| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
مدل ذهنی شما کدام است؟
۱-مدل ذهنی «شکارچی»
۲-مدل ذهنی «کشاورز».
کسانی که در جاده موفقیت مانند یک شکارچی زندگی و حرکت میکنند، تمام لحظات زندگی خود را در پی «شکار» میگردند.
همه چیز از دیدگاه آنان یا فرصت است یا تهدید.
هر صدای نجوایی، هر درخشش نوری، هر مسیر تاریکی، میتواند در آنها امید یا ترس ایجاد کند. شکارچی توانمند می داند که شب هنگام، شکار در دست به خانه بازخواهد گشت.
بر در و دیوار خانه خود، پوست شکارها و شاخ گوزنها و دندان گرازها را نصب میکند و هر شب، در اندیشه شکار فردا میخوابد.
اشکال زندگی شکارچی در این است که هر موجود زنده ای را یا شکار میداند یا شکارچی. اگر آن را شکار ببیند، تا دست یافتن بر آن و به چنگ کشیدنش، آرامش را تجربه نخواهد کرد و اگر دیگری را شکارچی ببیند، سختی رقابت، طعم شیرین شکار را بر او تلخ خواهد کرد.
این شکارچیان را در محیط پیرامون و محیط کسب و کار دیده اید؟
تمام روز در پی تلاش و موفقیت و رشد و پیشرفت و پول.
و دیوارهای اتاقشان پوشیده از مدارک و تقدیرنامه ها و نشانها.
و اما کشاورزها...
هستند کسانی که در جاده موفقیت، مانند یک کشاورز زندگی میکنند.
بذری میکارند و آرام مینشینند.
میدانند روزی این بذر به میوه تبدیل خواهد شد.
تا آن روز در انتظار می مانند.
هر از گاهی، آبی بر مزرعه می پاشند و خاک را سیراب کنند.
هر از گاهی، دستی بر سر و روی نهالها می کشند و آرامتر از شکارچی زندگی میکنند.
عموم مردم در یکی از این دو باور ذهنی گرفتار میشوند.
گروه نخست آنچنان دلمشغول رشد و موفقیت میشوند که ابعاد دیگر زندگی را فراموش میکنند...
و گروه دوم، آنچنان به جستجوی آرامش بر میخیزند که شیرینی تنش و تلاش و تکاپو را به فراموشی می سپارند.
اما راه سومی هم هست ! راه سوم، میتواند الگوی ذهنی «ماهیگیر» باشد.
آرامش و سکوت و لذت و انتظار برای فرصت.
زمانی که فرصتی دست داد با سرعت و انرژی برای در اختیار گرفتن آن بکوشیم و دوباره در انتظار و آرامش بنشینیم.
موفقیت در زندگی، نه با آرامش مطلق به دست می آید نه با کوشش جانفرسا.
موفقیت ترکیب مناسبی از این دو است.
وقت آن است که از خود بپرسید راستی من چه کاره ام؟
«کشاورز؟
«شکارچی؟
یا ماهیگیر؟
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
سه هسته ی اصلی راه اندازی کسب و کار برای شما :
1- داشتن ایده متمایز ی که شما را به هدف مورد نظر برساند، ایده که مبتنی بر نیاز مصرف کنندگان خدمات و محصولات ارائه شده باشد و محصول یا خدمت نهایی آن ایده مرتفع کننده نیاز شناسایی شده باشد.
2- یک تیم کارآمد و همراهی که بتواند شما را در مسیر درست پشتیبانی کند. تیمی که تضاد ها و اختلافات سلیقگی اش باعث رشد و نمو کسب و کارتان باشد.
3- تلاش ،تلاش ، تلاش
این مثلث جادویی هسته اصلی کسب و کار شما خواهد بود ............
هر کدام را نداشته باشید، نتیجه گیری از کسب و کارتان بسیار بعید به نظر میرسد، یا اصولتان را کامل کنید، یا از ادامه دست بکشید چون شکست می خورید...
مدیریت از نگاه مشاهیر جهان
1- بجوئید تا بیابید و بدانید با زحمت و تلاش چیزی را از دست نمیدهید (اسوپ، افسانهنویس یونانی)
۲- برنامههای توسعه مدیریتی ما در محل کار صورت میگیرد نه در کلاسهای مختلف آموزشی. (ژوزف شرسن)
۳- ترجیح میدهم که ملتم به سیاستهای اقتصادی من بخندند تا اینکه از ولخرجیهایم گریان شوند. (پادشاه سوئد)
۴- برای آنکه مدیر شوید باید از پایین شروع کنید هیچ استثناءی هم وجود ندارد. (هنری بلاک)
۵- با هشت ساعت کار صادقانه در روز میتوانید به ریاست برسید و روزی ۱۲ ساعت کار کنید. (رابرت فراست)
۶- برای بهبود ارتباطات کامپیوتری باید کمر بوروکراسی ایجاد شده را شکست. (مایکل آلبرشت)
۷- یک مدیر نالایق اغلب به نصیحت و مشاوره آخرین کسی که با او صحبت مینماید گوش میکند. (وارن بنیس)
۸- مدیر باید جرأت آن را داشته باشد که گاهی طبق نیاز برخلاف رأی متخصصان عمل کند. (جیمز کالاگان)
۹- هیچ چیز برای کارمندان ارزشمندتر از سهیم کردن آنها در چرخه تصمیمگیری نیست. (جودیت باردویک)
۱۰- مدیریت مشارکتی این است که افراد مناسب را در زمان مناسب در چرخه تصمیمگیری وارد کنیم. (واین بارلو)
۱۱- با احتیاط بیندیشید اما با قاطعیت عمل کنید. (چارلز کالب کلتن)
۱۲- دیگران را عفو کنید. (بابیلیوس سایروس)
۱۳- سرپرست باید قبل از هرگونه اقدام انضباطی، تذکرات و اخطارهای لازم را بدهد. (موریس تراتر)
۱۴- تجربه را نمیتوان خلق کرد باید آن را تجربه کرد. (آلبرت کامو)
۱۵- تجربه فرزند اندیشه است و اندیشه فرزند عمل. (بنجامین دیزرائیلی)
۱۶- رمز موفقیت، ثبات در پیگیری هدف است. (بنجامین دیرائیلی)
۱۷- اهداف بایستی مشخص، واقعگرایانه و قابل سنجش باشند. (ویلیام دایر)
۱۸- هدف بزرگ زندگی، دانش نیست، عمل است. (توماس هنری هاکسلی)
۱۹- تجربه خوب است اما به شرطی که برای آن بهای گزاف نپردازیم. (باربر، کتاب هزار ضربالمثل)
۲۰- از خشم انسانهای صبور برحذر باشید. (جان درایدن)
اهدافی را تعیین کنید که به شما انگیزه بدهد.
زمانی که اهدافتان را تعیین میکنید، باید آنها به شما انگیزه بدهند: این یعنی اطمینان از اینکه این اهداف برای شما مهم هستند و دستیابی به آنها برای شما ارزشمند است. اگر شما علاقۀ کمی به نتیجه داشته باشید، پس شانس شما در تلاش برای به حقیقت پیوستن آنها بسیار کم است. انگیزه، کلیدی برای دستیابی به اهداف است.
اهدافی را تعیین کنید که بالاترین اولویت را در زندگی شما داشته باشند. بدون این نوع تمرکز، شما میتوانید به اهداف زیادی دست یابید، اهدافی که زمان کمی را صرف آنها کرده اید. دستیابی به هدف نیازمند تعهد است، پس برای افزایش احتمال موفقیت، نیاز به حس اضطرار و داشتن ِنگرشِ “باید این را انجام دهم” دارید. زمانی که این نگرش و احساس را نداشته باشید، این امر باعث میشود تا تحقق هدف را به تاخیر بیاندازید. این کار موجب سرخوردگی و ناامیدی شما میشوند و احساس پوچی به شما دست میدهد که هیجان و انگیزه شما را کم میکند و ممکن است به این نقطه برسید که “هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم یا در هیچ کاری نمیتوانم موفق شوم”.
برای اطمینان از اینکه هدفتان، به شما انگیزه میدهد، بنویسید که چرا این هدف برای شما ارزشمند و مهم است. از خودتان بپرسید که “اگر بخواهم هدفم را با دیگران سهیم کنیم، باید به آنها چه بگویم تا آنها را متقاعد کنم که هدفم ارزشمند است؟” اگر به خودتان شک دارید یا دچار فقدان اطمینان به تواناییتان برای تحقق هدفتان هستید، میتوانید از این عبارت برانگیزاننده برای کمک به خود استفاده کنید.
۷ جمله الهام بخش از استیو جابز که در دنیا محبوب شد
✔️ زمان شما محدود است، پس این زمان محدود را با زندگی بر اساس اهداف و دغدغههای دیگران هدر ندهید
✔️ وجه تمایز یک رهبر، نوع آوری و خلاقیت است
✔️ کار بخش مهمی از زندگی شماست. پس به دنبال کار مورد علاقه خود بروید و تا پیدا کردن آن آرام نشینید
✔️ وقتی کار بزرگ و متمایزی انجام میدهید، به تماشای آن ننشینید. بلافاصله کار شگفت انگیز بعدی خود را شروع کنید
✔️ کارآفرینی یعنی پشتکار و تلاش بی حد و مرز. چیزی که کارآفرینهای ناموفق آن را ندارند
✔️ حریص باش، دیوانه باش
✔️ این را به خاطر بسپارید در آخر بزرگترین افسوس ما بابت کارهایی است که دوست داشتهایم انجام دهیم و هرگز انجام ندادهایم
انسان آرزوهای بسیار متنوعی دارد.آرزوی موفقیت،آرزوی انجام وظیفه ی شخصی حتی به قیمت از دست دادن دل خوشی و آرزوی رسیدن به هدف.از بین رفتن بعضی چیزهای باارزش به زندگی معنا می بخشند.
آیا راضی به این بودید که تمام دنیا مال شما باشد ولی وجدان شما ناراحت باشد؟زندگی بی هدف زندگی مردگان است.هدف شما از زندگی چیست؟آیا هدفی دارید؟هدف،شور و شوق می آفریند.هدفی را برای خودتان تعیین کنید و بعد با شور و استقامت به جلو بروید.
هرروز لازم است از خودمان این سوال را بپرسیم که((آیا در زندگی به هدفم نزدیک تر شده ام؟))((آیا در زندگی در جایگاه بهتری قرار گرفته ام؟))اگر پاسخ نه باشد،پس من فقط آن روز زندگی ام را تلف کرده ام.زندگی به تناسب تلاش مان به ما پاداش می دهد.
هرچه در زندگی زودتر هدفمان را پیدا کنیم بهتر خواهد بود.به نظر می رسد که بزرگترین چالش از بررسی انتها ناپذیر برای هدف زندگی حاصل می شود.این امر نه تنها در مورد خودمان،بلکه خانواده،سازمان و کشورمان نیز صادق است.زمانی که اهداف و ارزش های ما مشخص باشند،تضادهای بین منافع فردی و التزامات اجتماعی به حالت متعادل اخلاقی تبدیل می شوند و ما آگاه هستیم که چه زمان باید قدم برداریم.در چنین موقعیتی ما باید تصمیمات درست را برای منافع دراز مدت بگیریم و تصمیمات غلط را برای منابع کوتاه مدت کنار بگذاریم.عقل و بلوغ ما را به سوی فهم بهتر موضوعات مهم راهنمایی می کنند.
مطالعه و بررسی نمایید آن چنان که گویی برای همیشه زندگی می کنید.
زندگی کنید آن چنان که گویی فردا خواهید مرد (مهاتما گاندی)
ما نمی توانیم بدون کمک به دیگران به خودمان کمک کنیم.
ما نمی توانیم بدون توسعه ی دیگران زندگی خودمان را بهبود بخشیم.
ما نمی توانیم بدون کامیابی دیگران به زندگی خود کامیابی ببخشیم
جانته کول،کالج اسپل من
جانته کول می گوید((فردی به من نشان بدهید که از لحاظ درونی نه خوب باشد و نه بد و من به شما فردی نشان خواهم داد که سرنوشتش منتهی به شکست باشد))زندگی مانند یک تماشاچی ورزش نیست.ما نمی توانیم در کناری بایستیم و اجازه دهیم اتفاقات رخ دهند اما برای معنی بخشیدن به زندگی نیاز به داشتن هدف داریم و سپس نیاز به کوشش داریم تا به آن هدف برسیم
حق شناسی یک کلمه ی زیباست و ما باید حق شناس باشیم.حق شناسی یک احساس است که شخصیت را اعتلا می بخشد و منش شخص را می سازد.حق شناسی با تواضع رشد می کند و آن احساس تشکر آمیز نسبت به دیگران است.آن از طریق نگرش مان نسبت به دیگران شکل می گیرد و در رفتارمان منعکس می شود.حق شناسی مربوط به اعمال خوب متقابل نیست زیرا که آن بده و بستان محسوب نمی شود.کردار خوب را نمی توان به وسیله ی یک عمل متقابل خنثی کرد.چیزهایی مثل مهربانی،درک و فهم و صبر نمی توانند قابل پرداخت باشند.حق شناسی به ما چه چیزی می آموزد؟آن واقعا به ما هنر همکاری،مشارکت و درک کردن را می آموزد.حق شناسی باید خالصانه باشد.یک تشکر ساده می تواند دل پذیر باشد.بسیاری از اوقات ما فراموش کرده ایم که نزدیک ترین افراد یعنی همسر،خویشان و دوستان را مورد تشکر و تقدیر قرار دهیم.حق شناسی در بین کیفیت های عالی قرار دارد که منش و شخصیت فرد صادق را تشکیل می دهند.((خود))فرد در طرز نشان دادن حق شناسی دخیل است.نگرش قدردانی چشم انداز زندگی را تغییر می دهد.با حق شناسی و تواضع اعمال و کردار درست،طبیعی و عادی تر می شوند.
حق شناسی،یعنی چیزی که نمی توانیم مقدار زیادی از آن را خرج کنیم،باید به عنوان راه زندگی مورد توجه باشد.آن می تواند شامل یک لبخند،یک تشکر و یا حالتی از چهره باشد که قدردانی را می سازند.درباره ی با ارزش ترین چیزها بیندیشید.چه چیز آن ها را خاص تر می سازد؟در بیشتر موارد هدیه نسبت به هدیه دهنده کمتر ارزش دارد.به ندرت ما نسبت به چیزهایی که داریم شاکر هستیم.به گذشته برگردید سعی کنید به یاد بیاورید افرادی را که تاثیر مثبتی در زندگی شما داشته اند.والدین،معلمان یا هرکسی که برای کمک به شما وقت زیادی صرف نموده است.
شاید به نظر برسد که آن ها تنها وظیفه ی خودشان را انجام داده اند.واقعا نه،آن ها از روی علاقه،وقت،پول،تلاش و بسیاری از چیزهای دیگرشان را در حق شما صرف کرده اند.آن ها این کار را جدای از دوست داشتن و نه به خاطر تشکر از شما،انجام داده اند.در برخی موقعیت ها،فرد تشخیص می دهد تلاشی باعث کمک به زندگی آینده ی او شده است.شاید خیلی دیر نشده باشد که از فرد تاثیر گذار تشکر کنیم.بنابراین زمان انجام عمل متقابل فرار رسیده،زیرا دوست داشتن مستلزم از خود گذشتگی است.
۱- از مسؤولیت فرار نمیکنند. برای نمونه زمانی که با تاخیر به سرکار میرسند، ترافیک را بهانه نمیکنند.
۲- از انجام کارهای ترسناک خودداری نمیکنند و اجازه نمیدهند ترس زندگیشان را دربرگیرد و مانع تجربهکردن امور جدید توسط آنها شود که این امر باعث تقویت و پیشرفت شخصیت آنها خواهد شد.
۳- همواره در راحتی و رفاه به سر نمیبرند. زیرا میدانند ماندن در این وضعیت باعث ناکامی در رسیدن به آرزوهایشان خواهد شد و در صورتی که بخواهند موفق شوند باید راحت طلبی را کنار بگذارند.
۴- هرگز هیچکدام از کارهایشان را به زمان مناسب، شرایط مناسب، هفته بعد، هر زمان که وقت کافی وجود داشت موکول نمیکنند. بلکه بر انجام اقدامات لازم در زمان مناسب تاکید دارند.
۵- تلاش نمیکنند بر دیگران سلطه یابند و به واکنش های منفی توجهی نمیکنند.
۶- درباره مردم قضاوت و پیشداوری نمیکنند. زیرا آنها با خودشان به حدی مهربان هستند که نیازی به این ندارند که برای احساس برتر بودن در غیاب اطرافیانشان به آنها توهین کنند.
۷- خودشان را با هیچکس مقایسه نمیکنند و هرگز با هیچ کسی جز خودشان در گذشته رقابت نمیکنند.
نگرش جبر گرایانه و اعتقاد به قضا و قدر موجب می شود که مردم در مورد موقعیتی که دارند احساس مسئولیت نکنند.آن ها موفقیت ها و شکست ها را به شانس نسبت می دهند.آن ها خود را تسلیم سرنوشت شان می کنند.آن ها به آینده مقدر و نوشته شده ای بر طالع یا ستاره شان یقین دارند که علی رغم تلاش آن ها طبق هر آن چه که قرار است اتفاق افتد،به وقوع خواهد پیوست.ازاین رو آن ها منتظر می مانند تا چیزها اتفاق بیفتند نه این که خود باعث وقوع شوند.از هر شکست خورده ای بپرسید می گوید که شکست به علت شانس است.
افراد کم هوش به آسانی طعمه ی پیشگویان و طالع بین ها می شوند که معمولا کارشان شیادی است.آن ها به این نحو خرافاتی می شوند.افراد سطحی نگر شانس را خیلی باور دارند.افراد قوی و بااراده معمولا رابطه ی علت و معلول را باور دارند.
بعضی افراد فکر می کنند که تنها آن ها بدشانس هستند.
این امر موجب نگرش های جبر گرایانه می شود.افرادی که دودل هستند یک چنین چیزهایی می گویند:
*یک دفعه ی دیگر سعی می کنم.
*ببینیم اگر آن کار کند.
*آن را باتیر می زنم
*من چیزی برای باختن ندارم
*بهرحال خیلی خرج این کار نمی کنم
ازآن جا که این افراد بدون هیچ گونه فداکاری و اراده ی راسخی،کاری را آغاز می کنند،شکست آن ها حتمی است.آن ها فاقد اعتماد به نفس،تعهد و جرات هستند.
آن ها با بی خیالی کاری را آغاز می کنند وخود را بدشانس می نامند.
داستانی دراین رابطه:
مردی یک اسب مسابقه خرید آن را در یک طویله نگهداری می کرد و با علامتی بزرگ روی آن نوشت:((سریع ترین اسب دنیا))صاحب اسب با آن نه تمرینی می کرد و نه به آن آموزش می داد تا وضعیت ظاهری خوبی داشته باشد.اواسب را در یک مسابقه شرکت داد و اسب آخر شد.صاحب اسب به سرعت نوشته روی اسب را این گونه تغییر داد:((کندترین اسب دنیا))باتنبلی یا انجام ندادن چیزی که باید آن را انجام داد،افراد شکست می خورند وتقصیر را به گردن شانس می اندازند.