| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
۱۰ روش جذب نیرو که کارجویان را فراری میدهد !
همه سازمانها استراتژیهایی برای جلب مشارکت مشتری دارند. اما اغلب سازمانها هیچ استراتژیای در رابطه با تجربه متقاضی ندارند.
چرا فرآیندهای جذب نیرو تا این حد فاجعهاند؟ چون ما هنوز هم ذهنیت قدیمی خودمان را داریم. هنوز هم فکر میکنیم قدرت دست کارفرماست و کارمند، مثل قطعهای است که میتواند عوض شود. متقاضیان کار حتی از کارکنان نیز کم اهمیت ترند.
بسیاری از کارفرمایان با متقاضیان بدرفتاری میکنند. در هر مرحله از فرآیند استخدام با متقاضی از موضع بالا رفتار میکنند: از آگهی استخدام گرفته تا نحوه اجرای مصاحبه. اما چرا کارجویان به این رویه اعتراض نمیکنند؟ چون به این بدرفتاریها عادت دارند. چون هیچ رفتار دیگری را تجربه نکردهاند. آنها نمیدانند که در این موازنه، قدرت بیشتری دارند. تنها چیزی که همیشه شنیدهاند این است: «همین که شغل پیدا کنی یعنی خیلی خوش شانسی!»
کارفرمایان باهوش میدانند چطور با متقاضیان کار رفتار کنند: مثل طلا.
بیرون از دیوارهای سازمان، یک جامعه یکدست وجود دارد، متشکل از همه کسانی که سازمان شما را میشناسند. کسانی که برای کار به شما رجوع میکنند، محصولات شما را نیز میخرند و تبلیغ میکنند. و اگر با کارجویان بدرفتاری کنید، ممکن است از شما و محصولاتتان بدگویی کنند.
باید با کارجویان همانقدر محترمانه و با فروتنی برخورد کنید که با مشتریان خود رفتار می کنید.
روشهای نادرست جذب نیرو:
1- آگهی استخدامی که به زبان خشک و رسمی نوشته شده. بعضی از آگهیها متقاضی را سوم شخص خطاب میکنند: «فرد منتخب این موارد را در اختیار خواهد داشت.» چرا به مخاطبان خود این را القا میکنید که انتخابشان نخواهید کرد؟
2- آگهیهایی که محدوده حقوق را تعیین نمیکنند. شما با این کار دارید وقت متقاضی و خودتان را تلف میکنید و تلویحا این پیغام را میدهید: «ما محدوده حقوقی در نظر داریم اما نمیخواهیم به شما بگوییم به این امید که رقم پیشنهادی شما کمتر باشد.»
3- سیستمهای ردیابی کمسرعت که جویندگان کار را وادار میکنند دهها فرم اینترنتی پر کنند. در اینجا نیز شما دارید یک پیغام واضح به متقاضی میفرستید: «شما یکی از دهها نفری هستید که به این شغل علاقهمند است. برای ما مهم نیست چه کار کنی. میتوانی فرم پر کنی یا بروی پی کارت.»
4- ایمیلهای اتوماتیکی که به متقاضی میگویند: «اطلاعات شما دریافت شد» اما هیچ اطلاعات مفیدی به متقاضی نمیدهند. پیامی که به متقاضی منتقل میشود: «شاید روزی به شما خبر بدهیم شاید هم نه. ولی خیلی هم امیدوار نباش.»
5- تستهای قبل از استخدام که به متقاضی اعلام میکند: «ما بیشتر به دنبال حذف گزینهها هستیم تا تعامل با افراد باهوش و بااستعدادی که برای این شغل مناسبند.»
6- مصاحبههایی که شامل سوالهای کلیشهای هستند و مسوول مصاحبهای که هیچ اطلاعاتی درباره شغل مربوطه ندارد و هنوز رزومه متقاضی را ندیده است.
7- درخواست از متقاضی مبنی بر افشای حقوق سابقش، بهعنوان یکی از شروط استخدام. یک مسوول استخدام باتجربه، به راحتی میتواند با نگاهی به رزومه فرد و صحبت با او، ارزش بازار او را تخمین بزند.
8- قطع ارتباط کامل با متقاضی، به محض اینکه فهمیدید قصد استخدامش را ندارید. آیا سه دقیقه وقت ندارید که یک «نامه تشکر» محترمانه به تک تک متقاضیانی که رد شدهاند بفرستید؟
9- درخواست از متقاضی برای اینکه قبل از استخدام، مجانی برایتان کار کند.
فرآیند استخدام یعنی غربال متقاضیان با هدف پیدا کردن یک گزینه بیعیب و نقص. این تفکر اشتباه است. فرآیند جذب نیرو یعنی گشتن به دنبال کارمندی که برای حل مشکل سازمان، راهحل دارد؛ نیازهای سازمان را میشناسد و برای حل مشکل، شایستگی و هیجان دارد.
بدرفتاری با متقاضیان در هیچ یک از مراحل استخدام، نه ضروری است، نه عاقلانه. وقت آن رسیده که فرآیند جذب نیرو را انسانگونه انجام دهیم و برند خود را بهعنوان کارفرما ارتقا دهیم.
نویسنده: Liz Ryan
منبع: Forbes
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
زنگ خطرهای یک پیشنهاد شغلی بد کدامند؟
۱. اگر حقوق پرداختی کمتر از رقمی بود که با کارفرما توافق کردهای یا اگر میان شغل پیشنهادی و آنچه در عمل باید انجام دهی، تفاوت زیادی وجود داشت، پیشنهاد را رد کن.
۲. اگر به افرادی که طی فرآیند مصاحبه با آنها ملاقات کردهای اعتماد نداری، پیشنهاد را رد کن.
۳. اگر در محیط کار احساس راحتی نمیکنی پیشنهاد را رد کن. اگر جو حاکم بر محیط سنگین باشد و همه ناراضی یا ناراحت بهنظر برسند، این یعنی فرهنگ سازمان دچار مشکل است.
۴. اگر مستقیما یا تلویحا بگویند که به تو اعتماد ندارند پیشنهاد را رد کن. مثلا بخواهند که فیش حقوقی شغل سابقت را به آنها نشان دهی. چرا باید به کسانی که به تو اعتماد ندارند، اعتماد کنی؟
۵. اگر طی فرآیند استخدام با هرگونه بدرفتاری مواجه شدی، پیشنهاد را رد کن. وقتی کارفرما، به تو که قصد استخدامت را دارد احترام نمیگذارد، وقتی کارمند شرکت شوی، بیشتر به تو بیاحترامی خواهد کرد.
۶. اگر به تو اجازه ندادند که با همکاران آیندهات دیدار کنی، محیط کار را ببینی یا یک کپی از دفترچه راهنمای کارکنان داشته باشی، پیشنهاد را رد کن. دفترچه راهنما شامل اطلاعاتی درباره فرهنگ سازمان، سیاستها، شرایط کار، انتظارات کارفرما و... است.
۷. اگر هفتهها تو را بیخبر گذاشتند و یک روز، ناغافل با تو تماس گرفتند و پیشنهاد شغلی دادند، این یعنی برای تو احترام قائل نیستند وگرنه با تو در تماس میماندند و تو را در تمامی مراحل همراهی میکردند.
۸. اگر احساس کردی که شغل پیشنهادی، یک شغل واقعی نیست و کارفرما به دنبال کسی است که برای مدت کوتاهی به او مشاوره دهد، پیشنهاد را رد کن. متاسفانه برخی از کارفرمایان برای صرفهجویی در هزینهها، به جای مشاور، یک کارمند تماموقت استخدام میکنند، چراکه دستمزد مشاور به مراتب بیشتر است.
۹. اگر بارها با آنها مصاحبه کردهای و نمیگویند که چند مصاحبه دیگر باقیمانده، پیشنهاد را رد کن. سازمانهایی که بهدرستی مدیریت میشوند، نهایتا ۴ بار با یک کاندیدا مصاحبه میکنند. برخی از کارفرمایان تنها به دنبال این هستند که از کارجو ایده بگیرند. اگر تعداد مصاحبهها بیش از حد معمول باشد، این یک زنگ خطر است.
۱۰. اگر جلسه مصاحبه به درستی مدیریت نشود و مسوول مصاحبه بارها مرتکب اشتباه شود و حتی متوجه اشتباهاتش نشود، بهتر است پیشنهاد را رد کنی.
۱۱. اگر برای مصاحبه به سازمانی رفتی و آنها فراموش کرده بودند که با تو قرار دارند، این نشانه را جدی بگیر. بینظمی یک زنگ خطر جدی است و یعنی در آن سازمان عدم هماهنگی وجود دارد.
گاهی به ندای درونت گوش کن. اگر نسبت به این فرصت شغلی احساس خوبی نداری، به احساست اعتماد کن. نگرشت را تغییر بده و استانداردهای خود را بالا ببر. هرکسی استحقاق تو را ندارد.
منبع: Forbes
/دنیای اقتصاد
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید