| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
ما همیشه این عبارت را می شنویم((می خواهم آزاد باشم))اگر شما یک قطار را از مسیرش خارج کنید آن آزاد است اما به کجا می رود؟اگر هر کسی قوانین ترافیکی خودراداشته باشد و به هر طرفی از جاده که خواست براند،شما آن را آزادی می نامید و یا هرج و مرج و بی نظمی؟در این حال نظم و انضباط از بین رفته است.به وسیله ی مشاهده ی قانون ما دقیقا و به درستی،آزادی را به دست می آوریم.این طور نیست؟
اگر اجازه دهید کودکی یک جعبه شکلات را یک جا بخورد او مریض می شود.اما خوردن دو شکلات در روز می تواند یک تجربه ی لذت بخش برای زمانی طولانی باشد.علاقه ی ما باعث می شود که بدون توجه به پیامدها،هرکاری را که می خواهیم انجام دهیم
آزادی به وسیله ی احساس لذت از چیزی که آرزوی ماست به دست نمی آید،بلکه در کنترل آرزوها حاصل می شود.(اپیک تترس)
یک درک غلط از معنی آزادی این است که هر کاری را که خودتان می خواهید انجام دهید.کسی نمی تواند همیشه چیزی را که آرزو دارد،داشته باشد.خیلی وقت ها درک منفعت ها و مزایای ارزش های خوب و نظم آسان نیست،حتی ممکن است انجام دادن عکس آن ها به نظر با ارزش تر،لذت بخش تر وآسان تر بیابد.چیزی که همه ی ما بدان نیاز داریم این است که نمونه های متعدد از مردمانی را که عدم نظم باعث عدم موفقیت آن ها شده است،درنظر داشته باشیم.
چیزی که ما فکر می کنیم ما را به طرف پایین هل می دهد،اما در واقع ما را بالا نگه می دارد چیزی جز نظم و انضباط نیست.
پسر بچه ای همراه پدرش بادبادکی را به هوا می فرستاد،او از پدرش پرسید چه چیزی بادبادک را بالا نگه داشته.پدر جواب داد:((طناب))پسر گفت:((پدر آن چیزی است که بادبادک را پایین نگه داشته))پدر از پسرش خواست حالا طناب را ببر و بادبادک را تماشا کن
حدس بزنید چه اتفاقی برای بادبادک افتاد؟آن پایین آمد؟آیا این امر در زندگی صادق نیست؟بعضی وقت ها خیلی چیزهایی که ما فکر می کنیم مانع ما هستند به ما کمک می کنند تابالا برویم و پرواز کنیم.همه این ها به دلی نظم است.
آیا نظم آزادی مطلق است که فرد هر کاری که می خواهد انجام دهد؟آیا آزادی بدون در نظر گرفتن عواقب آن است؟آیا آن بدین معنی است که بعد از ایجاد یک مشکل و یا کار اشتباه باید عمل صحیح صورت گیرد؟آیا نظم تحمیلی است؟آیا آن سو استفاده کردن است؟آیا آن آزادی را سلب می کند؟جواب،هیچ کدام از موارد بالا نیست.نظم نداشتن به این معنی نیست که شخصی با یک کمربند بچه را تنبیه کند.این کار دیوانگی است.نظم به معنی ثبات داشتن و جهت داشتن است.آن پیش گیری قبل از وقوع حادثه است.آن مهارکردن و هدایت انرژی برای انجام اعمال بزرگ است.نظم این نیست که شما کاری را انجام دهید،بلکه شما برای کسانی که به آن ها توجه دارید کار را انجام می دهید.نظم یک عمل عاشقانه است.بعضی وقتی شما مجبورید برای این که مهربان باشید نامهربان شوید.تمام داروها شیرین نیستند،همه جراحی ها بدون درد نیستند،اما مجبوریم آن ها را داشته باشیم.ما احتیاج داریم که از طبیعت درس بیاموزیم.همه ی ما بازرافه ی آشنا هستیم.زرافه ی مادر یک بچه زرافه را به دنیا می آورد.بچه زرافه به طور ناگهانی از رحم مادر روی سطح سفت و سخت زمین می افتد.اولین کاری که مادر انجام می دهد این است که به پشت بچه زرافه می رود و یک لگد محکم به او می زند.بچه زرافه بلند می شود،اما پاهایش ضعیف و سست هستند و دوباره می افتد.مادر دوباره به پشت او می رود و یک ضربه ی محکم دیگری به او می زند.بچه زرافه بلند می شود ودوباره می نشیند.زرافه ی مادر به او ضربه می زند تا این که بچه بتواند روی پاهایش بایستد و شروع به حرکت بکند.چرا؟برای این که مادر می داند تنها شانس زنده ماندن بچه در جنگل ،ایستادن روی پاهای خودش است.در غیر این صورت به وسیله ی گربه های وحشی دریده خواهد شد.سوال من از شما این است که:آیا این یک عمل عاشقانه است؟شرط می بندم که می گویید همین طور است.
بچه ها در محیطی منضبط و دارای عشق بزرگ می شوند و به والدین احترام می گذارند و به تدریج یک شهروند قانون مند می شوند.عکس این موضوع نیز صادق است.اگر در خانه ای نظم تمرین شود،انحراف جوانان آن تا 95 درصد کاهش می یابد.والدین خوب از این که فرزندانشان موقتا از آن ها متنفر شوند،نمی ترسند.