| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
برخی افراد انتقاد کننده هستند و مهم نیست که موضوع چیست.مهم نیست که شما در کدام طرف هستید،آن ها همیشه در طرف مقابل هستند.آن ها شیوه ی زندگی رابا انتقادساخته اند وشخصیت منتقدی دارند.آن ها اگر در یک مسابقه ببرند،بازهم گله می کنند.آن ها از هر شخص و موقعیتی نقصی را پیدا خواهند کرد.آن ها دوروبرخودرا می گردندوعیب ها را پیدا می کنند.شما می توانید افراد این چنینی را در هرخانواده،فامیل و اداره ای پیدا کنید.آن ها عقیده دارند هرفردی ویژگی های منفی دارد و کل دنیا را به خاطر مشکلات سرزنش می کنند.مایک اسم برای این افراد داریم آن ها((مکندگان انرژی))هستند.آن ها به کافه تریا می روند وبا بیست استکان چای،قهوه و سیگار خودشان را غرق می کنند تا به آرامش برسند.اما تمام کارهایی را که انجام می دهندموجب تنش بیشتر برای آن ها و افراد دوروبرشان می شود.آن ها پیام های منفی را مانند بیماری طاعون پخش می کنند و محیطی را ایجاد می کنند که برای نگرش های منفی مساعد است.
داستانی در این رابطه برای شما بازگو می کنم تا بهتر درک کنید
رابرت فولتون کشتی بخار رااختراع کرد.وقتی که در سواحل رودخانه هردسون اختراع جدید را نمایش می داد،افراد بدبین وشکاک دوروبر او جمع شدند وکاراو را مشاهده کردند.آن ها اظهارداشتند که کشتی هرگز روشن نخواهد شد،اما وقتی که کشتی بخار روشن شد و دررودخانه قرار گرفت بدبین هایی که گفته بودند هرگز راه نخواهد افتاد شروع به دادزدن کردند که آن هرگز متوقف نخواهد شد،واقعا چه طرز فکری!
مورچه ها منطق فوق العاده ای دارند که می تواند برای استراتژیست ها الهام بخش باشد.
منطق مورچه ای دارای 4 قسمت است:
اولین بخش آن این است:
«یک مورچه هرگز تسلیم نمی شود»
منطق خوبی است، اگر آنها به سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقف شان کنید به دنبال راه دیگری می گردند . بالا می روند، پایین می روند، دور می زنند.
آنها به جستجوی خود برای یافتن راه دیگر ادامه می دهند.
چه منطق قدرتمندی؛ هرگز از جست و جوی راهی که تو را به مقصد مورد نظر می رساند دست نکش.
بخش دوم این است:
«مورچه ها کل تابستان را زمستانی می اندیشند»
این نگرش مهمی است.نمی توان اینقدر ساده لوح بود که گمان کرد تابستان برای همیشه ماندگار است . پس مورچه ها وسط تابستان در حال جمع آوری غذای زمستانشان هستند .
آینده نگری اصل مهمی است و باید در تابستان فکر طوفان را هم کرد . باید همچنان که از آفتاب و شن لذت می برید به فکر سنگ و صخره هم باشید.
سومین بخش از منطق مورچه این است:
«مورچه ها کل زمستان را مثبت می اندیشند»
این هم مهم است . در طول زمستان مورچه ها به خود یادآور می شوند که این دوران زیاد طول نمی کشد ؛ به زودی از اینجا بیرون خواهیم رفت . و در اولین روز گرم ، مورچه هابیرون می آیند . اگر دوباره سرد شد آنها برمی گردند زیر ، ولی باز در اولین روز گرم بیرون می آیند . آنها برای بیرون آمدن نمی توانند زیاد منتظر بمانند.
چهارمین و آخرین منطق مورچه ها:
یک مورچه در تابستان چه قدر برای زمستان خود جمع می کند؟
«هر چه قدر که در توانش باشد»
چه منطق فوق العاده ای است این منطق که هر چه قدر در توانایی ات است.
یک بار دیگر با هم مرور کنیم:
1. هرگز تسلیم نشو
2. آینده را ببین (زمستانی بیاندیش)
3. مثبت بمان (تابستان را به خاطر بسپار)
4. همه تلاشت را بکن
آیا شما به اندازه یک مورچه منطقی هستید؟
مانند یک مورچه منطقی باشیم و مانند
مورچه بزرگ بیندیشیم!
با هم رشد کنیم..
یک کوچولو فکر کنید...
قصه ای وجود دارد درباره ی مردی که در کنار خیابان هات داگ(نوعی ساندویچ)می فروخت.اوبی سواد بود به نحوی که هرگز روزنامه نمی خواند.اوبه سختی می شنید طوری که هرگز به رادیو گوش نمی داد چشم هایش ضعیف بود به نحوی که او تلویزیون تماشا نمی کرد.اما مشتاقانه مقدار زیادی هات داگ می فروخت.به تدریج میزان فروش و سودش بالا رفت بنابراین گوشت بیشتری را سفارش می داد و برای خودش یک فر خوراک پزی بهتروبزرگتری نیز سفارش داد.چون تجارتش رونق گرفت پسرش که اخیرا از دانشگاه فارغ التحصیل شده بود به او پیوست.
بعد از مدتی چیز عجیبی اتفاق افتاد.پسر سوال کرد:پدرآیا از بحران اقتصادی بزرگی که در آینده اتفاق می افتد آگاه هستی؟پدر پاسخ داد نه.درباره ی آن برایم صحبت کن.پسر گفت:موقعیت بین المللی وحشتناک است.وضعیت داخلی هم از آن بدتر است.ماباید برای روزهای بدتر خودمان را آماده کنیم.مرد فکر کرد چون پسرش دانشگاه رفته است و روزنامه می خواند ورادیو گوش می دهد.پس او باید بیشتر بداندو توصیه اورانباید نادیده گرفت.به نحوی که روز بعد سفارشش رابرای گوشت کم کرد،انتظارش را کم کرد و دیگر علاقه و اشتیاقی برای افزایش فروش نداشت.
به زودی تعداد افرادی که درصف برای گرفتن غذامی ایستادند،کم و کمتر شدوفروش آن ها سریعا افت پیدا کرد.پدر به پسرش گفت که:پسرم شما راست گفتید.مادرجریان یک بحران هستیم و من خوشحالم که ما پیش از موعد از آن آگاه شدیم.
نکته اخلاقی این داستان چیست؟
1-بیشتر مواقع ما هوش را با قضاوت خوب اشتباه می گیریم.
2-یک شخص ممکن است هوش بسیار بالایی داشته باشد اما می تواند قضاوتی ضعیف داشته باشد
3-مشاوران و راهنمایان خودرا به دقت انتخاب کنید واز قضاوت خودتان استفاده کنید.
4-اگر یک فرد پنج ویژگی زیر را داشته باشد می تواند بدون تعلیم و تربیت رسمی و یا با داشتن آن موفق شود:((منش،تعهد،اطمینان،ادب،جرات))
5-فاجعه این است که بسیاری افراد دایره المعارف متحرک هستند اما درزندگی موفق نیستند.هوش،یادگیری را تسریع می کند اما توانایی،مهارت به کاربردن چیزهای یادگرفته شده است.تمایل،نگرشی است که شخص ماهر را باکفایت و شایستگی می کند.بسیاری از افراد ماهر،بی کفایت هستند.توانایی بدون نگرش درست،اتلاف و بیهودگی است.
اولین وظیفه ی یک دانشگاه،آموزش دانایی است نه داد و ستد(تجارت)،آموزش منش است،نه فن آوری ها
چرچیل