دنیا و بزرگ‌ترین تولیدکننده گوشی‌های تلفن همراه در جهان با در اختیار داشتن 80 درصد سهم بازار بود. قیمت هر سهم این شرکت 42 دلار و ارزش این شرکت 250 میلیارد یورو بود. نوکیا یک شرکت فوق‌العاده قوی با مدیرانی کاربلد و حرفه‌ای بود که کارشان را به خوبی انجام می‌دادند. اما متاسفانه امروزه به خوبی کار کردن و حفظ وضع موجود برای موفقیت کافی نیست.


رهبران نوکیا، به دنبال یادگیری مداوم و تغییر و نوآوری سریع نبودند. آن‌ها نتوانستند تغییرات مداوم و سریع صنعت تلفن همراه را که به واسطه شرکت‌های سامسونگ و اپل آورده شدند را پیش‌بینی کنند. حتی شرکت اپل تا 10 سال قبل هرگز گوشی موبایل تولید نمی‌کرد اما شرکت یادگیرنده‌ای بود و مدام به دنبال یادگیری، تغییر و نوآوری می‌گشت. خیلی سریع iphone و Galaxy گوشی‌های نوکیا را در بازار کنار زده و سهم قابل توجهی از بازار گوشی‌های تلفن همراه را به خود اختصاص دادند. از سال 2011 تا 2013 نوکیا از رتبه اول بازار به رتبه دهم سقوط کرد. سهم بازار 80 درصدی نوکیا به 3 درصد رسید. ارزش هر سهم نوکیا از 42 دلار به 2.5 دلار کاهش پیدا کرد. هزاران کارمند سخت‌کوش نوکیا از کار برکنار شدند. ارزش شرکت نوکیا با کاهشی 99 درصدی از 250 میلیارد یورو به 3.79 میلیارد یورو رسید.


شرکت نوکیا هیچ اشتباهی نداشت. آن‌ها هیچ کار خطایی انجام ندادند اما جهان به سرعت در حال تغییر است. ضعف آن‌ها در عدم یادگیری، رشد و تغییر مداوم و سریع بود. آن‌ها به این خاطر که یادگیری مداوم را فراموش کردند، نه تنها شانس خود برای رسیدن به موفقیت را از دست داده بلکه شانس بقا را نیز از دست دادند.


امروزه اگر به دنبال رشد و پیشرفت نباشید و از موفقیت امروز خود راضی بوده و به دنبال حفظ وضع فعلی باشید شکست خواهید خورد. نوکیا به واسطه موفقیت چشمگیری که داشت شکست خورد. آن‌ها قربانی موفقیت خود شدند.


در دنیای امروز هر انسانی که از وضع خود راضی باشد و به جای آموزش‌های جدید و یادگیری مداوم به دنبال حفظ وضع کنونی بوده و از یادگیری و آموزش دست بکشد، قطعا قربانی خواهد شد...

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید 


تاریخ ارسال پست: 27 / 6 / 1396 ساعت: 6:31 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

نکاتی برای افزایش کاریزما و بهبود ارتباطات

نکاتی برای افزایش کاریزما و بهبود ارتباطات

 



۱. آدم ها تمایل دارند با کسانی کار کنن که دوستشان دارند . پس جوری رفتار کنید که دوست تان داشته باشند . مودب و صبور باشید .

 

۲. مردم جذب آدم هایی می شوند که سر حرفشان می ایستند . یعنی اگر قولی می دهید ، دقیقا چیزی را که گفته اید ، انجام دهید.آن را در همان زمان که گفته اید یا حتی زودتر انجام دهید .

 

۳. مردم به آدم های خوش قلب اعتماد می کنند . وقتی به آن ها توصیه ای می کنید که به آن ها بیشتر از خودتان سود می رسانید ، به خوش قلبی تان ایمان می آورند .

 

۴. مردم تمایل دارند با آدم هایی کار کنند که در کارشان متخصص باشند . پس اول از همه احتیاج دارید تا در زمینه ی فعالیت تان از طریق تمرین ، تحقیق ، تعلیم ،آموزش و مطالعه تخصص پیدا کنید .

 

۵. مردم دوست دارند که سرمایه شان را در اختیار آدم های صادق، با اخلاق و درست قرار دهند. پس در مطالب بازاریابی تان دروغ نگویید .

 

۶. مردم به اشخاصی گرایش دارند که از نظر ظاهری ، گیرا باشند و یا حداقل زننده نباشند پس همیشه آراسته باشید .

 

۷. مردم با آن هایی که واقعی به نظر بیایند راحت تر هستند . بهترین راه برای نشان دادن این که آدم عادی هستید این است که صمیمی و دوستانه رفتار کنید و به بقیه علاقه نشان بدهید .

 

۸. مردم به افرادی که به آن ها گوش می دهند و توجه می کنند ، جواب میدهند . این کلیشه ی قدیمی یادتان باشد : شما دو گوش دارید و یک دهان .

 

۹. مردم کنار کسانی که مثل خودشان هستند ، احساس راحتی می کنند .رمز این کار این است که یک مورد مشترک بین خودتان پیدا کنید . بعد ، از همان برای برقراری ارتباط استفاده کنید .

 

۱۰. مردم جذب افراد فروتن می شوند . پس خودستایی نکنید .

 

۱۱. مردم تحت تاثیر اشخاصی قرار می گیرند که پرمشغله به نظر می رسند ، پس هیچ وقت از کسادی بازارتان نگویید :)

 

۱۲. مردم تمایل دارند افراد مفید دور برشان باشند .افرادی که با آن ها زندگی شان راحت تر می شود.

 

منبع: کتاب تبدیل رویا به ثروت، نوشته مایکل مسترسون، ترجمه ژان بقوسیان

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 27 / 6 / 1396 ساعت: 6:19 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

فین تک چیست؟

فین تک چیست؟

 

 

فین تک اصطلاحی است ترکیبی ، از دو کلمه‌ی Financial و Technology یعنی “امور مالی” و “تکنولوژی”

 

امروزه صاحبنظران حوزه مالی ، آینده صنعت بانکداری را در گرو رشد و توسعه چنین استارت‌آپ‌هایی می‌دانند ، شواهد بیانگر آن است که در جهان تمایل به سرمایه‌گذاری در این گونه شرکت‌ها افزایش پیدا کرده است.

 

صنعت خدمات مالی و سرمایه‌گذاری از لحاظ حجم داده هایی که در عملیات روزمره تولید می‌کند و همچنین حجم اطلاعاتی که با هدف ایجاد تصمیم‌های موثر تجاری، تحلیل و پردازش می‌نماید بینظیر است. شرکت های فین‌تک با جمع آوری و تحلیل پیشرفته‌ی این داده‌ها و همچنین با بکارگیری تکنولوژی‌های خلاقانه باعث کاهش زمان و انرژی صرف شده جهت انجام امور مالی ، بانکی و خدمات سرمایه گذاری می شوند.

 

استارتاپ‌های فین تک تقریبا در تمام زمینه‌های صنعت امور مالی و بانکی همچون بانکداری سنتی، کارت های اعتباری، امور پرداخت، وام‌های شخصی و کسب و کارها، بیمه، واسطه گری و مدیریت دارایی‌ها، و حتی تسهیلات خرید املاک و مستغلات در حال خلق خدمات نوین هستند.

 

فین تک باعث شده تا حوزه‌های غیر جذاب و قدیمی در خدمات مالی احیا شده و بطور همزمان توجه بسیاری از طرف شرکتهای سرمایه گذاری خطر پذیر و سرمایه گذاران خصوصی را جلب نمایند.

 

"فین‌تک" را آینده‌ی صنعت خدمات مالی و بانکداری میدانند

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 


تاریخ ارسال پست: 26 / 6 / 1396 ساعت: 6:19 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه ژیلت از یک فروشنده دوره‌گرد،به میلیاردری بزرگ تبدیل شد

چگونه ژیلت از یک فروشنده دوره‌گرد،به میلیاردری بزرگ تبدیل شد

 

کینگ کمپ ژیلت، فروشنده‌ای دوره‌گرد و مردی خیال‌باف بود. او به تمام شهرها سفر می‌کرد تا اجناسش را بفروشد، در حالی که رویای خلق جامعه آرمانی را در سر می‌پروراند که عاری از فقر، جرم، جنایت و جنگ باشد. همچنین آرزوی ابداع وسیله یا راهی را داشت تا او را به شهرت و ثروت برساند اما برای هیچ‌یک از اختراعاتش، نتوانست پولی به دست آورد.


چیزی که زندگی ژیلت را عوض کرد، سر بطری نوشابه بود. مشتریان پس از یک‌بار مصرف، آن را دور می‌انداختند و جدیدش را می‌خریدند؛ این موضوع به شدت نظر ژیلت را جذب کرد. ژیلت سال‌ها وقت صرف کرد تا فهرستی از کالاهای یک‌بار مصرف را تهیه کند.


یک روز صبح در سال 1895، تیغ ریش‌تراشی خود را برداشت تا صورتش را اصلاح کند. در آن دوران، تیغ‌ها لبه فولادی کلفتی داشتند که آن‌ها را باید مرتب به چرم می‌کشیدند تا تیز بمانند. تیغ ژیلت آنقدر کند شده بود که به چرم کشیدنش نیز فایده‌ای نداشت، باید آن را پیش چاقو تیز کن می‌برد تا تیزش کند.


اینجا بود که فکری به ذهنش رسید. ژیلت نخستین سالی که محصولش را به بازار عرضه کرد، 51 تیغ و کمتر از دویست لبه تیغ فروخت! سال بعد، نودهزار تیغ و 15 میلیون لبه تیغ فروخت! ژیلت تا آخر عمرش، بیش از بیست میلیون تیغ در سال فروخت...!


چرا لبه تیغی به نازکی کاغذ و آن‌قدر ارزان نسازیم تا بتوان پس از یک‌بار مصرف آن را دور انداخت؟ هشت سال طول کشید تا ژیلت به این فکر جامه عمل بپوشاند اما تیغ ژیلتی که در سال 1903 به بازار آمد برای همیشه ریش‌تراشی را عوض کرد. همچنین راه را برای فرهنگ یک‌بار مصرف امروزی باز کرد که در نوع خود یک تحول بود...

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 25 / 6 / 1396 ساعت: 6:15 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

تولید بیشتر با ساعت کار کمتر

تولید بیشتر با ساعت کار کمتر

 

بهره‌وری یکی از کلیدی‌ترین عوامل موفقیت اقتصادی است. به هر میزان که نیروی کار یک کشور بهره‌ورتر باشد، ارزش اقتصادی بیشتر برای کارفرما و در نهایت اقتصاد کشور خود می‌آفریند.

 

شرکت خدمات مشاوره اقتصادی «اکسپرت مارکت» در گزارشی، بهره‌ورترین اقتصادهای دنیا را معرفی کرده است. این نهاد در گزارش خود به این نتیجه رسید که ساعات کاری پایین نه تنها به ضرر اقتصاد نیست، بلکه به‌طور بالقوه اثرات مثبت بر سطح تولید اقتصاد دارد.


«اکسپرت مارکت» در این گزارش بهره‌وری را به‌صورت تقسیم «تولید ناخالص داخلی سرانه» بر «ساعات کاری سالانه یک نیروی کار» تعریف کرده و با جمع‌آوری داده‌های این دو متغیر برای 35 کشور و محاسبه بهره‌وری، رتبه‌بندی جدیدی از بهره‌ورترین اقتصادهای جهان ارائه کرده است.

 

براساس این گزارش، لوکزامبورگ با بهره‌وری ساعتی 71/ 45 پوند برای هر فرد به‌عنوان بهره‌ورترین کشور جهان معرفی شده است. نیروی کار این کشور به‌طور میانگین 1643 ساعت در سال کار می‌کند.


دراین میان، آلمانی‌ها به‌طور میانگین با 1371 ساعت کار در سال، پایین‌ترین ساعات کاری را در میان 35 کشور مورد بررسی دارند.

 

همچنین این نهاد در گزارش خود به این نتیجه رسید که بسیاری از اقتصادهای بزرگ و پیشرفته ، در حالی که نیروی کار آنها پایین‌ترین ساعات کاری را دارند؛ بهره‌وری آنها زبان زد است.

 

در این رابطه، مکزیکی‌ها در میان کشورهای مورد بررسی با داشتن ساعات کاری 2228 ساعت در سال، بالاترین ساعات کاری را دارند؛ در‌حالی‌که بعد از کاستاریکا، از پایین‌ترین سطح بهره‌وری رنج می‌برند.


کاستاریکا نیز در انتهای فهرست بهره‌ورترین کشورها ایستاده است. جالب است که این کشور بعد از مکزیک بالاترین ساعات کاری را در میان 35 کشور مورد بررسی دارد (2216 ساعت کار در سال).

 

در واقع می‌توان گفت پیام اصلی این گزارش این است که سیاست‌گذاران حتی به‌خاطر کسب‌وکارها و افزایش سطح بهره‌وری هم که شده، باید ساعات فراغت نیروی کار خود را افزایش دهند؛ چراکه نتیجه آن در نهایت جز بهبود وضعیت اقتصاد نیست.

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

 


تاریخ ارسال پست: 24 / 6 / 1396 ساعت: 12:17 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ماجرای «وام بدون بهره» بانک نروژی چیست؟

شایعه ای عجیب پخش شد که یک بانک نروژی اعلام کرده چون در اسلام سود حرام است پس ما به مسلمان ها وام بدون سود می دهیم

 

ماجرای «وام بدون بهره» بانک نروژی چیست؟

 

بانک Storebrand که در نروژ و سوئد فعالیت دارد، وب‌سایتی را بابت این موضوع راه‌اندازی کرد تا نظرات کاربران را درباره‌ی ایده‌ی وام بدون بهره جویا شود. هدف جذب مسلمانانی است که می‌خواهند خانه بخرند ولی به دلیل باورهای دینی‌شان نمی‌خواهند از وام‌های معمول بانکی استفاده کنند.

 

بر اساس قرائت غالب از قوانین اسلام، گرفتن بهره برای قرض ربا و حرام است. اما طرح جایگزین بانک "استوری برند"، عقد اجاره به شرط تملیک است، بدین معنا که بانک و خریدار مشترکاً مالک خانه‌ای می‌شوند. خریدار بابت سهم مالکیت بانک که اشغال کرده است اجاره پرداخت می‌کند. در پایان دوره‌ی اجاره خریدار مالک کل خانه می‌شود.

 

بانک بر همین مبنا،از متقاضیان علاقه‌مند درخواست کرد با بانک تماس بگیرند تا ببینند چه میزان علاقه برای چنین وامی وجود دارد. ظرف یک هفته ۳۰۰ نفر نسبت به این موضوع ابراز تمایل کردند.

 

سازمان‌های اسلامی نروژ مانند «شورای اسلامی نروژ» و جنبش جوانان محافظه‌کار IslamNet در صفحات Facebook شان، دنبال‌کنندگانش را ترغیب کردند تا در تماس با بانک برای چنین وامی ابراز علاقه کنند.

 

سایت خاصی که بانک برای این منظور درست کرده بود، بسته شده است تنها اطلاعیه‌ای قرار گرفته است که در بخشی از آن آمده است:


«ما می‌خواستیم متوجه شویم آیا چنین طرحی می‌تواند راه‌گشا برای بخشی از مردم باشد که می‌خواهند وارد بازار مسکن با قیمت‌هایی شوند که مدام گران می‌شود.

 

این وام می‌تواند برای جوانان، فارغ التحصیلان و آن‌هایی که نمی‌توانند به دلایل مذهبی وام‌های عادی مسکن را بگیرند جذاب باشد.»

 

نگاه دقیق تر به موضوع:
۱. در طرح مزبور بانک مدعی نشده که وام بدون سود می دهد بلکه یک قراردادی درست کرده که بتواند مسلمانان را هم راضی کند که سود به بانک بدهند.

 

۲. قراردادی که بانک می خواسته ببندد یکی از ده ها قرارداد غیر ربوی است که در بانک های ایران در موقع گرفتن وام امضا می کنید و شاید حتی راهی بوده برای گرفتن سود بیشتر (معمولا طرح هایی مثل فروش ارزان موبایل در ازای استفاده از یک اپراتور خاص در نهایت باعث سود آوری چند برابر فروشنده در اروپا می شود)

 

۳. طرح مزبور فقط به مسلمانان اختصاص نداشته و هر اروپایی می توانسته از آن استفاده کند.

 

۴. با بررسی دوستان نروژی معلوم شد که بانک فوق یکی از بانک های درجه ۲ یا ۳ نروژ است که فقط برای کسب شهرت چنین کاری کرده و بعد راه انداختن سر و صدا زیاد و بدون بستن حتی یک قرارداد، طرح را لغو و صفحه زیر را بسته است:

 

http://www.etisklaan.no/

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 


تاریخ ارسال پست: 24 / 6 / 1396 ساعت: 11:55 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

زندگی‌نامه‌ی مارک کوبان از فروش کیسه زباله تا میلیادری

زندگی‌نامه‌ی مارک کوبان از فروش کیسه زباله تا میلیادری

 

مارک کوبان در یک خانواده‌ی متوسط در پیتس‌بورگ ایالات متحده متولد شد. از همان دوران کودکی و نوجوانی به دلیل وضعیت اقتصادی خانواده و همچنین به سبب علاقه‌ی فراوان خودش به تجارت به این عرصه قدم گذاشت. در سن 12 سالگی کودکی دست‌وپا چلفتی با یک عینک ته‌استکانی در محله‌های اطراف کیسه زباله می‌فروخت و اندک درآمد خود را صرف هزینه‌های ضروری کودکانه‌اش می‌کرد. در همان روزها بود که اصول اولیه تجارت را به خوبی آموخت؛ او دریافت که هیچ شغلی سبب کاهش اعتبار اجتماعی نمی‌شود و از سویی دیگر آموخت که برای کسب درآمد حتما نیازی نیست که انسان سرمایه کلان اولیه داشته باشد.
او که در مدرسه علیرغم مشکل بینایی و همچنین فرصت اندک برای درس خواندن به سبب کار روزانه‌اش توانسته بود همواره بهترین نمرات را به دست آورد، به‌عنوان یکی از بهترین شاگردان مدرسه دوران تحصیلی را به اتمام رساند و تصمیم ورود به دانشگاه گرفت. رشته‌ی مورد علاقه او بازرگانی بود و در سراسر ایالات متحده تنها ده دانشگاه تدریس این رشته را در اختیار داشتند. از میان این ده دانشگاه، کم‌‌هزینه‌ترین یعنی دانشگاه ایندیانا را برگزید و برای ادامه تحصیل وارد آنجا شد. اگر چه ایندیانا در مقایسه با دیگران کم هزینه‌تر بود اما به هر حال دوران دانشجویی نیز خرج و مخارج خاص خود را داشت، و مارک برای تامین هزینه‌هایش به مشاغل گوناگونی روی آورد تا بتواند حداقل علاوه بر هزینه تحصیل، خود را از گرسنگی برهاند.


از همان سال اول با مشکلات فراوانی روبه‌رو شد: سنگینی هزینه‌ها و اجبار او برای روی آوردن به حرفه‌های مختلف از یک سو و رفتار خشن و ناملایم ناظم دانشکده از سویی دیگر هر لحظه او را تشویق به ترک تحصیل می‌کرد؛ اما علاقه‌ی او به بازرگانی توانست تا اخذ مدرک کارشناسی با بهترین نمرات او را همراهی سازد.


با بیرون آمدن از دانشگاه کوبان تصمیم گرفت تا تمامی آموخته‌ها و تجربیات این سال‌های سخت را به کار ببندد، و تلاش خود را برای آینده‌ای روشن آغاز نماید. او که با نیاز بازار وقت جامعه به خوبی آشنایی داشت تصمیم گرفت تا وارد بازار کامپیوتر شود، صنعتی که حتی کوچک‌ترین اطلاعاتی در مورد آن نداشت و با به‌کارگیری تمامی زوایای اقتصادی و همچنین مطالعه‌ی بسیار در مورد مسائل ابتدایی این عرصه، کوبان در سال 1983 یک شرکت کامپیوتری با نام «MICroSolutinos» و با کاربری مشاوره‌ی کامپیوتری بنا کرد که در عرض چند سال به سرعت به اولین شرکت مشاوره و ادغام سیستم‌ها تبدیل شد و از سالی 1990 این شرکت سالانه درآمدی معادل 30 میلیون دلار به دست آورد. اما در آمد واقعی زمانی عاید کوبان شد که کمپانی بزرگ «COMPU Sever» اقدام به خرید شرکت نمود و در جریان این معامله سرمایه بسیار خوبی از آن او کرد.


با به دست آوردن این گنج باور نکردنی کوبان دیگر تمامی روزهای سخت گذشته را پشت سر گذاشته بود و حال تمامی رویاهایش را در عالم واقعیت می‌دید.
او که علاقه‌ی شدیدی به ورزش بسکتبال داشت، با خود می‌اندیشید که چرا نمی‌تواند بازی تیم‌های مورد علاقه‌اش را از اینترنت دنبال کند، همین فکر جرقه‌ای بود برای یک پدیده‌ی نوین.


این سوال به تولد «Broadcast.com» در سال 1995 انجامید و در نتیجه‌ی آن کوبان به شهرت بسیار بالایی دست یافت. با روی کار آمدن«Broadcast.com» دیگر تمامی کاربران اینترنتی قادر بودند تمامی برنامه‌های دلخواه‌شان را به طور مستقیم از طریق اینترنت دریافت کنند و این مساله شور و هیجان خاصی در میان مردم پدید آورد. چندی بعد در سال 1999 یاهو این سایت را به مبلغ 2 میلیارد دلار از کوبان خرید و با این اقدام او را روانه‌ی لیست میلیاردرهای دنیا نمود...

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 22 / 6 / 1396 ساعت: 7:23 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

آیا افرادی که فکر می کنند می توانند چندین کار را انجام دهند خودشان را فریب میدهند؟

آیا افرادی که فکر می کنند می توانند چندین کار را انجام دهند خودشان را فریب میدهند؟

 

 

همه ما سعی کرده ایم چندین کار در یک دفعه انجام بدهیم. این درست است، یا بهتر این است تنها روی یک کار در یک زمان تمرکز داشته باشیم؟ آیا انجام دادن چندین کار با هم واقعاً ایده خوبی است یا اینکه ما را متقاعد می کند که اگر در یک زمان بر روی یک کار تمرکز کنیم آن را آهسته تر و بهتر انجام خواهیم داد؟

 

 راه حل
روانشناسان استدلال می کنند که انسان ها وظایف (کارهای) به سرعت پشت سرهم را نسبت به وظایف همزمان به خوبی انجام می دهند.
در سال 2009، تیم تحقیقاتی استنفورد که توسط کلیفورد ناس رهبری می شد در یک سری از آزمایشات کسانی که وظایف چندگانه رسانه ای سنگین و سبک را انجام می دهند را مقایسه کردند. ناس فکر می کرد کسانی که وظایف چندگانه سنگینی را انجام می دهند باید در سازماندهی، ذخیره اطلاعات بهتر باشند و حافظه فوق العاده ای نیز داشته باشند، اما مشخص شد که عکس (خلاف) آن درست بود.

 

وقتی گروه ها ترتیبی از شکل های رنگی را نشان دادند و از آنها خواستند موقعیت آنها را به یاد بیاورند و دیگران را نادیده بگیرند، کسانی که چندین کار را باهم انجام می دانند نتوانستند چنین کاری را انجام دهند. آنها به طور مداوم پریشان بودندو توانایی آنها در تغییر بین وظایف، فیلتر کردن اطلاعات بی ربط و به یادآوردن آنچه دیده بودند بدتر از کسانی بود که وظایف چندگانه سبکی انجام می دهند.

 

تیمی از دانشگاه یوتا که توسط دیوید استرایر رهبری می شد، افرادی را که در حین رانندگی از تلفن همراه استفاده می کردند، بررسی کرده اند و پی برده اند که بیشتر از دوبار احتمال داشت که علایم توقف را نادیده بگیرند. در بررسی بعدی، استرایر پی برده است افرادی که بیشتر احتمال دارد چندین کار با هم انجام دهند آنهایی هستند که فکر می کنند در این کار ماهر هستند. 70 درصد از 310 دانشجوی بررسی او فکر می کردند آنها بالاتر از حد متوسط در وظایف چندگانه بودند.

 

تحقیق ناس نشان می دهد که ما باید 20 دقیقه را صرف یک کار بکنیم و بعد به کار دیکری بپردازیم، به جای اینکه بین دوکار با سرعت هر چه بیشتر حرکت کنیم. شواهد نشان می دهند که ما خودمان را فریب می دهیم اگر فکر کنیم در زمان واحد بتوانیم بیشتر از یک کار را به خوبی انجام دهیم.
تحقیقات اندکی نشان می دهند که زنان ممکن است تاحدود کمی در این کار بهتر باشند، اما تعداد کمی از ما بطور طبیعی اینگونه هستیم.
تحقیق استرایر نشان می دهد که برخی افراد "سوپر تسکر" هستند، کسی که به بهترین نحو می تواند چندین کار را با هم انجام دهد. بقیه فقط می توانند در یک زمان به یک کار بچسبند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 22 / 6 / 1396 ساعت: 6:38 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

از 35 سالگی به بعد از شغلتان متنفر می‌شوید!

از 35 سالگی به بعد از شغلتان متنفر می‌شوید!

 

 

زمانی که جین پرنس کار خود را برای یک شرکت فناوری بریتانیایی در نزدیکی کمبریج آغاز کرد، 50 سال داشت.وی می‌گوید: «فکر می‌کنم خیلی خوش‌شانس بودم» ولی او خوشحال نبود. او معتقد است محیط کار هر روز سخت‌تر و غیرشخصی‌تر می‌شود.

 

براساس بررسی بخش منابع انسانی شرکت رابرت هاف بریتانیا از دو هزار کارمند بریتانیایی، کارکنان پیرتر در مقایسه با همکاران جوان‌تر در محیط کار خود کمتر خوشحالند. یک نفر از شش کارمند بالای 35 سال بریتانیایی از کار خود ناراضی است و این میزان دوبرابر کارمندان زیر 35 سال است. نزدیک به یک‌سوم افراد بالای 55 سال نیز گفته‌اند از کار خود احساس رضایت نمی‌کنند، در حالی که 16 درصد از آنها اعلام کردند در محیط کار خود دوستی ندارند.

 

در این گزارش آمده است که قرار داشتن در جایگاه‌های عالی‌رتبه‌تر با خود استرسی به همراه دارد. درست است که حقوق بالاتر است اما هرچه مرتبه شغلی بالاتر می‌رود، زندگی روزمره گران‌تر می‌شود. کاری کوپر، محقق محیط کار مدرسه کسب‌وکار منچستر معتقد است، زمانی که شما موفقیت کاری به‌دست نمی‌آورید، کار برایتان خسته‌کننده می‌شود.از سوی دیگر تجربه زندگی به شما می‌گوید که خانواده از اهمیت بیشتری نسبت به کار برخوردار است.



براساس نظرسنجی سازمان توسعه مهارت گروه سیتی و گیلدز، یک‌پنجم از کارگران بریتانیایی مسن‌تر معتقدند کارفرمایان آنها برای کارکنانشان در رده‌های سنی مختلف به‌طور برابر ارزش قائل نیستند، همچنین براساس گزارش کپیتا ریسورسینگ، یک‌سوم از کارکنان بالای 55 سال نیز احساس می‌کنند به‌خاطر کارکنان جوان‌تر کنار گذاشته خواهند شد. البته دلیل دیگری که افراد جوان‌تر نسبت به کارشان دلسرد نمی‌شوند، این است که آنها انتظارات کمتر و آرزوهای بزرگتری دارند.

 

بادنیک که در اولین تجربه کاری خود به‌شدت ترس از دست رفتن شغلش را داشت، می‌گوید: زمانی که شرایط شما کمی پایدارتر می‌شود، به اطراف خود نگاه می‌کنید و از خود می‌پرسید آیا واقعا از جایگاه شغلی خود رضایت دارم؟ با وجود این بازار کار در حال پیر شدن است. براساس برآورد دولت آمریکا در سال 2024 از هر چهار نفر نیروی کار حاضر در بازار کار ایالات‌متحده یک نفر بالای 55 سال خواهد داشت.»

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 19 / 6 / 1396 ساعت: 6:57 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

کارهای بزرگ چگونه شروع می‌شوند؟

کارهای بزرگ چگونه شروع می‌شوند؟

 

روزی شيوانا از نزديک مزرعه‌ای می‌گذشت. مرد ميانسالی را ديد که کنار حوضچه‌ای نشسته و غمگين و افسرده به آن خيره شده است. شيوانا کنار مرد نشست و علت افسردگی‌اش را جويا شد. مرد گفت: "اين زمين را از پدرم به ارث گرفته‌ام. از جوانی آرزو داشتم در اينجا ماهی پرورش دهم. همه‌چيز آماده است. فقط نيازمند سرمايه‌ای بودم که اين حوضچه را لايروبی و تميز کنم و فضای سربسته مناسبی برای پرورش و نگهداری ماهی ايجاد کنم. اين آرزو را از همان ايام جوانی داشتم و الان بيش از ده سال است که هنوز چنين سرمايه‌ای نصيبم نشده است. بچه‌هايم در فقر و دست‌تنگی بزرگ می‌شوند و آرزوی من برای رسيدن به سرمايه لازم برای آماده سازی اين حوض بزرگ هر روز کم‌رنگ‌تر و محال‌تر می‌شود. ای کاش خالق هستی همراه اين حوض بزرگ به من سرمايه‌ای هم می‌داد تا بتوانم از آن ثروت مورد نياز خانواده‌ام را بيرون بکشم.


شيوانا نگاهی به اطراف انداخت و سپس حوضچه سنگ کوچکی را در فاصله دور از حوض بزرگ نشان داد و گفت: "چرا از آنجا شروع نمی‌کنی؟! هم کوچک و قابل‌نگهداری است و هم می‌تواند دست‌گرمی خوبی برای شروع کار باشد.


مرد ميانسال نگاهی نااميدانه به شيوانا انداخت و گفت: "من می‌خواستم با اين حوض بزرگ شروع کنم تا به يکباره به ثروت عظيمی برسم و شما حوضچه کوچک سنگی را به من پيشنهاد می‌کنيد. آن را که همان ده سال پيش خودم به تنهايی می‌توانستم راه بيندازم"
شيوانا سری تکان داد و گفت: "من اگر جای تو بودم به جای دست روی دست گذاشتن و حسرت خوردن لااقل با آن حوضچه کوچک آرزوهای بزرگم را تمرين می‌کردم تا کمرنگ نشود و از يادم نرود"


مرد ميانسال آهی کشيد و نظر شيوانا را پذيرفت و به سوی حوضچه کوچک رفت تا خودش را سرگرم کند. چند ماه بعد به شيوانا خبر دادند که مردی با يک گاری پر از خرچنگ خوراکی نزديک مدرسه ايستاده و می‌گويد همه‌ی اين‌ها را به رايگان برای مدرسه هديه آورده است و می‌خواهد شيوانا را ببيند. شيوانا نزد مرد رفت و ديد او همان مرد ميانسالی است که آرزوی پرورش ماهی را داشت. او را به داخل مدرسه آورد و جويای حالش شد.


مرد ميانسال گفت: "شما گفتيد که اگر جای من بوديد اول از حوضچه سنگی شروع می‌کرديد. من هم تصميم گرفتم چنين کنم. وقتی به سراغ حوضچه سنگی رفتم متوجه شدم که آبی که حوضچه را پر می‌کند از چشمه‌ای زيرزمينی و متفاوت می‌آيد و املاح آن برای پرورش ماهی اصلا مناسب نيست... اما برای پرورش ميگو عالی است! به همين دليل بلافاصله همان حوضچه کوچک را راه انداختم و در عرض چند ماه به ثروت زيادی رسيدم. ای کاش همان ده سال پيش همين کار را می‌کردم و اين‌قدر به خود و خانواده‌ام سختی نمی‌دادم.


شيوانا تبسمی کرد و گفت: "حال می‌خواهی چه کنی؟!"
مرد گفت: "ثروت حاصل از اين حوضچه سنگی و پرورش ميگو تمام خانواده من را کفايت می‌کند. می‌خواهم از اين به بعد در راحتی و آسايش به پرورش ميگو در حوضچه سنگی کوچک بپردازم."


شيوانا تبسمی کرد و گفت: "من اگر جای تو بودم با سرمايه‌ای که اکنون به دست آورده‌ام به سراغ حوض بزرگ هم می‌رفتم و در آن پرورش ماهی را هم شروع می‌کردم. مردم اين دهکده و دهکده‌های اطراف به ماهی نياز دارند و حوض بزرگ تو می‌تواند بسياری را از گرسنگی نجات دهد."
وقتی بدانیم که به کجا می‌رویم، تبدیل به شخص موثرتری می‌شویم...

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 19 / 6 / 1396 ساعت: 6:40 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

راز میلیاردر شدن احد عظیم‌زاده،بزرگترین تاجر فرش و یتیم‌نواز ایرانی

راز میلیاردر شدن احد عظیم‌زاده،بزرگترین تاجر فرش و یتیم‌نواز ایرانی

 

 

هفت ساله بودم كه پدرم را از دست دادم. امكانات مالی ما اجازه نمی‌داد به مدرسه بروم و فقط پس از رفتن به كلاس اول مجبور شدم پشت دار قالی بنشينم و قالی‌بافی كنم. تا 13 سالگی روزها قالی می‌بافتم و شب‌ها درس می‌خواندم.

چاره‌ای نبود، وسع مالی ما جز اين اجازه نمی‌داد. خاک خوردم و زحمت بسيار كشيدم. در سال 2 بار بيشتر نمی‌توانستيم برنج بخوريم. يک بار روز 21 ماه رمضان و بار دوم شب چهارشنبه‌سوری. آرزو داشتم يا خلبان شوم يا پولدار و برای رسيدن به اين آرزوها بسيار زحمت كشيدم.


كارم را با به دوش كشيدن پشتی و قالی‌های كوچک و بردن آن‌ها از اسفنجان يا اسكو برای فروش آغاز كردم. در آغاز كار از هركدام از آن‌ها يک يا دو تومان (نه هزار يا 2هزار تومان) سود می‌كردم. پنج سال اين‌چنين سخت كار كردم. بسيار دشوار بود.

اما پشتكار و اعتقاد به هدف با توكل به خدا تحمل سختی‌ها را آسان می‌كرد. در 18 سالگی توانستم 20 هزار تومان پس‌انداز كنم، اما فشارها همچنان ادامه داشت تا اين‌كه مجبور به ترک تحصيل شدم.


در اين فكر بودم كه سرمايه‌ام را افزايش بدهم تا بتوانم كاری بكنم. می‌خواستم يک كارگاه فرش‌بافی راه بيندازم. سراغ پسرعموی پدرم رفتم و از او 20 هزار تومان قرض كردم و 60 هزار تومان هم از بانک وام گرفتم. سرمايه‌ام شد 100 هزار تومان يعنی به اندازه يک تراول صد تومانی امروزی.


وقتی اين پول دستم آمد تازه به فكر افتادم كه چه بكنم. چه ايده جديدی داشته باشم؟ ماه‌ها فكر كردم. آن روزها چون انقلاب پيروز شده بود تا 2 سال به هيچ ايرانی پاسپورت نمی‌دادند. در اين مدت فكر كردم و فكر كردم تا به اين نتيجه رسيدم كه با صادرات كارم را شروع كنم.


اما هيچ اطلاعاتی نداشتم. شنيده بودم آلمان مركز تجارت فرش است. ويزا گرفتم و به هامبورگ رفتم و در يک مسافرخانه يا پانسيون مستقر شدم. به سالن‌ها و انبارهای فرش آن‌جا سرزدم و با سليقه‌ها آشنا شدم. آن‌جا به من گفتند ثروتمندان برای خريد فرش به سوئيس می‌روند. ويزای 15 روزه سوئيس گرفتم و به ژنو رفتم.


زبان هم نمی‌دانستم. در يک هتل با تاجری آشنا شدم و او ايده اصلی را به من داد: فرش گرد بباف. در آن دوران در ايران فرش گرد بافته نمی‌شد و كيفيت توليد فرش و رنگ‌بندی‌ها هم مناسب نبود. چای و قهوه‌ام را خوردم و همان روز به ايران برگشتم.


به ده خودمان آمدم و ساختمانی اجاره كردم. دستگاه خريدم، با 10 درصد نقد و بقيه اقساط. ابريشم هم قسطی خريدم. انسان بايد ريسک‌پذير باشد و من هم ريسک كردم. با دست خالی و از هيچ.


شروع به بافتن فرش گرد كردم و چند نمونه كه بيرون آمد سر و كله تاجران آلمانی پيدا شد و آنان به اسفنجان آمدند. باور می‌كنيد يا نه؟ در اولين معامله 6.5 ميليون تومان نقد پرداختند و شش ميليون تومان هم چک دادند! آن شب از شدت هيجان نخوابيدم. احساس آن شب را خوب به خاطر دارم. سرمايه 100 هزار تومانی من كه 80 هزار تومانش قرض بود در كارخانه اجاره‌ای اين‌چنين سودی نصيب من كرده بود، در اولين قدم... كسب‌وكارم رونق گرفت و صادراتم را به آلمان، ايتاليا، سوئيس، انگليس، بلژيک و ديگر كشورها آغاز كردم. بسيار سفر كردم و ايده‌های جديد دادم. از موزه‌های فرش كشورها بازديد می‌كردم و از طرح‌ها اقتباس، يا از آن‌ها عكس می‌گرفتم و با الهام از آن‌ها و تلفيق طرح‌ها، ايده‌های نو بيرون می‌دادم. در اين مدت سليقه مشتريان را شناختم.


می‌پرسيد هدف من چیست؟ و چه احساسی نسبت به پول دارم؟ پول ديگر من را ارضا نمی‌كند. هدف من كارآفرينی است. تنها در پروژه یک هتل 600 نفر به طور مستقيم كار می‌كنند.


من برنده تنديس الماس بزرگ‌ترين بيزينس‌من شدم و بزرگ‌ترين صادركننده فرش كشور هستم. اما می‌دانيد بزرگ‌ترين افتخار من چيست؟ يتيم‌نوازی. افتخار می‌كنم 2 سال خير نمونه كشور شدم. افتخار می‌كنم جزو 100 كارآفرين برتر كشور هستم.

دوست دارم اشتغال‌زايی كنم. دوست دارم سفره مرتضی علی باز كنم، معتقدم خدا من را وسيله قرار داده است. هم‌اكنون 1070 بچه يتيم را زير پوشش دارم و با خودم پيمان بستم تا عمر دارم هر سال 100 بچه به آن‌ها اضافه كنم. وصيت كرده‌ام وقتی مردم تا 10 سال بعد از عمرم هر سال 100 بچه يتيم اضافه شود و مخارج همه يتيم‌ها را از محل ارثم بپردازند. بعد از 10 سال هم اگر بازماندگانم لياقت داشتند، راه من را ادامه می‌دهند. سفره كه می‌اندازيم برای يتيم‌ها و می‌آيند و غذا می‌خورند، كيف می‌كنم. گريه می‌كنم و حال می‌كنم.


احد عظیم زاده میلیاردر تبریزی در همین ایرانی ارزش‌آفرین وثروت‌آفرین شده است که هنوز هم خیلی‌ها می‌گویند محیط مناسبی برای کسب و کار ندارد...

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 18 / 6 / 1396 ساعت: 9:27 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۱۰ راهکار عالی برای مقابله با استرس

۱۰ راهکار عالیبرای مقابله با استرس

 

 

1. شنیدن موسیقی
پژوهش‌های دانشمندان نشان می‌دهد که شنیدن موسیقی به کاهش و رفع استرس کمک می‌کند. موسیقی‌های آرام و بدون کلام برای این کار از همه مناسب‌تر هستند.

 

2. تمرینات تنفسی
تمرینات تنفسی یا تمریناتی ویژه برای باز شدن عضلات و همچنین یوگا موثر هستند. یوگا ورزشی است که به انرژی و تمرکز نیاز دارد و ممکن است در نگاه اول سخت و دشوار باشد، اما فرد را آرام می‌کند و به توازن و تعادل او کمک می‌کند. یکی از نکات مهم استمرار و تداوم در انجام تمرینات است.

 

3. قدم زدن در فضای سبز
قدم زدن در فضای سبز و آزاد در رفع استرس بسیار تاثیرگذار است. دیدن درختان و فضای سبز معمولا روح انسان را آرام می‌کند و مغز استرس‌زده نیز بر اثر هوای تازه جانی دوباره می‌گیرد.

 

4. همنشینی با دوستان
وقتی انسان دچار استرس است، غالبا فراموش می‌کند که نگرانی‌ها و فشارها را می‌توان با دوستان و نزدیکان تقسیم کرد. نشست و صحبت با دوستان معمولا در کاهش و رفع استرس موثر است و سبب می‌شود که انسان با دیدی دیگر و تازه به مسائل نگاه کند.

 

5. حمام یا وان آب گرم
استرس فقط فشاری روحی نیست، بلکه وضعیت جسمی و بدن انسان را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. حمام یا وان آب گرم در رفع استرس موثر است، چرا که بر اثر این گرما ماهیچه‌های بدن نرم می‌شوند و روح انسان نیز به‌تدریج آرام می‌گردد.

 

6. ورزش کردن
ورزش نیز در رفع استرس بسیار مفید است. ورزشی را انتخاب کنید که انجام آن برایتان لذت‌بخش است و سبب می‌شود که استرس‌تان را کاهش دهد، خواه دویدن، خواه دوچرخه‌سواری یا شنا. فعالیت‌های ورزشی مستمر و درازمدت به شما کمک می‌کند تا با معضل استرس بهتر کنار بیایید.

 

7. غذا خوردن در آرامش
افرادی که دچار استرس هستند، غذا خوردنشان نیز با سرعت و اضطراب همراه است. بسیاری‌ها در لحظات پراسترس غذا را به جای آنکه بخورند، می‌بلعند. سعی کنید که در چنین مواردی در آرامش غذا بخورید و از آن لذت ببرید. همین استراحت و وقفه کوتاه از استرس شما می‌کاهد.

 

8. خوابیدن سروقت
نکته‌ی دیگری که باید به آن توجه داشت، خواب کافی است. در موارد یا روزهایی که دچار استرس هستید، بکوشید که به موقع بخوابید و به بدن و روح خود فرصت استراحت بدهید.

 

9. استراحت‌های کوتاه بین روز
وقفه و استراحت کلا نقش مهمی در دوران و ساعات پراسترس بازی می‌کنند. گاهی حتی استراحت‌ها و تنفس‌های ۵ دقیقه‌ای کافی است تا از استرس شما کاسته شود. سعی کنید این وقفه‌های کوچک را در برنامه روزانه خود بگنجانید و در نظر بگیرید.

 

10. خندیدن
خندیدن نیز به کاهش و رفع استرس کمک می‌کند. خندیدن سبب باز شدن عضلات و ماهیچه‌ها می‌شود و همچنین با هورمون‌های استرس‌زا مقابله می‌کند. جالب توجه این که خندیدن حتی در مواردی که از روی ادب می‌خندید یا لبخند می‌زنید هم تاثیر دارد.

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 15 / 6 / 1396 ساعت: 6:35 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چطور روابط کاری موفقی با همکارانمان داشته باشیم؟

چطور روابط کاری موفقی با همکارانمان داشته باشیم؟

 

 

گاهی در محل کار گفتگوهایی میان همکاران به وجود می‌آید که در نهایت به چالش‌های حل نشدنی تبدیل می‌شود. اگر از جمله افرادی هستید که خیلی رابطه‌ عمیقی با همکارانتان ندارید و در روابط کاری موفق نیستید، باید هنر گفتگو را بیاموزید و بدانید چگونه بر این مشکل غالب شوید.


معمولاً در ادارات و سازمان‌ها همکاران به بهانه‌های مختلف با هم بحث‌وجدل می‌کنند و در گفتگوهایشان دچار مشکل هستند.
در ادامه نکاتی را بیان می‌کنیم که هنر گفتگو با همکاران را به شما می‌آموزد.

 

احترام متقابل را در نظر بگیرید

باید با ذهنی مثبت و باز وارد گفتگو شوید و در رابطه با همکارانتان، احترام را برای خود و طرف مقابل بخواهید. گاهی برای جلوگیری از بحث‌وجدل، مدام حرف‌هایی که می‌خواهیم بزنیم را در ذهنمان مرور می‌کنیم. باید در گفتگو با همکارانتان شنونده‌ خوب، جواب دهنده خوب و ناظر خوبی نیز باشید.

 

صادقانه حرف بزنید

با همکاران خود رابطه صادقانه و محترمانه داشته باشید تا یک رابطه‌ متقابل میان شما ایجاد شود. شاید گفتگویی میان شما به وجود آید که از نظر فرهنگی و شخصیتی با طرف مقابل اختلاف زیادی داشته باشید، در این مواقع از او بخواهید بگوید چه درکی از حرف‌های شما داشته و در زمان تکرار صحبت‌ها، تلاش کنید گفتگوی‌تان را به سمتی ببرید که نتیجه‌ آن مشخص شود.

 

به سادگی از مسائل با اهمیت نگذرید

شاید در گفتگوها از برخی مسائل مهم عبور کنید و به خود بگویید بعداً این موضوع را مطرح خواهم کرد، در این صورت باید دیدگاه خود را تغییر دهید و همان موقع تمام مسائل را بازگو کنید. باید هر چیزی که نیاز است را به زبان آورید تا به یک راه حل مناسب برسید. البته این کار کمی ریسک دارد، اما باید به طرف مقابل هم اجازه دهید در مورد مسائل مطرح شده فکر کند تا به یک نتیجه‌ مناسب دست یابید. سعی کنید در گفتگوها محترمانه، صادقانه و خلاقانه رفتار کنید و جلو بروید.

 

منتظر نتایج مثبت باشید

در گفتگوهای خود مدام در ذهنتان بگویید: "نتیجه این گفتگو تأثیر فوق‌العاده‌ای در بهبود روابط خواهد داشت." روی نتایج گفتگوهایتان که سبب ایجاد روابط متقابل می‌شود تمرکز کنید. وقتی روی خروجی مثبت متمرکز شوید، در گفتگو با همکارانتان که با آن‌ها مشکل دارید و مدام از شما انتقاد می کنند موفق خواهید شد، زیرا ذهن شما به دنبال دست یابی به این هدف است.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 14 / 6 / 1396 ساعت: 6:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه از دل زشت‌ترین توهین‌ها انسانی موفق و انگیزه‌بخش متولد شد

چگونه از دل زشت‌ترین توهین‌ها انسانی موفق و انگیزه‌بخش متولد شد

 

لیزی ولاسکز دختر بیست‌وهفت ساله‌ی آمریکایی دکترای ارتباطات از دانشگاه تگزاس را دارد. او گرفتار بیماری مرموزی است که تنها دو نفر در جهان به آن مبتلا هستند؛ این بیماری باعث شده است بدن او چربی ذخیره نکند، عضله‌ای نسازد و وزنی اضافه نکند...


بیماری او با گذشت زمان پیشرفت می‌کند و موجب آسیب دیدن چهره‌ی او می‌شود... علاوه بر این یک چشم او نابینا و چشم دیگرش کم‌بیناست...
او با وجود تمام مراقبت‌های پزشکی فقط ۲۶ کیلوگرم وزن دارد و با وجود مصرف ۶ وعده‌ی غذایی در روز و استفاده از ویتامین و قرص آهن ذره‌ای چربی در بدنش وجود ندارد.


لیزی به خاطر چهره‌ی خاصش در تمام زندگی‌اش مورد تمسخر قرار گرفته و می‌گیرد...
با عبارت هایی مانند "من اگر جای تو بودم یک ماسک وحشتناک می‌خریدم تا مردم کمتر بترسند!" یا "چند می‌گیری تو خواب من نیای؟!"
اگر جای لیزی بودید چه می‌کردید؟ او بارها به فکر خودکشی افتاد... بارها به زمین و زمان ناسزا گفت... اما سرانجام؛ از یک جایی به بعد به این نتیجه رسید که او هم حق زندگی دارد و حالا که نمی‌تواند تقدیرش را تغییر دهد، باید نگاه مردم را عوض کند!
او تصمیم گرفت با تمام توانایی‌هایی که دارد، زنده بماند و زندگی کند.

 

او می‌گوید: «من یک انسانم و اگرچه این مسائل (طرد شدن از اجتماع، تحقیر، توهین) به من صدمه می‌زند اما سعی می‌کنم نسبت به این امور بی تفاوت باشم.»


او تصمیم گرفت ۴ هدف را در زندگی‌اش دنبال کند: خود را به عنوان یک سخنران توانمند در تشویق دیگران به پیشرفت و زندگی معرفی کند؛ تحصیلات عالی داشته باشد؛ کتاب بنویسد؛ برای خودش زندگی تشکیل دهد و شغل مناسبی داشته باشد.
او اکنون در یک انجمن خیریه کار می‌کند و برای بچه‌های بی‌سرپرست لباس و مواد غذایی تهیه می‌کند. همچنین در طی ۷ سال توانسته بیش از ۲۰۰ کارگاه آموزشی برپا کند. کتاب دوم وی اخیرا به چاپ رسیده است.
همه‌ی انسان‌ها می‌توانند عالی باشند، حتی اگر زیبا نباشند، بیمار باشند و... از نقاط ضعف باید به عنوان موضع قدرت استفاده کرد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 13 / 6 / 1396 ساعت: 7:16 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

پنج رمز موفقیت کسب و کار به زبان ریچارد برانسون

پنج رمز موفقیت کسب و کار به زبان ریچارد برانسون

 

 

ریچارد برانسون (Richard Branson) ، رئیس گروه ویرجین(Virgin Group) است. در ابتدای کارش در سال 1970 یک فروشگاه کوچک به نام (virgin record) به راه انداخت. سرمایه برانسون 5.1 میلیارد دلار است و رئیس گروه ویرجینی است که متشکل از 400 شرکت در سراسر جهان است. تنها هشت فقره از این شرکت ها بیش از یک میلیارد دلار در سال درآمد دارند.

 

وی در کتاب 2012 خود "مانند یک تازه کار: اسراری که در دانشکده کسب و کاربه شما آموزش نمی‌دهند"، پنج رمز موفقیت خود را برای شروع یک کسب و کار معرفی می‌کند.



1. اگر از کاری که انجام می دهید لذت نمی برید آن را رها کنید.
"زمانی که من شرکت خود را در زیرزمین در غرب لندن به راه انداختم، هیچ طرح بزرگ و یا استراتژی وجود نداشت. من قصدی برای ساخت یک امپراتوری کسب و کار نداشتم. من خیلی ساده به دنبال چیزی بودم که مردم با استفاده از آن لذت ببرند و در پایان روز از اینکه عایدی به حد کافی برای پرداختن قبوض بود شکرگزار بودم. "

 

2. خلاق باشید - چیزی متفاوت ایجاد کنید
از لحظه ای که تصمیم گرفت تا شرکت خود را در سال 1970 ثبت کند، برانسون همواره در صدد آن بوده که یک گام از همه جلوتر باشد. او می نویسد که ویرجین آتلانتیک را در سال 1984 به عنوان یک شرکت هواپیمایی ثبت کرد با این ایده خلاق که سرویس بسیار متفاوتی به مشتری بدهد. ایده ای که در آن زمان انقلابی بود. هم اکنون نیز وی به دنبال تاسیس ویرجین کهکشانی به عنوان اولین شرکت ارائه دهنده امکان سفر به فضا است.

 

3. غرور سازمانی اثر شگفت انگیزی دارد.
وی می‌نویسد:‌"برای من هیچ چیز غمناک تر از شنیدن این نیست که کسی از محیطی که در آن کار می کند شرمنده باشد." صاحبان کسب و کار موفق باید تشخیص دهند که کارکنان آنها با ارزش ترین دارایی آنها هستند، و مدیران باید قدردان آنها باشند به گونه ای که کارمندان این موضوع را حس کنند. کارکنان در این شرایط نه تنها سخت تر کار می کنند، بلکه با جلوگیری از استخدام کارکنان بیشتر به شرکت کمک می کنند.

 

4. رهبری با گوش دادن.
برانسون می گوید: مدیران بزرگ تشخیص می دهند که آنها تمام پاسخ ها را ندارند و به ایجاد تیم هایی برای کمک به رشد شرکت مبادرت می کنند.

 

5. دردسترس باشید
بنیانگذاران شرکت ها نباید خود را از آشنایی با کارکنان خود محروم کنند، چه آنها که در حال اجرا و راه اندازی یک کسب و کار هستند و یا آنها که صاحب یک امپراتوری چند میلیارد دلاری شرکت های بزرگ هستند. آنها باید کانال های ارتباطی خود با مدیران پایین دستی و همچنین کارکنان سطح پایین را باز نگهدارند. برانسون می گوید او همواره یک نوت بوک کوچک را با خود حمل می‌کند و هر زمان که در تعامل با کارکنان ویرجین است یادداشت بر می دارد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 13 / 6 / 1396 ساعت: 6:52 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

کارکنان سرزنده بهره‌وری بالاتری دارند

کارکنان سرزنده بهره‌وری بالاتری دارند

 

 

اصطلاح «تعادل بین کار و زندگی شخصی» تا حدی طی دهه گذشته شنیده شده که تقریبا به اصطلاحی بی‌معنا تبدیل شده است. دراج نارایانسوامی به عنوان مدیرعاملی با تجربه ۲۰ ساله در کسب و کارهای مستقر در سیلیکون ولی، درصدد است که مساله تعادل بین کار و زندگی شخصی را تحقق بخشد و توصیه‌هایی در این خصوص به شما ارائه می دهد.

 

تفکیک زندگی شخصی و کاری

 

اینکه قادر باشیم در زمان مناسب کار خود را به پایان رسانده (فیزیکی و ذهنی) و محل کار را ترک کنیم و زمان خود را صرف چیزی کاملا بی ارتباط با کار کنیم، برای کاهش میزان استرس امری کلیدی محسوب می‌شود.

 

طبق داده‌های به‌دست آمده اخیر ، اوج خوشبختی در هر روز به‌طور کلی حدود ساعت ۷ بعد از ظهر است؛ یعنی زمانی‌که افراد در منزل هستند و با افرادی که دوستشان دارند زمان می‌گذرانند.


به‌طور مشابه، مطالعات ۷۵ ساله در مورد خوشبختی و پیشرفت در بزرگسالان، به این نتیجه رسیدند که «روابط خوب، به ما شور و سلامتی بیشتری می‌بخشد.» کارکنان شایسته این هستند که فرصت پرورش روابط خود در خارج از محیط کار را داشته باشند و کارکنان و کارفرمایان به یک میزان از این مساله نفع می‌برند.

 

اگر شما به دنبال پس‌انداز پول از طریق هزینه‌های بیمه، کاهش غیبت و ترک خدمت، افزایش بهره‌وری و داشتن کارکنانی شادتر، سالم‌تر و پرانرژی‌تر هستید، به فرهنگ تعادل بین کار و زندگی شخصی، متعهد شوید.


راه‌های مختلفی برای تقویت فرهنگ تشویق توازن بین کار و زندگی شخصی، وجود دارد:

1- سیاست مرخصی «یا در فرصت مقرر از آن استفاده کن یا قیدش را بزن» را در نظر بگیرید.(سیاستی که امکان انتقال مرخصی‌های انباشت شده به سال بعد را نمی‌دهد)

 

2- استفاده از زمان‌های انعطاف‌پذیر و روزهایی که می‌توان در منزل، کار را انجام داد. نظرسنجی «انجمن مدیریت منابع انسانی» نشان می‌دهد کارکنانی که در منزل کار می‌کنند، ۱۳ درصد بیش از همتایانی که در اداره کار می‌کنند، بهره‌وری دارند. زمان انعطاف‌پذیر، نیز چنین منفعتی دارد. البته، توانایی کار در منزل یا برنامه‌ریزی ساعات کاری، به شدت به نقش کارمند مربوطه بستگی دارد و گزینه‌ای عملی برای تمامی کارکنان نیست.

 

3- ساختاربندی اندیشمندانه فرهنگ. آیا جلسات آخر وقت مانع رسیدن افراد به خانه در ساعت مناسب می‌شود؟ اقدامات اجتماعی دفتر شما، مشخصا دوستدار خانواده نیست؟ ترفندهای زیرکانه‌ای وجود دارد که از طریق آنها می‌توانید مانع بی‌تعادلی بین کار و زندگی شخصی کارکنان شوید.

 

4- آموزش کارکنان. برنامه‌ای آموزشی برای آگاهی رسانی به کارکنان در خصوص اهمیت تعادل بین کار و زندگی شخصی و تجهیز آنها به ابزارهای مختلف جهت کسب اهداف را اجرایی کنید.

 

منبع: entrepreneur

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 12 / 6 / 1396 ساعت: 5:51 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

هم کار کنید هم تفریح!

هم کار کنید هم تفریح!

 

 

همه ما در طول يك روز كاري به استراحت و تجديد قوا نياز داریم و به همین دلیل هم هست كه برنامه‌ريزي براي تفريح و خوشي در محل كار امری ضروري است. ما بايد به اين اطمينان برسيم كه روساي ما مي‌دانند روبات نيستيم و به زماني براي لطيفه تعريف كردن يا نوشيدن چاي يا قهوه و كمي شاد بودن نياز داريم.


اگر آگاهي از فواید تفريح و شادي در كار افزايش يابد و همه از ارزش والاي اين مساله اطلاع يابند، ‌آنگاه مي‌توان دريافت كه كيفيت زندگي همراه با شادي و تفريح، بيشتر از زندگي‌هاي راكد و ساكن است. بايد به همه فهماند كه مي‌توان در محل كار شاد بود و تفريح كرد، بدون اينكه به بهره‌وري و بازدهي كار لطمه‌اي وارد شود (چه در بلندمدت و چه در كوتاه‌مدت).

 

همه افراد بايد زماني را به تفريح و شادي در كار اختصاص دهند، چرا كه از اين طريق تعادلي مفيد بين فعاليت‌هاي سنگين و خشك كاري و فعاليت‌هاي لطيف و آرامش بخش غير كاري برقرار مي‌شود و اين يعني افزايش كارآمدي و رضايت از زندگي.

 

به‌طور کلی، اختصاص وقت تفريح و شادي در كار مي‌تواند پلي باشد براي تحقق اين نوع خواسته‌ها. فواید تفریح در کار عبارت است از:

 

 رفاه جسمي و روحي را افزايش مي‌دهد و از ميزان استرس‌ها مي‌كاهد و حس استقلال را در افراد تقويت مي‌كند.

 

 به افراد در مقابله با معضل استرس كمك مي‌كند.

 

 بر ارتقاي عملكرد حرفه‌اي تاثير گذاشته و توانايي تصميم‌گيري و حل مساله را بهبود مي‌بخشد.

 

 با تبيين ارزش‌ها و افزايش تعاملات اجتماعي و رفع موانع موجود باعث توسعه فردي مي‌شود.

 

آموختن چگونه شاد بودن و تفريح كردن در كار مي‌تواند بنيان‌هاي اصلي اخلاقيات كار را شكل داده و روحيه كار گروهي را تقويت كند و اثر شگرفي بر اعتماد به نفس و خودبرانگيختگي، حس هويت و آزادي در تصميم‌گيري و كاهش استرس و رفع كسالت داشته باشد.

 

هنگامي كه رئيستان از شما چيزي را بخواهد كه انجامش برايتان دشوار است، آن‌گاه خلاقيت و نوآوري به كارتان خواهد آمد. كار كردن بهترين موتور مولد و محرك ايده‌هاي خلاقانه است و براي روشن كردن اين موتور، نياز مبرمي به شاد و آزاد بودن در كار وجود دارد.

 

منبع: کتاب Work Happy Now

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 11 / 6 / 1396 ساعت: 7:27 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چه مسائلی را نزد همکاران خود بازگو نکنیم؟

چه مسائلی را نزد همکاران خود بازگو نکنیم؟

 

 

۱) اگر شغلتان را دوست ندارید، راجع به این موضوع با کسی صحبت نکنید. می‌توانید پنهانی به دنبال کار جدید بگردید، اما به همکارانتان نگویید که از شغلتان ناراضی هستید.

 

۲) اگر مدیر یا مدیرانتان را دوست ندارید، احساستان را به همکارانتان نگویید. اگر بگویید، ممکن است ناخواسته رازتان را فاش کنند و شما را به دردسر بیندازند.

 

۳) اگر به دنبال شغل جدید هستید، درباره‌اش با کسی صحبت نکنید. وقتی شغلی به شما پیشنهاد شد و آن را پذیرفتید، آن وقت می‌توانید همکارانتان را در جریان بگذارید.

 

۴) درباره وضعیت مالی، درآمد و هزینه‌هایتان چیزی به همکارانتان نگویید، حتی اگر آنها شما را در جریان مسائل مالی‌شان قرار می‌دهند.
اگر شرایط مالی خوبی داشته باشید، ممکن است حس حسادت آنها را بر انگیزید. اگر از نظر مالی در مضیقه باشید، سوژه گفت‌وگوهایشان می‌شوید. مردم وقتی ناراضی یا بیکارند، دوست دارند پشت سر دیگران بدگویی کنند. بهانه به دست آنها ندهید.

 

5) اگر احساس می‌کنید شغلتان در حد و اندازه شما نیست، درباره این موضوع به همکارانتان چیزی نگویید. اگر به آنها بگویید: «برای ماندن در این سازمان، لازم نیست باهوش یا باسواد باشید»، مطمئنا احساس خوبی نخواهند داشت.

 

۶) اگر برنامه‌ریزی کرده‌اید در آینده دور، از شغلتان استعفا دهید، رازتان را به کسی نگویید. اگر همکارانتان را در جریان برنامه‌های جاه‌طلبانه‌تان قرار دهید، از اینکه هیچ برنامه‌ای ندارند و خودشان را به این سازمان محدود کرده‌اند، احساس بدی پیدا خواهند کرد.

 

۷) اگر به یکی از همکارانتان علاقه پیدا کرده‌اید و تصمیم به ازدواج دارید، مادامی که رسما از او درخواست نکرده‌اید، کسی را در جریان قرار ندهید. زمانی که رابطه شکل گرفت و جدی شد، ابتدا مدیر سازمان را در جریان بگذارید. او باید این خبر را از شما بشنود، نه از همکارانتان.

 

۸) اگر موسسات کاریابی دائما با شما تماس می‌گیرند، لزومی ندارد این موضوع را در سازمان جار بزنید. اگر همکارانتان به اندازه شما پیشنهاد شغلی دریافت نکنند، ممکن است نسبت به شما حسادت بورزند و حسادت، روحیه تیم را تضعیف می‌کند.

 

۹) اگر قوانین سازمان را زیر پا گذاشته‌اید (مثلا مرخصی استعلاجی گرفته اید در حالی که بیمار نبودید)، این موضوع را به کسی نگویید. اگر رازتان را فاش کنید، عواقب آن دامن خودتان را خواهد گرفت.

 

۱۰) اگر قصد دارید به واحد دیگری منتقل شوید، این موضوع را به همکارانتان نگویید. ممکن است یکی از آنها نزد مدیریت برود و بگوید: «حدس بزن چه کسی بدون اطلاع تو تصمیم گرفته انتقالی بگیرد؟»

 

هرچه محیط سازمان سالم‌تر باشد، حتی اگر ناخواسته حرفی از دهان تان بپرد، نگران نمی‌شوید که مبادا رازتان به گوش دیگران برسد. اما اگر محیط سازمان ناسالم باشد، مجبور می‌شوید مراقب تک تک کلماتی که از دهانتان خارج می‌شود باشید. اگر محیط کار بقدری بد است که به جز آب و هوا، نمی‌توان با خیال راحت درباره موضوع دیگری صحبت کرد، این یک زنگ خطر است.


نویسنده: Liz Ryan

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 11 / 6 / 1396 ساعت: 7:20 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه عادات مغزی بر سازگاری با همکاران تاثیر می‌گذارد؟

چگونه عادات مغزی بر سازگاری با همکاران تاثیر می‌گذارد؟

 

 

اگرچه مغز ما 4 درصد توده بدن را شامل می‌شود، اما حداقل 20 درصد گلوکز خون بدن را مصرف می‌کند تا بتواند کار دشوار تفکر و راه‌اندازی بدن را انجام دهد. این تحلیل منابع، مغز را به یک سیستم ناکارآ تبدیل می‌کند، بنابراین با مسیریابی پیام‌های عصبی در مسیرهای کارآتر و با مقاومت کمتر، انرژی را حفظ می‌کند.

 

کارن گوردون، مدیر ارشد اجرایی Dynamics 5، که یک شرکت مشاوران کار تیمی است و مشتریان آن لینکدین، IDEO و هاروارد هستند؛ می‌گوید: «این مسیر مشابه مسیرهای در جنگل است؛ شما می‌توانید در یک مسیر تکراری و فرسوده با سرعت بیشتری حرکت کنید؛ مگر اینکه نیاز به ایجاد راهی جدید داشته باشید.»

 

این حقیقت که مغز ما مسیری را ترجیح می‌دهد که با حداقل مقاومت همراه است، در کار تیمی نیز دارای دلالت‌هایی است. برمبنای تحقیقی که اخیرا انجام شده است، گوردون مدیر این تحقیق، می‌گوید چهار مسیر وجود داد که مردم طی یک فرآیند از آن استفاده می‌کنند:

 

1-کشف کردن. کسانی که عاشق جلسات دور از محل کار، جلسات توفان فکری (brainstorming) و نگاه به سناریوهای «چه می‌شود اگر» هستند در طبقه «کشف کردن» رتبه بالایی دارند. آنها موقعیت را درک می‌کنند، روابط را می‌بینند و راه‌حل‌های خلاقانه را توسعه می‌دهند.

 

2- برانگیختن. کسانی که بر یادگیری در مورد افراد، ایجاد ارتباطات و مشارکت در گفت‌وگوها بسیار متمرکز هستند، در این طبقه جایگاه بالایی دارند. آنها انرژی خود را صرف تهییج افراد دیگر در مورد ایده‌شان، گسترش حمایت داخلی و ایجاد یک تیم می‌کنند.

 

3- آزمون کردن. کسی که عاشق پایگاه‌های داده، تحلیل کار و نگاه به جنبه‌های تاریخی است در این طبقه قرار می‌گیرد. آنها با استفاده از داده‌ها یک برنامه اجرایی را توسعه می‌دهند؛ برنامه زمانی، بودجه‌ها، برنامه ساعات کار، نقش‌های واضح و قوانین ایجاد می‌کنند؛ مشکلات را پیش‌بینی می‌کنند و اشتباهات را می‌یابند.

 

4- اجرا کردن. کسانی که بر انجام آنچه مهم است، ایجاد لیست بایدها و تایید وظایف متمرکز هستند، در این طبقه رتبه بالایی دارند. آنها به‌طور مصمم، برنامه را اجرا می‌کنند و افراد را پاسخگو نگه می‌دارند و عملکرد را اندازه‌گیری می‌کنند.

 

گرچه Dynamics 5 دارای یک ارزیابی است که توانایی‌های یک فرد را شناسایی می‌کند، اما شما می‌توانید با تفکر در مورد آنچه از انجام آن لذت می‌‌برید و وظایفی که به شما انرژی مضاعف می‌دهد، ترجیحات را تعیین کنید. گوردون می‌گوید: «کارهایی که انرژی شما را تحلیل می‌برند، در نقاطی وجود دارند که در آنها برتری ندارید.»


منبع: fastcompany

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 11 / 6 / 1396 ساعت: 7:16 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

داستان ملا نصرالدین در مورد سکه و پول

ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭوستایشان ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪ .


ﻣﻼ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ .


ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﮐﻨﺠﮑﺎو ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﻬﺮ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢﮐﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻭﯼ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ .

 

ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﻣﻼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﮑﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﺻﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .


ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺧﺮﻭﺝ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺟﻠﻮ ﻭ ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ .

 

ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﻼ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮔﻨﮓ ﻭ ﮔﯿﺞ مىﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ: ﻣﻼ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ مراميست ! ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟


ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪي ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : من به اين سكه ها نيازي ندارم چون كارشان را كردند !

 

و ﺩﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪﺍﺳﺖ;
اﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ، ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﯾﺪ. چون برايش بهايي پرداخت كرده بوديد
ﺩﻭﻡ اينكه من ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮓ ﺻﺤﺒﺖ كردم چون در جيبم پول بود

 

در دنیای امروز فقر آتشی است که خوبیها را می سوزاند.
و ثروت پرده ایست که بدیها را می پوشاند.

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 11 / 6 / 1396 ساعت: 6:23 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

تعدادی از احماقانه ترین قوانین آمریکا

تعدادی از احماقانه ترین قوانین آمریکا:

 

 

فهرست این قوانین توسط UKTV تهیه شده است.


ایالت آرکانزاس: مرد قانونا میتواند همسرش را کتک بزند اما فقط یکبار

 

ایالت اوکلاهاما: پلیس میتواند کسانی را که برای سگها شکلک در می آورند دستگیر کند.

 

ایالت اوهایو: فروختن کورن فلکی (پف فیل خودمان) در روز یکشنبه در مغازه ها ممنوع است.

 

ایالت اینیانا: سیگار کشیدن میمونها غیر قانونی است.

 

ایالت جورجیا: رد شدن جوجه از عرض خیابان غیر قانونی است(این دیگه آخرشه)

 

ایالت کالیفرنیا: مرد قانونا میتواند همسرش را با کمربند چرمی کتک بزند.به شرطی که قطر کمربند بیشتر از ۵ سانتی متر نباشد. در صورت استفاده از کمربند قطورتر باید از همسرش اجازه بگیرد.

 

شلیک به سمت هر نوع شکاری غیر قانونی است مگر اینکه شکار یک نهنگ باشد.

 

ایالت ماساچوست: گذاشتن ریش پروفسوری بدون مجوز غیر قانونی است.همراه داشتن اسلحه فضایی غیر قانونی محسوب میشود.

 

گاز گرفتن کسی با دندانهای طبیعی حمله ساده است ولی گاز گرفتن با دندان مصنوعی حمله مسلحانه است.

 

ایالت نبراسکا: اگر کودکی هنگام مراسم مذهبی در کلیسا آروغ بزند پلیس میتواند پدر و مادر کودک را دستگیر کند.

 

ایالت ورمونت: سوت زدن زیر آب غیر قانونی است

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید 


تاریخ ارسال پست: 11 / 6 / 1396 ساعت: 6:15 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

7 عادت افرادی که واقعا در کارشان شاد هستند

7 عادت افرادی که واقعا در کارشان شاد هستند

 

 

نظرسنجی‌های جدید (عمدتا در آمریکا و کانادا) نشان می‌دهد بیشتر کارکنان در شغل‌شان احساس شادی ندارند. برخی افراد آنقدر احساس ناراحتی در کار دارند که می‌خواهند شغل تازه‌ای پیدا کنند.


درحالی‌که روانشناسان و دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند بخشی از شادی در وجود ما ذاتی است، اما بخش قابل توجهی از آن تحت کنترل خودمان است.


صرف‌نظر از موقعیتی که در کارتان دارید، هفت عادت افرادی را که در کارشان شاد هستند، معرفی می‌کنیم.

 

1) به رشد مداوم به عنوان هدف زندگی متعهدند. افراد شاد معتقدند باید نهایت سعی خود را در هر کاری بکنند؛ چه به آنها گفته شده باشد، چه نه. این موضوع به خودشان حس بهتری می‌دهد.

 

2) اهدافی دارند که تلاش برای تحقق آنها ارزش دارد. افرادی که اهداف مشخص در زندگی دارند، می‌توانند همه چیز را فراتر از مشکلات کاری روزمره ببینند. وقتی همه چیز به خوبی پیش نمی‌رود، آنها به جای تمرکز بر موقعیت منفی پیش آمده در محیط کار، بر هدفی که تعیین کرده‌اند متمرکز می‌شوند.

 

3) درگیر مسائلی که فراتر از کنترل آنها است، نمی‌شوند. افراد شاد به خودشان اجازه نمی‌دهند از نظر احساسی درگیر جو منفی و شایعات مسموم در محیط کار شوند. آنها بر کاری که در دستشان است و توانایی‌هایشان برای انجام آن کار متمرکز می‌شوند و خودشان را در درگیری‌هایی که به آنها مربوط نمی‌شود دخالت نمی‌دهند.

 

4) دوست دارند به دیگران کمک کنند. افراد شاد همیشه به دنبال راه‌هایی برای کمک کردن به دیگران هستند. محققان دانشگاه ویسکانسین دریافته‌اند افرادی که در محیط کار به دیگران کمک می‌کنند، در مقایسه با سایرین شادترند.

 

5) تا جایی که ممکن است از افراد منفی دوری می‌کنند. افراد شاد وقتی با یک فرد منفی‌باف یا کسی که دائم شکایت دارد مواجه می‌شوند، سعی می‌کنند به دنبال یک راه‌حل بگردند یا موقعیت را از زاویه دیگری مورد توجه قرار دهند.

 

6) قدردانی بخشی ثابت از وجود آنها است. این رویکرد قدردان بودن دیگران را جذب انرژی مثبت آنها می‌کند. همکاران دوست دارند دور چنین افرادی باشند و در کنار آنها کار کنند.

 

7) احساسات خود را مدیریت می‌کنند و حس شوخ‌طبعی دارند. افراد شاد سعی می‌کنند از هر موقعیتی در کار، خانه یا دورهمی‌ها بیشترین بهره را ببرند. آنها می‌دانند که می‌توانند احساسات خود را با یک لبخند یا شوخی تغییر دهند. همچنین می‌توانند با فکر کردن به مسائل خوشحال‌کننده ، حواسشان را از مسائل ناراحت‌کننده پرت کنند.‌

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 6 / 6 / 1396 ساعت: 6:52 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

6 مهارت ساده برای موفقیتکه آموزش داده نشده‌اند

6 مهارت ساده برای موفقیتکه آموزش داده نشده‌اند

 

1. چگونه “نه” گفتن
اکثر ما طوری تعلیم دیده‌ایم که بیش از آنکه به تمایلات شخصی خود اهمیت دهیم به سعی در راضی نگاه داشتن دیگران داشته باشیم. حتی وقتی که موفق می‌شویم خود را از انجام کاری که به آن تمایل نداریم خلاص کنیم، باز هم پیش می‌آید که نسبت به رد درخواست طرفمان احساس گناه می‌کنیم! اما اشتباه نکنید؛ آموختن نه گفتن و اینکه نسبت به نه گفتن احساس بدی نداشته باشیم، مهارتی ضروری برای داشتن یک زندگی موفق است.

 

2. چگونه پاسخ رد را بپذیریم

از همان آغاز کودکی که برای زندگی به دیگران وابسته بودیم، به ما یاد داده‌اند تا مقبولیت در بین دیگران و تایید آنها برایمان ارزشمند باشد. این امر باعث می‌شود زمانی که تایید دیگران را دریافت نمی‌کنیم، دچار ترس شدید شویم. از طرفی ترس از پاسخ رد شنیدن و پس زده شدن بسیاری از ما را از رفتن به دنبال بزرگترین رویاهایمان بازمی‌دارد. آموختن اینکه حتی اگر دیگران با ما موافق نباشند نیز مشکلی نیست، کلید خوشبختی است.

 

3. چگونگی فهمیدن اینکه چه می‌خواهید
هنگامی که با جهان آشنا می‌شویم، بسیاری از ما برای جلب محبت و تایید دیگران، در تشخیص اینکه دیگران چه می‌خواهند و اولویت بخشیدن به خواسته‌های آنان متخصص می‌شویم. این عادتی نیست که بتواند شما را به شکوفایی شخصی رهنمون سازد. آموختن اینکه چگونه آنچه را حقیقتا می‌خواهید شناسایی کنید و همچنین جرات افتخار کردن به آن را داشته باشید، چیزی نیست که به ما یاد دهند، اما مسلما برای رسیدن به موفقیت حیاتی است.

 

4. چگونه به راهنمایی‌های درونی گوش کنید
به عنوان یک تکنیک متداول به ما یاد داده‌اند که به حرف پدر و مادرها و سپس به حرف آموزگارانمان گوش کنیم و به خرد درونی خود وقعی نگذاریم. آموختن توجه کردن به راهنمایی‌های درونی می‌تواند نقش بزرگی در داشتن یک زندگی شاد ایفا کند. با آموختن اینکه خرد خود را به رسمیت بشناسید و از آن پیروی کنید می‌تواند فواید بسیاری برایتان به همراه بیاورد.

 

5. چگونه لذت خود را در اولویت قرار دهید
در بیشتر فرهنگ‌ها، داستان این است که اول کار، بعدا پاداش؛ تازه اگر خوش‌شانس باشیم! ما پیش پیش زحمت‌مان را می‌کشیم و به امید پاداش می‌نشینیم. اما در اغلب موارد نتیجه‌ی این رویکرد به زندگی، استرس و بدبختی است. داشتن اراده‌ی این‌که شادی و لذت را مستقلا به زندگی‌تان بیافزایید، راه خردمندانه‌ای برای رسیدن به موفقیت حقیقی است.

 

6. چگونه تقاضای کمک کنیم
ترس از نه شنیدن و سربار دیگران شدن (یا شاید تمایل ما به مستقل بودن)، اغلب ما را از تقاضای کمکی که برای رسیدن به چیز دلخواهمان بدان نیازمندیم بازمی‌دارد. بهتر است این مسائل را برای خودتان حل کنید، چرا که انجام بسیاری از کارهای بزرگ بدون همکاری دیگران ممکن نیست. تقاضای کمک و حمایت کردن، بی‌شک مهم‌ترین مهارت برای موفقیت است.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 6 / 1396 ساعت: 7:3 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

داستان زندگی میلتون هرشی کارخانه دار و نیکوکار و موسس شکلات سازی هرشی

میلتون هرشی، کارخانه‌دار و نیکوکار آمریکایی و موسس کمپانی شکلات‌سازی هر‌شی بود.

 

از آنجا که او و همسرش فرزندی نداشتند، به کارهای نیکوکارانه روی آوردند، میلتون هرشی زندگی سختی داشت و در فقر زندگی می‌کرد، از همین ‌رو در سال 1871، میلتون مدرسه را ترک کرد و در چاپخانه‌ای محلی که یک روزنامه انگلیسی- آلمانی را منتشر می‌کرد، مشغول کار شد.

 

او به این‌گونه کارها علاقه‌ای نداشت بنابراین خیلی زود به کارش خاتمه داد، مادرش هرشی 14 ساله را برای شاگردی به یک شیرینی‌فروشی فرستاد.

 


در طول چهارسالی که هرشی در این شیرینی‌فروشی کار کرد، مهارت پختن شیرینی را آموخت و در سال 1876 به فیلادلفیا رفت تا اولین شیرینی‌ فروشی‌ اش را با 150 دلاری که از عمه‌اش قرض گرفته بود، راه‌ بیندازد.

 

به مدت پنج سال، هرشی تلاش و وقتش را برای این کسب‌ و کار گذاشت، اما موفقیت از او اجتناب می‌کرد تا اینکه سرانجام شیرینی ‌فروشی ‌اش را بست.

 

هرشی چندین بار شکست خورد تا اینکه در سال 1883، با اعتقاد به اینکه می‌تواند یک کمپانی موفق شکلات‌سازی بسازد، به لنکستر بازگشت و کمپانی کارامل لنکستر(Lancaster Caramel Company)را راه انداخت.

 

بالاخره موفقیت سراغش آمد، طی چند سال، هرشی یک کسب ‌و کار موفق داشت و توانست کارامل ‌هایش را به سراسر کشور بفرستد، در سال 1893، درست زمانی که بخش تولید کارامل به موفقیت قابل توجهی دست یافته بود، او کمپانی شکلات‌سازی هرشی(Hershe Chocolate Company)را راه‌اندازی کرد.

 

هرشی مصمم بود که فرمولی جدید پیدا کند تا بتواند شکلات‌های شیری را به تولید و توزیع انبوه برساند، بنابراین در سال 1900 کمپانی کارامل لنکستر را فروخت و سه سال بعد کارخانه شکلات‌سازی را با ابزار مدرن ساخت و در سال 1905 آن را افتتاح کرد.

 

▪️نتیجه گیری راهبردی:
شکست را به موفقیت تبدیل کنید‼️

 

تعداد شکست‌های میلتون هرشی بیشتر از موفقیت‌هایش بود، در حقیقت، تعداد شکست‌هایش آنقدر زیاد بود که نمی‌توانیم در این مطلب لیست کنیم‼️

 

تا به حال کسی زیاد از شکست‌هایش نشنیده است، زیرا هرشی شکست‌های تکرارشده در کارش را به موفقیت تبدیل کرد، او کارش را با تولید کارامل آغاز کرد، نه شکلات.

 

میلتون در دنور، شیکاگو و نیواورلند سرمایه‌گذاری کرد و سعی داشت مکانی را برای مستقر کردن کسب‌وکارش پیدا کند، در آن زمان تصمیم نهایی‌اش نیویورک بود، فروشگاه‌هایش را اجاره و تجهیزاتش را راه‌اندازی کرد. چه می‌شد اگر در مقاطع حساس کارش تسلیم می‌شد
طبیعتا کمپانی فوق‌العاده شکلات‌سازی هرشی امروز وجود نداشت، تسلیم نشوید، به راه‌تان ادامه دهید.

 

دنیای کسب‌ و کار دنیای سختی است و از آن سخت‌تر موفقیت در کسب ‌و کار است.

 

شکست‌هایتان را به موفقیت تبدیل کنید، آنچه اهمیت دارد تعداد دفعاتی که هرشی شکست خورده نیست، بلکه دفعاتی که او تلاش کرده است.

 

کیفیت بهترین راه تبلیغات است‼️

 

هرشی یک نابغه تبلیغات واقعی بود، او می‌توانست هر چیزی را به فروش برساند، حتی برای فروش شکلات ‌هایش کاری تحسین ‌برانگیز انجام داد.

 

او محصولی را در اوایل دهه 1900 به فروش رساند که تا آن زمان کالایی لوکس به حساب می‌آمد و آن را تبدیل به محصولی کرد که هرکسی توان خریداری‌اش را داشت، در عین حال او هرگز کیفیت را قربانی نکرد.

 

او راه‌های فوق‌العاده‌ای برای ارزان‌تر فروختن محصولش پیدا کرد، مثلا کارش را در پنسیلوانیا نزدیک کارخانه شیر و سایر منابعی که نیاز داشت، آغاز کرد، همین مسئله هزینه حمل‌ و نقل شیر و سایر محصولات برای تولید شکلات را حذف کرد و به او این امکان را داد تا با قیمتی مناسب شکلات‌ هایش را به فروش برساند.

 

هرشی محصولاتش را کاملا شفاف تبلیغ می‌کرد، اما اولویت نخستش کیفیت بود، او معتقد بود:محصولاتی با کیفیت عرضه کنید، این بهترین نوع تبلیغات در جهان است.

 

اجازه ندهید ترس مانع رسیدن به اهداف‌تان شود‼️

 

درست مثل هر کسب ‌و کار دیگری در جهان، می‌خواهید کسب ‌و کارتان پولساز باشد، این دقیقا کاری است که همه انجام می‌دهند اما باور هرشی این بود:اگر می‌خواهید پول دربیاورید، باید کارتان را با روشی بزرگ انجام دهید.

 

زمانی که می‌ترسید، کارها را با روش‌ های بزرگ انجام نمی‌دهید، به‌خصوص وقتی که قرار است کاری را که پیش از این انجام نداده بودید، آغاز کنید و دچار تردید هستید.

 

اگر می‌خواهید در زندگی و کسب ‌و کارتان موفق باشید، باید از راه‌های بزرگ وارد شوید، نباید به عقب برگردید، اجازه ندهید ترس شما را از جایگاهی که قرار است به آن برسید، باز دارد.

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 6 / 1396 ساعت: 6:56 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

راه‌کارهایی برای میلیاردر شدن قبل از جشن تولد ۴۰ سالگی

راه‌کارهایی برای میلیاردر شدن قبل از جشن تولد ۴۰ سالگی:

 

میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی با شش راهکار ساده!


۱. برای میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی یک منبع درآمد نداشته باشید!
۲. برای میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی جوگیر شدن ممنوع.
۳. برای میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی بهترین پس انداز، پس انداز نکردن است!
۴. برای میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی همیشه در حال یادگیری باشید.
۵. برای میلیارد شدن قبل از ۴۰ سالگی بزرگ، بزرگ و بزرگ‌تر فکر کنید.
۶. برای میلیارد شدن قبل از ۴۰ سالگی با موفق‌ها بجوشید

 

اگر دوروبرتان کسانی هستند که دائم ناامیدتان می‌کنند و با دلایل بعضاً غیر منطقی خود مانع از حرکت شما به سمت رویاهای بزرگتان می‌شود همین حالا زمان آن است که این افراد را بدون تعارف از زندگی خود کنار بگذارید.


بخش عمده‌ی طرز فکر شما در مورد ثروت در معاشرت شما با آدم‌های اطرافتان شکل میگیرد پس همیشه به این موضوع که با چه کسانی نشست و برخاست دارید حساس باشید و برای آن اهمیت قائل شوید؛ باید از حضور کسانی که در حال حاضر درآرزوهای شما، یا حتی در بخشی از آن، زندگی می‌کنند لذت ببرید و اجازه دهید از این طریق ذهن‌تان راه رسیدن به اهداف را راحت‌تر طی کند.
دوستان و اطرافیان شما در ثروتمند شدن شما نقش مهمی دارند …

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 6 / 1396 ساعت: 6:28 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ﻫﻔﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﻮﻓﻖﺗﺮﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ.

ﻫﻔﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﻮﻓﻖﺗﺮﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ.

 



1. ﺍﺯ ﻣﺴﺆﻟﯿﺖ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﻤﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﺄﺧﯿﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﺭﺳﻨﺪ، ﺗﺮﺍﻓﯿﮏ ﺭﺍ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ.



2. ﺍﺯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺗﺮﺳﻨﺎﮎ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﯼ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﺗﺮﺱ ﺯﻧﺪﮔﯽ‌ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺮﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻣﻮﺭ ﺟﺪﯾﺪ ﺗﻮﺳﻂ ﺁﻧﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻭ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.

 


3. ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻭ ﺭﻓﺎﻩ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻧﻤﯽﺑﺮﻧﺪ. ﺯﯾﺮﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﺎﮐﺎﻣﯽ ﺩﺭ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﺍﺣﺖ ﻃﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ.



4. ﻫﺮﮔﺰ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻨﺎﺳﺐ، ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻣﻨﺎﺳﺐ، ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻌﺪ، ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﻭﻗﺖ ﮐﺎﻓﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ، ﻣﻮﮐﻮﻝ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ. بلکه ﺑﺮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻻ‌ﺯﻡ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ.



5. ﺗﻼ‌ﺵ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺮ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺳﻠﻄﻪ ﯾﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻫﺎﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ.



6. ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﭘﯿﺶ ﺩﺍﻭﺭﯼ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺯﯾﺮﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﺪﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﺮﺗﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﺭ ﻏﯿﺎﺏ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪ.



7. ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﻧﻤﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ مقایسه نمی کنند.

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 6 / 1396 ساعت: 6:22 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

داستانی درباره ی گرسنگی یک فروشنده ی ماهر

داستانی درباره ی گرسنگی یک فروشنده ی ماهر

 

▪️فروشنده ‌اي به قصد فروش محصولاتش در حال گذر از روستايي كوچك بود.

 

او به شدت احساس گرسنگي مي كرد و همين طور كه با نااميدي به دنبال خوراكي مي گشت، ناگهان سوسوي نوري كه از كلبه اي كوچك به بيرون مي تابيد را مشاهده كرد.

 

با خوشحالي در كلبه را زد، صاحبخانه كه كشاورزي ساده بود، در را گشود.

 

+فروشنده: دوست عزيز من بسيار گرسنه هستم، آيا مي توانيد كمي غذا به من بدهيد؟


-كشاورز: برو دنبال كارت، اين وقت شب ما هيچ غذايي نداريم كه به تو بدهيم.


+فروشنده:لطفا يك لحظه صبر كنيد، آيا ممكن است كمي آب و يك ظرف به من بدهيد؟


-كشاورز: آب را براي چه مي خواهي؟ +فروشنده:ميخواهم براي خودم يک سوپ خوشمزه درست كنم، آن هم از سنگ.

 

زن كشاورز با كنجكاوي گفت: فكر نكنم اگر كمي آب به او بدهيم، اشكالي پيش بيايد، كشاورز نيز خواسته فروشنده را پذيرفت.

 

+فروشنده:خانم، از شما ممنونم، اشكالي دارد اگر ظرف آب را روي آتش بگذارم؟


-زن كشاورز:اوه، اگر لازم است، اشكالي ندارد و فروشنده را به آشپزخانه برد و ظرف را روي اجاق گذاشت.

 

+فروشنده:بسيار خوب، حالا يك تكه سنگ را در ظرف ميگذارم و صبر مي كنم تا خوب بپزد.

 

كشاورز و همسرش كه كنجكاو شده بودند، نزد فروشنده ماندند تا از كار او سر در بياورند.

 

بعد از مدتي فروشنده در ظرف را برداشت و كمي از سوپ را چشيد و گفت:اوه، بد نيست، اما به مقداري نمك احتياج داريم.

-زن كشاورز:صبر كنيد، الان نمك مي آورم، آشپز نمك را درون ظرف ريخت.



+فروشنده:بگذاريد تا دوباره مزه اش را امتحان كنم. باور نكردني است!!!

 

زن كشاورز با بي قراري:بايد خوشمزه باشد، نه؟


+فروشنده:بله، اما با يك پياز مي توانيم مزه اش را بهتر كنيم .


-كشاورز رو به همسرش:زود برو يك پياز بياور و گرنه مجبوريم، تمام شب او را تحمل كنيم.

 

آشپز پياز را از زن گرفت و به سوپ افزود، فروشنده:به نظر مي رسد كه همه چيز روبه راه است، اما اگر كمي هويج و سيب زميني هم به آن اضافه كنيم عالي مي شود.

 

-كشاورز با بي ميلي:صبر كن، الان مي آورم، آشپز هويج و سيب زميني را به سوپ اضافه كرد و بعد از مدتي سوپ به جوش آمد.

 

-كشاورز:به نظر تو نبايد دوباره از آن بچشي؟
+فروشنده: البته، اما شما هم بايد در خوردن سوپ با من سهيم شويد، اجازه بدهيد تا كمي ادويه و سبزي هم به آن اضافه كنيم.
-زن كشاورز:بله حتما اين كار را بكنيد.

 

بوي غذا فضاي كلبه را پر كرده بود. سوپ كه آماده شد.

 

+فروشنده گفت:بسيار خوب، لطفا تعدادي كاسه بياوريد تا از خوردن اين سوپ خوشمزه در كنار هم لذت ببريم.

 

-زن كشاورز:با كمي نان سفره مان كامل ميشود.


-كشاورز: اوه چه سوپ لذيذي!!!


-زن كشاورز: اوه! باور نكردني است، شما چطور آن را درست كرديد؟


+فروشنده: اين غذا را مديون سنگي هستيم كه به همراه داشتيم.

 

-زن كشاورز:ممكن است كمي از آن را به من نشان بدهيد؟


+فروشنده: اوه، متاسفم دوست عزيز، من نمي توانم اسرار كارم را فاش كنم، بسيار متشكرم و شب خوش!

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 3 / 6 / 1396 ساعت: 9:26 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

قانون معروف ۷%-۳۸%-۵۵% که گاهی به عنوان قانون طلایی ارتباطات و زبان بدن شناخته می‌شود

قانون معروف ۷%-۳۸%-۵۵% که گاهی به عنوان قانون طلایی ارتباطات و زبان بدن شناخته می‌شود

 

تا به حال برای‌تان پیش آمده که ایمیلی از همکارتان را بخوانید و از کلماتی که روی مانیتور می‌بینید، برداشت اشتباهی کنید؟

 

ممکن است احساس کرده باشید که همکارتان می‌خواسته از شما یا کارتان انتقاد کند؛ در حالی که او اصلا چنین منظوری در ذهن نداشته است. یا شاید تجربه گفت‌وگوی تلفنی با یک مشتری را داشته باشید که تن صدایش کافی بود تا بفهمید که این دفعه قرار نیست چیزی از شما بخرد.

 

برقراری ارتباط چیزی بیشتر از کلماتی است که بر زبان می‌آوریم. تن صدا، حالت چهره و زبان بدن همه و همه در درک دیگران از حرف‌های ما نقش اساسی دارند. اگر در موقعیتی گفت‌وگو می‌کنیم که امکان استفاده از این عناصر را نداریم، لازم است که خیلی مراقب باشیم.

 

شاید آن آمار مشهور را شنیده باشید که می‌گوید تنها هفت درصدِ پیامِ صحبت از طریق کلمات منتقل می‌شود. ۹۳ درصد باقیمانده به نظر از طریق سرنخ‌های نامحسوسی چون تن صدا و زبان بدن منتقل می‌شوند. این ادعا از پژوهشی استخراج شده که روانشناسی به نام آلبرت محرابیان حول و حوش شصت‌سالگی انجام داده است. اما مراقب باشید، این قضیه خیلی جاها اشتباهی نقل شده است!

 


یکی از پژوهشگران به نام آلبرت محرابیان به این نتیجه رسیده که تأثیر کلی یک پیام، ۷ درصد بصورت کلامی و ۳۸ درصد صوتی(نشانه های آوایی) و ۵۵ درصد غیرکلامی(نشانه های چهره ای) است. پروفسور بردویتسل (Birdwhistell) برآورد مشابهی از میزان ارتباطات غیرکلامی که ما بین انسان ها صورت می گیرد به عمل آورده است. طبق برآورد او انسان معمولی، در مجموع حدود ۱۰ تا ۱۱ دقیقه در روز صحبت می کند و یک جمله ی معمولی فقط ۵/۲ ثانیه به طول می انجامد. وی نیز مانند محرابیان به این نتیجه رسیده که بخش کلامی، حداکثر ۳۵ درصد یک پیام را تشکیل می دهد و بیش از ۶۵ درصد آن غیرکلامی است.

 

چگونه از این مدل استفاده کنیم؟
هنگامی که در مورد موضوعات حساس و عاطفی ایمیل رد و بدل می‌کنید، داشتن اطلاعات در باب این مدل می‌تواند به کارتان بیاید. در این موقعیت‌ها که اثری از تن صدا و حالت چهره نیست، باید در انتخاب کلمات دقت بیشتری داشته باشید. بدون سرنخ‌های غیرکلامی، خیلی راحت ممکن است معنای کلمات اشتباه فهمیده شود. برای همین است که شکلک‌ها (emoticons) در ایمیل‌های خودمانی این قدر اهمیت دارند.

 

این مدل در مکالمات تلفنی هم به درد می‌خورد. یادتان باشد که در نبود حالات چهره، تن صدا و انتخاب کلمات تأثیر بسیار بیشتری دارند. هنگام حرف زدن با تلفن، به تن صدای خود توجه کنید و در مورد کلماتی که استفاده می‌کنید حساسیت به خرج دهید. مطمئن شوید که پیامی که هر کلمه انتقال می‌دهد، همانی باشد که قصدش را داشتید؛ به ویژه اگر در مورد مسائل عاطفی صحبت می‌کنید.



از این مدل می‌توان به عنوان یک راهنما برای انتخاب نحوه‌ی ارتباط در موقعیت‌های گوناگون استفاده کرد. فرض کنید می‌خواهید به یکی از همکاران‌تان بازخورد نه چندان مثبتی بدهید. از آنجایی که زبان بدن و حالات چهره در انتقال احساس‌تان در مورد عملکرد وی نقش مهمی ایفا می‌کنند، پس متوجه می‌شوید که اگر به جای ایمیل یا تلفن زدن، رودررو از انتقادتان حرف بزنید، احتمال این‌که وی را ناراحت کنید خیلی کمتر می‌شود. در ارتباط رودررو می‌توانید با کمک حالات چهره و تن صدا، مقصود واقعی‌‌‌تان را واضح‌تر برسانید. در ضمن می‌توانید واکنش مخاطب‌تان را هم فورا ببینید و اگر لازم بود جملات یا نحوه‌ی صحبت‌تان را کمی تغییر بدهید.

 

مدل محرابیان در جلسات کاری هم می‌تواند مؤثر واقع شود. فرض کنید قرار است در یک جلسه‌‌ی مهم ارائه‌ای داشته باشید و موضوع آن پروژه‌ای است که خیلی برای‌تان اهمیت دارد. وقتی از تعهد و تلاش‌تان برای این پروژه می‌گویید، زبان بدن و حالات چهره‌تان خیلی بیشتر از کلماتی که بر زبان می‌آورید احساس واقعی‌تان در مورد پروژه را نشان خواهند داد. اگر لازم باشد شنوندگان‌تان را قانع کنید که چقدر به پروژه متعهدید، حیاتی است که به نحوه‌ی حرف‌زدن‌تان حسابی دقت کنید.

 

در مصاحبه‌های کاری نیز می‌توان از این مدل استفاده کرد. وقتی می‌خواهید از متقاضیان استخدام مصاحبه بگیرید، دقت کنید ببینید چطور به سؤالاتی که بار عاطفی دارند جواب می‌دهند. مثلا یکی از سؤال‌های خوب این است که «چه چیزی در مورد کار کردن در این شرکت براتون جذابه؟» حالت‌های چهره و تن صدایی که در جواب دارند، به شما خواهد گفت که آیا واقعا علاقه‌مندند عضوی از این تیم باشند یا فقط دنبال حقوقی هستند که زندگی‌شان را بچرخاند.


نوشته شده توسط شهرزاد حسنی

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 2 / 6 / 1396 ساعت: 11:48 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

آمار اشتیاق به کار و چه کار کنیم به کار علاقه مند شویم؟

(اشتیاق)

 

▪️تحقیقات بر روی بیش از سی میلیون نفر از کارکنان در دنیا نشان می دهد که حدود 87% از آنان، اشتیاق کاری ندارند‼️

 

سازمان های زیادی در دنیا با معضلاتی روبرو هستند که ریشه آنها نبود اشتیاق کاری کارکنانشان می باشد ولی متاسفانه اطلاعی از این موضوع ندارند.

 

سازمانهایی که دارای کارکنانی با اشتیاق کاری بالا هستند، به طور متوسط 147% درآمدشان به ازای هر سهم بیشتر از سایر شرکتهاست.

 

اشتیاق کاری به میزان انرژی ای که یک فرد برای انجام کارهای سازمانی خود صرف می کند و نیز میزان اثربخشی و کارایی به دست آمده در کار گفته می شود.

 

کارکنان مشتاق، احساس قدرتمند بودن و ارتباط موثر با کارشان دارند همچنین خود را برای برآوردن مسئولیتهای شغلی، توانمند می بينند؛

 

کارکنان مشتاق در کارشان به دنبال چالش های جدید می گردند و هنگامی که احساس کنند کارشان برای مدت زیادی چالش انگیز نیست، فعالانه محیط کاری خود را تغییر میدهند.

 

اشتیاق کاری سه بعد جذب، نیرومندی و وقف را دربر می گیرد.

 

1 جذب به تمرکز و غرق شدن در کار اشاره دارد:

در این حالت زمان برای افراد سریع می گذرد و افراد در می یابند که جدا شدن از کار سخت است.

 

2 بعد دیگر اشتیاق کاری، نیرومندی است که به سطوح بالای انرژی و خاصیت ارتجاعی بودن ذهن فرد شاغل به هنگام کار اشاره دارد:

در این حالت فرد شاغل تلاش قابل ملاحظه ای در انجام کار نشان می دهد و در مقابل موقعیت ها و موانع شغلی دشوار پافشاری و ایستادگی می کند.

 

3 سومین مولفه اشتیاق کاری وقف خود به کار است که با درگیری شدید روحی فرد با کار خود مشخص می شود.

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 2 / 6 / 1396 ساعت: 8:59 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اهمیت ثبات و پشتکار

اهمیت ثبات و پشتکار

 

 

مهمترین ویژگی رفتاری من، ثبات و پشتکار است، ثبات و پشتکار است که تکانش بزرگ را، آشکار می کند.

 

داشتن ثبات و پشتکار، ویژگی نایابی است، حتی افراد جاه طلب و بلندپرواز هم، از نداشتن این ویژگی رنج می برند.

 

اگر در انجام عادت و رفتاری جدید، بی ثبات باشید، هرگز نمی توانید به تکانش بزرگ، دست یابید، در حقیقت به محض اینکه می خواهید، به تکانش دست یابید، دست از کار می کشید و همین موضوع باعث هدر رفتن، تمام تلاش های شما می شود.

 

برای پی بردن به اهمیت ثبات و پشتکار، بیایید مثال زیر بررسی کنیم:

 

یک پمپ چاه آب را در نظر گیرید، که آب را از اعماق زمین بالا می کشد، سیستم این پمپ به این صورت عمل می کند که، باید چندین بار اهرم آن را بالا و پایین بیاورید، تا آب به سطح زمین بیاید.

 

اغلب افراد در ابتدا با قدرت و سرعت هرچه تمام تر، پمپ می زنند اما بعد از گذر چند دقیقه، وقتی هیچ آبی فوران نمی کند، ناامید می شوند و دست از پمپ زدن می کشند، درست همانند بلند شدن فضاپیما و یا حرکت قطار، پمپاژ آب از اعماق زمین به سطح زمین، به انرژی زیادی احتیاج دارد.

 

اغلب افراد در همین ابتدا، تسلیم می شوند، اما گروهی هستند که ادامه می دهند و بالاخره به چند قطره آب، دست می یابند، در این هنگام تعداد زیادی هستند که می گویند: این همه تلاش برای همین چند قطره؟

 

این افراد هم تسلیم می شوند و دست از تلاش و پایداری برمی دارند، در نهایت تعداد کمی هستند که پایدار باقی می مانند.

 

اشخاصی که پایداری می کنند، پاداش خود را می گیرند و بعد از چند دقیقه، به جریان آب قابل توجهی، دست می یابند . درست است، اثر مرکب ، فعال شد‼️

 

در این هنگام، دیگر لازم نیست به شدت پمپ بزنید، فقط کافی است هر چند لحظه یک بار، اهرم پمپ را بالا و پایین بیاورید، تا جریان آب حفظ شود، به بیان دیگر، شما به تکانش دست یافته اید.

 

حال سوال اینجاست که اگر اهرم پمپ را، به حال خودش رها کنید، چه اتفاقی می افتد

 

جریان آب به تدریج کم می شود و دوباره آب، به اعماق زمین می رود، تکانش از بین رفته است، باید از اول شروع کنید و با شدت و سرعت زیاد، پمپ بزنید.

 

این اتفاقی است که برای خیلی از ما، می افتد، کسب و کاری را راه اندازی می کنیم و در ابتدا، زمان زیادی را به آن اختصاص می دهیم و به نتایج کمی هم دست می یابیم، اما به تدریج دست از تلاش می کشیم و به سراغ خوشگذرانی می رویم.

 

دوباره شب ها بر روی کاناپه، لم می دهیم و سریال های بیهوده تلویزیونی را، تماشا می کنیم.

 

خیلی از افراد هستند که شروع به خواندن کتاب یا شرکت در سمیناری می کنند در ابتدا بسیار هیجان زده هستند و تغییراتی را هم، در زندگی خود احساس می کنند، اما بعد از چند هفته، بی خیال می شوند و دوباره به روند زندگی گذشته خود، باز می گردند.

 

اگر بی ثباتی و عدم پایداری شما و برای چند هفته، فقط کمی در نتایج شما، تغییر ایجاد می‌کرد، اشکالی نداشت، اما واقعیت این است که، عدم پشتکار شما و غفلت از انجام دادن عادت رفتاری، تمام تلاش های تان را هدر می دهد و از آشکار شدن نیروی بزرگ تکانش، جلوگیری می کند.

 

تمام برندگان، یک ویژگی مشترک دارند و آن پشتکار و ثابت قدم بودن است، هر شخصی که در انجام عادت های رفتاری مثبت، ثبات و پشتکار داشته باشد، در هر رقابتی، پیروز می‌شود.

 

در مسیر دستیابی به موفقیت، یادتان باشد که باید به تکانش، دست یابید و از همه مهم تر، باید تکانش را حفظ کنید.

 

کتاب:اثر مرکب
نویسنده:دارن هاردی

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 2 / 6 / 1396 ساعت: 8:54 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه مشتريان خود را وفادار سازيم؟

چگونه مشتريان خود را وفادار سازيم؟

 

1 مشتريان خود طبقه بندى كنيد. مشتريان با ويژگيهاى مشترك را در يك گروه قرار دهيد و براى هر گروه برنامه ريزى كنيد.

 

2 فعال و حرفه اى باشيد. يك ديالوگ مداوم را با مشترى خود پيش ببريد. اطلاع رسانى كنيد، الهام بخش باشيد، تفريح كنيد وفقط به دنبال فروش نباشيد.

 

3 طولانی مدت فکر کنید و به هر کدام از مشتری ها به عنوان یک عضو از چرخ اقتصادی تان ارزش بدهید.

 

4 روی خدمات خوب سرمایه گذاری کنید . در حالی که برای خودتان اعتبار و تجربه کسب می کنید، می توانید مشتری خود را نگه دارید و آنها را از دست ندهید.

 

5 تجربه خود را مدلسازی کنید و هر بخش از ارتباط خود با مشتری تان را برنامه ریزی کنید.

 

6 به مشتری خود گوش کنید. یک انتقاد میتواند فرصتى برای جبران اشتباهات شما باشد.

 

7 با نوآوری های تازه و مداوم مشتریان خود را غافلگیر کنید.

 

8 برند خود را بسازید. به قولتان عمل کنید. محصول شما، ارتباطتان با مشتری و رفتار شما برند شما را معرفی می کند.

 

9 کارکنان خود را جزیی از برنامه خود کنید. با تشویق کردن، کمک کردن و آموزش کارکنان خود به آنها نیز نگرشی درباره برنامه تان بدهید.

 

به یاد مشتریان خود باشید. با هدیه دادن به آنها می توانید آنها را جزیی از برنامه تجاری آینده تان بکنید.

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 1 / 6 / 1396 ساعت: 6:55 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم