| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
افرادی که ایمان ندارند در میانه ی راه می مانند.حدس می زنید در میان جاده چه اتفاقی می افتد؟آن ها زیر ماشین می روند.افراد بدون ایمان،شهامت ندارند.آن ها کارها را به این خاطر انجام می دهند که فقط آن ها را انجام داده باشند،زیرا که آن ها اعتماد به نفس و جسارت ندارند.آن ها به خاطر این که مورد قبول واقع شوند اطاعت می کنند،حتی اگر بدانند کاری که می کنند اشتباه است.آن ها مثل گله ی گوسفند عمل می کنند.
یکی از مهم ترین رموز موفقیت این است که به جای مخالفت با یک چیز،موافق آن باشیم.به این طریق شما بخشی از مشکل نخواهید بود بلکه بخشی از راه حل خواهید بود.اعتقاد راسخ،شهامت به دنبال دارد.
با اعتقاد می توان به ایمان رسید.
ایمان بودن عمل،گول زدن خود است.ایمان در انتظار معجزه نمی ماند،بلکه آن را خلق می کند.
راه درست راوقتی انتخاب خواهید کرد که فکر کنید می توانید،بااین که فکر کنید نمی توانید. (هنری فورد)
همه ی ما فرصت اندکی دراختیار داریم و همه به زمین می خوریم و زخمی می شویم.همه ی ما گاهی به خودمان شک می کنیم وبه طور اغراق آمیزی دلمان به حال خودمان می سوزد.مهم این است که بر احساسات غلبه کنیم و دوباره اعتقادمان را به دست آوریم.
دردنیا سه نوع انسان وجود دارند:
1-مردمی که عامل رخدادها هستند
2-مردمی که به نظاره ی این رخدادها می پردازند.
3-مردمی که از این رخدادها شگفت زده می شوند.
شما جز کدام گروه هستید؟
حکایت می کنند روزی به کشاورزی ثروتمند پیشنهاد بخشش زمینی را دادند.برای به دست آوردن آن او می بایست در طول روز هر چه قدر که می خواست راه بپیماند ولی می باید در غروب به نقطه ی شروع برگردد تا همان مقدار زمین را صاحب شود.کشاورز برای این که از فرصت استفاده کند روز بعد صبح بسیار زود از نقطه ی آغاز به راه افتاد.چون می خواست تا جایی که امکان دارد زمین بیشتری را تصاحب کند.با وجود این که بسیار خسته بود که امکان دارد زمین بیشتری را تصاحب کند.باوجود این که بسیار خسته بود تمام بعد از ظهر را می دوید زیرا که نمی خواست چنین فرصتی را که فقط یک بار نصیبش شده بود از دست بدهد.
عصر بود که شرط به یادش آمد لازم است تا غروب خودرابه نقطه ی آغاز برساند.اواز طمع خود دست کشید و درحالی که خورشید نزدیک غروب بود،شروع به گشتن کرد.هرچه خورشید بیشتر به غروب نزدیکتر می شداو به سرعت دویدن خود می افزود.بسیار خسته و نفسش به شماره افتاده بود و خود را بیش از اندازه تحت فشار می گذاشت.زمانی که به نقطه ی شروع رسید از فرط خستگی نقش بر زمین شد و مرد.اورابه خاک سپردند وتمام زمینی که برای قبرش لازم بود فقط یک قطعه ی کوچک بود.
افراد و سازمان هایی که نگرش های خود خواهانه ای نسبت به خود و دیگران دارند شانسی برای رشد و توسعه ندارند.آن ها بدون این که به فکر دیگران باشند،مسئولیت ها را به گردن آن ها می اندازند.آز و طمع همیشه فزونی خواه هستند.نیازهارا می توان ارضا کرد ولی طمع هرگز ارضا نمی شود.آن،سرطان روح انسان است.طمع موجب سست شدن روابط می شود.اما چگونه می توانیم از وجود طمع در خود آگاه شویم؟یقینا با پرسیدن این سه سوال از خود:
آیا من استطاعت آن را دارم؟
آیا واقعا به آن نیاز دارم؟
اگر آن را داشته باشم،خیالم آسوده خواهد بود؟
طمع از عزت نفس ضعیف نشات می گیرد و خود را به صورت غرور بی جا،مردم فریبی و چشم و هم چشمی جلوه گر می سازد.راه خلاصی از طمع این است که یاد بگیریم به راه و رسم خود زندگی کنیم وراضی باشیم.قانع بودن به معنای نداشتن همت و بلند پروازی نیست.
شما برای راحت شدن از دست علف های هرز مزرعه تان دوراه دارید.اولین راه آسان و راه دوم دشوار است.راه آسان استفاده از یک چمن زن است.به این طریق،زمین تا مدتی قشنگ وتمیز به نظر می رسد،ولی این راه حل یک چاره ی موقتی است وبه زودی دوباره علف های هرز رشد می کنند.اما راه سخت،مستلزم این است که شما انگشت تان ویا چاقویی رادر زمین فرو کنید و علف های هرز رااز ریشه درآورید.این راه زمان بر ودردناک است.اما بااین روش شما تا مدت های زیادی از شر علف های هرز خلاص می شوید.راه حل اول ممکن است که آسان به نظر آید ولی مشکل هم چنان باقی است.راه حل دوم هم با این که آسان نیست ولی مشکل رااز بیخ ریشه کن می کند.مهم این است که مشکلات راریشه ای حل کنیم.
یک چنین چیزی نیز درمورد نگرش هایمان نسبت به زندگی صدق می کند.بعضی ازافراد نگرش های منفی رادرخود می پرورانند و این نگرش ها بربخش های دیگر زندگی آن ها تاثیر می گذارد.مشکل مردم زمانه ی ما این است که آن ها به دنبال راه حل های یک دقیقه ای هستند.درست مانند قهوه ی فوری آن ها خوشبختی فوری می خواهند.اما باید دانست که هیچ راه حل آنی وجود نداردو چنین نگرش هایی موجب ناکامی می شوند.
راه اول
ﺗﺨﺼﺺ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺑﻜﺎﺭ ﺑﺴﺘﻦ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩﺗﺎﻥ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺣﯿﺎﺗﯽ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﯾﺎ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺗﺎﻥ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺍﺳﺖ. ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺍﯾﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺍﯼ ﺗﺨﺼﺺ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺩﺭ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪﺕ ﺷﻤﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺍﯼ ﺗﺨﺼﺺ ﻭ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟
ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺜﺒﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﮐﺮﺩﻩ ، ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺿﻌﯿﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﻣﻤﮑﻦ ، ﺷﻨﺎﺳﺎﺋﯽ ﻭ ﺍﺻﻼﺡ ﻧﻤﺎﺋﯿﺪ.
راه دوم
ﺗﻤﺎﯾﺰ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﻜﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﺭ ﯾﻚ ﯾﺎ ﭼﻨﺪ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﻛﻪ ﺗﺨﺼﺺ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﯾﺎ ﻛﺎﺭﺍﯾﯽ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺗﺮﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﯿﺪ. ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻣﺘﻤﺎﯾﺰ ﻛﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﻛﯿﻔﯿﺖ ﻛﺎﺭ ﺑﺎﻻ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﻭ ﻛﺎﻧﻮﻥ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺷﻐﻠﯽ ﺷﻤﺎﺳﺖ.
ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﻚ ﻓﺮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺩﺭ ﯾﻚ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﻛﺎﺭﯼ ﺑﺮﺗﺮ ﺑﺎﺷﯿﺪ. ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻓﺮﻣﺎ ﯾﺎ ﻛﺎﺭﻣﻨﺪﺍﻥ ﺷﻤﺎ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺷﻤﺎ ﺑﭙﺮﺳﻨﺪ:
ﺑﺮﺗﺮﯼ ﺍﻭ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ؟ ﺁﻧﻬﺎ ﭼﻪ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺩﺍﺩ؟ ﺩﺭ ﻛﺪﺍﻡ ﻗﺴﻤﺖ ﻛﺎﺭ ،ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻫﺴﺘﯿﺪ؟
ﭼﻪ ﻛﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻛﺴﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﺪ؟
ﭼﻪ ﻛﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﺪ ﺳﻮﺩ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﺼﯿﺐ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟
ﺍﮔﺮ ﺗﺎﻛﻨﻮﻥ ﺩﺭ ﺣﺮﻓﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﻚ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺭﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﯾﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﯿﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻛﻨﯿﺪ.
ﻧﻘﺸﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﻓﺮﺩﯼ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ،ﺩﺭ ﺣﺮﻓﻪ ﺧﻮﺩ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺑﺮﺗﺮﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﭼﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺩﺭ ﯾﻚ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﻛﺎﺭﯼ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﺪ؟ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮔﯿﺮﯼ، ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻛﺎﺭﺍﯾﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﺭ ﯾﻚ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﻣﻬﻢ ﺍﺯ ﺷﻐﻞ ﻭ ﺣﺮﻓﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺷﻤﺎ ﻛﻤﻚ ﻣﯽ ﻛﻨﺪ.
ﺍﻏﻠﺐ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺧﻂ ﻣﺸﯽ ﺷﻐﻠﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﻣﻬﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯿﺪ.
راه سوم
ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﻨﺪﯼ ﻋﺒﺎﺭﺗﺴﺖ ﺍﺯ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻣﺸﺨﺺ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﻛﻪ ﺳﻮﺩ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﻧﺤﻮﻩ ﻛﺎﺭ ﺑﺪﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻭﺍﺿﺢ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽ ﻛﻨﯿﺪ. ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﺐ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺧﺎﺹ ﺍﺯ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮﯼ ﻣﯽ ﻛﻨﯿﺪ. ﺍﻏﻠﺐ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺧﻂ ﻣﺸﯽ ﺷﻐﻠﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﻣﻬﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯿﺪ. ﻣﺸﺘﺮﯼ ﻫﺎﯼ ﺍﺻﻠﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺸﻨﺎﺳﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﺷﻮﯾﺪ. ﺗﺎ ﺑﺎ ﻧﯿﺎﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﻮﯾﺪ.
راه آخر
ﺗﻤﺮﻛﺰ ﻋﺒﺎﺭﺗﺴﺖ ﺍﺯ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺫﻫﻨﯽ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺧﺪﻣﺎﺗﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﯾﺎ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﯾﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﯼ ﻧﻘﻄﻪ ﻛﺎﻧﻮﻧﯽ ﺣﯿﺎﺗﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻫﺎﯼ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﺣﺮﻓﻪ ﺷﻤﺎﺳﺖ.
ﺗﻮﺟﻪ: ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ: ﻛﺪﺍﻡ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻛﻨﯿﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺍﺛﺮ ﻣﺜﺒﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺮﻓﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ؟
ﭘﺎﺳﺨﯽ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﺆﺍﻝ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﻚ ﻫﺪﻑ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﯾﻚ ﺿﺮﺏ ﺍﻟﻌﺠﻞ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻛﻨﯿﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﻃﺮﺡ ﻭ ﻧﻘﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻫﺪﻑ ﭘﺮ ﺗﻼﺵ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻧﺎﺋﻞ ﺷﻮﯾﺪ. ﺍﯾﻦ ﻛﻠﯿﺪ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ شغلی است.