10 قانون کلي براي زندگي از آنتونی رابینز

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 4125
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 2776
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 413
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 278
    آي پي امروز آي پي امروز : 1375
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 925
    بازدید هفته بازدید هفته : 9015
    بازدید ماه بازدید ماه : 12654
    بازدید سال بازدید سال : 763540
    بازدید کلی بازدید کلی : 2369763

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 18.217.108.153
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

10 قانون کلي براي زندگي از آنتونی رابینز

10 قانون کلي براي زندگي از آنتونی رابینز :

 

 

قانون يکم
به شما جسمي داده شده. چه جسمتان را دوست داشته يا از آن متنفر باشيد. بايد بدانيدکه در طول زندگي در دنياي خاکي با شماست.


قانون دوم:
در مدرسه اي غير رسمي وتمام وقت نام نويسي کرده ايد که زندگي نام دارد.


قانون سوم:
اشتباه وجود ندارد، تنها درس است.


قانون چهارم:
درس آنقدر تکرار مي شود تا آموخته شود.


قانون پنجم:
آموختن پايان ندارد.


قانون ششم:
قضاوت نکنيد،
غيبت نکنيد،
ادعا نکنيد،
سرزنش نکنيد،
تحقيرو مسخره نکنيد و گرنه سرتان مي آيد.


قانون هفتم:
ديگران فقط آينه شما هستن.


قانون هشتم:
انتخاب چگونه زندگي کردن با شماست. همه ابزار ومنابع مورد نياز رادر اختيارداريد.


قانون نهم:
جواب هايتان در وجود خودتان است. تنها کاري که بايد بکنيد اين است که نگاه کنيد،گوش بدهيد و اعتماد کنيد.


قانون دهم:
خير خواه همه باشيد تا به شما نيز خير برسد.
به هيچ دسته كليدي اعتماد نكنيد بلكه كليد سازي را فرا بگيريد.

 

آنتونیرابینز

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:39 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه یک آگهی استخدام متقاعدکننده بنویسیم؟

چگونه یک آگهی استخدام متقاعدکننده بنویسیم؟

 

 

اینکه کارجو آگهی شما را در نتایج جست‌وجو ببیند و روی آن کلیک کند مهم است، اما کافی نیست. حالا باید به این سوال پاسخ دهیم که «چطور کارجو را متقاعد کنیم که پس از خواندن آگهی، درخواست شغلی دهد؟». برای متقاعدسازی کارجو می‌توانید این مراحل را انجام دهید:

 

 

1-  اطلاعات را به ترتیب اهمیت بنویسید:

یک بازدیدکننده آنلاین معمولا فقط ۲۰ درصد محتوای یک وب‌سایت را می‌خواند و کارجویان به‌طور متوسط، ۳۰ ثانیه روی هر آگهی توقف می‌کنند. پس بهتر است اطلاعات مهم را اول بیاوریم چون احتمالش هست که کارجو، فقط چند خط اول آگهی را بخواند.

 

2-  محتوا را به چند بخش تقسیم کنید:

هیچ‌کس دوست ندارد با یک متن طولانی مواجه شود. معمولا متن‌های طولانی را تا آخرش نمی‌خوانند. هنگام نوشتن پاراگراف، سعی کنید پاراگراف‌ها کوتاه و متشکل از دو یا چند جمله باشند. مهم ترین جمله‌ها در پاراگراف، جمله‌های اول و آخر هستند. مخاطب معمولا از جملات میانی رد می‌شود. هر پاراگراف باید به یک موضوع مهم اختصاص پیدا کند. برای تقسیم شرح وظایف شغلی به چند بخش (مثل مهارت‌ها، شرایط لازم، مزایا و...) می‌توانید از سر تیترها، حروف پر رنگ (bold) یا مورب (Italic) استفاده کنید.

 

3-  بازدیدکننده را مخاطب قرار دهید:

وقتی آگهی می‌نویسید، برای اشاره به مخاطب از ضمیر سوم شخص استفاده نکنید، مثل «متقاضی موفق باید دارای این ویژگی‌ها باشد». برای اشاره به مخاطب از واژه «شما» استفاده کنید. به این ترتیب او حس می‌کند عضوی از تیم شماست، نه یک کارجوی رندوم که مثل هزار نفر دیگر، دارد رزومه می‌فرستد. شما باید کاری کنید که کارجو برای همکاری با شما انگیزه و اشتیاق داشته باشد.

 

4-  متمایز و جذاب باشید:

علاوه بر عنوان شغل، شرح وظایف شغلی نیز بهتر است متمایز باشد. شما باید توجه کارجویانی را جلب کنید که مناسب شغل مربوطه هستند.
اگر به دنبال یک معاون اداری خوش برخورد و خوش رو هستید، شرح وظایف شغلی‌تان نباید خشک و رسمی باشد. شرح وظایف شغلی را جذاب بنویسید، مثلا «شما باید نترس و متواضع باشید. مسوولیت شما این است که مشتریان را شاد و خوشحال نگه دارید. مثلا عنوان کنید: دوست داریم اگر لازم شد، هر جور که می‌توانید کمکمان کنید. اینجا اگر آتش سوزی شود، هر کسی یک سطل آب بر می‌دارد و کمک می‌کند، حتی مدیر ارشد.»

 

5-  فرهنگتان را به نمایش بگذارید:

در حال حاضر، نیمی از کارکنان سازمان‌ها را جوانان نسل هزاره (millennials) تشکیل می‌دهند. آنها به توازن میان کار و زندگی و فرهنگ سازمان بیشتر از حقوق و عنوان اهمیت می‌دهند. به‌علاوه، برای ۷۹ درصد از کارکنان، مزایا مهم تر از افزایش حقوق است. هنگام درج آگهی، فرهنگ خود را انعکاس دهید. نگویید «فرهنگ ما فوق‌العاده است.» آیا دفتر کارتان جذاب است؟ آیا رسم و رسوم خاصی دارید؟ آیا کارکنان از ساعات فراغت از کار برخوردارند؟ اگر چنین مزایایی دارید، در آگهی ذکر کنید.

 

6-  یک عکس (یا ویدئو) اضافه کنید:

استفاده از عکس، مثل عکس دفتر کار یا حیاط شرکت، یکی از بهترین راه‌ها برای افزایش جذابیت بصری آگهی است. شما با استفاده از عکس می‌توانید تصویری از شرکت خود را به مخاطب ارائه دهید. استفاده از ویدئو نیز یک راه مناسب برای نمایش محیط کار، کارکنان و فرهنگ سازمانتان است.

 

منبع: proven

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:35 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

عواملی که موجب انگیزه کارکردن در افراد می‌شود

عواملی که موجب انگیزه کارکردن در افراد می‌شود

 

 

گروهی از افراد شاغل که از شروع هفته شاکی هستند معمولا در حرفه‌ای فعالیت دارند که با احساس امنیت و آزادی همراه است اما متاسفانه از انجام کار خود لذت نمی‌برند. عده‌ای هم با آغاز هفته، به شدت از هجوم یک هفته پر مشغله وحشت دارند و از تعطیلات پایان هفته هم لذت نمی‌برند و شرایط را برای خود و اطرافیان بدتر می‌کنند.

 

بهتر است کاری را که موجب احساس ناخوشایندی در شما می‌شود انجام ندهید. فرصت‌های فراوانی در زندگی وجود دارد، سعی کنید با تشخیص انگیزه‌های درست، فرصت‌های مناسبی را برای آینده رقم بزنید.

 

 

1-  پول :

در ابتدا، اصلی‌ترین عامل انگیزشی ارزشمند که موجب تلاش بسیار افراد می‌شود، کسب درآمد است. پول، ابزاری است که تمام انسان‌ها برای بقا به آن نیاز دارند و کسب درآمد موجب احساس غرور و بزرگی، موفقیت و دستاوردها می‌شود. اما تنها انگیزه‌ای نیست که موجب کار بسیار و احساس رضایت و خوشحالی افراد می‌شود.

 

2-  هدف :
زمانی که هدفمند هستید مسیر مشخص‌تری دارید و درباره زندگی و تصمیمات پیش‌روی، بیشتر احساس اطمینان خاطر می‌کنید. هنگامی که در موقعیت‌ها یا شرایط ناپایدار قرار می‌گیرید که موجب عدم اطمینان شما می‌شود، داشتن هدف به پیشرفت و دستیابی به اهداف والاتر کمک بسیاری می‌کند.

 

3-  ایجاد تغییرات:
افراد شاغل بیشتر اوقات خود را در محل کار می‌گذرانند؛ بنابراین بهتر است با استفاده از راهکارهایی، معنای جدیدتری به حرفه خود ببخشند. مهم‌ترین دستاورد در این زمینه، انتخاب روش‌هایی برای ایجاد تغییرات و تاثیرات در زندگی شخصی و دیگران است. زمانی که متوجه تغییرات ناشی از انجام کارها، می‌شوید نسبت به شغل و هدف خود احساس خوشایندتری خواهید داشت.

 

4- مسوولیت:
با اینکه قبول مسوولیت با استرس همراه است اما از طرفی بیکاری، استرس بیشتری به افراد وارد می‌کند. زمانی که مسوولیت و وظیفه‌ای به عهده ندارید، حل مشکلات مالی تا حدودی غیر‌ممکن به‌نظر می‌رسد اما در صورت داشتن شغل ثابت تا حدودی مطمئن هستید که از عهده حل مشکلات بر می‌آیید. مسوولیت‌پذیری منجر به احساس تعادل، موفقیت، انگیزه و اعتماد به نفس در افراد می‌شود.

 

5- چالش:
زمانی که به‌طور مناسب درگیر چالش‌ها می‌شوید انگیزه زیادتری پیدا می‌کنید. به هنگام درگیری با چالش‌های صحیح، طبیعی است برای دستیابی به فرصت‌ها، با تلاش مضاعف موانعی را که در سر راه قرار گرفته پشت سر می‌گذارید و در پایان هر روز از موفقیت‌ها، احساس رضایت خواهید کرد.

 

6-  جامعه:
محیط کار، صرف‌نظر از فراهم کردن شرایطی برای فعالیت افراد، موقعیت را برای ارتباط با دیگران میسر می‌کند. موفقیت، هرگز یک کار انفرادی نیست. ارتباط به‌صورت انفرادی یا گروهی، شما را در روابط معناداری قرار می‌دهد همچنین می‌توانید به اهداف رضایت‌بخش متقابلی برسید که برای آنها تلاش کرده‌اید.

 

7-  تایید:
مورد تایید قرار گرفتن از مهم‌ترین عوامل انگیزشی به شمار می‌رود، همه اشخاص نیاز دارند پس از انجام وظایف، مورد تایید یا رد دیگران قرار بگیرند. محل کار، محیط مناسبی است برای ایجاد انگیزه عمیق در افراد. تایید به اشکال متفاوتی نظیر تعریف و تمجید، ترفیع، ترقی، پاداش یا حمایت و حتی تشویق دیده می‌شود.

 

8-  وظیفه:
تعهد به انجام کارها و کسب موفقیت انگیزه مهمی در زندگی به شمار می‌رود که برای پیشرفت هر شخصیت مقتدری لازم است. شغل این فرصت را به افراد می‌دهد که نقشی مفید و مطابق با هنجارهای جامعه داشته باشند. زمانی که در زندگی تحت‌تاثیر ارزش‌های تاثیرگذار قرار می‌گیرید، فرصت ارتقا و متمایز کردن شخصیت خود را خواهید داشت.

 

منبع: Entrepreneur

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

روشی آسان و کارآمد برای تقویت حافظه بلند مدت

روشی آسان و کارآمد برای تقویت حافظه بلند مدت

 

 

علی ارغوانی متخصص داخلی در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: ما نمی‌توانیم همه‌ چیز‌هایی را که به خاطر سپردیم را بعد از مدتی به یاد آوریم، زیرا ذهن ما اطلاعاتی که مهمتر هستند را وارد حافظه بلند مدت می‌کند و بقیه‌ اطلاعات به مرور کمرنگ و یا حذف می‌شوند ولی آیا روشی برای کنترل حافظه وجود دارد یا خیر؟


این متخصص داخلی بیان کرد: فرض کنید برای امتحانی درس می‌خوانید و یا قصد دارید لحظات خوب تعطیلات را به خاطر بسپارید، روش‌هایی هستند که به کمک آن‌ها می‌توان مغز را فریب داد تا اطلاعات مدنظر را ذخیره کند، برای اینکار به خودتان پاداش دهید، پاداش به معنای هر چیزی است که باعث شود احساس خوبی داشته باشیم، سبب فعال شدن سیستم پاداش دهی مغز (reward system) و رها شدن دوپامین می‌شود.



ارغوانی ادامه داد: آزمایشی در این زمینه انجام و از شرکت‌کنندگان درخواست شد سه کلمه گربه، سگ و ماهی را به خاطر بسپارند و هر بار که شرکت کنندگان کلمه «گربه» را به یاد می‌آوردند ۲۰ سنت دریافت می‌کردند، واضحا مشاهده شد با این روش برای مدت زمان طولانی‌تری شرکت کنندگان کلمه‌ها را به خاطر داشتند، پاداش الزاما نباید پول و یا غذای مورد علاقه باشد، حتی تشویق روحی بسیار موثر است.


وی افزود: نکته‌ مهم این است که با این روش نمی‌توان آیتم‌های بیشتری را به خاطر سپرد بلکه می‌توان آیتم‌های حفظ شده را برای مدت طولانی‌تری به خاطر آورد؛ یک روش برای ارتقا حافظه، به خاطر سپردن با بازی است به طور مثال در همان آزمایشی که انجام شد، به شرکت‌کنندگان گفته شد هر بار که بتوانند کلمه «گربه» را به خاطر بیاورند، یک بار اجازه دارند تاس بیاندازند و اگر طبق شانس ۶ بیاید، به آن‌ها جایزه داده می‌شود.

 

 

بیشتر بخوانید: برای تقویت ذهن خود چه کارهایی انجام دهیم؟

این متخصص داخلی با اشاره به اینکه یک را برای پرورش حافظهخواب کافی است، گفت: تئوری‌های مختلفی در ارتباط با نقش خواب در ارتقا حافظه وجود دارد؛ طبق یکی از معروف‌ترین تئوری‌ها وقتی ما چیزی می‌آموزیم، این اطلاعات جدید به طور کوتاه مدت بر روی هیپوکمپ ذخیره می‌شود، در حین خواب این اطلاعات به منطقه‌ای در نئوکورتکس منتقل می‌شوند و در آن ناحیه با اطلاعات قدیمی ترکیب شده و برای طولانی مدت ذخیره می‌شوند.

 

ارغوانی تشریح کرد: اولین و آخرین چیز را به خاطر بسپارید، محققان می‌گویند تمایل ذهن برای به خاطر سپردن اولین و آخرین اتفاق بیشتر است برای مثال بعد از یک سفر، اتفاقات و خاطرات روز اول و آخر را برای مدت زمان طولانی‌تری به خاطر می‌آورید، پس وقتی چند چیز را باید به خاطر بسپارید، دو تا که مهمتر هستند را اول و آخر بقیه به خاطر بسپارید.

 

منبع: باشگاه خبرنگاران

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:22 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه با استرس های شغلی مقابله کنیم؟

چگونه با استرس های شغلی مقابله کنیم؟

 

 

کارمندان در محل کار با استرس، عصبانیت، خستگی و از دست دادن انرژی مواجه می‌شوند که به دلیل عوامل استرس‌زا چون کار طولانی‌مدت، مشکلات مداوم و کار با منابع محدودتر از نیاز نمود پیدا می کنند.

 

تحقیقات حاکی از آن است، عوامل استرس‌زا به اضطراب، عصبانیت، رفتارهای غیراخلاقی، تصمیم گیری نادرست، خستگی مزمن و فرسودگی شغلی منجر می‌شود که در نهایت بهره‌وری فرد و شرکت را کاهش می‌دهد.

 

 

معمولا افراد به دو طریق با استرس محل کار مقابله می‌کنند:

 

▪️دست به اقدام زدن

راه اول، دست‌وپنجه نرم کردن با مشکلات است، یعنی روی کار استرس‌زا تمرکز می‌کنند تا آن را به سرانجام برسانند. کارمندان موفق و حرفه‌ای، معمولا تاکید دارند دست به اقدام بزنند.

 

▪️عقب‌نشینی و کناره‌گیری

راهکار دیگر، عقب‌نشینی و کناره گرفتن است. اینکه فرد به طور موقت موقعیت را ترک می‌کند و از محل استرس‌زا دور می‌شود. جدیدترین مطالعات، استراحت بین ساعات کاری را مفید تلقی می‌کند. به همین خاطر برخی شرکت‌های بزرگ، امکاناتی چون اتاق‌های استراحت و وسایل سرگرمی و ورزشی برای کارمندان خود درنظر گرفته‌اند تا امکان تجدید انرژی آنها را فراهم کنند.

 

البته هر دو راهکار با مشکلات عدیده‌ای همراه هستند. از نظر علمی و روانشناختی، انسان‌ها در مدیریت کارهای سخت، با محدودیت مواجه می‌شوند و نمی‌توانند همیشه سخت کار کنند. هرچند دوری از کار، روحیه و انرژی‌مان را برمی‌گرداند، اما مشکلات پایه‌ای استرس‌زا به قوت خود باقیست. وقتی بعد از استراحت به کارمان ادامه می‌دهیم، نه‌تنها با همان مسائل و مشکلات مواجهیم، بلکه ممکن است احساس گناه و اضطراب بیشتری به سراغ‌مان بیاید.

 

پس چطور می‌توانیم از تاثیر نامطلوب استرس بکاهیم؟
جدیدترین مطالعات، راهکار سومی را پیشنهاد می‌دهد و آن تمرکز بر یادگیری است. یادگیری می‌تواند به معنای انتخاب مهارت‌های جدید، جمع آوری اطلاعات جدید یا جستجوی چالش‌های فکری باشد.

 

پرداختن به فعالیت‌های یادگیری، کارمندان را از تاثیرات مخرب استرس از جمله احساسات منفی، رفتارهای غیراخلاقی و فرسودگی شغلی دور می‌کند.
یادگیری از یک جهت، اطلاعات و دانش جدیدی در اختیار ما قرار می‌دهد که برای حل مشکلات استرس‌زا در کوتاه‌مدت مفید هستند. از سوی دیگر، ما را با مهارت‌ها و توانایی‌های جدیدی آشنا می‌کند که برای جلوگیری از عوامل استرس‌زای آینده کاربرد دارند.

 

از نظر روانشناسی، وقتی آموخته‌های خود را در اختیار دیگران قرار می‌دهیم، احساس شایستگی و کارآمدی بیشتری داشته و به این باور می‌رسیم که توانایی لازم برای رسیدن به اهداف را داریم. علاوه بر آن، یادگیری ما را به اهداف اصلی رشد و توسعه می‌رساند. بدین ترتیب به جای اینکه فکر کنیم در قابلیت‌های فعلی، گرفتار شده‌ایم، مدام خود را در حال پیشرفت و توسعه می‌بینیم.

 

 

چطور می‌توانید برای غلبه بر استرس شغلی از راهکارهای یادگیری استفاده کنید؟

 

▪️ابتدا، از درون خود شروع کنید

لازم است چالش انجام کارهای استرس‌زا را در ذهن‌تان به شیوه‌ای متفاوت تعریف کنید. وقتی با یک موقعیت استرس‌زا مواجه می‌شوید، ذهنیت خود را از «این یک وضعیت استرس‌زا است» به «این یک فرصت چالش‌برانگیز، اما لذت‌بخش برای یادگیری است» تغییر دهید.

 

▪️با دیگران کار کنید و از آنها یاد بگیرید

به جای اینکه تنها در ذهن‌تان با یک موقعیت استرس‌زا بجنگید، سعی کنید از دیگران انرژی بگیرید. اگر درباره عوامل استرس‌زا با همکاران و دوستان خود صحبت کنید، قطعا از تجربیات و نگرش آنها بهره‌مند شده و به نکات ارزشمندی پی خواهید برد.

 

▪️فعالیت‌های یادگیری را فرصتی برای استراحت بدانید

اگر یک فعالیت یادگیری، شما را از فعالیت‌های کاری دور کند و در عین حال با روحیه‌تان سازگار باشد، از نظر روانی، تفکر و ذهن شما را سیراب می‌کند؛ اما اگر فعالیت یادگیری را فرصتی برای کسب انرژی بیشتر بدانید، تجربه‌ی مثبت و لذت‌بخشی جلوی راهتان خواهد بود.

یادگیری، بهترین فرصت برای مقابله با استرس شغلی است. البته نباید در انتظار یک موقعیت استرس‌زا باشید تا از فرصت‌های یادگیری استفاده کنید. حتی بدون وجود مشکلات، یادگیری به شما کمک می‌کند انعطاف‌پذیری بیشتری پیدا کنید و برای استرس‌های بعدی آماده شوید.

 

منبع: hbr

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:17 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چرا نمی توانیم به خوبی روی وظایف شغلی خود تمرکز کنیم؟

چرا نمی توانیم به خوبی روی وظایف شغلی خود تمرکز کنیم؟

 

 

تحقیقات انجام شده توسط یک محقق کانادایی با نام جاناتان اسکولر نشان می دهد ذهن برخی افراد حتی در انجام کارهای ساده در 15 تا 20 درصد مواقع سرگردان و حیران است.


اگر می خواهید قدرت تمرکز خود را افزایش دهید و از حواس پرتی‌های خود بکاهید، ریشه و دلیل اصلی مشکل را پیدا کنید که احتمالاً یکی از موارد زیر است:

 

 

1-  عدم خواب کافی

کمبود و محرومیت از خواب، تمرکز کردن را برایتان مشکل می کند. تمام انسان‌ها به 7 تا 9 ساعت خواب شبانه نیاز دارند؛ اما این مسئله برای افراد پرمشغله سخت است. برای رفع این مشکل باید برنامه‌ی خواب خود را تنظیم کنید و تا جایی که می توانند خواب کامل شبانه داشته باشید.

 

2-  عوامل حواس‌پرت‌کن

یکی از مواردی که تمرکز کردن را برایتان مشکل می کند، عوامل حواس پرت کنی است که در اطراف ما وجود دارد. از مواردی که باعث ایجاد حواس پرتی می شود، می توان به مکالمات تلفنی، پیامک زدن، غیبت کردن، وب گردی و چرخ زدن در شبکه‌های اجتماعی اشاره کرد.

 

3-  نبود اولویت‌بندی

گاهی نمی توانید به خوبی تمرکز کنید، چون دقیقا نمی دانید روی چه کاری باید متمرکز شوید. در بیشتر مواقع نبود اولویت بندی کارها سبب از دست رفتن تمرکز می شود.
اگر با چنین مشکلی مواجه هستید و وقت و انرژی خود را از دست می دهید، به دنبال راهکاری برای اولویت بندی وظایفتان باشید.

 

4-  استرس بالا

دکتر جان کابات زین از دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه ماساچوست می گوید، استرس و تمرکز رابطه‌ی مستقیمی باهم دارند. وقتی چند کار را هم‌زمان انجام می دهیم و روی چندین کار تمرکز می کنیم، دچار استرس بیشتری می شویم و هر قدر استرس بالاتر رود، تمرکز کردن برایمان سخت‌تر می شود. بهتر است برای تمرکز بیشتر به دنبال راهکارهایی مانند انجام تمرینات ذهنی و تمدد اعصاب باشید.

 

5-  سبک زندگی

فاکتورهای سبک زندگی از جمله مواردی است که روی توانایی تمرکز کردن تأثیرگذار است. فاکتورهایی چون تغذیه‌ی سالم، وعده‌های غذایی مناسب با ترکیبی از کربوهیدرات‌های پیچیده، پروتئین و چربی‌های سالم و ورزش روزانه در بهبود تمرکز مفید است و بهره وری شما را بالا می‌برد.

 

6-  محیط نامنظم

محیط کار نامنظم از مواردی است که تمرکز کردن را برایمان سخت می کند. وقتی خود را برای کار آماده می کنید و یکی از کارمندان پیش شما می آید و سؤالی می پرسد، هرگز نمی توانید روی کارتان متمرکز شوید و تمام توجه خود را صرف کار کنید.

 

7-  اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی

اگر هیچ یک از این موارد نمی تواند کمبود تمرکز شما را توجیه کند، احتمالاً دچار مشکل ADHD یا اختلال بیش فعالی-کم توجهی هستید. اگر همیشه بی‌نظم هستید، تمرکز ندارید و احساس بی‌قراری می کنید، پیشنهاد می کنیم به پزشک مراجعه کنید.

 

اگر در بیشتر مواقع با این مشکل رو به رو هستید، احتمالاً بیش از یک مورد از موارد بالا را تجربه کرده‌اید. تمام موارد بالا، راه حل خاص خود را دارند و می‌توان تأثیر آن‌ها را کاهش داد.
هر چقدر درک بالاتری از تعامل ذهن، بدن و محیط اطراف داشته باشید، کنترل بیشتری خواهید داشت و تمرکز شما روی کارهای روزانه افزایش می یابد.

 

منبع: entrepreneur

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 6:48 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

شبکه سازی چیست؟ چرا اهمیت دارد؟ چگونه انجام دهیم؟

شبکه سازی چه هست و چه نیست؟

 

نوشته شده در مهر 27, 1396 در شبکه‌سازی, فروش

شبکه سازی چیست؟ چرا اهمیت دارد؟ چگونه انجام دهیم؟

توسط بیژن وثوقی

 


تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که چرا موقعیت‌های شغلی بسیار مهم و عالی هیچ‌وقت با آگهی پر نمی‌شوند؟


و یا تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که چرا برخی شرکت‌ها بدون شرکت در مناقصات همیشه پروژه‌هایی در دست انجام دارند؟

 

آیا در اطرافیانتان اشخاصی را دارید که همیشه پیشنهادهای شغلی بسیار خوبی برای آن‌ها وجود دارد؟


تنها کمتر از 50% فرصت های شغلی به آگهی های استخدامی تبدیل می شوند. این بدان معناست که تعداد بسیار زیادی از فرصت های شغلی بدون اینکه آگهی شوند، پر می شوند.


همان طور که متوجه شدید افراد موفق بهترین شغل ها را از طریق ارتباطات شخصی پیدا میکنند. این افراد با کمک شبکه سازی به پیشرفت دست یافته اند. این را فراموش نکنید که اگر میخواهید مسیری طولانی بروید تنها نمی توانید. به قول معروف «یک دست صدا ندارد».


افرادی که شبکه قدرتمندی از روابط را دارند سرعت و کیفیت انجام کارها به‌مراتب برایشان بیشتر از بقیه افراد است. در دورانی که دیگران از بیکاری و کم درآمدی می‌نالند شما تنها با یک تلفن پیشنهاد شغلی و پروژه‌ها جدید می‌گیرید. اشتباه نکنید شبکه سازی هیچ کار خلاف و اشتباهی نیست برخی فکر می‌کنند این کار یعنی سوءاستفاده از موقعیت و یا برخی فکر می‌کنند شبکه سازی یعنی حق دیگران را خوردن. اما این حرف‌ها اشتباه است زیرا هرکسی می‌تواند شبکه سازی کند و به موقعیت و سن ربطی ندارد. من شبکه سازی و استفاده از شبکه‌ای از روابط قدرتمند را جادوی روابط عمومی و ارتباطات می‌دانم نه چیزی دیگر.

 

به سختی می‌توانیم کسی را پیدا کنیم که اهمیت شبکه سازی را انکار کند. همه می‌دانیم که شبکه سازی، می‌تواند به رشد و موفقیت ما کمک کرده و همچنین، انرژی و زمان مورد نیاز برای دستیابی به اهداف و خواسته‌ها را تا حد زیادی کاهش دهد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 6:44 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

آیا می‌توانیم از افراد حسود در جهت پیشرفتمان استفاده کنیم؟

آیا می‌توانیم از افراد حسود در جهت پیشرفتمان استفاده کنیم؟

 

 

هم‌زمان با شناخته شدن شما به‌عنوان فردی کوشا و موفق، باید منتظر افراد حسود هم در زندگی خود باشید. افراد حسود در اغلب اوقات سعی می‌کنند با زیر سؤال بردن شما مانع پیشرفتتان شوند.

 

در این مطلب به ده نکته اشاره می‌کنیم که با کاربرد آن‌ها می‌توانید از رفتارهای افراد حسود که می‌تواند مانع پیشرفت شما شود به‌عنوان سوخت در جهت حرکت به سمت موفقیتتان بهره‌مند شوید.

 

 

1-  پیدا شدن افراد حسود با حرکت به سمت مسیر درست
اگر شما در اطراف خود حضور افراد حسود را احساس می‌کنید این را نشانه‌ای بدانید که قدم در مسیر درستی گذاشته‌اید؛ اگر شما هیچ دستاوردی نداشته باشید، آن وقت هیچ کس در تلاش نیست به شما توجه کند یا بخواهد انتقادی کند.

 

2-  رفتاری مخالف افراد حسود از خود نشان دهید
معمولاً از رفتارهای ناخوشایندی که افراد حسود در قبال دیگران انجام می‌دهند؛ شما می‌توانید بیاموزید که در مواجهه با این نوع رفتار و اخلاق نسبت به سایرین، آدم پذیراتری باشید. این نوع رفتار از سمت شما هم به دیگران یاری می‌رساند و هم باعث ارتباطی صمیمی و دوستانه بین شما و افراد موفق می‌شود.

 

3-  از انتقادها در جهت ارزیابی خود بهره ببرید
درست است انتقاد از سوی افراد دیگر می‌تواند ریشه در حسادت داشته باشد اما گاهی پیش می آید یک انتقاد به شما کمک کند به آدم بهتری تبدیل شوید؛ پس در این مواقع نباید ناراحت شوید بلکه باید به حرف‌هایی که دیگران نیز برای گفتن دارند گوش بسپارید.

 

4-  متواضع‌تر باشید
افراد حسود برای شما اوقات سختی را ایجاد می‌کنند؛ چون شما از آن‌ها موفق‌تر هستید. منظور این است در مواجهه با چنین رفتارهایی متواضع باشید. لازم به خودستایی نیست یا اینکه بخواهید اعتبار خود را بیش از پیش تائید کنید.

 

5-  از افراد حسود برای آموختن درباره حل تعارض استفاده کنید
گاهی اتفاقی می‌افتد شخصی شما را به‌شدت به چالش بکشد و موقعیت سخت و دشواری برایتان به وجود بیاورد. از این تجربه مانند فرصتی برای آموختن درباره‌ی حل تعارض بهره ببرید.

 

6-  خشمتان را کنترل کنید
ممکن است شما در طول روز حرف‌هایی بشنوید و یا شاهد دیدن رفتارهایی باشید که شما را به‌شدت عصبانی کند. در عوض باید بیاموزید در این مواقع واکنش خود را به‌آرامی بروز دهید. کنترل خشم خود یک توانایی محسوب می‌شود که با آموزش آن می‌توانید ثمره‌ی این توانایی را به‌دفعات بی‌شمار در زندگی خود شاهد باشید.

 

7-  چشم پوشی از اثرات منفی در مواجهه با افراد حسود
خواه ناخواه ممکن است در زندگی خود با افراد حسود رو به رو شوید. ما نمی‌توانیم همه را مجبور کنیم دوستمان داشته باشند؛ پس برای اینکه بودن این افراد مانع پیشرفت ما نشود باید از افراد حسود به‌عنوان افرادی ارزشمند برای فرا گرفتن این درس استفاده کرد.

 

8-  بهره‌مندی از افراد حسود برای تقویت فکری

ممکن است این افراد با توهین‌های خود، باورها و شخصیت شما را نشانه گرفته باشند؛ اما قرار نیست شما خود را با باورهای فرد دیگری تطبیق بدهید. در عوض باید به آنچه باعث منحصر به فرد شدنتان می‌شود افتخار کنید.

 

9-  واکنش منفی افراد حسود برای ایجاد انگیزه
ممکن است افراد حسود با گفتن حرف‌های ناامید کننده بخواهند مانع پیشرفت شما شوند، کاری که شما باید انجام دهید این است از این واکنش‌های منفی به‌عنوان انگیزه‌ای در راستای موفقیت خود استفاده کنید.

 

 قدردان پیروزی‌هایتان باشید
افراد حسود می‌توانند یادآور آن باشند که شما باید قدردان تمام موفقیت‌ها و سپاسگزار همه خوبی‌هایی باشید که در اختیار دارید.

 

منبع: entrepreneur

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 1:34 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

علم ثابت کرده مهربانی مزیت‌های فراوانی دارد!

علم ثابت کرده مهربانی مزیت‌های فراوانی دارد!

 

 

جنیفر اسپالدینگ رهبر و مربی اجرایی است که برای ارتقای رهبران کسب و کار، کارآفرینان و تیم‌ها تلاش می‌کند. در طی دو دهه دوران حرفه ای اش، او از طریق گفتگو، کارگاه های آموزشی، مربیگری و نوشتن، مهارت‌های خود را به اشتراک می گذارد. در اینجا نیز اطلاعاتش در مورد اهمیت مهربان بودن را با ما به اشتراک گذاشته است.

 

 

◀️ چه یک کارآفرین باشید، مدیر یا عضو یک گروه موسیقی، علم ثابت می‌کند که مهربانی یک مزیت رقابتی برای شما خواهد بود.
اگر این بیانیه را در 20 سالگی شنیده بودم، این‌ نگرانی در من به وجود می‌آمد که نشان دادن مهربانی در محل کار باعث می‌شود ضعیف به نظر برسم و یا این اجازه را به دیگران می‌دهد که از من سوءاستفاده کنند. ممکن است شما نیز به همین موضوع فکر کرده باشید‌.

 

◀️ همان‌طور که در نردبان شرکتی بالاتر می‌رفتم و مرزها و حد و حدود را تمرین می کردم، متوجه شدم که محبت واقعی بلیط من برای روابط عمیق‌تر، فروش بیشتر و پروژه‌های بهتر است. به علاوه، احساس خیلی خوبی داشت و مانند انجام کار درستی به نظر می‌رسد که در مکانی از عشق و مهربانی رهبری کنیم.

 

◀️ هنوز متقاعد نشدید؟ تحقیقات فراوانی وجود دارد که ثابت می‌کند که محبت به طور مثبت محل کار را تغییر داده و به شما زمینه‌ی رقابت را می‌دهد.

 

 

مهربانی فروش را افزایش می‌دهد

 

مهربانی کردن به مشتریان، بزرگ دانستن بازگشت‌ آن‌ها، و خوشحال کردنشان زمانی که حداقل انتظار را دارند، اعتماد و شادی را در آنان ایجاد می‌کند. خرده فروشانی مانند "زاپوس" از طرفداران وفادارشان از لحاظ مالی سود می‌برند.

 

مهربانی به کارکنان انگیزه می‌دهد

 

اگر شما به عنوان فردی غیر صمیمی به نظر برسید، شانس بسیار کمی برای به دست آوردن بالاترین میزان اثربخشی به عنوان یک رهبر را خواهید داشت.

 


برخی از اقداماتی که می توانند نمره مطلوبیت رهبر را افزایش دهند عبارت‌اند از:

 

▪️تقویت ارتباطات عاطفی مثبت با دیگران


▪️نمایش یکپارچگی به طور مداوم


▪️عمل به عنوان مربی و معلم


▪️رقابت کمتر با دیگران و همکاری بیشتر


▪️الهام بخشی کسانی که در اطراف شما هستند


▪️تلاش برای تغییر در هنگام درخواست بازخورد


▪️به اشتراک گذاشتن دیدگاه خود برای آینده

 


مهربانی خلاقیت را افزایش می‌دهد

 

تعامل احترام آمیز با افراد و تیم‌ها خلاقیت را افزایش می دهد. تعامل احترام آمیز به عنوان "انتقال حضور، برقراری ارتباط، تأیید، گوش دادن مؤثر و برقراری ارتباط حمایتی" تعریف می شود.


همه این اقدامات محترمانه، یک شبکه اجتماعی مثبت تر و یک حس ارزشمند بودن بالاتر و پردازش اطلاعات ارتباطی بهتر را تسهیل می کنند. این امر، به نوبه خود، باعث افزایش خلاقیت می شود.

 



مهربانی خستگی را کاهش می‌دهد

اگر رئیس، هم تیمی یا همکارانتان زمانی که بیمار شدید، یک فرد عزیز را از دست دادید یا یک رویداد زندگی(مثلاً متولد شدن فرزندتان، عروسی، تولد و غیره) را جشن گرفتید به رسمیت شناختند، شما تأثیر مهربانی بر تمایل تان برای ماندن در آن شغل را حس می کنید.

 

 

مهربانی خوشبختی را افزایش می‌دهد

انجام اعمال محبت آمیز نه تنها احساس خوبی به شما می‌دهد، بلکه باعث افزايش رضايت کلی شما در زندگی مي شود. بنابراین لحظاتی را برای نوشتن لیستی از دو یا چند کار محبت آمیز که در هفته گذشته انجام دادید صرف کنید. آیا احساس می کنید شادی شما افزایش یافته است؟



 امروز چقدر مهربانی از خود نشان می دهید؟ اگر به چند ایده برای نشان دادن مهربانی و محبت خود نیاز دارید در ادامه چند مورد را معرفی خواهیم کرد:

 

▪️در هنگام بیان انتقاد دشوار


▪️زمانی که چیزی درست پیش نمی‌رود یا شما اشتباهی انجام می‌دهید.


▪️هنگامی که هم تیمی‌تان شما را اذیت می‌کند.


▪️وقتی رئیس، همکار یا مشتری شما برای درک چیزی مشکل دارد.


▪️هنگامی که شما هر روز صبح خود را در آینه می بینید.

 

منبع: Forbes

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 1:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

ده مهارت برتر که برای موفقیت در سالهای نه چندان دور ( 2020 ) مورد نیاز است

ده مهارت برتر که برای موفقیت در سالهای نه چندان دور ( 2020 ) مورد نیاز است:

 

 

1.Complex Problem Solving
 مهارت حل مساله که در زندگی روزمره بسته به نوع مساله(ساده یا پیچیده)نیاز است . گرچه طراحی و ساختار گرایی به روند حل مساله کمک می کند اما تصمیم گیری به موقع در موقعیت، موفقیت را بیشتر خواهد کرد که شامل: شناسایی مساله،ساختن تصویری واقعی از آن ،پیدا کردن راه حل مناسب ،تصمیم گیری،پیاده سازی و مانیتور کردن فیدبک ها می شود.

 

2. Critical Thinking
یا همان تفکر انتقادی
این مفهوم از 2500 سال پیش مطرح شده. فرد با این نوع مهارت توانایی این را خواهد داشت که ارتباط منطقی بین ایده ها را بفهمد و قدرت تشخیص و ارزیابی را داشته باشد. همچنین ارتباط و اهمیت ایده ها را درک کرده و خود قدرت بیان عقاید و نظرات خود را داشته باشد.این مهارت باعث پیشرفت مهارت های زبانی،خلاقیت و... در فرد می شود.

 

3.Creativity & Innovation:
 یا همان خلاقیت و نوآوری که احتمالا همه دوستان با آن آشنا باشند.
خلاقیت و نوآوری در واقع تبدیل یک ایده یا تصویر جدید به یک واقعیت است. توانایی دید و درک جهان به روشی جدید برای پیدا کردن الگوهای مخفی و نادیده شده. البته خلاقیت و نوآوری دو روند دارد. تفکر و تولید.
اگر ایده یا تفکر جدید داشته باشید ولی نتوانید آن را عملی کنید می توان گفت خلاقیتی ندارید.

 

4.People Management:
 مدیریت افراد
که اشاره به نقش پذیری به عنوان یک رویه در تربیت افراد یا انگیزه مند کردن آنها برای بهبود و اجرای بهتر است که سخت ترین و مهم ترین نقش در بحث های مدیریتی است.

 

5. Coordinating with Others:
 مهارت هماهنگ شدن با دیگران
این مهارت شامل توانایی سازماندهی کار خود و لینک آن با دیگران است و توجه به فعالیت های مختلف به طور همزمان دارد. البته با اولویت بندی و تفویض اولویت در صورت لزوم.

 

6. Emotional Intelligence:
 هوش هیجانی
این مهارت اشاره به توانایی فرد برای کنترل احساسات و استفاده از آن برای بالا بردن قدرت تفکر است.
افراد با هوش هیجانی بالا در تشکیل و حفظ روابط بین فردی و گروهی بهتر عمل می کنند.

 

7. Judgment & Decision Making
 مهارت تصمیم گیری و قضاوت
در این مهارت فرد برای حل مشکلات از بین چند گزینه امکان پذیر،یک گزینه را انتخاب میکند. مساله ای که واضح و مشخص است ریسک پذیری و قبول آن از طرف فرد است.
این مهارت یک جزء کلیدی از مهارت های مدیریت محسوب می شود.

 

8. Servic- Orientation Management:
 مدیریت سرویس گرا
که به توانایی و تمایل به پیش بینی،تشخیص و رفع نیاز دیگران گفته می شود. افراد دارای این مهارت در فراهم آوردن رضایت افراد و در دسترس و تمرکز افراد اطراف خود تلاش می کنند.

 

9. Negotiation
 یا همان مذاکره
روشی است که افراد آن را برای حل و فصل اختلافات به کار میوگیرند.
در این روش افراد برای درک مساله و رسیدن به بهترین نتیجه ممکن تلاش می کنند.
در مذاکره افراد به دنبال منافع متقابل و حفظ یک رابطه کلیدی برای نتیجه ای موفقیت آمیزانه هستند.

 

و بالاخره آخرین مورد

10. Cognitive Flexibility
 که از آن به انعطاف پذیری شناختی تعبیر می شود
توانایی ذهن است برای سوئیچ بین تفکر در دو مفهموم متفاوت یا به عبارتی تفکر در مورد مفاهیم متعدد به طور همزمان با در نظر گرفتن جنبه های مختلف فکری.

 

شما کدام یک از مهارتهای بالا در خودتان در پرسنلتان و در فرزندانتان تقویت کرده اید؟

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 1:27 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

شادترین مشاغل دنیا کدامند؟

شادترین مشاغل دنیا کدامند؟

 



جدیدترین گزارش سازمان ملل با عنوان روز جهانی شادی که به بررسی پیوند بین کار و شادی اختصاص داشت و توسط موسسه مشهور گالوپ تهیه شده است، بر اساس یافته‌های جمع‌آوری شده از صدها هزار نفر از کارکنان شرکت‌ها و سازمان‌های مختلف در بیش از ۱۵۰ کشور جهان از سال ۲۰۰۶ تا کنون شکل گرفته است.

 

در این تحقیق جامع، رفاه درونی که از آن با عنوان «شادی» یاد می‌شود از ابعاد مختلف مورد اندازه‌گیری قرار گرفته است و عواملی که باعث بالا رفتن کیفیت زندگی کارکنان شده و با کار کردن آنها پیوند خورده است در قالب یک مقیاس یازده نمره‌ای با عنوان «نردبان کانتریل» تعریف شده است. عواملی همچون لذت بردن، استرس و نگرانی طی ساعات کاری روزانه افراد در تعیین نمره کسب شده هر فرد تعیین‌کننده هستند.

 

در تحقیق جامع موسسه گالوپ، ۱۱ نوع شغل مورد تعریف و طبقه‌بندی قرار گرفتند که شامل مواردی همچون مشاغل خویش‌فرما، کارمند اداری، مدیریت، کار در مزرعه، کارگر ساختمانی، کار در معدن و رانندگی می‌شود.
سوالی که در این میان مطرح شد این بود که در کدام یک از این مشاغل احساس شادی بیشتری وجود دارد.

 

اولین یافته تحقیق گالوپ این بود که افرادی که در مشاغل کارگری و یدی حضور دارند در تمام مناطق جهان احساس شادی کمتری می‌کنند از جمله کارگران ساختمانی، معدنچیان، رانندگان و ماهیگیران که از کارشان احساس شادی ناچیزی می‌کنند یا اصلا احساس شادی ندارند.
احساس شادی در میان مدیران، مجریان، کارگران حرفه‌ای نیز چندان تعریفی نداشته و نمره‌هایی با میانگین ۶ از ۱۱ را به احساس شادکاری‌شان می‌دادند.

 

در جبهه مقابل، کارگران یقه سفید و عالی‌رتبه از احساسات مثبت بیشتری در طول ساعات کاری‌شان سخن می‌گفتند که این احساسات مثبت شامل مواردی همچون لبخند زدن و لذت بردن می‌شود و در مقابل موارد اندکی از احساسات منفی مانند نگرانی، اضطراب، غم و عصبانیت را گزارش می‌کردند.

 

در این میان عوامل و فاکتورهایی همچون میزان درآمد افراد، تحصیلات، سن، جنسیت و وضعیت تاهل نیز تاثیر بسزایی بر کاهش یا افزایش احساس شادی کارکنان دارند که در تحقیق گالوپ به نحوه تاثیرگذاری آنها نیز پرداخته شده است.

 

منبع: HBR

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 1:25 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

چه زمانی به کارمند خود پاداش دهیم؟

چه زمانی به کارمند خود پاداش دهیم؟

 



 دانشمندان، آزمایش جالبی را درباره مکانیزم پاداش انجام دادند. آنها دو کبوتر را به گونه ای شرطی کردند که بعد از نوک زدن به یک میله، دانه دریافت کنند اما با یک تفاوت: کبوتر اول، بعد از آن که 3 بار نوک می زد دانه می گرفت اما کبوتر دوم، گاهی بعد از 2 بار نوک زدن دانه می گرفت، گاهی بعد از سه دفعه و گاه بعد از پنج مرتبه نوک زدن به میله و بیشتر.

 

بعد از آن، دانشمندان تصمیم گرفتند بعد از نوک زدن های کبوتران، دیگر دانه ای به آنها ندهند؛ فکر می کنید چه شد؟

 

کبوتر اول، چندین بار بخت خود را با سه بار نوک زدن به میله آزمود و چون دید خبری از دانه نیست، به زودی از خیر نوک زدن گذشت.

 

 اما کبوتر دوم -که به طور منظم دانه نگرفته بود- زمان بیشتری را صرف نوک زدن به میله کرد. او بارها و بارها سراغ میله رفت، یک بار دو مرتبه نوک زد، دفعه دیگر 5 نوک زد، زمانی سه بار و ... .

 

 دانشمندان با انجام آزمایش های متعدد بر روی کبوتران و سپس انسان ها، کوشیدند بهترین سیستم پاداش دهی در محیط های کاری را بیابند. برآیند همه این پژوهش ها این بود: "پاداش را به صورت نامنظم دهید."

 

 بدیهی است که پاداش در قبال "ایده یا عمل عالی کارمند" داده می شود اما دانشمندان علوم رفتاری می گویند نباید در قبال "تعداد مشخصی ایده یا عمل عالی"، پاداش داده شود.
همچنین نباید ایده ها و اعمال عالی، بی پاداش بمانند.

 

 

در صورت اول (پاداش در قبال تعداد مشخصی ایده یا عمل عالی) دو اتفاق می افتد:

 

- آنچه امروز به عنوان پاداش به کارمندتان می دهید و برای او دلچسب و انگیزه بخش است، بعد از چند بار تکرار، به یک "حق مسلّم" تبدیل می شود و قدرت انگیزشی اش را از دست می دهند.

 

- در صورتی که وقفه ای در ارائه پاداش پیش بیاید، "کارمندِ شرطی شده به پاداش مشخص" از ادامه فعالیت های مثبت خویش دست بر می دارد. کبوتر اول که یادتان هست؟

 

در صورت دوم (ندادن پاداش) نیز مشخص است که انگیزه بعدی برای ادامه کارکرد مثبت وجود نخواهد داشت.

 

 بنابراین، به مدیران توصیه می شود سیستم پاداش دهی شان را "غیر منظم" کنند. یعنی ممکن است یک کارمند یک بار بعد از انجام "5 مثبت" پاداش بگیرد، دفعه بعد دو بار پشت سر هم و هر بار برای "1 مثبت" پاداش بگیرد و بار دیگر بعد از انجام "3 مثبت" و ... .

 

در چنین صورتی، اولا مرز بین حقوق و پاداش برای کارمندتان شفاف می شود، ثانیاً در صورتی که به هر علتی وقفه ای در نظام پاداش دهی رخ بدهد، کارمند از ادامه عملکردهای مثبت باز نمی ایستد.

 

 فراموش نکنید که به عنوان یک مدیر، باید به نیروهای تان انگیزه بدهید و "پاداش غیرمنظم" یکی از راه های علمی این انگیزه بخشی است.

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 1:18 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

لحظه‌های بد می‌توانند شما را به شخص بهتر یا بدتری تبدیل کنند

لحظه‌های بد می‌توانند شما را به شخص بهتر یا بدتری تبدیل کنند

 

 

ما در زندگی خود با سختی‌ها و مشکلات زیادی روبرو می‌شویم و گاهی این مشکلات مانع از موفقیت ما می‌شوند و ما را از ادامه کارمان بازمی‌دارند، اما آیا این موانع واقعا تاثیرات بدی دارند؟

 

قاعده کلی "یک شکست مقدمه‌ای برای یک بازگشت است"، منطبق با فلسفه مربی بسکتبال معروف دانشگاه کالیفرنیا - جان وودن - برای برخورد با سختی‌ها و مشکلات است.

 

او در کتاب خود به نام "هرم موفقیت"، دیدگاه خود در مورد سختی‌ها و مشکلات را این‌گونه بیان می‌کند:

 

 "ما نمی‌توانیم اجازه دهیم تا مشکلات ما را دلسرد کنند. موانع ممکن است موجب تغییر مسیر ما شوند، اما ما نمی‌توانیم به آن‌ها اجازه دهیم تا ما را از مقصدمان بازدارند.

 

 من اغلب گفته‌ام که ما با سختی‌ها قوی‌تر خواهیم شد. ما با یک برنامه وزنه برداری از لحاظ جسمی قوی‌تر می‌شویم. ماهیچه‌های ما در برابر اشیای سنگین کار می‌کنند. این اشیا همان سختی‌ها و مشکلات هستند.

 

 ما با سختی رو به افزایش در دوران تحصیلمان از لحاظ ذهنی قوی‌تر می‌شویم. ما با حساب دیفرانسیل تحصیلات خود را شروع نمی‌کنیم بلکه ما با جمع و تفریق و ضرب و تقسیم شروع می‌کنیم و پس از اینکه اصول را یاد گرفتیم، به جبر می‌رسیم و پس از آن به هندسه و همین‌طور ادامه می‌دهیم تا به حساب دیفرانسیل برسیم.

 

 ما به همین ترتیب به وسیله آزمون‌های زندگی از لحاظ روحی و روانی قوی‌تر می‌شویم. ما هنگامی که زندگی سخت است، قدرت خود را افزایش می‌‌دهیم؛ بنابراین، ما نباید نگران سختی‌ها باشیم و نه می‌توانیم اجازه دهیم تا ما را متوقف سازند تا بتوانیم بهترین راه را برای رسیدن به اهدافمان دنبال کنیم. در حقیقت، با قوی‌تر شدن ما می‌توانیم و باید بتوانیم اهداف خود را گسترش دهیم.

 

 کنار آمدن با سختی‌ها در یک مسیر مثبت نیازمند اعتقاد و شکیبایی است. ما باید به یاد داشته باشیم که "قرار گرفتن در مقابل سختی‌ها و مشکلات، حالتی است که هر فرد به آسانی می‌تواند با آن‌ها با خود آشنا شود، به ویژه هنگامی که از تحسین‌کنندگان رهایی یابد."

 

منبع: Success

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 1:11 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

هر ایرانی این شش نکته را به فرزندش بیاموزد

هر ایرانی این شش نکته را به فرزندش بیاموزد

 


دکتر مجتبی لشکر بلوکی

 

در كتاب حاجي‌آقا نوشته صادق هدايت، حاجي به كوچك‌ترين فرزندش درباره نحوه كسب موفقيت در ايران نصيحت مي‌كند:

 

توي دنيا دو طبقه مردم هستند؛ بچاپ و چاپيده؛ اگر نمي‌خواهي جزو چاپيده‌ها باشي، سعي كن كه ديگران را بچاپي! سواد زيادي لازم نيست، آدم را ديوانه مي‌كنه و از زندگي عقب مي‌اندازه! فقط سر درس حساب و سياق دقت بكن! چهار عمل اصلي را كه ياد گرفتي، كافي است، تا بتواني حساب پول را نگه‌داري و كلاه سرت نره، فهميدي؟ حساب مهمه! بايد كاسبي ياد بگيري، با مردم طرف بشي، از من مي‌شنوي برو بند كفش تو سيني بگذار و بفروش، خيلي بهتره تا بري كتاب جامع عباسي را ياد بگيري!

 

سعي كن پررو باشي، نگذار فراموش بشي، تا مي‌تواني عرض اندام بكن، حق خودت را بگير! از فحش و تحقير نترس! حرف توي هوا پخش مي‌شه، هر وقت از اين در بيرونت انداختند، از در ديگر با لبخند وارد بشو، فهميدي؟ پررو، وقيح و بي‌سواد؛ چون گاهي هم بايد تظاهر به حماقت كرد، تا كار بهتر درست بشه!... نان را به نرخ روز بايد خورد! سعي كن با مقامات عاليه مربوط بشي، با هركس و هر عقيده‌اي موافق باشي، تا بهتر قاپشان را بدزدي!.... كتاب و درس و اينها دو پول نمي‌ارزه! خيال كن تو سر گردنه داري زندگي مي‌كني! اگر غفلت كردي تو را مي‌چاپند. فقط چند تا اصطلاح خارجي، چند كلمه قلنبه ياد بگير، همين بسه!!!!ا

 

آنچه گفته شده عریان ترین شیوه تشریح دستیابی به موفقیت برای نسل بعدی است. به نظرم در همین نوشته به ظاهر حاوی نکات غیراخلاقی، نکات طلایی نهفته است. آنچه حاجی به فرزندش گفته حاوی نکات مثبت و منفی است. بخشی از توصیه ها درست است هر چند که لحن بیانش بد است.


در ادامه شش نکته را که بعد از خواندن نکات حاج آقا در ذهنم جرقه زد را انتخاب می کنم که به فرزندم بیاموزم و فکر می کنم هر ایرانی باید به فرزندش بیاموزد.

 

 

۱. نسل قبلی به ما گفتند درس بخوان تا برای خودت کسی شوی. این حرف اشتباه است. درس خواندن خالی نه شعور می آورد و نه خوشبختی. این تجربه زندگی با تمام جوانب آن است که برایت شعور و خوشبختی می آورد. وقتی می گویم زندگی یعنی همه چیز: از آشپزی بگیر تا دوچرخه سواری، از بستن چشم ها برای گوش دادن به یک موسیقی تا فوتبال گل کوچیک. از کار کردن در خیریه کوچک محله تان تا پیگیری سخنرانی های سران جهان در مجمع جهانی گروه بیست. درس خواندن خالی نه شعور می آورد و نه خوشبختی.

 

۲. در مدرسه این چیزها را به تو یاد نمی دهند: سواد مالی، سواد رسانه ای، سواد جنسی. هر سه این ها مهم اند. هر کدام را از منابع معتبر بیاموز. ریاضی را بیاموز نه با این هدف که پیچیده ترین معادلات را حل کنی بلکه برای آنکه بیاموزی چگونه از دانش ریاضی در تصمیم گیری های مالی ات استفاده کنی، وقتی وام می گیری، وقتی سرمایه گذاری می کنی و وقت بیمه عمر می خری اگر ریاضی بلد نباشی کلاهت پس معرکه است. خواندن ریاضی اگر منجر به افزایش سواد مالی در تو نشود، کم فایده است.

 

۳. تاریخ مهم تر از جغرافیاست. اکنون نرم افزارهای موقعیت یاب، راهیاب و نقشه های آنلاین فراهم شده اند، اگر جغرافیا ندانی، باز هم راهت را پیدا خواهی کرد اما تاریخ را هیچ نرم افزاری نمی تواند خلاصه کند. تاریخ را عمیق بخوان. تا آن اشتباهاتی که ما کردیم را تو انجام ندهی. اشتباهی که دوبار تکرار شود دیگر نامش اشتباه نیست، حماقت است.

 

۴. زبان انگلیسی، چینی و عربی به اندازه زبان فارسی اهمیت دارد. وقتی زبان فارسی بلدی، یعنی ۸۰ میلیون هم سخن عاطفی و هم کار تجاری داری، در جهان امروز این عدد می تواند به شدت گسترش پیدا کند. حلقه هم سخنان و هم کارانت را به بیش از ۸۰۰ میلیون گسترش بده. جهان فردا، جهان بدون مرز است.

 

۵. مهارت ارتباطات موثر را بیاموز. ۵۰% موفقیت به ارتباطات موثر، قانع و همراه کردن دیگران و تاثیرگذاری روی آنان است. باید بلد باشی خوب حرف بزنی، خوب ارایه کنی، خوب گزارش بنویسی و خوب متقاعد کنی. مذاکره و ارایه موثر را خوب یاد بگیر.

 

۶. مدرک مهم است اما اکنون زمان مهارت است. آن زمان که ما درس می خواندیم تعداد مدرک دارها کم بود. پس هر کسی ارشد و دکترا داشت مزیت داشت در زمان شما دیگر مدرک از مد می افتد کسانی باقی خواهند ماند که مهارت داشته باشند. تا ده سال آینده بسیاری از مشاغل از بین می روند و بسیاری مشاغل جدید خلق می شوند. رشته ای را بخوان و مهارتی را کسب که به درد دنیای فعلی نمی خورد بلکه به درد دنیای آتی می خورد. اگر رشته بدی انتخاب کنی مانند این است که تولید کننده بهترین چرتکه دنیا هستی، در جهانی که هیچکس از چرتکه استفاده نمی کند.

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 1:6 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

ده خصلتی که شما برای موفقیت ندارید !

ده خصلتی که شما برای موفقیت ندارید !

 


محمد حسین ادیب

 



همین الان قلم و کاغذ بدست بگیرید و ده خصلتی که کسب و کار شما از دید مشتری ندارد را بنویسید

 

بعد از نوشتن این ده خصلت ، بقیه مقاله را بخوانید !



به فکر آمدن روز های خوب نباشید ، به فکر ساختن روزهای خوب باشید

 

شصت درصد فعالین اقتصادی به دیوار خورده اند وعلت یک چیز است : عامل شکست تاخیر در بروز رسانی محصولات و خدمات است

 

چه چیز هایی را در شرکت یا بیزینس خود می توانید حذف کنید ، لیستی ده گانه از آن تهیه کنید

 

نگاهی مثبت به شکست داشته باشید

 

چه چیزی محصول شما را برای مشتری خواستنی تر می کند ؟ ( ویژگی آن را بنویسید )

 

شما نیاز به باز تعریف بازار دارید ، بازار نسبت به نرخ ارز ، واکنش نشان داد و بازار دیگری شده است ، بیزینس هایی که شکست خورده اند ، پوست اندازی بازار را نفهمیده اند و تمرکز آنها بر پیش بینی نرخ ارز است ، تا ضرورت تغییر در نوع بیزینس

 

رصد فعالیت رقبا لازم است

 

عامل شکست ، ناتوانی در واکنش به تغییر نگرش مشتری نسبت به محصول شماست

 

از خواسته های مشتریان کنونی فاصله زیادی دارید

 

شناختی از روحیات مشتریان خود ندارید

 

آیا فضایی در شرکت ایجاد کرده اید که پرسنل بتوانند از پتانسیل های درونی خود به بهترین شکل استفاده کنند ؟

 

هر جا تجارت موفقی دیدید بدانید کسی ، زمانی ، تصمیم جسورانه ای گرفته است.

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 1:2 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چرا خارج شدن از "دایره راحتی " دشوار است؟

چرا خارج شدن از "دایره راحتی " دشوار است؟

 

 

 قدم برداشتن به خارج از دایره ی راحتی معمولا چالش برانگیز است. برای کاهش وزن و رژیم گرفتن باید تا حدودی از غذاهایی که دوست داریم صرف نظر کنیم ، برای خروج از رابطه ای که مخرب است باید تحمل و توانایی تنها ماندن و دل کندن را داشته باشیم ، اگر می خواهید کسب و کار جدیدی راه اندازی کنید باید قدرت تحمل شکست و مشکلات نادیده گرفته شدن را داشته باشید . ما معمولا از بسیاری از کارهایی که به نفعمان است خودداری می کنیم به این دلیل که رنج زیادی را باید متحمل شویم و از "دایره راحتی" خود خارج شویم.


اما برای خیلی از ما این یک واقعیت است : همانطور که رشد می کنیم و در شغلمان و در زندگی پیشرفت میکنیم گاهی اوقات با شرایطی خارج از دایره راحتی مان مواجه شده ایم که نیاز بوده سبک رفتارهایمان را مطابق با آن ها تغییر دهیم و این کار را انجام داده ایم.

 

همانطور که مدیر عامل IBM جینی رومتی گفته : "رشد و راحتی را نمی توان همزمان کسب کرد!"

 

آبراهام مازلو روانشناس معروف و نظریه پرداز درمورد سلسله مراتب نیاز های انسان ، نیز در همین زمینه گفته است که : " انسان در هر موقعیتی فقط دو گزینه پیش رو دارد ، یا قدم به جلو بگذارد و رشد را تجربه کند یا قدم به عقب بردارد و امنیت را تجربه کند"

 

 به این ٥ چالش بزرگ در مسیر خروج از دایره ی راحتی توجه کنید !

 

1-  اولین چالش "تایید دیگران" است.
معمولا وقتی خارج از منطقه ی امن رفتار می کنید حس"غیر طبیعی بودن" به ما دست می دهد .
حالتی را تصور کنید که یک جوان کارآفرین می خواهد ایده ش را در یک جلسه به سرمایه گذاران که معمولا مسن و با تجربه هستند ارائه کند
احتمالا برای این مسئله "صدای خود را بلندتر می کند" تا حالت طبیعی بودن و تایید دیگران را بدست اورد.

 

2-  دومین چالش "شایستگی و صلاحیت " است.
گاهی اوقات ممکن است احساس کنید لیاقت ندارید و علاوه بر این عرضه ی کافی را ندارید! خواه صحبت کردن یا سخنرانی در یک گردهمایی باشد یا ارائه کردن یک ایده نزد شخص یا اشخاصی باشد و تمام این ها بوجود آورنده ی حس "عدم لیاقت " است

 

3-  سومین چالش " آزاردهنده بودن و سخت بودن انجام آن کار " است.
موقعی که می خواهید برای اولین بار خارج از منطقه ای امن عملی را انجام دهید معمولا احساس آزاردهنده بودن به شما دست می دهد
برای مثال: یک شخص درونگرا موقعی که میخواهد ارتباطاتی ایجاد کند و حتی صحبت هایی کوتاه داشته باشد حس عمیق ترسناک بودن را تجربه خواهد کرد

 

4-  چهارمین چالش "ترس از مورد پسند بودن" است.
ما نگران این هستیم که مردم این ورژن (نسخه) جدید از ما را دوست نداشته باشند چون خارج از دایره ی راحتی مان قدم برداشته ایم!
یک مثال شاخص در تحقیقات خودم مشاهده کرده ام این است که یک کارمند ناامید که به شدت با یک تردید مواجه شده شد که زندگی او را بهم زده بود ، می خواست به شخصی ابراز علاقه کند اما بیم داشت که مبادا مورد پسند شخص مقابل قرار نگیرد.

 

5-  پنجمین چالش "بحث اخلاقی" است.
بعضی وقت ها مردم نگرانی هایی برحق در مورد رفتار هایی ک انجام میدهند دارند برای مثال موقعی که اخبار بدی یا مسئله حساسی را به شخصی می گویند یا تصمیم به اخراج یک کارمند می گیرند!

 

البته تعداد کمی از ما همه ی این پنج چالش را بصورت همزمان در مواقعی خارج از دایره ی راحتی مان رفتار می کنیم؛ تجربه می کنیم. اما حتی یکی از این مورد ها هم میتواند کار را سخت کند.

 

راستی اکثر ادم ها چنین تجاربی را داشته اند و مطمئناً در این زمینه تنها نیستید!

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 12:56 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

هوش هیجانی و مهارت‌های ارتباطی‌تان را افزایش دهید

هوش هیجانی و مهارت‌های ارتباطی‌تان را افزایش دهید

 

 

هوش هیجانی یا هوش عاطفی (EI) اصطلاحا مهارت‌های فردی و بین‌فردی را شامل می‌شود که به کمک آنها فرد می‌تواند احساسات و هیجانات خود را بهتر بشناسد و کنترل کند و احساسات و هیجانات دیگران را بهتر درک کند.

 

همه افراد دارای ضریبی از هوش هیجانی هستند. روانشناسان پس از چندین سال تحقیق و پژوهش دریافتند هوش عاطفی در تشخیص عملکرد عالی از عملکرد معمولی، نقش بسیار مهمی دارد و روشی کارساز برای تمرکز انرژی فرد در جهتی خاص و کسب نتایج عالی به حساب می‌آید.

 

نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که هوش هیجانی را می‌توان آموخت و تقویت کرد. روانشناسان و محققان بر این باورند که بیشتر افراد بر اساس عادت‌هایشان نسبت به موقعیت‌های مختلف واکنش نشان می‌دهند. بنابراین با دقت کردن به عادت‌های رفتاری‌ای که دارید و دقیق شدن روی احساسات و هیجاناتی که در موقعیت‌های مختلف در شما ایجاد می‌شود می‌توانید احساسات‌تان را بهتر کنترل و هیجانات‌تان را بهتر مدیریت کنید.

 

با گذر زمان عادت‌های شما تغییر می‌کند و در موقعیت‌های چالش‌برانگیز می‌توانید بهتر و موثرتر عمل کنید و دستاوردهای بهتری داشته باشید. درواقع این همان مدیریت هیجانی ، کنترل احساسات و تقویت هوش هیجانی است.

 

براساس پژوهشی که به سنجش تاثیر هوش عاطفی در کنار 33 مهارت مهم دیگر در محل کار پرداخته است، هوش عاطفی مهم‌ترین عامل در تعیین سطح کارایی و عامل 58 درصد موفقیت‌ها در محیط کار بوده است.

 

نتایج این تحقیق نشان داد از بین افراد تحت بررسی، 90 درصد افرادی که دارای عملکرد مناسب بودند هوش عاطفی بالایی داشتند. نتایج تحقیقات همچنین نشان داده افرادی که هوش عاطفی بالایی دارند درآمد بیشتری به دست می‌آورند. افراد دارای هوش هیجانی بالاتر در مقایسه با کسانی که هوش هیجانی پایین‌تری دارند به طور میانگین هرساله 29 هزار دلار بیشتر کسب درآمد می‌کنند.

 

البته هوش عاطفی به‌طور مستقیم باعث پولدارتر شدن نمی‌شود، بلکه با توانمندی‌هایی که در شناخت و کنترل احساسات خود و اطرافیان در اختیارتان قرار می‌دهد سبب می‌شود شما تنش‌ها را حتی‌الامکان از خود دور کنید، میزان استرس‌تان را پایین‌تر نگه دارید، زندگی شادتری داشته باشید درنتیجه در رسیدن به اهداف و کسب موفقیت بهتر عمل کنید.

 

منبع: Forbes

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 12:43 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

دلایل ترک شغل کارمندان خوب

دلایل ترک شغل کارمندان خوبچ

 

 

شگفت‌انگیز است که چقدر مدیران درباره ترک شغل بهترین کارکنان خود گلایه می‌کنند. البته حق هم دارند؛ اما مشکل آنجا است که مساله به خوبی شناسایی نمی‌شود. زمانی که یک کارمند خوب، شرکت را ترک می‌کند، آنها باید به یاد داشته باشند که «افراد شغل خود را ترک نمی‌کنند؛ آنها مدیرانشان را ترک می‌کنند.»

 

 

انجمن رهبری سازمانی که یک انجمن جهانی است، با بررسی ۵۰ هزار نفر، پی برد که احتمال استعفای کارکنان باانگیزه نسبت به سایر کارکنان، ۸۷‌درصد کاهش پیدا می‌کند. اما مساله ما، میزان اثرگذاری مدیران بر انگیزه کارکنانشان است.
یک پژوهش جالب از موسسه افکارسنجی گالوپ، به این نتیجه رسید که ۷۰‌درصد از انگیزه یک نیروی کار، متاثر از مدیر او است.
پس اجازه دهید تا به فجیع‌ترین اشتباهاتی که یک مدیر بد ممکن است انجام دهد و منجر به رفتن نیروی کارش شود، نگاهی بیندازیم:

 

1-  آنها از کارکنان خود بیش از حد کار می‌کشند.

توانایی بالای یک نفر، باعث می‌شود مدیران بکوشند تا به بهترین شکل از وجود او استفاده کنند. اما از نگاه کارکنان، آنها احساس می‌کنند که به نحوی به دلیل عملکرد خوبشان در حال مجازات شدن هستند. کار کشیدن بیش از حد از کارکنان، زیان‌آور هم هست و بهره‌وری آنها کاهش پیدا می‌کند.
افزایش حقوق، ترفیع و تغییر عنوان شغلی، راه‌های قابل قبول برای افزایش حجم کار افراد است.

 

2-  آنها توجهی به نقش‌آفرینی‌های مثبت افراد ندارند و به کار خوب پاداش نمی‌دهند.

مدیران باید با کارکنان خود ارتباط برقرار کنند تا بفهمند هر کدام از آنها به چه شکلی، احساس خوبی پیدا می‌کنند. برای برخی افزایش حقوق مهم است و برخی نیز قدردانی از آنها در جمع را دوست دارند. زمانی که این موضوع را فهمیدید، به هر کدام از آنها به شیوه خودشان پاداش دهید.

 

3-  آنها در توسعه مهارت‌های افراد، شکست می‌خورند.

زمانی که شما یک نیروی کار بااستعداد دارید، باید بتوانید حوزه‌های کاری خوبی برایش پیدا کنید که با کار کردن در آن حوزه‌ها بتواند مجموعه مهارت‌هایش را افزایش دهد. بااستعدادترین کارکنان، خواهان بازخورد هستند؛ وظیفه شما است که بازخورد مورد نیاز آنها را ارائه دهید.

 

4-  آنها نسبت به کارکنانشان بی‌توجه هستند

بیش از نیمی از افرادی که شغل‌های خود را ترک می‌کنند، این کار را به دلیل شکل رابطه خود با مدیرشان انجام می‌دهند. شرکت‌های باهوش باید از این موضوع مطمئن شوند که مدیرانشان به خوبی می‌دانند چگونه موفقیت‌های کارکنانشان را جشن بگیرند، در زمان‌های دشوار در کنارشان باشند و حتی اگر سخت باشد، کارکنان خود را به چالش بکشند.

 

5-  آنها به تعهدات خود احترام نمی‌گذارند

زمانی که شما به تعهد خود عمل می‌کنید، در چشم کارکنانتان رشد خواهید کرد؛ چرا که آنها شما را قابل اعتماد و باشرافت خواهند دید. اما اگر به تعهدات و وعده‌های خود عمل نکنید، تبدیل به موجودی تنفرانگیز و گستاخ خواهید شد. ختم کلام آنکه اگر یک رئیس، به حرف خود پایبند نیست، چرا بقیه باید به حرفشان پایبند باشند؟

 

6- آنها افراد اشتباه را استخدام کرده و ترفیع می‌دهند

زمانی که مدیران تمام تلاش خود برای استخدام بهترین افراد به کار نمی‌بندند، باعث بی‌انگیزه شدن افرادی می‌شوند که در کنار آنها به کار مشغولند. ارتقای افراد اشتباه، از این هم بدتر است. زمانی که شما با تمام وجود خود کار کرده‌اید و یک نفر دیگر به‌جای شما ترفیع پیدا می‌کند، اقدام مدیرتان مانند یک توهین تلقی خواهد شد.

 

7-  آنها اجازه نمی‌دهند که افراد به دنبال علایق خود بروند

کارکنان بااستعداد، با شور و حرارت هستند. باید برای آنها فرصت‌هایی ایجاد کرد تا دنبال علایق خود رفته، بهره‌وری‌شان را افزایش داده و به رضایت شغلی بالاتری برسند. اما بسیاری از مدیران از کارکنان خود می‌خواهند که در یک جعبه کوچک کار کنند.

 

8-  آنها نمی‌توانند خلاقیت را چاشنی کار کنند

بااستعدادترین کارکنان، به دنبال بهبود همه چیز هستند. اگر به دلیل راحت بودن خود با شرایط موجود، بخواهید توانایی تغییر و بهبود را از آنها بگیرید، باعث می‌شوید که از شغل‌شان متنفر شوند.

 

9-  آنها ذهن افراد را به چالش نمی‌کشند

زمانی که افراد بااستعداد، کارهایشان را بسیار ساده و خسته‌کننده ببینند، به دنبال شغل‌هایی خواهند گشت که ذهن آنها را به تکاپو وادارد.

 

Traris Bradberry

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 12:38 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

۹ اشتباه مدیران که منجر به استعفای کارکنانشان می‌شود

۹ اشتباه مدیران که منجر به استعفای کارکنانشان می‌شود

 

 

۱. آنها از کارکنان خود بیش از حد کار می‌کشند


۲. آنها توجهی به نقش‌آفرینی‌های مثبت افراد ندارند و به کار خوب پاداش نمی‌دهند


۳. آنها در توسعه مهارت‌های افراد، شکست می‌خورند


۴. آنها نسبت به کارکنانشان بی‌توجه هستند


۵. آنها به تعهدات خود احترام نمی‌گذارند


۶. آنها افراد اشتباه را استخدام کرده و ترفیع می‌دهند


۷. آنها اجازه نمی‌دهند که افراد به دنبال علایق خود بروند


۸. آنها نمی‌توانند خلاقیت را چاشنی کار کنند


۹. آنها ذهن افراد را به چالش نمی‌کشند

 

 

نویسنده: Traris Bradberry
ترجمه: دنیای اقتصاد

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 12:35 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رازهای استخدام از زبان مدیران معروف

رازهای استخدام از زبان مدیران معروف...

 


۱.- به ارتباطات اهمیت دهید.
گری واینرچاک، مؤسس و مدیرعامل واینرمدیا با ۶۰۰ کارمند و درآمد سالانه بیش از ۱۰۰ میلیون دلار: من همیشه ارتباطات خود را با کارمندان حفظ می‌کنم. کارمندان مشکلات شخصی و رفتارهای متفاوتی دارند. آن‌ها می‌توانند به‌راحتی در مورد نگرانی‌هایشان با من صحبت کنند. وقتی همه به‌راحتی با هم صحبت کنیم، نیازی نیست کارها را چند بار توضیح دهم. نکته‌ی مهم این است که بیش از حد در مورد جزئیات بحث نکنید. هدف را مشخص کنید و همراه با تیم به سمت آن حرکت کنید.

 

۲- دوستان بهترین کارمندانتان را استخدام کنید.

تای لوپز، سرمایه‌گذار و مشاور کسب و کار، صاحب ۸ کسب و کار آنلاین: کسب و کار مانند ازدواج است. اگر مجرد هستید، همیشه بهترین انتخاب‌ها به‌سختی پیدا می‌شوند. اگر بتوانید فرد بااستعداد و مفیدی برای شرکت خود استخدام کنید، بهتر است از او بخواهید که دوستان خود را نیز به شما معرفی کند. این‌گونه استخدام برای تشکیل تیم منسجم هم مفید است. در شرکت ما هر فردی که دوستی را معرفی کند و آن شخص بیش از ۹۰ روز در کسب و کار ما بماند، جایزه‌ای ۱۰۰۰ دلاری دریافت می‌کند.

 

۳- دلیل بااستعداد بودن افراد را پیدا کنید.

رابرت ارکی، تهیه‌کننده و نویسنده‌ی هالیوود که فیلم‌ها و سریال‌های او بیش از ۵ میلیارد دلار درآمد داشته‌اند: یک مشاور کسب و کار این نصیحت را ارائه می‌دهد که باید افرادی باهوش‌تر از خود را استخدام کنید. باید به این تناقض دقت کنید. افراد باهوش دوست دارند شناخته شوند؛ اما همیشه به رهبری شما نیز نیاز دارند. پس بهتر است افراد باهوش‌تر از خود را استخدام کنید و با تمامی مهارت‌های خود، آن‌ها را در معرض چالش قرار دهید. این بهترین روش برای علاقه‌مند نگه‌داشتن آن‌ها در کنار پرورش استعدادهایشان است.

 

۴- از متقاضیان ویدیو درخواست کنید.

گرنت کاردون، فروشنده‌ی حرفه‌ای صاحب امپراطوری ۵۰۰ میلیون دلاری مشاوره‌ی املاک: سعی کنید افرادی با اشتیاق فراوان مانند خودتان پیدا کنید. ما برای پیدا کردن این افراد از تکنیک ویدیو استفاده کردیم و به رزومه‌ها توجه زیادی نداشتیم. پس از مطالعه‌ی کلی رزومه، از متقاضیان خواستم در یک ویدیوی ۶۰ ثانیه‌ای، چیزی به من بفروشند. اگر نتوانند این کار را انجام دهند، برای فروش مناسب نیستند. در مثالی دیگر، یک مصاحبه تلویزیونی اجرا کردیم و از بین ۱۵۰ نفر، ۱۵ نفر را انتخاب کردیم. این ۱۵ نفر در مجموع ۱۰ میلیون دلار درآمد کسب کردند.

 

۵- ابتدا از شبکه خود شروع کنید و سپس آگهی‌های هدفمند منتشر کنید.

کام میرزا، مدیر هولدینگ میرزا با درآمد ۵۰۰ میلیون دلاری: من به‌ندرت از شرکت‌های استخدامی و کاریابی کمک می‌گیرم. ابتدا درون شبکه‌ی ارتباطی خود به دنبال افراد مناسب می‌گردم و سپس آگهی‌های آنلاین مناسب با موقعیت شغلی مورد نظر منتشر می‌کنم. یک کارمند عالی می‌تواند وظایف زیادی از دوش مدیر و مؤسس بردارد و رشد شرکت را به میزان ۱۵ درصد افزایش دهد. با داشتن ۶ کارمند حرفه‌ای از این نوع، می‌توانید رشدی باورنکردنی به شرکت خود بدهید.

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 12:32 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

روش های گوش دادن فعال را بیاموزید

روش های گوش دادن فعال را بیاموزید

 

 

شاید شما هم فکر می‌کنید وقتی صحبت نمی‌کنید در حال گوش دادن هستید. اما همیشه لزوما اینطور نیست. در بیشتر مواقع تظاهر به گوش دادن می‌کنیم اما داریم به آنچه که می‌خواهیم بگوییم، فکر می‌کنیم.

 

گوش دادن واقعی به معنی تمرکز روی چیزی است که طرف مقابل به زبان می‌آورد. به معنی فهمیدن، درک کردن و تحلیل کردن آن است نه رد یا تایید کردن آن.


یادگیری روش‌های گوش دادن فعال، نحوه به تعویق انداختن قضاوت درباره دیگران، تمرکز روی فهم گفته‌های طرف مقابل، درک کردن احساسات اطرافیان، همدلی کردن با دیگران هم از مهم‌ترین مهارت‌هایی است که می‌توانید یاد بگیرید و روابط و زندگی بهتری را تجربه کنید.

 

مهارت گوش دادن مهارتی است که همه فکر می‌کنند به‌‌طور طبیعی از آن برخوردارند اما این‌گونه نیست. طبق پژوهشی که در دانشگاه «رایت» روی بیش از 8000 نفر انجام شد نشان داد برخلاف آنچه افراد تحت بررسی ادعا کرده بودند مهارت گوش دادن در آنها ضعیف است.

 

در محیط کار صحبت های زیادی رد و بدل می‌شود، پس فرصت‌های زیادی هم برای گوش دادن وجود دارد. اغلب اوقات برای پاسخگویی، توضیح راهکارها و تحویل به موقع کار با هم صحبت می‌کنیم. البته فارغ از کلماتی که به زبان می‌آیند، از طریق لحن صدا، حرکات بدن و حالت‌های چهره هم به اطلاعات ارزشمندی دست می‌یابیم.


بنابراین اگر مهارت‌ گوش دادن فعال را بلد نباشید و از ترفندهای زبان بدن چیزی ندانید و قادر نباشید گوش و چشم‌تان را هوشیار نگه دارید اطلاعات ارزشمند زیادی را از دست خواهید داد.

 

منبع: Forbes

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد

 


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 12:27 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

نشانه هایی که به شما می‌گوید دچار فرسودگی شغلی شده‌اید!

نشانه هایی که به شما می‌گوید دچار فرسودگی شغلی شده‌اید!

 

 

حتما شما هم تصور می کنید فرسودگی شغلی تنها سراغ کارکنانی می‌آید که به نیمه راه زندگی شغلی و حرفه‌ای‌شان رسیده‌اند. شاید هم فکر می کنید هر چقدر بیشتر از عمر شغل‌تان بگذرد فرسوده‌تر خواهید شد. اما باید بدانید که حقیقت چیز دیگری است.

 

 

بن فانینگ، کارشناس فرسودگی شغلی، معتقد است خیلی از افراد در اوایل زندگی حرفه‌ای خود دچار فرسودگی شغلی می‌شوند. او می‌گوید اگر از عادت کارمندانی که از شغل خود رضایت ندارند، مطلع شوید می‌توانید از فرسودگی شغلی‌تان با خبر شوید و تا حد زیادی از آن پیشگیری کنید:

 



▪️برای بیدار شدن ساعت‌تان را سر زنگ می‌گذارید، اما به جای بلند شدن مدام دکمه تکرار زنگ ساعت را می‌زنید

 

▪️بعد از ساعت کاری احساس بی‌انرژی بودن می‌کنید

 

▪️به دلیل استرس شغلی الگوی خواب نامنظمی دارید، بیخواب یا بدخواب هستید

 

▪️پایان هفته به جای اشتیاق برای تعطیلات دچار استرس هستید، چون فکر می‌کنید اکنون باید کارهای روز تعطیل‌تان را انجام دهید.

 

▪️در تعریف شغل‌تان به دوستان و خانواده، به واژه‌ی «خوبه» اکتفا می کنید

 

▪️همکاران‌تان از نزدیک شدن به شما می‌ترسند، چون فکر می‌کنند شاید با آنها بحث کنید یا حضورشان باعث ناراحتی‌تان شود.

 

▪️برای همکاران‌تان وقت نمی‌گذارید؛ مثلا تمایلی به دورهمی‌های ساعت ناهار ندارید چون علاقه‌شان را به ایجاد شبکه‌های دوستی از دست داده‌اید.

 

▪️شب‌کار هستید و این حجم زیاد و فشردگی بالای کار میزان ایجاد فرسودگی شغلی را در شما افزایش می‌دهد.

 

▪️از شنبه‌ها بدتان می‌آید و انتظار آخر هفته را می کشید

 

▪️برای ترک شغل‌تان خیال‌پردازی می‌کنید

 

▪️دوست ندارید درباره شغل‌تان با دیگران صحبت کنید

 

▪️حواستان به رفتارتان با همکاران و مشتریان نیست



▪️آخرین موفقیت شغلی‌تان را از یاد برده‌اید

 

▪️مدام احساس دستپاچگی، عجله و استرس دارید

 

▪️پیشرفت کمی دارید

 

▪️نسبت به بهبود وضعیتی که در آن قرار دارید، بدبین هستید

 

▪️به سرعت عصبانی می‌شوید و استرس زیاد شغلی سبب می‌شود کنترل‌تان را از دست بدهید و در موقعیت‌های ناخوشایند خیلی زود از کوره در بروید.

 

▪️مدام به اعضای خانواده گله و شکایت می‌کنید و استرس‌ها و مشکلات شغلی‌تان را به آنها انتقال می‌دهید.

 

▪️می‌ترسید وارد شغل جدیدی شوید و فرصت جستجوی یک شغل تازه را از خودتان می‌گیرید.

 

 

منبع: forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 9:8 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۱۰ توصیه طلایی برای مدیر اولی ها!

۱۰ توصیه طلایی برای مدیر اولی ها!

 

 

اگر شما هم جزو کسانی هستید که برای اولین بار به‌عنوان مدیر یک مجموعه انتخاب شده‌اند، باید نکاتی را مورد نظر داشته باشید که شاید در دوران کارمندی‌تان چندان برای شما ضروری و حیاتی نبوده اما الان که وارد دنیای مدیریت شده‌اید به شدت به آنها نیازمند هستید. در ادامه به ۱۰ مورد اشاره می شود:

 

1-  بدانید که مدیر بودن یک شغل کاملا متفاوت است

شما باید بپذیرید که حتی اگر در شرکت‌تان بهترین مهندس بوده‌اید پس از رسیدن به مقام مدیریت، فردی تازه‌وارد و بی‌تجربه در پست جدیدتان هستید و سوابق مهندسی‌تان دیگر چندان به کارتان نخواهد آمد.

 

2- رهبری موقعیتی را بیاموزید

شما باید به خوبی یاد بگیرید که رهبری موقعیتی به شما کمک خواهد کرد تا با هر کارمند و کارگری که زیردست‌تان کار می‌کند، چگونه باید رفتار کنید و چگونه می‌توان هر فرد را با کمترین چالش مدیریت کرد.

 

3-  همه کارکنان‌تان را به‌طور عمیق و واقعی بشناسید

یکی از اولین اولویت‌های هر مدیر تازه‌کاری این است که برای شناسایی دقیق تک‌تک افراد تحت رهبری‌اش وقت بگذارد و در مورد اهداف کاری، نقاط قوت و ضعف، علایق و ایده‌آل‌هایشان تحقیق کند. این اطلاعات می‌تواند شامل جزئیاتی در مورد زندگی خصوصی کارکنان از جمله اسم فرزندان و سرگرمی‌های افراد نیز باشد.

 

4-  گوش کردن فعال را بیاموزید و تمرین کنید

اگر قرار باشد شما به یک مهارت کلیدی برای موفقیت‌های تمام عیار در حرفه مدیریتی‌تان مجهز شوید، آن مهارت به‌طور حتم مهارت گوش کردن فعال و نحوه به کار بستن آن خواهد بود.

 

5-  یاد بگیرید فقط خود را درگیر جزئیات نکنید

هنر یک مدیر موفق این است که به خوبی از جزئیات کارها عبور کرده و به تصویری جامع و بزرگ از امور دست یابد و در مرحله بعد این تصویر بزرگ و باشکوه را برای کارکنانش نیز ترسیم کند.

 

6-  شما یک رئیس هستید و نه یک رفیق قدیمی

یکی از اشتباهات مرسوم بین مدیران تازه‌کار و کم تجربه این است که آنها سعی می‌کنند با همه کارکنان رفیق باشند. استدلال این مدیران این است که با رفاقت کارها بهتر پیش می‌رود، در حالی که اتخاذ چنین رویکردی به ویژه اگر قرار باشد شما بر کسانی مدیریت کنید که تا دیروز همکار و هم‌رده شما بودند بسیار خطرناک است، چرا که باعث می‌شود کارکنان‌تان به شما به‌عنوان یک مدیر و مافوق نگاه نکنند و اقتدارتان به‌عنوان یک مدیر را به رسمیت نشناسند.

 

7-  سعی نکنید از مدیر قبلی تقلید کنید

واقعیت این است که هر مدیری بر اساس وجود شرایطی خاص و با در اختیار داشتن مهارت‌هایی خاص به موفقیت می‌رسد و قرار نیست همه مدیران به شکلی مشابه به موفقیت و کامیابی در حرفه مدیریت‌شان دست یابند. پس دست از تقلید بردارید و سبک مدیریتی خاص خودتان را پیدا کنید.

 

8-  یاد بگیرید با عملکردهای ضعیف کارکنان چگونه برخورد کنید

هر مدیری به شکلی خاص با عملکرد ضعیف کارکنانش برخورد می‌کند. در اینجا هم نیازی نیست از مدیر قبلی یا سایر مدیران تقلید کنید، بلکه بهتر است الگویی مناسب و با در نظر گرفتن شرایطی که در آن قرار دارید برای برخورد با عملکرد ضعیف افرادتان در نظر بگیرید.

 

9-  از این عبارت چهار کلمه‌ای جادویی حتما استفاده کنید: «شما چه فکر می‌کنید؟»

هیچ چیز برای کارکنان ارزشمند‌تر و جذاب‌تر از شنیدن عبارت «شما چه فکر می‌کنید؟» از زبان مدیر مافوق‌شان نیست چرا که آنها احساس می‌کنند مورد توجه و اطمینان مدیرشان قرار دارند و او از آنها نظرخواهی می‌کند و برای آنها ارزش قائل است.

 

10- همیشه در دسترس و قابل رویت باشید و با احترام رفتار کنید

هر چه یک مدیر راحت‌تر و بیشتر در دسترس کارکنان باشد و افراد او را بیشتر در محل کارشان ببینند از او بیشتر کمک خواهند گرفت و موقعیت او به‌عنوان مدیر و رهبر مجموعه را به رسمیت خواهند شناخت.
شما باید همیشه به یاد داشته باشید که فقط در مقام بالاتری نسبت به کارکنان‌تان قرار دارید و بالاتر و باشخصیت‌تر از آنها نیستید و رعایت احترام آنها بر شما واجب است.

 

منبع: Forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 9:5 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

زندگی حرفه‌ای و شغلی پیتر دراکر

زندگی حرفه‌ای و شغلی پیتر دراکر

 

 

پیتر دراکر به عنوان «پدر مدیریت جدید» شناخته می‌شود و تمام آثارش به دوره‌های زمانی مختلف برمی‌گردد. از آن بین می‌توان به اصول مدیریت (1954) اشاره کرد که تمام نقطه نظرات او درباره‌ی مدیریت نوین کسب و کار است.

 

پیتر دراکر از جوزف شومپیتر، اقتصاددان اتریشی و دوست صمیمی پدرش، تاثیر گرفت. این اقتصاددان اتریشی توانست اهمیت نوآوری و کارآفرینی را به پیتر نشان دهد.


جان مینارد کینز، فرد دیگری بود که به‌طور متفاوت روی پیتر دراکر تاثیر گذاشت. او در مورد یکی از سخنرانی‌های کینز در سال 1934 میلادی این‌چنین می‌گوید: «ناگهان دیدم کینز و تمام اقتصاددان‌های بزرگ حاضر در جلسه روی بررسی رفتار کالاها تمرکز دارند، اما رفتار آدم‌ها برای من جذاب‌تر بود.»

 

تمام نوشته‌های پیتر دراکر در مدت 70 سال، روی رابطه‌ی انسان‌ها تمرکز داشته است. کتاب‌های او حاوی تجربیاتی است که به سازمان‌ها یاد می‌دهد چطور بهترین عملکرد را از کارمندان شان دریافت کنند و کارمندان نیز چگونه در جامعه‌ی مدرن سازمان و شرکت‌های بزرگ به احساس افتخار و تعلق خاطر برسند.

 

حرفه‌ی پیتر دراکر به‌عنوان کارشناس حوزه‌ی کسب و کار در سال 1942 میلادی با اولین نوشته‌های او درمورد سیاست و جامعه آغاز شد، همان نوشته‌هایی که او را به جنرال موتورز رساند.


دراکر در اروپا زندگی کرد و تجربه‌ی زندگی‌اش باعث شد چالش قدرت و اختیار مایه‌ی شگفتی او باشد. او هیجان زدگی خود را با «دونالدسون براونژ» فردی که تعیین‌کننده سیاست‌های اجرایی و کنترلی جنرال موتورز بود، در میان گذاشت. در سال 1943 دراکر توسط براون دعوت شد تا مدیریت پروژه‌ای را برای ارزیابی علمی-اجتماعی شرکت به مدت دوسال به عهده بگیرد.

 

پیتر دراکر در تمام این مدت در جلسات هیات‌مدیره حاضر شد، با کارمندان مصاحبه کرد و فرآیند تولید و تصمیم گیری را مورد بررسی قرار داد.
در نتیجه‌ی آن، کتاب مفهوم شرکت بزرگ در سال 1946 منتشر شد که سبب محبوبیت ساختار چندبخشی جنرال موتورز، تهیه مقالات متعدد، انجام پروژه‌های مشاوره و تالیف دیگر کتاب‌ها گشت.

 

البته براساس کتاب دراکر، خیلی بهتر بود جنرال موتورز سیاست‌های قدیمی خود را در حوزه‌ی ارتباط مشتریان، ارتباط فروشندگان و ارتباط کارمندان تغییر دهد؛ اما غول خودروسازی این پیشنهاد را قبول نکرد. به گفته‌ی دراکر؛ «آلفرد اسلون، مدیر جنرال موتورز، به گونه‌ای عمل کرد که گویی چنین پیشنهادهایی وجود ندارد و حتی به دیگران هم اجازه‌ی صحبت درباره‌ی آنها را نداد.»

 

درنهایت پیتر دراکر به این باور رسید که مدیریت، هنری آزادی خواهانه (لیبرال آرت) است. در همین راستا، تمام توصیه‌های مدیریتی خود را با تاریخ، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، فرهنگ و مذهب در هم آمیخت.


او باور قلبی داشت که تمام سازمان‌ها و شرکت‌ها، از جمله شرکت‌های بخش خصوصی در قبال جامعه مسئول هستند. اگر مدیران شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ، خصوصا مدیران کسب و کارها خود را در برقراری منافع جمعی مسئول ندانند، هیچ فرد دیگری این مسئولیت را به گردن نخواهد گرفت.

 

پیتر دراکر به تاثیر فوق‌العاده کار ذهنی در مقابل کار فیزیکی، تاکید داشت. منبع الهام او در این حوزه، کارمندانی بودند که در بعضی موضوعات خیلی بیشتر از همکاران و مدیران خود می‌دانستند، اما به ناچار در سازمانی مشغول به کار بودند.

 

دراکر از هیچ انتقادی بی‌نصیب نماند. منتقدان می‌گویند یکی از مفاهیم اصلی پیتر دراکر، یعنی «مدیریت براساس هدف» ناکارآمد است و هنوز اثربخشی آن ثابت نشده است. در نهایت دراکر قبول کرد مدیریت برمبنای اهداف به نتیجه نمی‌رسد، اما علت شکست آن را در روش پیاده‌سازی می‌دانست. به اعتقاد او: «ما نمی توانیم از اهداف حرف بزنیم وقتی در حقیقت نمی‌دانیم منظور از اهداف چیست. آنچه به دنبالش هستیم، هدف نیست. مدیریت براساس هدف وقتی به نتیجه می‌رسد که واقعا هدف را بشناسیم. در 90 درصد مواقع اصلا نمی‌دانیم هدف چیست.»

 

هرچند او کمک زیادی به موفقیت مدیران کرد، اما تفاوت نجومی درآمد مدیران بالارده با یک کارگر متوسط، باعث نگرانی شدید او شده بود. او در سال 1984 در مقاله ای گفت حقوق و مزایای مدیران رده بالای شرکت‌ها نباید بیش از بیست برابر حقوق و مزایای کارمندان باشد. به گفته‌ی او؛ «این کار غیراخلاقی است و ما بهای گزافی بابت آن پرداخت خواهیم کرد.»

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:58 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

10 عاملی که مانع از تصمیم گیری درست و هوشمندانه می شود

10 عاملی که مانع از تصمیم گیری درست و هوشمندانه می شود

 

 

1-  ترس و دودلی

هر یک از تصمیم گیری‌ها ابعاد متنوعی دارند. همین ابعاد باعث ایجاد ترس‌هایی برای فرد تصمیم گیرنده می شود. همین ترس و تردید سبب می شود برخی گزینه‌ها را کنار بگذاریم.
برای رها کردن تردید در تصمیم گیری باید از خود بپرسید دقیقا از چه چیزی می ترسید؟ دلیل این ترس چیست؟ چه چیزی را از دست می دهید؟

 

2- ارزیابی و تحلیل بیش از اندازه

اگر از جمله افرادی هستید که بیش از حد درباره چیزی فکر می کنید، قطعاً در مواجهه با مشکلات و تصمیمات دیرتر به نتیجه می رسید. باید لیستی از مزایا و معایب هر چیزی داشته باشید و درباره این لیست به ارزیابی برسید.
برای رهایی از این ویژگی و اسیر شدن در تصمیمات اشتباه، باید محدوده‌ی زمانی مشخصی برای تصمیم گیری‌هایمان داشته باشیم.

 

3- نداشتن اعتماد به نفس کافی

گاهی یادمان می رود ما هم به‌اندازه‌ی بقیه انسان‌ها توانا هستیم. تفکرات اشتباهی مانند اینکه دیگران از ما بهترند یا ما نسبت به آن‌ها ضعیف هستیم، ما را از پیشرفت عقب می اندازد.
باید برای دست یابی به موفقیت، خود را باور کنید، روراست باشید و تمام نقاط قوت و ضعفتان را شناسایی کنید. روی نقاط قوت خود سرمایه گذاری کرده و ضعف‌هایتان را برطرف کنید.

 

4- شک و دودلی

شک و تردید خیلی بی‌صدا وارد قلب و ذهنتان می شود. شک ما را ترسو و بزدل می کند. شک سبب می‌شود بی‌دلیل نگران مسائلی باشیم که خیلی هم مهم نیستند؛ مثلاً بی‌دلیل می ترسیم توانایی کافی نداشته باشیم، پول کافی نداریم، در جایگاه مورد انتظار نیستیم و ...
شک ما را از هر چیزی می ترساند. مدام به ما یادآوری می کند اگر این تصمیم درست نباشد، چه؟ پس شک را از ذهن و قلبتان بیرون کنید تا تصمیم گیری‌های بهتری داشته باشید.

 

5-  راحت طلبی

برای پیشرفت و حرکت رو به جلو باید تصمیم گیری‌های درستی داشته باشیم. آسایش خاطری که از راحت طلبی به دست می آید، خیلی به طول نمی انجامد و مانع رشد و پیشرفتمان می شود. مواجهه با چالش‌ها و توانایی حل مسائل، ما را در مسیر موفقیت قرار می دهد.

 

6- عجول بودن

وقتی عجله می کنیم، به این نتیجه می رسیم هیچ توانایی نداریم. در این شرایط، باید خود را آرام کنیم، از مشغولیت ذهنی دور شویم و با تمرکز ، دقت و شجاعت تصمیم گیری کنیم.
بهتر است افکار منفی را کنار بگذارید زیرا آن‌ها تمام انرژی و توانمان را می گیرند.

 

7-  بی‌تجربگی

یکی از عوامل تصمیم گیری‌های نادرست، نبود تجربه‌ی کافی در زندگی برای گرفتن تصمیمات مهم است.
منظور از تصمیم گیری سریع، تصمیم گیری عجولانه و بی‌برنامه نیست. منظور این است تصمیم بگیرید تا تردید در تصمیم گیری را کنار بگذارید. باید مسائل مختلف را با دقت تحلیل کنید و در فرآیند تصمیم گیری، آگاهانه جلو بروید.

 

8-  تعدد نظرات

نیاز نیست از هر کسی برای تصمیم گیری‌های خود نظرخواهی کنید. البته مشورت با افراد آگاه که به مسیر آشنایی دارند، کار بسیار خوبی است اما نیاز نیست درباره تردید در تصمیم گیری شما نظر بدهند و تنها ذهنتان را درگیر کنند.

 

9-  نداشتن اطلاعات کافی

گاهی اطلاعات ما برای تصمیم گیری درست کافی نیست. اگر برای تصمیم گیری اطلاعات کافی ندارید، قدم اول را بردارید و به اطلاعات منطقی دست یابید و با کنار گذاشتن تردید در تصمیم گیری به نتایج مطلوب دست یابید.

 

10- سماجت

گاهی تمام درک و منطق خود را از دست می‌دهیم و تصمیم گیری درباره کارهایی که حتماً باید انجام شوند را به تأخیر می‌اندازیم و تنها روی نکاتی تمرکز می کنیم که از منطق دور هستند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

منبع: theodysseyonline


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:54 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

برای جذب درجه یک ها باید بدانید، آنها چه میخواهند؟

برای جذب درجه یک ها باید بدانید، آنها چه میخواهند؟

 

 

اگر نگران پرداخت حقوق آدم های درجه یک هستید، کاملا اشتباه میکنید!
همانطور که کارآفرین هایی مثل شما معنی حضور در کسب و کار را از نو ساخته اند، کارمندهای درجه یک هم به کار و شغل نگاه جدیدی دارند.

 

 

پنج چیزی که کارمندهای درجه یک در محیط کار به دنبالش هستند:

 

۱. آدمها: عالی ها میخواهند با عالی ها کار کنند. خیلی از کسانی که به گوگل و اپل می پیوندند به خاطر این است که می دانند عالی ها آنجا کار میکنند.

 

۲. چالش: عالی ها میخواهند بخشی از یک چیز عالی باشند. استعداد، جذب چالش های فوق العاده میشود، فقط روی ویژگی های یک شغل خوب مانور ندهید، آن ها را با ویژگی های کار با کیفیت وسوسه کنید.

 

۳. موقعیت: عالی ها موقعیتی برای پیشرفت می خواهند. می خواهند بدانند شما سازمانی رو به جلو هستید با نگرشی به سمت اهداف بزرگ، جاه طلبی ها و برنامه های توسعه دارید. آنها نمیخواهند فقط تماشاگر باشند، دوست دارند در پیشرفت شرکت نقش داشته باشند و به اتفاق افتادنش کمک کنند.

 

۴. رشد: عالی ها میخواهند در سازمان هایی باشند که برای رشد و توسعه کارکنانشان سرمایه گذاری میکنند. اگر به شرکتی معروف شوید که به زندگی کارکنانش اهمیت می دهد، آنچنان زنگ بارانتان میکنند که نمی دانید با آن ها چه کنید.

 

۵. پول: البته که عالی ها میخواند در ازای کار عالی که انجام می دهند، پول خوبی هم بگیرند.

 

از کتاب دیوانگان ثروت ساز
اثر دارن هاردی

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:52 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

برای جذب درجه یک ها باید بدانید، آنها چه میخواهند؟

برای جذب درجه یک ها باید بدانید، آنها چه میخواهند؟

 



اگر نگران پرداخت حقوق آدم های درجه یک هستید، کاملا اشتباه میکنید!
همانطور که کارآفرین هایی مثل شما معنی حضور در کسب و کار را از نو ساخته اند، کارمندهای درجه یک هم به کار و شغل نگاه جدیدی دارند.

 

 

پنج چیزی که کارمندهای درجه یک در محیط کار به دنبالش هستند:

 

۱. آدمها: عالی ها میخواهند با عالی ها کار کنند. خیلی از کسانی که به گوگل و اپل می پیوندند به خاطر این است که می دانند عالی ها آنجا کار میکنند.

 

۲. چالش: عالی ها میخواهند بخشی از یک چیز عالی باشند. استعداد، جذب چالش های فوق العاده میشود، فقط روی ویژگی های یک شغل خوب مانور ندهید، آن ها را با ویژگی های کار با کیفیت وسوسه کنید.

 

۳. موقعیت: عالی ها موقعیتی برای پیشرفت می خواهند. می خواهند بدانند شما سازمانی رو به جلو هستید با نگرشی به سمت اهداف بزرگ، جاه طلبی ها و برنامه های توسعه دارید. آنها نمیخواهند فقط تماشاگر باشند، دوست دارند در پیشرفت شرکت نقش داشته باشند و به اتفاق افتادنش کمک کنند.

 

۴. رشد: عالی ها میخواهند در سازمان هایی باشند که برای رشد و توسعه کارکنانشان سرمایه گذاری میکنند. اگر به شرکتی معروف شوید که به زندگی کارکنانش اهمیت می دهد، آنچنان زنگ بارانتان میکنند که نمی دانید با آن ها چه کنید.

 

۵. پول: البته که عالی ها میخواند در ازای کار عالی که انجام می دهند، پول خوبی هم بگیرند.

 

از کتاب دیوانگان ثروت ساز
اثر دارن هاردی

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:47 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چه ارتباطی بین احساسات مختلف انسانی و شادی در کار وجود دارد؟

چه ارتباطی بین احساسات مختلف انسانی و شادی در کار وجود دارد؟

 

 

مدت‌هاست که ثابت شده این عقیده که احساسات و عواطف در محل کار جایگاهی ندارد و محیط کار محیطی عاری از احساسات انسانی است کاملا مردود شمرده می‌شود. یافته‌های علمی جدید دانشمندان حکایت از آن دارد که پیوندی محکم و همه‌جانبه بین احساسات، تفکرات و اقدامات کارکنان در محل کار وجود دارد و هر گونه ناهمگونی بین این سه عامل می‌تواند به کاهش بهره‌وری افراد در کار منتهی شود.

 

تجربه هم نشان داده قوی بودن انرژی و احساسات منفی در کارکنان در یک روز کاری به شدت بر بازدهی آنها در آن روز تاثیر می‌گذارد و بر عملکرد مجموعه‌ای که آن فرد در آنجا مشغول به کار است نیز تاثیری منفی و مخرب خواهد گذاشت.

 

به همین دلیل هم هست که در دنیای واقعی، شاهد آن هستیم که عواملی مانند خشم، استرس، تنش‌های روحی و ناامیدی کارکنان هم بر عملکرد خود آنها تاثیر منفی می‌گذارد و هم بر عملکرد همکاران و کل سازمانی که آنها در آن خدمت می‌کنند. با این همه فقط احساسات و تفکرات منفی نیستند که در بحث بهره‌وری تاثیرگذار هستند بلکه وجود و تقویت احساسات مثبت نیز تاثیر شگرفی بر میزان بهره‌وری کارکنان خواهد داشت.

 

تحقیقات بسیاری نشان داده که احساس شادی در کار به شدت بر میزان خلاقیت و پویایی کارکنان تاثیر مثبت می‌گذارد و افراد به سمت انجام کارهایی ترغیب می‌کند که در حالت عادی، علاقه‌ و انگیزه‌ای برای انجام آنها ندارند.

 

با این همه هر گونه افراط در شادی و توجه به احساسات و عواطف نیز می‌تواند زیان‌بار باشد. رفتارهای احساسی افراطی نه تنها ارتباطی با شادکاری و پیامدهای مثبت آن ندارد بلکه موجب می‌شود تصمیم‌سازان سازمانی با نگرشی محافظه‌کارانه با موضوع شادی در کار و توجه به عواطف در محیط کار برخورد کنند.

 

پژوهش‌های یک تیم تحقیقاتی در دانشگاه تولوز بر روی صدها شرکت و کارکنان‌شان در مورد ارتباط بین احساسات کارکنان در محل کار و میزان مشارکت آنها در امور کاری حکایت از آن دارد که فاکتورهایی مانند آنچه افراد در محل کارشان می‌خواهند و به آن نیاز دارند و اینکه آنها برای چه کسی کار می‌کنند و چه کاری انجام می‌دهند اثر مستقیم و مهمی بر خروجی و نتایج کارهایشان دارد.
نکته جالب‌تر در نتایج این پژوهش این است که این تاثیرگذاری در بخش‌ها و صنایع مختلف، تقریبا یکسان بوده و این برخلاف عقیده متداول است که بر بی‌اثر بودن احساسات بر عملکرد کارکنان در برخی صنایع و سازمان‌ها تاکید می‌کنند.

 

منبع : hbr

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:35 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

آیا کار کردن شما را شادتر می‌سازد؟!

آیا کار کردن شما را شادتر می‌سازد؟!

 

 

تحقیقات انجام شده توسط موسسه گالوپ در ارتباط با وضعیت شادکاری و رضایت شغلی در کشورهای مختلف دنیا به نتایج جالب‌توجهی منتهی شده است.


در این تحقیق که بر اساس مجموعه‌ای از سوالات بله/ خیر شکل گرفته است از پرسش شوندگان خواسته شد تا در مورد اینکه از شغل‌شان احساس رضایت و شادی می‌کنند اعلام نظر کنند.

 

از نتایج این تحقیق چنین برمی‌آید که در کشورهای آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، اروپا، استرالیا و نیوزیلند سطح بالاتری از شادکاری و رضایت شغلی بین افراد به چشم می‌خورد که از این میان، کشور اتریش با دارا بودن بیش از ۹۵ درصد پاسخ دهندگان شادکار و راضی از شغل در رتبه نخست کشورهای جهان قرار دارد.


پس از اتریش، کشورهای نروژ و ایسلند به‌عنوان شادکارترین کشورهای دنیا شناخته شدند.

 

در طرف دیگر این تحقیقات، کشورهای آفریقایی و آسیایی قرار دارند که از نظر شاخص‌های شادکاری در رتبه‌های بسیار پایینی قرار دارند، به‌طوری که درصد بالایی از کارکنان در این مناطق یا از شغلی که دارند احساس رضایت کامل یا حتی نسبی ندارند یا اینکه اصلا شادکار نیستند.

 

براساس یافته‌های موسسه گالوپ، بخش عمده این احساس ناشادی ناشی از به هم خوردن توازن بین زندگی و کار، پایین بودن سطح دستمزدها، پایین بودن استاندارد‌های کار در محیط‌های کاری، بالا بودن مخاطرات ناشی از کار کردن بر سلامت افراد، پایین بودن سطح امنیت شغلی و بی‌توجهی به سرمایه اجتماعی کار بوده است.

 

یکی دیگر از عوامل تعیین‌کننده و تاثیرگذار بر تقویت یا کاهش احساس شادی در کار به ارتباط شادکاری با رضایت از کار و میزان مشارکت افراد در شغل شان مربوط می‌شود. جایی که افراد به سه دسته «به شدت مشارکت جو»، «نسبتا مشارکت جو» و «غیرمشارکت جو یا مشارکت گریز» تقسیم می‌شوند.

 

بررسی‌های محققان گالوپ حکایت از آن دارد که افراد به شدت مشارکت جو و کسانی که بعضی از فعالیت‌های کاری شان را به‌صورت خودجوش و داوطلبانه و خارج از زنجیره فرمان انجام می‌دهند دارای سطوح بالاتری از شادکاری و در نتیجه آن، رضایت شغلی هستند و بهره‌وری و عملکرد به مراتب بهتری را نسبت به افرادی که فقط در چارچوب‌های تعریف شده کاری عمل می‌کنند ارائه می‌دهند که همه اینها در مجموع نشان‌دهنده اهمیت والای احساس شادی در کار بر این شاخص‌هاست.

 

منبع: hbr

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

قوانین موفقیت از دیدگاه برایان تریسی

قوانین موفقیت از دیدگاه برایان تریسی

 

 

تریسی در این اصل ها بهترین و سریع ترین راه های رسیدن به موفقیت را مختصر و مفید ارائه کرده است:

 

- قانون علت و معلول
هر چیزی به دلیلی رخ می دهد. برای هر علتی، معلولی هست و برای هر معلولی، علتی. چیزی به اسم شانس وجود ندارد.

 

- قانون ذهن
همه ی علت ها و معلول ها ذهنی اند. افکار شما تبدیل به واقعیت می شوند. افکار شما آفریننده اند. شما تبدیل به همان چیزی می شوید که درباره ی آن فکر می کنید. همیشه درباره ی چیزهایی فکر کنید که واقعا طالب آن هستید و از فکر کردن درباره چیزهایی که خواستار آن نیستید اجتناب کنید.

 

- قانون تمرکز
هر چیزی که ذهن خود را به آن مشغول سازید در زندگی واقعیت پیدا می کند.

 

- قانون انتخاب
زندگی شما نتیجه ی انتخاب های شما تا این لحظه است. چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستید. کنترل تمام زندگی تان و تمامی آنچه برایتان اتفاق می افتد در دست شماست.

 

- قانون تغییر
تغییر غیر قابل اجتناب است و چون با دانش روزافزون و تکنولوژی رو به پیشرفت هدایت می شود با سرعتی غیرقابل قیاس با گذشته در حال حرکت است. کار شما این است که استاد تغییر باشید نه قربانی آن.

 

- قانون مسئولیت
هرجا که هستید و هرچه که هستید به خاطر آن است که خودتان اینطور خواسته اید. مسئولیت کامل آنچه که هستید، آنچه که به دست آورده اید و آنچه خواهید شد بر عهده ی خود شماست.

 

- قانون تلاش
همه ی امیدها، رؤیاها، هدف ها و آرمان های شما در گرو سخت کوشی شماست. هرچه بیشتر تلاش کنید بخت و اقبال بهتری پیدا می کنید.

 

- قانون آمادگی
شانس در واقع تلاش، موقعیت و آمادگی است. عملکرد خوب نتیجه ی آمادگی کامل است که مراحل کسب آن از هفته ها، ماه ها و سال ها قبل آغاز می شود. در هر حوزه ای موفق ترین افراد، آنهایی هستند که همواره در مقایسه با افراد ناموفق وقت بیشتری را صرف کسب آمادگی برای انجام کارمی کنند.

 

- قانون تصمیم
مصمم بودن از ویژگی های اساسی افراد موفق است. در زندگی شما هر جهشی در جهت پیشرفت هنگامی حاصل می شود که در موردی تصمیم روشنی گرفته باشید.

 

- قانون استقامت
معیار ایمان به خود، توانایی استقامت در برابر سختی ها، شکست ها و ناامیدی هاست. استقامت ویژگی اساسی موفقیت است. اگر شما به اندازه کافی استقامت کنید طبیعتا" سرانجام موفق می شوید.

 

- قانون وضوح هدف
هرچقدر با وضوح بیشتری بدانید که چه می خواهید و حاضرید چه اقداماتی برای دستیابی به آن انجام دهید احتمال موفق شدن و رسیدن به آنچه می خواهید بیشتر می شود.

 

- قانون رشد
اگر درحال رشد فکر نیستید پس دارید درجا می زنید. اگر روز به روز بهتر نمی شوید پس دارید بدتر می شوید. یادگیری دائم و رشد مداوم فکری را جزیی از برنامه روزانه زندگی خود قرار دهید.

 

- قانون خوشبختی
کیفیت زندگیتان را احساس شما در هر لحظه تعیین می کند و احساس شما را تفسیر شما از وقایع پیرامونتان تعیین می کند نه خود وقایع.

 

- قانون تجسم
دنیای پیرامون شما تصویری از دنیای درون شماست. هرچیزی را که به روشنی و با تمام وجود تجسم کنید نهایتا" در زندگی شما به واقعیت می پیوندد.

 

- قانون وفور نعمت
ما در جهانی سرشار از نعمت زندگی می کنیم. جهانی که در آن گنجینه های عظیمی از ثروت برای تمام کسانی که طالب آن هستند وجود دارد. برای دستیابی به استقلال مالی و افزایش ثروت همین امروز تصمیم بگیرید و سپس همان کاری را انجام دهید که دیگران پیش از شما برای رسیدن به چنین هدفی انجام داده اند.

 

- قانون اشتیاق
برای موفقیت در هر چیزی (مثلا" ثروتمند شدن) باید اشتیاق شدیدی برای این کار داشته باشید. اشتیاق اندک یا علاقه ای مختصر کافی نیست. شدت علاقه ی خود را می توانید با مشاهده فعالیت روزانه خود بسنجید. آیا این فعالیت با ثروتمند شدن هماهنگی دارد یا نه؟

 

- قانون شکست
آمادگی شما برای تحمل شکست تنها معیار واقعی شما برای ثروتمند شدن است. شکست پیش نیاز موفقیت های بزرگ است.

 

- قانون موفقیت
مشکلات مانع کار نیستند بلکه معلممان هستند. در درون هر مشکلی بذر سودی نهفته است برابر یا بیشتر از خود مشکل. در راه موفقیت مشکلات را تبدیل به پله های صعود کنید.

 

- قانون سخت کوشی
موفقیت ها و دستیابی به اهداف با سخت کوشی به دست می آید. هنگامی که شک دارید که موفق می شوید، سخت تر تلاش کنید و اگر به نتیجه نرسیدید باز هم بیشتر تلاش کنید.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:24 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

تمرین 30 روزه برای تقویت مهارت‌های رهبری

تمرین 30 روزه برای تقویت مهارت‌های رهبری

 

 

آیا می دانید نقطه‌ قوت مهارت‌های مدیریت و رهبری شما چیست و چطور می توان به رهبر بهتری تبدیل شد؟
مارسل شوانتز، مؤسس سازمان آموزش رهبری، نکات زیادی از کتاب‌های رهبری را در مجموعه‌ای متشکل از 30 راهنمایی کاربردی جمع آوری کرده است و معتقد است رهبران می توانند در بازه زمانی 30 روزه تمامی این توصیه ها را عملی کنند:

 

 

به نظرات تمام اعضای گروه گوش دهید و راه‌هایی برای ارتباط با آن‌ها، ارائه‌ اطلاعات، اشتراک گذاری یا بحث در مورد ایده‌ها پیدا کنید.

 

با اشتیاق و انگیزه‌ زیاد با تمام تیم‌ها کار کنید و حمایت آن‌ها را به دست آورید. این بدین معناست که با کسانی که بیرون از شبکه ارتباطات ضروری شما هستند هم ارتباط برقرار کنید.

 

این اطمینان را به دست آورید که اعمال و گفتار شما با هم مطابقت دارند.

 

هیچ وقت تعدادی از کارمندان را به تعدادی دیگر ترجیح ندهید، زیرا باعث ایجاد اختلافاتی درون تیم خواهید شد.

 

وقتی با رفتار یا ایده‌های یکی از اعضای تیم مخالف هستید، مخالفت خود را در مکالمه دونفره و نه در جمع بیان کنید.

 

دست از کنترل دائمی اعضای تیم بکشید. به آن‌ها آزادی عمل بدهید. بگذارید همان طور که در مسیر پیشرفت می کنند، خودشان مسئولیت اقدامات و تصمیماتشان را به عهده بگیرند.

 

هر اطلاعاتی که لازم است را با اعضای تیم در میان بگذارید. آن‌ها هر چقدر بیشتر بدانند، اهداف و وظایف را بهتر درک خواهند کرد و احساس تعهد بیشتری خواهند داشت و وقتی خود را متعهد بدانند دست از سخت کوشی برنمی دارند.

 

برای کارمندانتان یادداشت‌های تشکر ارسال کنید. مدیرانی که از تلاش کارمندانشان قدردانی می کنند، به آنها انگیزه بیشتری می دهند.

 

 بهترین‌ها را برای اداره‌ شرکت انتخاب کنید و به آن‌ها آزادی عمل بدهید، حتی اگر ممکن است مرتکب اشتباه شوند.

 

زندگی شخصی اعضای تیم را مورد کنکاش قرار دهید. بگذارید آن‌ها بدانند شما برای زندگی‌شان هم ارزش قائل هستید.

 

این جمله را به خاطر بسپارید: "دادن بازخورد، صبحانه‌ قهرمانان است" کارمندان تمایل دارند بدانند چگونه کار می کنند.

 

روحیه‌ همکاری و روابط مثبت را گسترش دهید. وقتی اعضای تیم احساس همبستگی کنند، از بیان نظرات خود واهمه‌ای ندارند و این مسئله باعث ارائه‌ ایده‌های خلاقانه‌ بیشتری می شود.

 

به دیگران کمک کنید پیشرفت کنند و مهارت‌های جدیدی بیاموزند.

 

رهبران موفق به نیازهای اعضای تیم واقف هستند؛ پس با کارمندان درباره نیازهای آن‌ها صحبت کنید.

 

به این اطمینان برسید که کارمندان اهداف خود را می شناسند. هرگاه نیاز به راهنمایی شما داشتند، مربی خوبی باشید.

 

مسئولیت پروژه‌ها و وظایف را به کارمندان بسپارید و بگذارید به روش خودشان کارها را انجام دهند.

 

تمام اطلاعات لازم را در اختیار کارمندان قرار دهید.

 

به جای بررسی عملکرد ماهانه، به صورت غیررسمی و دوستانه به کارمندان بازخورد بدهید.

 

درمورد روش‌های تشویق کارمندان، دقت کنید. به جای عملکردهای معمول کارمندان به دنبال یک دستاورد خاص باشید تا او را تشویق کنید.

 

اگر وعده‌ای به کارمندان داده‌اید حتماً آن را پیگیری کنید.

 

در مورد شکست‌ها، چالش‌ها و تصمیمات سختی که گرفته‌اید، با کارمندان صحبت کنید. مسئله‌ مهم این است در هر شرایطی صادق باشید.

 

در هر شرایطی به حرف‌های اعضای تیم گوش دهید و یک شنونده‌ فعال باشید. همیشه در دسترس باشید و خودخواهی را کنار بگذارید.

 

به این اطمینان برسید که تمام اعضا می دانند چرا به جلسات کاری دعوت شده اند. قوانینی وضع کنید که جلسات به فضایی امن و راحت برای گفتگو تبدیل شود.

 

به جای واکنش نشان دادن، پاسخگو باشید.

 

 اعضای تیمتان را به روز نگه دارید. کارمندان باید بدانند کار آن‌ها، چگونه باعث پیشرفت یک پروژه و نزدیک شدن به اهداف نهایی می شود.

 

روی مسائلی که اهمیت بیشتری دارند تمرکز کنید و اولویت بندی‌های خود را براین اساس در نظر بگیرید.

 

قبل از اینکه نتیجه گیری و قضاوت کنید، این فرضیه را در نظر بگیرید که دیگران با بهترین نیت، کاری را انجام داده‌اند و ممکن است شما از همه چیز مطلع نباشید.

 

به خودتان بازخورد بدهید؛ پس به کارهایی که انجام داده‌اید و اینکه چگونه می توانید بهتر باشید فکر کنید.

 

کارمندان خود را دوست داشته باشید و به آن‌ها عشق بورزید. وینس لومباردی، مربی فوتبال آمریکایی می گوید: "عشق وفاداری است. عشق، کار تیمی است. عشق یعنی به افراد احترام می گذارید. این همان چیزی است که به یک سازمان قدرت می بخشد."

 

منبع: inc

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 9 / 1397 ساعت: 5:28 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

29 رازی که کمک می کند محبوب و مقبول همه شوید!

29 رازی که کمک می کند محبوب و مقبول همه شوید!

 

 

حتما شنیده‌اید که می‌گویند فلانی مهره‌ی مار دارد؛ این همان کاریزماست که به فرد امکان می‌دهد همواره در مرکز توجه قرار گیرد و وارد هر جمعی که می‌شود، دیگران را مثل آهنربا به سمت خود جذب کند. اگر شما هم می‌خواهید به شخصیتی کاریزماتیک تبدیل شوید و روابط اجتماعی موفقی را برای خود رقم بزنید، از 29 اصل کاریزماتیک بودن مطلع شوید:

 

 

▪️بدون هیچ توقع و چشمداشتی، محبت کنید

 

▪️صادق و روراست باشید، تحت هیچ شرایطی دروغ نگویید و خلاف آنچه عمل کرده‌اید، رفتار نکنید.

 

▪️خوش‌بین و امیدوار باشید و به جای اینکه تمام انرژی‌تان را صرف عصبانیت کنید، لبخند بزنید تا دیگران هم روحیه بگیرند.

 

▪️به اهداف خود ایمان داشته باشید. در ابتدا از خود بپرسید چه چیزی برایتان مهم است و چه اقدامی شما را به نتیجه می‌رساند.

 

▪️به قول‌هایتان وفادار بمانید

 

▪️تقصیرتان را گردن دیگران نیندازید


.
▪️قدردان و سپاسگزار باشید

 

▪️صادقانه و بدون ریاکاری از افراد لایق تعریف و تمجید کنید



▪️اطرافیان‌تان را سوپرایز کنید و هر چند وقت یکبار آنها را با هدایای غیرمنتظره هیجان‌زده کنید و باعث خوشحالی آنها شوید.

 

▪️شنونده‌ی خوبی باشید

 

▪️همدردی کردن را یاد بگیرید.

 

▪️دوست خوبی باشید

 

▪️هر روز چیز جدیدی یاد بگیرید و دانش و اطلاعات خود را درمورد موضوعات مختلف افزایش دهید و به دامنه واژگان‌تان بیفزایید تا بتوانید درباره مباحث بیشتری صحبت کنید.

 

▪️در مورد روان‌شناسی و جامعه‌شناسی کاربردی تحقیق کنید، ارتباطات‌تان را تقویت کنید و تا جای ممکن اطلاعات تان را در این باره ارتقا دهید.

 

▪️درباره سیاست، اقتصاد و تاریخ مطالعه کنید تا طبیعت انسان‌ها را بهتر بشناسید.

 

▪️به سراغ فلسفه و مذهب بروید و سعی کنید در مورد ادیان مختلف بیشتر بدانید و دانش خود را در این زمینه ارتقا دهید.

 

▪️ارتباطات اجتماعی تان را ارتقا دهید و هر روز به دامنه دوستان‌تان بیفزایید.

 

▪️دست از سرزنش کردن بردارید و در صورت امکان بدون اینکه کسی را مقصر بدانید، مشکل ایجاد شده را با راهکارهایی که مختص افراد کاریزماتیک است، سر و سامان دهید.

 

▪️پرسشگر خوبی باشید. بیشتر افراد دوست دارند درمورد مسائلی که مربوط به حوزه‌ی تخصصی‌شان است، برای دیگران توضیح دهند و با این کار متخصص و باهوش به نظر برسند. پس خیلی خوب است این فرصت را با سوال پرسیدن های مکرر در اختیارشان قرار دهید.

 

▪️با مردم ارتباط برقرار کنید. آن‌قدر روی خودتان کار کنید تا بتوانید در مواجهه با انواع شخصیت‌ها و برقراری ارتباط با هر روشی احساس راحتی کنید.

 

▪️در جمع سخنرانی کنید. باید بتوانید به راحتی و بدون استرس در مقابل جمع صحبت کنید.

 

▪️در کلاس‌های بازیگری شرکت کنید! توانایی بازی در نقشی که از نظر شخصیتی با شما فاصله دارد، مهارت خوبی به حساب می‌آید.

 

▪️درباره شخصیت‌های کاریزماتیک تاریخ چون استیو جابز، روزولت، ناپلئون، ژاندارک، هانیبال، سزار، هیتلر، آیزنهاور، استالین و... تحقیق کنید و به الگوهای رفتاری آنها پی ببرید.

 

▪️از احساسات منفی دوری کنید

 

▪️زندگی را غنیمت بشمرید

 

▪️دقیق و ریزبین باشید. فرد کاریزماتیک و باهوش می‌تواند به انگیزه‌های دیگران با هر عمل یا رفتاری پی ببرد.

 

▪️گذشت داشته باشید و هر حرف و عملی را جدی نگیرید.

 

▪️دیگران را به انجام کاری مجبور نکنید. شخصیت‌های کاریزماتیک می‌توانند بدون اینکه به زور متوسل شوند، دیگران را به انجام آنچه در ذهن دارند، ترغیب کنند.

 

▪️از ناامیدی بگریزید، در هر شرایطی آرامش خود را حفظ کنید و در مسیر تحقق اهداف‌تان تلاش کنید.

 

 

◀️ افراد کاریزماتیک موقعیت‌های مناسب را شناسایی می‌کنند و به خوبی می‌دانند چه وقتی می‌توانند از این اصول تخطی کنند اما همچنان جذاب و مقبول باقی بمانند، بدین معنا که در تشخیص موقعیت‌های خاص هوشمندانه عمل می‌کنند.
پس تا وقتی به شخصیت کاریزماتیک حرفه‌ای تبدیل نشدید، از همین اصول پیروی کنید، زیرا ممکن است کاری کنید که ناخواسته دیگران از شما دور شوند.

 

منبع: quora

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 9 / 1397 ساعت: 5:21 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

سه نیاز کارکنان که از طریق شادی در کار قابل تحقق است

سه نیاز کارکنان که از طریق شادی در کار قابل تحقق است

 

 

1-  یک دیدگاه امیدوارکننده نسبت به آینده

یک ضرب‌المثل انگلیسی هست که می‌گوید «آنکه امید به بردن ندارد از قبل باخته است.» یکی از مهم‌ترین پیش نیازهای امیدواری نسبت به آینده کاری هر فردی در هر سازمانی به شاد بودن او در زمان حال بستگی دارد.

 

این نگرش افراد نسبت به آینده‌شان است که انگیزه کار بیشتر و بهتر را در آنها پدید می‌آورد و تقویت می‌کند.
یک کارمند یا کارگر هنگامی نسبت به آینده اطمینان پیدا می‌کند که بداند می‌تواند خود را با آن مطابقت دهد. در این حالت است که می‌توان دیدگاه‌های آینده‌نگرانه افراد را با دیدگاه‌های آتی سازمان‌ها هماهنگ و برای پیشرفت و حرکت به جلو برنامه‌ریزی کرد.

 

برای نیل به این مقصود بیش از هر چیزی به ارتباطات مستحکم، پیوسته و عمیق بین مدیران و کارکنان نیاز است و شاه‌کلید برقراری و توسعه این ارتباط چیزی نیست مگر تزریق روحیه شادکاری در درون سازمان.

 

 

2-  احساس هدفمندی و حرکت به سمت مقصدی مشخص

یک ضرب‌المثل دیگر هست که می‌گوید: «برای کشتی سرگردانی که مقصد مشخصی ندارد هیچ بادی، باد موافق نیست». یکی از مزیت‌های شادکاری و وجود احساس مثبت در محیط کاری این است که به افراد احساس هدفمندی می‌دهد. هنگامی که افراد بدانند که در حال حرکت به سمت مقصدی مشخص هستند، آن گاه با روحیه و انگیزه بیشتری به کارشان ادامه خواهند داد و احساس شادی بیشتری در کار خواهند داشت.

رابطه بین هدفمندی و شادکاری رابطه‌ای دوسویه است به‌طوری که هدفمندی بیشتر و احساس انجام کاری بزرگ، به افزایش احساس شادی در کار منتهی می‌شود و شادکاری نیز به نوبه خود باعث افزایش هدفمندی افراد و سازمان‌ها خواهد شد.

 

 

3-  داشتن روابطی مستحکم و عمیق

کارکنان هنگامی که روابط مثبت و خوبی با همکاران، زیردستان و مافوق‌های خود داشته باشند لزومی نمی‌بینند مجموعه‌ای را که در آن مشغول به کار هستند ترک کنند و به مجموعه‌ای دیگر بپیوندند.

یکی از پیش‌نیازهای شادکاری، داشتن روابط مثبت و سازنده با دیگران است که شادی ناشی از داشتن چنین روابطی نیز به نوبه خود بر انگیزه افراد برای گسترش این روابط خواهد افزود و این به آن معناست که شادکاری و روابط کاری سازنده و مثبت بر همدیگر اثرگذاری مثبت دارند.

منبع: hbr

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 9 / 1397 ساعت: 5:16 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

7 علامت که نشان می دهند شما شغل اشتباهی دارید

7 علامت که نشان می دهند شما شغل اشتباهی دارید

 

 

1- اگر به شما نگویند که آینده چه خواهد بود، هیچ آینده ای وجود ندارد:

هیچ دلیلی خوبی برای پنهان کردن آینده درخشان کارخانه یا شرکت خودتان، وجود ندارد.

 

2- برای کار شما اعتباری قایل نمی شوند:

این یک نشانه بسیار بد است، همه توضیحات ممکن به ضرر شماست.

 

3- چیز بیشتری برای یادگیری شما وجودندارد:

هر شغلی باید آینده ای داشته باشد. اگر هیچ فرصتی برای کسب مهارت یا دانش جدیدی وجود ندارد، این شغل به بن بست می رسد. " اگر شما باهوش ترین فرد اتاق باشید، در اتاقِ اشتباه هستید."

 

4- رهبری ضعیف بدون هیچ چشم انداز، استراتژی یا توانایی اجرایی:

این زمانیست که کشتی شما در حال غرق شدن است.

 

5- آنها می گویند که مسئولیت اصلی شان، ارزش سهام است:

مسئولیت ارزش سهام برعهده هیات مدیره است. رهبرهای قدرتمند بر محصولات ، مشتریان و بیشتر از همه چیز، بر کارمندانشان تمرکز می کنند. اولویت داشتن ارزش سهام ،یک نشانه بارز از سطح فکر پایین است.

 

6- مدیرتان راهنمایی و فیدبک لازم را ارائه نمی کند یا علاقه کمی به کاری که شما انجام می دهید دارد:

سوال های کافی نمی پرسد، زمان زیادی با شما صرف نمی‌کند یا بدتر ، از شما دوری می‌کند.

 

7- مدیرتان، شما و تصمیمات شما را موشکافی می‌کند.

فرقی نمی‌کند ، چه اعتماد نداشتن باشد یا کنترل بیش از حد.

 

 

تعداد مواردی که در بالا آمد و شامل حال شما می شود را بشمارید. اگر یک مورد هم وجود داشت به معنای هشدار است. اگر بیش از یک نشانه بود، وقت آن است که خودتان به فکر بیافتید. ممکن است پیشنهاد کار دیگری هم از کارفرمای فعلی دریافت کنید. به آن توجه نکنید و برای یک سفر بی بازگشت بلیت دو طرفه تهیه نکنید. پول اضافه هیچ کدام از شرایط بالا را تغییر نخواهد داد.

 

وقتی از افراد پیر پرسیده می شود که از چه چیزهایی پشیمان هستند، بزرگترین پشیمانی آنها درباره کارهایی نیست که انجام داده اند. بلکه درباره کارهایی ست که انجام نداده و فرصت هایی که از آنها استفاده نکرده اند، و به دنبال رویاهایشان نرفته اند.

 

ما مسئول آینده خودمان هستیم، زندگی کوتاه تر از آنست که آن را صرف انجام کارهایی کنید که دوست ندارید.

 

منبع: UCAN

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 10 / 8 / 1397 ساعت: 9:13 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

18 اصل راهنمای زندگی از نگاه استاد مصطفي ملكيان

18 اصل راهنمای زندگی از نگاه استاد مصطفي ملكيان

 


1) عشق بورزم، یعنی به دیگران نیکی بی حساب و کتاب (هم به معنای بدون محاسبه گری و هم به معنای بی حد و حصر) بکنم تا شادی ژرف نصیب ام شود.


2) زندگی این جایی و اکنونی داشته باشم تا هم از سلامت روانی بیشتر و هم از کمال اخلاقی بیشتر بهره مند شوم.


3) به ارزش داوری های دیگران به کلی بی اعتناء شوم تا به خود شکوفائی کامل دست یابم.


4) تا می توانم به خود ام وفادار باشم، یعنی به رویای شخصی خود ام پشت نکنم، هر چند این پشت کردن مطلوب های اجتماعی برایم به ارمغان آورد.


5) هرگز به حل مساله ی نظری ای نپردازم که حل آن در عمل من هیچ تاثیری ندارد، یعنی به من ربطی ندارد.(حکمت «به من چه؟»)


6) از زندگی اصیل، یعنی خودجوشانه و خودانگیخته دست نکشم، یعنی خودام باشم و ساده و طبیعی زندگی کنم.


7) بدانم که به عمیق ترین معنای کلمه، تنهایم.


8) در غوغا و هیاهوی زندگی فقط به ندای آرام و آهسته وجدان اخلاقی خود ام گوش دهم.


9) خودام را هر چه بیشتر بشناسم و بیش از احوال هر کس دیگر احوال خودام را بپرسم.


10) هدفم را فقط اصلاح خودم قرار دهم و بدانم که فقط در نتیجه ی این کار دیگران را ، کمابیش، اصلاح می کنم.


11) بدانم که فقط تغییر و اصلاح خود هم ممکن است و هم مطلوب.


12) خوبی زندگی را بر خوشی زندگی ترجیح دهم.


13) بزرگترین کاری را که می توانم بر عهده گیرم، نه کاری بزرگتر از آن را، و نه کاری کوچکتر از آن را.


14) بدانم که همه چیز ناپایدار و گذرا است، چه خوشی ها و چه ناخوشی ها.


15) هرگز از صداقت (= مطابقت پنج ساحت باورها، احساسات، عواطف و هیجانات، خواسته ها، گفته ها و کرده ها با یکدیگر)، تواضع (= در خوشی ها خود را دیگری انگاشتن)، و احسان( = در ناخوشی ها دیگری را خود انگاشتن) دست نکشم.


16) چنان زندگی کنم که گویی در یک قدمی مرگ ام، یعنی در هر لحظه مشغول به کاری باشم که اگر در همان لحظه مرگ درسد نه احساس پشیمانی کنم، نه احساس اندوه و نه احساس حسرت.


17) فقط به وقت ضرورت و به قدر ضرورت سخن بگویم.


18) اهل آرامش به هر قیمتی نباشم.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 4:2 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

گزيده اي از كتاب چطور یک استارت آپ را شروع کنیم.

گزيده اي از كتاب چطور یک استارت آپ را شروع کنیم.

 

این روزها تعداد استارت‌آپ ها دائماً در حال زیاد شدن است، اما این به آن معنا نیست که شروع یک استارت آپ کار راحتی است، بلكه خیلی از استارت آپ هایی که دانش و اطلاعات کافی را برای شروع کار ندارند در نهایت با شکست مواجه میشند.

 

 از مهمترین عناصری که هر استارت آپی برای موفقیت به آن نیاز داره موسسین مستعد هست. البته تعداد و مهارت‌های موسسین در عملکرد یک استارت آپ موثره، و معمولاً ۲ یا ۳ نفر موسس که مهارت‌های مکمل دارند (به طور مثال یکی دارای توانایی‌های لازم برای توسعه تجارت، دیگری با مهارت‌های ارتباطی قوی و عضو دیگر دارای اطلاعات فنی گسترده) میتونند نقاط ضعف و کاستی‌های همدیگر رو جبران کنند و گروه قوی تری رو تشکیل بدند.

 

از اصول دیگری که لازمه مورد توجه قرار بگیره هر چه ساده تر کردن کارها و تقسیم وظایف هست. به عنوان مثال تنظیم یک لیست شامل ۳ مورد از اهدافی که لازم هست محقق بشه بهتر است از لیست بلند بالایی از برنامه‌های توسعه‌ای شرکت. به این ترتیب تمام اعضا مهم‌ترین اهداف شرکت را درک میکنند و کارها و زمانشون را متناسب با اولویت‌ها تنظیم میکنند. لازمه که توجه بشه اعضا و کارکنان باید در انجام امور از آزادی عمل برخوردار باشند و بتونند ابتکار به خرج بدند. راهنمایی کردن گروه در انجام تصمیم گیری‌های اساسی مناسبه اما اگر واقعاً تمایل به نوآوری از سمت اعضای گروه دارید نباید سد راهشون قرار بگیرید.

 

قدم بعدی که استارت آپ ها با اون مواجه میشند استخدام اعضای جدید هست. در ابتدا بهتره تا حد امکان تمامی کارها توسط موسسین انجام بشه تا در منابع مالی صرفه جویی شده و بخش بیش‌تری از منابع به تولید کالا اختصاص پیدا کند، اما به مرور با گسترش کار نياز به اعضای جدید ایجاد میشه، ولی همچنان بهتره تعداد کارکنان محدود باشه و افرادی که استخدام میشند از مهارت‌های متنوعی برخوردار باشند و بتونند کارهای مختلف رو انجام بدن. بنابراین لازمه کارکنان جدید انگیزه بسیار بالایی داشته باشند.

 

تقریباً تمامی استارت‌آپ ها پس ازشروع کار به حمایت سرمایه گذاران نیاز دارند. در واقع بهتر هست زمانی که در مسیر پیشرفت قرار دارید به دنبال حمایت سرمایه گذاران باشید، به این ترتیب از سایر استارت آپ های رقیب که به دنبال پیشی گرفتن از شما هستند در امان میمونید. اما سرمایه گذاران همیشه به دنبال استارت آپ هایی هستند که کالاشون مورد علاقه مشتریان قرار داره و در حال کسب درآمدند. این نشون میده كه استارت آپ مورد نظر پایداره و بازار نبست به محصول تولیدی استقبال نشون میده. سرمایه گذاری در این استارت آپ ها کم ریسک تر و جذاب تره.

 

اما داشتن یک محصول فوق العاده و کاربردی همیشه کافی نیست، بلکه لازمه بتونید به خوبی محصولتون را برای سرمایه گذار توضیح بدید، که برای این کار باید روی محصول، سایز بازار و نرخ رشدتون تمرکز کنید. تعریف شما از محصولتون باید به نحوی باشه که گویی شنونده هیچگونه ذهنیت قبلی نسبت به آن نداره. همینطور لازمه به سایز بازار هدف و فرصت‌هایی که شما برای جذب مشتریان علاقه مند دارید اشاره کنید، چرا که باعث میشه سرمایه گذار بتونه شانس دستیابی به درآمد بالا از محل سرمایه گذاری رو در نظر بگیره.

 

در نهایت سعی کنید با آمار و ارقام سرعت رشد استارت آپ خود را به سرمایه گذار نشان بديد، به طور مثال: ما در ماه فوریه کار خود را شروع کردیم، در حال حاضر با نرخ ماهیانه ٪۳۵ در حال رشد هستیم، مجموع فروشمان ۱۰۰۰۰ دلار هست و همین طور تعداد ۶۰۰۰ کاربر داریم.

 

ترجمه و تهيه شده توسط بهاره ولدبيگي

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 3:59 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

نکاتی آموزنده از انتصاب مدیرعامل جدید گروه دایملر (تولیدکننده مرسدس بنز)

نکاتی آموزنده از انتصاب مدیرعامل جدید گروه دایملر (تولیدکننده مرسدس بنز)

 

 

از جمله خبرهای هفته‌های اخیر، تغییر مدیرعامل گروه دایملر بوده است. ما این گروه را معمولاً با محصولات سواری مرسدس بنز می‌شناسیم. اما دایملر سه زیرمجموعه‌ی اصلی دارد که خودروهای سواری مرسدس بنز تنها یکی از آن‌هاست (خودشان این بخش را صنعت Car Retailing یا خرده‌فروشی خودرو در نظر می‌گیرند. چون با مصرف‌کننده‌ی نهایی در ارتباط است).

 

دو زیرمجموعه‌ی دیگر، دپارتمان کامیون‌‌ها و نیز دپارتمان خدمات مالی است. با وجود این‌که خدمات مالی صرفاً برای تسهیل فروش محصولات بنز در کشورهای مختلف (حدود ۴۰ کشور) ارائه می‌شود، اما درآمد آن کاملاً با دو زیرمجموعه‌ی دیگر (سواری‌سازی و کامیون‌سازی) قابل مقایسه است و بیش از ۱۲۰۰۰ کارمند دارد.

 

مدیری که طی سال‌های اخیر گروه دایملر (هر سه زیرمجموعه) را اداره کرده، زتچه (Zetche) بوده و مدیر جدیدی که معرفی شده کائلنیوس (Kaellenius) نام دارد و از ابتدای ۲۰۱۹ این سمت را بر عهده خواهد گرفت.

 

 


اما در این میان برخی از نکاتی که می‌تواند برای ما جذاب یا آموزنده باشد به شرح زیرند:

 

1-  در توضیح علت انتخاب مدیرعامل جدید، در کنار شایستگی‌هایش به این نکته اشاره شده که او به گروه سنی هدف برای مدیران در دایملر تعلق دارد. به عبارت دیگر، در دایملر برای سطوح مختلف شغلی و مدیریتی، گروه سنی هدف تعریف می‌شود و به عنوان یکی از گزینه‌ها در انتخاب مدیران، به این مسئله توجه می‌شود تا دموگرافی سازمانی به نقطه‌ی تعریف شده نزدیک شود.

 

2-  مدیر جدید، سوئدی است و اولین مدیرعامل غیرآلمانی در تاریخ ۱۳۶ ساله‌ی مرسدس بنز محسوب می‌شود. هم‌چنین کسی که تحصیلات مهندسی مکانیک ندارد. توجه به توانایی‌ها و تعصب‌نداشتن بر روی ملیت (چیزی که بسیاری از ما ایرانی‌ها به عنوان شاخصه‌ی آلمانی‌ها می‌شناسیم) نکته‌ی ارزشمند دیگر این تغییر است.

 

3-  مدیر جدید، در زمینه‌ی اقتصاد، مالی و مدیریت بین‌المللی تحصیل کرده و تا کنون بیشتر با لباس‌های اسپورت در محل کار حاضر می‌شده و اصرار دارد که فرهنگ Silicon Valley برای مدیریت یک خودروسازی در دهه‌های پیشِ رو، مناسب‌تر از فرهنگ مدیریت کارخانجات مکانیکی تولید در دهه های گذشته است. البته منظور از تفکر سیلیکون‌ولی، این نیست که همه لباس اسپورت بپوشند. بلکه تأکید مدیر جدید بر تفکر طراحانه است. این نکته بارها توسط او مورد اشاره قرار گرفته که چرا باید نقطه‌ی شروع طراحی، برگه‌ی دقیق مشخصات محصول باشد. محصول را طراحی می‌کنیم و می‌سازیم و اصلاح می‌کنیم و به تدریج می‌فهمیم که چه می‌خواهیم. چنین دیدگاهی برای یک شرکت خودروسازی که می‌توان آن را مخترع خودروسازی مدرن دانست، یک تحول بنیادین محسوب می‌شود.

 

4-  شرکت Baidu در چین (که ما آن را بیشتر به عنوان رقیب بومیِ گوگل می‌شناسیم) شریک کلیدی بنز در توسعه‌ی نسل جدید خودروهاست. می‌توان گفت شرکت‌های خودروسازی در سال‌های آتی، کمتر به تصویری که ما از یک خودروسازی در گذشته داریم شبیه هستند. کافی است نام برخی از دپارتمان‌های مرسدس-بنز را بخوانید و ببینید: CASE و EVA

 

CASE = Connected Autonomous Shared Electric

EVA = Electric Vehicle Architecture

 

5-  مدیر قبلی به سمت رییس هیات مدیره منصوب خواهد شد. با این کار، شرکت بنز اصرار دارد که در عین تحول انقلابی در ساختار و نگرش خود، پیوستگی را نیز حفظ کند و حفظ مدیر قبلی در بالاترین سمت، امنیت ذهنی سهامداران و مشتریان را تأمین خواهد کرد.

 

این سنت - که در بسیاری شرکت‌های بزرگ اروپایی وجود دارد - در مورد زتچه هم رعایت می‌شود که او دو سال دوران تنفس (Cool-off) خواهد داشت. در این دوره اگر چه بر بنز نظارت دارد؛ اما سمت رسمی جدید را در ۲۰۲۱ در اختیار می‌گیرد. در این مدت هم تجدید قوا می‌کند و هم با دور شدن از جایگاه قبلی، فرصت دارد ذهن خود را برای جایگاه جدید - که قطعاً نیازها و ویژگی‌های متفاوتی دارد - آماده می‌کند./متمم

 

مطالعه بیشتر: Autonews / ‌Business Insider / Reuters / CNBC / Daimler Media / HandelsBlatt

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 3:35 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

زمانه‌ای که همه استادند!

زمانه‌ای که همه استادند!

 

 

پدرم شاگردی داشتند امین و پرکار و شایسته اعتماد. بسیار پاکدل بود و پاکدست. رابطه بسیار خوبی هم با پدرم داشت. کم حرف می‌زد و خوب گوش می‌داد.منظم بود و مرتب و از همه مهم‌تر این که با اخلاق بود.



بازاریان کرمان آدم‌های زیرکی بودند و به خوبی متوجه این خصوصیات شده بودند به همین دلیل بارها سعی کردند این جوان را به سمت خود بکشانند. وعده‌های زیادی به او داده می‌شد اما او هیچ وقت نپذیرفت. بارها به پدرم گفته بود کار کردن با شما برای من فضلیت است و نمی‌خواهم تا شما زنده باشید، با دیگران کار کنم. از آن طرف پدرم که اعتماد کامل به شاگرد خود داشتند، از هیچ کمکی به او دریغ نمی‌کردند. هم حقوق خوبی به او می‌پرداختند و هم مراقب بودند کسری نداشته باشد.

 

چند سال گذشت تا این‌که یکی از تجار معروف آن روزهای کرمان درگذشت. می‌گویند به خاطر فشارهای کاری و گرفتاری‌های مقطعی مالی سکته کرد اما به هرحال از او تجارتخانه‌ای به جا ماند و کلی مال و اموال. بعد از کفن و دفن و مراسم عزاداری، خانواده آن مرحوم به پدرم مراجعه کردند و از ایشان کمک خواستند.

 

آن مرحوم شاگردی نداشت و در خانواده هم کسی پیدا نمی‌شد که پی گیر مسائل تجارتخانه‌شان باشد. از پدرم خواستند که امورات تجارتخانه مرحوم را بر عهده گیرد اما ایشان نپذیرفتند و مهلت خواستند که روی این موضوع بیشتر فکر کنند. بعد از یکی دو روز که پدرم روی این موضوع فکر می‌کنند، تصمیم سختی می‌گیرند. نزد خانواده مرحوم می‌روند و می‌گویند؛ «شاگردی دارم که به استادی رسیده و بسیار معتمد و امانت دار است. حلال و حرام سرش می‌شود و حق خوری در مرامش نیست. پینشهاد می‌کنم از او برای تداوم کار تجارتخانه بهره ببرید،من هم کمکش می‌کنم.»

 

قطعا این تصمیم برای پدرم خیلی سخت بوده اما از آنجا که به تاجر درگذشته علاقه داشتند، حاضر شدند دوست و همکار صادقی را از دست بدهند.

 

خانواده مرحوم به دلیل اعتمادی که به پدر دارند، می‌پذیرند و ایشان هم با همکار خود در میان می‌گذارند.ابتدا ایشان به شدت ناراحت می‌شود و برایش این سؤال پیش می‌آید که چرا چنین تصمیمی گرفته‌اند؟ پدرم توضیح می‌دهند که؛« برخلاف میل باطنی‌ام چنین تصمیمی گرفته‌ام اما این تصمیم به سود شماست و باعث پیشرفت شما می‌شود».

 

شاگرد ایشان وقتی مطمئن می‌شود پدرم برای پیشرفت او و همین طور صلاح خانواده تاجر مرحوم، چنین تصمیمی گرفته‌اند می‌پذیرد و پس از سال‌ها از تجارتخانه ما جدا می‌شود. این جدایی اتفاقا خیلی به سود او تمام می‌شود به گونه‌ای که به زودی مسیر انباشت ثروت را پیش می‌رود و موفق می‌شود دارایی‌های تاجر مرحوم را افزایش داده و خودش نیز بهره زیادی ببرد. آن مرد امروز یکی از افراد سرشناس کرمان است و همچنان خوشنام و قابل احترام به زندگی‌اش ادامه می‎دهد.

 

به خاطر دارم روزی که پدرم این خاطره را تعریف کردند،خواستند گوشزد کنند که رابطه استادی-شاگردی در بازار می‌تواند تبدیل به رابطه پدری و فرزندی شود. گفتند:« اگر در کار این پسر ذره‌ای غل و غش می‌دیدم، هیچ وقت اعتبارم را خرج نمی‌کردم که او را به خانواده تاجر مرحوم معرفی کنم اما آن‌قدر صادق و قابل اعتماد بود که توانست مشکلات آن مرحوم را حل کرده و خودش نیز در بازار اسم و رسمی پیدا کند.

 

روحیات نیکو را بیشتر تجار و بازاریان قدیمی داشتند و آن را به شاگردان خود منتقل می‌کردند. به این ترتیب یک قاعده اخلاقی تکثیر می‌شد و از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یافت. این رویه در برخی بازارهای سنتی همچنان ادامه دارد اما با تغییرات سریع سیاسی و اجتماعی چند دهه گذشته، خیلی کمرنگ شده است.

 

این روزها همه استادند،انگار استاد به دنیا می‌آیند و هیچ کس حاضر نیست شاگرد کسی شود. وقتی شاگردی نکنی، چطور می‌توانی قواعد نانوشته اخلاق کسب وکار را بیاموزی و به آن عمل کنی؟

 

 محسن جلال پور

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 3:31 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

آیا کار بیش از حد، شما را به یک کارمند خوب تبدیل می‌کند؟

آیا کار بیش از حد، شما را به یک کارمند خوب تبدیل می‌کند؟ 

 

 

مشاور عزیز، من واقعا در شرایط بدی هستم و نمی‌دانم چطور از این مخمصه نجات پیدا کنم. مشکل مربوط به کارم است. در کل، کارم را دوست دارم اما ساعات کارم آنقدر زیاد است که دارم از پا درمی‌آیم. این اولین شغل ثابت من است. هر روز باید ۸ ساعت کار کنم اما انجام وظایف روزانه‌ام بیشتر از ۸ ساعت طول می‌کشد. از آن بدتر، تا کارهایم تمام می‌شود، رئیسم سر می‌رسد و چند پروژه به من محول می‌کند. هر روز ساعات ۷:۳۰ سر کار حاضر می‌شوم و امکان ندارد زودتر از ۶:۳۰ یا ۶:۴۵ شرکت را ترک کنم.

 

اما بدتر از همه این است که رئیسم اصلا قدرم را نمی‌داند و بابت ساعات اضافی‌ای که در شرکت می‌مانم از من تشکر نمی‌کند. خودش هر روز حدود ساعت ۵ یا ۵:۳۰ به خانه می‌رود. و وقتی از کنارم رد می‌شود، می‌گوید: «واقعا باید مدیریت زمان یاد بگیری. آن موقع‌ها که لیندا اینجا کار می‌کرد، همه کارها را تا ساعت ۵ راست و ریس کرده بود.» من لیندا را ندیده ام چون وقتی از کارش استعفا داد، از این ایالت رفت اما فکر نمی‌کنم می‌توانسته تمام این کارها را در هشت ساعت انجام دهد چون حجم کارها خیلی زیاد است.

 

مدیر ارشد شرکت هم مثل من تا دیر وقت کار می‌کند و هر بار من را دیده، گفته: « واقعا به خاطر اینکه خودت را وقف کار کرده‌ای، ممنونم» اما همه چیز در همین حد بوده و بس! واقعا در شرایط افتضاحی هستم چون مجبورم برای آنکه کارها به جایی برسد، تا سر حد مرگ کار کنم اما تا حالا که پیشرفت چندانی نداشته ام. کار کردن بیش از حد، یک جورهایی من را نزد رئیسم بی ارزش کرده. کمک کنید! چه کار کنم؟

 

پاسخ: دوست عزیز، مشکل تو، واقعا آزاردهنده اما شایع است. کارهای ثابت، تمامی ندارند. حتی اگر بیست و چهار ساعات شبانه روز، بی وقفه کار کنی، باز هم از کارها عقبی.

 

این ماهیت کارهای ثابت و هشت ساعته است. زندگی، سراسر درس است و درسی که امروز باید بگیری این است که «حد و مرزهایت را مشخص کنی.» رئیس تو، تو را در یک شرایط سخت قرار داده. او از تو می‌خواهد هر روز تا دیر وقت کار کنی اما به خاطر همین کار زیاد، احترامت را نیز از بین برده. او هیچ ارزشی برای کارهای تو قائل نیست. حالا بهترین فرصت است که زمانت را بذل و بخشش نکنی.

 

کاری که باید آخر هفته انجام دهی این است: تهیه یک دفترچه یادداشت و یک برنامه‌ریزی سفت و سخت. در دفترچه، شغلت را شرح بده و بنویس کدام کارها سخت یا زمانبر هستند. بنویس که چه چیزهایی در طول روز باعث ترس، اعتماد یا استرست می‌شوند.

 

کدام پروژه‌ها، وظایف و فعالیت‌ها بیشتر از بقیه چالش‌برانگیز یا استرس زا هستند؟ روی آن فعالیت‌ها تمرکز کن و برنامه‌ریزی کن که هر بار، انجامشان آسان تر از قبل شود. درباره این فکر کن که چطور میزت را مرتب کنی و چطور روزت را زمان بندی کنی.

 

درست مثل یک مدیر پروژه فکر کن و از خودت بپرس: «چطور می‌توانم این شغل و وظایفش را سازماندهی کنم که هر روز، کارهای مهم را به انجام برسانم، بدون اینکه مجبور شوم تا دیر وقت در شرکت بمانم؟»

 

گام اول برای آنکه کنترل زندگی‌ات را در دست بگیری این است که بر شغلت اشراف داشته باشی. به مرور و طی هشت هفته آینده، دست از اضافه کاری‌های دیوانه وار برخواهی داشت و هر روز، زودتر از روز قبل شرکت را ترک خواهی کرد. شاید از خودت بپرسی «پس چطور به همه کارهایم برسم؟» برای اینکه به کارهایت برسی، باید برای روزت برنامه‌ریزی کنی، هر روز و هر هفته.

 

اگر رئیست پروژه‌ای را به تو سپرد که در اولویت نیست، به او بگو: «ایمیلتان را که درباره به روزرسانی اطلاعات اعضا بود دریافت کردم و می‌خواهم ببینم آیا می‌توانم این کار را جمعه آینده انجام دهم؟ اگر باید امروز انجام دهم، مجبورم کارهای امروزم را به تعویق بیندازم، چون امروز قرار بود گزارش‌های مربوط به فروش را تنظیم کنم.»

 

اگر حجم کارهایت زیاد است، بار آن را بر دوش رئیست بینداز چون اشکال کار از اوست.

 

اگر بخواهی تمام اطرافیانت را راضی نگه داری، مریض می‌شوی. آنها تو را استخدام کرده‌اند و تو را آنجا نگه داشته‌اند پس باید قدرت را بدانند، چه رئیست بتواند از تو تشکر کند، چه نتواند. الان بهترین فرصت است که حرف دلت را بزنی و حد و مرزهای خودت را مشخص کنی.

 

وقتی تغییر را شروع می‌کنی، قطعا دچار احساسات شدیدی خواهی شد، مثل ترس از اینکه از بقیه عقب بمانی (البته همین حالا هم عقب هستی چون هیچ‌کس نمی‌تواند این حجم زیاد کار را در مدت زمان کم انجام دهد. خودت به رئیست یاد داده‌ای که چنین انتظاری از تو داشته باشد). ممکن است به خاطر قدم جدیدی که برداشتی، دچار استرس شوی.

 

به این احساسات دقت کن. آنها را کشف کن. دفترت را بردار و درباره شان بنویس. نفس عمیق بکش. و یادت نرود که این پیشرفت فردی، دقیقا همان نیرویی است که باعث می‌شود با قدرت هر چه تمام تر به مسیر حرفه‌ای خود ادامه دهی و موانع را از سر راهت برداری.

 

برای هر روزت برنامه‌ریزی کن و آن را در صورت جدول برنامه‌ریزی‌ات بنویس. از شب قبل، برای فردایت برنامه‌ریزی کن یا صبح همان روز، سر میز صبحانه برنامه‌هایت را روی کاغذ بیاور. میزت را همان‌طوری مدیریت کن که یک مدیر ارشد، کسب‌وکارش را مدیریت می‌کند: با فکر، اندیشمندانه و آینده‌نگر. تو نباید بار مسوولیت رئیست را به دوش بکشی. تو یک انسان باهوش و با قابلیت هستی که در اداره آن شرکت، نقش خودت را داری.

 

تو مسوول کارهای خودت هستی. هر روز، یک روز کاری خوب را شروع کن و یاد بگیر که به رئیست بگویی: «البته که می‌توانم این پروژه را انجام دهم، اما اجازه دهید یک نگاهی به برنامه‌های خودم بیندازم و ببینم کدام‌یک از پروژه‌ها را می‌توانم به تاخیر بیندازم که برای انجام کار جدید شما وقت داشته باشم.»


منبع: Forbes

نویسنده: Liz Ryan
مترجم: مریم مرادخانی

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 3:24 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

من مدیرم پس هر کاری دلم بخواهد می‌کنم!

من مدیرم پس هر کاری دلم بخواهد می‌کنم!

 

 

داستان مدیریت در کشور ما به هیچ کشوری شباهت ندارد. از همه جا الگوبرداری کرده‌ایم و دست آخر هم مدیریت خودمان را به اسلام گره زده‌ایم و آش شعله قلمکاری نتیجه این روش‌ها و تفکرات تلفیقی نادرست شده است که بیش از همه خودمان از آن می‌رنجیم و در عذاب هستیم.

 

 

به این چند جمله دقت کنید:

 

1- من مدیرعاملم پس حق دارم هر کسی را دلم خواست استخدام یا اخراج کنم و ضرورتی برای هماهنگی با خود فرد یا مسئول بخش مربوطه نمی‌بینم. یعنی تو شرکت خودم هم اختیار ندارم؟

 

2- من مدیرمسئولم پس هر موقع دلم بخواهد صفحه نشریه را تغییر می‌دهم هیچ دلیلی هم ندارد که با دبیر سرویس یا خبرنگار هماهنگ کنم. یعنی اختیار نشریه خودم هم نباید داشته باشم؟

 

3- من مدیر تولیدم دلم خواست روش تولید را امروز تغییر بدهم به اپراتورهای خط هم هیچ ربطی ندارد. یعنی من اندازه یک خط تولید هم اختیار ندارم؟

 

4- من مدیر فروشم دلم خواست به فلان مشتری این‌قدر تخفیف بدهم هیچ‌کس هم حق اعتراض ندارد. یعنی من برای تخفیف دادن هم باید جواب پس بدهم؟

 

5- من مدیر بیمارستانم دلم خواست به فلان بیمار اتاق اختصاصی و فلان امکانات را بدهم به سوپروایزر بخش هم هیچ ربطی ندارد. یعنی من اختیار بیمارستان خودم هم ندارم؟

 

6- من مدیر سازمانم دلم خواست کار فلان ارباب رجوع را زودتر و فلان ارباب رجوع را دیرتر انجام دهم و هیچ دلیلی برای توضیح و هماهنگی نمی‌بینم. یعنی من اختیار سازمان تحت مدیریت خودم هم ندارم؟

 

7- من مدیر یک کانال تلگرامی هستم دلم خواست فلان مطلب را در کانال بگذارم یا حذف کنم و هیچ دلیلی هم ندارد که با ادمین یا دبیر کانال هماهنگ کنم. یعنی من اختیار کانال خودم هم ندارم؟

 

8- من یک پدرم دلم خواست درباره فلان موضوع با پسرم مخالفت کنم و مانع شوم؛ پسرم هم باید حرف من را بپذیرد. یعنی من اختیار خانواده خودم هم ندارم؟

 

9- من یک مسئول خانواده‌ام دلم خواست اجازه ندهم همسرم سرکار برود؛ همسرم هم باید حرف من را بپذیرد. یعنی من اختیار زن خودم هم ندارم؟

 

می‌دانید شنیدن این جملات چه زمانی بیشتر آزار دهنده می‌شوند؟!
آن زمان که شخص گوینده مدعی تحصیلات در رشته مدیریت تا سطح فوق‌لیسانس و دکترا باشد یا تجربه سفر به کشورهای مختلف و حضور در کنفرانس‌های علمی را در کارنامه وی مشاهده کنید.

 

اگر کارآفرین یا صادرکننده نمونه هم باشد که دیگر هیچ باید عزای عمومی اعلام کرد که چرا تا این اندازه مفهوم مدیریت نزد ما ایرانی‌ها ناشناخته مانده است که آن را با عقده‌های دوران کودکی خود گره زده‌ایم و مدیر بودن را برابر اختیار تام داشتن و هر کاری دلمان خواست انجام دادن می‌دانیم.

 

یک مدیر در کنار برخورداری از اختیار اگر قادر به ایفای نقش هماهنگی، جلوگیری از ایجاد تعارض و پایبندی به ضوابط نباشد و در عمل نیروی انسانی را سرمایه واقعی خود به شمار نیاورد با وجود رشد در تمام زمینه‌های تولید، فروش، صادرات و ... هرگز سازمانی توسعه یافته را در اختیار نخواهد داشت.

 

توسعه سازمانی یعنی بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان و بهبود روش‌ها و سیستم‌ها نه فقط افزایش سودآوری در صورت مالی.

 

فریب تحصیلات، تجارب، سفرهای خارجی، کروات و اودکلنی که می‌زنید را نخورید مدیریت موضوعی بسیار عمیق‌تر، پیچیده‌تر و البته دوست داشتنی است مشروط بر آنکه واقعاً هدفتان مدیریت باشد نه فقط پاسخ دادن به عقده‌های دوران کودکی و ایفای نقش من ارباب هستم و بقیه رعیت.
/مدیران فرهیخته

 

کانال تگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 3:18 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 265