| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
شایعه ای عجیب پخش شد که یک بانک نروژی اعلام کرده چون در اسلام سود حرام است پس ما به مسلمان ها وام بدون سود می دهیم
ماجرای «وام بدون بهره» بانک نروژی چیست؟
بانک Storebrand که در نروژ و سوئد فعالیت دارد، وبسایتی را بابت این موضوع راهاندازی کرد تا نظرات کاربران را دربارهی ایدهی وام بدون بهره جویا شود. هدف جذب مسلمانانی است که میخواهند خانه بخرند ولی به دلیل باورهای دینیشان نمیخواهند از وامهای معمول بانکی استفاده کنند.
بر اساس قرائت غالب از قوانین اسلام، گرفتن بهره برای قرض ربا و حرام است. اما طرح جایگزین بانک "استوری برند"، عقد اجاره به شرط تملیک است، بدین معنا که بانک و خریدار مشترکاً مالک خانهای میشوند. خریدار بابت سهم مالکیت بانک که اشغال کرده است اجاره پرداخت میکند. در پایان دورهی اجاره خریدار مالک کل خانه میشود.
بانک بر همین مبنا،از متقاضیان علاقهمند درخواست کرد با بانک تماس بگیرند تا ببینند چه میزان علاقه برای چنین وامی وجود دارد. ظرف یک هفته ۳۰۰ نفر نسبت به این موضوع ابراز تمایل کردند.
سازمانهای اسلامی نروژ مانند «شورای اسلامی نروژ» و جنبش جوانان محافظهکار IslamNet در صفحات Facebook شان، دنبالکنندگانش را ترغیب کردند تا در تماس با بانک برای چنین وامی ابراز علاقه کنند.
سایت خاصی که بانک برای این منظور درست کرده بود، بسته شده است تنها اطلاعیهای قرار گرفته است که در بخشی از آن آمده است:
«ما میخواستیم متوجه شویم آیا چنین طرحی میتواند راهگشا برای بخشی از مردم باشد که میخواهند وارد بازار مسکن با قیمتهایی شوند که مدام گران میشود.
این وام میتواند برای جوانان، فارغ التحصیلان و آنهایی که نمیتوانند به دلایل مذهبی وامهای عادی مسکن را بگیرند جذاب باشد.»
نگاه دقیق تر به موضوع:
۱. در طرح مزبور بانک مدعی نشده که وام بدون سود می دهد بلکه یک قراردادی درست کرده که بتواند مسلمانان را هم راضی کند که سود به بانک بدهند.
۲. قراردادی که بانک می خواسته ببندد یکی از ده ها قرارداد غیر ربوی است که در بانک های ایران در موقع گرفتن وام امضا می کنید و شاید حتی راهی بوده برای گرفتن سود بیشتر (معمولا طرح هایی مثل فروش ارزان موبایل در ازای استفاده از یک اپراتور خاص در نهایت باعث سود آوری چند برابر فروشنده در اروپا می شود)
۳. طرح مزبور فقط به مسلمانان اختصاص نداشته و هر اروپایی می توانسته از آن استفاده کند.
۴. با بررسی دوستان نروژی معلوم شد که بانک فوق یکی از بانک های درجه ۲ یا ۳ نروژ است که فقط برای کسب شهرت چنین کاری کرده و بعد راه انداختن سر و صدا زیاد و بدون بستن حتی یک قرارداد، طرح را لغو و صفحه زیر را بسته است:
http://www.etisklaan.no/
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
زندگینامهی مارک کوبان از فروش کیسه زباله تا میلیادری
مارک کوبان در یک خانوادهی متوسط در پیتسبورگ ایالات متحده متولد شد. از همان دوران کودکی و نوجوانی به دلیل وضعیت اقتصادی خانواده و همچنین به سبب علاقهی فراوان خودش به تجارت به این عرصه قدم گذاشت. در سن 12 سالگی کودکی دستوپا چلفتی با یک عینک تهاستکانی در محلههای اطراف کیسه زباله میفروخت و اندک درآمد خود را صرف هزینههای ضروری کودکانهاش میکرد. در همان روزها بود که اصول اولیه تجارت را به خوبی آموخت؛ او دریافت که هیچ شغلی سبب کاهش اعتبار اجتماعی نمیشود و از سویی دیگر آموخت که برای کسب درآمد حتما نیازی نیست که انسان سرمایه کلان اولیه داشته باشد.
او که در مدرسه علیرغم مشکل بینایی و همچنین فرصت اندک برای درس خواندن به سبب کار روزانهاش توانسته بود همواره بهترین نمرات را به دست آورد، بهعنوان یکی از بهترین شاگردان مدرسه دوران تحصیلی را به اتمام رساند و تصمیم ورود به دانشگاه گرفت. رشتهی مورد علاقه او بازرگانی بود و در سراسر ایالات متحده تنها ده دانشگاه تدریس این رشته را در اختیار داشتند. از میان این ده دانشگاه، کمهزینهترین یعنی دانشگاه ایندیانا را برگزید و برای ادامه تحصیل وارد آنجا شد. اگر چه ایندیانا در مقایسه با دیگران کم هزینهتر بود اما به هر حال دوران دانشجویی نیز خرج و مخارج خاص خود را داشت، و مارک برای تامین هزینههایش به مشاغل گوناگونی روی آورد تا بتواند حداقل علاوه بر هزینه تحصیل، خود را از گرسنگی برهاند.
از همان سال اول با مشکلات فراوانی روبهرو شد: سنگینی هزینهها و اجبار او برای روی آوردن به حرفههای مختلف از یک سو و رفتار خشن و ناملایم ناظم دانشکده از سویی دیگر هر لحظه او را تشویق به ترک تحصیل میکرد؛ اما علاقهی او به بازرگانی توانست تا اخذ مدرک کارشناسی با بهترین نمرات او را همراهی سازد.
با بیرون آمدن از دانشگاه کوبان تصمیم گرفت تا تمامی آموختهها و تجربیات این سالهای سخت را به کار ببندد، و تلاش خود را برای آیندهای روشن آغاز نماید. او که با نیاز بازار وقت جامعه به خوبی آشنایی داشت تصمیم گرفت تا وارد بازار کامپیوتر شود، صنعتی که حتی کوچکترین اطلاعاتی در مورد آن نداشت و با بهکارگیری تمامی زوایای اقتصادی و همچنین مطالعهی بسیار در مورد مسائل ابتدایی این عرصه، کوبان در سال 1983 یک شرکت کامپیوتری با نام «MICroSolutinos» و با کاربری مشاورهی کامپیوتری بنا کرد که در عرض چند سال به سرعت به اولین شرکت مشاوره و ادغام سیستمها تبدیل شد و از سالی 1990 این شرکت سالانه درآمدی معادل 30 میلیون دلار به دست آورد. اما در آمد واقعی زمانی عاید کوبان شد که کمپانی بزرگ «COMPU Sever» اقدام به خرید شرکت نمود و در جریان این معامله سرمایه بسیار خوبی از آن او کرد.
با به دست آوردن این گنج باور نکردنی کوبان دیگر تمامی روزهای سخت گذشته را پشت سر گذاشته بود و حال تمامی رویاهایش را در عالم واقعیت میدید.
او که علاقهی شدیدی به ورزش بسکتبال داشت، با خود میاندیشید که چرا نمیتواند بازی تیمهای مورد علاقهاش را از اینترنت دنبال کند، همین فکر جرقهای بود برای یک پدیدهی نوین.
این سوال به تولد «Broadcast.com» در سال 1995 انجامید و در نتیجهی آن کوبان به شهرت بسیار بالایی دست یافت. با روی کار آمدن«Broadcast.com» دیگر تمامی کاربران اینترنتی قادر بودند تمامی برنامههای دلخواهشان را به طور مستقیم از طریق اینترنت دریافت کنند و این مساله شور و هیجان خاصی در میان مردم پدید آورد. چندی بعد در سال 1999 یاهو این سایت را به مبلغ 2 میلیارد دلار از کوبان خرید و با این اقدام او را روانهی لیست میلیاردرهای دنیا نمود...
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
آیا افرادی که فکر می کنند می توانند چندین کار را انجام دهند خودشان را فریب میدهند؟
همه ما سعی کرده ایم چندین کار در یک دفعه انجام بدهیم. این درست است، یا بهتر این است تنها روی یک کار در یک زمان تمرکز داشته باشیم؟ آیا انجام دادن چندین کار با هم واقعاً ایده خوبی است یا اینکه ما را متقاعد می کند که اگر در یک زمان بر روی یک کار تمرکز کنیم آن را آهسته تر و بهتر انجام خواهیم داد؟
راه حل
روانشناسان استدلال می کنند که انسان ها وظایف (کارهای) به سرعت پشت سرهم را نسبت به وظایف همزمان به خوبی انجام می دهند.
در سال 2009، تیم تحقیقاتی استنفورد که توسط کلیفورد ناس رهبری می شد در یک سری از آزمایشات کسانی که وظایف چندگانه رسانه ای سنگین و سبک را انجام می دهند را مقایسه کردند. ناس فکر می کرد کسانی که وظایف چندگانه سنگینی را انجام می دهند باید در سازماندهی، ذخیره اطلاعات بهتر باشند و حافظه فوق العاده ای نیز داشته باشند، اما مشخص شد که عکس (خلاف) آن درست بود.
وقتی گروه ها ترتیبی از شکل های رنگی را نشان دادند و از آنها خواستند موقعیت آنها را به یاد بیاورند و دیگران را نادیده بگیرند، کسانی که چندین کار را باهم انجام می دانند نتوانستند چنین کاری را انجام دهند. آنها به طور مداوم پریشان بودندو توانایی آنها در تغییر بین وظایف، فیلتر کردن اطلاعات بی ربط و به یادآوردن آنچه دیده بودند بدتر از کسانی بود که وظایف چندگانه سبکی انجام می دهند.
تیمی از دانشگاه یوتا که توسط دیوید استرایر رهبری می شد، افرادی را که در حین رانندگی از تلفن همراه استفاده می کردند، بررسی کرده اند و پی برده اند که بیشتر از دوبار احتمال داشت که علایم توقف را نادیده بگیرند. در بررسی بعدی، استرایر پی برده است افرادی که بیشتر احتمال دارد چندین کار با هم انجام دهند آنهایی هستند که فکر می کنند در این کار ماهر هستند. 70 درصد از 310 دانشجوی بررسی او فکر می کردند آنها بالاتر از حد متوسط در وظایف چندگانه بودند.
تحقیق ناس نشان می دهد که ما باید 20 دقیقه را صرف یک کار بکنیم و بعد به کار دیکری بپردازیم، به جای اینکه بین دوکار با سرعت هر چه بیشتر حرکت کنیم. شواهد نشان می دهند که ما خودمان را فریب می دهیم اگر فکر کنیم در زمان واحد بتوانیم بیشتر از یک کار را به خوبی انجام دهیم.
تحقیقات اندکی نشان می دهند که زنان ممکن است تاحدود کمی در این کار بهتر باشند، اما تعداد کمی از ما بطور طبیعی اینگونه هستیم.
تحقیق استرایر نشان می دهد که برخی افراد "سوپر تسکر" هستند، کسی که به بهترین نحو می تواند چندین کار را با هم انجام دهد. بقیه فقط می توانند در یک زمان به یک کار بچسبند.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
از 35 سالگی به بعد از شغلتان متنفر میشوید!
زمانی که جین پرنس کار خود را برای یک شرکت فناوری بریتانیایی در نزدیکی کمبریج آغاز کرد، 50 سال داشت.وی میگوید: «فکر میکنم خیلی خوششانس بودم» ولی او خوشحال نبود. او معتقد است محیط کار هر روز سختتر و غیرشخصیتر میشود.
براساس بررسی بخش منابع انسانی شرکت رابرت هاف بریتانیا از دو هزار کارمند بریتانیایی، کارکنان پیرتر در مقایسه با همکاران جوانتر در محیط کار خود کمتر خوشحالند. یک نفر از شش کارمند بالای 35 سال بریتانیایی از کار خود ناراضی است و این میزان دوبرابر کارمندان زیر 35 سال است. نزدیک به یکسوم افراد بالای 55 سال نیز گفتهاند از کار خود احساس رضایت نمیکنند، در حالی که 16 درصد از آنها اعلام کردند در محیط کار خود دوستی ندارند.
در این گزارش آمده است که قرار داشتن در جایگاههای عالیرتبهتر با خود استرسی به همراه دارد. درست است که حقوق بالاتر است اما هرچه مرتبه شغلی بالاتر میرود، زندگی روزمره گرانتر میشود. کاری کوپر، محقق محیط کار مدرسه کسبوکار منچستر معتقد است، زمانی که شما موفقیت کاری بهدست نمیآورید، کار برایتان خستهکننده میشود.از سوی دیگر تجربه زندگی به شما میگوید که خانواده از اهمیت بیشتری نسبت به کار برخوردار است.
براساس نظرسنجی سازمان توسعه مهارت گروه سیتی و گیلدز، یکپنجم از کارگران بریتانیایی مسنتر معتقدند کارفرمایان آنها برای کارکنانشان در ردههای سنی مختلف بهطور برابر ارزش قائل نیستند، همچنین براساس گزارش کپیتا ریسورسینگ، یکسوم از کارکنان بالای 55 سال نیز احساس میکنند بهخاطر کارکنان جوانتر کنار گذاشته خواهند شد. البته دلیل دیگری که افراد جوانتر نسبت به کارشان دلسرد نمیشوند، این است که آنها انتظارات کمتر و آرزوهای بزرگتری دارند.
بادنیک که در اولین تجربه کاری خود بهشدت ترس از دست رفتن شغلش را داشت، میگوید: زمانی که شرایط شما کمی پایدارتر میشود، به اطراف خود نگاه میکنید و از خود میپرسید آیا واقعا از جایگاه شغلی خود رضایت دارم؟ با وجود این بازار کار در حال پیر شدن است. براساس برآورد دولت آمریکا در سال 2024 از هر چهار نفر نیروی کار حاضر در بازار کار ایالاتمتحده یک نفر بالای 55 سال خواهد داشت.»
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
راز میلیاردر شدن احد عظیمزاده،بزرگترین تاجر فرش و یتیمنواز ایرانی
هفت ساله بودم كه پدرم را از دست دادم. امكانات مالی ما اجازه نمیداد به مدرسه بروم و فقط پس از رفتن به كلاس اول مجبور شدم پشت دار قالی بنشينم و قالیبافی كنم. تا 13 سالگی روزها قالی میبافتم و شبها درس میخواندم.
چارهای نبود، وسع مالی ما جز اين اجازه نمیداد. خاک خوردم و زحمت بسيار كشيدم. در سال 2 بار بيشتر نمیتوانستيم برنج بخوريم. يک بار روز 21 ماه رمضان و بار دوم شب چهارشنبهسوری. آرزو داشتم يا خلبان شوم يا پولدار و برای رسيدن به اين آرزوها بسيار زحمت كشيدم.
كارم را با به دوش كشيدن پشتی و قالیهای كوچک و بردن آنها از اسفنجان يا اسكو برای فروش آغاز كردم. در آغاز كار از هركدام از آنها يک يا دو تومان (نه هزار يا 2هزار تومان) سود میكردم. پنج سال اينچنين سخت كار كردم. بسيار دشوار بود.
اما پشتكار و اعتقاد به هدف با توكل به خدا تحمل سختیها را آسان میكرد. در 18 سالگی توانستم 20 هزار تومان پسانداز كنم، اما فشارها همچنان ادامه داشت تا اينكه مجبور به ترک تحصيل شدم.
در اين فكر بودم كه سرمايهام را افزايش بدهم تا بتوانم كاری بكنم. میخواستم يک كارگاه فرشبافی راه بيندازم. سراغ پسرعموی پدرم رفتم و از او 20 هزار تومان قرض كردم و 60 هزار تومان هم از بانک وام گرفتم. سرمايهام شد 100 هزار تومان يعنی به اندازه يک تراول صد تومانی امروزی.
وقتی اين پول دستم آمد تازه به فكر افتادم كه چه بكنم. چه ايده جديدی داشته باشم؟ ماهها فكر كردم. آن روزها چون انقلاب پيروز شده بود تا 2 سال به هيچ ايرانی پاسپورت نمیدادند. در اين مدت فكر كردم و فكر كردم تا به اين نتيجه رسيدم كه با صادرات كارم را شروع كنم.
اما هيچ اطلاعاتی نداشتم. شنيده بودم آلمان مركز تجارت فرش است. ويزا گرفتم و به هامبورگ رفتم و در يک مسافرخانه يا پانسيون مستقر شدم. به سالنها و انبارهای فرش آنجا سرزدم و با سليقهها آشنا شدم. آنجا به من گفتند ثروتمندان برای خريد فرش به سوئيس میروند. ويزای 15 روزه سوئيس گرفتم و به ژنو رفتم.
زبان هم نمیدانستم. در يک هتل با تاجری آشنا شدم و او ايده اصلی را به من داد: فرش گرد بباف. در آن دوران در ايران فرش گرد بافته نمیشد و كيفيت توليد فرش و رنگبندیها هم مناسب نبود. چای و قهوهام را خوردم و همان روز به ايران برگشتم.
به ده خودمان آمدم و ساختمانی اجاره كردم. دستگاه خريدم، با 10 درصد نقد و بقيه اقساط. ابريشم هم قسطی خريدم. انسان بايد ريسکپذير باشد و من هم ريسک كردم. با دست خالی و از هيچ.
شروع به بافتن فرش گرد كردم و چند نمونه كه بيرون آمد سر و كله تاجران آلمانی پيدا شد و آنان به اسفنجان آمدند. باور میكنيد يا نه؟ در اولين معامله 6.5 ميليون تومان نقد پرداختند و شش ميليون تومان هم چک دادند! آن شب از شدت هيجان نخوابيدم. احساس آن شب را خوب به خاطر دارم. سرمايه 100 هزار تومانی من كه 80 هزار تومانش قرض بود در كارخانه اجارهای اينچنين سودی نصيب من كرده بود، در اولين قدم... كسبوكارم رونق گرفت و صادراتم را به آلمان، ايتاليا، سوئيس، انگليس، بلژيک و ديگر كشورها آغاز كردم. بسيار سفر كردم و ايدههای جديد دادم. از موزههای فرش كشورها بازديد میكردم و از طرحها اقتباس، يا از آنها عكس میگرفتم و با الهام از آنها و تلفيق طرحها، ايدههای نو بيرون میدادم. در اين مدت سليقه مشتريان را شناختم.
میپرسيد هدف من چیست؟ و چه احساسی نسبت به پول دارم؟ پول ديگر من را ارضا نمیكند. هدف من كارآفرينی است. تنها در پروژه یک هتل 600 نفر به طور مستقيم كار میكنند.
من برنده تنديس الماس بزرگترين بيزينسمن شدم و بزرگترين صادركننده فرش كشور هستم. اما میدانيد بزرگترين افتخار من چيست؟ يتيمنوازی. افتخار میكنم 2 سال خير نمونه كشور شدم. افتخار میكنم جزو 100 كارآفرين برتر كشور هستم.
دوست دارم اشتغالزايی كنم. دوست دارم سفره مرتضی علی باز كنم، معتقدم خدا من را وسيله قرار داده است. هماكنون 1070 بچه يتيم را زير پوشش دارم و با خودم پيمان بستم تا عمر دارم هر سال 100 بچه به آنها اضافه كنم. وصيت كردهام وقتی مردم تا 10 سال بعد از عمرم هر سال 100 بچه يتيم اضافه شود و مخارج همه يتيمها را از محل ارثم بپردازند. بعد از 10 سال هم اگر بازماندگانم لياقت داشتند، راه من را ادامه میدهند. سفره كه میاندازيم برای يتيمها و میآيند و غذا میخورند، كيف میكنم. گريه میكنم و حال میكنم.
احد عظیم زاده میلیاردر تبریزی در همین ایرانی ارزشآفرین وثروتآفرین شده است که هنوز هم خیلیها میگویند محیط مناسبی برای کسب و کار ندارد...
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
پنج رمز موفقیت کسب و کار به زبان ریچارد برانسون
ریچارد برانسون (Richard Branson) ، رئیس گروه ویرجین(Virgin Group) است. در ابتدای کارش در سال 1970 یک فروشگاه کوچک به نام (virgin record) به راه انداخت. سرمایه برانسون 5.1 میلیارد دلار است و رئیس گروه ویرجینی است که متشکل از 400 شرکت در سراسر جهان است. تنها هشت فقره از این شرکت ها بیش از یک میلیارد دلار در سال درآمد دارند.
وی در کتاب 2012 خود "مانند یک تازه کار: اسراری که در دانشکده کسب و کاربه شما آموزش نمیدهند"، پنج رمز موفقیت خود را برای شروع یک کسب و کار معرفی میکند.
1. اگر از کاری که انجام می دهید لذت نمی برید آن را رها کنید.
"زمانی که من شرکت خود را در زیرزمین در غرب لندن به راه انداختم، هیچ طرح بزرگ و یا استراتژی وجود نداشت. من قصدی برای ساخت یک امپراتوری کسب و کار نداشتم. من خیلی ساده به دنبال چیزی بودم که مردم با استفاده از آن لذت ببرند و در پایان روز از اینکه عایدی به حد کافی برای پرداختن قبوض بود شکرگزار بودم. "
2. خلاق باشید - چیزی متفاوت ایجاد کنید
از لحظه ای که تصمیم گرفت تا شرکت خود را در سال 1970 ثبت کند، برانسون همواره در صدد آن بوده که یک گام از همه جلوتر باشد. او می نویسد که ویرجین آتلانتیک را در سال 1984 به عنوان یک شرکت هواپیمایی ثبت کرد با این ایده خلاق که سرویس بسیار متفاوتی به مشتری بدهد. ایده ای که در آن زمان انقلابی بود. هم اکنون نیز وی به دنبال تاسیس ویرجین کهکشانی به عنوان اولین شرکت ارائه دهنده امکان سفر به فضا است.
3. غرور سازمانی اثر شگفت انگیزی دارد.
وی مینویسد:"برای من هیچ چیز غمناک تر از شنیدن این نیست که کسی از محیطی که در آن کار می کند شرمنده باشد." صاحبان کسب و کار موفق باید تشخیص دهند که کارکنان آنها با ارزش ترین دارایی آنها هستند، و مدیران باید قدردان آنها باشند به گونه ای که کارمندان این موضوع را حس کنند. کارکنان در این شرایط نه تنها سخت تر کار می کنند، بلکه با جلوگیری از استخدام کارکنان بیشتر به شرکت کمک می کنند.
4. رهبری با گوش دادن.
برانسون می گوید: مدیران بزرگ تشخیص می دهند که آنها تمام پاسخ ها را ندارند و به ایجاد تیم هایی برای کمک به رشد شرکت مبادرت می کنند.
5. دردسترس باشید
بنیانگذاران شرکت ها نباید خود را از آشنایی با کارکنان خود محروم کنند، چه آنها که در حال اجرا و راه اندازی یک کسب و کار هستند و یا آنها که صاحب یک امپراتوری چند میلیارد دلاری شرکت های بزرگ هستند. آنها باید کانال های ارتباطی خود با مدیران پایین دستی و همچنین کارکنان سطح پایین را باز نگهدارند. برانسون می گوید او همواره یک نوت بوک کوچک را با خود حمل میکند و هر زمان که در تعامل با کارکنان ویرجین است یادداشت بر می دارد.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
کارکنان سرزنده بهرهوری بالاتری دارند
اصطلاح «تعادل بین کار و زندگی شخصی» تا حدی طی دهه گذشته شنیده شده که تقریبا به اصطلاحی بیمعنا تبدیل شده است. دراج نارایانسوامی به عنوان مدیرعاملی با تجربه ۲۰ ساله در کسب و کارهای مستقر در سیلیکون ولی، درصدد است که مساله تعادل بین کار و زندگی شخصی را تحقق بخشد و توصیههایی در این خصوص به شما ارائه می دهد.
تفکیک زندگی شخصی و کاری
اینکه قادر باشیم در زمان مناسب کار خود را به پایان رسانده (فیزیکی و ذهنی) و محل کار را ترک کنیم و زمان خود را صرف چیزی کاملا بی ارتباط با کار کنیم، برای کاهش میزان استرس امری کلیدی محسوب میشود.
طبق دادههای بهدست آمده اخیر ، اوج خوشبختی در هر روز بهطور کلی حدود ساعت ۷ بعد از ظهر است؛ یعنی زمانیکه افراد در منزل هستند و با افرادی که دوستشان دارند زمان میگذرانند.
بهطور مشابه، مطالعات ۷۵ ساله در مورد خوشبختی و پیشرفت در بزرگسالان، به این نتیجه رسیدند که «روابط خوب، به ما شور و سلامتی بیشتری میبخشد.» کارکنان شایسته این هستند که فرصت پرورش روابط خود در خارج از محیط کار را داشته باشند و کارکنان و کارفرمایان به یک میزان از این مساله نفع میبرند.
اگر شما به دنبال پسانداز پول از طریق هزینههای بیمه، کاهش غیبت و ترک خدمت، افزایش بهرهوری و داشتن کارکنانی شادتر، سالمتر و پرانرژیتر هستید، به فرهنگ تعادل بین کار و زندگی شخصی، متعهد شوید.
راههای مختلفی برای تقویت فرهنگ تشویق توازن بین کار و زندگی شخصی، وجود دارد:
1- سیاست مرخصی «یا در فرصت مقرر از آن استفاده کن یا قیدش را بزن» را در نظر بگیرید.(سیاستی که امکان انتقال مرخصیهای انباشت شده به سال بعد را نمیدهد)
2- استفاده از زمانهای انعطافپذیر و روزهایی که میتوان در منزل، کار را انجام داد. نظرسنجی «انجمن مدیریت منابع انسانی» نشان میدهد کارکنانی که در منزل کار میکنند، ۱۳ درصد بیش از همتایانی که در اداره کار میکنند، بهرهوری دارند. زمان انعطافپذیر، نیز چنین منفعتی دارد. البته، توانایی کار در منزل یا برنامهریزی ساعات کاری، به شدت به نقش کارمند مربوطه بستگی دارد و گزینهای عملی برای تمامی کارکنان نیست.
3- ساختاربندی اندیشمندانه فرهنگ. آیا جلسات آخر وقت مانع رسیدن افراد به خانه در ساعت مناسب میشود؟ اقدامات اجتماعی دفتر شما، مشخصا دوستدار خانواده نیست؟ ترفندهای زیرکانهای وجود دارد که از طریق آنها میتوانید مانع بیتعادلی بین کار و زندگی شخصی کارکنان شوید.
4- آموزش کارکنان. برنامهای آموزشی برای آگاهی رسانی به کارکنان در خصوص اهمیت تعادل بین کار و زندگی شخصی و تجهیز آنها به ابزارهای مختلف جهت کسب اهداف را اجرایی کنید.
منبع: entrepreneur
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
هم کار کنید هم تفریح!
همه ما در طول يك روز كاري به استراحت و تجديد قوا نياز داریم و به همین دلیل هم هست كه برنامهريزي براي تفريح و خوشي در محل كار امری ضروري است. ما بايد به اين اطمينان برسيم كه روساي ما ميدانند روبات نيستيم و به زماني براي لطيفه تعريف كردن يا نوشيدن چاي يا قهوه و كمي شاد بودن نياز داريم.
اگر آگاهي از فواید تفريح و شادي در كار افزايش يابد و همه از ارزش والاي اين مساله اطلاع يابند، آنگاه ميتوان دريافت كه كيفيت زندگي همراه با شادي و تفريح، بيشتر از زندگيهاي راكد و ساكن است. بايد به همه فهماند كه ميتوان در محل كار شاد بود و تفريح كرد، بدون اينكه به بهرهوري و بازدهي كار لطمهاي وارد شود (چه در بلندمدت و چه در كوتاهمدت).
همه افراد بايد زماني را به تفريح و شادي در كار اختصاص دهند، چرا كه از اين طريق تعادلي مفيد بين فعاليتهاي سنگين و خشك كاري و فعاليتهاي لطيف و آرامش بخش غير كاري برقرار ميشود و اين يعني افزايش كارآمدي و رضايت از زندگي.
بهطور کلی، اختصاص وقت تفريح و شادي در كار ميتواند پلي باشد براي تحقق اين نوع خواستهها. فواید تفریح در کار عبارت است از:
رفاه جسمي و روحي را افزايش ميدهد و از ميزان استرسها ميكاهد و حس استقلال را در افراد تقويت ميكند.
به افراد در مقابله با معضل استرس كمك ميكند.
بر ارتقاي عملكرد حرفهاي تاثير گذاشته و توانايي تصميمگيري و حل مساله را بهبود ميبخشد.
با تبيين ارزشها و افزايش تعاملات اجتماعي و رفع موانع موجود باعث توسعه فردي ميشود.
آموختن چگونه شاد بودن و تفريح كردن در كار ميتواند بنيانهاي اصلي اخلاقيات كار را شكل داده و روحيه كار گروهي را تقويت كند و اثر شگرفي بر اعتماد به نفس و خودبرانگيختگي، حس هويت و آزادي در تصميمگيري و كاهش استرس و رفع كسالت داشته باشد.
هنگامي كه رئيستان از شما چيزي را بخواهد كه انجامش برايتان دشوار است، آنگاه خلاقيت و نوآوري به كارتان خواهد آمد. كار كردن بهترين موتور مولد و محرك ايدههاي خلاقانه است و براي روشن كردن اين موتور، نياز مبرمي به شاد و آزاد بودن در كار وجود دارد.
منبع: کتاب Work Happy Now
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭوستایشان ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪ .
ﻣﻼ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ .
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﮐﻨﺠﮑﺎو ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﻬﺮ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢﮐﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻭﯼ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ .
ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﻣﻼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﮑﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﺻﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺧﺮﻭﺝ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺟﻠﻮ ﻭ ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ .
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﻼ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮔﻨﮓ ﻭ ﮔﯿﺞ مىﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ: ﻣﻼ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ مراميست ! ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟
ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪي ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : من به اين سكه ها نيازي ندارم چون كارشان را كردند !
و ﺩﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪﺍﺳﺖ;
اﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ، ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﯾﺪ. چون برايش بهايي پرداخت كرده بوديد
ﺩﻭﻡ اينكه من ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮓ ﺻﺤﺒﺖ كردم چون در جيبم پول بود
در دنیای امروز فقر آتشی است که خوبیها را می سوزاند.
و ثروت پرده ایست که بدیها را می پوشاند.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
میلتون هرشی، کارخانهدار و نیکوکار آمریکایی و موسس کمپانی شکلاتسازی هرشی بود.
از آنجا که او و همسرش فرزندی نداشتند، به کارهای نیکوکارانه روی آوردند، میلتون هرشی زندگی سختی داشت و در فقر زندگی میکرد، از همین رو در سال 1871، میلتون مدرسه را ترک کرد و در چاپخانهای محلی که یک روزنامه انگلیسی- آلمانی را منتشر میکرد، مشغول کار شد.
او به اینگونه کارها علاقهای نداشت بنابراین خیلی زود به کارش خاتمه داد، مادرش هرشی 14 ساله را برای شاگردی به یک شیرینیفروشی فرستاد.
در طول چهارسالی که هرشی در این شیرینیفروشی کار کرد، مهارت پختن شیرینی را آموخت و در سال 1876 به فیلادلفیا رفت تا اولین شیرینی فروشی اش را با 150 دلاری که از عمهاش قرض گرفته بود، راه بیندازد.
به مدت پنج سال، هرشی تلاش و وقتش را برای این کسب و کار گذاشت، اما موفقیت از او اجتناب میکرد تا اینکه سرانجام شیرینی فروشی اش را بست.
هرشی چندین بار شکست خورد تا اینکه در سال 1883، با اعتقاد به اینکه میتواند یک کمپانی موفق شکلاتسازی بسازد، به لنکستر بازگشت و کمپانی کارامل لنکستر(Lancaster Caramel Company)را راه انداخت.
بالاخره موفقیت سراغش آمد، طی چند سال، هرشی یک کسب و کار موفق داشت و توانست کارامل هایش را به سراسر کشور بفرستد، در سال 1893، درست زمانی که بخش تولید کارامل به موفقیت قابل توجهی دست یافته بود، او کمپانی شکلاتسازی هرشی(Hershe Chocolate Company)را راهاندازی کرد.
هرشی مصمم بود که فرمولی جدید پیدا کند تا بتواند شکلاتهای شیری را به تولید و توزیع انبوه برساند، بنابراین در سال 1900 کمپانی کارامل لنکستر را فروخت و سه سال بعد کارخانه شکلاتسازی را با ابزار مدرن ساخت و در سال 1905 آن را افتتاح کرد.
▪️نتیجه گیری راهبردی:
شکست را به موفقیت تبدیل کنید‼️
تعداد شکستهای میلتون هرشی بیشتر از موفقیتهایش بود، در حقیقت، تعداد شکستهایش آنقدر زیاد بود که نمیتوانیم در این مطلب لیست کنیم‼️
تا به حال کسی زیاد از شکستهایش نشنیده است، زیرا هرشی شکستهای تکرارشده در کارش را به موفقیت تبدیل کرد، او کارش را با تولید کارامل آغاز کرد، نه شکلات.
میلتون در دنور، شیکاگو و نیواورلند سرمایهگذاری کرد و سعی داشت مکانی را برای مستقر کردن کسبوکارش پیدا کند، در آن زمان تصمیم نهاییاش نیویورک بود، فروشگاههایش را اجاره و تجهیزاتش را راهاندازی کرد. چه میشد اگر در مقاطع حساس کارش تسلیم میشد
طبیعتا کمپانی فوقالعاده شکلاتسازی هرشی امروز وجود نداشت، تسلیم نشوید، به راهتان ادامه دهید.
دنیای کسب و کار دنیای سختی است و از آن سختتر موفقیت در کسب و کار است.
شکستهایتان را به موفقیت تبدیل کنید، آنچه اهمیت دارد تعداد دفعاتی که هرشی شکست خورده نیست، بلکه دفعاتی که او تلاش کرده است.
کیفیت بهترین راه تبلیغات است‼️
هرشی یک نابغه تبلیغات واقعی بود، او میتوانست هر چیزی را به فروش برساند، حتی برای فروش شکلات هایش کاری تحسین برانگیز انجام داد.
او محصولی را در اوایل دهه 1900 به فروش رساند که تا آن زمان کالایی لوکس به حساب میآمد و آن را تبدیل به محصولی کرد که هرکسی توان خریداریاش را داشت، در عین حال او هرگز کیفیت را قربانی نکرد.
او راههای فوقالعادهای برای ارزانتر فروختن محصولش پیدا کرد، مثلا کارش را در پنسیلوانیا نزدیک کارخانه شیر و سایر منابعی که نیاز داشت، آغاز کرد، همین مسئله هزینه حمل و نقل شیر و سایر محصولات برای تولید شکلات را حذف کرد و به او این امکان را داد تا با قیمتی مناسب شکلات هایش را به فروش برساند.
هرشی محصولاتش را کاملا شفاف تبلیغ میکرد، اما اولویت نخستش کیفیت بود، او معتقد بود:محصولاتی با کیفیت عرضه کنید، این بهترین نوع تبلیغات در جهان است.
اجازه ندهید ترس مانع رسیدن به اهدافتان شود‼️
درست مثل هر کسب و کار دیگری در جهان، میخواهید کسب و کارتان پولساز باشد، این دقیقا کاری است که همه انجام میدهند اما باور هرشی این بود:اگر میخواهید پول دربیاورید، باید کارتان را با روشی بزرگ انجام دهید.
زمانی که میترسید، کارها را با روش های بزرگ انجام نمیدهید، بهخصوص وقتی که قرار است کاری را که پیش از این انجام نداده بودید، آغاز کنید و دچار تردید هستید.
اگر میخواهید در زندگی و کسب و کارتان موفق باشید، باید از راههای بزرگ وارد شوید، نباید به عقب برگردید، اجازه ندهید ترس شما را از جایگاهی که قرار است به آن برسید، باز دارد.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
راهکارهایی برای میلیاردر شدن قبل از جشن تولد ۴۰ سالگی:
میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی با شش راهکار ساده!
۱. برای میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی یک منبع درآمد نداشته باشید!
۲. برای میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی جوگیر شدن ممنوع.
۳. برای میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی بهترین پس انداز، پس انداز نکردن است!
۴. برای میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی همیشه در حال یادگیری باشید.
۵. برای میلیارد شدن قبل از ۴۰ سالگی بزرگ، بزرگ و بزرگتر فکر کنید.
۶. برای میلیارد شدن قبل از ۴۰ سالگی با موفقها بجوشید
اگر دوروبرتان کسانی هستند که دائم ناامیدتان میکنند و با دلایل بعضاً غیر منطقی خود مانع از حرکت شما به سمت رویاهای بزرگتان میشود همین حالا زمان آن است که این افراد را بدون تعارف از زندگی خود کنار بگذارید.
بخش عمدهی طرز فکر شما در مورد ثروت در معاشرت شما با آدمهای اطرافتان شکل میگیرد پس همیشه به این موضوع که با چه کسانی نشست و برخاست دارید حساس باشید و برای آن اهمیت قائل شوید؛ باید از حضور کسانی که در حال حاضر درآرزوهای شما، یا حتی در بخشی از آن، زندگی میکنند لذت ببرید و اجازه دهید از این طریق ذهنتان راه رسیدن به اهداف را راحتتر طی کند.
دوستان و اطرافیان شما در ثروتمند شدن شما نقش مهمی دارند …
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
(اشتیاق)
▪️تحقیقات بر روی بیش از سی میلیون نفر از کارکنان در دنیا نشان می دهد که حدود 87% از آنان، اشتیاق کاری ندارند‼️
سازمان های زیادی در دنیا با معضلاتی روبرو هستند که ریشه آنها نبود اشتیاق کاری کارکنانشان می باشد ولی متاسفانه اطلاعی از این موضوع ندارند.
سازمانهایی که دارای کارکنانی با اشتیاق کاری بالا هستند، به طور متوسط 147% درآمدشان به ازای هر سهم بیشتر از سایر شرکتهاست.
اشتیاق کاری به میزان انرژی ای که یک فرد برای انجام کارهای سازمانی خود صرف می کند و نیز میزان اثربخشی و کارایی به دست آمده در کار گفته می شود.
کارکنان مشتاق، احساس قدرتمند بودن و ارتباط موثر با کارشان دارند همچنین خود را برای برآوردن مسئولیتهای شغلی، توانمند می بينند؛
کارکنان مشتاق در کارشان به دنبال چالش های جدید می گردند و هنگامی که احساس کنند کارشان برای مدت زیادی چالش انگیز نیست، فعالانه محیط کاری خود را تغییر میدهند.
اشتیاق کاری سه بعد جذب، نیرومندی و وقف را دربر می گیرد.
1 جذب به تمرکز و غرق شدن در کار اشاره دارد:
در این حالت زمان برای افراد سریع می گذرد و افراد در می یابند که جدا شدن از کار سخت است.
2 بعد دیگر اشتیاق کاری، نیرومندی است که به سطوح بالای انرژی و خاصیت ارتجاعی بودن ذهن فرد شاغل به هنگام کار اشاره دارد:
در این حالت فرد شاغل تلاش قابل ملاحظه ای در انجام کار نشان می دهد و در مقابل موقعیت ها و موانع شغلی دشوار پافشاری و ایستادگی می کند.
3 سومین مولفه اشتیاق کاری وقف خود به کار است که با درگیری شدید روحی فرد با کار خود مشخص می شود.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
چگونه مشتريان خود را وفادار سازيم؟
1 مشتريان خود طبقه بندى كنيد. مشتريان با ويژگيهاى مشترك را در يك گروه قرار دهيد و براى هر گروه برنامه ريزى كنيد.
2 فعال و حرفه اى باشيد. يك ديالوگ مداوم را با مشترى خود پيش ببريد. اطلاع رسانى كنيد، الهام بخش باشيد، تفريح كنيد وفقط به دنبال فروش نباشيد.
3 طولانی مدت فکر کنید و به هر کدام از مشتری ها به عنوان یک عضو از چرخ اقتصادی تان ارزش بدهید.
4 روی خدمات خوب سرمایه گذاری کنید . در حالی که برای خودتان اعتبار و تجربه کسب می کنید، می توانید مشتری خود را نگه دارید و آنها را از دست ندهید.
5 تجربه خود را مدلسازی کنید و هر بخش از ارتباط خود با مشتری تان را برنامه ریزی کنید.
6 به مشتری خود گوش کنید. یک انتقاد میتواند فرصتى برای جبران اشتباهات شما باشد.
7 با نوآوری های تازه و مداوم مشتریان خود را غافلگیر کنید.
8 برند خود را بسازید. به قولتان عمل کنید. محصول شما، ارتباطتان با مشتری و رفتار شما برند شما را معرفی می کند.
9 کارکنان خود را جزیی از برنامه خود کنید. با تشویق کردن، کمک کردن و آموزش کارکنان خود به آنها نیز نگرشی درباره برنامه تان بدهید.
به یاد مشتریان خود باشید. با هدیه دادن به آنها می توانید آنها را جزیی از برنامه تجاری آینده تان بکنید.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
اقتصاد کینزی چیست؟
اقتصاد کینزی نظریه ای مبتنی بر مجموع مخارج در اقتصاد (موسوم به تقاضای کل) و اثرات آن بر تولید و تورم است. اگرچه از این واژه برای تشریح موارد متعددی طی سالیان متمادی استفاده (و سوء استفاده) شده است، اما شش اصل بنیادین از اهمیتی اساسی در مکتب کینزی برخوردار هستند.
۱) یک فرد معتقد به مکتب کینزی بر این باور است که تقاضای کل تحت تاثیر انبوهی از تصمیمات اقتصادی قرار دارد و برخی اوقات رفتاری نامنظم از خود به نمایش می گذارد. تصمیمات عمومی عمدتا شامل تصمیمات مربوط به سیاست های پولی و مالی (یعنی هزینه ها و مالیات ها) می شوند.
۲) بنا بر نظریه کینزی تغییر در تقاضای کل، چه پیش بینی شده باشد و چه غیر منتظره، در کوتاه مدت بیشترین تاثیر را بر تولید واقعی و اشتغال می گذارد و نه بر قیمت ها.
۳) کینزی ها معتقدند که قیمت ها و به ویژه دستمزدها به آهستگی به تغییر در عرضه و تقاضا واکنش می دهند و در نتیجه کمبود و مازادهای موقتی را به ویژه در نیروی کار به بار می آورند.
۴) کینزی ها بر این باور نیستند که میزان معمول بیکاری ایده آل است. این امر تا حدودی به این دلیل است که کینزی ها معتقدند بیکاری، به تغییر تقاضای کل به شدت وابسته است و تا حدودی به این خاطر است که این عده از اقتصاددان ها معتقدند قیمت ها به آهستگی تغییر پیدا می کنند.
۵) بسیاری از افراد معتقد به مکتب کینزی (البته نه همه آنها) از سیاست تثبیت فعال برای کاهش دامنه چرخه های کسب و کار که از نظر آنها مهم ترین مشکل اقتصادی است، حمایت می کنند.
۶) بالاخره و حتی با اتفاق نظر کمتر، بعضی از کینزی ها بیشتر از آنکه به غلبه بر تورم بیندیشند، به فکر از بین بردن بیکاری هستند. آنها از شواهد گذشته چنین نتیجه گرفته اند که هزینه تورم پایین، اندک است. با این وجود، کینزی های ضدتورم بسیار زیادی وجود دارند.کینزی ها نوعا بیشتر از غیرکینزی ها از سیاست های جسورانه انبساطی طرفداری می کنند.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
"مفاهیم قسط ، جور ، عدل و ظلم در اقتصاد اسلامی و موضوعات اجتماعی"
در مطالعات اسلامی بویژه اقتصاد اسلامی ، تسلط بر معانی واژهای کاربردی موجب درک عمیق موضوعات مطروحه می شود . در فرهنگ لغات دهخدا "قسط"به معنای دادگری و عدم اعمال تبعیض در مقابل "جور" یعنی حق کسی را بدیگری دادن ، آمده است . بنابر این به استناد اعتقاد به "قسط"، نباید بین افراد تبعیض قائل شد . معانی "ظلم" و "عدالت" چگونه تبیین می گردند ؟
با ذکر مثالی معانی کلماتی مانند ظلم ، جور ، عدل و قسط را بیان می کنیم :
- به حالتی که "دارایی" کسی را به "نفع خود" تصاحب می کنیم ، "ظلم" می گوییم.
- به حالتی که "دارایی" کسی را به "نفع دیگری" تصاحب می کنیم ، "جور" می گوییم .
- در حالتی که "دارایی" کسی را به "نفع خود" تصاحب نمی کنیم ، " عدل" می گوییم.
- در حالتی که "دارایی" کسی را به "نفع دیگری" تصاحب نمی کنیم ، " قسط" می گوییم .
واژه "قسط" معمولاً در حوزه اقتصادو در بخش تخصیص دارایی ها به افراد براساس عدالت اجتماعى میان آنان کاربرد دارد كه در مقابل "جور" قرار گرفته است ، ولى مفهوم "عدل" شامل برقراری عدالت در ابعاد اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اعتقادی و ... می گردد ، كه در مقابل "ظلم" است.
عدالتخواهی ، در بیان آسان است ؛ اما در عمل با موانع گوناگون مواجه است . شاید سخت ترین امور نظام اسلامی تامین عدالت در جامعه اسلامی است . عدالت مختص به برقراری عدالت اقتصادی نیست ؛ عدالت در همهی امور و شؤون زندگی بسیار دشوار است . در اسلام ، رعایت کامل "عدل" تنها محدود به ظهور حضرت امام قائم (عج الله تعالی فرجه شریف) می باشد اما رعایت "قسط" اهمیت خاصى دارد . مثلاً در نظام اسلامی ، بیت المال باید به نحو یکسان به مستضعفین ، تخصیص یابد . داستان آهن گداخته امام على علیه السلام و امتیاز طلبی و زیاده خواهی برادرش عقیل بن ابیطالب که دومین فرزند ابوطالب محسوب می گردید را در خطبه 224 نهج البلاغه به یاد آورید ، امیر المومنین علی علیه السلام بر اساس رعایت "قسط" و عدالت اقتصادی بود كه فرمودند : به خدا قسم عقيل را در اوج فقر ديدم كه يك من گندم از بيت المال شما را از من درخواست داشت ، و كودكانش را از پريشانى فقر با موهاى غبار آلود و رنگهاى تيره ديده كه گويى صورتشان را با نيل سياه كرده بودند ، عقيل به درخواستش اصرار، و سخنش را تكرار مىكرد ، من به گفتارش توجه مىكردم ، و او خيال مىكرد كه دينم را به او فروخته ، و از راه و روش ام دست برداشته و به خواستهاش تن می دهم .
در نظر امیرالمؤمنین علیهالصّلاةو السّلام منصب حکومتی نباید وسیلهای برای راحتی و عیش و کسب دنیا برای خود باشد . این کسب و کار مانند بقیه کسب و کار ها نیست بلکه یک مسؤولیت است . اشتغال به این مسؤولیت برای آن نیست که شاغل چیزی به دست آورد ، مالی جمع کند ، آیندهی خود و فرزندانش را از این راه تأمین کند و یا در دنیا خوش بگذراند ، بلکه هدف اجرای عدالت ، تأمین آسایش آحاد مردم ، فراهم کردن زمینهی شکفتن استعدادهای آحاد جامعه بمنظور تعالی انسانها در جهت هدایت و صلاح بنیآدم است . امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام در خطبه 126 مى فرمایند :
"آيا مرا فرمان مى دهيد كه پيروزى را طلب كنم به ستم كردن بر كسى كه زمامدار او شده ام ، به خدا سوگند چنين نكنم تا شب و روز از پى هم مى آيند و در آسمان ستاره اى از پس ستاره ديگر طلوع مى كند . اگر اين مال از آن من مى بود ، باز هم آن را به تساوى به ميانشان تقسيم مى كردم . پس چگونه چنين نكنم ، در حالى كه، مال از آن خداوند است." بنابر این اعمال تبعیض میان آحاد جامعه ، به هر دلیلی حتی دلایل ارزشی مانند دانش ، زهد و ... در جامعه اسلامی در مبحث تخصیص بیت المال جایز نیست چراکه بیت المال مطلق است و شامل همه مردم مى شود.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
پيش شرطهاي جذب سرمايه و پيروزي بر رقبا
جذب سرمايههاي خارجي در دنياي پر رقابت امروز كه كشورهاي جهان به دنبال توسعه روز افزون خود هستند نيازمند شرايط ويژه خاصي است كه مي توان مهمترين آنها را به شرح زير خلاصه كرد:
كاهش بوروكراسي اداري
برقراري امنيت سرمايه
ايجاد انگيزه مشاركت سرمايه گذاران خارجي در طرحهاي تملك داراييهاي سرمايهاي
برقراري كامل امنيت اقتصادي و قضايي در كشور
مبارزه جدي با فساد اداري و مالي
اعمال سياستهاي شفاف اقتصادي و اصلاح ساختار اقتصاد
ايجاد سياستهاي هماهنگ پولي و مالي
ايجاد زيرساختهاي فيزيكي مناسب نظير سيستم ارتباطي، راه، بند و فرودگاه
بهبود شرايط ديپلماتيك كشور در عرصه جهاني
عضويت در مجامع بين المللي وانعقاد پيمانهاي چند جانبه سرمايهگذاري
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
۱۲ تفاوت مهم بین کارمندان و کارآفرینان
1.کارمندان کمالگرا اما کارآفرینان عملگرا هستند
2. کارمندان منتظر زمان مناسب میمانند، اما کارآفرینان وقت را تلف نمیکنند
3.هدف کارمندان ارتقای شغلی است اما کارآفرینان به توسعه کسبوکار فکر میکنند
4.کارمندان فقط رؤیاپردازی میکنند اما کارآفرینان برای رؤیاهایشان برنامه ریزی میکنند
5.کارمندان فکر میکنند «پول همه چیز است» اما کارآفرینان میدانند که «زمان همه چیز است»
6.ناامیدی برای کارمندان پایدار اما برای کارآفرینان موقتی است
7.کارکنان از آزادی میترسند اما کارآفرینان خود را از همهی ترسها آزاد میکنند
8. کارمندان سخت کار میکنند اما کارآفرینان هوشمندانه کار میکنند
9.کارمندان در سمتهای شغلی تعیینشده کار میکنند. کارآفرینان شغل خودشان را خلق میکنند
10.کارمندان دیگران را سرزنش میکنند اما کارآفرینان خودشان را اصلاح میکنند
11.کارمندان تعطیلات را زمانی برای آسایش میدانند اما کارآفرینان در تعطیلات باورهایشان را بازنگری میکنند
12.کارمندان بعد از شکستخوردن خودشان را میبازند اما کارآفرینان از شکستها درس میگیرند.
شکست اجتنابناپذیر است. اگر آمادهی در آغوشگرفتن شکست نیستید، قادر نخواهید بود که به ایدههای نو دست پیدا کنید. کارمندانی که «ذهنیت کارمندی» دارند، در زمانهایی که کشمکش بیشتری وجود دارد، اعتماد به نفس شان را از دست میدهند. آنها به شکست همچون یک بنبست نگاه میکنند. کارآفرینان در همهی شکستها، فرصتهایی میبینند. آنها پس از شکستخوردن اشتیاق خود را از دست نمیدهند. آنها هر سقوط را جبران میکنند و آن را بهبود میبخشد.
شما دوست دارید یک کارمند باشید یا یک کارآفرین؟
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
استارت آپ چیست؟
استارتاپ یا استارتآپ یک سرمایهگذاری به شکل کارآفرینی است که طی آن یک شرکت نوپا ایدهی جدیدی برای کسبوکار ارائه میدهد.
طبق تعریف استیو بلنک، پروفسور دانشگاه استنفورد، استارتاپ یک سازمان است که برای پیدا کردن یک مدل کسبوکار تکرارپذیر و مقیاسپذیر راهاندازی میشود.
البته اختلاف بر سر تعریف استارتاپ زیاد است؛ اما نکتهی مشترک در همهی آنها این است که بر اساس یک ایدهی خلاقانه و جدید فعالیت آنها آغاز میشود. این ایدهها بازار نیازمندیها را هدف قرار میدهند و با ارائهی یک محصول یا خدمات جدید و استفاده از تکنولوژی، خیلی سریع رشد پیدا میکنند.
از آنجایی که هدف از راهاندازی یک استارتاپ پیدا کردن مدل کسبوکار است ؛ عمر آن نمیتواند طولانی باشد و معمولا بعد از گذشت چند سال به موفقیت میرسد یا بودجهی آن تمام میشود و شکست میخورد.
استارتاپ تک شاخ یا یونیکورن استارتاپ (Unicorn Startup) به استارتاپهایی گفته میشود که رشد سریعی دارند و به ارزش بیش از ۱ میلیارد دلار میرسند. این لغت اولین بار در سال ۲۰۱۳ توسط سرمایهگذاری به نام آیلین لی ارائه شد و او از میان حیوانات افسانهای، تک شاخ را بهعنوان نماد این مدل استارتاپ انتخاب کرد.
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
بعضی از مهمترین بانک های سرمایه گذاری دنیا
کردیت سوییس / Credit Suisse
مقر اصلی : زوریخ ، سوئیس
تعداد کارکنان در سال 2011 : 48400 نفر
تاسیس : شرکت کردیت سوئیس در سال ۱۸۵۶ توسط آلفرد ایشر تاسیس شد. این شرکت ، با هدف تامین مالی پروژه توسعه سیستم راهآهن سوئیس راهاندازی شد. شرکت کردیت سوئیس با صدور وامهایی به ایجاد شبکههای برقرسانی سوئیس و سیستمهای راهآهن اروپا، کمک شایانی کرد. این شرکت همچنین به توسعه سیستم ارزی این کشور و ایجاد کارآفرینی در سوئیس نیز، کمک نمود.
در حال حاضر خدماتی در زمینه مدیریت دارایی و ثروت و بانکداری و سرمایه گذاری ارائه میکند و دارای 4 قسمت اصلی است : سرمایه گذاری بانکی ، بانکداری خصوصی ، مدیریت دارایی و خدمات سهام است . مجموع دارایی های این بانک تا سال 2013 بالغ بر872.81 میلیارد دلار بوده است .
گلدمن ساکس / Goldman Sachs
مقر اصلی : ساختمان ۲۰۰ وست استریت ، نیویورک
تعداد کارکنان در سال 2014 : 32900 نفر
تاسیس : گلدمن ساکس در سال ۱۸۶۹ توسط بانکدار آمریکایی آلمانیتبار؛ مارکوس گلدمن تحت عنوان شرکت گلدمن اند کو. تاسیس شد. در ۱۸۸۲ داماد گلدمن؛ ساموئل ساکس به کسبوکار وی پیوست در ۱۸۸۵ گلدمن پسر ارشد خود و لودوینگ دریفوس را نیز وارد شرکت نمود ، سپس نام شرکت به گلدمن ساکس تغییر پیدا کرد
یکی از بانک های بین المللی سرمایه گذاری در آمریکا که حوزه فعالیت آن مدیریتی ، سرمایه گذاری ، خدمات مالی و اوراق بهادار است . 34000 کارمند داشته و درآمد خالص آن در سال 2014 ، 8.477 میلیارد برآورد شده است . این بانک در سال 2008 به دلیل بحران های اقتصادی ضربه خورد اما بعد از آن با کمک های مالی هنگفت آمریکا دوباره توانست فعالیت خود را از سر بگیرد .
جی پی مورگان چیس / JPMorgan Chase
مقر اصلی : منهتن نیویورک ، ایالات متحده آمریکا
تعداد کارکنان در سال 2013 : 255000 نفر
تاسیس : ساختار کنونی بانک جیپی مورگان چیس در نتیجه ادغام چندین بانک، موسسه مالی و شرکت خدمات مالی بزرگ بوجود آمد. این فرایند از سال ۱۹۹۶ آغاز شد. این موسسات عبارتند از: چیس منهتن بانک، فرست شیکاگو بانک، جی. پی. مورگان اند کو.، بانک وان، بیر استیرنز و واشینگتن میچوال.
این بانکها و موسسات مالی، که خود حاصل تملک و ادغام چندین و چند شرکت و بانک میباشند ، عبارتند از: کمیکال بانک ، بانک ملی دیترویت، بانک ملی تگزاس، پرووایدین فایننشل و گریت وسترن بانک.
دفاتر نمایندگی بسیاری از ۱۹۲ کشور عضو سازمان ملل از خدمات بانکی، جیپی مورگان چیس استفاده کردهاند و در آن بانک دارای حساب هستند. سازمان ملل نیز بخش عمدهای از نیاز خود به خدمات بانکی را از طریق همین بانک برآورده میکند
جی پی مورگان بزرگترین بانک نیویورک بوده و با مجموع کل دارایی 2.6 تریلیون دلار اش ششمین بانک بزرگ در کل دنیاست . صندوق تامین سرمایه گذاری این بانگ بزرگترین صندوق در کل آمریکاست . فعالیت های کلی این بانک در زمینه خدمات مالی مشاوره ای ، اوراق بهادار ،وام های رهنی ،مدیریت دارایی ، خدمات ورشکستگی ، سهام ، خدمات بانکی بین المللی ، بیمه و انواع و اقسام دیگر سرمایه گذار یست.
مورگان استنلی / Morgan Stanley
مقر اصلی : ساختمان مورگان استنلی ، نیویورک ، ایالات متحده
تعداد کارکنان در سال 2013 : 55794 نفر
تاسیس : در سال ۱۹۳۵ بامشارکت هنری استارجیس مورگان نوه بانکدار آمریکایی جیپی مورگان و هارولد استنلی، با پشتیبانی مؤسسه مالی جیپی مورگان چیس تاسیس شد.
مورگان استنلی یکی دیگر از بانک های بین المللی آمریکاست که در در 42 کشور جهان فعالیت دارد و بیش از 1300 شعبه دارد. حوزه کلی فعالیت های این بانک مدیریت دارایی های جهانی ، همکاری با موسسه های فعال در اوراق بهادار و مدیریت سرمایه گذاری است . تا سال 2014 درآمد خالص این بانک 3.467 میلیارد دلار بوده است .
سیتی گروپ / CitiGroup
مقر اصلی : نیویورک ، ایالات متحده
تعداد کارکنان در سال 2013 : 251000 نفر
تاسیس : در تاریخ ۹ اکتبر ۱۹۹۸ سیتیبانک با قیمت ۱۴۰ $ میلیارد دلار تراولرز کمپانی را ، خریداری نمود . سپس دو شرکت سیتیکورپ و تراولرز کمپانی ، با هم ادغام شدند . در پی ادغام دو شرکت، سیتیگروپ؛ بعنوان بزرگترین سازمان خدمات مالی جهان، تاسیس شد . در سال 2015 با توجه به ارزش خالص و کل دارایی ها سومین بانک بزرگ در آمریکاست و سیاری از سهامداران و سرمایه گذاران خاورمیانه و سنگاپور با این بانک همکاری میکنند. در سال 2007 سیتی گروپ جزو اولین معامله گران اوراق بهادار خزانه داری آمریکا بوده است . این بانک بزرگترین شبکه خدمات مالی را در کل دنیا داراست و در 140 کشور دنیا 16000 شعبه فعال و بیشتر از 200 میلیون مشتری دارد.
سیتیگروپ که در پی بحران مالی جهانی، در حال ورشکستگی بود، در نوامبر سال ۲۰۰۸ در یک "بسته محرک اقتصادی"گسترده توسط دولت آمریکا نجات یافت.
در تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۰۹، سیتیگروپ اعلام کرد، که دولت ایالات متحده ۳۶٪ درصد از سهام این شرکت را خریداری نموده، که در ارتباط با پرداخت مالی ۲۵ $ میلیارد دلاری؛ کمکهای اضطراری دولت و همچنین پرداخت ۴۵ $ میلیارد دلاری وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا، برای جلوگیری از ورشکستگی بزرگترین بانک جهان در آن زمان است.
دولت همچنین تلفات تا بیش از ۳۰۰ $ میلیارد دلار داراییهای سیتیگروپ در آمریکا را تضمین نموده است و بلافاصله معادل ۲۰ $ میلیارد دلار را به این شرکت تزریق نمود. در مقابل، پرداخت حقوق و دستمزد مدیرعامل، که برابر ۱ میلیون دلار در هر سال است و دستمزدهای بالاتر از ۵۰۰٫۰۰۰ $ دلار در سال را نیز برعهده گرفت.
مریل لینچ / Merrill Lynch
مقر اصلی : نیویورک ، ایالات متحده
تعداد کارکنان در سال 2008 : 15100 نفر
تاسیس : شرکت مریل لینچ در سال ۱۹۱۴ توسط چارلز ای . مریل تحت نام چارلز ای . مریل اند کو . در شماره ۷ وال استریت راهاندازی شد. چند ماه بعد ادموند سی . لینچ به شرکت پیوست و در پی آن ، در سال ۱۹۱۵ نام شرکت به مریل ، لینچ اند کو . تغییر پیدا کرد سپس با ورود این شرکت به بازار بورس نیویورک در سال ۱۹۵۲ نام آن به مریل لینچ تغییر یافت.
شرکت مریل لینچ در پی بحران مسکن آمریکا ۲۰۰۸ ورشکسته اعلام شد ، سپس در ژانویه ۲۰۰۹ توسط بنک آو امریکا خریداری گردید و در سال ۲۰۱۳ در این بانک ادغام شد . در حال حاضر زیرمجموعهای از بنک آو امریکا بهشمار میآید. دفتر مرکزی این شرکت در شهر نیویورک قرار دارد و دفتر بینالمللی آن نیز در شهر لندن مستقر میباشد.
یکی دیگر از بانک های مدیریت دارایی و دسته بندی آن که در منهتن آمریکا واقع شده است . مریل لینچ 15000 مشاور مالی دارد که بیش از $2.2 تریلیون از دارایی های موکلانشان را مدیریت میکنند . این بانک بزرگترین بانک از نظر نگه داری اموال و دارایی ها در آمریکاست و از لحاظ بازار سرمایه در رتبه دوم قرار دارد .
بارکلایز کاپیتال / Barclays Bank
مقر اصلی : لندن ، بریتانیا
تعداد کارکنان در سال 2011 : 139200 نفر
تاسیس : بارکلیز در سال ۱۶۹۰ میلادی توسط جان فریمه تأسیس شد . این بانک ، یکی از مهمترین بانکها در بریتانیا محسوب میشود . این بانک در حوزه سرمایه گذاری فعالیت میکند و برای شرکت های بزرگ و موسسات مالی بزرگ و مشتریان فعال در حوزه ی دولت ، خدماتی مانندمحاسبه ریسک های مدیریتی و خدمات مالی ارائه میدهد و روی اوراق قرضه دولت های اروپایی و خود آمریکا مانور بسیار زیادی دارد. در 29 کشور دنیا شعبه داشته و 20000 کارمند و 7000 کارمند در بخش IT دارد ، مجموع کل دارایی های این بانک 1.497 تریلیون تا سال 2007 برآورد شده است .
بانک بارکلیز در دهه ۱۹۸۰ میلادی به انجام خدمات بانکی و اعتباری به رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی میپرداخت . این تصمیم بانک بارکلیز باعث شده بود تا برخی از منتقدان این بانک از آن با عنوان تمسخرآمیز بانک بوئرکلیز یاد کنند .
در تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۱۲ میلادی، سازمان خدمات مالی بریتانیا ، بانک بارکلیز را به «دستکاری و دروغگویی» درباره هزینه دریافت وام و نرخ بهره استقراض متقابل بینبانکی محکوم کرد . بر اساس این حکم بانک بارکلیز در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ با غرضکردن پول از دیگر بانکها و موسسات مالی به گونهای وانمود کرده که از نظر مالی دارای ثبات بالایی است و بر این اساس میزان سود خالص بانک را بیشتر از مقدار واقعی آن به سرمایهگذاران نشان داده است. سازمان خدمات مالی بریتانی، بانک بارکلیز را به پرداخت ۲۹۰ میلیون پوند جریمه محکوم کرد.
لازارد / Lazard
مقر اصلی : ساختمان جیئی ، نیویورک ، ایالات متحده آمریکا
تعداد کارکنان در سال 2012 : 2513 نفر
تاسیس : لازارد در سال 1848 میلادی توسط الکساندر لازارد و لازار لازارد تأسیس شد . این بانک ، شرکت خدمات مالی و بانکداری آمریکایی است، که در زمینه ارائه خدمات بانکداری سرمایهگذاری ، مدیریت سرمایهگذاری ، مدیریت ثروت ، خدمات بیمه ، بیمه عمر و مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری مشترک فعالیت مینماید.
این بانک در حال حاضر دارای شعبه در ۴۰ شهر، در 27 کشور جهان خدمات گسترده ای ارائه میدهد.. دفتر مرکزی این شرکت در ساختمان جیئی ، در منهتن ، نیویورک قرار دارد و دفتر بینالمللی آن نیز در همیلتون ، برمودا مستقر میباشد . سهام بانک لازارد در بازار بورس نیویورک معامله میشود.
یکی از شرکت های فعال در زمینه خدمات مالی ، مدیریت دارایی و سرمایه گذاری بانکی که بخش های اصلی و اجرایی آن در پاریس ، نیویورک و لندن واقع شده اند . خدمات مشاوره ای این شرکت شامل ترکیب و ادغام و راه حل های استراتژیکی و ساختار و رشد سرمایه ، امورمالی شرکت ها و مدیریت دارایی و شراکت و .. است . این شرکت تاکنون بالغ بر 350 میلیارد دلار به متقاضیان وام اعطا کرده است .
دویچه بانک / Deutsche Bank
مقر اصلی : فرانکفورت آلمان
تعداد کارکنان در سال 2013 : 99،000 نفر
تاسیس : دویچه بانک در سال 11870 میلادی تاسیس یافته است و یکی از بزرگترین نهاد های خدمات بانکی در جهان محسوب می گردد که حوزه کلی فعالیت های آن در زمینه داد و ستد و اعطای وام و خدمات مالی و مالکیت و ادغام و سهام ، مدیریت ریسک و سرمایه و بانکداری خرده فروشی و معاملات است . این بانک در 70 کشور جهان فعال بوده و مجموع دارایی های این شرکت تا سال 2014 1.709 تریلیون دلار برآورد شده است .
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
نخستین مصاحبه شخصی با مهندس یوسفی زاده
مدیر عامل شرکت آسیا تک
محمد علی یوسفی زاده از جمله مدیران موفق حوزه فناوری اطلاعات است که توانسته با درایت،تیزبینی و به کارگیری روش های نوین مدیریتی طی چهار سال،آسیا تک را به رتبه نخست شرکت ارائه دهنده خدمات دسترسی به اینترنت ارتقا دهد و ضمن ایجاد گسترده ترین پوشش کشوری،تعداد مشترکین را از 60 هزار مشترک به 700 هزار مشترک برساند.جالب اینجاست که همه این کار با تیمی تقریبا یک سوم برابر سایر شرکت های فعال در این حوزه صورت گرفته است.این اعداد برای همه کسانی که در صنعت فناوری اطلاعات هستند،معنای مشخصی دارد.همچنین اخیرا آسیا تک ضمن دریافت پروانه FCPکه افق های جدیدی را برای این شرکت می گشاید،توانسته است در ارزیابی سازمان تنظیم مقررات رتبه نخست را به خود اختصاص دهد وبالاتر از شرکت هایی مانند شاتل،های وب و پارس آنلاین قرار گیرد.به همین بهانه به گفتگو با این مدیر موفق نشستیم.
شروع مصاحبه ی با مهندس یوسفی زاده
جنای آقای یوسفی زاده،لطفا ضمن معرفی خود،کمی از گذشته و زندگی فعلی خودتان بگویید.
من محمد علی یوسفی زاده هستم که البته اکثرا من را شهراد صدا می کنند.یازدهم خرداد ماه 58 در نوشهر در خانواده ای با چهار خواهر و یک برادر،به دنیا آمدم.پدرم فرهنگی بود و تخصصش گل و گیاه و عموما ریسک ناپذیر.تا قبل از آنکه به تهران بیایم،درهمان شهر درس می خواندم و با پدر و مادرم زندگی می کردم.سبک زندگی ما این بود که حسب مدل طراحی شده پدرم،هر کدام از اعضای خانواده در زندگی اجتماعی و خانوادگی یکسری وظایف داشتیم.من از همان زمان از کارکردن در مغازه یاد گرفتم که چطور روی پای خودم بایستم.سال 74 در مقطع دوم دبیرستان بودم که به تهران آمدم.به شدت کار می کردم،تا جایی که این کارکردن به روزی 17 یا 18 ساعت رسید ودیگر ادامه تحصیل ندادم.من در 22 سالگی ازدواج کردم.الان دوتا بچه دارم.اولین بچه من بعد از 10 سال از ازدواجم به دنیا آمد.دوسال بعد از پسرم حامی،خداوند دخترم حریر را به من و همسرم هدیه داد.یکی از دلایل که الان من به جایی که هستم رسیدم،وزندگی ام به این شکل،سمت و سو گرفته حمایت های همرسم بوده و هست.گرچه همیشه مرز مشخصی بین زندگی شخصی و کاری خودم داشتم،اما درک شرایط من توسط همسرم و درکلیات همراه بودن یکی از حسن های زندگی من بود که به نوعی باعث شد که کاری که در حال انجامش بودم،برکت داشته باشد.
پس شما هم ترک تحصیل مثل بیل گیتس و یا استیو جابز داشتید؟
تقریبا بله!چون من خیلی زود مستقل شدم و کارکردم،فرصتی برای درس خواندن نبود؛البته چند بار دانشگاه را شروع کردم،ولی هر بار تحصیل رهاشد.مدیریت صنعتی در دانشگاه اصفهان به ترم نرسید،چون می خواستم کار کنم و پول دربیارم؛مهندسی نرم افزار را در دانشگاه آزاد کرج هم به سال نکشید.به تدریج کار و تجارت هم توسعه پیدا می کرد وهم زمان ازدواج هم کرده بودم.گرچه هیچ وقت یادگیری را رها نکردم وحتی شکل آکادمیک آن را هم به آینده موکول کردم.البته هر نوع از دانش های انتخاب شده ای که احساس می کردم نیازدارم را به شدت دنبال می کردم.مثلا زمانی که هنوز سیسکو وارد ایران نشده بود من جزو اولین کسانی بودم که کلاس رفتم،مطالعه کردم و آموزش دیدم.یا مثلا میکروتیک و لینوکس هنوز در ایران جا نیفتاده بود که من آموزش دیدم.یا حتی در مورد خود ویندوز!پروژه ای که یکسال درگیرش بودم،اولین سی دی ویندوز 98 تبدیل کردیم.تا جایی که به تدریج وظایف مدیریتی من بیشتر شد و دوره های مرتبط را شروع کردم.از دوره حسابداری بیمه و مالیات تا ایزو و استانداردو غیره.احساس می کردم که به این ابزارها نیاز دارم تا افراد و نیازهای سازمانم درک کنم ضمنا بعد از گذشت سال ها مجددا به دانشگاه برگشتم و مهندسی فناوری اطلاعات را برای تحصیل انتخاب کردم.
از کجا به به دنیای مخابرات علاقه مند شدید و جرقه کارهای فعلی خورد؟
رشته من در دبیرستان علوم تجربی بود،شاید به خاطر رشته و تخصص پدرم.ولی زمانی که اکثر هم دوره ای های من درس های اختیاری خودشان را از رشته هنر انتخاب می کردند،من به کامپیوتر و حسابان و این طور درس ها علاقه داشتم.آن زمان مجله بزرگراه رایانه تازه آمده بود و من هم مشترک و مخاطب پروپاقرص این نشریه بودم وبه دقت همه صفحات آن را می خواندم.ازهمان جا دنیای BBS ها را یادگرفته ام.یادم هست مقاله ای دراین نشریه بود که نوشته بود:در دنیا اگر منابع طبیعی و خدادادی مانند سنگ و نفت و گاز و غیره را کنار بگذاریم،بالاترین رشد و درآمد و توسعه را صنعت تلکام دارد.گرچه دردنیای آن زمان تلکام هم به VOICE ختم می شد وهنوز موبایل در ایران پیاده سازی نشده بود و تازه دولت در ابتدا راه بود،اما آن مقاله ذهنیت و تفکری برای من ساخت که ادامه زندگی من در همان مسیر بود.عدم وابستگی به منابع طبیعی و درآمد و رشد و توسعه از طریق صنعت تلکام.اما پس از آن،بیشترین نقش در ورودم به دنیای فناوری و تلکام را برادرم رقم زد.پدرم،زیاد موافق ورود من به این کار نبود و شاید این یکی از دلایلی است که دردبیرستان علوم تجربی خواندم،درحالی که خواهر ها و برادرم رشته ریاضی بودند.اما در ادامه حرفه ای شدن من،زمانی اتفاق افتاد که روی پای خودم ایستادم.ولی در مجموع شروع کارم از شرکتی بود که برادرم داشت.شرکت وی آرشیکام بود که کار معماری انجام می داد و در شرکت آوند کام کارهای کامپیوتری کلید خورد.
از علاقه تان به صنایع ارتباطات و همکاری با برادرتان گفتید،لطفا کمی راجع به مسیری که در دنیای فناوری اطلاعات و به خصوص اینترنت سپری کردید،بفرمایید
زمانی که من وارد کار شدم تا حدود سال 82به طور کلی اینترنت با این سازوکار در ایران وجود نداشت.اینترنت با قیمتی گزاف از طریق ماهواره 64Kدر اختیار بود و باید آن را در حد چند هزار دلار ماهیانه قرارداد می بستیم،ضمنا همان هم به صورت فقط دریافت اطلاعات(RECEIVE ONLY)و هم زمان مبتنی بر پراکسی (PROXY BASE)بود.مشتری ها روی دستگاه هایی با ویندوز NT4پراکسی تنظیم می کردند.از همان ابتدا که با برادرم شرکت آوند کام را داشتیم،کانکشن اینترنت برای ما جالب بود.نخستینDIAL-UPرا حدود سال 76 شروع کردیم.در آن زمان اصلا اینترنت در ایران نیومده بود.مدتی بعد اینترنت دانشگاه شریف در مرکز تحقیقات فیزیک نظری راه اندازی شد و ماخطSEND و DIAL-UPاز آن ها می گرفتیمو دیش RECEIVE ONLY می گذاشتیم.اینترنت ساعتی 1000 تومان یا کیلو بایتی 1 تومان بود و مشتریان با خط تلفنی معمولی وصل می شدند. تااینکه تکنولوژی E1میسر شدٰبعدهم از فروش DIAL-UP رسیدیم به سرویس های هوشمند و IN.هم زمان با این سرویس سرور پست الکترونیکی را در داخل ایران راه اندازی کردیم که مدتی در فضاهای مختلفی میزبانی شد تا پس از دوسال،سرعت اینترنت خودمان از 256Kبالاتر رفت و خودمان میزبان سرویس های خود شدیم.به این ترتیب با فراز و نشیب زیاد و سختی،سرمایه گذاری در این صنعت از E1 بهIN،سپس از INبه WIFI وبعد نهایتا به DSL رسیدیم و پیش رفتیم.خوب یادم هست که در آغاز با پس انداز دو ماه حقوقم،160 هزارتومان جمع کردم و با آن 2 تا خط تلفن خریدم.تاجایی که با 30 نفر در سال 78،30 اکانت داشتیم.به نسبت 30 نفر 8 خط هم زمان به اشغال درمی آمد.آن زمان شرکت ها بسیار کوچک بودند،اما می توانم به جرات بگویم جز اولین ها بودم.به عنوان مثال 8 ماه تا 1 سال بعد از اینکه من سرویس را راه اندازی کرده بودم،البرز رایانه،پارس آنلاین و مروا راه افتادند.درآن زمان مجتمع فنی،داده پردازی،ایز ایران و شرکت کانون انفورماتیک نیز سرویس می داند که همه شرکت هایی کوچک بودیم.البته در این میان تجارب و دانشی که به دست آمده بودرا،در اختیار دیگران نیز گذاشتم و همین باعث شد تا برای راه اندازیISP ها از من کمک بگیرند،و مجموعا در ساخت 117 مورد ISPمشارکت داشتم.برخی از این ISPها هنوز هم فعال هستند که به عنوان نمونه باید از شهراد شبکیه نام ببرم.شهراد را در سال 80 پایه گذاری کردم.البته در آن زمان ISPها.فقط سرویس اینترنت ارائه می کردند،اما من رویاهای بزرگ تری در سر داشتم.درحال حاضر شهراد علاوه بر ارائه اینترنت خانگی و سازمانی،شبکه های مجازی سازمانی و سرویس میزبانی اینترنتی نیز دارد.
گفتید اینترنت در ایران چندان فعال نبود.پس چطور ارزیابی کردید و کارت های اینترنتتان را فروختید؟
کارت اینترنتی اول نبود.اوایل بعضی مغازه ها مثل نماینده برای ما عمل می کردند و اینترنتی ساعتی می فروختند.به این ترتیب که کسی 10 ساعت می خواست،10/000 تومان به آن ها می داد،بعد ان ها به ما زنگ می زدند و مثلا می گفتند کاربر ALIبا پسورد 123 را بسازید.ما بعد از این که این اکانت را می ساختیم،دردفتری که برای نگه داری اطلاعات داشتیم 10 ساعت برایش منظور می کردیم.سپس هربار وصل و قطع شدنش راهم ثبت می کردیم تا بتوانیم مجموع زمان های اتصالش را حساب کنیم.بعدها کمی پیشرفت کردیم و ابزارها و نرم افزارهای مدیریت این شرایط فراهم شد.درآن زمان کارت اینترنت هنوز وجود نداشت.ما در یک حرکت نو،اکانت های یک تا چند ساعته می ساختیم،پرینت می کردیم و دریک پاکت می گذاشتم.بعدها برای اینکه مشتری از صحت پاکت مطمئن باشد،سرب پلمپ خریدیم،نخ می کردیم وسر پاکت را پلمپ می کردیم.این اولین کارت اینترنتی بود،که وارد بازار ایران شد.بعدها روش های مختلف اشتراک به وجود آمد.یادم هست که البرز و چند شرکت دیگر پاکت هایی مثل پاکت های رمز بانک ها درست می کردند.البته مدتی بعد کارت های اسکرچ وارد بازار شد و اتفاقات کارت اعتباری در ایران راه افتاد.آن زمان اگر روزی 100 ساعت اینترنت فروخته می شد،برایمان خیلی خوب بود.اما الان که نگاه می کنم،لحظه ای 10/000ساعت در حال خرید وفروش است و این حس خوب و خیلی متفاوتی دارد.
و چطور به آسیا تک رسیدید؟
من از روز اولی که شرکت های PAPراه افتادند و اولین مرکز را در ایران نصب کردند.با هر 11 شرکت جلسه گذاشتم و برای دریافت نمایندگی آن ها اقدام کردم،که درنهایت در شرکت شهراد شبکیه با 4 تا از آن ها کارمی کردیم.اما اواخر 89 بود که دیگر به این نتیجه رسیده بودم که مستقیما وارد یک PAP بشوم.این پیشنهاد آْسیا تک و دو شرکت دیگر بود که درنهایت سال 89 قرارداد با آسیا تک امضا شد و من از سال نود رسما مدیریت آسیا تک را عهده دار شدم.پس از آن پله پله رشد،بالندگی و پیشرفت آسیا تک رقم زده شدو اینک با دریافت مجوز FCPافق های جدیدی پیش روی خودداریم.
درپایان برای مخاطبینی که دوست دارند بتوانند یک کارآفرین موفق مثل شما باشند،چه توصیه ای دارید؟
برای رسیدن به هرنقطه ای باید بهای آن را پرداخت.همین طور مهم است که وقتی به آن نقطه می رسیم یادمان باشد،خودمان را از دست ندهیم.هم برای رسیدن به هدف تلاش بسیاری لازم است و هم برای نگه داشتن آن باید خیلی سختی ها را متحمل شویم.به خاطر همین در طول مدت،باید فرآیندهای هیجانی را بشدت کنترل کرد.بعلاوه مدام باید به ارتقا و پیشرفت و یادگیری فکر کرد و آن را به یک عادت مستمر تبدیل کرد.
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
تاثیر فوق العاده سحر خیزی در موفقیت کار انسان ها
بسیاری از افراد گمان می کنند که مدیران کسب و کارها لازم نیست صبح زود در محل کار حاضر باشند!
نگاهی به سبک زندگی مدیران موفق جهانی نشان می دهد که اتفاقا مدیران خودساخته و موفق معمولا حتی زودتر از کارمندانشان در محل کار حاضر می شوند.
اپل
چه کسی ممکن است ساعت ۴:۳۰ صبح برای دیگران ایمیل کاری بفرستد؟
تیم کوک مدیر شرکت اپل! در واقع این ویژگی تیم کوک طی ماه های اخیر شهرت بسیاری یافته است.
ساعت ۵ صبح هم می توان او را در باشگاه ورزشی یافت.
البته کوک ویژگی های کاری دیگری هم دارد، برای مثال او نخستین فردی است که در دفتر کار حاضر می شود و آخرین فردی است که از آن خارج می شود.
استارباکس
بنیانگذار و مدیر کافی شاپ های زنجیره ای استارباکس هر روز سحر بیدار می شود و ورزش می کند.
ورزشی که معمولا شامل دوچرخه سواری با همسرش می شود و پس از آن سر ساعت ۶ صبح در دفتر خود حاضر میشود.
والت دیزنی
رابرت ایگر که اکنون مدیریت شرکت والت دیزنی را بر عهده دارد هر روز ساعت ۴:۳۰ صبح از خواب بر میخیزد و همزمان روزنامه ها را مرور می کند، تلویزیون
تماشا میکند، به موسیقی گوش میدهد
و ایمیل هایش را چک میکند.
به همین خاطر نیویورک تایمز ازاو به عنوان فردی چند کاره یاد کرده است.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
خانم «كِيت وينسلِت» بازيگر نقش «رُز» در فيلم «تايتانيک»، وقتی به خاطر بازیِ زیباش جايزه ی اسكار رو میگيره، میگه:
وقتی بچه بودم و میرفتم حمام، شامپومو بغل میكردم و تصور میكردم جايزه ی اسكاره!
اشک از چشمهاش سرازير میشه و میگه:
اما اينیکی ديگه واقعاً شامپو نيست؛ جايزه ی اسكاره!
.
چند وقت پيش داشتم يه روزنامهٔ انگليسی میخوندم.
از قول «زِلاتان اِبراهيموويچ» بازيكن مشهور تيم ملی سوئد و باشگاه «پاری سن ژرمن»، كه جديداً يه خيابونِ مهم تو سوئد به نامش زدن نوشته بود:
«باور کنید من رؤیای تمام موفقيتهايم را در بچگیهايم ديده بودم...!»
.
آقای «هیلتون» سرایدار یک هتل بود و تمام جوانی و نوجوانیاش را صرف سرایداری کرده بود...؛
اما الان 84 تا «هتل هیلتون» تو دنیا داریم!
او بیشک بزرگترین هتلدار زنجیرهای در دنیا است. در مصاحبه از ایشون سؤال میشه:
«تمام نوجوانی و جوانی سرایدار بودی...؛ چی شد که این شدی؟!»
جواب میده:
«من هتلبازی کردم!»
- «آقای هیلتون، هتلبازی دیگه چیه؟!! بگو ما هم به جای خالهبازی، هتلبازی کنیم!»
- «در تمام اون دوره که همه میدونن من سرایدار بودم و کیف مشتریها رو جابهجا میکردم، شبها که رییس هتل میرفت خونه، من میرفتم تو اتاقش؛ لباسهامو درمیآوردم؛ لباسهای رییس رو میپوشیدم؛ پشت میز مینشستم و هتلبازی میکردم!
مدام تصور ذهنی من این بود که یکی از بزرگترین هتلداران دنیا هستم...!»
.
حالا بعضی از ما تو خلوتمون «سرطانبازی» میکنیم...!
بعضیها تو ذهنشون روزی چند بار دادگاه خانواده میرن...!
روزی چند بار ورشکست میشن!
روزی چند بار چاقو تو شکمشون میره.
رابطه ی زيبا و عاشقانهشون رو تموم شده میبينن
بچهها و عزيزانشون رو از دست رفته احساس میكنن!
خيلی وقتها نقش يک آدم شكستخورده، بیمسئوليت، نالايق، طَرد شده، زشت و غيردوستداشتنی رو بازی میكنن!
.
به قول مرد بزرگ «آلبرت اینشتين»:
«انسان در نهایت شبیه رؤیاهایش میشود؛ رؤیاهای زیبا و نیکخواهی برای خود و ديگران بسازید؛ همين!
.
هميشه ميتوانيم افكارمان را مديريت كنيم و همانطور كه دلمان مي خواهد آينده را ترسيم كنيم بياييد از امروز افكار و تصوير ذهنيمان را تغيير دهيم.
لطفا در زندگی مان سرطان بازی را ممنوع اعلام کنیم
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
ذهن ثروتمند
راههای جذب پول و ثروت
با رعایت این ده راهکار و با توّجه به ندای درونی خود قادرید تا اندوخته ی مالی خود را افزایش دهید.
1بدانید چه می خواهید
از آنچه که می خواهید مطمئن شوید و آگاه شوید، خیلی از ما حتّی خودمان هم نمی دانیم دقیقاً در زندگی به دنبال چه هستیم! مقدار پولی را که دوست دارید داشته باشید، تعیین کنید، برای مثال، دوست دارید، 100 میلیون ریال پول داشته باشید، با این روش زودتر به هدف خود می رسید تا اینکه فقط بگویید من دوست دارم بیشتر پول در بیاورم.
2 به ندای درونی خود گوش دهید
هر آنچه که از ندای درونی خود می شنوید، به آن توجّه و عمل کنید. متأسفانه بیشتر ما به این مسائل اعتقادی نداریم و شاید همین حالا با خود بگویید: "من که اصلاً به این چیزها اعتقادی ندارم و نمی توانم حتّی این الهامات را از وجودم درک کنم!"، امّا حقیقت این است که این الهامات و نیروی درونی وجود دارندً و البته اگر خودتان بخواهید، شما را به طرف آنچه که می خواهید هدایت میکند.
3 مبلغی منطقی و صریح را در ذهن خود پرورش دهید
ابتدا از مبالغ کم و منطقی شروع کنید، برای مثال، 100 میلیون ریال، هدفتان بر این باشد که در مرحله اوّل تمام تلاش خود را برای کسب این مبلغ متمرکز کنید و بعد به مبالغ بیشتر فکر کنید.
4 برای خود انگیزه ایجاد کنید
اگر خیلی در درجه اوّل به پولدار شدن اهمیّتی نمی دهید، دیگر اهداف ایده آل خود را مثل، تفریح، امنیت و آزادی و ...فکر کنید، در ذهن خود فرض کنید که به همه ی آنها رسیده اید و از این حس لذّت ببرید، این خود انگیزه ای می شود تا برای رسیدن به آنها به پول نیز فکر کنید و برسید.
5 از پیروی و تعقیب دنیوی دست بردارید
شما همواره با نیروی درونی خود به خداوند متعال وصل هستید، لحظاتی را در خلوت خود سعی به ارتباط با خداوند بپردازید، از وی راهنمایی بخواهید و تقاضا کنید تا شما را در مسیر صحیح و سرشار از موفقیت، قرار دهد، طوری که بتوانید در آسایش و آرامش برای خود و اطرافیانتان مفید باشید، مطمئن باشید که جواب می گیرید.
6عمل کنید
اینکه فقط فکر کنید و خیال کنید، کافی نیست، عمل کنید! خیلی از افراد با این که از وضعیت کنونی خود راضی نیستند و می دانند در صورت اقدام به راهی بهتر به آنچه می خواهند می رسند، امّا جرأت گامی برتر را ندارند. بنابراین شجاع باشید و عمل کنید. ترس خود مانع موفقیت است.
رالف والدو چنین می گوید: "توصیه من به جوانان این است که برای موفقیت، به آنچه که صحیح است امّا از رسیدن به آن می ترسید یا ناامید هستید، عمل کنید"، سوزان جفرز نیز معتقد است:"باید از مانع ترس عبور کنید، تا کامیاب شوید"، با تصمیمی جدّی و اوّلین گام شما برای موفّقیت، تمامی دنیا شروع به همکاری با شما می کنند و به میل شما راه می آیند.
7 مراحل کار را در ذهن و با کلام خود زیر لب مرور کنید
بطور مثال، سوالی را در مورد کسب مبلغی از مسیری خاصّ از خود بپرسید، و با خود گفتگو کنید، "اگر از این راه موفّق نشدم، تمام مسیر قبل را از ذهن خود پاک کرده و از راهی بهتر و موثر تر وارد می شوم تا بالاخره پولدار شوم"
8 از موانع نترسید
دریا همیشه آرام نیست، زندگی هم مثل دریاست، گاهی مجبورید با دریایی موّاج و طوفانی دست و پا بزنید تا بر موانع پیروز شوید. بیشتر ما به محض شکست یا سختی، ناامید شده و از ادامه راه می ترسیم، با سرزنش و افسردگی نه تنها کاری پیش نمی برید، بلکه اوضاع شما از قبل هم بدتر می شود، همانطور که کارل ساگن می گوید:"بهتر است عوض اینکه چرا تاریک است و غر بزنید، حتّی با یک شمع کمی آنجا را روشن کنید"، یا به قول ما ایرانی ها، "ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است".
9 روابط و ذهن خود را خانه تکانی کنید!
نه تنها در خانه، بلکه در محیط کار، اجتماع و ...روابط خود را در جهت مثبت اصلاح کنید. مطمئناً هیچ کس بدون کمک و همیاری دیگران، نمی تواند به اهداف خود برسد، امّا اگر قرار باشد این ازدحام روابط بی فایده و پر سر و صدا همراه با میلیون ها انرژی منفی باشد و باعث عدم تمرکز یا تحلیل روحیه تان شوند، بهتر است حذف شوند.
به علائق خود توجّه کنید
هر کسی به چیزهایی در ذهن خود و بطور ذاتی علاقه دارد، اگر هر گام یا عمل یا هدفی را طبق آنچه که علاقه دارید و به آن عشق می ورزید، آغاز کنید، می بینید که چطور سریع تر و آسان تر به هدف خود می رسید. در واقع این خود درونی ماست که جسم ما را به طرف آن چه که لذّت می بریم و عشق می ورزیم، سوق می دهد.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
سه استارتآپ برتر ایرانی از نگاه مجله اکونومیست
دهه هشتاد، دههای است که استارت بیشتر استارتآپ های بزرگ و موفق ایرانی زده شد.
استارتآپهایی که ایدههایشان از جوانانی مطرح شده است که بهرغم همه مشکلات، فشارها و محدودیتها در داخل کشور ماندند و با آموختن از تجربیات موفق داخلی و خارجی، کسبوکار خود را به راه انداختهاند. هیچکدام از این شرکتها سرمایهگذار خارجی نداشتهاند و همه موفقیت آنها مدیون تلاش و نوآوری بنیانگذارانشان و سرمایه داخلی بوده است.
با توجه به این تغییر و تحولات، هفتهنامه اقتصاد «اکونومیست» در نیمه دوم سال ۲۰۱۵ در تازهترین گزارش خود آماری از تحولات ایجادشده در ارزش دلاری شرکتهایی که به آنها نوپا یا به عبارت بهتر استارت آپ میگویند، ارائه داد و نکته جالبش این بود که در گزارش خود سه استارت آپ بزرگ ایرانی را بر اساس ارزش دلاری رتبهبندی کردهاست.
در این گزارش سه استارت آپ «دیجی کالا»، «آپارات» و «کافه بازار» بهعنوان برترینهای ایرانی معرفی شدند. شاید نکته پیام ورود نشریه معتبری مانند اکونومیست به بررسی استارتآپهای ایرانی نشان از تغییر و تحول در ساختار محیط کسبوکار اقتصاد کشور باشد.
در اقتصاد کشورمان حرف اول برای راهاندازی هر کسبوکاری حتی در اندازه بسیار کوچک را سرمایهگذاری میزند.
استارتآپهاکه با مزیت کم بودن هزینه اولیه سرمایهگذاری در کسبوکارهای جهان شکل گرفتهاند، در ایران هم به همین دلیل مورد استقبال بسیاری از جوانان خوشفکر و نیروی انسانی خلاق قرار گرفتهاند؛ البته در معرفی و جایگاه سازی استارتآپها همیشه صحبت از ایدههای خلاق و کمهزینه بودن آغاز یک کسبوکار است؛ اما باید توجه داشت که استارتآپها هم مانند هر کسبوکاری با ورود سرمایهگذار و حمایتهای مختلف موفقیتهای بیشتری را به دست میآورند.
اگر برترین استارتآپهای جهان از نظر ارزش دلاری را بررسی کنیم پرواضح است که این استارتآپها در فضایی (منطقه جغرافیایی) شکل گرفتهاند که سرمایهگذاری روی کسبوکارهای نو بسیار شایع است. این منطقه که در اصطلاح «دره سیلیکون» نامیده میشود مهد رشد فناوری و کسبوکارهای حوزه آی تی است.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
عوامل توليد چه هستند؟
عوامل تولید منابعي هستند که بلوک های ساختماني اقتصاد به شمار می آیند. مردم از عوامل تولید استفاده می کنند تا کالاها و خدمات توليد كنند. اقتصاددانان عوامل توليد را به چهار دسته تقسيم مي كنند: زمین، نیروی کار، سرمایه و کارآفرینی. .
اولین عامل تولید زمین است. زمین شامل هر گونه منابع طبیعی است که برای تولید کالاها و خدمات مورد استفاده قرار مي گيرد.برخي از زمين ها یا منابع طبیعی شامل آب، نفت، مس، گاز طبیعی، زغال سنگ و جنگل ها هستند.
عامل تولید دوم کار است.کار تلاشي است که مردم براي توليد كالاها و خدمات انجام مي دهند .این عامل تولید از کار انجام شده به وسيله گارسونی که در یک رستوران محلی كار مي كند و غذايتان را مي آورد تا مهندسي كه اتوبوس طراحی مي كند و آفرينندگي يك هنرمند در يك تابلوی نقاشي و همچنين كار خلبان در به پرواز درآوردن يك هواپيما را دربر می گیرد.
سومین عامل تولید سرمایه است.سرمايه به صورت ماشین آلات، ابزار و ساختمان ها برای تولید کالاها و خدمات مورد استفاده قرار مي گیرد. چکش، لیفتراک، تسمه نقاله، رایانه و کامیون های حمل بار برخی از نمونه های سرمایه محسوب می شوند. سرمایه براساس کارگری که آن را به کار می گیرد و نوع کاری که با آن انجام می دهد تقسيم بندي مي شود. به عنوان مثال، یک پزشک ممکن است از یک گوشی طبی و اتاق معاینه استفاده کند تا خدمات پزشکی ارايه دهد. یک معلم ممکن است از کتاب های درسی، میز و تخته وايت بورد برای تولید خدمات آموزشی استفاده كند. درآمد به دست آمده به وسيله صاحبان سرمایه سود نامیده می شود.
عامل چهارم تولید کارآفرینی است. كارآفرين كسي است كه از ترکیب عوامل ديگر توليد يعني زمین، نیروی کار و سرمایه برای دستیابی به سود بهره می برد. موفق ترين کارآفرین ها نوآوراني هستند که راه هاي جديدي را براي توليد کالاها و خدمات پيدا مي كنند و یا کساني هستند كه محصولات و خدمات جدیدی را براي ارایه به بازار تولید کرده اند. اگر کارآفرینان زمین، نیروی کار و سرمایه را با روش های جدید به هم نیامیزند بسیاری از نوآوری هایي كه در اطرافمان مي بينيم وجود نخواهند داشت. نازنین دانشور(سایت تخفیفان) کارآفرین محسوب می شود.
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
چرا بین دو دارایی زمان و پول ، زمان دارایی ارزشمندتری است؟
چرا قیمت با زمان اندازه گیری میشود؟
فرض کنید میخواهید از تهران به مشهد سفر کنید.
2 انتخاب دارید :
۱ : با اتوبوس بروید (قیمت بلیط اتوبوس 20 هزار تومان)
۲ : با هواپیما (قیمت بلیط هواپیما 200 هزار تومان)
فرق این دو در چیست؟
ما پول بیشتری میدهیم تا زمان خریداری کنیم.
از لحظه ای که به زمان ارزش می دهی و متوجه میشوی که قیمت دارد ، ثروتمندتر خواهی شد.
وقتی شما با عباراتی همچون صرفه جویی و پس انداز سروکار دارید در حقیقت زمان زیادی را هدر می دهید.
میتوان با صرفه جویی و پس انداز هم پولدار شد،این روش زمان زیادی می برد.
فقط این را بدانید که قیمت با معیار زمان ارزیابی میشود.
مثل زمانی که با اتوبوس به مشهد میروی درپول صرفه جویی کردهای و چند روز زمان از دست دادهای.
معیار مردم فقیر پول است و معیار مردم ثروتمند زمان.
برای همین است که بیشتر مسافران اتوبوسها فقرا هستند.
چون مقدار زمان آنها بیشتر از پول آنهاست و برای آنها پول ارزش بیشتری از زمان دارد.
هر قدر فردی پول کمتری داشته باشد، سختتر به آن میچسبد.
بنابراین افراد فقیر بیشتر از افراد ثروتمند به پول میچسبند.
بسیاری از مردم می خواهند ثروتمند شوند، یا در زمینه هایی که ثروتمندان سرمایه گذاری کرده اند سرمایه گذاری کنند، بسیاری از آنها نمی خواهند سرمایه گذاری زمانی کنند.به همین دلیل است که از هر 100 نفر 3 نفر پولدار است و یکی از آن سه نفر هم ثروت خود را از طریق ارث بدست آورده است.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
چهار راه ترسیم مسیر خرید برای مشتری
واقعیت: خریداران شما درباره شما چیزهای زیادی می دانند.
هرگز تصور نکنید که مخاطبان شما نابینا هستند و کور کورانه به سمت شما پیش می آیند. مصرف کننده امروز با شعور تر از همیشه است، و اگر آنها از طریق اینترنت به سمت شما نیایند، از داد و هوارها و شعارهای گروه همسالان خود یا اعضای خانواده خود در باره شما چیزهایی دیده یا شنیده اند شما را پیدا خواهند کرد. مسیر سفر خریداران عادی قبلا و قبل از آن که حتی بر روی رادار شما قرار بگیرند، شروع شده است، از این رو چنین فرض کنید که افرادی که در گروه مخاطبان هدف شما قرار می گیرند هم اکنون نسبت به شما متخصص به حساب می آیند مگر آن که عکس آن ثابت شود. کلیه ارتباطات و اطلاع رسانی های شما باید پیرامون آنها متمرکز باشد: بزرگ ترین چالش ها، سوالات و نقاط توجه آنها، علاقه مندی های آنها، و اهداف آنها . این سطح از درک وشناخت خیلی زود رابطه عمیق تری را شکل خواهد داد و اگر شما در بازار های باز فروشی یا سایر حوزه های داد و ستد فعالیت دارید، چنین فرض کنید که شما ممکن است مخاطبان چند گانه ای داشته باشید که دارای ویژگی ها و اهداف بسیار متفاوتی باشند. خریداران شما نسبت به کاربران نهایی شما از ویژگی ها و مختصات متفاوتی برخوردار خواهند بود. توجه کنید که در دو طرف معادله چه کسانی قرار دارند سپس اطلاعات لازم را در اختیار بازفروشندگان خود قرار دهید، این اطلاعات به آنها کمک خواهد کرد که با کاربران نهایی ارتباط برقرار کرده و پایه های ارتباطی خود را بنا نهند.
برای مشتریان خود وقت بگذارید و با آنها روبه رو شوید.
چه شما در مرحله توسعه محصولات باشید چه در مرحله تبادل نظر در مورد استراتژی های بازاریابی، شما تصویر کاملی از افرادی که تلاش دارید به آنها دست یابید، به دست نخواهید آورد، مگر آن که با آنها نشست و برخاست داشته باشید. بله، البته برای شناخت سلیقه ها و اولویت های یک گروه بزرگ می توان از نظرسنجی های آنلاین استفاده کرد، اما این نظرسنجی ها این امکان را برای شما فراهم نمی کنند که جزئیات پاسخ ها و منطق آنها را مورد سوال قرار دهید. تعاملات رو در رو به شما کمک می کند تا به این نتیجه و تایید برسید که آیا مخاطبان درستی را انتخاب کرده اید یا خیر، و نیز علاوه بر این ممکن است در میان این دسته از مخاطبان، گروه های دارای موقعیت مناسب متفاوتی را به شما نشان دهد که نیازمند استراتژی های پیام رسانی ظریف تری خواهند بود. از همه مهم تر این که، تعاملات بین شخصی می توانند در تمامی مراحل مسیر مورد استفاده قرار گیرند، اگر شما همچنان در حال توسعه محصول خود هستید، می تواند به عنوان بخشی از تایید ارزیابی مفهومی ایفای نقش کند، یا آن که برای تایید ویژگی های مشتریان شما و رفتارهای آنها به کار رود. این گونه تعاملات به شما کمک می کند که مطمئن شوید که شما در حال اتلاف زمان، انرژی و پول در مورد چیزهایی که مخاطبان شما برای آنها اصلا اهمیت قائل نیستند، نیستید.این فرایند به شما کمک خواهد کرد تا نقاب های شخصیتی ایده آلی برای خریدار خود ترسیم کنید، که از روی آنها شما می توانید نقشه فرایندی را ایجاد کنید که یک مسیر عادی کلی را برای هر بخش ترسیم می کند.
با مخاطبان خود یکی باشید.
زمانی که شما در صدد آن هستید که واقعا نقاب شخصیتی خریداران خود را بشناسید، بهتر آن است که بتوانید به فرایندهای فکری آنها در طول هر مرحله از فرایند تصمیم گیری پی ببرید. خریداران معمولا از علاقه اولیه تا پذیرفتن شرایط خرید محصول، مراحل چندگانه ای را طی می کنند، و زمانی که شما خودتان را جای آنها می گذارید، شما قادر هستید که علل و عوامل برانگیزاننده و آغازگرهایی را که درهر مرحله بر روی نقشه موجب برانگیخته شدن فرد به کاری می شود، دقیقا مشخص نمایید. اعمال و اقدامات خریدار در طول هر مرحله به چه چیزی شبیه اند؟ چگونه می فهمید که آنها از یک مرحله به مرحله بعدی رفته اند؟ قبل از آن که خریداران شما از افزایش و عمیق شدن رابطه شان با شما آسوده خاطر شوند، چه سوالات و مسایلی مورد توجه آنهاست که باید به آنها پاسخ داده شود. اگر شما هم اکنون در ذهن مخاطبان خود جای دارید، شما از این زمینه مناسب برخوردار خواهید بود که پاسخ ها را شناسایی کنید.به محض آنکه شما به نتایجی درباره مخاطبان خود دست یافتید و نقشه بخش های مختلف مسیرهای آنها را به درستی ترسیم نمودید، لازم است که یافته های خود را با کل شرکت خود به اشتراک بگذارید. تیم های بازاریابی،فروش و تیم های اجراییباید به صورت متحد ومنظم در یک صف ( خط) قرار گیرند اما نه هرگز به صورت قبل، تا بتوانند به درستی نیازهای مشتریان را برآورده نمایند، و نقشه شما باید برای همه قابل دسترس باشدبه طوری که اصلاحات آن به صورت عمومی قابل انجام وقابل فهم باشد.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
کسب وکار دیگر به معنای فروش کالا نیست؟
بهترین شرکتها آن دستهای هستند که خودشان را به صورت مکرر تغییر میدهند و بهروزترین اطلاعات را میبلعند تا در سایه این اطلاعات، مناسبترین استراتژیها را داشتهباشند. جف بزوس موسس شرکت آمازون، نامه هرساله برای سهامدارانِ شرکتش را با عبارتی شروع میکند که در نخستین نامه در سال 1997 نیز به کار بردهاست، "امروز هنوز اولین روزِ اینترنت است"، در Amazon.com نیز مینویسد:"هرچند کاملاً خوشبین هستیم اما باید هر لحظه بههوش باشیم و برای شرایط اضطراری خودمان را آماده نگه داریم." زمانیکه فیسبوک در سال 2012 متوجه شد از بازار اینترنت تلفنهمراه عقب افتاده، خیلی زود خودش را با شرایط جدید وفق داد: در عرض یک سال نیمی از درآمدهای تبلیغاتیِ خود را از راه تلفنهمراه به دست آورد. نتفلیکس خیلی زود خودش را با شرایط جدید کسبوکار مطابقت داد. شرکت اینفوسیس هر دو یا سه سال، یک بار همهچیز را از بالا به پایین مجدداً تنظیم میکند تا مانع کاهش بهرهوریاش بشود. برندههای امروز باید خودشان را به دل آشوب بیندازند تا بازنده فردا نباشند.
آشوبهای خیلی خطرناک، مدلهای کسبوکار را زیر و رو میکنند؛ و مرزهای میان صنعت و استراتژیهای درهموبرهمی که سالهاست در کسبوکار مورد استفاده قرار گرفته را از میان بر میدارد. قبلاً تصور ما این بود که ناشران و شرکتهای اینترنتی به دنیاهای متفاوتی تعلق دارند. شرکتهای تلفنهمراه و شرکتهای تلویزیونهای کابلی. اما امروز همه آنها با هم ادغام شدهاند: یکی از شرکتهای کارآفرینی مکزیکی که مدیکال نام دارد از طریق تلفن توصیههای پزشکی را ارائه میدهد. ما در گذشته تصور میکردیم کسبوکار اساساً به معنای فروش کالا و خدمات است.
اما امروز شرکتها در مدلهای کسبوکارِ مشارکتی، پیشرو هستند و هر کاری از اجاره کالا در یک بازه زمانی کوتاهمدت (زیپکار برای خودرو و ایربیانبی برای اتاق) تا تنظیم سهام را انجام میدهند. کوچ سرفینگ به کاربران خود این امکان را میدهد که از طریق این شبکه اجتماعیِ مهماننوازیِ رایگان، جای خوابِ رایگان برای دو یا سه نفر فراهم کنند. فلیکر، توئیتر و لینوکس همگی با کمک توان جمعیِ هزاران و گاهی میلیونها نفر، یک جامعه جهانی در فضای مجازی خلق میکنند. در گذشته فرض میکردیم که تولید صنعتی به معنای تولید انبوه و انبار کردنِ آن در قفسه مغازههاست. اما حالا «تولید در صورت نیاز» صورت میگیرد، شرکتهایی مانند هنگکنگ لی اند فانگ سفارشها را دریافت میکنند و به عرضهکنندگان میگویند تا به میزان مورد نیاز تولید کنند.
منبع: کتاب آشوب بزرگ
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
24 نکته خواندنی پیرامون فینتک
هر آنچه که باید درباره فینتکها بدانید
امروزه فینتکها از اهمیت بالایی در نظام مالی کشورها برخوردار هستند.
رشد و گسترش فینتکها در سالهای اخیر به اندازهای بوده است که توجه فعالان بازارهای پولی و مالی و مشتریان آنها را در تمام کشورها به خود جلب کردهاند.
با توجه به اهمیت فینتکها و لزوم آشنایی با آنها قصد داریم به اختصار نکاتی را پیرامون ماهیت فینتکها و کارکردهای آنها بیان کنیم.
1 سابقه فینتکها به حدود یک دهه میرسد اما رشد آنها بیشتر در چند سال اخیر رخ داده است.
2 فینتک یا فناوریهای مالی اصطلاحی معادلFinancial technology یا FinTech است.
3 فینتک به شرکتهایی اشاره دارد که با کاربرد تکنولوژی تلاش میکنند خدمات مالی را کارآمدتر کنند.
4 درواقع فبنتک به کاربرد تکنولوژی و مدلهای کسبوکار نوآورانه در عرصه خدمات و سرویسهای مالی گفته میشود.
5 فینتکها عموما استارتآپهایی هستند که تلاش میکنند در سیستمهای مالی حضور پیدا کنند و شرکتهای سنتی را به چالش بکشند.
6 میتوان گفت فینتک اشارهای است به اپلیکیشنهای جدید، فرایندها، محصولات و مدلهای کسبوکار جدید در صنعت خدمات مالی.
7 شکلگیری فینتکها در زیرمجموعه بانکها یا موسسات مالی با روح فینتک در تضاد است. زیرا فینتکها رقیب شیوههای سنتی مالی هستند و نمیتوانند زیرمجموعه آنها باشند.
8 فینتکها تلاش میکنند تعاریف جدیدی از نحوه صرفهجویی، پسانداز، وام گرفتن، سرمایهگذاری، انتقال پول، خرج کردن و محافظت از پول ارائه دهند.
9 بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، آینده صنعت بانکداری را در گرو رشد فینتکها میدانند.
فینتک هزینهها را کاهش داده و در عین حال کیفیت ارائه سرویسهای مالی را افزایش میدهند.
11 فینتکها با توجه به ویژگیها و کارکردهای خود، توانایی و هوشمندی بالایی در ارزیابی خطرها و ریسکهای احتمالی دارند.
12 از آنجا که فینتکها اغلب مبتنی بر اینترنت هستند، کمتر تحتتاثیر محدودیتهای اعمال شده در کشورها قرار میگیرند و میتوانند آزادانه به فعالیت در نقاط مختلف جهان بپردازند.
13 فینتکها خدمات مختلف و متنوعی در حوزههای زیر ارائه میدهند: فرایندهای پشتیبانی از کسبوکارها، بانکداری خرد، بانکداری اختصاصی، بانکداری شرکتی، بیمههای عمر، فرم تعاملی کسبوکار با کسبوکار (B2B)، کسبوکار با فرد (B2C)، مشتری با مشتری (C2C)، سیستمهای مدیریت مالی شخص (PFM) و قرضدهی نفر به نفر (peer-to-peer lending).
14 فعالیت آنها پنج حوزه اصلی را شامل میشود که عبارتند از: فینتکهای پشتیبان، فینتکهای واسطهای، فینتکهای حوزه بیمه و بانکداری، فینتکهای مشاورهای و میانجیگر، فینتکهای خدماتی.
15 بر اساس گزارش شهرداری لندن، صنعت نوپای فناوریهای مالی در سالهای گذشته شاهد رشد سریعی کرده است. بطوریکه چهل درصد از نیروی کار شهر لندن در بخشهای خدمات مالی و فناوری کار میکنند.
16 در پژوهشی نقش فینتک در افزایش رضایت مصرفکنندگان در صنعت مالی در سال ۲۰۱۵ مورد بررسی قرار گرفت که حدود ۸ درصد بیشتر از بانکداری بوده است.
17 از سال ۲۰۱۰ تاکنون، بیش از ۵۰ میلیارد دلار در حدود ۲۵۰۰ شرکت فینتکی در سراسر جهان، سرمایهگذاری شده است.
18 در دو حوزه اروپا و آسیا-اقیانوسیه، میزان سرمایهگذاری در حوزه فینتک، در سال ۲۰۱۵ با یک رشد ۷۵ درصدی مواجه شده و به ۲۲.۳ میلیارد دلار رسیده است.
19 چین با اختصاص ۴۵ درصد سرمایهگذاریها به خود، رتبه اول را در منطقه آسیا-اقیانوسیه از آن خود کرده است و پس از آن، هند با جذب ۳۸ درصد از سرمایه ۴.۳ میلیارد دلاری سال ۲۰۱۵، در جایگاه دوم قرار گرفته است. شهرهای بمبئی، بنگلور، توکیو و پکن، مراکز اصلی گسترش استارتآپهای فین تک در این منطقه به شمار میروند.
20 نتایج یک تحقیق علمی حاکی از این است که کشور انگلستان دارای بهترین اکوسیستم موجود برای فعالیت فینتکها در جهان است. پس از انگلستان، به ترتیب؛ کالیفرنیا، نیویورک، سنگاپور، آلمان، استرالیا و هنک کنگ در ردههای بعدی قرار گرفتهاند.
21 ارائه خدمات پرداخت با اختصاص ۳۸ درصد سرمایههای جذب شده به خود، محبوبترین بخش صنعت فینتک در حوزه آسیا-اقیانوسیه است.
22 طی پنج سال گذشته، سرمایهگذاری جهانی در صنعت فینتک، بیشتر بر ارائه خدمات پرداخت در حوزه خردهفروشی آنلاین، متمرکز بوده است.
23 فعالیت در حوزه فینتکها چند سالی است که در ایران آغاز شده اما گزارش دقیقی از وضعیت آنها و نیز حجم سرمایهگذاری انجام شده در دسترس نیست.
24 مشکلات و خلاءهای قانونی و مجوزهای مورد نیاز فینتکها برای دریافت نماد الکترونیکی از مشکلات فینتکها در کشور ما است.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
دارایی چیست ؟
به هر چیزی که در جیب شما پول می گذارد دارایی گفته می شود
1 سؤال اول : آیا ماشین دارایی است؟ خیر چون هیچ پولی در جیب شما نمی گذارد
2 سؤال دوم : آیا خانه دارایی است ؟ خیر چون هیچ پولی در جیب شما نمی گذارد
3 سؤال سوم : آیا خانه ای که اجاره داده شود ، دارایی محسوب می شود؟ بله چون در جیب شما ماهیانه پول می گذارد
یکی از دلایلی که ثروتمندان ثروتمند تر می شوند این است که آنها هدفگذاریشان بر بدست آوردن دارائی بیشتر متمرکز شده است
به عبارتی آن ها برای پول کار نمی کنند آن ها دارایی هایی را ایجاد می کنند تا ماهیانه پول در جیب آن ها بگذارد
دارایی اول که درست شد به سراغ ساخت دارایی بعدی می روند ، و هر کدام از دارایی ها ماهیانه پولی به حساب فرد ثروتمند وارد می کند
به این ترتیب اگر فرد ثروتمند کار هم نکند، دارایی های او برایش کار می کنند و فرد ثروتمند پس از مدتی ، کارش مدیریت دارایی هایش می شود
فراموش نکنید که
ثروتمندان برای آینده پول پس انداز نمی کنند، بلکه دارائی ایجاد می کنند.
اگر یک ثروتمند ورشکسته شود یا ضرر کند در مدت زمان کوتاهی از دوران قبلی خود نیز پیشی می گیرد
دلیل آن را هم بارها گفته ایم و آن یک چیز است: دارائی حقیقی ثروتمندان، هوش مالی یا عقل معاش آنها است
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
کارآفرین موفق به چه دوستانی نیاز دارد؟
کارآفرینی با اعداد گره خورده است. تعداد کارمندان، مشتری ها، درآمد و... هرچه این اعداد بیشتر باشند کارآفرین قوی تر و موفق تر می شود. به عنوان یک کارآفرین علاوه بر بینش، تجربه، منابع و اطلاعات، به دوستانی نیاز دارید که در این راه به شما کمک کنند. کیفیت و کمیت دوستان برای یک کارآفرین حیاتی است. در زیر 5 نوع دوستی که می تواند در این مسیر همراه تان باشند آورده شده است:
مربی
کارآفرینی بازی آسانی نیست. به جرأت، ریسک و حمایت زیادی برای موفقیت در این راه نیاز دارید. شاید دوستان کارآفرینی داشته باشید که همزمان با شما در این راه قدم گذاشته باشند و با مشکلات مشابهی دست و پنجه نرم کنند، اما آنهایی در این راه می توانند به شما کمک کنند که جلوتر از شما قرار دارند و مسیری که شما در آن هستید را با موفقیت طی کرده باشند. اینها هم می توانند به شما انگیزه ی ادامه ی کار را بدهند هم به دیگر کارمندان در رسیدن به اهداف شرکت انگیزه دهند.
مشاور استراتژیک
مشاوران استراتژیک کسانی هستند که بازار مشتری مشابه به شما را دارند. می توانید ایده های تان را با آنها تبادل کنید و استراتژی هایی که آنها برای موفقیت به کار گرفته اند را دنبال کنید. غالبا این استراتژی ها در کسب و کارها یکسان هستند. دوستی با چنین ویژگی می تواند راه را برای شما کوتاهتر کند.
رابط
دوستی که بتواند شما را در زمان مناسب به افراد پر نفوذ معرفی کند، رابط است. هرگز این دوستان را نباید از دست بدهید. در معاملاتی که می کنید صداقت داشته باشید و با اینکه دوست تان پر نفوذ است، پیشنهاد کمک تان را به او بدهید تا دوستی شما محکم تر شود.
معتمد
دوستانی که همیشه شما را حمایت کنند و نقطه ی اتکای شما باشند را معتمد می نامند. این نوع دوستان هر وقت که نیازشان داشته باشید به شما کمک می کنند چه مالی چه روانی. علاوه بر این، همیشه شما را به پیشروی تشویق کرده و نمی گذارند درجا بزنید.
نقاد
دوستی که بدون دخیل کردن نظر شخصی اش شما را به طور هوشمندانه و سازنده ای نقد می کند را می توان نقاد نامید. هدف او تحقیر کردن شما نیست بلکه می خواهد مسیر رسیدن به اهداف تان را به شما نشان دهد. هر کارآفرین باید دوستی با این ویژگی داشته باشد و از اینکه آن شخص آیینه اش باشد نهراسد. این افراد نقص و کاستی های شما را به خوبی نشان می دهند و باعث قوی تر شدن کسب و کار تان می شوند.
منبع: successstory
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
استارت آپ ها زندگی ایرانیان را فتح می کنند؟
استارت آپ اینجا، استارت آپ آنجا، استارت آپ همه جا
اگر چهار سال پیش همه با دیدن بیلبردهای بزرگ تبلیغاتی دی جی کالا با دیده شک به خرید اینترنتی فکر می کردند و خیلی ها گارد بسته جدی نسبت به آن داشتند اما حالا همه چیز به شکل عجیبی تغییر کرده است و هر روز شاهد رشد خرید و فروش اینترنتی و گرفتن خدمات از شرکت های استارت آپی این چنینی هستیم تا جایی که سعید محمدی یکی از بنیانگذران دیجیکالا آبان 1395 یعنی 8 ماه پیش در جریان دوازدهمین همایش مدیریت کسب و کار های هوشمند در سازمان مدیریت صنعتی٬ گزارش عملکرد و اطلاعات مربوط به فروش دیجیکالا را برای اولین بار اعلام کرد و گفت:« در حال حاضر تعداد فروش روزانه دیجی کالا ۲۰۰۰ سفارش با متوسط ۶۰۰ هزار تومان است که با یک ضرب به عدد فروش (درآمد ناخالص) ۱٫۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰تومان در روز می رسیم.» و این در شرایطی است که 10 سال پیش این مجموعه کارش را تنها با 5 نفر نیرو شروع کرد و حالا به بزرگ ترین فروشگاه اینرنتی کشور تبدیل شده است تاجایی که در سال 2015 مجله معتبر اقتصادی اکونومیست آن را به عنوان بزرگ ترین استارت آپ اینترنتی ایران معرفی کرد و ارزش تقریبی آن را 150 میلیون دلار تخمین زد که حتما طی دو سال گذشته با رشد بسیاری رو به رو بوده است.
آمارهای رسمی ارائه شده از سوی سازمان فناوری اطلاعات ایران نشان میدهد که در ایران به ازای هر دو نفر، یک نفر دارای گوشی هوشمند است و این یعنی بیش از 40 میلیون نفر در ایران کاربر این گوشی ها هستند، گوشی هایی که یکی از خدمات مهمشان استفاده از اپ هاست. سلجوقی عضو هیأت عامل سازمان فناوری اطلاعات چندی پیش گفته بود: «از هر دو نفر در کشورمان حداقل یک نفر گوشی هوشمند در اختیار دارد که برآورد میشود شمار کاربران گوشیهای هوشمند به ۴۰ میلیون نفر میرسد.» او ادامه گفته بود: «رسیدن آمار دو میلیون گوشی هوشمند در سال ۹۲ به ۲۰ میلیون گوشی در سال ۹۳ نشان دهنده فراهم شدن ابزار دولت موبایل است و رسیدن این عدد در سال ۹۴ به ۴۰ میلیون و از ابتدای سال ٩٥ تا به الان حدود ٥٠ میلیون گوشی هوشمند در کشور نشان از افزایش رو به رشد استفاده از گوشی همراه در کشور دارد.»
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
تعریفی از مدل مفهومی شهر هوشمند
ده سال پیش، سازمان ملل متحد اعلام کرد که نژاد انسان به نقطه اوج خود رسیده است. سال 2007 سالی بود که بیش از 50 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی می کردند. امروزه این نسبت بسیار بالاتر است و تنها مفهوم قابل تصور برای میلیاردها زندگی شهری است.
خوشبختانه استاندارد جدید ISO / IEC می تواند این رشد در حال پیشرفت را مطمئن و متداوم سازد.
اگر یک چیز واحد وجود داشته باشند که بیشتر مردم با آن موافق باشند آن است که شهرها باید هوشمند باشند. شهرها نیاز به این دارند که از ابتدا، در صورت امکان، از قبل طراحی شده باشند و رشد و توسعه مداوم آنها نیز باید هوشمندانه باشد. اما پیدا کردن یک مفهوم مشترک که در واقع شهر هوشمند چه هست، بسیار سخت تر است. این جایی است که ISO / IEC JTC1 وارد می شود.
در قلب استاندادهای شناخته شده و گسترده ترین استاندارد ICT در جهان، ISO/IEC ، یک استاندارد بین المللی جدید را توسعه داده است که مفاهیم ضروری را ارائه می دهد. این اجزای نامشهود زندگی شهری ، چیزهایی مانند مکان، جامعه، خدمات و منابع است.مدل مفهومی شهر هوشمند ISO / IEC 30182- راهنمایی برای ایجاد یک مدل جهت قابلیت همکاری داده ها منتشر شده در می2017،در مدل شهر هوشمند (SCCM) راهنمایی ارائه می دهد. علاوه بر تعریف این مفاهیم، ISO / IEC 30182 روابط بین آنها مانند منابع سازمان و یا یک رویداد در یک مکان را نیز تعریف می کند.
درست همانطور که هیچ شهر تنهایی وجود ندارد که تعریف کند کدام شهرها کلی هستند، هیچ نقشه ای هم به تنهایی برای یک شهر هوشمند وجود ندارد که بتواند در همه بخش ها اعمال شود. اما #ISOIEC30182 ، با ارائه یک مدل مفهومی، اشتراک ایده ها، اطلاعات و راه حل ها را تسهیل می کند. این بدان معنی است که بهبود گردش ، کاهش آلودگی، اطلاعات سریعتر و افراد باهوشتر و شادتر با یکدیگر هم به لحاظ فیزیکی و هم به صورت یکپارچه به عنوان یک جامعه در ارتباط هستند.
یکی از اهداف استاندارد بین المللی این است که از استفاده فعلی داده ها به عنوان یک تسهیل کننده خدمات شهری فراتر باشد. هدف این است که تصمیم گیرندگان را تشویق کنند تا استفاده مجدد از داده ها را به عنوان یک منبع برای نوآوری جهت سیستم ها و خدمات آینده مورد بررسی قرار دهند. با بررسی برخی از بینش های مختلف (عملیاتی، انتقادی، تحلیلی و استراتژیک) ، ISO / IEC 30182ا با هر دو داده باز (مشترک تحت لایسنس باز) و داده بسته (که در آن امنیت و حریم خصوصی محتوا محافظت می شوند) ارتباط دارد. هنگامی که همان مدل مفهومی برای همه اعمال شود، می توان از همان مسیری که آمار و تجزیه و تحلیل از داده های عملیاتی استخراج شده،پیگیری شود و تاثیر تصمیمات استراتژیک را مشاهده کند.
استاندارد ISO / IEC 30182 دارای برنامه های ضروری و کاربردی دنیای واقعی می باشد که در مورد اینکه زندگی شهری چگونه هوشمند تر می شود صحبت می کند. این پرسش که هوشمندانه ترین راه برای به هم پیوستن جمعیت و استفاده بهینه از منابع چیست؟ ابزاری برای تسهیل این بحث و یکی از مهمترین موضوعات سیاره ما بوده است.
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
در عصر تلگرام، چگونه بیزنسی پرسود داشته باشیم؟
وارد عصر تلگرام شدهایم. عصر تلگرام یعنی که قبلا مدیرعامل یک شرکت فقط در برابر هیاتمدیره و مجمع پاسخگو بود. ولی الان به افکار عمومی هم باید پاسخگو باشد. عصر تلگرام یعنی اینکه همه چیز در رصد و نگاه همه هست. واکنشی که جامعه در مقابل فیشهای حقوقی نشان داد، در شرایطی بود که بسیاری از این پرداختها وفق قانون بود؛ ولی در مقابل دیدگاه افکار عمومی مشروعیت نداشت. از این رو مشروعیت افکار عمومی در فرهنگ تلگرام، بر قانون، غالب شد و قانون، متناسب با خواسته افکار عمومی با فوریت اصلاح شد. فقط فرهنگ تلگرام در حوزه دیدهبانی نیست که در قالب آن، همه چیز در رصد و نگاه باشد. در حوزه اقتصاد هم این اتفاق افتاده است. در حقیقت جامعه جدیدی متولد شده است.
هماکنون بسیاری از کسبوکارها را شاهد هستیم که بر بستر تلگرام شکل گرفته است و با استقبال قابل توجه مشتریان مواجه شده است. این کسبوکارها به واسطه حذف برخی موارد هزینهزا در کسبوکار نظیر هزینه مغازهداری و… محصول یا خدمات را به شکل بسیار ارزانتری در اختیار مخاطب قرار میدهند و همین باعث میشود بسیاری از کسبکارهای سنتی با رکود مواجه شوند و نتوانند محصولات خود را به شکل سابق، بفروشند. در واقع، اینترنت، به صورت اعم و تلگرام به صورت اخص، شرایط بسیار سنتی کسبوکار را دارد در ابعادی بسیار قابل توجه، متحول میکند.
تلگرام در حوزه بیزنس این پیام را دارد منتقل میکند که هر کارخانهای برای فروش کالایش بهتر است که یک کانال در تلگرام داشته باشد و این به معنای نابودی نمایندگی است. عصر نمایندگی در ایران دارد آخرین نفسهایش را میکشد و ما در این حوزه به پایان نزدیکتریم تا به آغاز. شرکتهایی که برای فروش همچنان به سبک کهنه و قرون وسطایی تکیه دارند، که به عنوان نماد بیزنس در فناوری موج دوم شناخته میشوند، دارند فروش را به فضای مجازی واگذار میکنند.
تلگرام بخشی از تغییرات اقتصادی را در ایران دارد نمایندگی میکند و نماد کامل تغییرات نیست.
تلگرام بخشی از تغییراتی است که اتفاق افتاده است. در واقع، با سقوط قیمت نفت، اقتصاد ایران به فاز جدیدی وارد شد و در واقع، سقوط قیمت نفت ورود به فناوری موج چهارم را تسریع کرد. در این میان، بعضی از بخشها در ایران برای اینکه خودشان را با این شرایط تطبیق دهند، حداقل به چهار سال زمان نیاز دارند. به عنوان مثال، کسی که وارد بخش مسکن میشود، فرضا به عنوان آغاز سرمایهگذاری در این بخش تا خروج از آن، که فروش واحد باشد، به یک دوره زمانی حدود سه تا چهارساله نیاز دارد و این در شرایطی است که دامنه تغییرات میطلبد که واکنشها به تغییرات، آنی باشد و بخش مسکن که به چهار سال زمان نیاز دارد، از قافله زمانه عقب مانده و هزینهاش را دارد پرداخت میکند.
بانکها هم برای اینکه خودشان را با تغییرات سازگار کنند به چهار سال زمان نیاز دارند. چون بسیاری از سپردههای بانکها پنجساله است.
به این یفزایید سپردههای دوساله، سهساله، چهارساله و بسیاری از وامها را که طویلالمدت است. بانکها در ایران بهطور میانگین برای اینکه خودشان را با حادثهای که امروز اتفاق افتاده، تطبیق دهند به چهار سال زمان نیاز دارند و دو بخشی که به شدت از سرعت تغییرات اجتماعی عقب ماندهاند، بخش مسکن و بانکها هستند.
به این دلیل که طبیعت هر دو بخش، کند است و تغییرات را بعد از چهار سال میتواند جذب کند. این در حالی است که فرهنگ تلگرام، واکنش آنی طلب میکند. بنابراین پیامی که از درون این حرکت شنیده میشود این است که بیزنس در ایران بهتر است که سراغ کارهای دیربازده نرود. کارهای دیربازده بهخصوص اگر در ایران بخواهد در زمان طولانیتری نسبت به عرف جهانی انجام گیرد، محکوم به شکست از سرعت تکنولوژی میشود. فرهنگ موج چهارم بر سرعت شگفتانگیز در هر کاری تاکید دارد.
بنابراین سرمایهگذاریهایی که فاقد سرعت لازم باشند، توصیه نمیشود و بازگشت سرمایه اگر به زمان غیرمتعارف نیاز داشته باشد، از توجیه اقتصادی میافتد. صریحترین مثالش این است که در ایران در بخش انرژی، مزیت نسبی وجود دارد، اما طول عمر سرمایهگذاری در بخش انرژی ایران، حداقل چهار برابر طول عمر متعارف دنیاست و همین باعث شده سهم آن امروزه در بخش انرژی غیرمتعارف شود. یعنی ما در بخش انرژی مزیت نسبی داریم مشروط به اینکه بهرهوری زمانی را متناسب با جهان داشته باشیم. در واقع باید به این نکته توجه کرد که مزیت نسبی در این نیست که پروژهای که احداثش نیاز به یک سال و نیم زمان دارد، ما این را در شش سال احداث کنیم و باز هم توجیه اقتصادی داشته باشد. در این شرایط، آن پروژه که احتمال موفقیتش بالا بوده، به ورشکستگی میرسد
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
10 مورد از نبایدهای سرمایه گذاری در بازار سهام از نگاه فیلیپ فیشر
1-سهام شرکت ها را تحت تاثیر تبلیغات آن ها نخرید(مانند شرکت های تازه تاسیس بدون سابقه مشخص کاری که معمولا از طریق پذیره نویسی ثبت نام می کنند)
2-سهام خوب را فقط به خاطر آنکه در تالار فرعی(فرابورس)معامله می شوند،نادیده نگیرید.
3-سهام را فقط به خاطر رنگ و لعاب گزارش سالیانه آن نخرید(فقط به آمارهای مالی سالیانه شرکت توجه نکنید.)
4-فقط به نقش EPS در قیمت سهم توجه نکنید و رشد آینده آن را نیز در نظر بگیرید.اگر قیمت سهمی بالاست،مشخص کنید که آیا قیمت بالای آن به علت EPSزیاد سهم است یا پیش بینی رشد آن شرکت در آینده(مقایسه EPS و PEG)
5-به خاطر چند سنت ارزان تر،درخرید یک سهم عالی تعلل نکنید.
6-باتنوع بیش از حد در سبد سهام،برای خود استرس و دردسر درست نکنید
7-در سایه ترس از جنگ،از خرید سهام نهراسید.
8-تحت تاثیر آمارهای مالی سطحی و کم اهمیت قرار نگیرید.
9-درخرید سهام در حال رشد،زمان لازم برای سرمایه گذاری و قیمت رابه صورت توامان بررسی کنید.
10-دنباله رو عامه مردم نباشید
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
تعاریف و مفاهیم علمی استارت آپ
ترجمه واژه لاتين استارت آپ در منابع فارسی معمولا ◀️"شرکت نوپا"▶️ مي باشد. اگر چه در تعریف استارت آپ بر این مسئله تاکیدی وجود ندارد که حتماً فعالیت آن در حوزه تکنولوژی یا فن آوری اطلاعات باشد، اما به دلیل اینکه بسیاری از استارت آپ ها در سالهای اخیر، حول این زمینهها شکل گرفتهاند، گاهی در تعریف استارت آپ به این مسئله هم اشاره میشود که استارت آپ باید در حوزه فن آوریهای نوین فعال باشد.
براي اينکه علمي تر صحبت کنيم در اینجا چند تعریف ارائه شده براي استارت آپ را در چند منبع معتبر با هم مرور میکنیم:
تعریف استارت آپ به عنوان یک واژه انگلیسی
در دیکشنری وبستراستارت آپ یک کسب و کار جدید است (A New Business)
تعریف استارت آپ توسط مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا (USSBA)
کسب و کاری که عموماً حول محور تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارد
تعریف استارت آپ توسط استیو بلنک
سازمانی که در جستجوی یک مدل کسب و کار که قابل تکرار و مقیاس پذیر باشد شکل گرفته است
تعریف استارت آپ توسط اریک ریس
استارت آپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد به وجود آمده است
اما اگر دقيق تر نگاه کنيم برخي ويژگي ها در استارت آپ ها بيشتر به چشم مي خورد که شامل:
1 کسب و کاری که قصد دارد ارزش آفرین باشد.
2 کسب و کاری که پایداری برای اعضای آن دغدغه است و فرصت جو است اما فرصت طلب نیست.
3 کسب و کاری که الزاماً مقیاس پذیر نیست. اگر چه طبیعتاً مقیاس پذیری برای آن مزیت و مطلوب است.
پس اگر مادر یک خانواده کسب و کاری نوپایی ایجاد کند که فقط هزینه ماهیانه آنها را تامین کند و هرگز بزرگ نشود، همین که پایدار باشد، یک استارت آپ است.
4 کسب و کاری که ممکن است مبتنی بر تکنولوژی های نوین باشد یا نباشد.
5 کسب و کاری که هنوز در شرایط ابهام است و دوران نوزادی و کودکی خود را طی میکند.
بنابراین، اگر شکلهای خاصی از کسب و کار نوپا مد نظر ما باشد، آن را با صفات مربوطه ذکر خواهیم کرد. مثلاً ممکن است چنین اصطلاحاتی را به کار ببریم:
کسب و کار نوپا مبتنی بر تکنولوژی های نوین
استارت آپ مبتنی بر فن آوری اطلاعات
کسب و کار نوپای خانگی
کسب و کارهای نوپای آینده نگر
کسب و کارهای نوپای ایجادکننده تحول در بازار (Disruptive)
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
الکامپ چیست ؟...
نمایشگاه الکامپ بزرگترین رویداد تجاری در عرصه تولید و عرضه محصولات و خدمات صنایع الکترونیک و کامپیوتر کشور است که همه ساله با حضور گسترده و چشمگیر دست اندرکاران این حوزه و مخاطبان آنها در محل دائمی نمایشگاه های بین المللی تهران برگزار می گردد. در این نمایشگاه آخرین دستاوردهای این صنعت اعم از سخت افزار و نرم افزار به علاقمندان عرضه می گردد و فرصتی بی بدیل برای تبادل نظر و مذاکره در اختیار شرکت کنندگان قرار می گیرد. دستاوردهای این تعاملات نقطه آغاز بسیاری از همکاری های تجاری و تکنولوژیکی فیمابین دست اندرکاران حوزه الکترونیک و کامپیوتر است که نقش معنی داری در تحرک بخشیدن به این حوزه ی صنعت و تولیدکنندگان و بازرگانان شاغل در آن ایفاء می نماید. گشایش های اخیر در حوزه ی بین الملل و اراده ملموس دولت، که خود نیز با پیگیری استقرار دولت الکترونیک در زمره ی بزرگترین مشتریان بالقوه این حوزه می باشد، در افزایش حضور صنایع کشور در عرصه های بین المللی، زمینه ی شکوفایی این حوزه از صنعت و فن آوری را بیش از پیش فراهم نموده و انتظار می رود دراین دوره نمایشگاه الکامپ که در فاصله 30 تیر تا 2 مرداد ماه 96 برگزار خواهد گردید، فرصتی تکرار نشدنی را در اختیار فعالان این حوزه در داخل و خارج کشور قرار دهد تا با یافتن مخاطبان بالقوه خود، سطح تعامل بین المللی خویش را بطور چشمگیری ارتقاء بخشند .
سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور برگزارکننده دوره بیست و سوم الکامپ با حمایت ارزشمند سازمان توسعه تجارت و شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی ایران و مشارکت و حمایت موثر نهادها، انجمن ها و تشکل ها نهایت تلاش خود را بکار گرفته تا این دوره از نمایشگاه با کیفیت و نظم متفاوت برگزار گردد. امیدوار است بازخورد مشارکت کنندگان پس از برگزاری دوره بیست و سوم نیز موید همین امر باشد.
شایان ذکر می باشد در دوره گذشته این نمایشگاه 424 شرکت داخلی و خارجی و 250 شرکت در قالب استارت آپ در فضایی به مساحت 36500 متر مربع از 18کشور حضور داشتند که در طول برپایی نمایشگاه توانمندیهای خود را ارائه نمودند.
جهت ارتقاء سطح محتوای نمایشگاه همزمان با برپایی این رویداد مهم تعدادی نشست و میزگرد تخصصی در حوزه های مختلف با حضور اساتید برجسته بین المللی و چهره های ارزشمند داخلی نیز پیش بینی شده است همچنین با عنایت به استقبال چشمگیر استارت آپ ها در دوره قبل برنامه ریزی جهت حضور گسترده تر و برپایی سالن استارت آپ ها با رویکرد متفاوت نیز از برنامه های مهم این دوره می باشد.
با عنایت به ظرفیت و پتانسیل این نمایشگاه در حوزه های مختلف، شناسایی نیروی کار فعال و متخصص از طریق فراخوان عمومی و معرفی این افراد به شرکتها جهت جذب و ایجاد اشتغال یکی دیگر از برنامه های پیش بینی شده در این دوره از نمایشگاه می باشد که در قالب برپایی سالن اختصاصی تحت عنوان اشتغال شکل خواهد گرفت و شرکتها این امکان را خواهند داشت که از نزدیک با متخصصان و کارشناسان جویای کار مذاکره و نسبت به جذب این افراد اقدام نمایند.
حضور سازمان ها و نهاد های دولتی و معرفی خدمات دولت در حوزه های مختلف در قالب سالن دولت الکترونیک طبق سنوات گذشته نیز پیش بینی شده است و برنامه های جامعی جهت دعوت از مقامات و مسئولان بخش دولتی و خصوصی جهت حضور و بازدید از نمایشگاه در دستور کار ستاد قرار دارد.
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
تأثیر سرمایهگذاری در زندگی اجتماعی
همواره یکی از دغدغههای همیشگی افراد در زندگی خودشان، پس انداز و سرمایهگذاری بوده و هست. این نگرانیها در شرایط اقتصادی ناپایدار و متورم، بیشتر هم میشود. فرآیند و حبابهای موجود در سیستمهای مختلف انسان را بیشتر سردرگم میکند. نگاه و توجه به تجربیات تلخ افراد دور وبرمان هم به این دغدغه ها بیش از پیش میافزاید.
سوالات زیادی از پس ذهنمان عبور میکند که «این پس انداز ماحصل عمرمان است» چکار کنیم که نابود نشود؟ در کجا، چگونه، چطور ؟ پس اندازمان را مدیریت کنیم تا به زندگی اقتصادی و اجتماعیمان لطمهایی نزند.
از نقطه نظر مالی و در شرایط ناپایدار اقتصادی در هر سرمایهگذاری بایستی بازده و ریسک و امنیت سرمایهگذاری مورد توجه و مداقه قرار گیرد.
قبل از به کارگیری پسانداز باید ارکان سرمایهگذاری و مؤلفهها و بازارها و معایب و مزایای آنها را بشناسیم. بازارهای مختلف رسمی و غیررسمی، پولی و غیرپولی هرکدام شرایط خود را دارند و سرمایهگذاری در آنها مخاطرات خاص خود را دارد.
سرمایهگذاری در محیطهای غیر رسمی ممکن است دارای بازدهی بالایی باشد و بنابراین از جذابیت بالاتری برخوردار است. این موضوع بدون توجه به میزان سرمایه فقط مبتنی بر رفتارهای شخصی و هیجانی افراد صورت میپذیرد و عاقبت این کار هم گرفتار شدن در دام عملیات ‼️«ترفند ازیهای سیستمی» و مالباختگی خواهد بود. نمونهای از این نوع ترفندها «بازی پونزی» است که ریشه تاریخی دارد. این نوع ترفند یک عملیات در بازارهای سرمایهگذاری غیر رسمی است که از منظر مدیریت سرمایهگذاری تقریباً یک عملیات سرمایهگذاری غیرعقلائی است.
در این ترفند به سرمایهگذاران سودهایی پیشنهاد میشود که گذشتن از کنار آن کار سادهای نیست چرا که از حد متعارف جامعه بسیار بالاتر است و کما این که در ابتدای کار هم این سودها به سرمایهگذاران پرداخت میشود. در این شیوه سود سرمایهگذاران قبلی از سرمایهگذاران بعدی تأمین میشود و شخص یا مؤسسه سرمایهپذیر هیچ کار اقتصادی با پولهای دریافت شده انجام نمیدهد.
این گردش تا زمانی اتفاق میافتد که سرمایههای افراد وارد این پروسه میشوند و با کمتر شدن ورودی سرمایهها، مدیریت سیستم دچار اشکال میشود و ناگهان مروج سیستم ناپدید میشود و همۀ سرمایهگذاران بلاتکلیف میشوند و احتمالاً مال باخته، اگر هم تلاشی بکنند فقط میتوانند با صرف وقت و هزینه و انرژی پس از مدتی به اصل سرمایه خود دسترسی پیدا کند.
‼️پس مواظب رفتار سرمایهگذاری خود باشید.
این تفکر که بایستی پساندازهایمان را سرمایهگذاری کنیم تا هم خودمان و هم اقتصاد و هم اجتماع منتفع شود. تفکر صحیحی است اما چگونگی آن بسیار مهم است. اگر این کار درست مدیریت نشود در دام ترفندها و حقهبازیهای کاذب سودجویان قرار خواهیم گرفت.
هنگام سرمایهگذاری بایستی « هوشمندانه » رفتار کرد. عواملی همچون تجزیه و تحلیل اطلاعات، بازده و ریسک، انتخاب_درست، زمان -مناسب و اطلاع از قوانین و مقررات موضوع کشور و به ویژه امنیت سرمایهگذاری باید مورد مطالعه دقیق قرار گیرد.
به نظر میرسد مهمترین انگیزه سرمایهگذاری، سودآوری است و برای به دست آوردن سود بایستی سرمایهگذاری مناسب صورت پذیرد تا آثار اقتصادی (شکوفایی)، اجتماعی(بهرهمندی از زندگی بهتر) و حفظ ارزش پول (قدرت پول) پدیدار و پایدار گردد. در این میان رابطه بین نقدینگی و سودآوری هم دارای اهمیت است. بعضی از سرمایهگذاریها ممکن است بازده اغواکنندهای داشته باشد اما تضمین و امنیت بالایی ندارند و به عبارت دیگر پرریسک هستند.
به هرحال چرخش وجوه نقد به عنوان پسانداز در جهت سرمایهگذاری با توجه به هزینه عدم النفع نیاز به سیاست (تدبیر) اداره وجوه شخص دارد.
و امّا:به نظر اینجانب قبل از اینکه برای وجوه مازاد خود (پسانداز) تصمیمگیری نماییم بایستی ابتدائاً بروی خودمان سرمایهگذاری کنیم. آنچه که تحت عنوان SI ( سرمایهگذاری بروی خود ) از آن نام برده میشود. باید پذیرفت این ذهن ماست که سرمایه را خلق میکند و عوامل بیرونی، کمتر تأثیرگذار خواهند بود. هراندازه که روی ذهنمان سرمایهگذاری کنیم سرمایهگذاریهایمان افزایش خواهد یافت.
با مطالعه سرگذشت و زندگینامه افراد موفق در این حوزه احتمالاً به این نتیجه میرسیم که بایستی اولاً ذهنمان را آماده نماییم سپس دانش، تخصص و مهارت (روش مواجه با مشکلات) را به دست آوریم و با « هیپنوتیزم عملی » آن را ملکه ذهنمان کنیم و با روش بنچ مارک (BM) باورهای غلط خود را به باورهای واقعی تبدیل کنیم تا با (SI) مطلوب به نتایج قابل قبولتری دست یابیم.
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
معرفی مرموزترین و پربازده ترین پول دنیا
۲۵ نکته خواندنی پیرامون بیت کوین
با آغاز قرن بیست و یکم ارزهای دیجیتالی وارد بازارهای مالی شدند و به سرعت گسترش پیدا کردند.
در سالهای اخیر از بین این ارزها، بیتکوین بهعنوان مهمترین ارز دیجیتالی بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
علیرغم پیچیدگیهای زیادی که درباره بیتکوین وجود دارد تلاش میکنیم به اختصار نکات مهمی را جهت آشنایی با آن بیان کنیم.
1 نخستین بار بیتکوین در سال ۲۰۰۹ و در واکنش به بحران بزرگ مالی، معرفی شد.
2 اولین بیتکوین توسط ساتوشی ناکاموتو ژاپنی در یک فهرست ایمیل رمزنگاری شده منتشر گردید. ساتوشی بدون آنکه چیز زیادی از خودش فاش سازد، پروژه را به اواخر سال ۲۰۱۰ موکول کرد.
3 ساتوشیناکاموتو انگیزه خود را از ایجاد این پول، خشم زیاد از وضعیت فاجعهبار اقتصادی برشمرد. وی افزود که میخواسته واحد پولی جدیدی اختراع کند که تحت تاثیر سیاستهای غیرقابل پیشبینی مالی، دزدیهای بانکداران و سیاست نباشد.
4 بسیاری معتقدند این اسم یک اسم مستعار است و خیلیها نیز معتقدند که «ناکاموتو» فقط یک نفر نیست بلکه یک گروه است.
5 از بیتکوین بهعنوان ارز دیجیتالی، ارز رمزنگاری شده و پول مجازی یاد میشود که به نظر میرسد «ارز دیجیتالی» عبارت صحیحتری باشد.
6 درواقع بیتکوین یک نوآوری اینترنتی با کارکردهای مشابه «پول بیپشتوانه» است.
7 بیتکوین واحد پول دیجیتالی است که از طریق یکسری الگوریتمهای پیچیده ریاضی بهدست میآید.
8 بیتکوین عموماً از طریق استخراج (ماینینگ) که همان فرایند پردازش تراکنشهای بیتکوین است، بدست میآید. این روش مستلزم در اختیار داشتن کامپیوترها و سختافزارهای قدرتمند است.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
طراحی افزایش فروش
برای افزایش فروش سه راه پیش روداریم:
1 اول افزایش تعداد موارد فروش فردی
2 دوم افزایش حجم فروش به هرمشتری
3 سوم، افزایش تعداددفعات فروش به هرمشتری.
مدل فروش قدیمی4 بخش داشت:
1 اول ابراز صمیمیت (تحویل گرفتن مشتری)
2 دوم صالحیت دادن به مشتری (شما چقدر پول دارید یا چقدر می خواهید هزینه کنید)
3 سوم سخنرانی برای مشتری (معرفی کالا)
4 چهارم، نهایی سازی فروش (کالا را بخر، مشتری!)
اما مدل جدید فروش برعکس شده است.
توصیه می شود 40 درصد از وقت خود را بگذارید برای ابراز صمیمیت و جلب اعتماد مشتری
30 درصد از وقت را به شناسایی نیازهای مشتری اختصاص دهید ( برای این منظور باید خیلی با دقت به حرفهای مشتری گوش کنید )
20 درصد از وقت را بگذارید برای معرفی کالا تا نشان دهید این کالا چگونه نیاز مشتری را برطرف می کند
10 درصد آخر را هم اختصاص بدهید به نهایی سازی فروش.
صحبت مشتری را قطع نکنید، وقتی او حرف می زند یک کلمه هم نگویید.
اگر مکث کنید و با توجه به حرفهایش گوش کنید و سوال های مرتبط بپرسید، مشتری این گونه تعبیر می کند که او برای من ارزش قائل است.
خوب سوال کنید. سوال ملایمی مثل :
«منظورتان چیست؟»
به مشتری می فهماندکه شما به درک نیاز او علاقمندید.
( روانشناسی فروش –برایان تریسی )
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید