| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
وقتي شما به شهر نيويورك سفر كنيد، جالب ترين بخش سفر شما هنگامي است كه پس از خروج از هواپيما و فرودگاه، قصد گرفتن يك تاكسي را داشته باشيد. اگر يك تاكسي براي ورود به شهر و رسيدن به مقصد بيابيد شانس به شما روي آورده است. اگر راننده ي تاكسي شهر را بشناسد و از نشاني شما سر در آورد با اقبال ديگري روبرو شده ايد. اگر زبان راننده را بدانيد و بتوانيد با او سخن بگوييد بخت يارتان است و اگر راننده عصباني نباشد، با حسن اتفاق ديگري مواجه هستيد. خلاصه براي رسيدن به مقصد بايد از موانع متعددي بگذريد.
هاروي مك كي مي گويد: «روزي پس از خروج از هواپيما، در محوطه اي به انتظار تاكسي ايستاده بودم كه ناگهان راننده اي با پيراهن سفيد و تميز و پاپيون سياه از اتومبيلش بيرون پريد، خود را به من رساند و پس از سلام و معرفي خود گفت: «لطفا چمدان خود را در صندوق عقب بگذاريد.»
سپس كارت كوچكي را به من داد و گفت: «لطفا به عبارتي كه رسالت مرا تعريف مي كند توجه كنيد.»
بر روي كارت نوشته شده بود: «در كوتاه ترين مدت، با كمترين هزينه، مطمئن ترين راه ممكن و در محيطي دوستانه شما را به مقصد مي رسانم.»
✈️من چنان شگفت زده شدم كه گفتم نكند هواپيما به جاي نيويورك در كره اي ديگر فرود آمده است. راننده در را گشود و من سوار اتومبيل بسيار آراسته اي شدم. پس از آنكه راننده پشت فرمان قرار گرفت، رو به من كرد و گفت: «پيش از حركت، قهوه ميل داريد؟ در اينجا يك فلاسك قهوه معمولي و فلاسك ديگري از قهوه مخصوص براي كسانيكه رژيم تغذيه دارند، هست.»
گفتم: «خير، قهوه ميل ندارم، اما با نوشابه موافقم».
راننده پرسيد: «در يخدان هم نوشابه دارم و هم آب ميوه.»
سپس با دادن يك بطري نوشابه، حركت كرد و گفت: «اگر ميل به مطالعه داريد مجلات تايم، ورزش و تصوير و آمريكاي امروز در اختيار شما است.»
آنگاه، بار ديگر كارت كوچك ديگري در اختيارم گذاشت و گفت: «اين فهرست ايستگاههاي راديويي است كه مي توانيد از آنها استفاده كنيد. ضمنا من مي توانم درباره بناهاي ديدني و تاريخي و اخبار محلي شهر نيويورك اطلاعاتي به شما بدهم و اگر تمايلي نداشته باشيد مي توانم سكوت كنم. در هر صورت من در خدمت شما هستم.»
از او پرسيدم: «چند سال است كه به اين شيوه كار مي كنيد؟»
پاسخ داد: « دو سال.»
پرسيدم: «چند سال است كه به اين كار مشغوليد؟»
جواب داد: «هفت سال.»
پرسيدم: «پنج سال اول را چگونه كار مي كردي؟»
گفت: «از همه چيز و همه كس،از اتوبوسها و تاكسي هاي زيادي كه هميشه راه را بند مي آورند، و از دستمزدي كه نويد زندگي بهتري را به همراه نداشت مي ناليدم. روزي در اتومبيلم نشسته بودم و به راديو گوش مي دادم كه وين داير شروع به سخنراني كرد. مضمون حرفش اين بود كه مانند مرغابيها كه مدام واك واك مي كنند، غرغر نكنيد، به خود آييد و چون عقابها اوج گيريد. پس از شنيدن آن گفتار راديويي، به پيرامون خود نگريستم و صحنه هايي را ديدم كه تا آن زمان گويي چشمانم را بر آنها بسته بودم. تاكسيهاي كثيفي كه رانندگانش مدام غرولند مي كردند، هيچگاه شاد و سرخوش نبودند و با مسافرانشان برخورد مناسبي نداشتند. سخنان وين داير، بر من چنان تاثيري گذاشت كه تصميم گرفتم تجديد نظري كلي در ديدگاهها و باورهايم به وجود آورم.»
پرسيدم: « چه تفاوتي در زندگي تو حاصل شد؟»
گفت: «سال اول، درآمدم دوبرابر شد و سال گذشته به چهار برابر رسيد. نكته اي كه مرا به تعجب واداشت اين بود كه در يكي دو سال گذشته، اين داستان را حداقل با سي راننده تاكسي در ميان گذاشتم اما فقط دو نفر از آنها به شنيدن آن رغبت نشان دادند و از آن استقبال كردند. بقيه چون مرغابيها، به انواع و اقسام عذر و بهانه ها متوسل شدند و به نحوي خود را متقاعد كردند كه چنين شيوه اي را نمي توانند برگزينند.»
شرح حكايت
شما، در زندگي خود از اختيار كامل برخورداريد و به همين دليل نمي توانيد گناه نابسامانيهاي خود را به گردن اين و آن بيندازيد. پس بهتر است برخيزيد، به عرصه پر تلاش زندگي وارد شويد و مرزهاي موفقيت را يكي پس از ديگري بگشاييد.
دنيا مانند پژواك اعمال و خواسته هاي ماست.
اگر به جهان بگويي: «سهم منو بده...»
دنيا مانند پژواكي كه از كوه برمي گردد، به تو خواهد گفت: «سهم منو بده...» و تو در كشمكش با دنيا دچار جنگ اعصاب مي شوي.
اما اگر به دنيا بگويي: «چه خدمتي برايتان انجام دهم؟»، دنيا هم به تو خواهد گفت: «چه خدمتي برايتان انجام دهم؟»
یاعلی
یاعلی
یاعلی
آیهای از قرآن بر روی جلد مجله تایم
"هرکس جان یک نفررانجات دهد،بشریت رانجات داده است" (آیه 32سوره مائده)
یاعلی
یاعلی
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
در هر 3 ثانیه یه نفر تو دنیا میمیره و یکی از این 3 ثانیهها نوبت ماست.
در همین مدت که جمله ی بالا رو خوندی حداقل 2 نفر مردن!
پس قدر ثانیه ثانیه ی زندگیتون رو بدونید...
من ۳ بار در کالج رد شدم. بیش از ۳۰ بار برای استخدام اقدام کردم اما همیشه تقاضای من رد شد.
زمانی که KFC برای اولین بار به چین وارد شده بود، ما ۲۴ نفر بودیم که برای استخدام تقاضا داده بودیم اما من تنها نفری بودم که نتوانست وارد شود.
برای ورود به پلیس هم تقاضا داده بودم که آنجا هم تنها متقاضی ناکام بودم.
در ضمن ۱۰ بار برای ورود به دانشگاه هاروارد در آمریکا اقدام کردم که هر ۱۰ بار پاسخ منفی بود.
شاید فکر کنید اینها خاطرات یک بیمار روانی یا آخرین نامهی کسی است که به دلیل افسردگی شدید خودکشی کرده است.
اما اگر چنین فکر میکنید سخت در اشتباهید، چرا که اینها جملات جک ما (Jack Ma) خالق سایت Alibaba و صاحب رتبهی ۳۳ در بین ثروتمندترین افراد دنیا است که ثروت او بالغ بر ٢٨/٨ میلیارد دلار تخمین زده میشود.
این ثروتمندترین مرد چینی، قبل از موفقیت این سایتش، در دو بیزینس اینترنتی دیگر شکست خورده بود.
لطفا بلند شوید و به حرکت ادامه دهید.
دهه سوم زندگی هر فردی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ زیرا زمانی است که تصمیمات مهمی در این دوره از زندگی گرفته میشود. جوانان اصولا در این بازه زمانی انتخاب میکنند که تا چه مقطعی تحصیلات خود را ادامه دهند، تواناییهای خود را در چه شغلهایی محک بزنند و در نهایت شغل ایدهآلشان را انتخاب کرده و دنبال کنند.
به عبارتی دهه سوم زندگی را میتوان زمانی توصیف کرد که هر جوانی سعی میکند اولین گامهای خود را در کسب و کار برداشته و آیندهاش را بسازد. یکی از مواردی که ممکن است جوانان از آن غافل شده و به درستی آن را استفاده نکنند اوقات فراغتشان است.
هر یک از ما معنی متفاوتی از موفقیت داریم اما اصولا جوانان موفقیت را در شادمانی، سلامتی، داشتن روابط اجتماعی قوی و زندگی متعادل میبینند. طبق گفته متخصصان، اینکه چطور از اوقات فراغتتان استفاده کنید میتواند به رشد تواناییهایتان کمک بسزایی کرده و شما را در رسیدن به خواستههایتان یاری بخشد. نویسنده کسب و کار، لین تیلور گفته است:
اگر از زمان فراغت برای برطرف کردن خستگیتان استفاده کرده و به تغذیه مناسب و فعالیتهای ورزشی بپردازید میتوانید به مرحلهای برسید که همیشه پر انرژی در محل کارتان حاضر شده و برای رسیدن به موفقیت انگیزهی بیشتری داشته باشید.
وی ادامه داده است:
در نظر داشته باشید که یک ذهن خلاق و بدن سالم باعث میشود تا بهترین عملکرد را داشته باشید. همچنین دانستن اینکه توانستهاید عملکرد خوبی در محل کارتان داشته باشید به شما شهامت اینکه از اوقات فراغتتان بهتر استفاده کنید را داده و میتوانید علایقتان را مصممتر دنبال کنید. این موضوع باعث میشود تا میان زندگی شخصی و کارتان به یک تعادل مناسب برسید.
دانستن اینکه باید از اوقات فراغتتان به درستی استفاده کنید قدم اولی است که به شما در کسب موفقیت بیشتر کمک میکند اما ممکن است که در نحوه انتخاب فعالیت مناسب در اوقات فراغت مردد باشید. به همین دلیل قصد داریم ۱۶ کاری که جوانان موفق در زمانهای فراغتشان به انجام آنها مشغول هستند را با هم مرور کنیم. ادامه مقاله را با زومیت دنبال کنید:
اوقات فراغتتان را با خانواده و دوستانتان سپری کنید
همراه بودن خانواده یا دوستانتان، در زمان تحصیل یا حضور در محل کارتان معمولا امکان پذیر نیست. به همین دلیل باید از اوقات فراغتتان برای سپری کردن زمان با کسانی که به فکر شما بوده و به شما اهمیت میدهند استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که تشویق شدن برای رسیدن به رویاهایتان توسط افرادی که شما را دوست دارند میتواند در بیشتر شدن انگیزه برای فعالیت بیشتر، تاثیر بسزایی داشته باشد.
فعالیتهای ورزشی داشته باشید
خیلی از افراد موفق با وجود برنامه سنگین کاری که دارند زمانی را در میان فعالیتهای روزانه خود به ورزش اختصاص میدهند. این کار کمک میکند تا در کنار داشتن سلامتی جسمی، انرژی مثبتی نیز جذب کنند؛ انرژی که قادر است از نظر روحی نیز به آنها در رسیدن به بهترین سطح عملکرد کمک کند. شما میتوانید در اوقات فراغتتان به انجام دوچرخهسواری، اسکی، شنا، پیادهروی یا دیگر فعالیتهای خوب ورزشی بپردازید.
در زندگی روزمره، بیشتر با استرس و اضطراب رو به رو میشویم که میتوانند روی ما تاثیر منفی بگذارند. فعالیتهای ورزشی با آدرنالینی که تولید میکنند میتوانند ما را از این استرسها دور سازند و به زندگی ما هیجان بخشند. به همین دلیل افراد موفق به انجام تمرینهای ورزشی مشغول میشوند.
دانستههای خود را افزایش دهید
جوانان موفق همیشه نسبت به مسائل مختلف کنجکاو هستند و علاقه دارند بیشتر بدانند. آنها با مطالعه، ثبت نام در دورههای آموزشی، تحقیق در اینترنت و استفاده از تجربیات دیگران سعی میکنند بر میزان دانششان بیفزایند.
در نظر داشته باشید این اقدام برای هر جوانی فوق العاده مفید است زیرا زمانی که بخواهند وارد کسب و کاری شوند هرچه دانش آنها بیشتر باشد احتمال استخدامشان افزایش مییابد.
عقاب چگونه دوباره متولد میشود؟ ﻋﻤﺮ ﻋﻘﺎﺏ 70 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺑﻪ سن 40 ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ، ﭼﻨﮕﺎﻝﻫﺎﯾﺶ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑِ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻃﻌﻤﻪ ﺭﺍ ﺩﯾﮕﺮ ندﺍﺭﺩ. ﻧﻮﮎ ﺗﯿﺰﺵ ﮐُﻨﺪ، ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺧﻤﯿﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺷﻬﺒﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﮐﻬﻨﺴﺎﻝ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﮐﻠﻔﺘﯽ ﭘﺮ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﯿﭽﺴﺒﺪ ﻭ پرﻭﺍﺯ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ. ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻋﻘﺎﺏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻭﺭﺍﻫﯽ: بمیرد یا ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﻮﺩ. ﻭﻟﯽ ﭼﮕﻮﻧﻪ؟ ﻋﻘﺎﺏ ﺑﻪ ﻗﻠﻪ ﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﻧﻮﮎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﺮ ﺻﺨﺮﻩ ﻣﯿﮑﻮﺑﺪ ﺗﺎ ﮐﻨﺪﻩ ﺷﻮﺩ و ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ ﺗﺎ ﻧﻮﮐﯽ ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺮﻭﯾﺪ. ﺑﺎ ﻧﻮﮎ ﺟﺪﯾﺪ ﺗﮏ ﺗﮏ ﭼﻨﮕﺎﻝﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺎﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺗﺎ ﭼﻨﮕﺎﻝ ﻧﻮ ﺩﺭﺁﯾﺪ . ﻭ ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮐﻨﺪﻥ ﭘﺮﻫﺎﯼ ﮐﻬﻨﻪ ﻣﯿﮑﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﺭﻭﻧﺪ ﺩﺭﺩﻧﺎﮎ 150 ﺭﻭﺯ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﺪ ﻭﻟﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ 5 ﻣﺎﻩ ﻋﻘﺎﺏ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﯼ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ 30 ﺳﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﺯﯾﺴﺘﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﺮﺩ، ﺩﺭﺩ ﮐﺸﯿﺪ، ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﺬﺷﺖ، ﻋﺎﺩﺍﺕ ﻭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺑﺪ ﺭﺍ ﻫﺮﺱ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪ، یا ﺑﺎید مُرد.
ﺳﺎﻟﻬﺎ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺍﺭﺱ، ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ بازيگوشى ﺑﻪ ﻧﺎﻡ غلام درس ميخواند.
ﺭﻭﺯﯼ خانم معلمش كه از شيطنت هاي او به تنگ آمده بود با او دعواي سختي كرد و به او گفت كه در آينده هيچ چيز نميشود .
غلام آنقدر در مقابل هم كلاسي هايش خجالت زده شد كه مدرسه خود را عوض كرد و تا سالها كسى از او خبر نداشت.
بيست ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﺣﻤﺪﯼ ﺑﻌﻠﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻗﻠﺒﯽ ﺩﺭﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺴﺘﺮﯼ ﺷﺪ ﻭ ﺗﺤﺖ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ،
ﻋﻤﻞ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ ،
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﺁﻣﺪﻥ ، ﺩﮐﺘﺮﺟﻮﺍﻥ ﺭﻋﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻮﺩ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻭﯼ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰﺩ
ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻭﯼ ﺗﺸﮑﺮﮐﻨﺪ
ﺍﻣﺎ ﺑﻌﻠﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺩﺍﺭﻭﻫﺎﯼ ﺑﯿﻬﻮﺷﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺣﺮﻑﺯﺩﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﻟﺒﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺭﻧﮓ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺑﻮﺩ
ﮐﻢ ﮐﻢ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺩﺭ ﺣﺎﻝﮐﺒﻮﺩ ﺷﺪﻥ ﺑﻮﺩ
ﺗﺎﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﯼ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺩﮐﺘﺮﺟﺎﻥ ﺑﺎﺧﺖ ،
ﺩﮐﺘﺮ ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﺍﻧﻪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ،
پس از بررسی متوجه شد
ﻧﻈﺎﻓﺘﭽﯽ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺩﻭﺷﺎخه ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ
ﻭ ﺷﺎﺭﮊﺭ ﮔﻮﺷﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺁﻥ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ
اون نظافتچی کسی نبود جز
غلام ! ! !
ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯾﻦ غلام دکتر شده ؟ !
نكته مديريتى :
هرگز از تلاش دست برنداريد حتى اگر از نظر روحى آسيب ديديد . بياييد غلام دوم نباشيم
هر وقت احساس کردی برای کاری ساخته نشده ای، به این تصویر 5 ثانیه نگاه کن، شاید نظرت عوض شد
یا علی
سالهاِ بعد،بابتِ کارهایی که نکردی بیشتر افسوس میخوری تا بابتِ کارهایی که کردی
پس روحیه ی تسلیم را کنار بگذار
از حاشیه ی امن بیرون بیا
آرزو کن ،بگرد، کشف کن ...
1.اگر میخواهید یک سرمایه گذار باهوش باشید، باید ریسک های زیادی انجام دهید و این ریسک های زیاد، قرار نیست همه شان تبدیل به موفقیت شوند. حتی ریسک های زیاد بر روی تصمیم گیری نیز، قمار نیستند. در واقع قمارباز کسی است که غرورش با پولش ازدواج کرده.
2.تصمیم گیری احساسی خطرناک است و زمانی خطرناک تر میشود که توسط یک گروه تصمیم گیری میشود! البته که شما انسان هستید، احساسات دارید. طبیعی است که واکنش های احساسی به شرایط داشته باشید! چه منفی و چه مثبت! اما به عنوان یک فرد بالغ، در کسب و کار و زندگی تان باید یکبار برای همیشه یاد بگیرید، هنگام تصمیم گیری های، احساساتتان را کنار بگذارید و با واقعیات و عینیات تصمیم تان را بگیرید.
3.زمانی که پولتان را از دست میدهید، شکست میخورید، معمولا بر حسب عادت، دوست دارید آنرا بین خودتان نگه دارید یا به اصطلاح درونی اش کنید و هیچکس را از آن خبردار نکنید. این یکی از خطرناک ترین اقداماتی است که سرمایه گذاران جوان انجام میدهند.آنها ارزش خالص دارایی شان را با ارزش خالص خودشان برابر میدانند؛ این اشتباه است. شما اگر شکستی متقبل شدید ویا پولتان را از دست دادید، شما در واقع شخصی هستید که شکست خورده، نباید تصور کنید یک “فرد شکست خورده” هستید.
زندگی معمولی انسان بی برنامه، سردرگم، بی هیجان و ناخوشایند به نظر می آید. تنها آنهایی که به ماجراهای زندگی به عنوان شانسی از میان شانس ها نگاه می کنند که خودشان آن را برای خودشان ایجاد کرده اند، می توانند کنترل زندگی خود را کاملا در دست بگیرند.
انشاالله ما هم به هم چین مراحلی می رسیم
بزرگترین بلا ناامیدی است مولا علی
سخت است بدون همکاری و مشارکت دیگران به موفقیت رسید.یک شخصیت جذاب ضمن حفظ آرامش،انعطاف پذیر و سازگار است.انعطاف پذیری به معنی رفتار ناامیدانه یا بی فایده نیست،بلکه به معنی ارزیابی و پاسخ دهی مناسب در شیوه ای به موقع و به جا در موقعیت های خاص است.انعطاف پذیری شامل اصول و ارزش ها نمی شود.
کارهای اشتباهی که درباره ی دیگران انجام می دهیم و یا از چیزهایی که رنج می بریم به گونه ی متفاوت تعببیر و تفسیر می شوند.همدلی به تنهایی ویژگی مهم یک شخصیت مثبت است.افراد همدل از خودشان این سوال را می پرسند((چه احساسی به من دست می دهد اگر کسی با من چنین برخوردی کند؟))
دوستی ها به شرح زیر می توانند طبقه بندی شوند:
1-دوستان تفریحی.شما دوست هستید مادامی که روابط برای سرگرمی وتفریح پابرجایند.مثل رفیق نیمه راه.
2-دوستی برای راحتی وآسایش.افراد این نوع دوستی را برای رسیدن به سود برقرار می کنند.این دوستی تا وقتی دوام پیدا می کند که فایده ی شخص تمام نشده باشد این دوستی ها دوام ندارند.
3-دوستی واقعی.این نوع دوستی مبتنی بر تایید و احترام متقابل است.دوستان واقعی افرادی هستند که در خوب بودن بر یکدیگر برتری گیرند.دوستان واقعی کسانی هستند که خیر یکدیگر را در دل و در عمل می خواهند.اعمال خوب به وسیله دوستان خوب به وقوع می پیوند وخوبی از هر دوطرف ادامه می یابد.خوب بودن بر پایه ی منش و تعهد حاصل می شود.
خوشی ها،دوستی ها را به وجود می آورند و گرفتاری های آن ها را آشکار می کنند.رفیق نیمه راه در متن زیر به خوبی توصیف شده است.
افراد در شادی شما را جست و جو می کنند و هنگام سختی روی برمی گردانند و می روند.
آن ها می خواهند از شما شادی کامل را کسب کنند،اما غم و غصه ی شما را نیاز ندارند.اگر خوش و سرحال باشید.
دوستان شما زیادند،اما اگر گرفتار باشید تمام آن ها را از دست می دهید.هیچ یک از آن ها نمی خواهند از شربت خوشی شما کمی بنوشند،اما شما باید تمام تلخی ها را به تنهایی سر بکشید (ویلکوک)
افرادی که دوستان واقعی دارند واقعا به یکدیگر کمک می کنند و هیچ گونه چشم داشت مادی از یکدیگر ندارند و آن چه که لازمه ی دوستی است به جا می آورند.
اگر آن ها نتوانند یکدیگر را کمک کنند در روابطشان شکست می خورند.
روابط اتفاقی به وجود نمی آیند،بلکه برای ایجاد شدن به زمان نیاز دارند.آن ها براساس مهربانی،فهم،ازخودگذشتگی و نه براساس حسادت،خودخواهی،خودرا بالا کشیدن و رفتار غیر مودبانه ایجاد می شوند.
روابط دوستانه نباید حالت بده و بستان داشته باشند.همین که دوستی ها برقرار شد،نیاز دارند که به طور مداوم افزایش یابند.به یاد داشته باشید که هیچ کس کامل و ایده آل نیست و چنین انتظاری در دوستی منجر به نومیدی می شود.
1-نه گفتن
2-استقبال از انتقاد
3-خوش بینی
4-عدم ترس از شکست
5-توانایی تمرکز بر هدف
شوخی های منفی می توانند شامل طعنه زدن،خراب کردن و اذیت و آزار باشند.هر نوع شوخی طعنه آمیز برای مسخره کردن دیگران بسیار ناپسند است.هر نوع زخم بدنی زودتر از یک زخم روحی مداوا می شود.
هنگامی که یک نفر از خجالت سرخ می شود،هنگامی که درد کسی را فرا می گیرید،وقتی که به مقدسات کسی توهین می شود،وقتی که با خنده،ضعف کسی برملا می شود،وقتی بی حرمتی به مقدسات باعث سرگرمی می شود،هنگامی که اشک کودکی سرازیر می شود،وهنگامی که فرد نمی تواند در خنده ی دیگران شرکت کند،یک شوخی بی مزه و کم محتوا در کار بوده است. کلیف توماس
برای کسی که از آزار دیگران لذت می برد هر چیز که باعث سرگرمی او شود،خوشایند است.غیر معمول نیست کودکانی را ملاحظه کنید که با پرتاب سنگ به سوی قورباغه ها برای خودشان سرگرمی درست می کنند زیرا سرگرمی برای آن ها مساوی با مرگ قورباغه هاست اما این امر برای قورباغه ها سرگرمی نیست.
شوخی می تواند ارزشمند ویا خطرناک باشد بستگی به این دارد که فرد با دیگران بخندد و یا این که به دیگران بخندد.وقتی که شوخی به تمسخر دیگران می پردازد و یا باعث سرگرمی فرد می شود،حالت خوبی نداردو فرد شوخی کننده مقصر است.اذیت دیگران می تواند باعث جریحه دار شدن احساسات شود.برخی از افراد با خراب کردن دیگران برای خود سرگرمی درست می کنند.طعنه زدن،دیگران را نسبت به فرد بیگانه می سازد.خوب است شوخی برای هیچ کس خطر چندانی نداشته باشد.
دکتر نورمن کوزینس،نویسنده ی کتاب((تشریح یک بیماری))نمونه ی بارزی است از این که فرد چگونه می تواند بیماری لاعلاجش را معالجه کند.او یک به پانصد شانس بهبود داشت اما کوزینس خواست ثابت کند که هیچ چیزمانند ذهن و فکرمهم نیستندوآن را ثابت کرد.او پی برد اگر هیجان های منفی،مواد شیمیایی منفی در بدن تولید می کنند بنابراین عکس آن نیز صادق می باشد.یعنی هیجان های مثبت مثل شادی و خنده مواد شیمیایی مثبتی به سیستم ما وارد می کنند.او از بیمارستان به هتل نقل مکان کردوفیلم های خنده داری را اجاره می گرفت و خودش را با خندیدن درمان کرد.البته کمک های طبعی هم مهم است،اما خواسته ی بیمار برای زنده مانده نیز به همان اندازه اهمیت دارد.
شوخ طبعی می تواند زندگی را نجات دهد،مضافا این که می تواند مصایب را نیز آسان کند.
کوکا کولا تو سال اولش فقط ۹ بطری فروخت اما امروز 1/7 بطری رو در روز می فروشه.
هیچ وقت ناامید نشو.
سخاوت نشانه ی بلوغ عاطفی است.سخاوتمند بودن به معنی در فکر دیگران و با ملاحظه بودن،بدون تمنا است.افراد سخاوتمند در زندگی ثروتی را تجربه می کنند که شخص خودخواه نمی تواند حتی آن را در رویا هم تجربه نماید
خودخواهی انتقام می آورد.به احساسات دیگران حساس باشید.
یا علی
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
موسسهی جیپی مورگان چیس، ۱۵ میلیارد تراکنش اعتباری و بدهی را در ۱۵ ناحیهی شهری بررسی کرد تا دریابد نحوهی خرج کردن آدمها براساس درآمدشان چه تفاوتی دارد. ۲۰٪ امریکاییهای گروهی که کمترین درآمد را داشتند تقریبا بیش از هر گروه درآمدی دیگری پول بیشتری خرج کردند. همچنین سهم زیادی از درآمدشان را در خواروبارفروشیها خرج می کنند.
اصلا عجیب نیست. کالاهایی مانند سوخت و خواروبار همیشه هزینهی زیادی برای خانوارهای کمدرآمد محسوب میشود. آنچه عجیب است سهمی از درآمد است که توسط فقرا در رستورانها خرج میشود: ۱۶.۶٪.
فقط ثروتمندترین امریکاییها، با اختصاص ۱۷.۸٪ از درآمدشان به رستورانها، بیشتر از این میزان خرج میکنند.
آیا فقرا ولخرجی میکنند و در رستورانهای معروف اسپاگو، مسا گریل، و لوسیرک ریختوپاش میکنند؟ خیلی به ندرت. مطالعات دیگری نشان میدهد امریکاییهای کمدرآمد خارج از خانه پول زیادی را در فستفودهای زنجیرهای و سایر مکانها صرف غذا میکنند تا در ازای قیمت کم غذایی حاضری بگیرند.
طبق یک گزارش مهم توسط نشنال جئوگرافیک به نام ”چهرهی جدید گرسنگی“ در بسیاری موارد خانوادههای تک والدی یا خانوارهای فقیر با کمبود وقت روبهرو هستند. ماشین ندارند، روی وسایل نقلیهی عمومی نامنظم حساب میکنند تا از کاری به کار دیگری برسند و اغلب با رفتوآمدهای طولانی مواجه میشوند. وقتی یک والد دیر به خانه میرسد و بچهها گرسنه هستند فستفود راهحلی سریع است.
مادری در هیوستون به این نشریه گفت: ”میدانید، شاید نتوانم آن را برای یک نفر که اینجا نبوده که بفهمد، توجیه کنم اما نمیتوانم آنها را ناامید کنم و غذایی نگیرم. “
از سوی دیگر ثروتمندان بیشتر از هر گروه درآمدی برای بیرون غذا خوردن، و اغلب در رستورانهای شیک و گرانقیمتی که قیمت غذاها در آنها ممکن است به صدها دلار برسد، هزینه میکنند.
یافتههای دیگر: در حالیکه فقرا حدودا ۵۱٪ پولشان را برای کالاهایی نظیر غذا، سوخت و پوشاک هزینه کردند، ثروتمندترینها حداقل ۴۰٪ درآمدشان را صرف این اقلام کردند.
همچنین ثروتمندان پول بیشتری صرف کالاهای بادوامی مانند ماشین، قایق شخصی، و وسایل برقی خانه کردند. بیش از ۱۹٪ درآمدشان به اقلام گرانقیمت اختصاص یافته بود، تقریبا دوبرابر مقداری که امریکاییهای گروه کمدرآمد برای آنها میپرداختند.
ترجمه:تحریریه سایت کسب و کار بازده_اسما حسنی
منبع: مارکتواچ
رایجترین دلیل پایین بودن قیمت سهام شرکتها این است: بدبینی عام و خاص به شرکت یا صنعت. قصد داریم تا تجارت را در چنین محیطی انجام دهیم؛ البته نه به خاطر طرفداری از بدبینی بلکه به دلیل علاقه به چنین قیمتهایی. بدبینی، یکی از دشمنان یک خریدار منطقی است
. اکثر مردم جذب سهامهایی میشوند که دیگران آنرا میخواهند اما باید به دنبال سهامی باشید که کسی آن را نمیخواهد. نمیتوانید چیزی را که همه به دنبال آن هستند، بخرید و بخواهید تا خوب عمل کند
.بازار کوتاه مدت مانند زندان است و مکان امنی ندارد و کار دراین بازار کودکانه است
.زمان، دشمن تجارت ضعیف و دوست تجارت قوی است. چنانچه شما ۲۰ الی ۲۵ درصد سود از سرمایه خویش بدست آورید؛ زمان دوست شماست اما اگر بازده تجارت شما پایینتر بود, زمان دشمن شماست
بسیار آزار دهنده است از دوستی که مشکلی دارد این سوال را بپرسیم:((آیا من می توانم به شما کمکی بکنم؟))این گفته بیشتر حالت تظاهر دارد.اگر شما واقعا قصد کمک دارید،در مورد چیزی که مناسب و شایسته انجام دادن است فکر کنید و سپس آن را انجام دهید.
بعضی از افراد به جای خود پسندی ردای صداقت را به تن می کنند و امیدوارند که روزی بتوانند مدعی شوند که دریافت کمک حق شان می باشد.
از شوخی های بی معنی و نادرست اجتناب نمایید.احتیاط و صداقت ابزار خوبی برای قضاوت کردن نیست.فرد می تواند بی ریا و صادق باشد اما اشتباه کند.
معناي ۷سال رو کي خوب ميفهمه؟
دانشجوهاي پزشکی...
معناي ۴سال رو کي ميفهمه؟
بچه هاي کارشناسی...
معناي ۲سال رو کي خوب ميفهمه؟
سرباز ها...
معناي ۱سال رو کي خوب ميفهمه؟
پشت کنکوري ها...
معناي ۹ماه رو کي خوب ميفهمه؟
بانوان باردار...
معناي ۱ماه رو کي خوب ميفهمه؟
روزه داران ماه مبارک رمضان...
معناي ۱هفته رو کي خوب ميفهمه؟
سر دبيرهاي مجلات هفتگی...
معناي ۱روز رو کي خوب ميفهمه؟
کارگران روز مزد...
معناي ۱ساعت رو کي خوب ميفهمه؟
عاشق منتظر...
معناي ۱دقيقه رو کي خوب ميفهمه؟
اونايي که از پرواز جا موندند...
معناي ۱ثانيه رو کي خوب ميفهمه؟
اونايي که در تصادف جون سالم به در بردند...
معناي ۱دهم ثانيه رو کي خوب ميفهمه؟
مقام دوم تو المپيک...
معنای لحظه را چه کسی درک میکنه ؟
کسی که دستش از دنیا کوتاهه...
این فقط یک یادآوری بود تا
قدر لحظه لحظه هاي زندگيمون رو
بدونيم
خيلي زود دیر میشه...
نه...!
خیلی زود تموم ميشه!
شايد فرصتي رو که الان داريم،
لحظهای ديگر فقط یک خاطره باشد
شاید تلخ و زشت...
و شاید شیرین و زیبا..
1- دوران «ژست»:
تا 24 سالگى بوده و در این مرحله آدم هر جا میره ژست میگیره
و میگه من از همه بهترم!
2- دوران« قسط»:
دورانی است که معمولاً بين 25 تا 45 سالگى قرار دارد ، اين مرحله با قسط وام ازدواج شروع شده و با انواع ديگر اقساط ادامه پيدا ميكند.
3- دوران« تست»:
این دوران که از 45 تا 60 سالگى است . در اين مرحله انواع بیماریها به آدم هجوم آورده و
هی باید بریم دکتر و تست بدیم
و تست بدیم و تسسسست بدیم!
4- دوران« فس» :
اين مرحله كه آخرين مرحله نيز هست از 60 سالگى شروع ميشود و طى آن آدم به فس فس ميافتد.
پس منتظر روزگار خوش نباشید و از زمان حال خود لذت ببرید،
فردا و فردا هم نگید و دیروز دیروز هم نکنید ...
1--زودتر سر کار بروید
اگر از آن دسته کارمندان هستید که هر روز دیر سر کار می روند، هرگز نباید انتظار افزایش حقوق داشته باشید. مطالعه ای که توسط انجمن روانشناسی آمریکا انجام شد نشان داد کارمندانی که زودتر در محل کار حاضر می شوند از نظر کارفرمایان باوجدان تر هستند.
۲-وقتی تحت فشارید صبر داشته باشید
وقتی تحت فشارید، چطور واکنش نشان می دهید؟ کارفرامایان همیشه دوست دارند به آن دسته از کارمندانی که تحت فشار صبر می کنند و کنترل خود را از دست نمی دهند پاداش دهند.
۳-نگرش مثبت داشته باشید
اگر تمام موارد مطرح شده در این مقاله را نادیده بگیریم، بلا استثنا تمام کارفرمایان به کارمندانی که هر روز با نگرش مثبت و اشتیاق تمام سر کار حاضر می شوند توجه ویژه ای دارند این در حالی است که معمولا کارفرمایان سعی می کنند از همان روز اول از شر کارمندانی که دائم بهانه تراشی می کنند و شکوه و شکایت می کنند خلاص شوند.
۴-از شایعه پراکنی اجتناب کنید
شاید گاهی اوقات وسوسه شوید و بخواهید پشت سر همکاران خود صحبت کنید اما همیشه به خاطر بسپارید کارفرمای شما محیط کار را زیر نظر دارد و معمولا با این موارد برخورد خواهند کرد. شایعه پراکنی از شما فردی غیر حرفه ای خواهد ساخت که ارزش اعتماد ندارد.
۵-بهره وری خود را افزایش دهید
اگر کیفیت و کمیت خروجی کار روزانه خود را افزایش دهید کارفرما نیز با رغبت بیشتری با افزایش حقوق شما موافقت خواهد کرد. راهی برای تمرکز پیدا کنید و سعی کنید در زمان تعیین شده وظایف و مسئولیت های خود را به صورت کامل انجام دهید.
۶-در بحث ها شرکت کنید
فعال باشید، خواه در جلسه ی طوفان فکری شرکت کرده باشید یا در مهمانی که به مناسبت موفقیت اخیر شرکت برگزار شده است. اگر مدیریت شما را به چشم یکی از اجزای کلیدی و ضروری تیم نگاه کنند، مطمئنا در صف افزایش حقوق در اول صف خواهید بود.
۷-مشکلات را حل کنید
افرادی که همیشه در پی حل مشکلات هستند در هر تیمی به عنوان فرد کلیدی تلقی می شوند، پس همیشه سعی کنید هر وقت کارفرمایتان به کمک شما نیاز داشت حاضر باشید و با جان و دل در حل مشکلات به او کمک کنید.
۸-ارزش تولید کنید
اگر می خواهید رقم فیش حقوقی خود را افزایش دهید، ارزش بیشتری به کارفرمای خود ارائه دهید. مدرک جدیدی بگیرید یا مهارت جدیدی بیاموزید و این موارد را به رزومه خود بیفزایید.
۹-عضوی فعال در گروه باشید، تیم گرا باشید
وقتی همکاران شما با مشکل مواجه می شوند چقدر به آنها کمک می کنید؟ همان طور که متمایز بودن مهم است، خیلی مهم است که کارفرما شما را به عنوان فردی تیم گرا و دلسوز قبول داشته باشد.
۱۰-کارفرمای خود را مطلع کنید
شاید شما سخت کوش ترین فرد شرکت باشید اما اگر کارفرما از این موضوع مطلع نباشد اصلا چه ارزشی دارد. سعی کنید همیشه کارفرما را در جریان امور بگذارید، مخصوصا اگر در یک پروژه بزرگ و طولانی مدت کار می کنید.
۱۱-با دیگران همراهی کنید
علاوه بر اینکه به همکاران خود کمک می کنید سعی کنید به هر قیمیتی شده از مجادلات دوری کنید. حتی اگر حق با شما باشد باز هم ارزش دارد با دیگران مشاجره کنید. اگر نتوانید با دیگران بسازید و همزیستی کنید شاید کارفرما شما را بانی مشکلات ببیند و در اولین فرصت شما را اخراج کند.
۱۲-حرفه ای لباس بپوشید
در نظرسنجی که در سال ۲۰۱۳ توسط OfficeTeam برگزار شد، ۸۰ درصد کارفرمایان اذعان داشتند انتخاب لباس بر روی شانس افزایش حقوق و ترفیع گرفتن کارمندان تاثیر دارد. همیشه تمیز، مرتب و شیک باشید.
۱۳-درخواست ترفیع دهید
یکی از بهترین راه های افزایش درآمد این است که سمت جدیدی به دست آورید. پس همیشه مراقب فرصت های ترفیع باشید و وقتی واجد شرایط بودید کارفرمای خود را در جریان درخواست تان قرار دهید.
۱۴-بخواهید
اگر و ضع مالی شرکت شما عالی است، دو دل نباشید و برای افزایش حقوق درخواست دهید. ارزش خود را برای شرکت گوشزد کنید و دلایل قوی بیاورید که ثابت کند لایق این پاداش هستید.
۱۵-بدانید کی ترک کنید
گاهی اوقات علی رغم سخت کوشی با کارفرمای کنونی خود راه به جایی نمی برید و مجبور به اتمام همکاری خواهید بود. در چنین شرایطی کاملا واضح است که شغل شما آنی نیست که می خواهید، پس هر چه زودتر شغل تان را ترک کنید و به دنبال کار بهتری باشید.
همه می توانند از این عادت های روزانه برای افزایش حقوق استفاده کنند. اگر چه این نکات هیچ تضمینی برای گرفتن افزایش حقوق فوری نمی دهد، اما اگر آنها را رعایت کنید مطمئن باشید همکاری طولانی مدت و مفیدی با شرکت خود خواهید داشت که صد البته شامل افزایش حقوق، ترفیع و مزایای مثبت زیادی خواهد بود. هدف ایجاد عادت های مفید و مثبتی است که در بلند مدت ضامن خوشبختی شما باشد. گاهی اوقات پیروی از این عادت ها حتی از خود افزایش حقوق نیز شیرین تر خواهد بود.
هرچه در جدل ها بیشتر برنده شوید،دوستان کمتری خواهید داشت حتی اگر حق با شما باشد،آیا جدل کردن باارزش است؟جواب کاملا بدیهی است:نه.آیا به این معنی است که شخص هیچ وقت نباید نکته ای را مطرح سازد؟شخص باید با حضور ذهن و با ملایمت بگوید((براساس اطلاعات من)).درصورتی که طرف مقابل مجادله گر باشد،حتی اگر شما اشتباهاتش را ثابت کنید،آیاارزش دارد؟جواب این است که بازهم ارزش ندارد.آیا شما در بار دوم نکته ای را مطرح می کنید؟به نظر من نه.زیر ا مجادله از ذهن بسته حاصل می شود و می کوشد تا ثابت کند چه کسی حق است به جای این که چه چیزی درست است.
برای مثال،در یک مهمانی بعد از صرف غذا ممکن است فردی به طور مقتدرانه بگوید((ارقام صادراتی سال های اخیر 50 میلیون دلار است.))شما برحسب تصادف می دانید اطلاعاتش صحیح نیست و رقم دقیق 45 میلیون دلار است.شما این مطلب را در نشریه ی روز خوانده اید و یا آن را از رادیو شنیده اید و یا شما یک بولتن برای اثبات موضوع در ماشین دارید.آیا شما نظرتان را مطرح می کنید؟بلی،می گویید با توجه به اطلاعات من ارقام صادراتی 45 میلیون دلار است.فرد موردنظر واکنش نشان می دهد که((شما نمی دانید درباره ی چی صحبت می کنید))من دقیقا می دانم چه قدر است و آن 50 میلیون دلار است.
در این جا شما چند گزینه برای انتخاب دارید
1-بازهم مقصودتان را مطرح نمایید و بحث را شروع کنید
2-بروید و بولتن رااز ماشین تان بیاورید و مطمئن شوید اشتباه اوراثابت می کنید.
3-از جر و بحث اجتناب ورزید
4-بحث کنید اما مجادله نکنید
انتخاب درست شما گزینه ی 3 است
اگر کسی می خواهد چیزهای زیادی در زندگیش انجام دهد او باید پختگی را تمرین کند.پختگی به معنی این است که به چیزهای غیر مهم و مشاجرات جزیی گرفتار نشویم.
مهم نیست به ورزش علاقه من باشید یا نه. بدون شک اسم اسطوره ی دنیای المپیک مایکل فیلیپس به گوشتان خورده. شناگری که به تنهایی در المپیک پکن 8 مدال طلا کسب کرد و رکورد دارد شد و تا کنون موفق شده 13 مدال طلای انفرادی و 12 مدال طلای تیمی کسب کند و از این طریق در تاریخ المپیک رکورد دار باشد. اما واقعاً راز موفقیت او چیست.
6راز موفقیت مایکل فیلیپس
1-از همان کودکی هدف داشت.
مایکل فیلیپس بارها به این موضوع اشاره کرده که از کودکی یعنی هشت سالگی آرزوی شرکت در المپیک و برنده شدن مدال طلا را داشته. یکبار زمانی که با مجله ی فاکس اسپورتس مصاحبه می کرده یک کاغذ کهنه و قدیمی را به گزارشگر نشان داد و در مورد آن گفت.
-این برگه ی هدف منه که اون رو در سن 10 سالگی نوشتم و از اون موقع همراه خودم دارمش و همیشه یه جایی می ذارمش تا همیشه جلوی چشمم باشه. من از اون موقع هدفم قهرمانی در المپیک بوده.
2-از قدرت تصویر ذهن استفاده کن.
باب بائومن مربی فیلیپس زمانی که او فقط یک نوجوان بود بعد از هر تمرین به او می گفت وقتی که به خانه رفت نوار ویدیویی مسابقات قهرمانی شنا را تماشا کن. آن قدر آن ها را تماشا کند تا خوابت ببرد. وقتی که صبح از خواب بیدار شدی صحنه ی مسابقات به تجسم ذهنی تو تبدیل می شود. تجسم به فیلیپس کمک بزرگی کرد. تصور یک مسابقه از اول تا آخر و فکر کردن به تک تک جزئیات آن، حتی چکیدن آب از گوشه ی لب هایش به تصورات فیلیپس جهت داد. فیلیپس هنوز این عادتش را حفظ کرده و هر شب قبل از مسابقات بزرگ بازی را از دید تماشاچی تصور می کند.
3-در هر شرایطی غافلگیر نمی شوید.
تصور کردن مسابقات به مایکل فیلیپس این توانایی را داده که برای هر موقعیت احتمالی پیش بینی نشده ای آماده باشد. برای مثال در المپیک 2008 پکن عینک ایمنی فیلیپس در اول شنای 200 متر شکست. از دست دادن دید در مسابقه ی المپیک بدترین حادثه ای است که می تواند برای یک شناگر اتفاق بیافتد اما با این وجود فیلیپس به مسابقه ادامه داد به این خاطر که از نظر فکری برای چنین حادثه ای آماده بود. جالب اینجاست که او در همان مسابقه موفق شد رکورد تازه ای به جا بگذارد.
4-انعطاف پذیر باش.
مربی فیلیپس همیشه به او می گفت که یک ورزشکار باید بیشتر بر روند بازی تمرکز داشته باشد تا نتیجه ی کار. برای همین فیلیپس بی خیال از نتیجه ای که به دست می آمد همیشه تمرکز می کرد. مایکل فیلیپس در این باره گفته.
-من می دانستم که هیچ وقت شکست نمی خورم. مهم نیست که شکست بخورید وقتی با تمام وجود به دنبال اهدافتان بروید هرگز با شکست روبرو نمی شوید.
او هیچ وقت به برد یا باخت فکر نمی کردو برای او فقط جریان بازی مهم بود. نتیجه چیزی است که می توان با آن کنار آمد.
5-از اشتباهات درس بگیرید.
در المپیک لندن در رشته ی شنای دویست متر پروانه چادلو لو کلوس از آفریقای جنوبی با اختلاف 0/05 ثانیه توانست رشته ی موفقیت دوباله دار فیلیپس را قطع کند. بعد از آن فیلیپس فیلم بازی را تا چند روز تماشا می کند تا متوجه اشتباهش بشود.
-من متوجه چیزهای زیادی در مسابقه شدم که اینبار حاضر نیستم دوباره تکرارشان کنم. فکر می کنم اینبار خیلی آماده تر هستم.
6-زیاد تمرین می کند.
داستانی تکراری اما باید بدانید که هیچکس بدون وقت گذاشتن و تلاش به موفقیت نرسیده. فیلیپس هم از این قاعده مستثنا نیست. در زمان اردوی آماده سازی برای بازی های المپیک 2004 آتن، فیلیپس در طول مصاحبه گفته بود که تمام روزهای سال را به مدت شش سال تمرین می کرده. او همه روزهای کریسمس، سال نو و جشن های تولد تمرین کرده بود. بدون یک روز تاخیر. تلاش برای رویاها مهم ترین نکته ای است که در زندگی فیلیپس جریان دارد.
بالاخره یک روزی می رسه به مشکلات امروزت می خندی
یاعلی
1-بخوابید.
بهترین زمان خوابیدن از نظر پزشکان و روانشناسان بین 11 تا 2 شب می باشد. خوابیدن در این ساعات کمبود خواب و کسالت به طور کامل جبران می شود. همچنین خواب بین ساعت 11 تا 12 ظهر نیز بسیار مفید و موثر است و علاوه بر تجدید قوا باعث تقویت حافظه هم می شود.می توانید برای زود خوابیدن عصر ها مقداری نرمش و ورزش کرده و از این طریق خودتان را خسته کنید.
2-تفریحات سالم داشته باشید.
از نمونه تفریخات سالم می توان به پیاده روی در پارکها، شنا، ورزش هایی مانند کوه نوردی و والیبال و فوتبال اشاره کرد. اگر زیاد طرفدار ورزش نیستید می توانید به تفریحات دیگری مانند گلکاری، باغبانی، نجاری، دیدن برنامه های مفید تلوزیون و یا خواندن کتاب و روزنامه اشاره کرد.
3-به مسافرت بروید.
هر چند وقت یکبار رفتن به مسافرت باعث از بین رفتن خستگی و کسالت و همینطور باعث نشاط روح و از بین رفتن یکنواختی زندگی می شود.
4-تنوع را وراد زندگی خودتان بکنید.
توجه داشته باشید که خستگی همیشه ناشی از کار زیاد نیست بلکه گاهی به خاطر عدم وجود تنوع هست. تنوع در کار باعث از بین رفتن خستگی و ازدیاد سعی و تلاش انسان می شود. برای مثال ولتر علاوه بر کار مخصوص خود که خواندن و نوشتن بود به خوبی می دانست برای افرادی که فعالیت ذهنی زیادی دارند بهترین راه برای رفع خستگی انجام فعالیت های بدنی است. برای همین مدتی از زمان خود را صرف تمرینات ورزشی و بخشی دیگر را صرف باغبانی می کرد.
5-رژیم غذایی درستی داشته باشید
بین هر نوبت غذایی خود بین 4 تا 5 ساعت فاصله بگذارید. شب ها چند ساعت قبل از خوابیدن شام بخورید و سعی کنید شامی سبک بخورید ولی در زمان صبخانه خوب بخورید زیرا صبحانه ی مفصل باعث افزایش انرژی شما در طول روی می شود. ضمناً میوه را هم حتماً در سفره ی صبحانه ی خود جا بدهید.
6-بهداشت را رعایت کنید.
به شدت توصیه می شود که در طول بیست و چهار ساعت دوبار مسواک بزنید یکبار شب قبل از خواب و بار دیگر صبح بعد از بیدار شدن. قابل ذکر است که به شدت از مسواک زدن بعد از خوردن غذا خودداری کنید. زیرا بعد از خوردن غذا دهان نوعی هورمون ضد عفونی کننده را در خود منتشر می کند که اگر در زمان انتشار این هورمون شما مسواک بزنید فرایند آن معکوس می شود به جای محافظت از دهان به آن آسیب می زند. پس به هیچ وجه تا نیم ساعت بعد از خوردن صبحانه مسواک نزنید به جایش تنها دهانتان را با آب بشورید. به جز مسواک استفاده از نخ دندان هم به شدت توصیه می شود زیرا با نخ دندان می توانید بخش هایی از دندان را که مسواک نتوانسته تمیز کند را تمیز کنید. از دیگر کار های که باعث افزایش انرژی می شود می توان به یک دوش آب سرد اشاره کرد که علاوه بر تمیز کردن بدن انرژی آن را به شکل قابل ملاحظه ای افزایش می دهد. اگر وقت دوش گرفتن ندارید شستن سر هم به تنهایی کفایت می کند.
7-از خدا کمک بخواهید.
قبل از انجام هر کاری چه درس خواندن، چه رفتن به سر کار، چه نوشتن اهدافتان سعی کنید نیت الهی در آن کارها را پیدا کنید و از خدا در این راه کمک بخواهید. باور داشته باشید که انرژی بی پایان در نزد خود اوست و تنها خداوند است که این انرژی را می تواند به شما بدهد تنها باید از او درخواست کنید و مطمئن باشید که جواب خداوند هیچ وقت نه نیست. حضرت علی می فرماید: ((بهترین وسیله گشایش کارها و موفقیت و راهنمای عقل ها و کمک جان ها، یاد خداست.))
۱- مهارت خودآگاهی
۲- مهارت همدلی
۳- مهارت روابط بین فردی
۴- مهارت ارتباط موثر
۵- مهارت مقابله با استرس
۶- مهارت مدیریت هیجان
۷- مهارت حل مسئله
۸- مهارت تصمیم گیری
۹- مهارت تفکر خلاق
۱۰- مهارت تفکر نقادانه
مهارت خودآگاهی:
توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت و یافتن تصویری واقعبینانه از خود. شناخت نیازها و تمایلات فردی برای آشنایی با حقوق و مسئولیت های فردی و اجتماعی
مهارت همدلی:
درک کردن دیگران و مشکلاتشان در هر شرایطی. این مهارت به دوست داشتن و دوست داشته شدن و در نتیجه روابط اجتماعی بهترِ افراد با یکدیگر میانجامد.
مهارت روابط بین فردی:
مشارکت و همکاری با دیگران، همراه با اعتماد واقع بینانه، که در کنار تقویت دوستیها، دوستیهای ناسالم را خاتمه میدهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.
مهارت ارتباط موثر:
درک بهتر نیازها و احساسات دیگران، به شیوهای که فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را نیز در میان بگذارد. تا ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.
مهارت مقابله با فشار عصبی:
با آموختن این مهارت افراد هیجانهای مثبت و منفی را در خود و دیگران میشناسند و سعی میکنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند.
مهارت مدیریت هیجان:
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر میگذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.
مهارت حل مسئله:
زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت بهتر میتوانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ میدهند، از سر راه زندگیمان برداریم.
مهارت تصمیمگیری:
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیمگیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیمگیریهای او مشخص میکند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راهحلهای موجود بهترین را انتخاب میکنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده میگیریم.
مهارت تفکر خلاق:
تفکر یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایدهای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواریها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل میکنیم. هنگامی که تفکر خلاق را میآموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راهحلهای جدید بیابیم و مشکلات را به گونهای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.
مهارت تفکر نقادانه:
این مهارت موجب میشود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمیخوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر میکنیم و دقیق و درست تصمیم میگیریم و ارتباطات درستی برقرار میکنیم.
هیچ چیز با ارزشی تاکنون بدون اشتیاق حاصل نشده است(رالف والدو امرسون)
اشتیاق و موفقیت باهم پیش می روند،اما رغبت گام اول است.اشتیاق،اعتماد ایجاد می کند،روحیه را رشد می دهد،وفاداری می آورد و ارزش آن بی انتهاست.شما می توانید اشتیاق را در قدم زدن و صحبت کردن و تکان دادن دست ها احساس کنید.اشتیاق عادتی است که شخص می تواند کسب کند و تمرین نماید.
چند سال قبل از چارلز شواب،کسی که حقوق یک میلیون دلاری را در سال دریافت می کرد،سوال کردند آیا به او چنین حقوقی زیادی را به دلیل توانایی استثناییش در تولید فولاد می پردازند.چارلز شواب جواب داد:((توانایی خودم را برای ایجاد اشتیاق در میان افراد به کار می برم و آن بزرگترین دارایی است که در اختیار دارم و بهترین مسیر پیشرفت در انسان به وسیله ی تقدیر وتشویق به وجود می آید))
زندگی کنید تا زمانی که زنده هستید.قبل از این که مرده باشید،نمیرید.اشتیاق و آرزو چیزهایی هستند که حد وسط را به سطح عالی تغییر می دهند.
آب با یک درجه اختلاف حرارت به بخار تبدیل می شود و بخار می تواند بزرگترین ماشین ها را در جهان حرکت دهد.اشتیاق به ما کمک می کند تا در زندگی مان تحرک ایجاد کنیم.
دو موسس اینستاگرام حدودا ۳۰ ساله بودند که پیشنهاد خریدی از فیسبوک دریافت کردند. با انجام شدن این خرید و پولی که نصیبشان شد در همان سن کم به ثروت زیادی رسیدند. کوین سیستروم که ۲۹ سال داشت حدود ۴۰۰ میلیون دلار و مایک کریگر که در دانشگاه استنفورد با او آشنا و همراه شده بود ۱۰۰ میلیون دلار بهدست آورد. محبوبیت امروزی شبکهی اجتماعی اینستاگرام بر کسی پوشیده نیست. از افراد سرشناس تا کسبوکارهای متنوع، همه برای نمایش داشتههایشان از اینستاگرام استفاده میکنند. اما چه شد که این دو جوان دانشجو به ایجاد یک شبکهی اجتماعی با محوریت عکس رسیدند.
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
پیشینه خالقان اینستاگرام
«کوین سیستروم» (Kevin Systrom) در ماساچوست آمریکا دنیا آمد. او از دانشگاه استنفورد در رشتهی مهندسی و علم مدیریت (چیزی شبیه مهندسی صنایع در ایران) لیسانس گرفت. در طول زندگی تجاری کوتاهش در شکلگیری نامهای بزرگی شرکت داشت. اولینش Odeo بود که حالا آن را با نام توییتر میشناسیم. دو سال را هم در گوگل گذراند و آنطور که خودش میگوید بیشتر روی جیمیل (سرویس ایمیل گوگل) و گوگل ریدر کار کرد.
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
«کوین سیستروم» (Kevin Systrom)، موسس و مدیر عامل اینستاگرام
اما شریکش «مایک کریگر» (Mike Krieger) متولد سائو پائولو، بزرگترین شهر برزیل است. مایک در سال ۲۰۰۴ برای ادامهی تحصیل در دانشگاه استنفورد، به آمریکا مهاجرت کرد. کارآموزی خود را در شرکت معظم مایکروسافت گذراند و همانجا با نحوهی کسبوکار در دنیای فناوری آشنا شد.
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
«مایک کریگر» (Mike Krieger)، موسس و از مدیران اینستاگرام
کریگر پایاننامهی کارشناسی ارشد خود را به این اختصاص داد که چگونه رابطهای کاربری میتوانند همکاری در سطحی گسترده را بهبود دهند. او بعد از فارغالتحصیلی یک سال و نیمی به عنوان طراح تجربهی کاربری (UX) و رابط کاربری (UI) در شرکت Meebo که در زمینهی پیامرسانهای فوری فعالیت میکرد مشغول بود.
لذتِ سادگی، لذت بهسادگی
«کوین سیستروم» و «مایک کریگر»، دو موسس اینستاگرام، ایدهی اپلیکیشنشان را از دوربینهای ظهور فوری عکس گرفتند. دوربینهای شرکت «پولاروید» (Polaroid) از جمله پیشگامان این صنعت بود و آنها سادگی و سهولت استفاده را از محصولات این شرکت الهام گرفتند. اپلیکیشن اینستاگرام ابتدا در سال ۲۰۱۰ و تنها برای آیفون عرضه شد.
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
دوربینهای پولاروید دسترسی گسترده و فوری به عکسها را برای مصرفکنندگانی فراهم میکردند که نمیخواستند ساعتها یا حتی روزها منتظر دریافت آنها بمانند. عکسهای دوربینهای فوری همیشه مربعی بود و رنگ و لعاب خاصی داشتند. این عکسها الهامبخش فیلترهایی شدند که امروزه در اپلیکیشن اینستاگرام میبینیم. البته دو خالق اینستاگرام، اوایل روی ایدهی دیگری هم کار کردند ولی درنهایت ترجیح دادند با پیچیده کردن از لذت سادگی کار با اپلیکیشن کم نکنند.
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
کوین سیستورم معتقد است آنها نحوهی ارتباط و همرسانی (Share) در دنیا را تغییر و پیشرفت دادهاند. از همان آغاز، هدف موسسان اینستاگرام این بود که اپلیکیشنشان بهخوبی با دیگر شبکههای اجتماعی کار کند و فیسبوک مالک کنونی آن هم مستثنی نبود.
founders
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
دو بنیانگذار اینستاگرام در سال ۲۰۱۲، هنگام دریافت جایزهی Webby Awards
ظرف چند ساعت آغازین انتشار اپلیکیشن، اینستاگرام بیش از ده هزار بار دانلود شد. طی یک هفته این عدد به ۲۰۰ هزار دانلود رسید. وقتی هدف، سرعت در انتشار باشد زمان آپلود اهمیت پیدا میکند. راز آپلود سریع اینستاگرام این است که تصاویر را با رزولوشن کامل بارگذاری نمیکند؛ یعنی مثلا یک عکس ۳ مگاپیکسلی را با حجم ۶۰ کیلوبایت روی صفحه قرار میدهد.
زیرمجموعهای مستقل از فیسبوک
رشد اینستاگرام از زمان راهاندازی تاکنون بیوقفه ادامه داشته تا جایی که امروز بیش از ۴۰۰ میلیون کاربر فعال دارد که روزانه میلیونها عکس را به اشتراک میگذارند. این رشد فزاینده، علاوه بر ایده و تلاشهای دو موسس اینستاگرام مرهون آیندهنگری خالق فیسبوک، مارک زاکربرگ است که بهجز تصاحب بهموقع رقیب، امکان گسترش مستقل آن را هم فراهم آورد.
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
کوین سیستورم و مایک کریگر، ترند آینده را درست حدس زده بودند و گرنه جلب ۱۳ میلیون کاربر تنها در ۱۳ ماه میسر نبود. سیستورم در یکی از مصاحبههایش با اشاره به این موضوع میگوید: «هر روز بیش از ۱۰۰ میلیون عکس روی فیسبوک گذاشته میشود. بیش از ۳٫۵ میلیارد تلفن همراه مجهز به دوربین وجود دارد (هردو آمار مربوط به ۲۰۱۲ میلادی).»