به كامياب‌ها و ناكامان دنياي تجارت چگونه نمره مي‌دهند؟

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 22451
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 47954
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 2245
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 4795
    آي پي امروز آي پي امروز : 7484
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 15985
    بازدید هفته بازدید هفته : 70405
    بازدید ماه بازدید ماه : 207141
    بازدید سال بازدید سال : 1271867
    بازدید کلی بازدید کلی : 1525324

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 18.119.192.2
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

به كامياب‌ها و ناكامان دنياي تجارت چگونه نمره مي‌دهند؟

  به كامياب‌ها و ناكامان دنياي تجارت چگونه نمره مي‌دهند؟

از AAA تا CCC و ... بالاخره D

 

رتبه‌بندي اعتباري شركت‌ها و موسسات در جهان از ترتيبات مختلفي پيروي مي‌كند و موسسات اعتبارسنج بر اساس نمره‌دهي‌ها و امتيازبندي‌هاي متفاوتي، به ارزيابي ميزان اعتبار مشتريان بانك‌ها و موسسات مالي مي‌رسند. يكي از اين شركت‌هاي اعتبارسنجي S&P(Standard and Poor’s) است كه در مطلب زير، چگونگي نظام اعتبارسنجي آن را عرضه كرده‌ايم.

***

تعاريف ارائه‌شده توسط موسسه S&P در مورد رتبه‌هاي اعتباري اين موسسه، به شرح زير است:

AAA: اوراق قرضه‌اي كه توسط موسسه S&P، درجه اعتباري AAA را دريافت مي‌كنند، بالاترين ميزان اعتبار مالي را از ‌نظر اين موسسه دارند و توانايي شركت‌هاي منتشركننده اين اوراق در پرداخت به‌موقع تعهدات مالي‌شان، فوق‌العاده بالا ارزيابي مي‌شود.

 AA: ميزان اعتبار اوراق قرضه‌اي كه درجه اعتباري AA به آنها اختصاص مي‌يابد، تنها اختلاف ناچيزي با اوراق داراي بالاترين رتبه اعتباري (AAA) دارند و درمجموع ميزان توانايي مالي شركت منتشركننده اين اوراق، بسيار بالا ارزيابي مي‌شود.

A: در مورد اوراقي كه رتبه اعتباري آنها A است، احتمال ناچيزي در مورد تاخير در پرداخت بخشي از تعهدات مالي شركت منتشركننده اوراق وجود دارد، ولي درمجموع ميزان توانايي مالي شركت ارائه‌دهنده اين اوراق نيز به‌منظور بازپرداخت تعهدات مالي مربوطه، بالا ارزيابي مي‌‌شود.

BBB: تعلق گرفتن رتبه اعتباري BBB به يك اوراق قرضه معين، نشانگر آن است كه در شرايط فعلي، شركت عرضه‌كننده اوراق يادشده، توانايي كافي براي بازپرداخت تعهدات مالي مربوط به اوراق را داراست، اما در صورت بروز تغييرات منفي در شرايط عمومي اقتصاد كلان و يا بروز تغييرات منفي در شرايط حاكم بر مديريت اين شركت، امكان بالقوه كاهش توانايي مالي شركت و بروز تاخير در پرداخت بخشي از تعهدات مالي آن شركت، دور از ذهن نيست.

BB: اوراق قرضه داراي رتبه اعتباري BB، در شرايط فعلي ريسك بسيار كمي در مورد عدم پرداخت اصل و بهره آنها وجود دارد، اما در صورت بروز تغييرات منفي در محيط اقتصاد كشور يا بروز تغييرات منفي در روند مديريتي شركت ارائه‌دهنده آن اوراق، امكان كاهش توانايي مالي شركت در بازپرداخت اصل و فرع مبالغ مربوط وجود دارد.

B: در مورد اوراق قرضه داراي رتبه اعتباري B، باز هم شرايط مالي فعلي شركت منتشركننده اوراق، براي بازپرداخت اصل و فرع مبالغ مربوط به اوراق مناسب است. اما در صورت بروز تغييرات منفي، امكان به‌نسبت بالايي وجود دارد كه توانايي مالي شركت لطمه خورده و بازپرداخت مبالغ يادشده دچار مشكل شود.

CCC: در مورد اوراق قرضه داراي رتبه اعتباري CCC، وضعيت مالي فعلي شركت مربوط، وضعيت چندان مناسبي نيست و احتمال معقولي وجود دارد كه شركت يادشده نتواند بخشي از تعهدات مالي خود را به‌موقع پرداخت كند. البته در صورت بروز تغييرات منفي در سطح اقتصاد كلان، وضعيت عمومي حاكم بر حوزه كسب‌و‌كار مربوط و يا شرايط مديريتي حاكم بر شركت، احتمال نكول شركت به‌نسبت بالا خواهد بود.

CC: اوراق قرضه داراي رتبه اعتباري CC، با فرض ثبات شرايط فعلي، امكان بالايي وجود دارد كه بخشي از تعهدات مالي خود را نتوانند به انجام برسانند.

C: در مورد اوراق قرضه داراي رتبه اعتباري C، احتمال معقولي وجود دارد كه شركت منتشركننده اين اوراق، تا پيش از فرا رسيدن تاريخ سررسيد اوراق، اعلام ورشكستگي كند.

D: رتبه اعتباري D، برعكس ساير رتبه‌ها، ارتباطي به پيش‌بيني شرايط مالي آينده شركت منتشركننده اوراق قرضه ندارد. رتبه اعتباري D، تنها زماني به يك اوراق قرضه مشخص نسبت داده مي‌شود كه نكول در پرداخت تعهدات مالي شركت رخ داده باشد، نه اينكه فقط احتمال نكول پيش‌بيني شود. موسسه S&P، در صورت بروز يكي از شرايط زير، رتبه اعتباري اوراق قرضه را به D تغيير مي‌دهد:

- مبالغ مربوط به اصل و يا فرع پول، كه تاريخ‌هاي مشخص پرداخت‌شان روي اوراق درج شده، در موعد مقرر پرداخت نشوند: در صورتي كه مبالغ مربوط در تاريخ مشخص‌شده پرداخت نشوند، موسسه S&P بلافاصله رتبه D را به اوراق قرضه يادشده اختصاص مي‌دهد، اما اگر مبالغ مربوط ظرف مدت معيني (با تاخير ناچيز) پرداخت شوند، علامت D از كنار نام آن اوراق قرضه پاك مي‌شود.

- در صورتي كه شركت منتشركننده اوراق قرضه، به‌صورت اختياري، اعلام ورشكستگي كند: در صورت ورشكستگي شركت، بلافاصله علامت D در كنار نام اوراق قرضه منتشره آن شركت اضافه مي‌شود و اين علامت D تا زماني باقي مي‌ماند كه شركت يادشده بتواند تضمين‌هايي را مبني‌بر ادامه روند بازپرداخت تعهدات مالي خود (به‌عنوان مثال از طريق فروش دارايي‌هايش) ارائه كند.

علامت‌هاي + و يا - : علامت‌هاي مثبت و يا منفي، در كنار تمامي رتبه‌هاي اعتباري (بجز رتبه‌هاي AAA و D) آورده مي‌شوند تا مشخص كنند كه اوراق قرضه مورد نظر، ميان ساير اوراق همرتبه خود، جزو نيمه داراي اعتبار بالاتر (متناظر با علامت +) محسوب مي‌شود، يا جزو نيمه داراي اعتبار پايين‌تر (متناظر با علامت -).

 

تعاريف ارائه‌شده توسط موسسه Moody’s در مورد رتبه‌هاي اعتباري ارائه‌شده توسط اين موسسه

Aaa: اوراق قرضه‌اي كه رتبه اعتباري Aaa به آنها تعلق مي‌گيرد، اوراقي هستند كه بنا به تحليل موسسه موديز، داراي كمترين ميزان ريسك اعتباري بوده و شركت منتشركننده آن اوراق، از توانايي مالي فوق‌العاده بالايي به‌منظور پرداخت اصل و فرع مبالغ مربوط به اوراق يادشده، برخوردار است. همچنين ميزان توانايي مالي شركت به اندازه‌اي قوي‌ ‌است كه وقوع نوسان‌هاي منفي در اقتصاد كلان، در شرايط عمومي حاكم بر حوزه فعاليت شركت يا در روند مديريتي شركت، به احتمال زياد نمي‌توانند ضربه چنداني به توانايي مالي شركت وارد ساخته و توانايي بازپرداخت اصل و فرع مبالغ مربوط به اوراق را تحت‌الشعاع قرار دهند.

Aa: در مورد اوراق قرضه داراي رتبه اعتباري Aa، ميزان اعتبار مالي شركت‌هاي منتشركننده اين اوراق، قدري كمتر از شركت‌هايي است كه رتبه اعتباري Aaa دارند، اما درمجموع شرايط اعتباري اين شركت‌ها بسيار مطلوب است. اما امكان بالقوه وجود دارد كه در صورت وقوع تغييرات منفي، ميزان توانايي مالي آنها تا حدي كاهش يابد.

A: اوراق قرضه‌اي كه رتبه اعتباري A به آنها تعلق مي‌گيرد، همچنان ميزان اعتبار مالي بالايي دارند و امكان بروز تاخير در بازپرداخت مبالغ تعيين‌شده روي اين اوراق، ناچيز است. اما در صورت وقوع تغييرات منفي، امكان بروز مشكل در بازپرداخت به‌موقع مبالغ مربوطه وجود دارد.

Baa: اوراق قرضه داراي رتبه اعتباري Baa، به‌عنوان اوراق داراي اعتبار متوسط ارزيابي مي‌شوند و تا حدي امكان بروز تاخير در بازپرداخت مبالغ مربوط به اصل و فرع آنها وجود دارد.

Ba: شركت‌هايي كه اوراق قرضه‌ آنها در اين دسته قرار مي‌گيرد، ممكن است درحال‌حاضر شرايط مالي به‌نسبت مناسبي داشته باشند، اما چگونگي شرايط مالي آنها در بلندمدت، كمابيش نامعلوم است. بنابراين سرمايه‌گذاري در خريد اين اوراق، تا حدي داراي ريسك بوده و اغلب خريد آنها براي سفته‌بازان ريسك‌پذير توصيه مي‌شود.

B: اوراق قرضه داراي رتبه اعتباري B، به‌لحاظ اعتبار مالي، شرايط چندان مناسبي براي سرمايه‌گذاري ندارند و به‌ويژه ابهام قابل‌توجهي در زمينه ميزان توانايي مالي شركت انتشاردهنده اين اوراق، در آينده ميان‌مدت و بلندمدت وجود دارد. اين اوراق بيشتر توسط سرمايه‌گذاراني خريداري مي‌شوند كه ريسك‌پذيري به‌نسبت بالايي دارند.

Caa: شرايط مالي شركت‌هاي منتشركننده اين اوراق، درحال‌حاضر كمابيش ضعيف ارزيابي شده، توانايي شركت در پرداخت به‌موقع مبالغ ذكر شده در اوراق، پايين ارزيابي مي‌شود.

Ca: احتمال نكول در بازپرداخت اصل و فرع مبالغ مربوط به اين دسته از اوراق، بسيار بالا بوده و بنابراين خريد آنها فقط بايد توسط افرادي انجام شود كه ريسك‌پذيري بالايي دارند.

C: اوراق داراي رتبه اعتباري C، كمترين ميزان اعتبار را دارند و خريداري آنها داراي ريسك فوق‌العاده بالايي ارزيابي مي‌شود. ضمن آنكه توانايي مالي شركت‌هاي منتشركننده اين اوراق، به هيچ عنوان سنخيتي با تعهدات مالي مطرح‌شده در اين اوراق ندارد.


تاریخ ارسال پست: 19 / 1 / 1399 ساعت: 6:32 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

معامله بد صدام حسین داستانی در رابطه با تجارت

معامله بد صدام حسین داستانی در رابطه با تجارت

 

از جهات بسیاری،عوامل موثر در تصمیم گیری بد یا خوب در تجارت،بسیار به تصمیم گیری در شرایط عادی شبیه هستند.هنگامی که شروع به کار برروی کتاب کردم.دقیقا هم زمان با وقایعی بود که پیش از جنگ خلیج فارس رخ دادند.من نمی توانستم شباهت بین تصمیمات صدام حسین(یا به طور دقیق تر،فقدان تصمیم گیری)و واکنش های یک معامله گر نوعی را که در حال از دست دادن کل سرمایه اش است،نادیده بگیرم.

 

معامله صدام حسین،حمله به کویت بود.درابتدا،عزمش جزم بود و دلایل محکمی برای معامله اشداشت.(دلایل دینی بعدا پیدا شدند،که البته صدام مذهب را بهانه کرد).صدام با حمله به کویت می توانست نرخ نفت را به نفع عراق بالا ببرد،که این کار از دوراه میسر می شد،نخست اینکه یکی از کشورهایی را که همواره از مصوبات اوپک تخطی می کرد،از میان بردارد و دیگر این که در بازارهای نفت بحران و آشفتگی ایجاد کند.همچنین صدام،فرصت خوبی را برای تصرف دائم بخشی از حوزه های نفتی کویت یا حتی کل آن داشت و نیز می توانست به خلیج فارس مستقیما دسترسی پیدا کند.نکته آخر و البته موردی که اهمیت بسیاری دارد این بود که تجاوز صدام به کویت فرصتی بسیار خوب را برایش مهیا کرد که نیازهای خود بزرگ بینانه خود را ارضا کند.

 

دربرابر احتمال افزایش بازار،ریسک اولیه در این داد و ستد محدود به نظر می رسید.یا اینکه بسیاری به این خاطر که امریکا در پایان جنگ موضع گرفته بود،واکنش های اولیه امور خارجه ایالات متحده را به اعلامیه ها و حملات تهدید آمیز عراق به فراموشی سپرده اند،باید یادآور شد که این واکنش های اولیه را می توان اصولا در عبارت ((این مشکل ربطی به ما ندارد))خلاصه کرد.در برخورد با صدام،چنین موضع نامشخصی،درحکم انداختن فرش قرمز زیر تانک های عراقی بود.

 

بنابراین از دید صدام حسین،تهاجم به کویت داد وستد خوب،با احتمال سود بالا و ریسکی اندک بود،اما،همان گونه که بیشتر وقت ها هم رخ می دهد بازار تغییر می کند.پرزیدنت بوش،ایالات متحده را مظف به دفاع از عربستان سعودی کرد و برای این منظور لشکر کشی کرده و آرایی را در سازمان ملل به تصویب رساند که هدف آنها راضی کردن صدام حسین به ترک کویت بود.دراین مرحل،صدام می توانست وارد مذاکره شود تا در ازای عقب نشینی از عراق،برخی از مناطق را که بر سر آن دعوا داشت به چنگ آورده و به یک سری حق ناوگانی نیز دست یابد که در جای خود سودی فوری به حساب می آمد.با اینکه این معامله روبه بدتر شدن می رفت،صدام تصمیم گرفت که افدامی نکند.

 

سپس،بوش با دوبرابر کردن تعداد نیروهای نظامی و رساندن شمار آنها به چهار صد هزار نفر،سیگنال قوی تر برای صدام حسین فرستاد که نشان می داد نه تنها ایالات متحده آماده دفاع از عربستان است،بلکه ظرفیت آن را نیز داشت که بتواند کویت را باز پس گیرد.روشن است که بازار نیز تغییر کرده بود.صدام به سیگنال های بازار توجهی نکرد و دست روی دست گذاشت.

 

پرزیدنت بوش،مطابق تصمیم سازمان ملل 15ژانویه را آخرین مهلت برای خروج عراق از کویت اعلام کرد و بازار نیز در جهت خلاف معامله به حرکت خود ادامه داد.در این زمان ، احتمالا موقعیت سود از میان رفته بود اما صدام هنوز می توانست با عقب نشینی از کویت،بدون سود وضرر(نقطه سرتاسر)از معامله خارج شود.باردیگر نیز تصمیم گرفت تا معامله خود را حفط کند.

 

ضرب العجل پانزدهم ژانویه گذشت و ایالات متحده و متحدانش بمباران سنگین عراق را شروع کردند،حال دیگر معامله نخست در منطقه ضرر بود.به علاوه،بازار هرروز به شدت افت می کرد،و هم چنین هر روز تاخیر باعث خرابی بیشتر در عراق می شد.اما صدام حسین چگونه می توانست در چنین موقعیتی که این همه منافعش از دست رفته بود.عقب نشینی کند؟درست مانند معامله گر سردرگمی که در یک معامله ضررده گیر افتاده و ضررش نیز روزبه روز افزایش می یابد،به چشم اندازهای بلند مدت دل بسته بود.احتمالا باخود می گفته که اگر بتوانم تنها به اندازه کافی دوام بیاورم،آمریکا از ترس تلفات بیشتر عقب نشینی می کند.

 

روند به حرکت در جهت خلاف معامله،ادامه داد،چرا که ایالات متحده بار دیگر اولتیماتوم داد و تهدید کرد که این بار حمله زمینی به عراق را آغاز می کند.در این مقطع حساس،صدام حسین آماده بود تا به شرایطی که در عهد نامه صلح شوروی لحاظ شده بود تن دهد.و هم چنین باید در شرایطی رضایت می داد که پیشتر می توانست خوب باشد،اما حالا دیگر نه.رفتار صدام بسیار به معامله گری شبیه بود که در بازاری کاهشی معامله فروش بازکرده و با خود می گوید((هنگامی که به نقطه ای سرتاسر رسیدم،از معامله خارج می شوم))و سپس هنگامی که موقعیت مایوس کننده تر شد،می گوید((هرگاه باار به قله قبلی رسید،خارج می شوم))و این قله قبلی با گذر زمان پایین تر و پایین تر می رود.

 

نهایتا،وقتی جنگ زمینی شروع شد و بسیاریس از ارتش صدام کشته شدند،مجبور شد تسلیم شود.اومانند معامله گری بود که معامله ضرردهی را ادامه می دهد تا اینکه حسابش کاملا نابود شود،وسپس با ناامیدی تمام،سرانجام به کار گزارش می گوید((می خواهم از معامل خارج شوم.مهم نیست چه نرخی،فقط مرا از معامله خارج کن))

 

نکته اخلاقی:اگر نمی توانید ضرری اندک را بپذیرید،دیر یا زود،مجبور خواهید شد بزرگترین ضرر را تجربه کنید.


تاریخ ارسال پست: 16 / 1 / 1399 ساعت: 11:48 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

سخنان آموزنده از پانزده کارآفرین بزرگ

سخنان آموزنده از پانزده کارآفرین بزرگ:

 



1- استیو جابز (Steve Jobs) بنیانگذار Apple:
"معیاری برای تعیین کیفیت باشید. اغلب افراد عادت ندارند عالی باشند ولی شما می توانید بهترین باشید."



2- ریچارد برانسون (Richard Branson) بنیانگذار Virgin Group:
"بزرگترین علاقمندی من در زندگی این بوده است که برای خودم هدف های دست نیافتنی قرار دهم و سپس تمام سعی خودم را برای رسیدن به این اهداف به کار بندم."



3- جان دی راکفلر (John D. Rockefeller) بنیانگذار Standard Oil:
"پیدا کردن یک دوست در یک تجارت خیلی بهتر از پایه گذاری یک تجارت بر اساس یک رابطه دوستانه است."



4- توماس ادیسون (Thomas Edison) مخترع لامپ:
"من هیچ وقت شکست نخوردم من فقط 10 هزار راه پیدا کردم که به هدف نمی رسید."



5- ری کراک (Ray Kroc) رئیس افسانه ای مک دونالد:
"شانس با تلاش ارتباط مستقیم دارد. هر چقدر بیشتر تلاش کنید خوش شانس تر خواهید بود."



6- دونالد ترامپ (Donald Trump) رئیس سازمان ترامپ:
"گاهی اوقات شما با شکست در یک نبرد، راهی برای پیروزی در جنگ پیدا می کنید. "



7- بیل گیتس (Bill Gates) بنیانگذار Microsoft :
"موفقیت یک معلم فریبکار است . او به افراد باهوش تلقین می کند که شما هیچگاه اشتباه نمی کنید."



8- والت دیزنی (Walt Disney) بنیانگذار کمپانی والت دیزنی :
"یکی از بهترین انواع تفریحات انجام دادن کارهای غیر ممکن است."



9- سام والتون (Sam Walton) بنیانگذار وال مارت:
"داشتن بالاترین سطح انتظار، کلید موفقیت در هر چیزیست."



10- جف بزوس (Jeff Bezos) موسس سایت آمازون:
"برند شما آن چیزی است که مردم در مورد شما می گویند، زمانی که شما در اطاق نیستید."



11- لری الیسون (Larry Ellison) بنیانگذار کمپانی اُراکل :
"زمانی که شما شروع به نوآوری می کنید، باید خودتان را آماده کنید که همه شما را دیوانه خطاب کنند."



12- هنری فورد (Henry Ford) بنیانگذار کمپانی فورد:
"چه شما فکر کنید که می توانید کاری را انجام دهید و چه فکر کنید که نمیتوانید آن کار را انجام دهید، در هر دو حالت درست فکر می کنید."



13- کارلوس اسلیم (Carlos Slim) صاحب کمپانی Telecoms:
"زمانی که شما برای تفکرات و اعتقادات دیگران زندگی می کنید، در حقیقت شما مرده اید."



14- ماری کی اش (Mary Kay Ash) بنیانگذار کمپانی آرایشی بهداشتی ماری کی : "الزاما افراد با استعداد با انبوهی از ایده های ناب بهترین ها نیستند. بهترین ها کسانی هستند که حتی اگر فقط یک ایده دارند رسیدن به آن را دنبال می کنند."



15- لری پیج (Larry Page) بنیانگذار گوگل: "زندگی دو شانس به شما داده است: یکی اینکه تغییراتی بزرگ در دنیا به وجود آورید و دیگری اینکه تغییراتی کوچک در کسانی که دوستشان دارید. هر دو اینها شانس های فوق العاده ای هستند و فراموش نکنید که فرصت شما بسیار کوتاه است و خیلی زودتر از آن چیزی که تصور کنید به پایان نزدیک میشوید.

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 15 / 7 / 1396 ساعت: 5:55 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

6 رمز موفقیت در کار به ما کمک کند تا زودتر بتوانیم با تلاش و پشتکار زیاد به نتیجه ی خوب برسیم

6 رمز موفقیت در کار به ما کمک کند تا زودتر بتوانیم با تلاش و پشتکار زیاد به نتیجه ی خوب برسیم.



1-نظم و ترتیب در کار:

برای شروع هر کاری یک اهدافی وجود دارد اهدافی که میخواهیم در کسب و کارمان به آن دست یابیم را باید برای خودمان تعریف کنیم.
ترتیب در کار ابتدا با نوشتن اهداف آغاز می شود پس از آن باید
یک برنامه ریزی منظم که در جهت رسیدن به اهداف ما باشد در این برنامه ریزی باید آنچه را که به بهتر شدن تجارت و کسب و کار کمک می کند را یادداشت کنید مثلا شناخت مصرف کنندگان، نیازهای آنها، رقبا، خدمات و محصولاتی که ارائه میدهیم و... باید در برنامه ریزی که داریم به صورت منظم نوشته شوند تا با استفاده از آن به ترتیب بتوانیم کسب و کار خود را رو به جلو ببریم.



2-تلاش و جدیت:

برای رسیدن به موفقیت باید تلاش و پشتکار فراوان داشت باید سعی کنیم که در آن تجارت و کسب و کاری که داریم بهترین باشیم داشتن بهترین عملکرد در کار و ارائه بهترین محصولات با کیفیت بالا از جمله مواردی است که نیاز به تلاش و جدیت درکاردارد.



3-مقابله با چالش های کاری:

در هر کار و تجارتی مشکلات و چالش ها وجود دارند بنابراین باید با استفاده از تجربیات خود از موانع کاری عبور کنیم و همچنین تشخیص راه هایی که سرعت عمل ما را در کار افزایش میدهد یک فاکتور مهم برای از بین بردن چالشها است که بتوانیم زودتر به اهداف خود برسیم.



4-خلاقیت:

تجارت های موفق همگی دارای خلاقیت هستند.
تمرکز روی این اصل مهم می تواند به ایجاد محصولی با کیفیت و تنوع بالا کمک کند که وقتی محصولات از کیفیت خوب برخوردار باشند قطعا میزان مصرف کنندگان بیشتر می شود و در نهایت درآمد زایی یک تجارت افزایش می یابد. هر چقدر که توانایی بیشتری در ایجاد خلاقیت در کار داشته باشیم موفق تر خواهیم بود.



5-تمرکز:

تمرکز کردن روی اهداف در کار و همچنین روی بهتر کردن نوع کار و گسترش آن از دیگر عواملی است که به موفقیت یک تجارت کمک می کند.

بهترین روش برای تمرکز بیشتر در کار این است که برنامه ریزی روزانه برای انجام کارهای خود داشته باشید. مثلا هر روز برنامه ریزی روز بعد را انجام دهید تا نظم و تمرکز در کار افزایش یابد.



6-تشویق و ترغیب:

تشویق و ترغیب و انگیزه دادن به کارمندان و تیم کاری به موفقیت بیشتر کمک می کند. در اصل اشتیاق کافی برای انجام کار راه رسیدن به موفقیت را آسان تر می کند. تشویق و ترغیب برای ایجاد تنوع در کار، گسترش و توسعه آن همگی نیاز به تشویق و ترغیب کافی دارد.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 13 / 3 / 1396 ساعت: 3:14 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

آیا گاردنر را می شناسید؟فردی خود ساخته

آیا گاردنر را می شناسید؟

سال ۱۹۸۲ بود. آن زمان‌ها یک سال و نیمی از پدر شدنش می‌گذشت. فروشنده لوازم پزشکی بود. به زحمت از عهده امورات خودش و پسرش، کریستوفر، برمی‌آمد. وقتی به ورودی جاده موفقیت رسید، ۲۹ سال بیشتر نداشت. با تمام نداری‌هایش سخاوتمند بود. آن روز به پارکینگ بیمارستان آمد و دید که راننده یک اتومبیل «فراری» دنبال جای پارک می‌گردد. صدایش زد: «می‌توانید جای من پارک کنید.» و با راننده «فراری» گرم صحبت شد. می‌خواست بداند او چه کار می‌کند و چطور توانسته ماشینی به آن گرانی بخرد.
راننده فراری به او گفت که در کار خرید و فروش سهام شرکت‌هاست. کنجکاوی گاردنر گل کرد. الان که یاد آن روز می‌افتد، می‌گوید: «آن آقا ماهی ۸۰ هزار دلار درآمد داشت.
آنها با هم رفیق شدند. هر از گاهی ناهار را با هم می‌خوردند و سهام فروش متمول برای گاردنر توضیح می‌داد که چطور می‌تواند وارد این تجارت شود و او را به سرشناس‌ترین‌های خریدوفروش سهام ارجاع داد. گاردنر هم با اعتماد به نفس دنبال سررشته‌های موفقیت‌اش رفت اما کسی تحویلش نمی‌گرفت؛ نه به خاطر سیاهپوست بودنش، بلکه به این خاطر که ثروتمندان نمی‌خواستند ریسک کنند. خودش می‌گوید: «آنها نژادپرست نبودند. حداقل چیزی که برای فروشنده سهام شدن می‌خواستی، یک مدرک MBA بود. اما من اصلا کالج نرفته بودم! من زیر خط فقر زندگی می‌کردم و پولی برای گذراندن این دوره‌ها نداشتم.
بعد از ۱۰ ماه دویدن‌های بی‌حاصل، تازه یک نفر پاپوش جاداری برای گاردنر درست کرد و او را به خانه اول باز گرداند: «باید برای پسرم، پدری می‌کردم؛ پس دلسرد نشدم. هر کاری که از دستم بر می‌آمد انجام دادم؛ هرس چمن‌ها، شستن توالت‌ها، آشغال جمع کردن، تعمیر سقف و نقاشی ساختمان اما به تلاشم برای ورود به چرخه خریدوفروش سهام ادامه دادم.»

انگار زمانه شوخی‌اش گرفته بود. راحتش نمی‌گذاشت. سر جروبحث کوچکی که با همسرش داشت، یک پلیس را خبر کرد و ماموران با استعلام مدارک و پیشینه گاردنر به دلیل پرداخت نکردن قبوض پارکینگ، او را به مدت ۱۰ روز به زندان فرستادند. همسرش هم پسرش را برداشت؛ او را ترک کرد و طلاقش را گرفت.
سراسیمه شده بودم. خودم بدون پدر بزرگ شده بودم و نمی‌خواستم پسرم سختی‌های تلخ دوران کودکی مرا بچشد. به خودم قول داده بودم که برایش پدر خوبی باشم. قول داده بودم همیشه مراقب‌اش باشم... آن روزها بدترین روز‌های زندگی‌ام بود. کنار دزدها، قاتلان و تبهکاران روز را به شب می‌رساندم و فکر و نگرانی پسرم آزارم می‌داد. قبل از دستگیری در یک موسسه خریدوفروش سهام فرم استخدام پر کرده بودم. متاسفانه روز مصاحبه‌ام یک روز قبل از آزادی‌ام تعیین شده بود. از زندان تماس گرفتم و التماس کردم که اجازه دهند یک وقت مصاحبه دیگر بگیرم. به محض آزادی به موسسه رفتم. این مصاحبه تنها شانسم بود اما نمی‌توانستم برایشان نقش بازی کنم. پس حقیقت را گفتم؛ اینکه پیشینه ندارم، خانواده‌ام ترکم کرده‌اند، تحصیلات ندارم، وضع مالی‌ام خوب نیست اما انگیزه دارم و می‌دانم که در تجارت می‌توانم موفق شوم.

مصاحبه‌گر به فکر فرو رفت. گاردنر یک قدم به جلو برداشته بود؛ گفت‌وگو با یکی از عاملان مهم این تجارت! انگار ورق زندگی‌اش برگشته بود. چندماه بعد، همسرش تماس گرفت و حضانت کریستوفر را به او سپرد. اما پانسیونی که گاردنر در آن اتاق اجاره کرده بود بچه‌ها را قبول نمی‌کرد. این بود که وسایل ضروری خودش و کریستوفر را در کالسکه و ساک کریستوفر و کیف دستی خودش جا داد و راهی خیابان‌ها شد: «شب‌های زیادی را در توالت‌های عمومی گذراندیم.

روزی پدر و پسر ۵ ساله در خیابان قدم می‌زدند که گاردنر چشمش به یک ساختمان مخروبه که بوته رزی از دیوارش بالا رفته بود افتاد. سرایدار آنجا را پیدا کرد و قرار شد عمارت مخروبه را به قیمت منصفانه‌ای اجاره کند. حالا دیگر سقفی بالای سر پسرش بود. طی چند سال به تدریج با تحمل شرایط طاقت فرسای موجود توانست وارد تجارت رویایی‌اش شود. سال ۱۹۸۷ توانست در شیکاگو بنگاه خریدوفروش سهام خودش را تاسیس کند و آخر سر هم برای خودش یک دستگاه اتومبیل «فراری» بخرد.

او داستان زندگی‌اش را افسانه نمی‌داند: «داستان زندگی من به دیگران می‌آموزد که چطور باید جلوی موانع زندگی سینه سپر کرد. می‌توانستم یک فروشنده بی‌دست و پا و بی‌خانمان باقی بمانم اما من می‌خواستم زندگی بهتری داشته باشم و الان زندگی‌ام عالی است. شما هم می‌توانید تندبادهای زندگی را در هم بکوبید. تنها باید هدفتان را مشخص کنید و با اراده، امید، توکل به پروردگار و قوت قلب گرفتن از کسانی که دوستشان دارید، در راهتان ثابت قدم باشید.




تاریخ ارسال پست: 8 / 10 / 1395 ساعت: 11:14 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رابطه تجارت و مهاجرت

رابطه تجارت و مهاجرت

 

مترجم : شادی آذری       

مطالعه ای که توسط دو اقتصا د دان متخصص در زمینه تجارت به نام های کین اندرسن از دانشگاه آدلاید و آلن وینترز از دانشگاه ساسکس انجام شد، به بررسی ضربه های ناشی از حمایت از صنایع داخلی که اکنون وجود دارد، پرداخته است.       

 

دستاوردهای مهاجرت می تواند بیش از تجارت باشد.

 

قانون تعرفه ها در ژوئن سال ۱۹۳۰ باعث شد فروپاشی بازار سهام آمریکا به رکودی تبدیل شود که یک دهه طول کشید.

 

اکنون به نظر می رسد سیاستمداران امریکا حتی در شرایطی که بحران مالی این کشور ادامه دارد، خود را برای حمایت از صنایع داخلی آماده می کنند. باراک اوباما و هیلاری کلینتون با یکدیگر بر سر مخالفت با موافقت نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی(نفتا) رقابت می کنند.

 

سال گذشته اتحادیه اروپا قانون «رقابت آزاد و غیر اعوجاج» را از معاهده لیسبون حذف کرد.

 

اما مطالعه ای که توسط دو اقتصا د دان متخصص در زمینه تجارت به نام های کین اندرسن از دانشگاه آدلاید و آلن وینترز از دانشگاه ساسکس انجام شد، به بررسی ضربه های ناشی از حمایت از صنایع داخلی که اکنون وجود دارد، پرداخته است.

 

در این مطالعه دستاوردهای بالقوه ای که کنار گذاشتن حمایت از صنایع داخلی می تواند به بار بیاورد محاسبه شده و جالب تر آنکه سودهای احتمالی در صورت رواج بیشتر مهاجرت ها نیز برآورد شده است.

 

این نویسندگان در مطالعه خود چنین نوشته اند: اگر به موانع تجارت کالاها و یارانه های کشاورزی دقت کنید، متوجه خواهید شد که هزینه تجارت های اعوجاج و بد شکل سالانه ۳۰۰ میلیارد دلار است. (این رقم تفاوتی است که بین تجارت غیراعوجاج در سال ۲۰۱۵ و آنچه با داده های سال ۲۰۰۵ مشاهده می شود، وجود خواهد داشت.) این رقم گاهی به مذاکرات دور دوحه بستگی پیدا می کند که به عقیده نویسندگان این تحقیق، این مذاکرات بسیار محافظه کارانه است.

 

در این تحقیق دانشگاهی ثابت شده است که همه صنایع به آزادسازی واکنشی یکسان نشان می دهند و در چنین وضعیتی رقابت در حد عالی خواهد بود که البته هم اکنون اینطور نیست. نویسندگان تحقیق نشان دادند که اگر از فرضیات واقع گرایانه تری استفاده کنید، برآورد هزینه تفکر حمایت از صنایع داخلی به واقع از هر آنچه باشد به حد بین ۴۶۰ میلیارد دلار در سال تا بیش از ۵/۲ تریلیون در سال افزایش خواهد یافت.(این حد گسترده حاصل استفاده از «الگوهای محاسباتی» است که کیفیت آنها درست به اندازه کیفیت فرضیاتی است که به آنها داده می شود).

 

اما واقعیت این است که تجارت بیشتر کالاها تنها بخشی از آزادسازی اقتصادی است. بخش دیگر آزادسازی اقتصادی را باید در «عوامل تولید» از جمله نیروی کار جست وجو کرد. در این مطالعه بررسی شد که چه روی می دهد اگر سهم کارکنان خارجی تا ۳ درصد نیروی کار کشورهای ثروتمند افزایش یابد. چنین افزایشی می تواند به معنای افزایش ۱۴ میلیون نفر ظرف ۲۵ سال باشد(تقریبا ۵۰۰۰۰۰ نفر در سال).

 

نویسندگان تحقیق خاطرنشان کرده اند که دستاورد جهانی از چنین وضعیتی تا سال ۲۰۲۵ سالانه ۶۷۵ میلیارد دلار خواهد بود. حتی اگر شما هزینه انتقال به کشور میزبان را برای مهاجران و حمایت های تامین اجتماعی که دریافت می کنند را در نظر بگیرید، سود خالص از چنین شرایطی حداقل دو برابر موافقتنامه های دور دوحه خواهد بود.

 

اما به رغم چنین واقعیت هایی سیاستمداران آمریکا سرگرم خارج کردن مهاجران و ممنوعیت ورود آنها به کشورشان هستند. این مطالعه به تناقض بین چنین بومی گرایی اقتصادی و سیاست های محیط زیستی و اجتماعی اشاره کرده است. کاهش یارانه های حمایتی گازهای گلخانه ای صنایع سنگین را کاهش خواهد داد. رشد ناشی از تجارت می تواند موجب کاهش فقر و بیماری های مرگبار شود.

 

مهاجرت بیشتر می تواند به کشورهای فقیر، انگیزه ساخت مدارس جدید را بدهد و همه اینها دلایل خوبی است که طرز فکر حمایت از صنایع داخلی کنار گذاشته شود. آیا اگر درس های رکود اقتصادی نتوانند منجر به چنین تحولی شوند، هیچ عامل دیگری می تواند موثر افتد؟


تاریخ ارسال پست: 22 / 6 / 1395 ساعت: 5:26 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

گزیده ای از سخنان وارن بافت سرمایه گذار مشهور آمریکایی در مصاحبه با مجله تایمز

گزیده ای از سخنان وارن بافت سرمایه گذار مشهور آمریکایی در مصاحبه با مجله تایمز:

.رایج‌ترین دلیل پایین بودن قیمت سهام شرکت‌ها این است: بدبینی عام و خاص به شرکت یا صنعت. قصد داریم تا تجارت را در چنین محیطی انجام دهیم؛ البته نه به خاطر طرفداری از بدبینی بلکه به دلیل علاقه به چنین قیمت‌هایی. بدبینی، یکی از دشمنان یک خریدار منطقی است

. اکثر مردم جذب سهام‌هایی می‌شوند که دیگران آنرا می‌خواهند اما باید به دنبال سهامی باشید که کسی آن را نمی‌خواهد. نمی‌توانید چیزی را که همه به دنبال آن هستند، بخرید و بخواهید تا خوب عمل کند
.بازار کوتاه مدت مانند زندان است و مکان امنی ندارد و کار دراین بازار کودکانه است

.زمان، دشمن تجارت ضعیف و دوست تجارت قوی است. چنانچه شما ۲۰ الی ۲۵ درصد سود از سرمایه خویش بدست آورید؛ زمان دوست شماست اما اگر بازده تجارت شما پایین‌تر بود, زمان دشمن شماست


تاریخ ارسال پست: 13 / 5 / 1395 ساعت: 6:47 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 468
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 468 صفحه بعد