| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
به یاد داشته باشید که ذهن آگاه ما توانایی فکر کردن دارد.یعنی می تواند چیزها را بپذیرد یا رد کند.اما ذهن نیمه آگاه ما فقط می پذیرد و هیچ تمایزی در ورودی ها برایش وجود ندارد.اگر فکر خود را مشغول افکاری مانند ترس،شک وتنفر کنیم،خود-پیشنهادهای ما آن ها را فعال نموده و آن ها را به واقعیت تبدیل می کنند.ذهن نیمه آگاه،بانک اطلاعاتی است و از دوجهت خیلی قدرتمند است.1-ذهن نیمه آگاه مثل یک اتومبیل است در حالی که ذهن آگاه مثل راننده است.قدرت مربوط به اتومبیل است،ولی کنترل با راننده می باشد2-ذهن نیمه آگاه می تواند هم در اختیار ما و هم بر علیه ما باشد زیرا منطقی نیست.وقتی در اداره ی امور موفق نبودیم باید ذهن نیمه آگاه خود را مرتب و بازسازی کنیم.
ذهن نیمه آگاه مثل باغچه می ماند یعنی مهم نیست که شما در آن چه می کارید،هر چه بکارید درو می کنید.اگر تخم خوب بکارید یک باغچه ی خوب خواهید داشت،در غیر این صورت شما علف های هرز و وحشی خواهید داشت.یک مرحله ی بالاتر نیز وجوددارد.حتی زمانی که شما تخم خوب می کارید علف های هرز بازهم می رویند،پس فرآیند کندن علف های هرز باید همیشه ادامه داشته باشد.ذهن انسان نیز چنین است اما باید به خاطر داشت که تفکرات مثبت و منفی نمی توانند همزمان ذهن را مشغول کنند.
شرکت هایی هستند که نزدیک به یک میلیون دلار برای یک آگهی تجارتی 30 ثانیه ای به مناسبت یک رخداد هزینه می کنند.واضح است که آن ها می خواهند از این یک میلیون دلار نتیجه و بهره بگیرند.ما آگهی تجارتی برای نوع خاصی از یک نوشابه یا خمیر دندان را می بینیم وبرای خرید آن مارک روانه ی سوپر مارکت می شویم.ما هیچ نوشابه ای از همان نوع را نمی خریم.چرا؟زیرا که روی ما برنامه ریزی شده وماهم به آن عمل می کنیم.به منظور موفقیت در برنامه ها واداره ی امور باید به طور مثبت و خوب برنامه ریزی کرد.
عبارت کامپیوتری gigo(اگرداده های مورد پردازش نادرست باشند،نتایج حاصل از پردازش نیز نادرست خواهد شد)خیلی منطقی است.
اطلاعات منفی،خروجی منفی
اطلاعات مثبت،خروجی مثبت
ورودی خوب،خروجی خوب
ورودی های ما معادل خروجی ها خواهند بود.ذهن نیمه آگاه ما قدرت فرق گذاری ندارد،بنابراین هرچیزی را که در ذهن نیمه آگاه قرار می دهیم،می پذیردوعینا در رفتار ما متجلی می شود.تلویزیون تاثیر عمیقی بر اخلاق،تفکر و فرهنگ ما برای خوبی ها و بدی ها دارد.تلویزیون تاثیر عمیقی بر اخلاق،تفکر و فرهنگ ما برای خوبی ها و بدهی ها دارد.تلویزیون ضمن این که اطلاعات زیادی به ما می دهد ولی رفتار،سلیقه و اخلاق ما را تغییر می دهد و در افزایش بزهکاری نوجوانان نقش برجسته ای دارد.ما بهای زیادی برای به اصطلاح آزادی بیان و یا تلویزیون آزاد می پردازیم.شماراعمال خشونت آمیز دیده شده در تلویزیون برای سن 18 سالگی بالای رقم 200/000مورد است.
تبلیغات و آگهی ها برای شرطی کردن افراد موثرند.واضح است که به وسیله ی تبلیغات،محصولات به فروش می رسند،در غیر این صورت چه دلیلی وجود دارد که شرکت ها پول تبلیغات را بدهند.وقتی تلویزیون را نگاه می کنیم ویا به رادیو گوش می دهیم،ذهن آگاه ما توجه نمی کند،اما ذهن نیمه آگاه ما آماده است وهمه چیز به درون آن وارد می شود.ما هیچ گاه نمی توانیم با تلویزیون مباحثه کنیم.
وقتی که به سینما می رویم ممکن است بخندیم و یا این که به دلیل دیدن فیلم گریه کنیم.این واکنش ها به دلیل نشستن روی صندلی ها نیست،بلکه به این دلیل است که ورودی مسایل عاطفی،بلافاصله منجر به خروجی عواطف می شوند.با تغییر ورودی ها در خروجی ها نیز تغییر حاصل می شود.
فیل بزرگی را که می تواند یک تن بار را با خرطوم خود جابه جا کند در نظر بگیرید.چگونه فیل را شرطی می کنند تا به وسیله ی یک طناب نازک بسته شده به یک میله ی چوبی مدت ها در یک جا باقی بماند؟وقتی که این فیل بچه است با زنجیری محکم به یک درخت قوی و تنومند بسته می شود.بچه فیل ضعیف است اما زنجیر و درخت قوی و محکم هستند.چون این بچه فیل عادت ندارد که بسته باشد تلاش می کند و زنجیر را می کشد.تمام این تلاش ها بیهوده می باشدو به او کمکی نمی کند و پس ازمدتی آرام شده و شرایط در زنجیر بودن را به راحتی می پذیرد.بعد از آن که به یک فیل غول پیکر تبدیل می شود عادت می کند که با یک طناب نازک به یک چوب بسته شود.درحالی که می تواند با یک حرکت طناب را باز کند و خود را نجات دهد،اما این کار را نمی کند چون او شرطی شده است.
انسان هم آگاهانه یا ناخودآگاه به دلیل در معرض موارد زیر قرار گرفتن شرطی می شود:
نوع کتاب هایی که می خواند
نوع برنامه های تلویزیون یا فیلم هایی که نگاه می کند
نوع موسیقی که گوش می دهد
نوع سازمانی که در آن کار می کند
هنگام رانندگی برای رفتن سر کار اگر برای روزهای متوالی به یک نوع موسیقی گوش دهیم،وبعد ازمدتی پخش ماشین خراب شود چه نوع صدایی را زمزمه می کنیم؟
دیوانگی یعنی انجام مکرر یک چیز و انتظار نتیجه ی عکس داشتن.سخت ترین مطلب برای تغییر عادت این است که نیاموخته باشیم چه طور روی رفتارهای خوب کارکنیم یا آن ها را بیاموزیم
بیشتر رفتارهای ما در نتیجه ی شرطی شدن به وجود آمده و عادت می شوند.اگر بخواهیم هر چیزی را به خوبی انجام دهیم باید حالت خودبه خودی و غیر ارادی به خود بگیرد.اگر تصمیم داریم که با آگاهی درباره ی درست انجام دادن چیزی فکر کنیم،هرگز قادر به انجام دادن درست آن نخواهیم بود مگر این که برای ما به صورت عادت درآید.ما دایما به وسیله ی محیط و رسانه ها شرطی می شویم و رفتاری شبیه به ربات ها را انجام می دهیم.بنابراین ما مسئول هستیم که خودمان را برای شیوه های مثبت شرطی کنیم.
زمانی که دانشجوی هنرهای رزمی بودم،مشاهده می کردم که حتی دارندگان کمربند سیاه اصول اولیه زدن ضربات سخت را به قطعات سنگین تمرین می کردند،زیرا آن ها به این مهارت ها نیاز داشتند و باید به صورت خودکار انجام می دادند.عادات خوب به سختی به وجود می آیند ولی می توان با آن ها به راحتی زندگی کرد،اما عادات های بد به سادگی به وجود می آیند،اما باید با سختی با آن ها زندگی کرد.
انسان بی شباهت به «آب» نیست
اگربخواهد زنده باشد و زندگی ببخشد
باید جریان داشته باشد
باید پی برخورد با سنگ ها و سختی ها را به تنش بمالد
باید شجاعت چشیدن گرم و سرد روزگار را داشته باشد
تا باران شود و بر جهان ببارد…
وگرنه کسی که تحمل سختی ها را نداشته باشد
همچون آب ساکنی است که صدایش به کسی آرامش نمی دهد
با دیگران که کنار نمی آید هیچ
خودش راهم نمی تواند نجات دهد..!
مرداب می شود و می گندد...