الزامات اقتصادی در بخش توسعه اقتصادی حوزه های فناوری

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 29799
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 36008
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 2980
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 3601
    آي پي امروز آي پي امروز : 9933
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 12003
    بازدید هفته بازدید هفته : 29799
    بازدید ماه بازدید ماه : 166535
    بازدید سال بازدید سال : 1231261
    بازدید کلی بازدید کلی : 1484718

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.136.25.249
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

الزامات اقتصادی در بخش توسعه اقتصادی حوزه های فناوری

" الزامات اقتصادی در بخش توسعه اقتصادی حوزه های فناوری "

 

 

امروزه فناوری اطلاعات بویژه حوزه نرم افزار از مهمترین صنایع جهانی محسوب می گردند . بررسی عملکرد شرکت های برتر موجد کسب و کار جهانی ، نشان می دهدکه فناوری اطلاعات در میان سایر صنایع از جایگاه ویژه ای برخوردار است . امروزه بسیاری از مطرح ترین برندهای تجاری جهانی مربوط به شرکت های نرم افزاری مانند گوگل ، مایکروسافت و ... هستند . این موضوع درجه اهمیت نرم افزار در دنیای کسب و کار ، جامعه و زندگی روزمره مردم را هویدا می سازد .


با این وصف متاسفانه در کشور ما ، عدم تناسب عرضه و تقاضا در بازار فناوری و نرم‌افزار کشور باعث رکود این بازار شده است . شاید اجرای کامل طرح دولت الکترونیکی از راه های نجات این بازار پررونق در کشور باشد که باید با قانونمند ساختن سیاست های تامین مالی و تزریق سرمایه به بازار نرم‌افزار و حمایت از فعالان اقتصادی ذیربط همراه گردد .


نرم افزار در معنای عام کلمه به کلیه روش ها و داده ها و هر آنچه که منجر به ایجاد آگاهی می شود اطلاق می شود . نرم افزار به عنوان یک صنعت دارای ویژگی هایی می باشد مانند بازار بزرگ و پویا ، بی نیازی از هزینه های تولید انبوه و همکاری از راه دور ( تیم های جهانی) .


به استناد اطلاعات منتشره از نتایج تحقیقات انجام شده، شرکت مایکروسافت بهبود وضعیت چهار عامل اصلی تقاضا ، سرمایه ، نیروی انسانی و فناوری را موثر بر حرکت چرخه بازار نرم افزار می داند . حذف هریک از این عوامل اصلی موجب عدم تولید نرم افزار در بازار های ذیربط می گردد . در کشور ما نیز در جهت بهبود تقاضای بازار اقداماتی نظیر : تصویب قانون مالکیت معنوی برای کلیه نرم افزارهای تولید داخل توسط مجلس ، طرح حمایت از پایگاه داده تهیه شده توسط شورای عالی انفورماتیک و ضمانت دولتی در قرارداد شرکت های ایرانی و خارجی ، توسط دولت انجام یافته اما با این وصف وضعیت کنونی بازار نرم افزار ایران مطلوب نیست .


مضافاً اهم دلایلی که موجب شده تا شرکت های انفورماتیک فعال در کشور علاقه مند به تولید و گسترش واحدهای تولیدی خود نباشند ، با کمبود منابع سرمایه ای و عدم وجود نیروی انسانی متخصص مرتبط میباشد ، دراین حوزه کارشناسان پیشنهاد می کنند تا رئوس سیاستگذاری های دولت :
- در بخش فناوری به ساماندهي پارك هاي فناوري ، تعيين اولويت‌هاي فناوري نرم‌افزار و اعطاي امتياز به تحقيقات كاربردي دانشگاهها ، بپردازد .


- در بخش نيروني انساني به توسعة شركت هاي دانشگاهي ، حمايت از پروژه‌هاي مشترك دانشگاه صنعت ، تسهيم و مشاركت نيروي انساني در شركت ها ،آموزش گسترده ،ايجاد مزيت براي حفظ نخبگان وجذب نيروهاي مقيم خارج ، بپردازد .


- در بخش افزایش تقاضا به استفاده از فرصت‌هاي صادرات نرم‌افزار ، توسعة بازار داخل ، استفاده از اهرم دولت به عنوان مشتري عمده براي ارتقاي كيفيت صنعت وجديت بیشتر در اجراي قانون مالكيت معنوي (داخلي) ، بپردازد .


- در بخش سرمايه‌گزاري به ارائه مشوق هاي مالياتي و تسهيلات ، اصلاح قوانين و حمايت از سرمايه‌گذاري بخش خصوصي و ايرانيان مقيم خارج ، بپردازد .
تغییرات صنعت فناوری اطلاعات در چند ساله اخیر و رویکرد ویژه آن به حوزه نرم افزار تحولات وسیعی را در بازار نرم افزار ایجاد نموده است. عرضه نرم افزار صرفاً در بازار جهانی به صرفه بوده و ورود نرم افزار به بازار جهانی بدون توان رقابتی از حیث قیمت ، فناوری نوین ، روشهای جدید نرم افزاری ، نیروی آموزش دیده و نوآوری امکان پذیر نیست . ورود به بازار جهانی موجب رونق بازارهای داخلی میگردد .


در حال حاضر در صنعت فناوری اطلاعات در حوزه های مختلف سخت افزار، ارتباطات و نرم افزار با شتاب بسیار زیاد و همسو و تنگاتنگ یکدیگر در حال توسعه هستند . با رشد شبکه های ملی و بین المللی و توسعه بستر ارتباطی روح تازه ای در فناوری نرم افزار دمیده شده است بطوریکه محصولات نرم افزاری آخرین دستاوردهای سخت افزاری و ارتباطی موجود را به کارگرفته و مزایای آنرا برای کاربران قابل استفاده می نمایند .

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 23 / 7 / 1396 ساعت: 5:45 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رشد یا توسعه؟؟؟

رشد یا توسعه؟؟؟

نوشته: دکتر هداوندی

این دو واژه پر کاربرد در ادبیات مدیریت و سیاست!! که خیلی وقت ها هم به یک معنا بکار می روند . اهدافی مانند رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی که دائما توسط مدیران و مسولان در کشور بکار می رود. اما به راستی رشد و توسعه یکسانند؟؟

اقای پروفسور راسل ایکاف در کتاب برنامه ریزی تعاملی (ترجمه دکتر سهراب خلیلی) خیلی خوب تفاوت رشد و توسعه رو تبیین کرده. رشد یعنی افزایش در اندازه یا تعداد که معمولا برای سازمانها اندازه بکار می رود. بنابراین منظور از رشد شرکت ها افزایش در مقیاسهای عملکردی آنها مانند سهم بازار، سود خالص، تعدا شرکت ها و ... است و خیلی وقتا تمام هدف یک شرکت رشده به این مفهوم!!

اما توسعه، خلاف تصور بسیاری توسعه وضعیت یا حالتی نیست که با آنچه فرد دارد تعریف شود، بلکه توسعه فرایندی است که توسط آن فرد توانایی ها و اشتیاق ارضای آرزوهای خود و دیگران را افزایش دهد. این تعریف آقای ایکافه. بنابراین توسعه افزایش ظرفیت و توانایی است نه افزایش دستاورد. بیشتر جنبه انگیزش، دانش، درک و خرد دارد تا جنبه مال و ثروت.. با اینکه فرد چقدر دارد سروکار ندارد بلکه با آنچه دارد چه می تواند کرد مربوط است.

بنابراین توسعه بیشتر به کیفیت زندگی مربوط است تا به سطح زندگی.. اگر مردمی توسعه نیافته ثروتمند شوند ضرورتا توسعه یافته نخواهند شد. اگر به دانش و درک دست پیدا کنند انگاه توسعه یافته خواهند بود. هر کدوم از ما شاید نمونه های زیادی داشته باشیم برای این موضوع که بالا رفتن سطح زندگی ضرورتا همراه افزایش کیفیت زندگی نخواهد بود (هر چند ثروت و سطح زندگی میتونه به توسعه و کیفیت زندگی کمک کنه). نکته مهم اینه که توسعه شامل خواست و توانایی است، نمی توان آنرا به دیگری داد یا تحمیل کرد (قابل توجه خیلی ها!).

بنابراین نه دولت می تواند حکومت شوندگان را توسعه دهد و مثلا شرکت کارکنان خود را!! حداکثر کاری که می توانند بکنند ترغیب و تسهیل این توسعه است...توسعه مثل درمان پزشکی نیست بلکه شبیه درس دادن است. هیچ کس نمی تواند توسعه را تجویز کند اما اگرچه کسی نمی تواند به جای دیگری یاد بگیرد یا برانگیخته شود اما می تواند یادگیری و انگیزش دیگری را ترغیب کند.

کیفیت زندگی که مردم می توانند محقق کنند محصول مشترک توسعه و منابع دردسترس است اگرچه محدودیت منابع می تواند پیشرفت کیفیت زندگی را محدود کند ولی نمی تواند توسعه را محدود سازد.. حالا باید دید برنامه های توسعه کشور این مفهوم از توسعه را در خود دارد و آیا اولویت بندی امور مبتنی بر این مفهوم صورت گرفته است؟؟

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 4:39 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رويكردهايمطالعهكارآفريني

رويكردهايمطالعهكارآفريني

در سير تبيين مفهوم كارآفريني، ويژگي ها، كاركردها و فعاليت هاي متنوعي به فرد كارآفرين نسبت داده مي شوند. بنابراين ارائه چارچوب و طبقه بندي تعاريف مي تواند تا حدودي از ابهام هاي موجود بكاهد. كارآفريني در بطن تئوري هاي اقتصادي تبلور يافت و از قرن نوزدهم تا دهه 1960  تنها انديشمندان اقتصادي به آن مي‌پرداختند كه بعد از آن همراه با گرايش تحليل هاي اقتصادي به استفاده از شيوه هاي آماري و رياضي، عملاً از تئوري هاي اقتصادي حذف شد. با خارج شدن كارآفريني از نظريه‌هاي اقتصادي و پر رنگ شدن نقش كارآفرينان در توسعه اقتصادي، روانشناسان با هدف ارائه نظريه هايي مبتني بر ويژگي هاي شخصيتي و همچنين با تفاوت قائل شدن بين كارآفرينان با مديران و غيركارآفرينان، به بررسي ويژگي هاي روان شناختي كارآفريني پرداختند. نظريه كارآفريني امروزه به جاي اين كه صرفاً پديده كارآفريني را مستندسازي كند، داراي قابليت هاي تشريح و توصيف رفتار كارآفرين‌ها، پيش بيني شرايطي كه منجر به كارآفريني مي شود و ارائه رهنمودهاي ارزشي براي اقدام درست در يك شرايط معين است. مطالعه كارآفريني حیطه‌ي گسترده‌اي از رشته‌هاي مديريت،اقتصاد، جامعه شناسي و روانشناسي را در بر مي گيرد و داراي اهميت ميان رشته اي است. لذا نظريه كارآفريني را مي توان بر مبناي نگرشي در قالب چهار ديدگاه روانشناختي، فرهنگي -اجتماعي، اقتصادي و شبكه هاي ارتباطي بررسي كرد. در اینجا سه رويكرد كارآفريني مورد توجه قرار مي گيرد، این سه رویکرد با منابع زیر مرتبط هستند :

1. سهم نويسندگان و نظريه پردازان اقتصادي در خصوص نقش كارآفرين در توسعه اقتصادي و كاربرد نظريه اقتصادي .

2. رويكرد ويژگي هاي روانشناختي يا ويژگي هاي شخصيتي كارآفرين .

3. رويكرد فرهنگي-  اجتماعي كه تأثير محيط اجتماعي را مورد توجه قرار مي دهد.

هر رويكرد داراي مزايا و معايب خاص خود هستند؛ با اين حال آنها درك ما را از فرآيند كارآفريني بالا مي برند. (کردنائیج،1386)

 

1. رويكرداقتصادي :

اقتصاددانان نقش كارآفرين را در قرن هاي گذشته شناسايي كرده و مورد بحث قرار داده اند و چندين مكتب فكري براي آن بوجود آورده اند. رويكرد اقتصادي در قالب دو رويكرد قابل بررسي است كه عبارتند از:  اقتصاد كلاسيك و اقتصاد نئوكلاسيك، كه در ادامه به توضيح هر يك پرداخته مي شود.

 

 

1-الف) اقتصادكلاسيك :

اقتصاد كلاسيك به سهم اقتصاد در پيش از اواخر قرن نوزدهم اشاره دارد كه در اغلب موارد به اقتصاد سیاسی معروف شده است. در زمينه اقتصاد كلاسيك چندين مكتب در كشورهاي مختلف قابل شناسايي است:

 

- مكتبآمريكايي :

اين مكتب توسط آماسا واكر (1875-1799) مطرح شد كه نقش كارآفرين را به عنوان ايجادكننده ثروت در نظر مي گرفت . بعدها پسرش فرانسيس اي . واكر (1897–1840) بيان كرد كه كارآفرينان موفق داراي ويژگیهاي آينده نگري، تسهيل كنندگي در سازمان، مجري، پر انرژي و رهبري هستند .او چهار نوع كارآفرين را شناسايي كرد:

1. افراد تيزهوش و پراستعداد - كه آينده نگر، مصمم و راسخ هستند و قادرند تا در افراد ايجاد انگيزه كرده و آنها را هدايت كنند.

2. افراد با استعداد سطح بالا - كه مهارت ذاتي داشته، آگاه، دقيق و مصمم هستند.

3. افرادي كه در كسب و كار نسبتا خوب هستند - به جاي آنكه افرادي باهوش و با استعداد باشند، داراي پشتكار و عزم و اراده ي قوي هستند.

4. افراد بي عرضه،  آنهايي كه حرفه شان را به درستي شناسايي نكرده اند.

به علاوه، او معتقد بود كه سود در ازاي مهارت، توانايي يا استعداد فرد كارآفرين به وي بر مي گردد.

در مقابل، هاولي (1929– 1843) سود را به عنوان پاداشي براي كارآفرين به خاطر تحمل ريسك و به عنوان نتيجه كارش مي ديد . بنابراين مفاهيم ريسك و عدم اطمينان به طور قابل ملاحظه اي مورد توجه قرار گرفته است . به زعم هاولي و پيروانش، تمام تعاملات كسب و كار در شرايط عدم اطمينان صورت مي گيرد .بنابراين افرادي كه درگير تعاملات كسب و كار بوده و ريسك كار را مي پذيرند، همان كارآفرينان هستند.

 

- مكتبانگليسي :

مكتب انگليس به وسيله ي نويسندگاني چون آدام اسميت (790–1723) و ديويد ريكاردو (1823–1772) تجلي پيدا كرد. آنها وظيفه كارآفرين را با سرمايه دار تلفيق كردند. از ديدگاه آنها سود به عنوان پاداشي براي سرمايه ي مخاطره آميز در نظر گرفته مي شد و نه به خاطر پيش بيني آينده و هدايت مناسب كسب و كار .كارآفرينان در كسب و كارهايشان بر اساس تقاضا براي محصولاتشان سرمايه گذاري مي كنند و پاداش مي گيرند.  اين مفهوم بيشتر از نوشته هاي جِرِمي بنتام (1832–1748) گرفته شد و مفهوم كسب و كار آزاد از كنترل (Laissez Faire) را مطرح كرد كه سه عامل كليدي را در خود دارد:

- تمايل  (تمايل به ايجاد ثروت)

- دانش فني (دانش ايجاد ثروت)

- قدرت سرمايه (توانايي ايجاد ثروت)

وي استدلال مي كند كه دولت ها كمتر از طريق قانون اين سه عامل را تحت تأثير قرار داده اند و از رويكرد آزاد از كنترل طرفداري مي كنند.  عليرغم اين كه او موضوع ماهيت كارآفرين را به طور مستقيم مورد تأكيد قرار نداده است، ولي از طريق استنباط بيان كرد كه كارآفرينان براي ايجاد ثروت داراي تمايل، دانش فني و قدرت سرمايه هستند.

 

- مكتبفرانسوی :

همان گونه كه در تمام مباحث مربوط به كارآفريني آمده است، اصطلاح كارآفريني ريشه در فعل فرانسوي Entreprendre (به معنی متعهد شدن) دارد. بنابراين عجيب نيست كه نخستين اقتصادداني كه تصور مي شود نقش كارآفريني را شناسايي كرده باشد، ريچارد كانتيلون (Richard Contillon) باشد . از او مقاله اي در همين مورد پس از مرگش در سال 1755 ميلادي چاپ شد. كانتيلون در آن مقاله بيان كرد كه كارآفرين در كسب و كارها براي به دست آوردن سود تلاش مي كند؛ كارآفرين كسي است كه ريسك كسب و كار را در مواجه با عدم اطمينان مي آزمايد.

كانتيلون، بين سرمايه دار و كارآفرين تمايز قايل بود. از نگاه او، كارآفرين ريسك پذير است كه قادر نيست ريسك هاي درگير در تصميم ها را محاسبه كند .همچنين كارآفرين يك نوآور هم نيست كه انتظار داشته باشد به جاي ايجاد تقاضا، آن را محاسبه كنيد. در نتيجه، اقتصاددانان موفق فرانسوي اين مفهوم را بيشتر توسعه دادند . در بين سال هاي 1730 تا 1792 باوديو (1832–1767) كمك كرد تا تئوري كانتيلون شناسانده شود . او بين كارآفرين و سرمايه دار تمايز قايل بود، اما بر خلاف كانتيلون، ريسك و عدم اطمينان را به عنوان نقطه ثقل كاركرد كارآفرين در نظر نگرفت . بلكه از نگاه سي، كارآفرين مديري بود كه نياز داشت تا تقاضا را برآورد يا پيش بيني كند.  با اين حال او كارآفرين را به عنوان يك عامل تغيير در يك اقتصاد پويا در نظر نگرفت.

البته مکاتب دیگری مثل مکاتب اتریشی و آلمانی هم در رویکرد اقتصاد کلاسیک به کارآفرینی وجود دارد که ما از تشریح آنها صرف نظر می کنیم .

 

1-ب) اقتصادنئوكلاسيك :

همان گونه كه گلنسي و مك كوايد (2000) نشان داده اند، محور اصلي اقتصاد نئوكلاسيك آن است كه اقتصاد مي تواند به صورت سيستمي كه در آن تعادل وجود دارد، به مدل در آيد. اقتصاد نئوكلاسيك با اقتصاد دستوري كه دولت ها تصمیم مي‌گيرند تا منابع را تخصيص بدهد مرتبط نيست بلكه اقتصاد نئوكلاسيك با علوم اقتصادي مبتني بر بازار آزاد يا تركيبي كه عوامل بازار در آن تعيين كننده هستند، در ارتباط است . در اقتصاد نئوكلاسيك اعتقاد بر آن است كه وقتي سيستم در تعادل به سر مي برد گرايش كمي به كارآفريني وجود دارد . در مدل هاي اوليه تعادل، كارآفرين به عنوان مدير يا هماهنگ كننده سه عامل اصلي توليد يعني زمين، نيروي كار و سرمايه در نظر گرفته مي شود.

كارآفرين، مدير فرآيند توليد است كه مسؤول تعيين حداكثر بازده براي سطح تعيين شده ي ترجيحات مصرف كننده مي باشد. با اين حال، در مدل تعادل جزيي كه به وسيله ي مارشال (1924–1842) مطرح شد، بين كسي كه روش هاي جديد را به كار مي گيرد و كسب و كارها را بهبود بخشيده و ريسك پذير است و فردي كه از شكست مي ترسد و دستمزد مديريت خود را مي گيرد، تفاوت وجود دارد.

به نظر مارشال، توسعه كسب و كار به فردي بيش از يك مدير نياز دارد و مستلزم

موارد زير است:

- دانش مبادله

- دانش فني

- توانايي پي شبيني

- توانايي شناسايي فرصتها

- توانايي رهبري

- تمايل به بهبود عملكرد

به علاوه او معتقد است كار مديريت يك شركت سودده شامل دو مؤلفه ي مهم است:  نخست، تلاش ذهني سازماندهي و انديشيدن بر روي روش هاي جديد، و دوم نگراني و ريسك . او سود را نه صرفاً كار مديريت كسب و كار بلكه به عنوان پرداخت براي چنين خدماتي در نظر مي گيرد.  او همچنين معتقد است كه كسب و كارهاي كوچك جديد از طريق فرآيند انتخاب طبيعي بقا يافته و رشد مي كنند.

مفهوم ريسك از طريق كار نايت (1921) كه احتمالاً نخستين اقتصاددان نئوكلاسيك بود، براي شناسايي كار كارآفرينانه خاص در يك سيستم تعادل عمومي به جاي يكي از كارهاي مديريتي، بهبود داده شد . او ميان دو نوع ريسك قابل بيمه و غير قابل بيمه تمايز قائل شده است. كارنايت عدم اطمينان غير قابل بيمه را با تغييرات سريع اقتصادي و توانايي كارآفرينانه به هم مرتبط مي سازد . وي استدلال مي كند كه در شرايط ريسك امكان برآورد احتمال هر رويداد وجود دارد، درحالي كه در شرايط عدم اطمينان اين امكان وجود ندارد . اين تئوري عدم اطمينان به ايجاد مرز بين مدير و كارآفرين كمك مي كند . بر طبق اين تئوري، مديري كارآفرين مي شود كه در كار قضاوتش همراه با خطا باشد و مسؤوليت صحت كارش را بپذيرد. بنابراين وي معتقد است كه كارآفرينان توانايي هدايت ديگران را در شرايط عدم اطمينان دارند، كه اين توانايي مستلزم موارد ذيل است:

- دانش و قضاوت

- آينده نگري

- توانايي سطح بالاي مديريتي

- اعتماد به نفس

بر طبق اين نظريه، درآمد كارآفرينانه در بر گيرنده دو جزء است : دستمزد توانايي فرد و پرداخت تحمل عدم اطمينانش است . بنابراين در هر سازماني ممكن است كارآفريناني يافت شوند و سازمان هاي بزرگ، پر از افراد كارآفرين هستند . نايت معتقد است كه بهترين كارآفرينان از طريق توانايي و رقابت فعال به سطح عالي چنين سازمان هايي مي رسند. به علاوه، او فرض مي كند اگر افراد بتوانند درآمدي بيش از درآمدي كه از طريق استخدام در سازمان به دست مي آورند، كسب كنند، خوداشتغالي را انتخاب خواهند كرد.

از اين رو وقتي كه نرخ دستمزد ها پايين مي آيد، افراد بيشتري به سمت خود اشتغالي مي روند و وقتي نرخ هاي دستم زد بالا برود، افراد كمتر به خوداشتغالي روي می‌آورند.

بر طبق نظر وان ميسس (1972–1881) تمام تصميمات اقتصادي مستلزم ارزيابي‌ و انتخاب گزينه ها و انطباق با عدم اطمينا ن هاي آينده است . او از اين هم فراتر مي رود و معتقد است كه اقدام انسان هم آينده را تحت تأثير قرار مي دهد و هم تحت تأثير آينده قرار مي گيرد. از نظر وان ميسس، كارآفرين تصميم گيرند هاي است كه از طريق چشم انداز آتي خود، آينده را تحت تأثير قرار مي دهد و هم تحت تأثير آينده قرار مي‌گيرد. ميسس به مسأله عدم اطمينان همانند نايت مي نگردد و معتقد است كه قابليت سوددهي پيامد چنين رفتار كارآفرينانه اي است. با اين حال، او به تصميم گيري درباره ي كارهاي نوآورانه صرفاً به عنوان يكي از فعاليت هاي تصميم گيري فرد كارآفرين مي نگرد.

يك انحراف مهم از مدل تعادل عمومي اقتصاد نئوكلاسيك به وسيله شومپيتر (1950–1883) ايجاد شد . بر طبق نظر گلنسي و مك كوايد (2000) شومپيتر كارآفرين را به عنوان كسيكه تركيباتجديديازابزارهايتوليدراايجادمی كند ويكنوآوراست، می بیند .

در تئوري توسعه اقتصادي شومپيتر، نقش كارآفرين تخريب وضع موجود (تعادل عمومی) از طريق نوآوري است . نوآوري ممكن است در شكل هاي مختلف به وجود آيد:

- خلق محصول جديد

- تبديل كيفيت محصول فعلي

- توسعه فرآيند جديد توليد

- ايجاد بازار جديد

- تصرف منبع جديد از عرضه

- ايجاد يك سازمان يا حرفه جديد

بر طبق نظر شومپيتر، كارآفريني منبع تغيير است.  نوآوري فعاليت ها و بازارهاي جديدي را خلق مي كند.  تحت چنين شرايطي، سود، مازاد يا حاشيه اي است كه به واسطه ي عمل نوآورانه اي كه منجر به هزينه هاي پايين تر يا قيم تهاي بالاتر مي شود، به دست مي آيد.  اندازه مازاد مستقيماً با بهره وري فرد كارآفرين ارتباط دارد و سود، پرداخت قيمت خدمات فرد كارآفرين است. سود پاداش ريسك نيست. اگر شومپيتر درست بگويد و كارآفريني تحريك و بر هم زدن حالت تعادل باشد، پس بر طبق اقتصاد نئوكلاسيك، لازم است تا تعادل جديدي ايجاد شود.

گلسني و مك كوايد (2000) پيشنهاد مي كنند كه اين امر از طريق انطباق در تعداد كارآفرينان به دست مي آيد.

 

2. رويكردفرهنگی-اجتماعي :

اين رويكرد كارآفرين را به محيط يا زمينه فرهنگي - اجتماعي مرتبط مي كند و به فرهنگ به عنوان عامل تعيين كننده كارآفريني مي نگرد و براي رشد كارآفريني در يك جامعه تناسب بين سازه هاي ايدئولوژيكي و رفتار اقتصادي را ضروري مي‌داند .اين رويكرد، كارآفرين را به عنوان يك تصميم گيرنده كه درون يك مجموعه فرهنگي- اجتماعي خاص عمل مي كند، مي نگرد . هافستد در مطالعه اي در سال1980  در تبيين تفاوت مدل هاي فرهنگي كشورها، چهار بعد را براي يك فرهنگ ذكر كرده است:

- فاصله قدرت

- فردگرايي در مقابل جمع گرايي

- اجتناب از عدم اطمينان

- مردسالاري

همچنين برنر (Brenner) مي گويد: آن گروه هايي كه موقعيت اجتماعي خود را از دست مي دهند براي كارآفريني برانگيخته مي شوند، بنابراين كارآفريني پاسخ به عدم تحرك اجتماعي است.

رابرت لمب (1952) معتقد به نقش كارآفرين به عنوان تصميم گيرنده است .

وي معتقد است كه كارآفريني يك نوع تصميم گيري اجتماعي است كه توسط نوآوران اقتصادي انجام مي شود. نقش عمده ي كارآفرين اجراي گسترده ي ايجاد جوامع محلي، ملي و بين المللي يا دگرگون ساختن نمادهاي اجتماعي و اقتصادي است. (پالمر، 1987)

ژوزف مك گواير (1962) معتقد است نقش كارآفريني در جوامع مختلف با توجه به تنوع فرهنگي متفاوت است و منابع طبيعي و سرمايه ي نقدي ممكن است يكسان باشد . اما آنچه را كه بايد در درك تفاوت رفتار مورد توجه قرارداد عواملي است همچون:

- عقايد اجتماعي

- هنجارها

- پاداش رفتارها

- آرمان هاي فردي و ملي

- مكاتب ديني

- تعليم و تربيت (پالمر، 1987)

 

3. رويكردویژگیهای شخصیتی :

طبق این رويكرد، ويژگي هاي شخصيتي مشخص و معيني، افراد را مستعد كارآفريني مي كند. بنابراين يكي از مباحثي كه به طور مكرر در مورد آن تحقيق شده جستجو براي تعيين ويژگي هاي روا ن شناختي مشترك كارآفرين ها است .كارآفرين شخصي است، اهل عمل و با انگيزه قوي كه براي دست يافتن به هدف، قبول مخاطره مي كند. تا به حال ويژگي هاي زيادي در خصوص كارآفرينان در تحقيقات مختلف مطرح شده است .در اين رابطه روانشناسان سعي مي كنند، دريابند كه چه چيزي در يك كارآفرين وجود دارد كه اين اعمال از او سر مي زند. به جاي اين كه ما جهان را به كارآفرينان و غير كارآفرينان تقسيم بندي كنيم، بايد توانايي هاي بالقوه اي كه يك فرد را كارآفرين مي سازد، را مورد ملاحظه قرار دهيم.

 

منبع: کردنائیج، اسداله و دیگران، 1386، ابزار سنجش ویژگیهای شخصیتی کارآفرینان، دفتر نشر آثار علمی دانشگاه تربیت مدرس، چاپ اول

 


تاریخ ارسال پست: 31 / 5 / 1395 ساعت: 7:11 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 468
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 468 صفحه بعد