| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
پنج افسانه درباره چگونگی خلق شغل
با تداوم نرخ بیکاری آمریکا در رقمی کمتر از ۱۰ درصد و نه ماه مانده به انتخابات میان دوره ای در این کشور، ایجاد شغل به اولویت برتر دولت بدل گردیده است.
اوباما رییس جمهور آمریکا خواستار پرداخت ۳۰ میلیارد دلار در قالب کمک فوری بانکی به صندوق وام دهی به بنگاه های کوچک شده و گفته است: «در سال ۲۰۱۰ مشاغل، کانون شماره یک توجه ما خواهند بود و کار خود را از جایی که اکثر مشاغل جدید از آنجا آغاز می شوند، یعنی از بنگاه های کوچک شروع می کنیم.» این صندوق جزو چندین ابزاری – از قبیل انگیزه های مالیاتی، پروژه های زیرساختی و تلاش های معطوف به افزایش صادرات است که کاخ سفید جهت کمک به افزایش اشتغال مطرح ساخته است. از آنجا که آمریکایی ها رویکردهای مختلفی را مدنظر دارند، باید انتظاراتی واقع بینانه داشته باشیم. در این راستا نیاز است تا بی پایگی چند افسانه را در باب اینکه چگونه می توان به رشد مشاغل دامن زد، نشان دهیم.
۱) مطمئنا راه چاره سریعی وجود دارد.
خدایا کاش واقعا این طور بود. مقیاس چالش بسیار بزرگ است. اقدام سریع اهمیت دارد، اما به خاطر داشته باشید که اقتصاد آمریکا طی دو سال گذشته بیش از ۷ میلیون شغل را از دست داده است. این کشور برای آن که بتواند بیکاری را به نرخ ۵ درصدی که زمانی نرمال تلقی می شد برگرداند، باید طی هفت سال آتی بیش از ۲۰۰ هزار شغل جدید به طور خالص را ایجاد کند. راهکارهای سریعی که تنها معطوف به سال ۲۰۱۰ باشند، کفایت نخواهند کرد.
واضح است که آمیزه درستی از سیاست های دولتی می تواند موثر باشد، اما حتی اگر طرح های اوباما همین الان عملی شده و همه آنچه وی به حصول آنها امید دارد را به وجود آوردند، در بهترین حالت تنها شروعی خوب تلقی می شود، مساله شغل در آمریکا یک ماراتن چند ساله است، نه یک مسابقه دوی سرعت.
۲) کلید افزایش سریع اشتغال، کمک به بنگاه های کوچک است.
مشاغل جدید هم از بنگاه های کوچک و هم از بنگاه های بزرگ پدید می آیند. در فاصله ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۵ نزدیک به یک سوم از مشاغل خالص جدید توسط بنگاه هایی ایجاد شدند که هر یک بیش از ۵۰۰ کارگر را در استخدام خود داشتند. در سال ۲۰۰۵ این شرکت های بزرگ هرچند کمتر از یک درصد تمام بنگاه های آمریکا را تشکیل می دادند، نزدیک به نیمی از کل اشتغال این کشور را به وجود آورده بودند.
اما نگاهی به دو رونق اقتصادی گذشته نشان می دهد سرعت خلق شغل به چیزی فراتر از اندازه بنگاه ها بستگی دارد. در خلال رونق اقتصادی دهه ۱۹۹۰ شرکت های بزرگ چندملیتی آمریکا – که هر یک از آنها به طور متوسط نزدیک به ۱۰۰۰ کارگر را در استخدام خود دارند با سرعتی بیشتر از دیگر شرکت ها به خلق شغل می پرداختند. این امر به آن خاطر روی داد که شرکت های مزبور به تولید کامپیوتر و قطعات الکترونیکی، یعنی بخشی که میزان عمده ای از این رونق را سبب شد، تسلط داشتند. در رونق اخیر سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷ بخش بزرگی از خالص مشاغل جدید در بخش های خدماتی محلی همانند مراقبت های بهداشتی، ساخت و ساز و املاک به وجود آمد که هم بنگاه های کوچک و هم بنگاه های بزرگ را در خود دارند.
۳) مشاغل مرتبط با تکنولوژی بالا مشکل را حل می کنند.
این روزها گفت و گوهای زیادی درباره کسب و کارهای سبز، بیوتکنولوژی و سایر صنایع نوظهور که مشاغل آینده را به وجود خواهند آورد، درمی گیرد. اگر چه این صنایع آشکارا بخشی از راه حل مشکل هستند، اما آن قدر کوچک هستند که نمی توان میلیون ها شغلی که هم اکنون موردنیاز هستند را به وجود آورند. به عنوان نمونه هر یک از صنایع نیمه رساناها و بیوتکنولوژی کمتر از نیمی از یک درصد کارگران آمریکا را به استخدام خود درآورده اند. کارگران شاغل در تکنولوژی های پاک از قبیل آنهایی که توربین های بادی و پنل های خورشیدی را طراحی کرده و می سازند، ۶/۰ درصد از نیروی کار این کشور را تشکیل می دهند.
تنها با تحریک رشد گسترده مشاغل در کل اقتصاد و به ویژه در بخش های بزرگی همچون خرده فروشی، عمده فروشی، مراقبت های بهداشتی و خدمات کسب و کار است که خواهیم توانست ارقام قابل توجهی از مشاغل جدید را پدید آوریم. نوآوری های تکنولوژی های پیشرفته به رشد اشتغال در بلندمدت کمک خواهند کرد، زیرا تکنولوژی در سراسر اقتصاد گسترده شده و دیگر بخش های بزرگ را نیز دگرگون می سازد.
مثلا هر چند صنعت نیمه رساناها نمی تواند بخش زیادی از اشتغال آمریکا را به تنهایی ایجاد نماید، اما انقلاب کامپیوتری به رشد صنایع دیگری مثل خرده فروشی و صنعت مالی کمک کرده است. به همین ترتیب کسب و کار تکنولوژی های پاک به خودی خود افراد زیادی را به اشغال درنمی آورد، اما پیشرفت های آن می تواند بخش بزرگی همانند انرژی را دگرگون ساخته و مشاغل جدید و مدل های کسب و کار تازه ای را خلق نماید.
۴) افزایش بهره وری (یعنی تولید کالاها و خدمات بیشتر در اقتصاد به ازای هر کارگر) مشاغل را نابود می کند
اصلا و ابدا. اگرچه رشد بهره وری بدان معنا است که یکایک شرکت ها در کوتاه مدت به کارگران کمتری نیاز خواهند داشت، اما عواید بلندمدتی را در کل اقتصاد به بار خواهد آورد. از زمان انقلاب صنعتی به این سو رشد بهره وری کارگرها به افزایش درآمدها، بالاتر رفتن سودها و پایین تر آمدن قیمت ها انجامیده است. این نیروها تقاضا برای کالاها و خدمات مصرفی و نیز برای تجهیزات و کارخانه های تازه را بالاتر می برند و اینها هم به نوبه خود به رشد صنعت و خلق شغل می انجامند.
به عنوان مثال تلفن های همراه را در نظر بگیرید. این نوع تلفن ها حتی ۱۵ سال پیش بزرگ، بد دست و گران قیمت بودند و تنها در مناطق محدودی پوشش داشتند، اما وقتی تکنولوژی های تازه کارگران را به تولید ارزان تر گوشی ها و ارائه خدمات قادر ساختند، این صنعت به یک باره شکوفا شد. امروزه تلفن همراه در همه جا حضور دارد و این مساله مشاغلی را نه تنها در میان سازندگان این گوشی های تلفن، بلکه همچنین در بین خرده فروش ها، تامین کنندگان خدمات و صنعت نوپایی از ساخت و فروش برنامه های کاربردی برای گوشی های هوشمند به وجود آورده است.
۵) افزایش صادرات، اشتغال در بخش تولید را احیا خواهد کرد.
شاید برای برخی شرکت ها در بعضی صنایع این طور باشد، اما نه برای کل اقتصاد. هر چند پذیرش این نکته سخت است، اما کاهش بیکاری فقط به بازیابی مشاغلی که از میان رفته اند بازنمی گردد. یقینا رشد صادرات به تجدید حیات برخی کارخانه ها منجر خواهد شد و بسیاری از کارگران تعلیق شده دوباره به کار خود بازخواهند گشت، لیکن بخش زیادی از رشد مشاغل جدید از دیگر بخش ها سربر خواهد آورد.
تاریخ نشان می دهد رکودها به ویژه آنهایی که از پس یک بحران مالی می آیند – بر سرعت رشد یا ضعف موجود در صنایع می افزایند. مثلا در بحران اخیر صنایع خودروسازی، خدمات مالی و املاک مسکونی به نحوی چشمگیر کوچک شده اند و به این زودی ها حداکثر میزان اشتغال خود را دوباره به دست نخواهند آورد.
ممکن است افزایش صادرات با کاهش چند دهه ای اشتغال در بخش تولید مقابله کند – اما آن را وارونه نخواهد کرد. در اقتصادهای توسعه یافته امروزی، رشد خالص در مشاغل جدید از بخش تولید پدیدار نمی شود، بلکه در صنایع خدماتی ایجاد می گردد. خوشبختانه رشد صادرات مشاغلی را در صنایع خدمات پشتیبانی همانند طراحی، باربری زمینی و دریایی و لجستیک به وجود خواهد آورد.
جیمز مانیکا
مدیر انستیتو جهانی مک کینزی واقع در سانفرانسیسکو
و بایرون آگوست
مدیر دفتر مک کینزی در واشنگتن
مترجم: محسن رنجبر
منبع: انستیتو جهانی مک کینزی
انديشه شروع كسب و كار
شروع يك كسب و كار يكي از جالب ترين عملكردهايي است كه يك فرد مي تواند داشته باشد. بيش از 10 ميليون نفر هر ساله كسب و كاري را آغاز مي كنند و در نتيجه هر ساله بيش از 3 ميليون كسب و كار كوچك ايجاد مي شود.كارآفريني مزاياي متعددي دارد و در نتيجه رقابت در اين حيطه نيز بسيار زياد است. درك ايعاد اين رقابت و طرح يك كسب و كار دقيق و كارآمد مي تواند منجر به شروع يك كسب و كار موفق شود. آيا عملكرد شما از اين مراحل پيروي مي كند؟ سعي كنيد آنچه را كه ديگران انجام مي دهند بررسي نيد تا به چگونگي شروع كار پي ببريد.
سنجش ميزان آمادگي براي شروع كسب و كار:
با وجود اينكه كارآفريني مي تواند منجر به موفقيتهاي زادي براي شما شود، ولي بايد زماني را صرف سنجش آمادگي خود براي شروع يك كسب و كار كنيد. در كسب و كار هيچ ضمانتي وجود ندارد، اما شما مي توانيد با طرح يك نقشه مناسب و بررسي دقيق آن شانس موفقيت خود را افزايش دهيد. در ابتدا نقاط ضعف و قوت خود را به عنوان يك دارنده كسب و كار مورد ارزيابي قرار دهيد.
به دقت به پرسشهاي زير پاسخ دهيد:
1-در تصميم گيري هاي خود چگونه هستيد؟ صاحبان كسب و كارهاي كوچك نيازمند به تصميم گيري هاي سريع و پايدار مي باشند
2-آيا استقامت روحي و جسمي لازم و كافي را براي شروع يك كسب و كار داريد؟ داشتن يك كسب و كار مفيد، اما در عين حال طاقت فرساست، آيا مي توانيد هفت روز هفته روزي دوازده ساعت كار و فعاليت داشته باشيد؟3-چگونه كسب و كار خود را سازماندهي مي كنيد؟ تحقيقات نشان مي دهد كه طرحها و برنامه ريزي هاي ضعيف عامل شكست در كسب و كار مي شوند. سازماندهي موثر مالي و برنامه ريزي قيق در يك كسب و كار مي تواند از هر گونه شكستي جلوگيري كند.
4-ايا گامهاي شما به ميزان كافي مستحكم است؟ ايجاد يك كسب و كار ممكن است كه شما را از لحاظ روحي خسته كند. بسياري از صاحبان كسب و كار از قبول اين همه مسئوليت سنگين دلسرد مي شوند، اما داشتن يك انگيزه قوي در حفظ و بقاي كسب و كار به شما كمك مي كند.5-كسب و كار شما چگونه بر روابط خانوادگي شما اثر مي گذارد؟ اولين سالهاي شروع كسب و كار ممكن است بر خانواده فشارهائي را وارد كند، و تا زمانيكه كسب و كار شما سود آور شود ممكن است با مشكلات مالي بسياري مواجه شويد كه چند ماه يا حتي چند سال به طول انجامد.ولي در طول اين مدت شما بايد مطمئن شويد كه از حمايت خانواده يرخوردار هستيد. چند نكته:دلايل زيادي وجود دارد كه نتوانيد كسب و كار خود را شروع كنيد، اما براي يك فرد توانمند، امتيازات داشتن يك كسب و كار به خطرات موجود در آن مي ارزد. 1-مدير خود هستيد2-شروع يك كسب و كار مزايائي براي شما دارد و سود آن به جاي آنكه نصيب شخص ديگري شود به شما مي رسد3-پيشرفت يك كسب و كار و بدست آوردن پول بسيار لذت بخش است4-اقدام به يك كسب و كار مخاطره آميز مي تواند جذاب و نيازمند جسارت بالائي باشد5-ايجاد يك كسب و كار هميشه منجر به ياد گيري مي شوددلايل شكست يك كسب و كار: چرا يك كسب و كار با شكست مواجه مي شود:موفقيت در يك كسب و كار هيچگاه بصورت خودبخودي و يا بر اساس شانس نيست و همانطور كه گفته شد اين موفقيت اصولاً به سازماندهي دقيق و بصيرت فرد بستگي دارد.شروع يك كسب كار هميشه ريسك پذير است، با توجه به گزارش اداره كسب و كارهاي كوچك در آمريكا (هاي كوچك در آمريكا SBA)) بيش از 50% كسب و كارهاي كوچك در سالهاي اول با شكست مواجه شده و 90% آنها در 5 سال اول از بين مي روند.Micheal ames در كتاب خود به نام \"كنترل سب و كار كوچك\" دلايل زير را براي شكست اين نوع كسب و كارها بيان كرده است:1-عدم وجود تجربه2-نداشتن سرمايه مافي3-نداشتن جايگاهي مناسب4-عدم وجود كنترل قوي5-سرمايه گذاري بيش از اندازه در دارائيهاي ثابت6-قراردادهاي اعتباري ضعيف7-استفاده شخصي از سرمايه هاي تجاري8-رشد بدون انتظارGustav Berle دو دليل ديگر در كتاب خود بنام \"كسب و كار خود را بر عهده بگيريد\" به اين دلايل اضافه مي كند:1-رقابت2-فروش پائينبيان اين موارد قصد ترساندن شما را براي شروع يك كسب و كار ندارد، بلكه مي خواهد شما را براي مسير پر فراز و نشيبي كه در پيش داريد آمده كند. ناچيز پنداشتن مشكلات شروع يك كسب و كار يكي از بزرگترين موانع كارآفريني است. در هر صورت اگر صبور باشيد و به سختي كار كنيد به موفقيت دست مي يابيد. و هيچ گاه فكر نكنيد كه قادريد همه كارها را به تنهائي انجام دهيد، يكي از بهترين روشها براي رسيدن به موفقيت در كسب و كار استفاده از راهنما ئي هاي ديگران است، شخصي كه داراي تجربيات مرتبط با كسب و كار است، مي تواند شما را در اين امر راهنمائي كند.يكي از عوامل در پيشرفت و موفقيت يك كسب كار تصميم گيري مي باشد، يكي از بهترين تصميم ها يادگيري اين موضوع است كه چگونه تصميم گيرنده خوبي باشيد. اين امر نيازمند تعهد، درك و مهارت مي باشد كه بسيار مهم و ارزشمند است.آيا تصميم گيرنده خوبي هستيد؟ مراحل مختلف در اجتناب از اشتباهات رايج و ايجاد تصميم گيري كارآ را بياموزيد.تصميم گيري مهارتي است كه مي توانيد از ديگران بياموزيد. دو نوع تصميم گيري اصلي وجود دارد: 1- آنهائي كه با استفاده از فرآيند خاص بدست مي آيد 2- آنهائي كه تنها مانند يك رويداد است. مراحل يك تصميم گيري نافذ: اگر از 10 مرحله اصول تصميم گيري استفاده كنيد، خود را يك تصميم گيرنده كارآ در كسب و كار و زندگي خود مي بينيد.1-تا حد امكان مفاد تصميم گيري خود را تعريف كنيد. آيا آن واقعاً تصميم خودتان است يا تصميم شخص ديگري است؟ آيا واقعاً نيازمند به اين تصميم گيري هستيد؟ چرا اين تصميم گيري براي شما مهم است؟ چه كسي در اين تصميم گيري ذينفع است؟ ارزش اين تصميم گيري براي شما چه ميزان است؟2-هر راهكاري را كه به ذهنتان مي رسد را بنويسيد. چرا كه به تصوير كشيدن راه كارهاي متفاوت مهم است.3-فكر مي كنيد از كجا مي توانيد اطلاعات مفيد بيشتري را بدست آوريد. اطلاعات جديد منجر به راه كارها و انتخابهاي بيشتري نيز مي شوند. كساني كه مي توانيد از آنها اطلاعات بدست آوريد، دوستان ، همكاران، خانواده، نمايندگيهاي فدرال و ايالتي، سازمانهاي حرفهاي، خدمات آن لاين، روزنامه ها، مجله ها، كتابها و غيره مي باشند4-انتخابهاي خود را بررسي كتيد. از منابع اطلاعاتي مشابه براي كسب ايده هاي خاص استفاده كنيد و براي هر انتخاب معيار خاصي را مشخص كنيد. هر چه اطلاعات بيشتر بدست آوريد، ذهنتان براي تصميم گيري فعال تر خواهد شد.5-ذخيره انتخابها. اكنون شما داراي گزينه هاي متفاوت هستيد و زمان آن رسيده است كه آنها را بررسي كنيد و ببينيد كدام يك از آتها براي شما كارايي بيشتري دارد. در ثاني به دنبال انتخابهائي باشيد كه اين امكان را براي شما فراهم سازند تا به بيشترين امتياز برسيد. ثالثاً انتخابهائي كه با معيارهاي شما سازگاري ندارند را حذف كنيد.6-نتايج هر انتخاب را به تصوير بكشيد. براي هر انتخاب باقي مانده در فهرستتان، نتايج را به تصوير بكشيد، بدين صورت نقايص شما مشخص مي گردد.7-يك بررسي واقعي انجام دهيد. كدام يك از انتخابهاي باقي مانده به واقعيت نزديك تر است؟ هر چه خلاف آن را ثابت مي كند، آن گزينه را حذف كنيد8-كدام گزينه با شما ساز گاري دارد. اگر نسبت به تصميمي كه اتخاذ كرده ايد خشنود هستيد اما احساس مي كنيد كه با اهداف شما سازگاري ندارد، بدانيد كه تصميم صحيحي نگرفته ايد و اين انتخاب براي شما كارساز نخواهد بود.9-شروع كنيد. زماني كه تصميمي را اتخاذ مي كنيد، آن را عملي سازيد. اگر بخواهيد نسبت به آن احساس خوشايندي نداشته باشبد موجب اندوه و ناراحتي مي شود، پس بهترين كار را در زمان حال انجام دهيد. هميشه اين فرصت را داريد كه ذهن خود را در آينده تغيير دهيد.
۱۰- اجرا كنيد.
35 نكته اساسي براي شروع كسب و كار موفق
نويسنده : حجت سوري
راه اندازي و اداره يك كسب و كار نيازمند انگيزه و خواستن و استعداد و همچنين نيازمند پژوهش و برنامه ريزي مي باشد. همانند بازي شطرنج موفقيت در يك كسب و كار كوچك با قاطعيت شروع مي شود، اگر چه اشتباهات آغازين مخرب كسب و كار شما نيستند و با نظم و سخت كوشي و دوباره تلاش كردن مي توان به نتيجه مفيد رسيد. براي افزايش شانس خود براي رسيدن به موفقيت ، بايد كسب و كار خود و هدفهاي خود را ارزشيابي كنيم، سپس از اين اطلاعات براي ساختن و بوجود آوردن يك طرح كسب و كار جامع و درست مي توان استفاده كرد.
روند ايجاد يك طرح كسب و كاربه شما كمك مي كند تا به بعضي از مسائل مهمي كه شما در مورد آنها انديشه درستي تا كنون نداشته ايد فكر كنيد. برنامه شما مي تواند ابزار مناسبي براي شروع در آمد براي كسب و كار شما و همچنين مي تواند يك نقطه عطفي براي شروع موفقيت شما باشد.
35 نكته اساسي براي شروع يك كسب و كارموفق
1-بزر گ بينديشيد ولي با يک کار کوچک آغاز کنيد.
2- قبل از آغاز يک کسب و کار بايد مطمئن شويد که مفهومي که در ذهن داريد قابل اجراست. بهتر است ابتدا يک نمونه کار انجام دهيد و نتيجه را ارزيابي کنيد. بينديشيد که چگونه ميتوانيد تئوري خود را در يک مقياس کوچک بيازمائيد، قبل از اينکه متعهد کاري بزرگ از قبيل قرارداد رهن و يا خريد مکان شويد.
3- اگر حتي بتوانيد حداقل يک مشتري پيدا کنيد و به شما ثابت شد که طرح مورد نظرتان قابل اجراست اين شانس را داريد که اين موفقيت ،دفعات ديگري نيز برايتان تکرار گردد.
4- با بودجه محدود کار کنيد. اگر تجهيزات قديميتان قابل استفاده هستند، تجهيزات جديد تهيه نکنيد. معامله پاياپاي بهترين روش تهيه تجهيزات مورد نظرتان است.
5- بدون داشتن يک طرح کسب و کار جامع که حاوي کليه جزئيات باشد
به آغاز يک کسب و کار جديد مبادرت نورزيد.
6- يک حسابدار ميتواند به شما در مسائلي نظير گردش نقدينگي، نقطه سربه سر و صورت سود و زيان کمک کند.
7- بانکها به مراتب ارزانتر از شرکا هستند و مشکل کمتري نيز در مواجهه با آنها داريد.داشتن يک شريک مانند ازدواج بدون وجود عشق است. زندگي شما در اينصورت از آن خودتان نخواهد بود. البته به ياد داشته باشيد که آغاز يک کسب و کار با يک شريک بينهايت بهتر از عدم آغاز يک کسب و کار است.
8- وقتي يک شريک داريد بايد به نظرات اونيز توجه کنيد. در شراکت بدون رسيدن به توافق لازم هر تلاشي به بن بست خواهيد رسيد.
9- مسئله ديگر، مدير عامل بودن و داشتن راي اکثريت است. اين دليل ديگري است که آگاه باشيد هيچگاه بيش از 49 درصد از سهام شرکت خود را واگذار نکنيد، البته اگر تمايل داريد که کنترل اوضاع به دست خودتان باشد!!
10- آيا براي کسب و کار شما بازار وجود دارد؟ وسعت اين بازار چقدر است؟
تحقيقات بازار بسيار مهم و اساسي است. بهتر است به جاي ايجاد بازار جديد، بازارهاي موجود را پيدا کنيد.
11- اگر در اين بازار رقيبي نداريد و يا رقابت محدودي وجود دارد، هشيار باشيد. ممکن است به واقع بازاري وجود نداشته باشد! به عبارت ديگر ممکن است روي يک محصول خاص دست گذاشته باشيد که تا کنون شناخته نشده است.
12- قبل از آغاز يک کسب و کار، با يک مشاور، وکيل، واسطه بيمه و يا مدير بانک مشورت نمائيد. مشاوره بانک مجاني است. مشاوره اوليه با مشاوران حرفهاي نيز مجاني است. اما قبل از هر اقدامي پرسش نمائيد.
13- عموما بهترين کسب و کاري که مي توانيد انتخابي گويد: شما ميتوانيد در هر زمينه کسب و کار و يا صنعت جديد از طريق خواندن کتاب متخصصين آن فن، حتي براي يک ساعت در روز نيز ميتونانيد عملا تجربه کسب نماييد. حتي بيشتر از آن نيز ميتوانيد مطالعه کنيد زيرا هرچه بيشتر مطالعه کنيد، مغز اطلاعات جديد را بهتر از اطلاعات جزيي و آسان در ک ميکند. تکرار با فاصله ،يک روش موثر در يادگيري موثر و اثبات شده است.
14- حتي اگر فکر ميکنيد که براي آغاز کسب و کاري که در ذهن داريد به تجربه عملي نياز داريد ميتوانيد مدتي را براي يکي از رقباي خود کار کنيد. حتي ميتوانيد نيمه وقت کار کنيد. هرچه برايتان مفيد است ياد بگيريد و در عين حال مزد نيز دريافت کنيد. البته بهتر است قبل از امضاي قرارداد مربوط به انجام فعاليتهاي محرمانه از آنجا برويد زيرا ممکن است عليه شما شکايت کنند!
15- به همان سرعتي که دارايي شما افزايش مي يابد، بايد هدفتان اين باشد که خود نيز توسعه پيدا کنيد و از يک صاحب کسب و کار/ مجري به يک صاحب کسب و کار/مدير تبديل شويد.
16- هيچ وقت نبايد کسب و کاري را با اين هدف که کليه امور را خود رتق و فتق کنيد آغاز نماييد. اين کار درست مانند اين است که کار خود را با پول بخريد.
17- اگر بخواهيد هر کاري را خودتان انجام دهيد عملي نيست. بايد ياد بگيريد که تفويض اختيار کنيد. بايد افراد با انگيزه اي را بکار بگيريد که حتي از شما باهوشتر و زيرک تر باشند. به آنها استانداردهاي بالاي خود را بياموزيد و در حاليکه آنها اغلب کارها را انجام ميدهند بر آنها نظارت داشته باشيد.
18- انتخاب يک نام تجاري مناسب، براي موفقيت شما بسيار حايز اهميت است. بعد از سالها تجربه در تبليغات و بازاريابي، پيشنهاداتي که در اين مورد به شما ارايه ميکنم به شرح زير ميباشد:
19- نام شما نبايد مشابه نام رقبايتان و يا نزديک به آن باشد زيرا اولا مشتريان سردرگم ميشوند و به آساني شما را پيدا نميکنند و ثانيا ممکن است مورد شکايت شرکتهاي رقيب واقع شويد.
20-هرچقدر اسم شرکت کوتاهتر باشد، به ياد ماندني تر خواهد بود.
21- اسم بايد به آساني هجي شود و به وضوح قابل تلفظ باشد.
22- اسم شما بايد تبليغي باشد براي آنچه ميخواهيد انجام دهيد. کسب و کارهايي که نام صاحبان خود را دارند تنها در صورتي موفقند که اين اسم براي ديگران آشنا باشد و يا مرادف يک محصول و يا خدمت شناخته شده باشد.
23- نبايد نام شما به نام شرکت ثبت شده ديگري تجاوز کند.
24- نام شما بايد متمايز و در ارتباط با تصويري باشد که مايليد از کسب و کار خود ارايه دهيد. براي نمونه اگر شما خدمات نظافت منازل را انجام ميدهيد انتخاب نام سويس منازل APHRODITE (به معناي عشق وزيبايي) کاملا نامناسب است و در عوض نام خدمات منازل Spicand Span ( به معناي نو و ترو تميز) بسيار مناسب خواهد بود.
25- با توجه به ثبت اسم شرکت شما در کتاب زرد اگر اسم شما با اولين حروف الفبا آغاز شود در صدر ليست شرکتها قرار خواهيد گرفت.
26- شايد شما دوست داشته باشيد نام شهر و يا شهرستان خود را بخشي از نام شرکت خود قرار دهيد.
27- دليل ديگري که نام کوچک خود را در نام کسب و کارتان مورد استفاده قرار ندهيد، اين است که در اذهان مشتريانتان تبعيض ايجاد ميکنيد و آنها به دنبال شما ميگردند و در حاليکه ساير همکارانتان بيکار نشسته¬اند کار فراوان روي سر شما ريخته ميشود.
28- همچنين زماني که تمايل به فروش و يا واگذاري کسب و کار خود داريد در صورتي که نام کسب و کارتان، اسم کوچک شما باشد، به قيمتي پايين تر از زماني که يک نام تجاري مناسب داشته باشد به فروش ميرسد.
29- تعيين نام مناسب به اين روش انجام ميشود:
يك جلسه هم انديشي با روش طوفان مغزي (brain storming) تشکيل دهيد. نام هاي مناسبي را که به ذهنتان مي¬آيد بنويسيد، حتي اگر مسخره به نظر آيند. در اين مرحله کميت بيش از کيفيت اهميت دارد. اين رويه بايد منجر به توليد حداقل 100 اسم گردد.
30- در اين مرحله به تسويه فهرست اسامي و حذف نام هاي نا مناسب بپردازيد تا به 6 الي 7 نام برسيد. به ارتباطات فکري مردم نيز بينديشيد و اينکه اغلب انها کدام اسم را ترجيح ميدهند. اين ليست را به دوستان و انجمن¬هاي حرفه¬اي که به قضاوت آنها اطمينان داريد نشان دهيد و نظر آنها را بخواهيد. همچنين دليل انها را از انتخاب اين اسم بپرسيد. در نهايت، خودتان تصميم بگيريد زيرا شما رييس هستيد و تصميم نهايي با شماست چون کسب و کار متعلق به شماست.
31- سپس به کتاب راهنماي آنلاين و آفلاين مراجعه کنيد تا ببينيد که آيا اسم منتخب شما وجود دارد يا خير.
32-همچنين در اينترنت شناسه هاي ".com" را جستجو کنيد تا بدانيد که آيا نام مورد نظر شما در اينترنت وجود دارد؟ به ياد داشته باشيد که ".com" به ".net" ارجحيت دارد.
33- قبل از هزينه کردن هر مبلغي براي تبليغات، توضيح مختصري در مورد کسب و کار جديدتان بنويسيد و براي رسانه هاي معتبر بفرستيد.
34- نهايتا هر کارآفرين بايد به ياد داشته باشد که اغلب کالاها و خدمات به خودي خود به فروش نميروند. شاخص ويژه اي براي اين مطلب وجود دارد. اقتصاد داني با نام ويافردو پارتو قاعده¬اي را به عنوان يک اصل ارايه داده است که به قانون 20-80 معروف است. اين اصل بيانگر اين مطلب است که اگر 20% از کسب و کارها به ارايه خدمات مشغول باشند، 80% ديگر درگير خدمات فروش و تبليغات هستند.
35- بنابراين بهتر است به مطالعه موردي در مورد روش هاي تبليغات و فروش براي کسب و کار خود بپردازيد.
۱۲ اشتباه مؤسسين شركتها در آغاز كار
اينها چند علامت هشدار دهنده هستند كه در زير آورده ايم و پيشنهاداتي نيز براي كمك به شما براي جلوگيري از بروز اين مشكلات ارائه مي دهيم تا بتوانيد فرصت هاي موفقيت خود را بالاتر ببريد.
۱) دلايل معقول و صحيحي براي شروع اين كار نداريد
اگر تازه از كار قبلي اخراج شده ايد، بگذاريد مدتي زمان بگذرد تا بتوانيد نقاط ضعف و قدرت خود را تا حدي بشناسيد قبل از اينكه پول و انرژي خود را در يك كار مخاطره آميز بريزيد مگر اينكه قبلاً تحقيقات لازم را انجام داده باشيد. نقشه اي براي زود پولدار شدن وجود ندارد. از طرف ديگر، اگر اين كاري است كه از مدتها پيش مي خواستيد انجام دهيد و تحقيقات خود را انجام داده ايد، نقشه اي براي كار داريد و خوب جوانب كار را در نظر گرفته ايد، روياهايتان را دنبال كنيد—اما با چشماني كاملاً باز.
۲) نقشه اي طولاني مدت براي اين كار نداريد
كسي كه شركتي را تاسيس مي كند بايد خيلي بيشتر از ۶ تا ۱۲ ماه اول را ببيند. اطمينان يابيد كه حتماً براي پر منفعت نگاه داشتن شركت براي چند سال آينده نقشه هاي اساسي در سر داريد. ضروري است كه براي نقشه هايتان اشتياق داشته باشيد، اما اگر الگو و نمونه خوبي در دسترس نداريد و به اندازه كافي هم در مورد بازار كار تحقيق نكرده ايد، مطمئن باشيد كه موفق نخواهيد شد. شركت هايي كه موفق مي شوند آنهايي هستند كه دائماً خود را دوباره سازي كرده و محصولات و سرويس هاي خود را توسعه مي دهند و در صدد بالا بردن درآمد و بازده كارشان هستند.
۳) براي ايجاد سرمايه كاري مشكل داريد
دقت كنيد كه يكباره همه پس انداز و سرمايه تان را در اين كار نگذاريد. دنبال قرض كردن هم نباشيد تا براي خود سرمايه درست كنيد. پول گرفتن از دوستان و خانواده و فاميل ممكن است در روابط شخصي شما با آنها اختلال ايجاد كند. بنابراين اگر بانكدارتان با تصميمات شما موافقت نكرد، احتمالاً بايد بيشتر در مورد نقشه كارتان فكر كنيد.
۴) مهارت هاي مديريتي نداريد
چون مي خواهيد كاري تكنفره را شروع كنيد، همه كارها را خودتان بايد انجام دهيد: مصاحبه ، استخدام، مديريت و اخراج كاركنان. بايد مهارت هاي مديريتي داشته باشيد تا بتوانيد به كاركنانتان طي دوران هاي سخت كاري انگيزه بدهيد تا مطمئن شويد كه اميد خود را از دست نداده و كار را كنار نمي گذارند. فردي با قدرت مديريت پايين و مهارت هاي مردمي بي اثر، نخواهد توانست به خوبي انگيزه به ديگران بدهد. بايد صبر و سياست داشته و حرفه اي عمل كنيد.
۵) فكر مي كنيد كه مي توانيد همه كارها را به تنهايي انجام دهيد
يك موسس خوب بايد بداند كه چه زماني دنبال متخصصين حرفه اي برود تا بتواند از آنها كمي همكاري و مشاوره بگيرد در حالي كه خود كارهاي مهم را در دست دارد و رئيس شركت قلمداد مي شود. يك همكار مطمئن استخدام كنيد تا به جزئيات امور رسيدگي كند. با اين كار فكر خودتان هم تا اندازه زيادي راحت تر خواهد شد.
۶) اطرافتان را پر از افراد بله قربان گو كرده ايد
يك رئيس قدرتمند تيم كاركنانش را از كساني انتخاب مي كند كه مهارت هاي ويژه داشته باشند نه بله قربان گوهايي كه فقط در حال تملق كردن هستند. شما نياز به مشاورين، همكاران و كاركناني داريد كه قابل اطمينان باشند و صادقانه شما را حمايت كنند.
۷) شريك خوبي براي خود انتخاب نمي كنيد
اطمينان يابيد كه كسب و كاري كه راه انداخته ايد كاملاً قانوني باشد. چون ممكن است از اداره كل ماليات هاي مركزي سراغتان بيايند. ممكن است كسي كه به عنوان شريك و همكار تراز اولتان معين كرده ايد بتواند برايتان مشكل ساز شود. اگر او از غير قانوني بودن كارتان به شما اطلاعي ندهد، كار شما گره خواهد خورد.
۸) از تبليغات دست مي كشيد
قرارداد پرمنفعتي بسته ايد و مشغول پول درآوردن هستيد. اما وقتي خيلي درگير اينگونه مسائل مي شويد، ديگر فراموش مي كنيد كه اين اصلاً كافي نيست و بايد كمي هم آينده نگري كنيد. روي محصولاتتان كار كنيد و سعي كنيد راه هايي را پيدا كنيد كه بتوان از طريق آن شهرت و اعتبار خود را بالاتر ببريد. با تبليغات يا با هر وسيله اي كه مي توانيد اين كار را انجام دهيد. در مسابقات ورزشي، ميهماني هاي بزرگ يا گردهمايي ها مي توانيد تبليغات كنيد.
۹) به فكر رقبا نيستيد
وقتي كار و ايده جديدي را به كار انداخته ايد، مطمئن باشيد كه هميشه كپي كارهايي وجود دارند كه منتظر يافتن ايده هاي جديدي ديگران هستند. وقتي افراد موفقيت شما را ببينند، سعي خواهند كرد كه با شما رقابت كنند. براي رقابت كردن هميشه آماده باشيد و آن را در برنامه و نقشه ي كارتان قرار دهيد.
۱۰) مخارجتان بالاتر مي رود
قسمتي از رويايتان ممكن است شركتي زيبا و مجلل با بهترين و گرانتريين لوازم و دكوراسيون باشد. اما براي ساختن چنين شركتي عجله نكنيد. كمي زمان لازم است. خرج كردن همه پولي كه مي توانست صرف تبليغات براي شركتتان شود براي دكوراسيون و اين چيزها در اول كار اصلاً معقولانه نيست.
۱۱) انگيزه تان را از دست خواهيد داد
در اول كار، همه مؤسسين خود را در كارهاي روزانه غرق مي كنند. به ياد داشته باشيد كه كمي تفريح هم برايتان لازم است. با دوستان بيرون برويد يا همراه با خانواده به پيك نيك و گردش برويد. بعضي شب ها شام را در رستوران صرف كنيد، چه اشكالي دارد؟ در زندگي توازن لازم است. با غرق كردن بيش از حد خود در كار كم كم انگيزه هايتان را از دست خواهيد داد.
۱۲) نقشه جايگزين نداريد
كسي دوست ندارد كه به مسائل منفي فكر كند، اما به عنوان يك موسس بايد انتظار حوادث غير مترقبه را داشته باشيد. حوادث و مشكلات هميشه در كمين هستند. شما بايد براي روبه رو شدن با اينگونه مشكلات آمادگي لازم را داشته باشيد.
● چشمانتان را باز نگاه داريد
با خودتان صادق باشيد و به حرف ها و پيشنهادات كاركنان قابل اطمينانتان گوش فرا دهيد. زمان كافي را صرف آماده كردن، مرور و بازبيني همه ي مراحل كارتان كنيد و با اين كار درصد اشتباهاتتان را پائين تر خواهيد آورد و موفق تر خواهيد بود.
10 گام تا ايجاد كسب و كار در خانه
چه عالي! ايجاد كسب و كار در خانه... تصور روزهايي در خانه و پاسخ به تلفنهاي كاري در حاليكه شما لباسهاي راحتي به تن داريد به همراه توليد رو به افزايش محصولاتتان. اما به زودي تمايز ميان زندگي و كار از بين خواهد رفت. شما قبل از اينكه برنامه كاريتان را شروع كنيد بايد لباسها را در ماشين لباسشويي بريزيد. در يك ساعتي كه به انجام ملاقاتهايتان باقي مانده است چه بايد كنيد؟ آيا بايد كتابهايتان را در قفسه بگذاريد و يا آشپزخانه را تميز كنيد و فراموش نكنيد كه به مشتريهايتان تلفن كنيد پيش از اينكه لانه سگتان را تميز كنيد.به دنياي واقعي ايجاد كسب و كار در خانه خوش آمديد: حواسپرتيهاي پيشبيني نشده، فقدان يك برنامه زمانبندي نشده و گاهي اوقات فقدان هويتي قابل مشاهده. اما روياپردازيهايتان را براي ايجاد كسب و كار در خانه هرگز رها نكنيد! با جايگزين كردن چند ايده ساده شما قادر خواهيد بود سود خوبي را از كسب و كار در خانه بدست آوريد.براساس تجربياتي كه خود شخصاً كسب كردهام و يا دوستان و شركايم آن را ارايه نمودهاند، 10 راه ساده را براي كمك به شما در راه اندازي كسب و كار در خانه نشان ميدهم.
1- بخشي از منزلتان را به عنوان محل كارتان در نظر بگيريديك اتاق و يا فضايي از خانه را به طور جداگانه براي انجام امور كاري خود در نظر بگيريد. البته انجام اين كار براي كساني كه در خانهاي كوچك و خانوادهاي پرجمعيت زندگي ميكنند بسيار مشكل خواهد بود. همانطور كه من كارم را در نيويورك در چنين شرايطي آغاز كردم! اگر شما نتوانستيد اطاقي را براي اين كار در نظر بگيريد حداقل بخشي از منزلتان را در نظر بگيريد كه هرگاه به آن مكان ميرويد احساس خواهيد كرد كه در محل كارتان حضور پيدا كردهايد
.2- برنامه خود را دقيقاً زمانبندي كنيدزماني كه ساعات كاري شما با ساعات مربوط به انجام امور شخصيتان با هم تداخل پيدا ميكند، مسأله برنامهريزي و زمانبندي بسيار مهمتر به نظر خواهد رسيد. به عنوان مثال اگر شما عادت داريد هر روز به پيادهروي برويد و يا به باشگاه ورزشي ميرويد سعي كنيد دقيقاً آن را در همان زماني كه در نظر گرفتهايد انجام بدهيد. براي قراري كه با خودتان گذاشتهايد ارزش قائل شويد حتي روزي كه سرتان بسيار شلوغ است. اين امر كمك زيادي ميكند تا بتوانيد به امور مربوط به كسب و كارتان در خانه به موقع رسيدگي كرده و آن را ادامه دهيد. به عنوان مثال من دوست دارم صبحها زود از خواب برخيزم و تا ظهر مشغول نوشتن باشم سپس چند ساعتي را صرف خوردن ناهار، مطالعه كتاب و پيادهروي در ساحل بنمايم. سپس در ساعت 4 به اطاق كارم رفته و تا جايي كه بتوانم به كارم ادامه دهم.
3- هر چقدر كه ميتوانيد انجام امور را در اختيار ديگران نيز بگذاريد زماني كه من كارم را شروع كردم مرتكب اشتباه بزرگي شدم و آن اين بود كه خود تمام امور مهم و غيرمهم را شخصاً انجام ميدادم و به زودي متوجه شدم كه چقدر زمان را جهت ملاقاتهاي مكرر با مشتريان جهت انجام امور تلف كردهام. زماني كه شما اينگونه فكر كرديد كه «من خودم ميتوانم همه آن امور را انجام بدهم.» بهتر است سريعاً اين طرز فكر را متوقف كنيد. سعي كنيد كارتان را سادهتر كرده و با تفويض اختيار بگذاريد امور به سرعت انجام شوند.به اين منظور امور خدماتي را به مراكزي كه اين خدمات را انجام ميدهند، واگذار نماييد تا بتوانيد روي كار اصليتان متمركز شويد. مراكز خدماتي شبانهروزي تحويل در منزل، كتابدارها، دستياران و... ميتوانند كار شما را آسانتر بنمايند، انرژي خود را براي ايدههاي بزرگ و طلايي نگه داريد!
4- از تكنولوژي روز براي كسب سود بيشتر بهره ببريدملاقات با افراد بسيار با ارزش و مهم ميباشد اما سعي كنيد تا حد امكان در انجام آن صرفهجويي كنيد. بهتر است بيشتر كارتان را از طريق تلفن، فاكس و يا نامههاي الكترونيكي و با استفاده از بهترين امكانات و وسايلي كه شما استطاعت خريد آن را داريد،انجام دهيد.بسيار مهم است كه شما بتوانيد از هر جايي كه در آن هستيد با ديگران ارتباط برقرار كنيد و البته لطفي هم در حق ما بكنيد و خط تلفن، فاكس و اينترنتي جداگانه براي خودتان در نظر بگيريد! چرا كه هيچكس دوست ندارد وقتي به جايي تلفن ميكند به جاي بوق آزاد، بوق اشغال را بشنود.در صورتيكه شركت مخابرات خدمات صندوق صوتي را ارايه مينمايد حتما از آن استفاده كنيد. در اين صورت اگر شما در حال مكالمه تلفني مهمي ميباشيد كه نميخواهيد آن را قطع كنيد افراد قادر خواهند بود پيغامشان را براي شما بگذارند.
5- امورتان را دستهبندي كنيدسعي كنيد جلسات و ماموريتهايتان را گروهبندي كنيد تا زمان خارج از محل كارتان را به حداقل برسانيد. براي اين منظور صبحها ليستي از تمام كارهايي را كه بايد خارج از محل كارتان انجام شود، تهيه كنيد و سعي كنيد آنها را با هم و با يكبار خروج از محل كارتان انجام دهيد. بهتر از همه اين است كه از روش من استفاده كنيد و بدينترتيب فقط يك روز از هفته را براي انجام امور خارج از منزل در نظر بگيريد. چرا كه در اين صورت يكبار در هفته مجبور خواهيد شد تا به سر و وضع لباستان برسيد.
6- روي كارتان متمركز شويدسعي كنيد فضاي كاريتان بهگونهاي باشد كه هنگام انجام كارتان ساير اعضاي خانواده و يا هماطاق شما متوجه اين مسأله كه شما نياز به تمركز داريد بشوند. حتي حيوانات خانگي نيز از اين امر مستثني نميباشند (گربه من زماني كه من به او توجه كافي ندارم و مشغول كار هستم احساس حسادت ميكند.) همه اوراق و مدارك مربوط به كارتان اعم از صورتحسابها، فهرستها و... را جايي بگذاريد تا در حين انجام كارتان تمركز شما را به هم نريزد و باعث حواسپرتي شما نشود.
7- از مصاحبت با افراد احمق پرهيز كنيدبسياري از دوستان و اطرافيان شما زماني كه متوجه ميشوند كه شما كسب و كاري را در خانه راهاندازي كردهايد، بسيار خوشحال ميشوند. آنها در چنين حالتي تصور ميكنند شما در حاليكه روي كاناپه لم دادهايد و در حال خوردن چيپس هستيد به تلفنهاي مهم خود جواب ميدهيد. زمانيكه آنها به شما تلفن ميكنند تا مدت زماني را به صحبت كردن با شما بگذرانند به آنها يادآوري ميكنيد كه در حال انجام كارتان هستيد و پس از پايان ساعت كاري آن به آنها تلفن خواهيد كرد. ممكن است مدت زماني طول بكشد تا اين مسأله جا بيفتد ولي بالاخره همه آن را خواهند پذيرفت.
8- با توجه به موقعيت روحي كه داريد، كارهايتان را تنظيم كنيدسعي كنيد كارهايتان را زماني كه احساس ميكنيد از لحاظ جسمي و روحي بيشترين آمادگي را داريد، انجام بدهيد. به عنوان مثال اگر احساس ميكنيد كاملاً سرحال و پرانرژي ميباشيد، سعي كنيد تلفنهاي مهم و ضروري و يا كارهاي خلاقانه را در اين فاصله زماني انجام بدهيد.اگر شما پس از خواب بعد از ظهر احساس ميكنيد از آمادگي كامل برخوردار هستيد، امور مهم را در آن زمان انجام بدهيد (من خود يكي از طرفداران خواب بعد از ظهر ميباشم.)
9- آسايش و راحتي را در محيط كاري خود به حداكثر برسانيدبراي اينكه بتوانيد كارتان را به بهترين نحو ممكن انجام دهيد، محيط كاري خودتان را كاملاً متناسب با شرايط خودتان تغيير دهيد، شما چطور ميتوانيد راندمان كاري خود را افزايش دهيد؟ با استراحتي طولاني و يا انجام بدون وقفه امور؟ در سكوت و آرامش و يا در حاليكه موسيقي آرامي در حال پخش شدن ميباشد؟ با نشستن بر روي يك كاناپه راحت و يا يك صندلي اداري؟ از زماني كه من براي خريدن صندلي خود مبلغ زيادي را پرداختم دوستانم فكر ميكردند كه من ديوانه شدهام ولي با يكبار نشستن بر روي آن علت را خيلي زود متوجه شدند! و البته ستون فقراتم هر روز قدردان من ميباشد.سعي كنيد چند مكان مختلف و متنوع را براي انجام كارهايتان در نظر بگيريد تا بتوانيد با تغيير در منظره و چشمانداز كارتان را دلپذير و مطبوع بنماييد. كتابخانه، پارك و يا كافيشاپ محل زندگيتان چطور است؟ زمانيكه من ميخواهم مطالعهاي جدي داشته باشم و يا راجع به موضوع مهمي فكر كنم محل كارم را به بيرون از منزل و كنار ساحل منتقل ميكنم. نسيم دريا، تابش خورشيد و امواج آرام به من كمك ميكند تا در مورد آن موضوع بهتر فكر كنم.
10- زماني را براي بودن در كنار ديگران در نظر بگيريدپس از مدتي از انجام كارتان ممكن است احساس خستگي، تنهايي و يا بدخلقي به شما دست بدهد. در چنين حالتي حداقل يكبار در هفته ملاقاتي با دوستان داشته باشيد. (البته من 3 بار در هفته اقدام به چنين كاري ميكنم.) صبحانه، نهار، شام و يا حتي قهوه را با مشتري، فروشنده و يا يك دوست صرف كنيد. به جمع دوستان ملحق شويد و يا در فعاليتهاي اجتماعي و فوقبرنامه مثل كلاس موسيقي و يا باشگاههاي ورزشي شركت نماييد. سعي كنيد كارتان باعث نشود كه شما تبديل به فردي منزوي شويد چرا كه اين مسأله موجب تخريب روحيهتان خواهد شد. بنابراين مسألهاي كه از كارتان مهمتر ميباشد حفظ روحيهاي شاد و آرام ميباشد.