| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
بهترین عشق کدامست؟
جان کوچولو گفت:((مادر،دوستت دارم))
سپس کارش را فراموش کرد،کلاهش را انداخت
و برای تفریح و تاب بازی به باغ رفت
مادرش تنها ماند تا هیزم و آب بیاورد
نل گفت:((مادر من دوستت دارم))
((من شما را بیش از آن چه که زبان قادر به گفتن است،دوست دارم))
سپس او نصف روز را با اذیت و آزار و اخم مشغول شد
و هنگامی که برای بازی از خانه بیرون رفت،مادرش خوشحال شد
فان کوچولو گفت:((مادر دوستت دارم))
((امروز تا آنجا که می توانم به تو کمک می کنم))
((چه قدر خوشحالم که امروز مدرسه ندارم))
بنابراین او گهواره ی بچه را آن قدر تکان داد تا خوابش برد
سپس به آرامی همه جا را جارو کرد و اتاق را منظم کرد.
او تمامی روز را به عنوان حامی مادر مشغول و خوشحال بود
دوباره آن ها گفتند((مادر دوستت داریم))
سه کودک کوچولو به خواب رفتند
شما فکر می کنید که مادر حدس زد کدام یک از آن ها واقعا او را دوست داشتند؟
جوی الیون