| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
برخی از ما هرگز زندگی نمیکنیم، بلکه همیشه در انتظار زندگی هستیم!
ما بجای اینکه همین امروز خوشحال باشیم، به امید یک آینده خوب و خوش نشستهایم و به همین خاطر امروزمان را از دست میدهیم...!
ما وقت بیشتر میخواهیم،
پول بیشتر میخواهیم،
شغل بهتر میخواهیم،
بازنشستگی میخواهیم،
مسافرت و تعطیلات میخواهیم
و امروز برای همین از دست خواهد رفت و ما به این مسئله اصلا توجهی نمیکنیم!
مهم نیست در آینده چه چیزی پیش میآید.
اگر امروز میتوانی غذا بخوری، از نور خورشید تابان لذت ببری و با دوستانت بگویی و بخندی، پس خدا را شکر کن و از امروزَت لذت ببر.
به خاطرات بد گذشته نگاه نکن و نگران آینده نباش.
تو فقط در این لحظه، از زنده بودن خود مطمئنی، پس این شانس بزرگ را از دست نده و قدر آن را بدان...
یاعلی
1- كمتر از درآمد خود خرج ميكنند.
2- به كيفيت فكر ميكنند.
3- حساب و كتاب مالي خود را با شرايط روز هماهنگ ميكنند.
4- به حقوق ثابت اكتفا نميكنند و به دنبال روشهاي جديد براي كسب درآمد بيشتر ميگردند.
5- صورتحسابهاي خود را با دقت كنترل ميكنند.
6- ريسكهاي احمقانه نميكنند.
7- قبول دارند كه همهچيز را درباره پول درآوردن نميدانند.
8- مسئوليت تصميمهاي مالي را گردن ديگران نمياندازند.
9- اجازه نميدهند پول، ارزشهايشان را بگيرد.
روزی مهندس ساختمانی، از طبقه ششم می خواهد که با یکی از کارگرانش حرف بزند.
خیلی او را صدا می زند
اما به خاطر شلوغی و سر و صدا، کارگر متوجه نمی شود!
به ناچار مهندس، یک اسکناس ۱۰دلاری به پایین می اندازد
تا بلکه کارگر بالا را نگاه کند!
کارگر ۱۰دلار را برمیدارد و توی جیبش می گذارد و بدون اینکه بالا را نگاه کند مشغول کارش می شود!
بار دوم مهندس ۵۰دلار می فرستد پایین و دوباره کارگر بدون اینکه بالا را نگاه کند پول را در جیبش می گذارد!!
بار سوم مهندس سنگ کوچکی را می اندازد پایین و سنگ به سر کارگر برخورد می کند.
در این لحظه کارگر سرش را بلند میکند و بالا را نگاه میکند و مهندس کارش را به او میگوید!!
این داستان همان داستان زندگی انسان است.
خدای مهربان همیشه نعمتها را برای ما می فرستد اما ما سپاسگزار او نیستیم و لحظه ای با خود فکر نمیکنیم این نعمتها از کجا رسید!!
اما وقتی که سنگ کوچکی بر سرمان می افتد که در واقع همان مشکلات کوچک زندگی اند.
به خداوند روی می آوریم!!
بنابراین هر زمان از پروردگارمان نعمتی به ما رسید لازم است که سپاسگزار باشیم قبل از اینکه سنگی بر سرمان بیفتد!!
برای موفقیت نیازی نیست
«آلبرت انیشتین» باشید!
کافی است «آلبرت انیشتین» را
استخدام کنید...
و به او پول خوبی دهید!
قصه ى تغيير،خودباورى،از كارتن خوابى تا هواپيما شخصى،از هروئين تا ابميوه فروشى
تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1395 ساعت: 10:47 بعد از ظهر
گویند فقیری به نزد هندوانه فروشی رفت وگفت هندوانه برای رضای خدا بمن بده فقیرم وچیزی ندارم .
هندوانه فروش درمیان هندوانه ها گشتی زد وهندوانه خراب وبدر د نخوری را به فقیر داد فقیر نگاهی به هندوانه کرد دید که خورده نمی شود ومقدار پولی که به همراه داشت به هندوانه فروش داد وگفت به اندازه پولم به من هندوانه ای بده . هندوانه فروش هندوانه خیلی خوبی را وزن کرد وبه مرد فقیر داد
فقیر هردو هندوانه را روبه آسمان کرد وگفت خداوندا بندگانت را ببین این هندوانه خراب را بخاطر تو داده هست و این هندوانه خوب را بخاطر پول.
وای از این ریا.....
امروز یک چیز شگفت انگیز در زندگیم اتفاق افتاد. من یک معتقد به راز هستم و مدتیست که ازش استفاده می کنم.
یه دوست خیلی خوب بهم توصیه اش کرده. من هر روز به ویدیو راز گوش میدم و سعی می کنم اونو به طور کامل اجرا کنم
اخیرا به پول نیاز داشتم. بنابراین شروع کردم به تصور اینکه کیف پولم پر از پول نقد هست. از تعدادی عکس که مقدار زیادی پول رو نشون می داد پرینت گرفتم. روی "چک راز" اسمم را نوشتم که اظهار می داشت من به طورغیر منتظره مبلغ ده هزار روپیه در چهاردهم ژانویه به دست می آورم. من هیچ نظری نداشتم که چطور و از کجا اونو دریافت خواهم کرد.
نمی خواستم فکر کنم که "چگونه" به دستم خواهد رسید. فقط می دونستم که به طرفم خواهد اومد. هر بار اون پرینت هارو که روی میز کارم آویزون بودن و می دیدم؛ بیشتر و بیشتر احساس خوشحالی می کردم و برایمانم افزوده میشد
دیروز وقتی پدرم از اداره برگشت؛ گفت که یکی از سرمایه گذاری های مان تکامل یافته و ما از اون مبلغ ده هزار روپیه بدست خواهیم آورد. و دیروز چهاردهم ژانویه بود
اما برگه ای که برای مطالبه آن مقدار پول؛ ضروری بود؛ گم شده بود. مادرم اونو یه جایی گذاشته بود و قادر نبود به یاد بیاره که کجا گذاشته. هر دوی آنها ناراحت و عصبی بودن اما من هرگز از لحظه ای که اونو شنیدم از لبخند زدن باز نیستادم چون می دونستم که بدستش آوردم.
سپس چک رو به مادرم نشون دادم و همه چیز و بهش گفتم تا متقاعدش کنه که ما اون پولو بدست خواهیم آورد؛ اون در حال حاضر مال ماست. من بهش گفتم وقتی صبح روز بعد دوباره پیداش کردی؛ یه احساس مثبتی و در قلبت نگه دار و سعی کن تصور کنی که اون پول و داری؛ و در حال حاضر تو حسابمونه
امروز صبح، درست یک ساعت قبل، مادرم به من در دفترم زنگ زد و گفت که برگه رو پیدا کرده. اونهمون جایی پیداش کرد که ما دیشب دنبالش می گشتیم. اما دلیلی که باعث شد پیداش کنه اینه که اون امروز ذهن مثبتی داشت
بنابراین؛ کائنات به آرزویم تحقق بخشیدن و من امروز خیلی خیلی خوشحالم
کائنات بسیار سپاسگزارم.
راز سپاسگزارم و از تمام دوستانم که بمن کمک کردن که به راز ایمان داشته باشم سپاسگزارم
برای همه شما زندگی شادی رو آرزو می کنم
ثروتمندان اهل ریسک و خطرپذیرند
لکن فقرا به فکر حفظ وضع موجود هستند
ثروتمندان باتوکل برخدا
از قبل مشکلات را رفع می کنند
ولی فقرا فقط و فقط
از خدا کمک می خواهند
ثروتمندان با افراد موفق تر از خود
در ارتباط هستند
ولی فقرا با افراد شکست خورده تر از خود!
ثروتمندان در راه رسیدن به ثروت
دائم در حال تلاش هستند
ولی فقرا فقط به آن فکر می کنند
ثروتمندان دائم در حال
مطالعه و رشد هستند
ولی فقرا دائم فکر می کنند
هیچ چیز نمی فهمند
ثروتمندان بر ترسشان
در جهت موفقیت فائق می شوند
لکن فقرا توانایی غلبه بر ترس را ندارند
ثروتمندان با پول کار می کنند
لکن فقرا برای پول کار می کنند
ثروتمندان در مدیریت پول خبره اند!
ولی فقرا در سوء مدیریت خبره تر!
ثروتمندان می گویند هم ثروت هم خوشبختی
ولی فقرا می گویند یا این یا آن!!!
ثروتمندان زمان را با عملکردشان دور می زنند
ولی فقرا براساس کار در زمانی مشخص حقوق می گیرند!
ثروتمندان از اتفاقات
فرصتهای طلایی می سازند
و فقرا به دلیل ترس از آن گریزانند
ثروتمندان خود را بزرگتر از
مشکلات و فقرا خود را در مقابل مشکلات
حقیر می پندارند
ثروتمندان سایر افراد ثروتمند را
تحسین می کنند
ولی فقرا از آنان متنفرند!
افرادثروتمندبر روی فرصتهاتمرکزمی کنند
و مردم فقیر بر روی موانع
ثروتمندان اندیشه های بزرگ دارند
اما فقرا افکار کوچک
از تبلیغات نترسید !
از این بترسید که دیده نشوید و رفته رفته فراموش شوید ...
همه چیز تبلیغات نیست ولی بدون تبلیغات دیده نخواهید شد
و کسانی که عملا در مقابل شما حرفی برای گفتن ندارند ، جای شما را خواهند گرفت
تبلیغات اگر هدفمند و هوشمند انجام شود ، هزینه نیست
بلکه نوعی سرمایه گذاری است .
هنری فورد می گوید :
وقتی برای صرفه جویی در پول ، تبلیغات را متوقف کنید
مانند این می ماند که برای صرفه جویی در وقت و زمان ،
ساعت تان را از کار بیاندازید
از تبلیغات غافل نشوید
ساحلی آفتابی در Vibes
دیوید راکفلر، بزرگترین بیلیونر جهان، در جشن تولد 100 سالگی اش گفت و گویی با مجله فوربس انجام داده که در آن گفت و گو درس های مهم زندگی اش را که طی 100 سال زندگی به دست آورده است بیان می کند. شنیدن این تجربیات خواندنی است.
1 سود همیشه مهم است
2 اعتماد؛ رمز موفقیت
3 تا آنجایی که می توانید از محل کارتان دور شوید
4 پدرشدن زندگی را متفاوت می کند
5 تضاد جذابیت می آورد
6 به نظر دیگران اهمیت ندهید
7 یک معلم خوب بیابید
8 برای خودتان سرگرمی بسازید
1-قانون ادراك: بازاريابي جنگ ادراكات است و نه به طور ساده، جنگ محصولات. به نظر مي رسد كه اكثر مردم فكر مي كنند كه در جنگ براي بدست آوردن مشتري، اين بهترين محصول است كه برنده مي شود. اما مسلما قضيه از اين قرار نيست. بلكه برنده محصولي است كه مشتريان معتقدند بهترين است؛ كه اين موضوع با خريد يا عدم خريد آنها مشخص مي گردد. در حاليكه كيفيت يا ويژگيهاي محصول ممكن است نقش مهمي در تصميم گيري خريد بازي نكند، اما گونه هاي بسياري از ترغيب كردن وجود دارد كه بر تفكرات مشتريان تاثير خواهند گذاشت مانند تصوير مارك تجاري، شهرت شركت، و مقايسه شركت با رقباكه تمام اين موضوعات درك مي شوند
2- قانون سوالات: سوالات منجر به پاسخ ها مي شوند، پاسخ ها منجر به رابطه ها مي شوند، و رابطه ها منجر به سود مي گردند. يكي از ساده ترين راهها براي اينكه بيشترين درجه اهميت را به مشتري بدهيم، پرسيدن سوال به طور دائمي و احترام گذاشتن به پاسخ هاي مشتري است. هر چه بيشتر بپرسيد، مزيت رقابتي بيشتري به دست مي آوريد، و روابط شما با مشتريان مستحكم تر مي شود. در مستحكم تر كردن روابط با مشتري هيچ چيزي مانند توجه به توصيه هاي آنها موثرواقع نمي گردد فقط كافي است به عكس العمل آنها به يك ويژگي جديد محصول كه آنها پيشنهاد داده اند نگاه كنيد
3-قانون دقت وضوح: توانايي شما در تعريف كردن صحيح اهداف / بخشهاي بازارتان، به طور چشمگيري بر سودآوري شما تاثير مي گذارد . بنابراين به دقت بخش بندي كنيد بازارتان را به بخشهايي كه مشخص، سود آور و مناسب با نقاط قوت شما هستند تقسيم كنيد . باقي بخشها را رها كنيد و واقعا فقط بر آن بخشها متمركز شويد . اين امر از طريق بهبود توليد موجب صرفه جويي در هزينه ها مي گردد و فروش شركت شما را تقويت مي كند.
4-قانون ماموريتهاي مختلف براي موقعيتهاي مختلف: استراتژي هاي شما به موقعيت شما بستگي دارند. اگر شما در شماره 1 بودن در اذهان مشتريان شكست بخوريد، آنگاه بايد استراتژي هاي متفاوتي را اتخاذ كنيد. در موقعيت شماره 2، بايد خودتان را متمايز كنيد، در غير اين صورت فقط يك بدلي رنگ پريده به نظر مي رسيد . بهترين راه براي مجزا كردن خودتان، تمركزبرتفاوتها يعني تضاد ها است
5-قانون زمان: بازده بازاريابي در بلند مدت به دست مي آيد. آگاه باشيد كه سود كوتاه مدت (فروش امروز) ممكن است به بهاي ضرر در بلند مدت تمام شود. تلاش هاي شما بايد پيوسته و به طور يكنواخت پيوسته باشد. قيمت فروش امروز ممكن است به معني گران فروشي در زمان ديگري باشد كه نتيجه آن كاهش فروش در آينده است. از رابطه بين بلند مدت و كوتاه مدت آگاه باشيد و بايد بدانيد سود كوتاه مدت با چه هزينه اي به دست مي آيد. هدفتان رامشخص كنيد و براي پرداخت هزينه آماده باشيد
یاعلی
سال 2009،فیس بوک دو برنامه نویس به نام برایان اکتون و جان کوم را در مصاحبه شغلی خود رد کرد. چند سال بعد، آنها واتساپ را به قیمت 19 میلیارد دلار خریدند که توسط همین دو تن نوشته شده بود.
بازیگر سینما و تلویزیون/ پول بازی
دیگر تردیدی وجود ندارد که حداقل رقم دریافتی بازیگران مطرح ایران برای بازی در یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی کمتر از ۵۰ میلیون تومان نیست. این رقم بسته به ارزش بازیگر برای گیشه و نوع فیلمی که قرار است در آن به ایفای نقش بپردازد گاهی تا ۲۰۰ میلیون تومان هم می رسد. بعضی بازیگرها دست رد به سینه هیچ تهیه کننده و کارگردان و فیلمنامه ای نمی زنند و این چنین است که مثلا امین حیایی و حامد بهداد مردانی برای تمام فصول پرده سینما در طول سال هستند.اگرچه این هم هست که بازیگرها به ویژه اگر مطرح باشند، خرج بالایی هم برای خودنمایی در جامعه دارند. به هر حال نمی شود که ستاره باشی و پرایدسوار شوی یا گوشی موبایل درپیتی دستت بگیری یا لباس هایت برند نباشد یا… همین دیگر، ستاره بودن خرج هم بسیار دارد.
درآمد متوسط: سالانه ۱۵۰ میلیون تومان
بالاترین درآمد: سالانه ۵۰۰ میلیون تومان
مربی و بازیکن فوتبال/ از ۷۷۷ به ۹۹۹ میلیون
وضعیت پرداخت دستمزد بازیکنان و مربیان فوتبال در ایران شاید در حد سایر کشورهای مطرح در قاره آسیا نباشد اما بازهم بازیکنان و مربیان طراز اول فوتبال سالانه کمتر از ۴۰۰ میلیون تومان دریافت نمی کنند. این البته منهای پاداش هایی است که در طول فصل به دلایل مختلف دریافت می کنند. بازیکنان سطح اول فوتبال ایران تازه این امکان را هم دارند که با یک یا دو فصل بازی در تیم های عربی پول خوبی به جیب بزنند. علاوه بر این بازیکنان و مربیان فوتبال به دلیل محبوبیت در جامعه معمولا از امتیازهایی برخوردار می شوند که شامل حال سایر اقشار نمی شود. مثلا چه کسی حاضر نیست به یک بازیکن محبوب فوتبال در زمان خرید خودرو تخفیف ویژه بدهد؟ تازه اینکه چیزی نیست، بعضی ها حتی خودرو هم هدیه می دهند!
دستمزد بازیکنان و مربیان فوتبال در ایران شاید در حد سایر کشورهای مطرح در قاره آسیا نباشد اما بازهم بازیکنان و مربیان طراز اول فوتبال سالانه کمتر از ۴۰۰ میلیون تومان دریافت نمی کنند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران دلایل بسیاری وجود دارند که باعث می شوند هیچ کس دوست نداشته باشد کسی از میزان دقیق دارایی اش باخبر شود. اینها تنها محدود به قشر پردرآمد جامعه هم نمی شود، اگر به دوروبرتان دقت کنید، حتی آدم های کم درآمد هم به طور دقیق به شما نمی گویند چقدر درآمد دارند!بنابراین پرس و جو درباره پردرآمدترین مشاغل حال حاضر ایران را آغاز کردیم و فهرستی که همراه با توضیح می خوانید حاصل همین جست و جو میان جامعه محافظه کار ایران است!
متخصص کامپیوتر/ کسب درآمد مدرن
دیگر حتی در بقالی ها هم روزگار بدون کامپیوتر سر نمی شود. دنیا مدرن شده و در هر کسب و کاری نیاز به استفاده از کامپیوتر وجود دارد. بعضی مشاغل که حتی بدون این وسیله فلج می شوند، نمونه اش همین روزنامه نگاری که اگر کامپیوتر را از تحریریه ها بردارند همه از ناتوانی به گریه می افتند.در ماه های واپسین سال گذشته بود که چند روزی استفاده از ای میل ها ناممکن شد. بعدها که کارشناسان حوزه فناوری در یک سایت خبری به تحلیل ماجرا پرداختند، آمارهای شگفت آوری از میزان خسارت های اقتصادی بابت همان چند روز مسدودشدن ای میل ها به دست آمد.در واقع امروز معاملات تجاری مهم و رد و بدل شدن پول در شبکه های بانکی داخل و خارج کشور توسط اینترنت و از طریق کامپیوتر صورت می گیرد. به این ترتیب برمی گردیم به سر خط ماجرا و همان متخصص های کامپیوتر.
درآمد متوسط: سالانه ۳۰ میلیون تومان
بالاترین درآمد: سالانه ۱۵۰ میلیون تومان
متخصص و جراح زیبایی/دماغ دانه ای ۷ میلیون تومان
قیمت زیباسازی یک بینی در بازار متخصص های این جراحی متفاوت است. ممکن است شما جراح گمنامی را پیدا کنید که با ۵۰۰ هزار تومان هم دماغ شما را زیر تیغ و چکش ببرد اما در بازار حرفه ای ها قیمت از ۲ میلیون تومان شروع می شود و تا ۷ یا ۸ میلیون هم بالا می رود.معمولا جراح های حرفه ای و سرشناس دو روز در هفته را به عمل جراحی اختصاص می دهند و سایر روزها را در مطب به ویزیت عمل شده ها و افرادی می پردازند که برای جراحی مراجعه می کنند. در آن روز جراحی هم چهار تا پنج فرد در هر روز مورد جراحی قرار می گیرند.به طور میانگین یعنی هفته ای ۱۶ تا ۲۰ نفر. این ارقام را که ضربدر ماه های سال و قیمت جراحی توسط حرفه ای ها کنید، ارقام ابتدایی مطلب را به دست می آورید. البته این منهای دغدغه های گونه و لب و پوست و… است که آنها هم برای خودشان رقمی می شوند. با احتساب افت و خیزهای بازار، سفرهای سالانه برای شرکت در سمینارها و… ارقام ابتدای مطلب بسیار نزدیک به واقعیت است.
درآمد متوسط: سالانه یک میلیارد و ۱۵۲ میلیون تومان
بالاترین درآمد: سالانه ۲ میلیارد و ۸۸۰ میلیون تومان
وکیل خانواده/ بازهم جدایی!
تقریبا چند سالی از اینکه شغل وکالت – به شکل تخصصی در زمینه طلاق – تبدیل به یکی از حرفه های پردرآمد در جامعه ایرانی شده است می گذرد. میزان حق وکالت دریافتی بستگی به مسائل مختلفی دارد. مثلا اینکه چقدر مهریه کرده باشید یا چقدر مهریه شما باشد و از آن مهم تر، چقدر این جدایی برایتان مهم است.به هر حال موفقیت در استفاده از موضوع جدایی تنها مختص به اصغر فرهادی با فیلم جدایی نادر از سیمین نیست، وکلا از خیلی سال پیش از بازار مشاغل ایران با «جدایی» اسکار برده اند!
درآمد متوسط: سالانه ۷۲ میلیون تومان
بالاترین درآمد: سالانه n میلیون تومان بسته به پرونده هایی که گیرتان بیاید
مایکل دل در رستوران ظرف میشست.
- مایکل دل، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت دل، از روزهای اوج و دوران شکوفایی PC استفاده کرد و به قدرت رسید. امروز ثروتِ وی حدود ۱۸.۷ میلیارد دلار تخمین زده میشود.
- اما قبل از اینکه دل به پر و بال گرفتن صنعت کامپیوترهای شخصی کمک کند، بنا به بیوگرافیاش، به عنوان اولین شغل در سن ۱۲ سالگی در یک رستوران چینی ظرف میشست.
آقای سعید محمدی یکی از بنیانگذران فروشگاه اینترنتی دیجیکالا که در دوازدهمین همایش مدیریت کسب و کار های هوشمند در سازمان مدیریت صنعتی٬ گزارش عملکرد و اطلاعات مربوط به فروش دیجیکالا را برای اولین بار اعلام کرد.
در حال حاضر تعداد فروش روزانه دیجی کالا روزانه ۲۰۰۰ سفارش با متوسط ۶۰۰ هزار تومان است. با یک ضرب ساده، به عدد فروش (درآمد ناخالص) ۱٫۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰تومان در روز می رسیم. ( بله، اشتباه نمی کنید: یک ۱۲ با ۸ تا ۰ !) این سایت فروش اینترنتی کالاهای دیجیتالی که در سال ۱۳۸۵ یک استارتاپ با ۵ نیرو بوده است، در حال حاضر بیش از ۱۰۰۰ نفر پرسنل دارد. در ماه های ابتدایی کار، این سایت، قطعات کامپیوتر و تعداد محدودی پرینتر را عرضه می کرد. در سال های اخیر با افزایش میزان نفوذ اینترنت در مردم، و جلب تدریجی اعتماد مردم به بانکداری اینترنتی و سپس خرید از اینترنت، فضا برای گسترش فعالیت چنین سایت هایی بازتر شد.
این وب سایت بهصورت میانگین روزانه حدود ۵۰۰ هزار بازدید دارد. دفتر مرکزی این شرکت در روبروی فرهنگسرای ارسباران است که برای کارهای مالی و بازرگانی استفاده میشود. دفتر دوم در خارج از تهران و در جاده فتح واقع است که به مرکز پردازشها نامگذاری شده است. دفتر سوم در پارک علم و فناوری شهرک پردیس میباشد که مرکز تکنولوژی و بازاریابی نام دارد.
سعید و حمید محمدی صاحبان دیجی کالا هر دو در کار عکاسی دیجیتال بودند. این دو برادر پس از جست و جو در اینترنت برای خرید دوربین به خیابان جمهوری مراجعه و یک دستگاه دوربین خریداری کردند که پس از چند روز متوجه شدند که لنز این دوربین تعمیری و دست دوم است. همین خرید جرقه ایجاد سایت دیجی کالا را در ذهن این دو زد. این دو نفر در سال ۱۳۸۳ تصمیم به راه اندازی این سایت گرفتن و در سال ۱۳۸۵ این سایت را راه اندازی کردند. ابتدا این سایت کار خودا با ۵ نفر پرسنل شروع کرد و در پایان سال ۹۳ پرسنلش به ۷۰۰ نفر رسیدند. در گزارشی از مجله اکونومیست در سال ۲۰۱۴ سایت دیجی کالا با سرمایه ۱۵۰ میلیون دلار در رتبه ی نخست سایتهای ایران قرار گرفت.
همچنین در گزارشی از واشنگتن پست در سال ۲۰۱۵ این سایت روزانه ۳۰۰۰ سفارش از مشتریها دریافت میکند و این سایت در ۱۶ شهر بزرگ ایران برای فروش محصولاتش نمایندگی دارد. سعید و حمید محمدی از ابتدای تأسیس این سایت تا به امروز روزی ۱۳ تا ۱۴ ساعت کار انجام داه اند و معتقدند اگر کسی بخواهد الآن استارت چنین کاری را بزند باید روزانه ۱۸ ساعت برای چند سال وقت بگذارد.
گرانبهاترین چیزها را درزندگی نمی توان با پول خرید.شاید از عده ای شنیده باشید که هر کسی بهایی دارد.مردمی که چنین چیزی را مطرح می کنند در واقع قیمت فروش خود را بالا می برند.اما افراد با شخصیت،بزرگوار و ارزشمند فروشی نیستند.
پول می تواند برخی چیزها را بخرد:
1 سرگرمی را نه شادکامی را
2 رختخواب را نه خوابیدن را
3 کتاب ها را نه خرد را
4 ساعت را نه زمان بیشتر را
5 همراهان را نه دوستان را
6 تجملات را نه زیبایی را
7 غذا را نه اشتها را
8 خانه را نه خانواده را
9 دارو را نه سلامتی را
10 حلقه را نه ازدواج را
این تکنیک ها چیزهایی هستند که من آرزو داشتم زمانی که شروع به معامله گری کردم کسی به من گوشزد میکرد:
1ابتدا مبانی را بیاموزید :
بسیاری از معامله گران آماتور سعی میکنند بدون هیچ پیش زمینه و دانشی در مورد بازاری که درآن معامله میکنند وارد شوند. برای ایجاد یک پایه محکم معامله گری شما باید وقت صرف کنید تا بدانید که بازاری که در آن کار میکنید چگونه کار میکند و یک فهم درست از همه اصطلاحات آن داشته باشید.
2یک استراتژی معامله گری را یاد بگیرید و به آن پایبند باشید:
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که میبینم معامله گران آماتور بارها و بارها آن را تکرار میکنند تغییر دادن مکرر روش معاملاتی میباشد. اگر شما یک منطق و روش معامله گری عمومی مانند روش پرایس اکشن من دارید شما باید قبل از انجام هر کاری آن را یاد گرفته و در آن مهارت داشته باشید.
اگر فکر میکنید که با تغییر زیاد استراتژی و روش معاملاتی به یک جام شراب در معامله گری خواهید رسید بدانید که این یک امیدواری اشتباه است که منجر به غیر منطقی عمل کردن و از دست دادن سرمایه شما خواهد شد. بنابراین به خاطر چند ضرر روش خود را عوض نکنید.
هر روشی در تعداد مشخصی از معاملات دارای اشتباهاتی نیز میباشد که کاملا طبیعی است و جزیی از معامله گری میباشد. شما نباید اجازه دهید که معاملات بازنده تاثیر زیادی روی شما بگذارند و شما واقعا برای بهتر شدن در معامله گری به نظم و انضباط فوق العاده سختی نیاز دارید.
3غرق اطلاعاتی نشوید :
خیلی ساده است که به عنوان یک آماتور غرق در اطلاعلات و سیستمهای معاملاتی شویم و این کار در ابندا برای همه ما اتفاق افتاده است. بهترین راه برای محدود کردن یا اجتناب از آن پیدا کردن یک مربی یا کسی است که بتوانیم از او یاد بگیریم و موفقیت های او را دنبال کنیم
1.اگر میخواهید یک سرمایه گذار باهوش باشید، باید ریسک های زیادی انجام دهید و این ریسک های زیاد، قرار نیست همه شان تبدیل به موفقیت شوند. حتی ریسک های زیاد بر روی تصمیم گیری نیز، قمار نیستند. در واقع قمارباز کسی است که غرورش با پولش ازدواج کرده.
2.تصمیم گیری احساسی خطرناک است و زمانی خطرناک تر میشود که توسط یک گروه تصمیم گیری میشود! البته که شما انسان هستید، احساسات دارید. طبیعی است که واکنش های احساسی به شرایط داشته باشید! چه منفی و چه مثبت! اما به عنوان یک فرد بالغ، در کسب و کار و زندگی تان باید یکبار برای همیشه یاد بگیرید، هنگام تصمیم گیری های، احساساتتان را کنار بگذارید و با واقعیات و عینیات تصمیم تان را بگیرید.
3.زمانی که پولتان را از دست میدهید، شکست میخورید، معمولا بر حسب عادت، دوست دارید آنرا بین خودتان نگه دارید یا به اصطلاح درونی اش کنید و هیچکس را از آن خبردار نکنید. این یکی از خطرناک ترین اقداماتی است که سرمایه گذاران جوان انجام میدهند.آنها ارزش خالص دارایی شان را با ارزش خالص خودشان برابر میدانند؛ این اشتباه است. شما اگر شکستی متقبل شدید ویا پولتان را از دست دادید، شما در واقع شخصی هستید که شکست خورده، نباید تصور کنید یک “فرد شکست خورده” هستید.
1-نه گفتن
2-استقبال از انتقاد
3-خوش بینی
4-عدم ترس از شکست
5-توانایی تمرکز بر هدف
رایجترین دلیل پایین بودن قیمت سهام شرکتها این است: بدبینی عام و خاص به شرکت یا صنعت. قصد داریم تا تجارت را در چنین محیطی انجام دهیم؛ البته نه به خاطر طرفداری از بدبینی بلکه به دلیل علاقه به چنین قیمتهایی. بدبینی، یکی از دشمنان یک خریدار منطقی است
. اکثر مردم جذب سهامهایی میشوند که دیگران آنرا میخواهند اما باید به دنبال سهامی باشید که کسی آن را نمیخواهد. نمیتوانید چیزی را که همه به دنبال آن هستند، بخرید و بخواهید تا خوب عمل کند
.بازار کوتاه مدت مانند زندان است و مکان امنی ندارد و کار دراین بازار کودکانه است
.زمان، دشمن تجارت ضعیف و دوست تجارت قوی است. چنانچه شما ۲۰ الی ۲۵ درصد سود از سرمایه خویش بدست آورید؛ زمان دوست شماست اما اگر بازده تجارت شما پایینتر بود, زمان دشمن شماست
هیچ چیز با ارزشی تاکنون بدون اشتیاق حاصل نشده است(رالف والدو امرسون)
اشتیاق و موفقیت باهم پیش می روند،اما رغبت گام اول است.اشتیاق،اعتماد ایجاد می کند،روحیه را رشد می دهد،وفاداری می آورد و ارزش آن بی انتهاست.شما می توانید اشتیاق را در قدم زدن و صحبت کردن و تکان دادن دست ها احساس کنید.اشتیاق عادتی است که شخص می تواند کسب کند و تمرین نماید.
چند سال قبل از چارلز شواب،کسی که حقوق یک میلیون دلاری را در سال دریافت می کرد،سوال کردند آیا به او چنین حقوقی زیادی را به دلیل توانایی استثناییش در تولید فولاد می پردازند.چارلز شواب جواب داد:((توانایی خودم را برای ایجاد اشتیاق در میان افراد به کار می برم و آن بزرگترین دارایی است که در اختیار دارم و بهترین مسیر پیشرفت در انسان به وسیله ی تقدیر وتشویق به وجود می آید))
زندگی کنید تا زمانی که زنده هستید.قبل از این که مرده باشید،نمیرید.اشتیاق و آرزو چیزهایی هستند که حد وسط را به سطح عالی تغییر می دهند.
آب با یک درجه اختلاف حرارت به بخار تبدیل می شود و بخار می تواند بزرگترین ماشین ها را در جهان حرکت دهد.اشتیاق به ما کمک می کند تا در زندگی مان تحرک ایجاد کنیم.