| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
همه می خواهند که برنده باشند ولی تعداد کمی هستند که خود رابرای برنده شدن آماده کرده باشند.
(واینس لومباردی)
اغلب مردم بیشتر از آنکه برای زندگی خود برنامه ریزی بکنند برای مهمانی ها و تعطیلات خودبرنامه ریزی می کنند.
آمادگی
اطمینان،از آماده بودن ناشی می شود و آن هم عبارت است از برنامه ریزی و تمرین کردن.برنده ها خود را تحت فشار می گذارند.این فشار برای آماده شدن است نه فشار برای دل واپسی و برنده شدن.
اگر ما ضعیف تمرین کنیم،ضعیف نیز بازی خواهیم کرد.از این روست که ما همان گونه بازی می کنیم که آن گونه تمرین کرده ایم.تفاوت بین موفقیت شکست تفاوت بین کاملا درست انجام دادن و درست انجام ندادن است.
آمادگی بدنی و ذهنی کامل نتیجه ی از خود گذشتگی و انظباط در امور است.در حد متوسط بودن آسان است ولی بهترین بودن سخت است.تعجبی نیست که افراد عادی و متوسط راه آسان را انتخاب می کنند.
آمادگی به عنوان کرانه ی موفقیت در هر زمینه ای مطرح است.
آمادگی=غرور+صبر+استقامت+تمرین+برنامه ریزی+اصول+هدف
آمادگی به اعتقاد منتهی می شود.
آمادگی به مفهوم تحمل وبردباری در مقابل شکست است و نه به مفهوم پذیرفتن شکست.آمادگی به مفهوم روبروشدن با شکست است بدون داشتن احساس بازنده بودن.
آمادگی به مفهوم درس گرفتن از اشتباهات است،باانجام دادن اشتباهات،دنیا به آخر نمی رسد.همه ی ما اشتباه می کنیم.نادان کسی است که اشتباه مشابهی را دوبار مرتکب شود.شخصی که اشتباهی مرتکب می شود و آن را تصحیح نمی کند،مرتکب خطای بزرگتری می شود.
بهترین راه برای برخورد با اشتباهات عبارتند از:
*اعتراف کردن به آن ها
*غرق نشدن در آن ها
*تکرار نکردن آن ها
*تقصیر رابه گردن آن ها نینداختن و بهانه نیاوردن.
سختی ها و ناکامی ها از آماده نبودن ناشی می شوند.برای آمادگی،تمرین و سخت کوشی هیچ گونه جایگزینی وجود ندارد و حتی خواسته و یک فکر پرازآرمان نیز نمی تواند جای آن ها را بگیرد.تنها آمادگی است که شما رابه قله ی موفقیت می رساند.
هنگامی که شخص آمادگی نداشته باشد مصایب می توانند اورااز پای درآورند.
درست شبیه آبی که درمسیر خود جذب زمین می شود،موفقیت نیز نصیب کسانی می شود که برای آن آماده اند.تلاش های ضعیف موجب نتایج ضعیف می شوند.
پافشاری در موارد زیر دارای اهمیت است.
1-یک هدف
2- یک برنامه
3-آمادگی
4-بها(ارزش)
5-صبر
6-تمرین
7-اصول
8-افتخار
9-نگرش مثبت
ازخود بپرسید:
*آیا یک هدف روشن وتعریف شده دارید؟
*آیا برنامه ای برای عمل دارید؟
*چه کاری برای آماده شدن انجام داده اید؟
*برای این کار حاضرید چه مقدار هزینه کنید؟تا چه حد حاضرید جلو بروید؟
*آیا شما آن قدر می توانید صبر کنید که به زمان باروری برسید؟
*آیا شما میل دارید که برای عالی بودن تمرین کنید؟
*آیا به عملکردتان افتخار می کنید؟
*آیا شما این نگرش رادارید که((این کار شدنی است))؟
مابه سوی خودمان کشش داریم نه به دلیل چیزی که می خواهیم،بلکه به دلیل آن چه که هستیم.ضرب المثل قدیمی((کبوتر با کبوتر،باز با باز))می تواند تصدیقی در این مورد باشد.
افرادی که فکرهای منفی در سردارند خطرناک هستند،زیرا که آن ها مردمانی را که منفی فکر می کنند،جذب می کنند وواکنش های نامناسبی از خود بروز می دهند،باید انتظار بدتر شدن رااز آن ها داشت و اغلب افکار خودرا رها نمی کنند.
دررخدادهای اجتماعی دیده اید که مردمان موفق دیگر افراد موفق را جذب می کنند و افراد شکست خورده،بازنده ها را جذب می کنند وباهم اشک می ریزند،عصبانی می شوند و شکایت می کنند.
دوستان ما افرادی نیستند که ما خواهان آن ها هستیم بلکه آن ها افرادی عین ما هستند.
برای موفق شدن لازم است که قانون علت و پیامدها و روابط بین اعمال و نتایج شان را بفهمیم.
برای هر رخدادی علتی است.قانون علت و معلولی شبیه قانون کاشت و برداشت است.قانون کاشت و برداشت پنج چیز می گوید:
1-باید علاقه به کاشتن داشته باشیم.پس مایل بودن یک شروع است.
2-هر آن چه که بکاریم آن را درو می کنیم.اگر سیب زمینی بکاریم فقط سیب زمینی برداشت می کنیم نه گوجه فرنگی.
3-قبل از آنکه برداشت کنیم باید بکاریم.کاشتن قبل از برداشتن اتفاق می افتد.لازم است قبل از آنکه چیزی بگیریم چیزی را بدهیم .نمی توانیم قبل از روشن کردن آتش انتظار یک جای گرم را داشته باشیم.بعضی از مردم مدام در جست و جوی انتظار یک جای گرم راداشته باشیم.بعضی از مردم مدام در جست و جوی موقعیت هایی هستند که چیزی را کسب کنند قبل از آن که چیزی را از دست بدهند،اما این کار راه کارساز نیست.
4-اگر تخم بکاریم،نمی توانیم میوه برداشت کنیم.ضمنا برداشت محصول به گون های متفاوت است.اگر یک تخم مرغ خوب بکاریم خرمن انبوهی از محصولات خوب را درو خواهیم کرد و اگر تخم بد بکاریم خرمن انبوهی از محصولات به درد نخور برداشت می کنیم.
5-یک کشاورز می داند که نمی توان در یک روز هم کاشت و هم برداشت کرد.همیشه یک دوره ی رویش وجود دارد.
شبیه این قانون در فیزیک نیز وجود دارد.برای هر عملی یک عکس العمل مخالف و یا همساز وجود دارد.اغلب اوقات افراد تلاش می کنند درحالی که علت سرجای خودش است،معلول رااز بین ببرند.
اگر شما یک لیوان پراز آب رادر دمای زیر صفر قرار دهید،آب یخ خواهد زد.این امر چیز عجیب و غریبی نیست،بلکه یک قانون طبیعی است.درواقع این امر تنها چیزی است که در یک چنین شرایطی اتفاق می افتد.
اندیشه های ما علت هستند.
شما اندیشه می کنید تااین که عملی حاصل می شود
شما عملی انجام می دهید وعادتی به وجود می آید.
شما عادت می کنیدوبه این نحو شخصیت شما شکل می گیرد.
شما شخصیت تان را به عمل درمی آورید و سرنوشت تان به این طریق جلوه گر می شود.
همه ی این ها از اندیشه ها آغاز می شوند.
موفقیت ها نیز قوانینی دارند و آن ها قوانین طبیعت هستند.تغییر،یک قانون طبیعی است.ما یا به جلو می رویم ویا به عقب.ما یا درست می کنیم و یا خراب.هیچ موقعیت ثابتی وجود ندارد.تغییر اجتناب پذیر است.تغییر اتفاق خواهد افتاد چه ما بخواهیم و چه نخواهیم.همه ی پیشرفت ها تغییر هستند ولی همه تغییرها پیشرفت نیستند.ماباید تغییر را ارزیابی کنیم و تنها اگر قابل فهم بود،آن را بپذیریم.پذیرش بدون ارزیابی هم چون تقلید کوکورانه و نشانه ای از نبود اطمینان و پایین بودن عزت نفس است.حرف های زیادی درباره ی سنت گفته شده است.رشد به خاطر رشد،هدف یک سلول سرطانی است.یک چنین سلولی به طور منفی ریشه می دواند.این کار رشد کردن نیست بلکه تخریب کردن است.رشد به منظور مفید بودن می تواند مثبت باشد.موفقیت ها از شانس پیروی نمی کنند بلکه دارای قوانینی هستند.