| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
انفجار نادانی چیست؟
کاواساکی نظریهپرداز مدیریت و از مشاوران شرکت Apple، پدیدهای را در سازمانهای اداری و صنعتی عنوان میکند که استیو جابز از آن به عنوان «انفجار نادانی» نام می برد!
این نظریه میگوید: مدیران درجه یک، کسانی را استخدام میکنند که از خودشان بهتر و تواناتر هستند؛ اما افراد درجه دو و پایینتر، با نگرانی از دست دادن جایگاه خود، افرادی از خود پایینتر را استخدام می کنند و همینطور نفرات ردههای پایینتر نیز همین چرخه باطل را ادامه میدهند (چون مسلماً آنها هم نفرات درجه یک نیستند)
لذا پس از مدتی با موجی فراگیر از افراد ضعیف و ناتوان در ساختار سازمان مواجه میشوید که معدود افراد توانمند را نیز ناامید و فلج می کنند!
این نظریه را میشود هم در زندگی شخصی به کار برد، هم در راهبری سازمانی و هم در عرصه کشورداری:
از خودتان بپرسید آیا با کسانی دوست هستم، که از من باهوشترند و مرا به نقد میکشند یا کسانی هستند که همرده من یا پایینترند و بیشتر مرا تأیید می کنند؟
در سازمان، از خودتان بپرسید آیا از استخدام و بکارگیری کسانی که از من باهوشتر، مطلعتر و کاربلدتر هستند ترس دارم؟ آیا تعداد کسانی که از من باهوشتر هستند در سازمان من به تعداد انگشتان یک دست می رسد؟
در کشورداری از خود بپرسید آخرین باری که یکی در كشورداري از خود بپرسيد آخرين باري كه از منتقدان باهوش خود مشورت یا کمک گرفتهاید یا وی را به یک سمت کلیدی منصوب کردهاید کی بوده است؟ آیا از اینکه من از همه باهوشترم لذت میبرم یا اینکه میتوانم از باهوشها بیشترین استفاده را بکنم خوشحالم؟
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
این فوبیا شما را متوقف خواهد کرد: تصمیم هراسی
مدتها است تصمیم به تعویض و ارتقای ماشینم دارم؛ اما باید چند میلیون تومان پول روی قیمت ماشین فعلی بگذارم تا ماشینی که بهتر است خریداری کنم. نه میتوانم این تصمیم را فراموش کنم و نه جرات دارم که به صورت قطعی تصمیم بگیرم. به سراغ راهحل دیگری میروم: «فعلا ضبط ماشین رو عوض میکنم. شاید بتوان با همین ضبط جدید تا مدتی همین ماشین را تحمل کرد.»
مدت هاست می دانم که این شیوه پرداخت یارانه ها اشتباه است، اما نه جرات دارم که آن را تغییر دهم و نه می توانم آن را به همین شیوه ادامه دهم. بنابراین فعلا ادامه می دهم تا ببینم چه می شود.
ما از فوبیا (ترسهای بیدلیل) زیاد شنیدهایم. فوبیای حشرات، فوبیای تاریکی یا ارتفاع. فوبیای تنهایی و سکوت. اما شاید هیچیک از آنها، به اندازه ترس از تصمیم گیری بر زندگی ما سایه نینداخته باشد. ترس از تصمیمگیری به حدی جدی است که برای آن یک نام اختصاصی هم در نظر گرفته شده است: Decidophobia. (تصمیم هراسی)
تحلیل راهبردی:
تاثیر مخرب این فوبیا بر زندگی شخصی/اداره سازمان/کشورداری چیست؟ اصلا نشانه های این بیماری چیست؟
1) فوبیای تصمیم گیری ، باعث میشود ما جرات انتخاب یک گزینه را از میان گزینههای موجود نداشته باشیم. این در حالی است که در بسیاری از موارد، گزینه درست را میتوانیم به سادگی از میان گزینههای پیش رو تشخیص دهیم.
2) فرار از تصميمهاي بزرگ به تصميمهاي كوچك، يكي از هنرهاي ما براي پنهان كردن ترس از تصميمگيري است. پیتر سنگه استاد دانشگاه ام.آی.تی می گوید: با تقسیم یک گاو به دو قسمت، دو گوساله نخواهیم داشت. بلکه یک گاو مرده خواهیم داشت، ما با خرد کردن یک تصمیم به تصمیمهای کوچکتر، عملا اصل آن تصمیم را کنار گذاشته و سرگرم انتخابهای دیگری شدهایم.
3) تعویق تصمیمات استراتژيک؛ فعلا اولویت من نیست: میدانیم که دیر یا زود باید راجع به ماندن یا رفتن از این سازمان تصمیم بگیریم؛ اما بهدلیل ترس از گرفتن این تصمیم، میگوییم: «فعلا مشغول درس خواندن هستم. بگذار لیسانسم را بگیرم. بعدا به این مساله فکر میکنم. الان اولویت من تغییر محل کار نیست. اولویت دانشگاه است.»
ما عموما فراموش ميكنيم كه تصميم نگرفتن، خود يك تصميم است. كسي كه تصميم مي گيرد فردا در مورد استعفا فكر كند، تصمیم گرفته است كه امروز استعفا ندهد.دلیل اینکه بسیاری از ما مشورت میگیریم، ندانستن پاسخ نیست، بلکه ترسیدن از پذیرش پاسخی است که در ذهن داریم.
تجویز راهبردی:
1- برای تصمیمات خود ضرب الاجل زمانی تعریف کنید.
2- با افرادی که دل و جرات بیشتری دارند همراه شوید.
3- زمانی که تصمیمات را در ضرب الاجل تعیین شده می گیرید به خودتان جایزه دهید. مثلا یک شیر موز یا دیدن یک فیلم با ارزش!
دکتر مجتبی لشکربلوکی