۱۰ دلیل که چرا باید عاشق شکست باشیم.

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 383
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 99
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 38
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 10
    آي پي امروز آي پي امروز : 128
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 33
    بازدید هفته بازدید هفته : 16823
    بازدید ماه بازدید ماه : 2977
    بازدید سال بازدید سال : 753863
    بازدید کلی بازدید کلی : 2360086

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.14.133.138
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

۱۰ دلیل که چرا باید عاشق شکست باشیم.

۱۰ دلیل که چرا باید
عاشق شکست باشیم.

موفقیت بی‌نظیر است، اما شکست‌ هم فواید قابل توجهی دارد. فهرست زیر بر اساس گفت‌وگو با یکی از برترین سخنران‌های انگیزشی و نویسنده‌ی شهامت شکست‌ آرت مورتل، تهیه شده است.

۱. شکست‌ بیش‌تر از موفقیت به شما درس می‌دهد، به ویژه درباره‌ی خودتان.
۲. شکست‌ فروتنی شما را تجدید می‌کند و هدفمندی‌تان را تقویت می‌کند.
۳. شکست‌ بهترین فرصت را فراهم می‌کند تا ایده‌های جدید را امتحان کنید.
۴. شکست‌ کمک می‌کند اصلاحاتی انجام دهید تا در مسیر هدف‌تان باقی بمانید.
۵. شکست‌ شما را پخته‌تر و انعطاف‌پذیرتر می‌کند.
۶. شکست‌ به شما یادآوری می‌کند نسبت به خودتان و اطرافیان‌تان مهربان‌تر باشید.
۷. شکست‌ مدال شهامت است، چون شما جرات داشتید ریسک کنید.
۸. شکست‌ حس بسیار مهم صبوری را تقویت می‌کند.
۹. شکست‌ به شما هشدار می‌دهد مسائل را به خودتان نگیرید (یا بیش از حد جدی نگیرید).
۱۰. شکست‌ عزت نفس‌تان را بر پایه‌ی شخصیت‌تان می‌سازد، نه کاری که انجام می‌دهید.

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 18 / 2 / 1396 ساعت: 9:25 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

هوش پول‌ساز چیست؟

هوش پول‌ساز چیست؟

@eshghepool

هوش پول‌ساز مجموعه‌ای از مهارت‌هاست که به بدست آوردن پول بیشتر منجر می‌شود. بخشی از این هوش، ذاتی و بخش مهمی از آن اکتسابی است. بخش‌های ذاتی این هوش چندان قابل تغییر نیست مانند «قدرت حافظه»، اما بخش‌های اکتسابی آن می‌تواند به عنوان مهارت فراگرفته شود.

مولفه‌های اکتسابی هوش پول‌ساز عبارتند از:

1 خیال‌پردازي

افرادی که خیال‌پردازی بیشتری دارند احتمال بیشتری وجود دارد بتوانند یک کار و ایده جدید خلق کنند. بسیاری از ایرانی‌ها قدرت خیال‌پردازی خوبی دارند؛ اما تنها افراد معدودی به آن اهمیت می‌دهند و بیشتر بی‌تفاوت از کنار آن می‌گذرند. حتی بسیاری از افراد آن را چیز بدی می‌دانند! تفاوت افراد موفق در این است که به خیال‌پردازی‌هایشان جامه عمل می‌پوشانند. .

2 خلاقیت

یکی از مهم‌ترین مولفه‌های هوش پول‌ساز خلاقیت است. روزگاری برای کسب درآمد بالا چندان به خلاقیت نیاز نبود اما امروزه با افزایش جمعیت و رقابت در زمینه‌های مختلف شغلی و اجتماعی، نیاز به این ویژگی بیشتر احساس می‌شود. بیشتر افرادی که در موقعیت شغلی با حقوق ثابت قرار می‌گیرند، خلاقیت خودشان را از دست می‌دهند و تنها زمانی انسان وادار به استفاده از قابلیت‌های عالی ذهنش می‌شود که در شرایط سخت قرار بگیرد. .

3 علاقه

اگر به کاری اشتغال دارید که علاقه‌ای به انجام آن ندارید، هم‌اکنون از آن کار دست بکشید!. وقتی از کاری که به آن علاقه ندارید، دست می‌کشید، تمام انرژیتان صرف یافتن راهی برای یافتن شغل مورد علاقه‌تان می‌شود و جالب اینجاست که تمام ذهنتان درگیر این می‌شود که چه کاری برایتان مناسب‌تر است. شغل ابزاری استجسارحی رشد کردن انسان، نه فقط یک امنیت مالی سطح پایین برای اسارت انسان.

4 جسارت

این ویژگی افرادی است که ترس‌هایشان را شناخته و بر آن غلبه کرده‌اند. ترس‌ها بزرگ‌ترین موانع رهایی و پیشرفت انسان هستند. انسان‌های بزرگ با ترس‌هایشان مواجه می‌شوند و انسان‌های ضعیف از آن فرار می‌کنند.

5 تمرکز

حال که هدفتان را مشخص کرده‌اید کافی است بر آن متمرکز شوید. مانند ذره‌بینی عمل کنید که اشعه خورشید را بر نقطه‌ای جمع و قدرت و حرارت آن را چندین برابر می‌کند. به عوامل مزاحم اجازه ندهید به ذهنتان وارد شوند. تمام ابزار لازم برای رسیدن به هدفتان را جمع‌آوری کنید و تا رسیدن به هدف دست از تلاش برندارید. از تجربه‌هایتان پله‌هایی برای بالارفتن بسازید و هرگز از شکست خود نهراسيد...


تاریخ ارسال پست: 18 / 2 / 1396 ساعت: 9:10 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

گول این جمله زیبا را نخورید بزرگ فکر کن، کوچک آغاز کن، سریع رشد کن

گول این جمله زیبا را نخورید

شاید شما هم این جمله را شنیده یا خوانده باشید: بزرگ فکر کن، کوچک آغاز کن، سریع رشد کن.
یا مشابه آن را که می گویند: جهانی فکر کن، محلی (کوچک) عمل کن شتابان توسعه بده.

راستش را بخواهید من تا مدت ها فکر می کردم که این جمله درست است و در جستجوی یک ایده بزرگ بودم. اما الان که تجربه خودم بیشتر شده و در ضمن با مجموعه ای از آدم های باتجربه و موفق هم صحبت و همکار و همراه شده ام. به این جمع بندی رسیده ام که این جمله اشتباه است. چرا؟

این اندیشه دو ایراد اساسی دارد و یک نکته مثبت:
اشتباه اساسی اول: منوط کردن امور به داشتن ایده بزرگ. این جمله اینگونه تداعی می کند که باید برای انجام امور ایده های بزرگ داشت. ایده ای به بزرگی مایکروسافت یا جهان گستریِ گوگل یا عظمت سونی. ولی واقعیت چیز دیگری است.

دو تن از استادان دانشگاه استنفورد شش سال روی «یک سوال» کار کردند. سوال آن ها این بود که چه تفاوتی بین شرکت های ماندگار و موفق با شرکت های مشابه شان وجود دارد. آن‌ها هجده شرکت بزرگ را که از دیدگاه آنها موفق محسوب می‌شدند انتخاب کردند. شرکت‌هایی که می‌دانستند به کجا میروند و مسیر موفقیت آمیزی هم طی کرده بودند و ماندگار نیز بودند. به نتایج جالبی رسیدند یکی از آن نتایج این بود: اینکه شروع کار و راه اندازی هر شرکت باید با یک ایده بزرگ فکری نادرست است. از مجموع شرکتهای موفق و ماندگاری که آن ها بررسی کرده اند فقط شمار اندکی کار خود را با یک فکر بزرگ آغاز کرده اند.

اشتباه اساسی دوم: جنون موفقیت! وقتی می گوید که سریع رشد کن، باز این ممکن است منتقل شود که هیچ چیزی در این دنیا وجود ندارد به جز ایده شما که باید محقق شود. این جاست که همه چیز را باید فدای رشد سریع و بی مهابا کرد. ارزش ها، اصول، خانواده، زندگی، آرامش و ....

نکته مثبت: اینکه می گوید زود و عملگرایانه دست به کار شو.

تجویز راهبردی:
به نظر می رسد که اگر بخواهیم اشتباهات جمله فوق را برطرف کنیم و یا اینکه جلوی تفسیر اشتباه را از آن بگیریم جمله باید اینگونه گفته شود: یک ایده داشته باش. دست به اقدام بزن و هر چند وقت یک بار بزن کنار و کمی فکر کن.

1- لازم نیست یک ایده بزرگ، یک ایده عالی و یا یک ایده کامل داشته باشی. کافیست ایده‌ای نسبتا خوب و انجام شدنی داشته باشی. ایده های بزرگ، عالی و کامل در آینده و در طول زمان به ذهن شما خواهد رسید.

2- نباید منتظر ماند که ایده‌ها کامل شوند و همه آن ایده را بپذیرند. بسیاری از ایده ها به راحتی توسط دیگران انکار می شوند. بهتر است که به جای گفتگوهای بی پایان، آن را در عمل تست کنی. بنابراین باید آن را عملی کرد. کوچک زیباست، کوچک مهم است و کوچک سرنوشت ساز است اگر همین کوچک ها عملی شوند.

3- همه زندگی دستیابی به هدف یا عملی کردن یک ایده نیست. ما انسانیم و قرار است که زندگی کنیم به تمام معنا. نباید زندگی خود را فقط و فقط به یک ایده گره بزنیم. به همین جهت باید هر از گاهی در جاده موفقیت بزنیم کنار، ماشین را خاموش کنیم و از خودمان بپرسیم زندگی یعنی این؟ می دانم! می دانم این سخت ترین سوالی است که می شود از خود پرسید آن هم زمانی که در جاده موفقیت با بالاترین سرعت به پیش می روی ولی باید پرسید اگر می خواهی زندگی کنی!

دکتر مجتبی لشکربلوکی

 

کانال تلگرامی ما

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 15 / 2 / 1396 ساعت: 11:33 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه پسری فقیر توانست مشهورترین پرورش‌دهنده‌ی اسب شود

چگونه پسری فقیر توانست
مشهورترین پرورش‌دهنده‌ی اسب شود

مانتی رابرتز فرزند یک تعلیم‌دهنده‌ی اسب دوره‌گرد بود که از اصطبلی به اصطبل دیگر، از مسابقه‌ای به مسابقه دیگر و از مزرعه‌ای به مزرعه دیگر می‌رفت تا اسب‌ها را آموزش دهد. بنابراین درس خواندن آن پسر در دبیرستان مرتبا با وقفه مواجه می‌شد. وقتی که سال آخر دبیرستان بود از او خواسته شد تا در یک صفحه بنویسید که در آینده می‌خواهد چه کاره باشد.
آن شب او هفت صفحه در توصیف هدف خود یعنی داشتن یک مزرعه پرورش اسب نوشت. او درباره رویای خود با تمام جزئیاتش نوشت و حتی یک شکل از یک مزرعه 200 جریبی که در آن محل ساختمان‌ها و اصطبل‌ها و مسیر مسابقه مشخص شده بود کشید. و سپس نقشه یک ساختممان 370 متر مربعی را کشید که در مزرعه 200 جریبی او واقع شده بود.
او تمام آرزوهای خود را در آن پروژه قرار داد و روز بعد آن را به معلم داد. دو روز بعد نوشته‌هایش به دست خودش بازگشت و در صفحه اول یک F (نمره بسیار پایین) با رنگ قرمز نوشته شده بود. با یک توجه که نوشته بود «بعد از کلاس بیا پیش من». پسر با صفحات حاوی رویاهایش به دیدن معلم خود رفت و از او پرسید چرا نمره‌اش F شده است؟
معلم در پاسخ به او گفت این یک رویای غیرواقعی برای پسری در شرایط توست. تو فرزند یک خانواده دوره‌گرد از یک خانواده سطح پایین هستی! و هیچ سرمایه‌ای نداری، برای داشتن یک مزرعه پرورش اسب مقدار زیادی پول لازم است. تو باید یک زمین و اسب‌هایی با نژاد اصیل بخری و آن‌ها را تکثیر کنی که همه این‌ها مقدار زیادی پول لازم دارد. برای انجام چنین کاری هیچ راهی وجود ندارد. پس از آن، معلم اضافه کرد: اگر تو دوباره با واقع‌گرایی بیشتری این مطالب را بنویسی من هم در نمره تو تجدید نظر می‌کنم.
پسر به خانه رفت و مدت طولانی در این مورد فکر کرد و از پدرش در این باره کمک خواست ولی پدرش به او گفت ببین پسرم تو باید خودت این کار را تمام کنی و از ذهن خودت کمک بگیری. البته من می‌دانم که این تصمیم بزرگی برای توست.
بالاخره بعد از یک هفته کلنجار رفتن پسر همان صفحات را بدون هیچ تغییری به معلمش برگرداند و به معلمش گفت تو می‌توانی نمره F را برای من نگه داری و من هم رویای خود را برای خودم نگه می‌دارم.
او اکنون یک مزرعه اسب 200 جریبی دارد و در حالی این داستان را تعریف می کرد که در خانه 370 متر مربعی خود نشسته بود. مانتی ادامه داد: من هنوز آن ورق کاغذها را دارم. او اضافه کرد بهترین قسمت داستان این‌جاست که دو تابستان پیش همان معلم دبیرستان 30 دانش‌آموز خود را به مزرعه اسب من برای یک تور یک هفته‌ای آورد. وقتی که معلم قدیمی داشت آن‌جا را ترک می‌کرد گفت من معلم تو نبودم، بلکه سارق رویای تو بودم. در آن سال‌ها من رویای بچه‌های زیادی را دزدیدم اما خوشبختانه تو آنقدر عاقل بودی که رویای خود را نگه داری...

کانال تلگرامی ما

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 15 / 2 / 1396 ساعت: 11:17 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

قتل عام انقلابی گنجشکها به دستور مائو !

قتل عام انقلابی گنجشکها به دستور مائو !
شیرزاد عبداللهی

@eshghepool

 در جریان برنامه جهش بزرگ در چين، حوزه های حزبی به ️مائو رهبر انقلاب چین گزارش دادند که گنجشکها بخش زیادی از محصولات کشاورزی را می خورند. مائو با جمع بندی نظرات ماموران حزبی ، فرمان قتل عام گنجشکها را صادر کرد و از توده های مردم خواست که به عنوان وظیفه انقلابی گنجشکها را نابود کنند.

معلمان در مدرسه با حرارت دانش آموزان را علیه گنجشکها تحریک و گنجشکها را عامل گرسنگی و کمبود مواد غذایی اعلام می کردند. دانش آموزان مدارس و نظامیان نقش مهمی در این جنبش ایفا کردند. هر دانش آموز به عنوان وظیفه انقلابی روزانه با تیرکمان تعداد معینی گنجشک را شکار می کرد. بچه ها لانه های گنجشکها را ویران و تخم های انها را ازبین می بردند . نظامیان در سراسر کشور با زدن شیپور و طبل مانع نشستن گنجشکها روی شاخه درختان می شدند. گنجشکها روی هوا در اثر خستگی هلاک می شدند و سقوط می کردند.

تقریبا تمام گنجشکها در چند ماه قتل عام شدند و لاشه های آنها با کامیون به حوزه های حزبی منتقل و پس از شمارش به دبیرخانه حزب در پکن گزارش می شد. اما داستان مطابق تئوری انقلابی صدر مائو پیش نرفت! ناگهان سر وکله ملخ ها در مزارع پیدا شد. در غیبت گنجشکها تعادل اکوسیستم به هم خورده بود و جمعیت ملخ ها و دیگر آفات نباتی به صورت انفجاری افزایش یافته بود !

معلوم شد که گنجشکها فقط از دانه غلات تغذیه نمی کردند بلکه حشراتی مانند ملخ ها را هم می خوردند. به دنبال قتل عام گنجشکها ، تولید محصولات کشاورزی به شدت پایین آمد و میلیونها نفر بر اثر گرسنگی مردند. از بالا دستور آمد که گنجشکها را نکشید، اما دیگر گنجشکی باقی نمانده بود! مائو به اشتباه خود اعتراف نکرد. اما تا چندسال یکی از واردات چین از اتحاد شوروی گنجشک زنده بود تا دوباره تعادل را به طبیعت برگردانند و جمعیت حشرات را با افزایش تعداد گنجشکها کنترل کنند.


تاریخ ارسال پست: 14 / 2 / 1396 ساعت: 3:8 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

نگاهی به جایگاه بین المللی ایران در برخی شاخصها

نگاهی به جایگاه بین المللی ایران در برخی شاخصها

رده بندي سال ۲۰۱۷ يك پايگاه جهاني داده ها برای ایرانیان می تواند تامل برانگیز باشد. این رده بندی بر بنیاد مولفه هایی چون قیمت کالاها و خدمات مصرفی،خرج زندگي، آمار جنايات، كيفيت بهداشت عمومي، آلودگي هوا و ترافيك؛ کیفیت زندگی را در بین کشورهای جهان رده بندی می کند.

وضعیت ایران و تهران در بین چند شاخص، به شرح زیر است که از همه تاسف بارتر، سرانه زمان رفت و آمد است که ایران در صدر جدول قرار گرفته است. در ادامه به برخی مولفه ها در سال ۲۰۱۷ و جایگاه نامطلوب ایران آورده می شود:

كيفيت زندگي ( از ١٧٧ كشور)
١- كانبرا/استراليا، ٢-ولينگتون/نيوزيلند، ٣-آدلايد/استراليا .... ١٢٩-تهران

قدرت خريد ( از ٦٧ كشور)
١-عربستان سعودي، ٢-آلمان، ٣-ايالات متحده ...... ٥٢- ايران

شاخص امنيت ( از ۶۷ کشور)
١-قطر، ٢-سنگاپور، ٣-تايوان ...... ٥٧-ايران

سلامت عمومي (از ٦٧ كشور)
١-كره جنوبي، ٢- هلند، ٣-تايوان ..... ٦٣-ايران

هزينه زندگي ( از ٦٧ كشور)
١-سويس، ٢-نروژ، ٣-ژاپن ...... ٥٢-ايران

قيمت خانه (زمين) از ٦٧ كشور
١-ونزوئلا، ٢-هنگ كنگ، ٣-ويتنام ...... ٢٠-ايران

زمان صرف شده براي رفت و آمد (از ٦٧ كشور)
١-ايران، ٢-اندونزي، ٣-مصر ..... ٦٧-قبرس

آلودگي (از ٦٧ كشور)
١- چين، ٢-مصر، ٣-ويتنام ......... ٧-ايران

اقليم ( از ٦٧ كشور)
١-پرتغال، ٢-ونزوئلا، ٣-آرژانتين ..... ٢٤-ايران

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 14 / 2 / 1396 ساعت: 3:1 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

برگه تقلب مدیریت زمان برای مدیران

برگه تقلب مدیریت زمان برای مدیران

@eshghepool


مدیریت زمان

۱. ابتدای هفته تمام کارهای مهمی که باید طی هفته انجام شود را بنویسید. حداقل یک کار غیرفوری در فهرستان بنویسید که باعث رشد یا بهبود کارتان می‌شود.

۲. هر روز صبح، ۳ کار مهم آن روز را مشخص کنید. کارهای مهم کارهایی هستند که انجام آن‌ها تاثیری درازمدت بر شما و کارتان دارند.

۳. قبل از انجام هر کاری از خود بپرسید: آیا فقط خودم از عهده این کار بر می‌آیم؟ یا شاید بتوان این کار را واگذار کرد و به کار مهم‌تری پرداخت. کارها را تا جای ممکن واگذار کنید.

۴. قبل از شروع هر کاری زمان تقریبی آن را مشخص کنید و از یک شمارنده معکوس استفاده کنید. می‌توانید از نرم‌افزارهای رایگان مثل Free countdown timer استفاده کنید.

۵. کارهایی را مشخص کنید که می‌توان از انجامش صرفنظر کرد. برخی کارها قابل حذف هستند و شاید صرفا به این دلیل که سال‌ها است آن کارها را انجام دادهایم، آن‌ها را ادامه می‌دهیم!

۶. زمان انجام کارهای مهم را به ۹۰ دقیقه محدود کنید. اگر نود دقیقه به طور پیوسته کار کنید بالاترین عملکرد ممکن را خواهید داشت.

۷. قبل از شروع هر کار مهم تمام موارد لازم را آماده کنید تا هنگام کار بتوانید پیوسته و بدون وقفه کار کنید.

۸. از مدل زندانی و اعدام استفاده کنید. در انجام هر کار فرض کنید شما زندانی هستید و به شما مثلا ۹۰ دقیقه وقت داده‌اند که کار را تمام کنید. یا کار تمام می‌شود یا اعدام می‌شوید!

۹. هر روز حداقل نیم ساعت را به برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت و همچنین بلندمدت اختصاص دهید. مثل افرادی نباشید که بدون آنکه تبر خود را تیز کنند فقط هیزم خورد می‌کنند و بازده پایینی دارند!

۱۰. جلوی وقفه‌ها را بگیرید. قبل از انجام کار مهم به همکاران بگویید کارتان را قطع نکنند. همچنین تمام موارد حواس‌پرتی مثل موبایل و … را از خود دور کنید. یادتان باشد شما زندانی هستید و نمی‌خواهید اعدام شوید!

 

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 12 / 2 / 1396 ساعت: 1:42 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اشتغال خاکستری چیست؟(کسب و کار خاکستری)

اشتغال خاکستری

دکتر عبدالحسین ساسان

در جوامع سنتی بسیاری از قراردادهای اجتماعی از طرف قوی تر به طرف ضعیف تر تحمیل می شوند. مثلاً در ازدواج های سنتی هیچ گاه از دختران نمی پرسیدند که آیا مایل به ازدواج با خواستگاران خود هستند یا خیر. حتی بسیاری از دختران شوهر خود را پس از جاری شدن صیغه عقد می دیدند. من شخصاً از چندین زن سالخورده شنیده ام که پس از عقد یا حتی در حجله گاه برای نخستین بار چشمشان به شوهرانشان افتاده بود. حتی بانوی سالخورده ای که در یازده سالگی به خانه ی بخت رفته بود، بارها برای فرزندان و نوادگانش می گفت: وقتی در حجله سراندازم را برداشتند، مردی را دیدم با ریش های حنا بسته، سر تراشیده و قامتی خمیده و تا شده. چنین وضعیتی در جوامع سنتی، حتی در دوران ما نیز یک امر عادی است. من این ازدواج ها را ازدواج های خاکستری می نامم.

نمی دانم چند نفر از میان خوانندگان این نوشتار از این سنت آگاه بودند و چند نفر از خواندن آن شگفت زده شدند. برای شگقت زدگان حرف تازه ای دارم. حرفم این است که حتی در جوامع مدرن کنونی هم ما با اقتصاد شهرها، استان ها و کشورهای خود به همین گونه رفتار می کنیم. ما بدون آن که آگاه شویم که شهرها یا استان های ما به چه صنعتی تمایل دارند، آن ها را دربست در اختیار صنعت یا صنایعی می گذاریم که خودمان می پسندیم؛ و نه صنایعی که آن ها می پسندند. من این گونه تصمیم گیری ها در مورد استقرار صنعت را نیز (اشتغال خاکستری ) می نامم.

در ازدواج خاکستری نه زن خوشبخت می شد و نه مرد . زن خوشبخت نمی شد چون مطلقاً همسر و هم بالین و هم خانه خود را انتخاب نکرده بود و مرد نیز خوشبخت نمی شد، چون با یک زن ناراضی ، دلمرده ، افسرده و درمانده نمی توان خوشبخت بود. حتی اگر او دختر بسیار جوان ، زیبا و خوش اندامی می بود و طبیعی است که فرزندان آن ها نیز نمی توانستند شاد و خوشبخت باشند.

در اشتغال خاکستری نیز نه ( مادر طبیعت ) خوشبخت می شود و نه ( پدر صنعتگر )؛ که کارآفرین، مدیرصنعتی یا سرمایه گذار باشد و نه فرزندان این قرارداد یک طرفه؛ یعنی کارگران و مصرف کنندگان. اشتغال خاکستری، روزگار همه را سیاه می کند. منابع آب شیرین را به نابودی می کشد، مراتع را می خشکاند. باغ ها و بیشه ها را به برهوت تبدیل می کند . کشاورزان شریف و خوشبخت را به کارگران روز مزد و ناآرام بدل می کند؛ سرمایه بانک ها را به باد می دهد و دولت را هم گرفتار و درمانده می سازد.

اشتغال خاکستری چیست؟

اشتغال خاکستری یعنی سرمایه گذاری و راه اندازی کسب و کار در زمینه هایی که مزیت نسبی وجود ندارد. مزیت نسبی می تواند از فراوانی معادن، منابع طبیعی، نیروی کار متخصص یا توانمند ، و هر گونه عاملی سرچشمه بگیرد که در مناطق دیگر وجود نداشته باشد، یا به فراوانی و ارزانی یافت نشود.

مزیت نسبی، که در دانش اقتصادی با مدل های پیچیده ای محاسبه می شود، به زبان غیر تخصصی مطلب ساده ای است. مزیت نسبی یعنی هر صنعت یا فعالیتی را که می خواهید، نمی توان به هر شهر و دیاری تحمیل کرد. بلکه باید به آن شهر و دیار هم حق داد که با زبان بی زبانی اش در مورد این قرارداد اقتصادی – اجتماعی سخن بگوید. مزیت نسبی یعنی طبیعت هر شهری حق دارد یار مهربانی تلقی شود که در ازدواج خود با فعالیت های اقتصادی میلش را اظهار کند.

 

کانال تلگرامی ما

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 10 / 2 / 1396 ساعت: 12:17 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه خودمان را معرفی کنیم؟

چگونه خودمان را معرفی کنیم؟

@eshghepool

از اصول مهم در ارتباطات لبخند و ارتباط چشمی است، پس در ابتدای آشنایی حتماً از این دو ابزار فوق العاده استفاده کنید.

با فرد مقابلتان دست بدهید، البته اگر هم سن شما یا کوچک تر است، برای دست دادن به بزرگترها، مقامات بالاتر، و یا حتی مشتری پیش قدم نشوید.

زمان معرفی اسم و فامیل خودتان، حتماً با صدای رسا این کار را انجام دهید، خیلی اوقات دیده می شود در یک ارتباط دو نفره مخاطب مجبور می شود یکبار دیگر نام فرد را بپرسد. در معرفی های کاری بهتر است سمت خودتان را هم بیان کنید، بعنوان مثال "من حسيني هستم، مدير بازاريابي شرکت XYZ"

اگر فرد دیگری شما را معرفی کرد، بعنوان مثال، دوستتان شما را به همکارش معرفی می کند، حتماً از فرد معرفی کننده (دوستتان) تشکر کنید.

اگر قرار است شما دوستتان (یا هر فرد دیگری) را به مخاطب معرفی کنید، حتماً پیش از معرفی و گفتن نام او، از وی تعریف و تمجید کنید. بعنوان مثال: "ایشون، دوست خوبم و یه مهندس درجه یک برق ، آقای حسینی مدیر و موسس شرکت XYZ هستند". این کار علاوه بر احترام گذاشتن به دوستتان، جایگاه شما را هم نزد دوستتان بالاتر خواهد برد.

پسندیده هست درمعرفی ابتدا کوچک ترها به بزرگ ترها معرفی بشوند. افردای که سن کمتری دارند به فردی که سن بیشتری دارد معرفی می شود. همین امر در محیط کسب وکار هم وجود دارد، ابتدا افرادی که جایگاه پایین تری دارند باید به فردی که رده بالاتری دارد معرفی شود.

 

کانال تلگرامی ما

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 10 / 2 / 1396 ساعت: 12:14 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۸ مورد از بهترین صنایع برای شروع یک کسب و کار در سال ۲۰۱۷

۸ مورد از بهترین صنایع برای شروع یک کسب و کار در سال ۲۰۱۷

@eshghepool

شرکت ها برای یافتن صنایعی که توانایی ارائه فرصت‎های بزرگ سرمایه‎گذاری جدید را دارند، مصاحبه‎هایی را با کارشناسان انجام داده است و همچنین داده‎های سرمایه‎گذاری را مورد بررسی قرار داده است. در ادامه، مواردی که به بهترین نحو این فرصت‎ها را ایجاد می‎کنند آورده شده است.


1⃣ مدیتیشن و آموزش تمرکز حواس

افزایش هزینه‎های شرکت‎های بزرگ برروی برنامه‏ هایی که موجب بهبود تمرکز کارمند می‎شود، باعث ترقی یک صنعت شده است بطوریکه شرکت تحقیقاتی IBISWorld در آمریکا دارای ارزش ۱٫۱ میلیارد دلار است. آموزش مبتنی بر نرم‎افزار، آموزش را برای مخاطبان گسترده‎تری فراهم می‎کند.


2⃣ قهوه و چای آماده

تمایل مصرف‎کنندگان از میکس‎ها به سمت قهوه و چای آماده در حال تغییر است که تا حد زیادی از نوآوری‎های سلامت نشات گرفته است. ، طبق گزارش‎های انجمن غیر انتفاعی تخصصی مواد غذایی، از سال ۲۰۱۳ تا سال ۲۰۱۵ فروش این نوشیدنی‎ها در ایالات متحده تقریبا سه برابر شده است و در حال حاضر رقمی معادل با ۱۴۳ میلیون دلار دارد.


3⃣ تکنولوژی حرکتی

این صنعت، مشارکت‎های بالقوه‎ای به‎منظور ایجاد کسب‎وکارهای نوپایی را پیشنهاد می‎دهد که طرفین مشارکت، شرکت‎های فنآوری و خودروسازان بزرگی هستند که بر روی خودروهای بدون راننده کار می‎کنند. برای مثال شرکت فورد، ۱ میلیارد دلار در شرکت هوش مصنوعی آرگو (که در پیتزبورگ مستقر است) سرمایه‎گذاری کرده است تا تحقیقاتی را برای توسعه یک ماشین بدون راننده را تا سال ۲۰۲۱ انجام دهند.


4⃣ مراقبت از حیوان خانگی

نوآوری‎های تکنولوژی در حال تغییر این صنعت هستند بطوریکه در آمریکا دارای ارزش ۶۰ میلیارد دلار است. با توجه به گزارش شرکت IBISWorld در آمریکا در سال ۲۰۱۶، درآمد نظافت و مراقبت شبانه‎روزی از حیوان خانگی به تنهایی ارزشی نزدیک به ۸ میلیارد دلار داشت که سالانه رشد ۷ درصدی را تا سال ۲۰۲۱ تخمین می‎زند.


5⃣ مدیریت ساخت و ساز

طبق گزارش محقق شرکت CB Insights، بودجه جهانی برای ساده کردن سخت افزار و نرم افزار پروژه‎های ساختمانی و یا فروش و اجاره تجهیزات ساخت‎وساز، از عدد ۵۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ به عدد ۲۵۴ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵ افزایش یافت، افزایش یافت و تحلیلگران می‎گویند که هنوز هم یک صنعت در حال ظهور است.


6⃣ زیست شناسی مصنوعی

بهداشت و نگرانی‎های زیست محیطی موجب ایحاد علاقمندی‎هایی در زمینه مهندسی ژنتیکی دارو، مواد غذایی و سوخت شده است. این امر، یک میدان پر هزینه و فنی است، اما بازده آن می‎تواند برای شرکت‎هایی مانند شرکت تولید DNA Twist Bioscience زیاد باشد.


7⃣ بینایی کامپیوتر

پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی موجب ایجاد شرکت‎هایی شده است که بر روی تفسیر و عمل براساس داده‎های بصری کار می‎کنند. این فناوری در سال ۲۰۱۶، ۵۲۲ میلیون دلار و ۶۹ معامله را به خود جلب جذب کرده است که می توان از آن در مسائل مربوط به پرورش کودک، شبکه‎های اجتماعی و تجزیه و تحلیل وب استفاده کرد.


8⃣ فناوری خرده‎فروشی به‎صورت سنتی

کسب و کارهای نوپا به مدرنیزه شدن عملیات‎های فروشگاهی کمک می‎کند. یکی از نمونه‎های قابل توجه، شرکت Iconeme مستقر در لندن است، که تکنولوژی تولید کرده است که اطلاعات مربوط به محصول را از مانکن‎ها به گوشی‎های هوشمند خریداران مجاور خود ارسال می‎کند.
منبع : Forbes

 

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 9 / 2 / 1396 ساعت: 1:56 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

قابلمه ات را زمین بگذار، هموطن!!!

قابلمه ات را زمین بگذار، هموطن!!!

 

آن دسته از زنان شیلی که با قابلمه های خالی در جلوی کاخ سالوادور آلنده جمع شده بودند و قاشق را به قابلمه می زدند شاید فکرش را هم نمی کردند که بازی خورده کیسینجر هستند و ورق بعدی دیکتاتوری پینوشه است با دهها هزار کشته!

آنها از وضع بد اقتصادی، تورم بالا، بیکاری و مشکلات زندگی ناراحت بودند و کارناوال قابلمه های خالی را به نشانه گرسنگی و بی غذایی به راه انداختند و قاعدتاً نمی دانستند که در صفحه بعدی تاریخ کشورشان چی نوشته!

حکایت آنان شبیه حکایت دلسوختگان کشورمان است که طاقت از دست داده و زبان به انتقاد از روحانی گشوده اند.حل مشکل رکود، تورم، مقررات دست و پاگیر اداری، رفع سریع تحریم ها، عدم گشایش کارامد در سیاست داخلی، تعطیلی یا نیمه تعطیلی برخی صنایع و غیره را از دولت روحانی مطالبه می کنند.

البته همه مسایل را دولتها باید چاره اندیشی کنند ولی حل کوتاه مدت مشکلات انباشته چند دهه اخیر کشور توسط دولتی که امکانات مالی قابل توجهی هم ندارد مصداق درآوردن صدای قابلمه ها را در فضاهای مجازی یا حقیقی است.

آنها در نقش انسانی آزادی خواه، حقیقت گو، بدون وابستگی گروهی، راستگو و منتقد ظاهر می شوند و اکثراً نیز چنین است. اما یقین بدانیم که در پشت این سیاست ها افرادی هستند که نان تحریمشان قطع شده و نام پرطمطراقشان به سخره افتاده! اینان فقط در هوای مه آلود یا آب گل آلود است که می توانند ماهی بگیرند و در اقتصاد سیاه ماهی هایی شکار می کنند در حد و اندازه کوسه سفید!!!

فراموش نکنیم که تحریم، برای ما تحریم بود، امابرای برخی نعمت ! مزه آن هنوز لای دندانهایشان مانده! مواظب باشیم با هدف انتقاد سازنده برای رفع مشکلات کشور، قابلمه بدست کاسبان تحریم یا کاسبان سیاسی نشویم.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 7 / 2 / 1396 ساعت: 5:44 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

پایان کار گوشی‌های هوشمند نزدیک است

پایان کار گوشی‌های هوشمند نزدیک است

@eshghepool

مارک زاکربرگ در کنفرانسی از ایده‌ای که فیسبوک آن را در برنامه‌ای ۱۰ ساله دنبال می‌کند پرده‌برداری کرد.

به گزارش ایسنا ، زاکربرگ موسس فیسبوک معتقد است در آینده فناوری تلفن‌های هوشمند جایی نخواهند داشت و یک فناوری جدید جایگزین خواهد شد. یک فناوری که در آن خبری از اسکرین‌های هوشمند چه در گوشی، چه تبلت و چه در تلویزیون‌های هوشمند نخواهد بود.

فیسبوک قصد دارد تا سال 2026 در تمام نقاط زمین پوشش اینترنتی ایجاد کند. فناوری‌هاید هوش مصنوعی را گسترش داده و عینک‌های هوشمندی تولید کند که می‌تواند محتویات فکر شما را بفهمد!

مایکال آبراش یکی از دانشمندان سازمان تحقیقاتی اوکولوس که زیر نظر فیسبوک فعالیت می‌کند اعلام کرده که تنها پنج سال زمان برای تولید عینک‌های فوق هوشمند فیسبوک زمان لازم است.

یکی از پروژه‌هایی که فیسبوک از آن رونمایی کرده "فیسبوک اسپیسز" نام دارد. این پروژه یک اپلیکیشن واقعیت مجازی اجتماعی است که کاربران می‌توانند از طریق آن با دوستان خود به صورت رو در رو صحبت کنند و بعلاوه کاربران می‌توانند با شخصیت‌های مجازی و ربات‌ها هم صحبت کنند.

برای مثال کاربران می‌توانند با یک شخصیت مجازی که پشت پیشخوان رستوران نشسته صحبت کنند و غذا سفارش دهند.

پیش از این کاربران تجربه خوبی از کار با ربات‌های فیسبوکی فعال در چت‌ها نداشته‌اند اما با استفاده از عینک هوشمند و زمانی که کاربر یک ارتباط کاملا دوطرفه را با تمام وجود خود احساس می‌کنند تجربه کاربران متفاوت خواهد بود.

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 7 / 2 / 1396 ساعت: 10:1 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

آنهایی که از هیچ پول ساخته اند

آنهایی که از هیچ پول ساخته اند


@eshghepool

«فقط با ماهیانه ۱۵ هزار تومان هرروز صبح نان تازه بخورید.» این آگهی به همراه یک شماره تلفن در سرتاسر خیابان جردن پخش شده است. شماره را که می گیرم، مردی گوشی تلفن را بر می دارد. وقتی می گویم بابت آگهی نان تماس گرفته ام، می گوید: «آدرستان را بدهید. تا از فردا صبح نان تازه بخورید.»

صدایش جوان است و لهجه شهرستانی دارد. وقتی می گویم: «چطور این فکر به ذهنت رسید؟» کل زندگی اش را یک باره روی دایره می ریزد. «من توی همین کوچه... داخل یکی از ساختمان ها سرایدار هستم. اینجا بالای شهر است. آدم های بالای شهر تنبلند. یعنی اگر تنبل هم نباشند هیچ وقت خوششان نمی آید در صف نانوایی بایستند. یک همسایه داریم که همیشه به من پول می دهد و می گوید: «صبح زود که بلند می شوی برای ما هم نان تازه بگیر.» من هم این کار را انجام می دهم.
یعنی خیلی وقت است که این کار را می کنم. نان دانه ای ۱۰۰ تومان است ولی خانم... هر روز به من ۲۰۰ تومان می دهد. کلی هم تشکر می کند. کم کم همسایه ها فهمیدند و آنها هم اضافه شدند. فهمیدم اگر این طرح را بریزم همه استقبال می کنند.

من حساب کردم و دیدم اگر هر خانواده روزی سه تا نان هم از من بخواهد جمعش می شود ۹۰۰۰ تومان. اما اینجا برای این آدم های پولدار که ۱۵۰۰۰ تومان پولی نیست. بقیه اش هم می شود حق الزحمه من.» هنوز یک ماه نیست که تراکت هایش را پخش کرده، اما می گوید: «کلی مشتری پیدا کرده ام. دیگر شب ها با نانوا هماهنگ می کنم که برای فردا صبح چقدر نان می خواهم و نانوا، نان ها را رأس ساعت هفت برایم آماده می کند.» می خندد و می گوید: «می خواهم پولدار شوم و یک ماشین بخرم که با آن نان ها را پخش کنم. الان با دوچرخه نان ها را پخش می کنم.»

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 5 / 2 / 1396 ساعت: 5:16 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

استارت‌آپ‌ها چقدر در اشتغال موثر بودند؟

استارت‌آپ‌ها چقدر در اشتغال موثر بودند؟

اقتصاد ایرانی: نایب رئیس کمیسیون جوانان، کار آفرینی و کسب و کارهای نوین معتقد است: کسب و کارهای نوین و استارت آپ ها نقش موثری در ایجاد اشتغال داشته اند و کسب و کارها با جذب نیروهای تحصیل کرده می توانند بخش مهمی از مسئله اشتغال را حل کنند.

به گزارش ایسنا، افشین کلاهی گفت: باید به این نکته توجه داشته باشیم که کسب و کارهای جدید ضمن آنکه تولید و ایجاد اشتغال می کند روش زندگی را هم تغییر می دهند و برای مردم رفاه به همراه می آورند.

وی افزود: امروز می بینیم که کسب وکارهای جدی شغل های زیادی ایجاد کرده اند و استارت آپ های کوچک توانسته اند به شرکت های بزرگ تبدیل شوند و هر روز هم خدمات تازه ای ارائه دهند و افراد جدیدی را استخدام کنند.

نایب رئیس کمیسیون جوانان، کار آفرینی و کسب و کارهای نوین ادامه داد: از سوی دیگر شرکت های که در حوزه دانش بنیان فعالیت می کنند در جذب نیروهای تحصیل کرده موفق عمل کردند که این موضوع یکی از نکات مثبت برای این شرکت ها بوده است، چراکه امروز دقیقا مشکل اصلی ما اشتغال نیروهای تحصیل کرده است تا نیروهایی که تحصیلات پایین تری دارند.

وی اظهار امیدواری کرد که روند توسعه و بیشتر شدن فعالیت استارت آپ ها و کسب و کارهای نوین با توجه به تمهیدات دیده شده از سوی دولت در سال جدید نیز ادامه داشته باشد.

کلاهی در بخش دیگری از صحبت هایش تصریح کرد: قطعا موانعی که برای کسب و کارهای نوین ایجاد می شوند در روند توسعه آن ایجاد مشکل خواهد کرد؛ هر چند موانع تنها مربوط به کسب و کارهای نوین نیست و سایر کسب و کارها هم با موانع روبرو هستند.

عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران اضافه کرد: در این زمینه دولت باید تلاش کند که کوچک شود و بسیاری از خدمات کارها را به بخش خصوصی واسپاری کند تا عرصه برای گسترش فعالیت های کسب و کارهای نوین بیشتر فراهم شود. اگر می خواهیم شعار اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال محقق شود مطمئنا باید فضای کسب و کار را بهبود ببخشیم.

وی افزود: همچنین مسئله مهم دیگر توسعه است ما اگر به توسعه فکر کنیم قطعا اشتغال و تولید و فضای کسب وکارمان هم بهتر می شود.

 

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 3 / 2 / 1396 ساعت: 2:2 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مقصر اصلی عملکرد ضعیف کارکنان یک کسب وکار کیست؟

شاید این سوال، از سوالات اساسی و کلیدی بسیاری از دوستان صاحب کسب و کار باشد:

مقصر اصلی عملکرد ضعیف کارکنان یک کسب وکار کیست؟
مدیر یا کارمند؟!

خانم Sunny Bonnell یکی از مؤسسان Motto (آژانسی که به مدیران در ساخت و گسترش شرکت‌های برجسته وعظیم کمک میکند) درباره دلیل استعفای کارمندان این گونه می‌گوید:
امروز به طور اتفاقی این جمله را در جایی خواندم: "مردم با آرزو بر سر کار می‌آیند و به دلیل مدیریت ضعیف آنجا را ترک می‌کنند."

این جمله من را به یاد تمام دفعاتی که برای مشاوره به شرکت‌های بزرگی رفته‌ام انداخت. من و شریک کاری‌ام Ashleigh مانند شرلوک هولمز و دکتر واتسون به همراه هم به شرکت‌ها می‌رویم و آنجا را موشکافانه نگاه می‌کنیم.
ما تحقیق و آزمایش بسیار می‌کنیم و سوالاتی را از کارمندان می‌پرسیم و به خوبی می‌دانیم که هر چه هست در خود شرکت است نه بیرون از آن. از این رو تمام وقتمان را در داخل شرکت به سر میبریم.

اگر شکایت شما این است که افرادتان کم انرژی هستند و تمام تلاش‌ خود را بکار نمیبرند، به اهداف تعیین شده دست نمی‌یابند یا به کار علاقه نشان نمی‌دهند، باید بگویم که مشکل خود شما هستید نه دیگران.!!!!

✍️اغلب عملکرد ضعیف شرکت به ضعف مدیریت آن برمی‌گردد. زمانی کارمندان به کار اهمیت نمی‌دهند که مدیر به خاطر برخی رفتارهای خاص به این مسئله متهم شود. در زیر ۱۱ رفتاری که ناشی از عملکرد ضعیف مدیریت است آورده شده است:

۱- مشغولیت شما آنقدر زیاد است که حتی، وقتی برای آشنا شدن با افراد تیم تان نمی گذارید.

۲- در تصمیم گیری‌ها هیچ اهمیتی به اثر آن بر کارمندان نمی‌دهید.

۳- همیشه کارهایی که محول می‌کنید فوری هستند. از این رو کارمندان منابع و زمان لازم برای رسیدگی بدون استرس به کارها را ندارند.

۴- اهداف کسب وکار را به خوبی برای کارمندان توضیح نمیدهید به همین خاطر آنها با بی‌میلی به کار می‌پردازند.

۵- محیط کاری شلوغ، کهنه، عمومی و قدیمی را برای کارمندان فراهم کرده‌اید.

۶- هر کسی که ایده‌ی شما را به چالش بکشد با حالت دفاعی یا پرخاش گونه‌ی شما مواجه می‌شود.

۷- زمانی که کارمندان به کمک شما نیاز دارند، به آنها می‌گویید که باید خود شان راه حل را بیابند.

۸- موفقیت کارمندان یا شرکت را جشن نمی‌گیرید.

۹- هرگز از دیگران برای کار خوبی که انجام داده‌اند تشکر نمی‌کنید.

۱۰- همه‌ تمرکز شما به بالا رفتن عدد درآمدتان است.

۱۱- هرگز کار را از نظر کارمندانتان نگاه نمی‌کنید.

کاپیتان مایکل آبراشوف فرمانده سابق نیروی دریایی در این باره می‌گوید:

"یک مدیر بی‌دقت می‌تواند باعث گسستگی اتحاد نیروها، بی‌علاقکی آنها به کار و نهایتا استعفای سریعشان شود."

دوست عزیزم، حال، اگر شما نیز مدیر یا صاحب کسب و‌کاری هستید و مواردی از این لیست را انجام می‌دهید به سرعت کار خود را ارزیابی کنید و تاثیر آن بر کارمندان را مشاهده کنید.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 2 / 2 / 1396 ساعت: 10:57 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اتحاد رمز پیروزی

اتحاد رمز پیروزی

حسین قلع ریز / روزنامه نگار
رفتار جمعی از فعالان اقتصادی اصفهان و همچنین سایر استان ها در فراخوان رئیس اتاق بازرگانی اصفهان مبنی بر خروج حساب های مالی بنگاه های اقتصادی از یک بانک به بهانه زندانی کردن همسر یک تولید کننده فقید، نشان داد که بخش خصوصی با وجود در دست داشتن 20 درصد اقتصاد می تواند اثربخشی و تأثیرگذاری بر تصمیمات حقوقی و حتی کلان هم داشته باشد.
حمایت تولید کنندگان و بازرگانان در قالب پویش نه به بی احترامی یک بانک، نشان داد که انسجام و یکپارچگی بخش خصوصی می تواند خواسته های این بخش را با استمرار و پیگیری محقق سازد. هوشنگ ابتهاج متخلص به «ه سایه» در شعری ماندگار که محمدرضا شجریان آن را با صدای زیبای خود خوانده ،می گوید:
راه ما، راه حق، راه بهروزیست
اتحاد اتحاد رمز پیروزیست
اتحاد فعالان اقتصادی به‌طور عام و خاص می‌تواند آنان را از تهدیدهای برون بنگاهی تا اندازه‌ای مصون بدارد. همبستگی و یکپارچکی آنان در مقابل تهدیدها می‌تواند نتایج بهتری را در مسیر تولید و تجارت آنان رقم زند. رکود اقتصادی در کنار ورشکستگی برخی از بانک‌ها باعث شده چرخه تولید و تجارت طی سال های گذشته به‌درستی حرکت نکند و بسیاری از مطالبات بانک‌ها معوق و واحدهای تولیدیِ با کمترین ظرفیت فعالیت یا تعطیل شده را به‌ ناچار انتخاب کنند.
در این شرایط به‌جای حل مسئله رکود نمی‌توان آن را پاک کرد و بدون توجه به شرایط اقتصادی خواستار دریافت معوقات بانکی به هر قیمت شد. رشد بیکاری و اشتغال از دست رفته واحدهای تولیدی، دستاورد فشارهای بانکی و مالیاتی در استان بود به نحوی که نرخ بیکاری استان اصفهان، نسبت به میانگین 12 درصدِ کشور را به عدد 15 درصد رساند.
پافشاری اتاق بازرگانی اصفهان در شورای گفتگوی دولت و بخش خصوصی و جلسات مشترک با مسئولین استان و اداره کل مالیاتی مبنی برافزایش ناهمگون مالیات بنگاه‌های اقتصادی، منجر به رشد 3 درصدی مالیات استان در سال 96 شد. این در حالی است هرسال بیش از 20 درصد سهم مالیاتی استان از سوی دولت و مجلس شورای اسلامی افزایش می‌یافت و اداره کل مالیاتی در کارزاری سخت و دشوار تلاش می‌کرد که سهم مالیاتی تعیین‌شده استان را به هر قیمت که شده دریافت کند.
دو رفتار اخیر از سوی اتاق بازرگانی اصفهان به عنوان پارلمان فعالان اقتصادی نشان داد که همبستگی و اتحاد بین فعالان اقتصادی می‌تواند منشأ خیر و برکت برای جامعه تولیدکننده و تجارت استان باشد. این رفتار می‌تواند در تشکیل کنسرسیوم‌های صادراتی، برند مشترک تولیدات گروهی اصفهان و به‌ طورکلی کار گروهی و جمعی بین فعالان اقتصادی تجلی پیدا کند. تشکیل یک برند بین المللی متشکل از چند واحد تولیدی می‌تواند درصد موفقیت آنان را در بازارهای جهانی افزایش دهد. اجماع فعالان اقتصادی نوید آینده ای روشن برای شهری است که هر یک از کارآفرینانش در فعالیت خود جزو نفرات اول کشورند و همبستگی آنان می تواند توسعه اصفهان را سریع تر به سرانجام برساند.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 29 / 1 / 1396 ساعت: 9:0 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

هفتاد نکته از نکات کتب روانشناسی

هفتاد نکته از نکات کتب روانشناسی
بدانید اگه کل کتب روانشناسی را بخونی به این 70 جمله میرسید

1- روز تولد دیگران را به خاطر داشته باش.
2- حداقل سالی یکبار طلوع آفتاب را تماشا کن.
3- برای فردایت برنامه ریزی کن.
4- از عبارت«متشکرم»زیاد استفاده کن.
5- بدان در چه وقت باید سکوت کنی.
6- زیر دوش آب برای خودت آواز بخوان.
7- احمقانه رفتار مکن.
8- برای هر مناسبت کوچکی جشن بگیر.
9- اجناسی که بچه ها می فروشند را بخر.
10- همیشه در حال آموختن باش.
11-آنچه می دانی به دیگران بیاموز.
12- روز تولدت یک درخت بکار.
13- دوستان جدید پیدا کن اما قدیمیها را از یاد مبر.
14- از مکانهای مختلف عکس بگیر.
15- راز دار باش.
16- فرصت لذت بردن از خوشی هایت را به بعد موکول نکن.
17- به دیگران متکی نباش.
18- هیچ وقت در مورد رژیم غذاییت با کسی صحبت نکن.
19- اشتباه هایت را بپذیر.
20- بدان که تمام اخباری که می شنوی درست نیست.
21- بعد از تنبیه بچه هایت , آنها را در آغوش بگیر و نوازش کن.
22- گاهی برای خودت سوت بزن.
23- شجاع باش , حتی اگر نیستی وانمود کن که هستی , هیچکس نمی تواند تفاوت بین این دو را تشخیص دهد.
24- هیچوقت سالگرد ازدواجت را فراموش نکن.
25- به کسی کنایه نزن.
26- از بین کتاب هایت آنهایی را امانت بده که بازگشتشان برایت مهم نباشد.
27- به بچه هایت بگو که آنها فوق العاده اند.
28- سحر خیز باش
29- سعی کن همیشه خیلی هوشیار باشی , شانس گاهی اوقات خیلی آرام در می زند.
30- همیشه ساعتت را پنج دقیقه جلو بکش.
31-کسی را که امیدوار است هیچگاه نا امید نکن شاید تنها داروی او باشد
32-وقتی با بچه ها بازی می کنی سعی کن آنها برنده شوند
33-هیچگاه در دستگاه پیغام گیر تلفن پیام بی معنی و نامفهوم نگذار
34-وقت شناس باش
35-از افراد ناشایست دوری کن
36-در پول دادن به بچه هایت خسیس نباش
37-اصالت داشته باش
38-هیچ وقت به رقیبت اعتماد نکن
39-از حدی که لازم است مهربانتر باش
40-وقتی عصبانی هستی به هیچ کاری دست نزن
41-بهترین دوست همسرت باش
42-تا وقتی شغل بهتری پیدا نکرده ایی شغل فعلیت را از دست مده
43-سعی کن مفید ترین و با احساس ترین آدم روی زمین باشی
44-از کسی کینه به دل نگیر
45-برای تمام موجودات زنده ارزش قائل شو
46-شکست را به راحتی بپذیر.
47- وقتی پیروز شدی فخر فروشی نکن.
48- خودت را در گیر مسائل بی اهمیت نکن.
49- هرگز به کسی نگو که خسته و افسرده به نظر می آید.
50- همیشه به قولت وفادار باش.
51- تا می توانی جدایی ها را به وصل تبدیل کن.
52- عادت کن که همیشه حتی زمانی که ناراحت هستی خودت را سرحال نشان دهی.
53- زندگی را سخت نگیر.
54- هیچ وقت قمار بازی نکن.
55- وقتی با کار سختی روبرو شدی به خودت تلقین کن که شکست غیر ممکن است.
56- از وسایلت به خوبی محافظت کن.
57- انتظار نداشته باش که پول برایت خوشبختی بیاورد.
58- برای تغییر دادن دیگران بیش از این تلاش نکن.
59- همیشه خوش ظاهر و شیک پوش باش.
60- پلها را از بین نبر شاید مجبور شوی بار دیگر از رودخانه عبور کنی.
61- خودت را دست کم نگیر.
62- متواضع و فروتن باش.
63- در ماشینت را همیشه قفل کن.
64- قدرت بخشندگی را از یاد مبر.
65- نسبت به مردمی که به تو می گویند خیلی صادق و بی ریا هستی محتاط باش.
66- دوستی های قدیم را دوباره تازه کن.
67- سعی کن زندگی همواره برایت پیام داشته باشد.
68- کتاب مورد علاقه ات را برای بار دوم بخوان.
69- طوری زندگی کن که روی سنگ قبرت بنویسند: شخصی که از هیچ چیز در ز‌ندگیش پشیمان نبود .
70-بدان در چه وقت باید سکوت کنی ...

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 29 / 1 / 1396 ساعت: 8:38 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چرا کره سالم‌ترین اکوسیستم استارت‌آپی آسیا را دارد!

چرا کره سالم‌ترین اکوسیستم استارت‌آپی آسیا را دارد!

 

کره اقتصاد خود را حول محور فناوری می‌چرخاند. به لطف دولت و سرمایه‌گذاری خارجی در فناوری‌های جدید و نوآورانه، کره بهترین اکوسیستم برای استارت‌آپ‌های موجود و آتی در تمام آسیا شناخته شده است. برخی از افراد ادعا می‌کنند که هند و چین در این حوزه پیشرو هستند، با این حال با نگاه دقیق‌تر می‌توان فهمید که وقتی صحبت از شتاب‌دهندگان استارت‌آپ و انکوباتورها می‌شود، کره سالم‌ترین اکوسیستم است که سایر کشورهای آسیایی از آن به‌عنوان معیار استفاده می‌کند.

آنچه کره را برای سرمایه‌گذاران به جاذبه‌ای سودزا تبدیل کرده است، اندازه بازار و محیط کره است. بازار و محیط کره بسیار شبیه به بازارهای اصلی مانند چین و ژاپن است و درواقع در مرکز بازار فناوری آسیا قرار دارد. کره‌ای‌ها بسیار تحصیل‌کرده و ماهر هستند و جمعیت این کشور هرسال رو به افزایش است.
اقتصاد کره به لطف توسعه و رشد سامسونگ و سایر شرکت‌های فناوری مهم در دهه گذشته بسیار رشد کرده است. این موفقیت توجه سرمایه‌گذاران خارجی و دولت کره را به خود جلب کرده است.President Park در خط مقدم ایجاد انکوباتورهای استارت‌آپی و شتاب‌دهندگان قرار گرفته است و وام‌هایی به SME ها و استارت‌آپ‌ها می‌دهد که در حوزه فناوری فعالیت می‌کنند. تعداد کمک‌های مالی برای استارت‌آپ‌ها هرسال در حال رشد است.
این نهاد حتی با کارآفرینان برتر در حوزه استارت‌آپ مانند مارک زاکربرگ ملاقات کرده است تا توجه شرکت‌ها در حوزه استارت‌آپ کره را به خود جلب کند.

کره در زمینه روش‌های پیشرفت فناوری بسیار خوب عمل کرده است. درحقیقت، این کشور شبکه‌های اجتماعی و موتورهای جستجوی خود را دارد. فیس‌بوک و گوگل دوره سختی را پشت سر گذاشته‌اند و سعی می‌کنند وارد بازاری شوند که در آن Kakao و Naver پیشرو هستند. تنها نقطه‌ضعف کره کمبود توسعه جهانی است. با این حال، یکبار دیگر این اوضاع قرار است تغییر کند و استارت‌آپ‌های کره‌ای بیشتری با شرکای جهانی وارد شراکت ‌شوند. وقتی استارت‌آپ‌های کره‌ای یک برنامه یا پلتفرم می‌سازند، آن‌ها را فقط برای مردم کره تولید می‌کنند، به طوری که برنامه یا پلتفرم فقط به زبان کره‌ای در دسترس افراد قرار می‌گیرد. اگر آن‌ها چشم‌انداز وسیع‌تری داشتند، می‌توانستند مرزها را بشکنند و به شرکتی یک میلیارد دلاری تبدیل شوند. وقتی کره‌ای‌ها با دیدی جهانی شروع به تولید برنامه‌های کاربردی و پلتفرم‌ها ‌کنند، پتانسیل آن‌ها بدون حدومرز خواهد بود.

نسل بعدی کارآفرینان در کره این تفکر جهانی را در ذهن دارد که می‌تواند دنیا را احاطه کند. بسیاری از آن‌ها حداقل یک شرکت کره-آمریکایی دارند که در آن زبان انگلیسی زبان اول آن‌ها شناخته شده است. این یک عامل مهم برای رسیدن به بازار آمریکا و نیز بازارهای اروپایی است. موانع زبانی به‌عنوان دلیل اصلی عدم توانایی کره در توسعه جهانی فهرست شده است. شرکت‌های استارت‌آپی کره‌ای در حال حاضر تعداد بیشتری از افراد خارجی را استخدام می‌کنند تا یک محیط کاری را به وجود آورند که در آن افراد به زبان انگلیسی صحبت می‌کنند.
یک نظرسنجی نشان داده است که از هر ۴ شرکت در کره، یک شرکت به زبان انگلیسی تسلط ندارد. به تغییرات سال ۲۰۱۶ نگاهی بیندازید. استارت‌آپ‌های جوان‌تر در کره متوجه پتانسیل بازارهای جهانی شده‌اند و در حال حاضر بر زبان انگلیسی تسلط دارند. دولت کره نیز یک قدم اساسی برای کمک به استارت‌آپ‌ها برداشته است؛ به این صورت که سیاست‌های اقتصادی خلاقانه را به کار گرفته است؛ از قبیل برنامه انکوباتور فناوری برای استارت‌آپ‌ها و تطبیق با دولت. آن را به بسیاری از انکوباتورهای استارت‌آپ در کره و نیز سرمایه‌گذاران جهانی مانند ۵۰۰ استارت‌آپ اضافه کنید، در این صورت به نظر خواهد رسید که عرصه استارت‌آپ کره‌ای بیش از گذشته رشد می‌کند.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 28 / 1 / 1396 ساعت: 8:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

سرگذشت معتادِ کارتن‌خوابی که میلیاردر شد

سرگذشت معتادِ کارتن‌خوابی که میلیاردر شد

روزنامه «ایران» نوشت، خلیل رفعتی، مردی سقوط کرده از لبه پرتگاه زوال، به یکباره اعتیاد به هروئین را ترک و زندگی متفاوتی را آغاز می‌کند. او حالا با لبخند دوباره به زندگی، به یکی از افراد بسیار موفق و ثروتمند فعال در صنعت نوشیدنی و آبمیوه‌های ارگانیک در آمریکا تبدیل شده است. شرکت زنجیره‌ای او در حال حاضر یکی از معتبرترین برندهای صنایع غذایی آمریکاست.

خلیل رفعتی، نه برای بار نخست که وقتی برای نهمین‌بار در آستانه مرگ قرار گرفت، تصمیم گرفت اعتیاد سنگین خود را به هروئین ترک کند و با نگاهی تازه به دنیا، زندگی کاملاً جدیدی برای خود بسازد. حالا، او یک مرد بسیار موفق است.

خلیل معتادی خیابانی بود که شب‌ها را روی سنگفرش‌های سرد و زمخت خیابان‌های لس‌آنجلس به صبح می‌رساند. آخرین باری که تنها یک نفس با مرگ فاصله داشت، شوک الکتریکی تیم پزشکی بود که او را به زندگی بازگرداند؛ و این بار تصمیم گرفت که برای همیشه تغییر کند.این اتفاق در سال ۲۰۰۳ رخ داد، وقتی که او ۳۳ ساله بود. او به هیچ ماده مخدری نه نمی‌گفت. علاوه بر هروئین به کوکائین هم اعتیاد داشت و اواخر وزنش به ۵۰ کیلو هم نمی‌رسید. پوستی بود بر استخوان، که همین پوست نیز پُر از زخم بود و قیافه‌ای شبیه مرده‌ها داشت.

خلیل به خبرنگار بی‌بی‌سی می‌گوید: «آن قدر برای جرایم مربوط به مواد مخدر دستگیر شدم که تعدادش را به خاطر نمی‌آورم. من کاملاً نابود شده بودم... همیشه آن قدر درد داشتم که نمی‌توانستم بخوابم. زندگی من با درد عجین شده بود.»

او چندین بار تلاش کرده بود تا از اعتیاد نجات پیدا کند، اما هر بار شکست خورده بود. در آخرین اوردوز، چیزی درونش تکان خورده بود که او را به سمت بلند شدن هدایت کرد. نور امید در قلبش روشن شده بود. در نتیجه در مرکز بازپروری بستری شد و چهار ماه تحت درمان بود. از آن روز تا به امروز، خلیل کاملاً پاک است و هرگز به سمت موادمخدر برنگشته است.

حالا خلیل در زندگی سالمی غوطه‌ور است. او به دنبال بازسازی زندگی‌اش رفت و به یکی از افراد موفق در صنایع غذایی و صنعت تولید آبمیوه‌های سالم و ارگانیک آمریکا تبدیل شد. مرد میلیونری که فعل خواستن را عملی کرد. درآمد سالانه شرکت او بیش از ۶ میلیون دلار است. شرکت او در حال گسترش است و قرار است نمایندگی‌هایی را در ۱۶ ایالت آمریکا و حتی کشور ژاپن باز کند.خلیل حالا ۴۶ ساله است و با جت اختصاصی‌اش به نقاط مختلف جهان سفر می‌کند و از سالم زندگی کردن لذت می‌برد. او عاشق سفر است. داستان زندگی خلیل، می‌تواند فیلمنامه خوبی برای ساخت یک فیلم سینمایی تأثیرگذار باشد

 

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 27 / 1 / 1396 ساعت: 2:18 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

20 سوال که قبل از تصمیم به راه اندازی کسب و کار باید جواب دهید

20 سوال که قبل از تصمیم به راه اندازی کسب و کار باید جواب دهید

1 چرا می خواهم این کار را شروع کنم؟

2 قصد راه اندازی چه نوع کاری را دارم؟

3 جامعه مشتریان من چه کسانی هستند؟

4 چه نوع خدمت یا محصولی را قصد دارم ارائه دهم؟

5 آیا وقت و مال لازم را برای کار خواهم گذاشت؟

6 مزیت رقابتی در برابر رقبا در چیست؟

7 محل کار من کجاست؟

8 به چند نفر نیاز دارم؟

9 به چه نوع تامین کنندگانی نیاز دارم؟

10 چقدر سرمایه مورد نیاز است؟

11 آیا به وام نیازمندم؟

12 چه زمانی مورد نیاز است تا کالا یا خدمت به بازار ارائه شود؟

13 چه زمانی نیاز است تا به سود برسم؟

14 رقبایم در این کار چه کسانی هستند؟

15 برای رعایت اصل رقابت چگونه قیمت گذاری کنم؟

16 چگونه مستندات قانونی طرح را آماده کنم؟

17 مبالغ مالیات و دارایی و بیمه چگونه است؟

18 چگونه مواد اولیه خود را تامین کنم؟

19 چگونه کسب و کار خود را مدیریت کنم؟

20 چگونه محصولات و خدمات خود را بازاریابی کنم؟

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 25 / 1 / 1396 ساعت: 12:42 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

بیت کوین می‌تواند فرصت‌های شغلی زیادی در ایران ایجاد کند

بیت کوین می‌تواند فرصت‌های شغلی زیادی در ایران ایجاد کند

یک تحلیلگر آمریکایی گفت، شبکه پرداخت بیت کوین می تواند به ایران کمک کند تا اقتصاد داخلی و خارجی خود را توسعه دهد. وی افزود، این سیستم می تواند «فرصت های شغلی زیادی» در سراسر کشور ایجاد نماید.

جان اوبله اظهار داشت: «من احتمال می دهم که در طی چند سال آینده چند صد میلیون یا شاید چند میلیارد دلار بیت کوین و آلت کوین وارد اقتصاد ایران شود.

اوبله گفت، من معتقدم راه های زیادی وجود دارد که بیت کوین و آلت کوین می توانند کمک زیادی به مردم، بنگاه های اقتصادی و بنگاه های خیریه ایران کنند. با استفاده از بیت کوین بنگاه های اقتصادی ایرانی می توانند کالاها و خدمات بیشتری را از طریق اینترنت در سطح بین المللی بفروشند. به محض اینکه شرکت ها پرداخت های بیت کوینی را قبول کنند، دیگر نگرانی ای در مورد بازگشت پولشان نخواهند داشت.

اوبله گفت، زمانی که اولین بار بیت کوین در سال 2009 ایجاد شد، ارزش آن معادل 1.100 پنی بود. اما الان ارزش آن 1.150 دلار است. یکی از دلایل اصلی رشد ارزش این ارز دیجیتالی این است که مردم این سیستم را دوست دارند و هر روز افراد بیشتری از آن برای خرید و سرمایه گذاری استفاده می کنند. هرچه تقاضا برای بیت کوین افزایش یابد ارزش آن نیز بالاتر می رود.

کشورها و بنگاه های اقتصادی اروپایی در بخش های مختلف اروپا می توانند از بیت کوین مانند پی پال به عنوان یک سیستم پرداخت استفاده کنند. بیت کوین مثل پی پال رویکرد تبعیض آمیز ندارد. دلیل اصلی این مسئله این است که قدرت و کنترل سیستم بیت کوین بر خلاف پی پال غیر متمرکز است.

 

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 23 / 1 / 1396 ساعت: 4:33 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

دشوارترین تصمیمات زندگی با چهار تست

دشوارترین تصمیمات زندگی با چهار تست

در چه حوزه ای کار کنم؟ چه شغلی انتخاب کنم؟ در چه رشته ای تحصیل کنم؟
حتما این سوالات برای شما مطرح شده است و یا اینکه دیگران یکی از این سه سوال را از شما پرسیده اند. انصافا هم جواب دادن به این سوالات کوتاه، دشوار و گاهی اوقات جانکاه و دردناک است. زمانی که از من این سوال پرسیده می شود من از چهار تست استفاده می کنم.
چه خود با این سوال ها در حال کلنجار رفتن هستید چه اطرافیان شما، این چهار تست می تواند بسیار کمک کند.

جواب: کار/شغل/رشته ای را را انتخاب کن که از این چهار تست سر بلند بیرون بیاید:

تست یک: توانمندی، آیا در آن حوزه احساس می کنی که توانمندی ذهنی و مهارتی خاصی داری و می توانی موفق شوی. به عبارت دیگری استعداد ذاتی (و نه اکتسابی) داری. بگذارید مثال بزنم حتما دیده اید برخی ها در نواختن موسیقی بدون آن که خیلی کلاس رفته باشند مهارت دارند و برخی در نویسندگی و برخی در محاسبات و برخی در تعمیر وسایل الکترومکانیکی. آیا در آن رشته/شغل/حوزه، توانمندی ذاتی دارید؟

تست دو: علاقه مندی، آیا علاوه بر توانمندی، یک ذوق و شوق درونی در خود نسبت به آن رشته احساس می کنی؟ از خودتان بپرسید چه چیزی در درون من وجود دارد که مرا ساعت 6 صبح با اشتیاق از رختخواب بلند می کند. مثلا ممکن است من هم کلاس پیانو بروم و شما هم. ولی شما با عشق می روید و من صرفا به عنوان یک تکلیف. آیا آن حوزه کاری/تحصیلی از درون شما شعله می زند؟ این تست خیلی مهم است کاری/رشته ای/حوزه ای را انتخاب کنید که شوق و اشتیاق درونی دارید. شما قرار است حدود نیمی از زمان بیداری تان را با او بگذارنید حتی بیشتر از خانواده تان. بنابراین چیزی را انتخاب کنید که دوست دارید.

تست سه: نیازمندی، آن رشته کاری/تحصیلی باید دردی اساسی از جامعه ای که در آن زندگی می کنی را حل کند این ویژگی یک فایده اساسی دارد: شما می توانید در ازای فعالیتی که می کنید هم درآمد خوبی داشته باشید و هم حس خوبی از اینکه یک مساله از مسایل مردم را حل کرده اید. بنابراین علاوه بر اینکه روحت را سیراب می کنی، جیبت را پر می کنی.

تست چهار: گستره فرصت های آتی. آن رشته ای که در آن تخصص یافته ای باید فرصت های متنوع و بلندمدتی را پیش روی تو قرار دهد. اگر در یک رشته خاص متخصص باشی که فقط سه سازمان به آن احتیاج دارند و آن هم فقط دو سال، این به درد نمی خورد! در جستجوی مهارت هایی باش که اکثریت سازمان ها کمابیش همواره به آن محتاجند.

 

اگر دقت کنید دو مورد از این چهار تست شخصی هستند یعنی اینکه ما بهترین رشته، بهترین شغل و بهترین حوزه کاری نداریم. بلکه ممکن است مکانیک شدن برای من بهترین انتخاب باشد و آرایشگر شدن برای شما. اگر درست انتخاب کنید هم از زندگی لذت می برم هم کسب ثروت می کنید، هم احساس هویت می‌کنید و هم آزاد هستید (به خاطر اینکه افق‌های متعدد و گزینه‌های مختلف پیش روی شما همواره باز است).

سوال: ممکن است کسی بگوید نمی توانم جواب سوالات 1 و 2 را بدهم. جواب: این نشان می دهد که خودتان را به اندازه کافی نمی شناسی و البته اصلا جای نگرانی نیست. بهتر است در طول 3 الی 4 سال، چند حوزه کاری، چند مسوولیت شغلی، چند دانش تخصصی را مزمزه کنی. آنگاه خودت را بیشتر خواهی شناخت. تا آن زمان گزینه هایی را انتخاب کن که افق های پیش رویت را باز می گذارند.

تحلیل پایانی: خداوند هر کدام از ما را یکتا و ويژه آفریده است. تکرار می کنم، هیچ دو نفری در این دنیا شبیه به هم نیستند حتی پیامبران. بنابراین هر کسی باید مسیر ويژه خودش را طی کند. در این مسیر باید جرات کرد و متفاوت بود. حیف است کسی که به موسیقی عشق می ورزد آن را به خاطر جراح شدن کنار بگذارد (اگر نمی تواند هر دو را همزمان به پیش ببرد) چه اینکه شاید اگر موسیقی را ادامه می داد می توانست بیشتر از یک جراح، به دیگران زندگی ببخشد. این دنیا طراحی شده است برای آن که ما چون یک مسافر حرکت کنیم و در طول این سفر دیگرگون شویم و هر کدام از ما به گونه ای ويژه، خداوند – زیبایی، دانایی و نیکویی- را تجربه کنیم.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 23 / 1 / 1396 ساعت: 4:22 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

تلویزیون نگاه نمی کنم چون به خودم احترام می گذارم!

تلویزیون نگاه نمی کنم چون به خودم احترام می گذارم!

سال ١٩٩٨ آزمایش به نام شیرینی شکلاتی و تربچه انجام شد! سه گروه که نباید چند ساعت قبل از آزمایش غذا می‌خوردند، انتخاب شدند. در مجموعه شرایط و قوانین ابلاغ شده برای گروه اول و دوم شیرینی شکلاتی و تربچه قرار داده شده بود، اما گروه اول تنها حق خوردن تربچه را داشت! گروه دوم می‌توانست هر آنچه از شیرینی شکلاتی و تربچه خواست، بخورد. برای گروه سوم نیز هیچ‌چیز برای خوردن قرار داده نشد. پرسش آزمایش این بود که هر گروه تا چه زمانی دوام می‌آورد و می‌تواند این شرایط را تحمل کند؟ دور از انتظار نیست که اولین گروهی که قانون را زیر پا گذاشت، گروه اول بود و به جای تربچه، شروع به خوردن شیرینی شکلاتی کرد. وضعیت ما مانند گروه اول است. تلویزیون نقش شیرینی شکلاتی را ایفا می‌کند. زمانی که در خانه هستیم، تلویزیون نگاه نکردن و خوردن تربچه (کارهای مهم و اصولی) بسیار دشوارست.

اما من تلویزیون را کنار گذاشته ام به سه دلیل و همچنان آن را ادامه خواهم داد:

1-عموم برنامه ها و سریال های تلویزیون، بیشتر سرگرم کننده و مخدر هستند تا الهام بخش و انرژی بخش. بیشتر آن ها تقریبا فقط وقت شما را پر می کنند و وقتی تمام می شود آن برنامه نیز تمام می شود و چیزی در شما شروع نمی شود. شما کدام برنامه/سریال تلويزیونی را به خاطر می آورید که باعث شده باشد که جهت شما را در زندگی عوض کرده باشد؟

2-تلویزیون (چه صدا و سیمای خودمان و چه شبکه های ماهواره ای) یک طرفه است. اخباری که می گویند، تحلیل هایی که می کنند و کارشناسانی که دعوت می کنند از یک جناح خاص است. حتی در مناظره ها نیز معمولا فردی دست دوم را از طرف مقابل دعوت می کنند. هدف آنان به جای بیان واقعیت، دستکاری در واقعیت است. البته این ويژگی در سایت های خبری-تحلیلی هم دیده می شود اما ويژگی آنجاست که شما بلافاصله می توانید با جستجو در سایت های دیگر روایت های دیگر را نیز بخوانید. سایت ها و شبکه های اجتماعی بسترساز یک تنوع منابع خبری-تحلیلی و مبتنی بر دیالوگ است اما تلویزیون یعنی تزریق تک منبعی و یک جانبه آنچه عده ای می اندیشند.

3-تلویزیون باعث کودن شدن ذهن می شود. چرا؟ چون شما پای تلویزیون می نشینید و دیگرانی هستند که تصمیم می گیرند که شما چه خبری را گوش کنید؟ دنیا را چگونه ببینید؟ به کدام بخش از واقعیت توجه کنید؟ و چه سریالی را ببینید؟ چه موسیقی ای گوش کنید؟ بدین ترتیب بعد از مدتی تبدیل می شویم به یک دریافت کننده منفعلِ معتادِ کودن! ما عادت می کنیم که منتظر بمانیم دیگران برای ما تحلیل کنند، دیگران برای ما رویاپردازی کنند و دیگران برای ما تصمیم گیری کنند.

تجویز راهبردی:
تصمیم گرفته ام به جای تلویزیون زمان بیشتری را برای سه کار دیگر بگذارم:
1-شبکه اینترنت و فضای مجازی: چرا که حق انتخاب دارم که کدام سایت یا کانال را برگزینم و همچنین به من این اجازه را می دهد که در دو کانال رقیب عضو شوم و از تضارب ایده های دو جریان مخالف، درک بیشتری از حقیقت داشته باشم. در ضمن تنوع بسیار بیشتری پیش روی من است: انسان های متنوعی از فرهنگ ها و جغرافیاهای مختلف.

2- مطالعه عمیق: انصافا شبکه های مجازی دسترسی ما را به اطلاعات افزوده اند. اما آنچه هنوز کم یافت می شود چارچوب های تحلیلی عمیق است. دقت کنید ممکن است شما در طول روز دویست مطلب مفید از بیست کانال بخوانید اما این ها کوتاه هستند. اگر می خواهید نگاه تان عمیق تر شود، قدرت تحلیل تان بالا رود نیازمند مطالعه عمیق خواندن هستید. وقتی می گویم مطالعه عمیق منظورم فقط کتاب نیست. بلکه نشریات فاخر و همچنین مطالب طولانی که در برخی از کانال ها گذاشته می شود نیز قابل توصیه است.

3-خلوت، تفکر و تنهایی: یکی از بدترین کژکارکردهای تلويزیون این است که تمام ساعت های خالی تو را پر می کند و هیچ زمانی برای خلوت با خودت نمی گذارد. حتی زمانی که به میهمانی می رویم به جای آن که روبروی هم بنشینیم رو به تلویزیون می نشینیم (اگر به گوشی خود خیره نشویم). حتی زمانی که نمی خواهیم تلویزیون نگاه کنیم باز هم آن را باز می گذاریم! چرا؟ چون از تنها شدن با خود می ترسیم.
پایان سخن اینکه من به خودم احترام می گذارم بنابراین تلویزیونی که برخی از شبکه ها و برنامه هایش (و نه همه شبکه ها و نه همه برنامه‌هایش) با توهین به شعور مخاطب، از من، موجودی منفعل، معتاد و کودن می سازد را کنار می گذارم و ترجیح می دهم که با جستجوی فعال در فضای مجازی، مطالعه عمیق و خلوت، تفکر و تنهایی، آگاه تر، آزادتر و محترمانه تر زندگی کنم. این پیشنهاد من به همه است: اگر نمی توانید تلویزیون را کنار بگذارید، دست کم کمتر، گزیده تر و فعالانه تر تلویزیون نگاه کنید.
دکتر مجتبی لشکربلوکی

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 23 / 1 / 1396 ساعت: 4:11 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

18 نکته جذاب در مورد مایکروسافت وبیل گیتس

18 نکته جذاب در مورد مایکروسافت

چه دوست داشته باشید و چه نداشته باشید، مایکروسافت همه‌جا هست.

سؤال اینجاست که شما تا چه حد این کمپانی را می‌شناسید؟ و برای پاسخ به این سؤال 18 فکت جالب درباره غول نرم‌افزاری دنیا را در زیر بخوانید:

شماره 1 - اگر شما در 13 مارس 1986 یک سهم از سهام مایکروسافت را می‌خریدید (به قیمت 21 دلار) اینک که ارزش هر سهم 14990 دلار است شما ظرف 30 سال صاحب ثروت بزرگی می‌شدید.

شماره 2 - در سال 1987 بیل گیتس مؤسس مایکروسافت جوان‌ترین میلیاردر جهان شد و در سال 1995 ثروتمندترین مرد جهان با ثروت 12.9 میلیارد دلار شد.

شماره 3 - رشد انفجاری مایکروسافت 2 میلیاردر دیگر در کنار 12 هزار میلیونر در خود به‌وجود آورد. استیو بالمر یکی از آن‌هاست که در سال 2014 با پرداخت 2 میلیارد دلار صاحب LA Clippers شد.

شماره 4 - در سال 1988 بیل گیتس املاک موسوم به Xanadu 2.0 را در مدینای واشنگتن به قیمت 2 میلیون دلار خرید و اینک ارزش آن بالغ بر 123 میلیون دلار است.

شماره 5 - بیل گیتس و پاول آلن اولین لوگوی مایکروسافت را در کمتر از یک روز طراحی کردند. نام طراحی O به‌صورت «فانکی وار» را بلیبت گذاشتند.

شماره 6 - «برایان اینو» آهنگ معروف ویندوز استارتاپ را برای ویندوز 95 ساخت که آن روزها معروف شد.

شماره 7 - رولینگ استونز و آهنگ استارت می آپ در کنار تم صوتی رسمی برای ویندوز 95 با نسخه سی دی بادی هالی عرضه شد.

شماره 8 - برنامه اکسل یک کشنده واقعی اپ نام گرفته است که بدون آن زندگی نمی‌چرخد.

شماره 9 - هر کارمندی به مناسبت سالگرد ورود خود به کمپانی می‌تواند اسمارتیز / M&Ms با خود همراه آورده و با کارمندان به اشتراک بگذارد.

شماره 10 - مایکروسافت بیش از 48313 ثبت اختراع به نام خود دارد که یکی از جدیدترین‌ها هولولنز است که غوغا به پا کرده است.

شماره 11 - حضور طنزگونه بیل گیتس و استیو بالمر در شوی ویدئویی طنز در سال‌های 2000 غوغا به پا کرد.

شماره 12 - مایکروسافت و اپل برای سال‌های سال در زمینهٔ نرم‌افزار با هم همکاری می‌کردند تا اینکه بیل گیتس ویندوز را عرضه کرد و دهه‌ها بعد با هم رقیب شدند.

شماره 13 - اولین ساعت هوشمند جهان را مایکروسافت با همکاری Timex بنام Datalink 150 ساختند.

شماره 14 - در سال 1997 مایکروسافت با سرمایه‌گذاری 150 میلیون دلاری روی اپل، این کمپانی را از ورشکستگی و مرگ حتمی نجات داد.

شماره 15 - مایکروسافت بسیاری از محصولات سخت‌افزاری مدرن را برای اولین‌بار خلق کرد اما به دلایل مختلف آن را دنبال نکرد. ماشین ترجمه هم‌زمان، تبلت و گجت‌های اینترنتی متصل به تلویزیون از جمله آن‌ها بود. جالب است بدانید تبلت کار مایکروسافت بود که اینک از دستانش خارج‌شده و فقط خیلی دیر با سرفیس به میدان بازگشته است.

شماره 16 - مایکروسافت کنسول گیم ایکس باکس/ Xbox را در سال 2001 رونمایی کرد. Xbox مخفف DirectX Box است وDirectX بسته نرم‌افزاری روی ویندوز است که گیم‌های ویندوزی روی آن اجرا می‌شود.

شماره 17 - در سال 1995 مایکروسافت Bob را عرضه کرد. «باب» نسخه منحصربه‌فردی از ویندوز برای مبتدیان به‌صورت خانه به خانه طراحی‌شده بود تا بتوانند به‌راحتی با آن کار کنند. این نسخه بعداً نابود شد و هرگز ظاهر نشد.

شماره 18 - در سال 2010 مایکروسافت تأیید کرد که 23 میلیون نوشیدنی رایگان (شیر و آب پرتغال) هر سال میان کارمندان خود در کافه تریاهایش توزیع می‌کند.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 23 / 1 / 1396 ساعت: 4:2 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مالزی اگر ایران بود چه می کرد؟

کشوری با سیاست درهای باز

مالزی اگر ایران بود چه می کرد؟

نفیسه قانیان
گردشگری، درخت های پالم، کاکائو و معادن قلع؛ این ها تنها چیزهایی است که منابع در آمدی کشور مالزی را تشکیل می دهد. مالزی هیچ چیز دیگری ندارد. معادن قلع این کشور یک صدم معادن یکی از شهرهای ایران هم نمی شود و درخت های پالم و درخت های کاکائو در این کشور، آوازه جهانی و کیفیت زعفران و پسته ایران را ندارد. مالزی نه تخت جمشید دارد و نه هزاران رشته صنایع دستی، نه فرش اش در تمام جهان شناخته شده است و نه از آب و هوای چهارفصل ایران برخوردار است.

مالزی یک کشور چند ملیتی است که از تقابل فرهنگی ملیت های مختلف برای رشد گردشگری خود استفاده کرده؛ پل خواجو نداشته اما در دولت اصلاحات از ایران اجازه گرفته تا 33 درصد از پل خواجوی اصفهان را با همین نام بازسازی کند و این پل و 6 پل بازسازی شده از دیگر کشورها، کپی برداری زیرکانه ای است که سالانه گردشگران زیادی را به این کشور می کشاند.

زمانی "ماهاتیرمحمد" گفته بود اگر یکی از پل های تاریخی اصفهان را داشت، ایران را از درآمد نفت بی نیاز می کرد. دولت مالزی که هم اکنون ادامه دهنده سیاست های نخست وزیر محبوب خود در بخش گردشگری است، ثابت کرده که این گفته ماهاتیر محمد قابل اجرا است. 85 درصد اقتصاد این کشور در دست چینی ها است. در بخش پزشکی بسیار ضعیف اند و اقتصادی غیرتولیدی و کاملاً وابسته دارند. اقتصادی با سیاست درهای باز؛ اما با گردشگری نفس می کشند و سالانه میلیون ها نفر گردشگر را به کشور خود می آورند.تعداد توریستهای کشور مالزی در سال ۲۰۱۲ بالغ بر ۲۵ میلیون نفر بوده و درآمد ناشی از این تعداد توریست، بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار اعلام شده است. طبق آمار سازمان جهانی توریسم ملل متحد(UNWTO) کشور مالزی رتبه ۱۰ صنعت توریسم جهان را به خود اختصاص داده است اما باید قبول کردمالزی چیزی جز زرق و برقی بی اصالت نیست. هرچند تقابل فرهنگی و ملیت های مختلف در این کشور شما را با پازلی جذاب روبرو می کند اما کجا معماری مالزی، اصالت و ویژگی های معماری ایران را دارد؟

این در حالی است که تفاوت آمار گردشگران در ایران و مالزی، تفاوتی نجومی است. سیاست ها و برنامه ریزی های متفاوت اقتصادی و گردشگری در این دو کشور، تنها چیزی است که درآمدهای اقتصادی مالزی از بخش گردشگری را به این جا رسانده است.

مالزی با 41 آژانس دهها برابر ایران توریست دارد، در حالی که در ایران بیش از 3000 دفتر خدمات مسافرتی دایر است که به دلیل سیاست های کلان دولت و تخصصی نبودن امور در این دفاتر، عملاً راه به جایی نبرده و اقتصاد گردشگری را تکانی نداده اند.

مالزی در طول هشت سال گذشته، در مسیر کامل توسعه یافتگی قرار گرفته و تفاوت های شاخصی با مالزی دهه قبل به دست آورده است. اگرچه هنوز هم در صنعت، تولید و پزشکی، وابستگی و کمبودهای زیادی دارد اما در بخش گردشگری، نمونه بی بدیلی است. مالزی نان تفکرش را می خورد و همین تفکر و درآمدزایی، مردم این کشور را در سطح قابل قبولی از رفاه اجتماعی قرار داده است.

تأثیر درآمد حاصل از گردشگری در دیگر بخش های این کشور را به راحتی می توان دید. سیستم های حمل و نقل، هتل ها، مراکز تفریحی و گردشگری، زیباسازی شهر و امثال آن از جمله مواردی است که هم به مدد ورود بیشتر گردشگران به این کشور مهیا شده و هم خود عاملی برای جذب بیشتر گردشگر محسوب می شود.

این در حالی است که این کشور در بخش توریسم سلامت و اکوتوریسم حرف چندانی برای گفتن ندارد و یا دست کم با ایران قابل مقایسه نیست. کشوری با دو فصل کم باران و پرباران است که چهارفصل بودن ایران را حسرت می خورد اما سرعت توسعه اش در کمتر کشوری دیده شده است. چشم انداز سال 2020 مالزی می گوید که این کشور در این بازه زمانی به یک کشورکاملاً توسعه یافته تبدیل خواهد شد. چیزی حدود 40 درصد از بودجه عمومی سالیانه این کشور صرف آموزش و پرورش و تربیت نیروی متخصص می شود تا این هدف را محقق سازد. با این همه باید تصور کرد اگر مالزی ایران بود، چه می شد و چه می کرد؟

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 23 / 1 / 1396 ساعت: 3:38 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

درس های کارآفرینی از جک ما (بنیان گذار علی بابا)

درس های کارآفرینی از جک ما (بنیان گذار علی بابا)

درس اول:
ایده ها و رویاهای خود را پرورش دهید. حتی اگر الان، سرمایه گذاری جهت عملی کردن آنان در دسترس نباشد.

درس دوم:
تسلیم شرایط محیطی و مکانی نشوید. جهان دیجیتال، محصور شدنی نیست.

درس سوم:
افراد و دوستان خوبی براي خود پیدا کنید و به مشتریانتان عشق بورزید. تلاش کنید زیاد یاد بگیرید.

درس چهارم:
من در سال ۲۰۰۰ گفتم اگر ۹ خرگوش در جهان وجود داشته باشد، اگر بخواهید یکی از آنان را شکار کنید، کافی است به یکی از آنان خوب فکر کنید و بر روی گرفتن آن تمرکز کنید! تاکتیک خود را تغییر دهید، خرگوش را تغییر ندهید!

درس پنجم:
فرصت های زیادی پیش روی ما است. تمام را نمی توان به دست آورد. اگر یک فرصت خوب را به دست آورید کافی است. مسیر پیشرفت را مرحله به مرحلی طی کنید.

درس ششم:
یکی از دلایل عمده ای که سبب می شود افراد فعال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، در ایجاد یک محیط کارآفرینی و بسترسازی یک کسب و کار اینترنتی، با شکست یا موفقیت های بسیار ضعیف روبرو شوند، آن است که آنان فناوری اطلاعات را خوب می شناسند ولی طرز ارائه آن در محیط کسب و کار را نمی دانند و مشتریان از کسب و کار آنان استقبال نمی کنند.

 

کانال تلگرامی ما 


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 4:49 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رشد یا توسعه؟؟؟

رشد یا توسعه؟؟؟

نوشته: دکتر هداوندی

این دو واژه پر کاربرد در ادبیات مدیریت و سیاست!! که خیلی وقت ها هم به یک معنا بکار می روند . اهدافی مانند رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی که دائما توسط مدیران و مسولان در کشور بکار می رود. اما به راستی رشد و توسعه یکسانند؟؟

اقای پروفسور راسل ایکاف در کتاب برنامه ریزی تعاملی (ترجمه دکتر سهراب خلیلی) خیلی خوب تفاوت رشد و توسعه رو تبیین کرده. رشد یعنی افزایش در اندازه یا تعداد که معمولا برای سازمانها اندازه بکار می رود. بنابراین منظور از رشد شرکت ها افزایش در مقیاسهای عملکردی آنها مانند سهم بازار، سود خالص، تعدا شرکت ها و ... است و خیلی وقتا تمام هدف یک شرکت رشده به این مفهوم!!

اما توسعه، خلاف تصور بسیاری توسعه وضعیت یا حالتی نیست که با آنچه فرد دارد تعریف شود، بلکه توسعه فرایندی است که توسط آن فرد توانایی ها و اشتیاق ارضای آرزوهای خود و دیگران را افزایش دهد. این تعریف آقای ایکافه. بنابراین توسعه افزایش ظرفیت و توانایی است نه افزایش دستاورد. بیشتر جنبه انگیزش، دانش، درک و خرد دارد تا جنبه مال و ثروت.. با اینکه فرد چقدر دارد سروکار ندارد بلکه با آنچه دارد چه می تواند کرد مربوط است.

بنابراین توسعه بیشتر به کیفیت زندگی مربوط است تا به سطح زندگی.. اگر مردمی توسعه نیافته ثروتمند شوند ضرورتا توسعه یافته نخواهند شد. اگر به دانش و درک دست پیدا کنند انگاه توسعه یافته خواهند بود. هر کدوم از ما شاید نمونه های زیادی داشته باشیم برای این موضوع که بالا رفتن سطح زندگی ضرورتا همراه افزایش کیفیت زندگی نخواهد بود (هر چند ثروت و سطح زندگی میتونه به توسعه و کیفیت زندگی کمک کنه). نکته مهم اینه که توسعه شامل خواست و توانایی است، نمی توان آنرا به دیگری داد یا تحمیل کرد (قابل توجه خیلی ها!).

بنابراین نه دولت می تواند حکومت شوندگان را توسعه دهد و مثلا شرکت کارکنان خود را!! حداکثر کاری که می توانند بکنند ترغیب و تسهیل این توسعه است...توسعه مثل درمان پزشکی نیست بلکه شبیه درس دادن است. هیچ کس نمی تواند توسعه را تجویز کند اما اگرچه کسی نمی تواند به جای دیگری یاد بگیرد یا برانگیخته شود اما می تواند یادگیری و انگیزش دیگری را ترغیب کند.

کیفیت زندگی که مردم می توانند محقق کنند محصول مشترک توسعه و منابع دردسترس است اگرچه محدودیت منابع می تواند پیشرفت کیفیت زندگی را محدود کند ولی نمی تواند توسعه را محدود سازد.. حالا باید دید برنامه های توسعه کشور این مفهوم از توسعه را در خود دارد و آیا اولویت بندی امور مبتنی بر این مفهوم صورت گرفته است؟؟

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 4:39 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۶ تاکتیک برای اینکه برند‌تان مورد توجه شبکه‌های اجتماعی قرار بگیرد

۶ تاکتیک برای اینکه برند‌تان مورد توجه شبکه‌های اجتماعی قرار بگیرد

اگر از سرعت رشد شبکه اجتماعی‌ برندتان راضی نیستید زمان آن رسیده است که از تاکتیک‌های جدید استفاده کنید.

1 از محتوای ویدیویی استفاده کنید

این روزها استفاده کردن از ویدیو تبدیل به بحث داغ شبکه‌های اجتماعی شده است. معمولا ویدیوها بیشتر از عکس‌ها دیده می‌شوند بنابراین استفاده از آن‌ها می‌تواند برند شما را شناخته‌تر کند.
استفاده از ویدیوهای لایو چالشی است که هر برندی باید از آن استفاده کند، ویدیوی لایو فیسبوک، پریسکوپ، یوتیوب و حالا اینستاگرام باعث می‌شوند توجه کاربران زیادی را به سمت شما جذب شود. ویدیوهای لایو امکان پخش اتفاقات در حال وقوع در هر لحظه و در هرجای جهان را دارند بنابراین شما را در مرکز توجه مردم قرار خواهند داد.

2 اجازه دهید فالوئرهایتان تیم شما را بشناسند

همیشه برای دنبال کنندگان یک برند دیدن فضای داخلی و کارمندان یک شرکت هیجان‌انگیز خواهد بود چه بهتر که فضای داخلی شرکت شما را با استفاده از یک مراسم که پویایی محیط کاری شرکت شما را نشان می‌دهد بشناسد. استفاده از استوری اینستاگرام می‌تواند گزینه مناسبی برای انتشار اینگونه محتواها باشد.

3 در شبکه‌های اجتماعی فعال باشید

تمام هدف شبکه‌های اجتماعی این است که شما را در اجتماع قرار دهد. شاید این کار به نظرتان اتلاف وقت باشد اما سعی کنید هر هفته مقداری زمان گذاشته و روی این موضوع کار کنید.
اول از همه داخل شبکه‌های اجتماعی فعالیت کنید سپس دیگران را در بحث‌ها شرکت داده و اعتماد سازی کنید. و در نهایت می‌توانید محتوای مربوط به برند یا صنعت کسب و کار خود را با آن‌ها به اشتراک بگذارید. دقت داشته باشید تنها در صورتی باید این کار را انجام دهید که این محتوا برای افراد داخل شبکه اجتماعی شما مفید باشد. بعد از مدتی متوجه خواهید شد که فعال بودن چقدر شما را در مرکز توجه قرار داده و دیگران را با کسب و کار شما درگیر می‌کند.

4 با اینفلونسرها همکاری کنید

این کار برای گسترش شبکه اجتماعی‌تان ضروری نیست اما می‌تواند کمک زیادی به شما بکند. مهم این است که بتوانید اینفلونسر مناسب که با کار شما در ارتباط هست را پیدا کنید و از این طریق بتوانید مشتری درست را برای کسب و کارتان جذب کنید. برای انجام این کار باید به خوبی تحقیق کرده و کمی سرمایه گذاری کنید.

5 استفاده صحیح و کارآمد از هشتگ‌ها داشته باشید

کاربر از طریق هشتگ شما را پیدا می‌کند، بنابراین با استفاده صحیح از آن‌ها می‌توانید افراد علاقه‌مند به کسب و کار خود را جذب کنید.
اگر در حال حاضر از هشتگ استفاده می‌کنید اما واکنشی از طرف مخاطبانتان نمی‌بینید باید روی این موضوع کار کرده و ببینید کدامیک از آن‌ها تاثیر گذار هستند و کدامیک تاثیر کمتری دارند و سپس استراتژی خود را عوض کنید.

6 از تبلیغات استفاده کنید

قرار گرفتن در مرکز توجه شبکه‌های اجتماعی بدون صرف هزینه امکان‌پذیر نیست. مشخص کردن هدف و شناخت مشتری کلید اصلی انجام این کار هستند و راه‌های متنوع زیادی برای انجام تبلیغات در این زمینه وجود دارد.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 4:12 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه ايده هاي ماندگار توليد كنيم

چگونه ايده هاي ماندگار توليد كنيم


برادران هیث، نویسندگان کتاب ایده عالی مستدام (انتشارات آریانا قلم)، پس از بررسی صدها ایده ماندگار در دنیا، شش اصل مشابه را در آن‎ها به شرح زیر مشاهده کردند:

اصل اول: سادگی
وکیل مدافع موفقی می‌گوید "اگر شما در دادگاه، درباره ده نکته بحث کنید، حتی اگر همه آنها نکات خوبی باشند، هنگامی‌که قضات به اتاق هیئت منصفه می‌روند هیچ‌کدام از آنها را به خاطر نمی‌آورند". برای کاهش اضافه‌های ایده و رساندن آن به مفهوم اصلی، باید در کاهش و حذف مسلط باشیم و می‌بایست بی‌رحمانه اولویت‌بندی کنیم. ماموریت ما فقط کوتاه گفتن چیزها نیست، عبارات بسیار کوتاه الزاماً ایده‌آل نیستند. گفتار حکیمانه، ایده‌آل است. باید ایده‌هایی بسازیم که علاوه بر سادگی، عمیق و با مفهوم باشند.

اصل دوم: غیره منتظره بودن
می‌توانیم از غافلگیر کردن برای جلب توجه افراد استفاده کنیم؛ احساسی که نقش آن افزایش هوشیاری و تمرکز است. اگر پیام ما از میان پارازیت‎ها عبور نکند و توجه افراد را جلب نکند، نمی‎توانیم به پیش برویم. اگر استفاده از غافلگیری در خدمت پیام اصلی ما باشد، بسیار قدرتمند خواهد بود. اما غافلگیری زیاد طول نمی‌کشد. برای بردباری افراد در توجه به ایده، باید اشتیاق و حس کنجکاوی ایجاد کنیم.

اصل سوم: ملموس بودن
باید ایده خود را در چارچوب اطلاعات ملموس و فعالیت‌های انسانی توضیح دهیم. ایده‌های ماندگار به طور طبیعی پر از تصاویر واضح و ملموس‌اند. ایده‎های ملموس راحت‎تر به یاد آورده می‎شوند. اما ممکن است این سوال را بپرسید که چه چیزی موضوعی را ملموس می‎کند؟ پاسخ ساده این است که چیزی را که بتوان با حواس پنج‎گانه خود بررسی نمود، ملموس است.

اصل چهارم: باورپذیر بودن
ایده‌های ماندگار باید اعتبار خود را داشته و باورپذیر باشند. به راه‌هایی نیاز داریم تا افراد، خود ایده ما را بیازمایند. در تنها مناظره ریاست جمهوری در سال 1980 میان رونالد ریگان و جیمی کارتر، ریگان می‌توانست آمارهای بی‌شماری را که نشان‌دهنده رخوت اقتصادی بودند، بیان کند. به جای آن، وی از سوال ساده‌ای استفاده کرد: "قبل از اینکه رای بدهید از خود بپرسید آیا وضع من از چهار سال قبل بهتر شده است؟".

اصل پنجم: احساسی بودن
باید کاری کنیم تا حس خاصی در مخاطبان ایده ایجاد شود. هدف از احساسی کردن پیام‎ها این است که کاری کنیم دیگران به آن اهمیت بدهند. احساسات باعث برانگیخته شدن افراد برای اقدام می‎شود. فراموش نکنید مردم معمولا" به خودشان اهمیت می‎دهند؛ لذا سعی کنید علایق و سلایق شخصی آن‎‎ها را در ایده خود مورد توجه قرار دهید.

اصل ششم: داستانی بودن
باید داستان بگوییم. آتش‌نشانان بعد از هر آتش‌سوزی داستان خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند و با این کار تجربیات خود را چند برابر می‌کنند. شنیدن داستان‌ها مانند شبیه‌ساز پرواز عمل می‌کند که ما را برای پاسخ سریع‌تر و موثرتر آماده می‌سازد. داستان‎ها می‎توانند به طور همزمان، احساس و ادراک ما را درگیر خود سازند. داستان‎ها ماندگاری بالایی دارند و پیام خود را ساده و با احساس منتقل می‎کنند.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 2:6 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

برخی از مهارت هایی که دانشجویان در زمان فراغت از تحصیل می بایست کسب کرده باشند

برخی از مهارت هایی که دانشجویان در زمان فراغت از تحصیل می بایست کسب کرده باشند

در این متن بر آن هستم تا به طور کلی دانشجویان را با مهارت هایی که لازم است در زمان فراغت از تحصیل داشته باشند آشنا نمایم. توجه داشته باشید که موارد اشاره شده، بر مبنای نظرها، عقیده ها و تجربه های شخصی و نیز آگاهی از برخی روال های استاندارد در دنیا تنظیم شده است و قطعا می تواند برای هرکسی نیازها متفاوت باشد یا به یقین مواردی وجود دارد که از دید این جانب پنهان مانده است.

دانشجویان در طول زمانی که برای دست یابی به عنوان مهندس فرصت دارند، لازم است نسبت به موارد زیر کوشا باشند.

1- زبان انگلیسی. قطعا یکی از حیاتی ترین برنامه هایی که هر مهندسی باید دنبال کند، تقویت زبان انگلیسی است. در دنیای امروز هیچ عذری برای کوتاهی در فراگیری زبان وجود ندارد. لازم به ذکر است:

1-1- دانشجویان اگر به فکر ادامه تحصیل هستند، زبان انگلیسی جزو مواد امتحانی کارشناسی ارشد و نیز جزو ملزومات قبولی در آزمون های دکتری است. همچنین، از آنجا که این زبان، زبان علم محسوب می شود، جستجوی آخرین یافته های علمی، تنها با استفاده از زبان انگلیسی ممکن است.

2-1- دانشجویان اگر به فکر جذب شدن در صنعت هستند، زبان انگلیسی می تواند در برخی موارد حیاتی باشد یا در برخی موارد دیگر امتیاز یک مهندس بر مهندس دیگری محسوب شود. به هر حال، بسیاری از بخش های صنعت با شرکت های خارجی طرفند و نیاز به نامه نگاری، گفتگو و سفرهای دوجانبه در این روابط احساس می شود، بخش های دیگری از صنعت دارای واحدهای تحقیق و توسعه می باشند و لازم است از آخرین یافته ها باخبر باشند که آن هم بدون دانش زبان انگلیسی بسیار مشکل است. گاهی در صنعت، زبان های دیگر مانند زبان فرانسوی امتیاز بزرگی است. با دانستن هرکدام از زبان های اروپایی، یادگیری دومین زبان بسیار ساده می شود. به عنوان نمونه می توان به خودروسازی ها اشاره نمود که زبان اصلی در بسیاری از آن ها فرانسوی است. البته از زبان های روسی و آلمانی هم نباید غافل شد. قصه زبان های شرقی مانند عربی و چینی البته متفاوت است.


2- دانش اینترنت. امروز دیگر بر هیچ کس پوشیده نیست که این ابزار تا چه اندازه زندگی ما را تغییر داده است. به اعتقاد من لازم نیست دانشجو در هر زمینه ای سایت یا پایگاه اطلاعاتی خاصی را حفط داشته باشد. البته در مواردی که درباره تخصص فرد صحیت می کنیم، بر هرکسی واجب است که در فهرست سایت های مورد علاقه، سایت های مهم مربوط به آن تخصص موجود باشند. به عنوان نمونه مهندسی که در زمینه تخصصی یاتاقان و روان کاری فعالیت می کند، آشنایی نداشتن با سایت SKF به نظر من ضعف محسوب می شود. با این اوصاف آنچه که برای دانشجویان در این زمینه لازم به نظر می رسد، بالا بردن سطح مهارت در زمینه جستجو در اینترنت است. البته نمی توان انکار کرد که دانش اینترنت مستقل از بحث زبان انگلیسی نیست. واضح است که استفاده از کلید واژه های فارسی سهم کوچکی از پتانسیل موجود را به ما می نمایاند. فراگیری مهارت در اینترنت انتها ندارد. من بدون اغراق هر روزی که در این زمینه سعی بر یادگیری چیز جدیدی دارم، واقعا نکته تازه ای یاد می گیرم. در انتها لازم به ذکر است که این مهارت ویژه گروه خاصی نیست، بلکه همه افراد یک جامعه باید با آن آشنا شوند، ولی برای مهندسان بحث جدی تری را می طلبد.

3- مجموعه نرم افزارهای Office. این مجموعه یکی از اجزای حیاتی کار حرفه ای در دنیای امروز است. دانشجویان در طول دوران دانشجویی به شکلی حیاتی لازم است با نرم افزارهای Word، Excel، PowerPoint و Outlook آشنا شوند. همچنین، فراگیری نرم افزارهای Access، MSP و Visio هم می تواند در آینده امنیازهای خوبی برای فارغ التحصیلان در محیط های کاری به وجود آورد. گروه نخست نرم افزارهایی که اشاره شد، در اصل می بایست توسط همه مردم فراگرفته شود، ولی زحمت بیشتری از دانشجویان مهندسی ما انتظار می رود.

 


4- زبان های برنامه نویسی. دانشجویان ما به ویژه آنهایی که قصد ادامه تحصیل دارند، لازم است با فلسفه الگوریتم نویسی و به تبع آن، یک زبان برنامه نویسی آشنا شوند. این جانب نظر خاصی روی زبان برنامه نویسی خاصی ندارم، چرا که آن هم مانند فراگیری زبان خارجی، یادگیری زبان نخست، کاری پر زحمت است و اگر لازم باشد، زبان های برنامه نویسی دوم و سوم بسیار ساده تر خواهد بود. زبان های java, Fortran، C و MATLAB زبان های برنامه نویسی توانمندی به شمار می روند که فراگیری دست کم، یکی از آن ها برای دانشجویان، الزامی است. البته برخی بر این باورند که MATLAB زبان برنامه نویسی محسوب نمی شود. به هر حال هرچه که باشد، موارد زیادی پیش می آید که مسایل پیش رو را نمی توان با نرم افزارهای ساده ای مانند Excel یا ماشین حساب های مهندسی حل کرد و این کار با MATLAB هم به خوبی امکان پذیر است.


5- استفاده از ماشین حساب مهندسی. به نظر ممکن است عجیب برسد، ولی امروزه در برخی از کشورها، حتی مدل ماشین حساب مهندسی مناسب برای دانشجویان را اعلام می کنند. اگر شنیده های من قرین به واقعیت باشد، در برخی موارد این مدل ها، مدل های بسیار پیشرفته ای است که قابلیت های بسیار بالایی دارد. اگر می خواهید به توصیه من عمل کنید و یک ماشین حساب مهندسی برای خود خریداری نمایید، با مطالعه این کار را انجام دهید. بسیاری از قابلیت های این ماشین حساب ها بیشتر مناسب دوران دانشجویی است، ولی واقعیت آن است که بدون این که خودتان متوجه شوید، مهارت کار با نرم افزار را در شما به شکل چشمگیری افزایش می دهد.

 

6- مهارت ترسیم. با فرض این که درس های مرتبط با نقشه کشی را دانشجویان به خوبی گذرانده باشند، نرم افزارهای مرتبط با نقشه کشی می بایست توسط دانشجویان فرا گرفته شود. اعتقاد من بر این است که نرم افزار AutoCAD به عنوان مادر تمامی نرم افزارهای نقشه کشی توسط همه دانشجویان مهندسی باید فراگرفته شود. پس از این، دانشجویان هرکدام از رشته های مهندسی لازم است که به طور مبتدی با نرم افزارهای مرتبط با رشته خودشان آشنا شوند. در این مرحله، تصور نمی کنم که لازم باشد دانشجویان مسلط به نرم افزار شوند، بلکه آشنایی اولیه صورت گیرد تا اگر در مار حرفه ای به این مساله برخورد نمودند، با یک دوره کوتاه مدت آموزشی در آن نرم افزار مسلط شوند. این نرم افزارها مان طور که بیشتر شما می دانید عمدتا عبارتند از SolidWorks و Catia.

 

7- مهارت تحلیل. نرم افزارهای تحلیلی هم مانند نرم افزارهای ترسیمی و طراحی، به اعتقاد من لازم نیست که دانشجویان مسلط به نرم افزار شوند، بلکه آشنایی اولیه کفایت می کند. آنچه از فراگیری نرم افزار تحلیلی مهم تر است، یادگیری پایه های نظری آن هاست. همان گونه که این پایه های نظری درباره نرم افزارهای ترسیمی، مباحث درس نقشه کشی صنعتی است، در این مورد هم این پایه نظری، در مکانیک جامدات میاحث مربوط به روش اجزای محدود FEM و در مکانیک سیالات، مباحث دینامیک عددی سیالات CFD است. مهم ترین این نرم افزارها در مهندسی مکانیک عبارتند از Ansys و Abaqus در شاخه FEM و Fluent در شاخه CFD.

 

8- مهارت های متفرقه نرم افزاری. شاید عجیب به نظر برسد، ولی به اعتقاد من در برخی زمینه های کاری در صنعت، امتیازهای مهم محسوب می شود اگر دانشجو با برخی نرم افزارهای غیر مرتبط به صورت ابتدایی آشنا باشد. در این میان می توان به نرم افزارهای طراحی وب مانند HTML و Flash، نرم افزارهای گرافیکی مانند PhotoShop و نرم افزارهای ویرایش فیلم و کلیپ مانند Movie Maker اشاره کرد.


9- دانش ها و مهارت های دیگر. واقعیتی است که مهارت هایی وجود دارد که متاسفانه در سیستم آموزشی مورد توجه سیستماتیک نیست، ولی دانشجو بدون داشتن این دانش ها و مهارت ها و با داشتن تمام مهارت های بالا در نهایت مانند یک چرخدنده در یک مکانیزم عمل می کند. از تمامی دانشجویان خواهشمندم که در این زمینه فکر خود را مشغول نموده، با شناخت ضعف های خود نسبت به رفع آن ها به هر شکل ممکن اقدام نمایند. در این میان، من هم می توانم مواردی را به عنوان نمونه بیان کنم تا راهگشای دانشجویان گرامی باشد. آشنایی عمیق تر با فرهنگ ایرانی و اسلامی، آشنایی با فرهنگ کار گروهی، آشنایی با اصول اخلاق حرفه ای، آشنایی با اصول حاکم بر فرهنگ کار در محیط صنعتی و آشنایی با اصول اقتصاد و مدیریت صنعتی از جمله این موارد است.

10- مهارت های تخصصی و ویژگی های فردی. جدا از تمامی این ها، هر حرفه ای مهارت های خاص خود را هم می طلبد. به عنوان نمونه، اشخاصی که در بخش های خدمات پس از فروش، تحقیق و توسعه، خط تولید، فروش یا بازرگانی خارجی کار می کنند، مهارت های ویژه متفاوتی دارند. اگرچه در کشور ما هم همانند تمام نقاط دنیا، شخص تازه فارغ التحصیل منحصرا به دنبال پیدا کردن اصل کار است و تخصص مورد نظر معمولا در نخستین اقدام به جذب در محیط کار دغدغه اصلی جوینده کار نیست، بنابراین، شاید بسیار مشکل یا غیر ممکن باشد اگر انتظار داشته باشیم دانشجویان از امروز به دنبال فراگیری این مهارت ها باشند، ولی بسیار مطلوب است که دانشجویان با توجه به ویژگی های شخصیتی که در خود سراغ دارند، حدود تخصص مناسب تر برای خود را بیابند تا با چشم بازتری به دنبال کار مناسب خود باشند. به دانشجویان گرامی به طور اکید توصیه می کنم به سایت شبکه مشاغل ONet مراجعه نموده، از تجربیات و خطوط راهنمای این سایت بهره ببرند. شنیده های من حاکی است که در حال حاضر برخی از کارفرمایان داخلی، با وجودی که این سایت ایده آل جامعه آمریکایی است، از آن در استخدام نیروی جدید استفاده می کنند. همچنین، شنیده های موثق دیگری دارم که نهادهای ذیربط در داخل کشور به شدت مشغول بومی سازی استانداردها و آمار این سایت هستند.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 1:54 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

خلاصه ١٠ قانون موفقيت وارن بافت

خلاصه ١٠ قانون موفقيت وارن بافت:

١- اشتياق خودتون رو پيدا كنيد و در اون فوق العاده بشيد
٢- بهترين افراد را استخدام كنيد، كارمندان شما سربازان شما هستند، كسى با سربازهاى بد به جنگ نمى رود
٣- براتون مهم نباشه كه بقيه چى فكر مى كنند، روزى ميرسه كه اون ها ميخوان كه شما باشند
٤- بخوانيد، بخوانيد، بخوانيد
٥- هميشه براى خودتون حاشيه امنى تعريف كنيد، اين كار رو در زندگى ، كسب و كار و روابط دوستى خود انجام دهيد
٦- براى خودتان هم برنامه داشته باشيد، اگر خودتان رشد نكنيد كسب و كار و زندگى شما هم رشد نمى كند
٧- مزيت رقابتى داشته باشيد براى كسب و كار و حرفه خودتان
٨- هميشه درحال مسابقه دادن باشيد، با ديگران يا خودتان، هر روز پيشرفت كنيد
٩- موفقيت را در ديگران ببينيد و از آن ها بياموزيد و مدل خودتان قرار دهيد
١٠- بى قيد و شرط به ديگران عشق بورزيد.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 1:31 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

پنج چیز که برای موفقیت در نتورک به آنها نیاز ندارید

پنج چیز که برای موفقیت در نتورک به آنها نیاز ندارید

1 اعتبار و تخصص و تجربه :

 اگر این ویژگی ها را دارید که خیلی هم خوب است . اما این ها شرط پیروز شدن در نتورک نیستند . فکر نکنید که اگر صاحب یکی از این موارد یا همه این موارد نیستید پس حتما چیزی کم دارید .

 خیلی از نتورکر ها را می شناسم که حتی با داشتن دیپلم کامپیوتر و اینترنت در این تجارت موفق شده اند.


2 تأیید دیگران :

 تنها کسی که باید شما را تأیید کند خود شما هستید . در این کار حتی شاید با مخالفت پدر و مادر و یا همسرتان روبه رو شوید . خیلی از مردم آمادگی پیروزی را ندارند و چون شما جرأت کرده و صحبت از پیروزی می کنید نا خود آگاه سد راه شما می شوند . این سد راه شدن خیلی از مواقع ناشی از حسادت و در بعضی مواقع ناشی از علاقه و نگرانی شدید اطرافیان نسبت به شما است چون که دوست ندارند ضرر شما را ببینند .

نگران نباشید ! پس از شروع اولین پیروزی هایتان تأیید ها خود به خود آغاز می شود .

 

3 دوستان و فامیل نزدیک :

 اگر این گروه از افراد به شما جواب رد دادند اصلا ناراحت ودلسرد نشده و بازی را شخصی نکنید . شما برای موفقیت تان یک لیست اسامی بلند بالا دارید که می توانید کار را ابتدا از آن ها شروع کنید .

 

4 پند و نصیحت های بی ارزش :

 برای مشورت درباره این تجارت به افراد متخصص مراجعه کنید .

 مشکل این است که بعضی از مردم به افراد متخصص گوش نمی دهند و درست بر عکس به افراد غیر متخصص گوش می دهند . مطالعه در باره این تجارت می تواند شک و تردید هایتان را بر طرف نماید .

 

5 کمال گرایی :

 هنوز هیچ شرکت صد در صد موفق یا محصول صد در صد عالی یا پلان درآمد زایی صد در صد کار آمد در این تجارت اختراع نشده است. به تجارت خودتان در یک قالب کلی نگاه کنید . اگر می بینید نکات مثبت اين تجارت و شرکت مورد نظرتان به نکات منفی آن می چربد معطل نکرده و کار را شروع کنید . اگر منتظر بمانید تا همه چیز کامل و بی نقص شود می بایست تا ابد صبر کنید . بسیاری از تجربه ها را در طول حر کت تان به دست خواهید آورد.

 

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 20 / 1 / 1396 ساعت: 10:45 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

10 مهارت مورد نیاز نیروی کار در سال 2020

10 مهارت مورد نیاز نیروی کار در سال 2020


موسسه تحقیقاتی دانشگاه فونیکس، موارد ده‎گانه زیر را به عنوان مهارت‎های مورد نیاز نیروی کار در سال 2020 معرفی نموده است:

درک معانی: توانایی درک عمیق مفاهيم و اهمیت موضوعات تبیین شده

هوشمندی اجتماعی: توانایی برقراری ارتباط موثر با دیگران به‎منظور جلب واکنش‎های مناسب و ایجاد تعامل مطلوب با آن‎ها

تفکر نوین و انطباقی: توانایی یافتن راه‎حل‎ها و پاسخ‎های بدیع و نوآورانه برای مسائل

شایستگی میان‎فرهنگی: قابلیت موثر عمل کردن در فرهنگ‎های مختلف

تفکر محاسبه‎ای: توانایی تبدیل و تفسیر حجم بزرگی از داده‎ها و استخراج مفهوم و تحلیل‎های لازم از آن‎ها

سواد رسانه‎های نوین: توانایی ارزیابی منتقدانه محتواهای رسانه‎های نوین و توان تولید محتوای مناسب و متقاعدکننده برای آن‎ها

چند ‎رشته‎ای بودن: سواد و توانایی درک مفاهیم چندین رشته مختلف

تفکر طراحی: توانایی طراحی فرایندها و اقداماتی در راستای رسیدن به هدفی خاص

مدیریت بار فکری: توانایی فیلتر کردن و اولویت بندی مطالب در راستای حداکثر سازی کارکرد شناختی مغز

تشریک مساعی مجازی: توانایی کار بهره‎ورانه و همراه با شور و شوق در یک تیم مجازی

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 26 / 12 / 1395 ساعت: 8:6 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رابطه بین برنامه ریزی و عملکرد؟؟

رابطه بین برنامه ریزی و عملکرد؟؟
نوشته:دکتر اسماعیل هداوندی
✏️تا حالا به فرایند تصمیم گیری فردی و سازمانی توجه کردید؟ سازمانها چطور تصمیم گیری می کنند؟معمولا تصمیم گیری بر پایه مجموعه ای از روابط علّی میان متغیرهایی که یا توسط ما قابل کنترل هستند، یا متغیرهایی که ما نمی توانیم کنترل کنیم و نتیجه دلخواه و مدنظرمان صورت می گیرد.
✏️مثلا شناسایی روابط علّی میان قیمتگذاری و تبلیغات (قابل کنترل) و وضعیت کلی اقتصاد و قدرت خرید مردم(غیرقابل کنترل توسط شرکت) و میزان فروش شرکت(متغیر عملکرد) می تواند ما را در تصمیم گیری در زمینه بهبود فروش کمک کند!
✏️هرچه که در سازمان روابط علّی میان آنچه که انجام می دهیم و آنچه که می خواهیم بدان برسیم را بهتر درک کرده باشیم قابلیت برنامه ریزی اثربخش تری داریم. اما بسیاری از شکست ها در برنامه ریزی فردی یا سازمانی فرض کردن رابطه علّی در جایی که وجود ندارد و یا فرض نکردن آن در جایی که وجود دارد! از طرفی بسیاری رابطه علّی و رابطه همبستگی را با هم اشتباه می گیرند!
✏️علیت یعنی شرط لازم و کافی در حالی که همبستگی بین دو متغیر رفتار هم جهت و یا مخالف جهت همدیگر را نشان می دهد. مثلا شکل رابطه همبستگی میان تعداد کاربران فیسبوک و بازده اوراق قرضه 10 ساله یونان را نشان می دهد(که باعث ورشکستگی این کشور سال 2011 شد). آیا می توان گفت فیسبوک عامل بحران اقتصادی یونان است؟؟(یعنی نتیجه رابطه علی از یک رابطه همبستگی گرفت؟) مطمانا اینطور نیست.
✏️با نگاهی دقیقتر به موضع گیری مدیران ارشد در سازمان و حتی کشور می توان دریافت که بسیاری از رابطه هایی که آنها میان برنامه هایشان و عملکردی که حاصل شده است بیان می دارند یک رابطه همبستگی است و نه علیت! این نکته مورد توجه امبروز بیرس نویسنده معروف آمریکایی هم بوده است تا جایی که برنامه را چنین تعریف نموده است: برنامه کوشش برای یافتن بهترین شیوه دستیابی به یک نتیجه تصادفی است (هداوندی)
Plan: To bother about the best method of accomplishing an accidental result

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 25 / 12 / 1395 ساعت: 11:33 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

جوزدگی

جوزدگی

۱- در اواسط ۱۹۷۰ شرکت شکلات سازی "مارس" یکباره متوجه شد فروش شکلات هایش افزایش یافته است در حالی که هیچ تغییری در بودجه تبلیغاتی ایجاد نشده بود، قیمت شکلات هم تغییری نکرده بود، محصول هم همان بود، پس چرا فروششان بیشتر شده بود؟
کار، کار فضاپیمای مکان یاب ناسا بود! مأموریت این فضاپیما این بود که نمونه ای از خاک یکی از سیاره های نزدیک را به زمین بیاورد. فرود این فضاپیما روی سیاره مریخ (مارس) با تبلیغات زیادی همراه بود و موفقیت ناسا عنوان اول همه روزنامه ها شده بود.
نام شکلات "مارس" از روی نام بنیانگذار شرکت، "فرانکلین مارس" انتخاب شده بود، نه به خاطر سیاره مارس، ولی تکرار نام مارس در رادیو تلوزیون باعث شده بود ذهن مردم بیشتر از قبل متوجه شکلات مارس شود و فروش این شکلات بالا برود!
۲- در یک تحقیق راجع به "روز هالووین" معلوم شد که مردم یک روز قبل از هالووین خیلی بیشتر به محصولات نارنجی رنگ (مثل نوشابه پرتقالی) تمایل پیدا می کنند! قبل از هالووین محرک های نارنجی رنگ مربوط به این سنت (مثل کدو تنبل و محرک های نارنجی) افکار را به سمت محصولات نارنجی رنگ می برند!
۳- در شهرهای آفتابی آمریکا مثل میامی خیلی راحت تر می توانید ببینید که همسایه تان چه ماشینی سوار می شود تا شهرهایی که مثل سیاتل اغلب بارانی هستند.
در شهرهای آفتابی تمایل مردم برای عوض کردن ماشین شان بیشتر می شود، پژوهش روی داده های حاصل از فروش یک و نیم میلیون ماشین نشان داد که از هر هشت ماشین که خریده می شود یکی به خاطر "اثر اجتماع" است: وقتی مردم می بینند همسایه شان ماشین جدید خریده تمایل به خرید ماشین جدید پیدا می کنند!
تحقیقات فوق نمونه ای بودند از مطالعات گسترده ای که نشان دهنده تلقین پذیری گروهی در انسان ها هستند. انسان موجودی اجتماعی است و به شدت تمایل دارد رفتاری نشان دهد که او را "عضو" یک گروه نماید. این تمایل به تعلق به گروه باعث می شود که انسان ها به شدت تمایل به "جو زدگی" داشته باشند.
البته شدت این تمایل در افراد برون گرا - هیجانی خیلی بیشتر از افراد درون گرا - منطقی است، یعنی فردی با تمایلات شخصی "هیستریونیک" خیلی بیشتر از افرادی با تمایلات "اسکیزوئید" و "وسواس جبری" دچار جو زدگی می شود با این حال همه ما اگر حواس مان را به تصمیمات و انتخاب هایمان جمع نکنیم به شدت دچار جو زدگی می شویم و بی آن که بدانیم تصمیمات همسایه یا تیتر روزنامه ها یا حتی رنگی که در ویترین مغازه ها بیشتر به چشم می خورد بر تصمیمات ما اثر می گذارند، آن گاه خود ما نیز جزئی از این "شبکه مسری" ناقل "ویروسی" خواهیم شد که از دیگران به ما انتقال یافته است!
البته اثر اجتماع و فشار گروه
(peer pressure)
همیشه هم جنبه منفی ندارد بلکه گاهی فشار گروهی یک تغییر مثبت را تسریع و تسهیل می کند.
مثلأ موفقیت درمانی کسانی که برای ترک سیگار در یک برنامه گروهی شرکت می کنند بیش از کسانی است که از روش های انفرادی درمان استفاده می کنند، همچنین بسیاری از افراد به دلیل تمایل به تعلق به یک گروه به یک باشگاه ورزشی می روند و گروه باعث می شود برنامه ورزشی آنان استمرار داشته باشد.
به قول مولانا:
چون بد مطلق نباشد در جهان
نیک و بد نسبی است این را بدان!

دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 24 / 12 / 1395 ساعت: 4:47 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

شرایط ثبت نام در سامانه سهام عدالت

شرایط ثبت نام در سامانه سهام عدالت

کلیه مشمولین که در دوره ده ساله اجرای طرح سهام عدالت از ابتدای سال ۸۵ تا پایان سال ۹۴ ثبت نام شده قطعی در تعاونی‌های سهام عدالت شهرستان‌ها بوده‌اند، می‌توانند از سامانه www.sananese.ir ضمن کسب اطلاع از مشمول بودن، صورت وضعیت تسویه اقساط خود را مشاهده یا از آن نسخه چاپی تهیه کنند.

ورود به سامانه سهام عدالت مشروط به ورود کد ملی و برخی مشخصات هویتی در سامانه است و ضروت دارد این اطلاعات توسط شخص یا ولی، قیم و یا وکیل قانونی وی وارد سامانه شود.

همچنین درج شماره تلفن همراه معتبر در سامانه جهت برقراری تماس یا اطلاع رسانی سازمان خصوصی سازی الزامی است.

کلیه مشمولین که در دوره ده ساله اجرای طرح سهام عدالت از ابتدای سال ۸۵ تا پایان سال ۹۴ ثبت نام شده قطعی در تعاونی‌های سهام عدالت شهرستان‌ها بوده‌اند، می‌توانند از طریق این سامانه ضمن کسب اطلاع از مشمول بودن، صورت وضعیت تسویه اقساط خود را مشاهده یا از ان نسخه چاپی تهیه کنند.

مشخصات هویتی کلیه مشمولین سهام عدالت تا دی ماه ۹۵ از طریق سازمان ثبت احوال کشور اخذ و به روز رسانی شده و ملاک اعلام وضعیت مشمولین و ارائه صورت تسویه اقساط است.

مشمولین سهام عدالت می‌توانند از ۱۷ اسفند ماه تا پایان شهریور ماه ۹۶ پس از مشاهده صورت وضعیت تسویه اقساط خود، در خصوص باقی‌مانده ارزش سهام که به طور کامل تسویه نشده نسبت به مبلغی که تمایل به پرداخت داشته و ان را در سامانه تعیین می‌کنند، یک قبض پرداخت دارای شناسه واریز سامانه دریافت کند.

مشمولانی که در صورت وضعیت خود از تخفیف برخوردارند و فاقد قبض پرداخت هستند نیز نباید هیچ وجهی‌به حساب دولت واریز کند.

به منظور تسهیل بهره برداری افراد از این سامانه رقم سمت راست کد ملی به عنوان عدد مجاز جهت مراجعه طی دوره ده روزه اول فعالیت آن به شرح زیر تعیین شده است؛

پرداختهای مشمولین فقط از طریق بانک ملی ایران صورت خواهد گرفت و مشمولین می‌توانند مبلغ مدنظر خود را با استفاده از شناسه پرداخت و معادل مبلغ درج شده در قبض پرداخت که از سامانه دریافت می کنند پرداخت کنند.

پرداخت هرگونه وجه در خصوص سهام عدالت به جز از طریق بانک ملی ایران غیرقانونی است و تقاضا می شود مشمولین به طور اکید از پرداخت پول به هر روش دیگر اجتناب کنند.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 22 / 12 / 1395 ساعت: 6:44 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ما تربیت نشدیم!

ما تربیت نشدیم!

ما تربیت نشدیم.
تربیت ما بیش از این نبوده است که به بزرگ‌ترها احترام بگذاریم، کلمات زشت نگوییم، پیش دیگران پای خود را دراز نکنیم، حرف‌شنو باشیم، صبح‌ها به همه سلام کنیم، دست و روی خود را با صابون بشوییم، لباس تمیز بپوشیم، دست در بینی نبریم و …
اما ساده‌ترین و ضروری‌ترین مسائل زندگی را به ما یاد ندادند.
کجا به ما آموختند که چگونه نفس بکشیم، چگونه اضطراب را از خود دور کنیم، موفقیت چیست، ازدواج برای حل چه مشکلی است، در مواجهه با مخالف چگونه رفتار کنیم …
در کودکی به ما آموختند که چموش نباشیم، اما پرسشگری و آزاداندیشی و شیوه‌های نقد را به ما نیاموختند.
داگلاس سیسیل نورث، اقتصاددان آمریکایی و برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳می‌گوید: «اگر می‌خواهید بدانید کشوری توسعه می‌یابد یا نه، سراغ صنایع و کارخانه‌های آن کشور نروید. اینها را به‌راحتی می‌توان خرید یا دزدید یا کپی کرد. می‌توان نفت فروخت و همۀ اینها را وارد کرد. برای اینکه بتوانید آیندۀ کشوری را پیش‌بینی کنید، بروید در دبستان‌ها؛ ببینید آنجا چگونه بچه‌ها را آموزش می‌دهند. مهم نیست چه چیزی آموزش می‌دهند؛ ببینید چگونه آموزش می‌دهند. اگر کودکانشان را پرسشگر، خلاق، صبور، نظم‌پذیر، خطر‌پذیر، اهل گفتگو و تعامل و برخوردار از روحیۀ مشارکت جمعی و همکاری گروهی تربیت می‌کنند، مطمئن باشید که آن کشور در چند قدمی توسعۀ پایدار و گسترده است.»
از «نفس کشیدن» تا «سفر کردن» تا «مهرورزی» به آموزش نیاز دارد. بخشی از سلامت روحی و جسمی ما در گرو «تنفس صحیح» است.
آیا باید در جوانی یا میان‌سالی یا حتی پیری، گذرمان به یوگا بیفتد تا بفهمیم تنفس انواعی دارد و شکل صحیح آن چگونه است و چقدر مهم است؟!
به ما حتی نگاه کردن را نیاموختند. هیچ چیز به اندازۀ «نگاه» نیاز به آموزش و تربیت ندارد. کسی که بلد است چطور ببیند، در دنیایی دیگر زندگی می‌کند؛ دنیایی که بویی از آن به مشام بینندگان ناشی نرسیده است.
هزار کیلومتر، از شهری به شهری دیگر می‌رویم و وقتی به خانه برمی‌گردیم، چند خط نمی‌توانیم دربارۀ آنچه دیده‌ایم بنویسیم. چرا؟ چون در واقع «ندیده‌ایم». همه چیز از جلو چشم ما گذشته است؛ مانند نسیمی که بر آهن وزیده است.
جان راسکین، آموزگار بزرگ نگاه، در قرن نوزدهم می‌گفت: «اگر دست من بود، درس طراحی را در همۀ مدارس جهان اجباری می‌کردم تا بچه‌ها قبل از اینکه به نگاه‌های سرسری عادت کنند، درست نگاه کردن به اشیا را بیاموزند.»
می‌گفت: «کسی که به کلاس‌های طراحی می‌رود تا مجبور شود به طبیعت و پیرامون خود، بهتر و دقیق‌تر نگاه کند، هنرمندتر است از کسی که به طبیعت می‌رود تا در طراحی پیشرفت کند.»
اگر در خانه یا مدرسه، یاد گرفته بودیم که چطور نگاه کنیم، چطور بشنویم و چطور بیندیشیم، انسانی دیگر بودیم.
انسانی که نمی‌‌تواند از چشم و گوش و زبان خود درست استفاده کند، پا از غار بدویت بیرون نگذاشته است؛ اگرچه نقاشی‌های غارنشینان نشان می‌دهد که آنان با «نگاه» بیگانه نبودند.
من پدرانی را می‌شناسم که در آتش محبت فرزندانشان می‌سوزند و برای رفاه و آسایش آنان سر از پا نمی‌شناسند، اما تا دهۀ هفتاد یا هشتاد عمرشان ندانستند که فرزندانشان بیش از خانه و ماشین، به آغوش گرم او نیاز دارند و او باید آنان را لمس می‌کرد و می‌بوسید و دست محبت بر سر و روی آنان می‌کشید.
بسیارند پدرانی که نمی‌دانند اگر همۀ دنیا را برای دخترشان فراهم کنند، به اندازۀ یک‌بار در آغوش گرفتن او و بوسیدن روی او، به او آرامش و اعتماد به نفس نمی‌دهد.
در جامعه‌ای که از در و دیوار آن، سخن از حق و باطل می‌بارد، کسی به ما یاد نداد که چگونه از حق خود دفاع کنیم یا چگونه حق دیگران را مراعات کنیم و مسئلۀ «حق و باطل» را به حقوق افراد گره نزنیم. عجایب را در آسمان‌ها می‌جوییم، ولی یک‌بار به شاخۀ درختی که جلو خانۀ ما مظلومانه قد کشیده است، خیره نشده‌ایم.
نگاه کردن، شنیدن، گفتن، نفس کشیدن، راه رفتن، خوابیدن، سفر کردن، بازی، تفریح، مهرورزی، عاشقی، زناشویی و اعتراض، بیشتر از املا و انشا نیاز به معلم و آموزش دارند.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 22 / 12 / 1395 ساعت: 6:6 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

پارادیگما؛ پدیده ای که باعث کوری و تحلیل و تصمیم اشتباه می شود

پارادیگما؛ پدیده ای که باعث کوری و تحلیل و تصمیم اشتباه می شود

قبل از آن که مفهوم پارادیگما را با هم مرور کنیم بگذارید یک داستان معروف را یک بار دیگر با هم مرور کنیم: گروهی از محققان پنج میمون را در قفسی گذاشتند و در وسط قفس یک نردبان که بالای آن مقداری موز گذاشته شده بود قرار دادند. هربار که میمونی از نردبان بالا رفت، دانشمندان میمون های دیگر را با دوش آب سرد خیس کردند. پس از مدتی، هر میمون که از نردبان بالا رفت میمون های دیگر میمونی را که از نردبان بالا رفته بود را کتک زدند. پس از مدتی، هیچ میمونی دیگر جرات اینکه از نردبان بالا رود را نداشت، گرچه وسوسه او بسیار عمیق بود.
محققان تصمیم گرفتند یکی از میمون ها را با میمون جدیدی عوض کنند. میمون تازه اولین کاری که می کند به سمت موز از نردبان بالا می رود. ولی ناگهان بقیه میمون ها روی او می ریزند و او را محکم کتک می زنند
پس از چند بار کتک خوردن، میمون تازه وارد فرامی گیرد که نبایستی از نردبان بالا برود، اما هرگز نمیداند چرا؟
میمون دوم جایگزین می شود و همان وضع ادامه می یابد. میمون اول هم در کتک زدن میمون دوم همکاری می کند. میمون سوم جایگزین می شود و همان وضع کتک زدن ادامه میابد. میمون چهارم جایگزین می شود و همچنان کتک زدن هر میمونی که از نردبان بالا می رود ادامه دارد. میمون پنجم هم جایگزین می شود و کتک زدن و کتک خوردن همچنان ادامی میابد.

حالا آنچه مانده میمون های جدیدی هستند که حتی هیچکدامشان دوش آب سرد را هرگز تجربه نکرده اند، ولی همچنان هر میمونی که از نردبان بالا می رود را کتک می زنند. اگر ممکن بود از میمون ها پرسش شود چرا آنانی را که از نردبان بالا میروند را کتک می زنند، جواب می توانست این باشد: من نمیدانم، همه همین کار را می کنند. جمله ای که متاسفانه برای همه ما آشناست!

تحلیل راهبردی:
مفهوم پارادیگما (واژه ای یونانی که در انگلیسی پارادایم خوانده می شود) می تواند داستان بالا را توضیح دهد: هر فرد یا جامعه ای «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب مفروضات، پیش دانسته ها و پیش فرض های خود درک و تحلیل می کند.
پارادایم یک مجموعه از باورها و پیش فرض ها و ارزش هاست که ممکن است زمانی به یک دلیل منطقی بوجود آمده باشند اما به دلایل غیرمنطقی ته نشین شده باشند و سپس از طریق آموزش های رسمی و غیررسمی آنقدر تکرار می شوند که برای ما به صورت چارچوب‌هایی «بدیهی» در می‌آیند.

به احتمال خیلی زیاد پارادایم ها در زمان شکل گیری به خاطر این که موفق بوده اند و یک مساله را به خوبی حل کرده اند (جلوگیری از آب سرد) در ذهن ما پایدار می شوند اما زمانی که یک پارادایم شکل گرفت همچنان در ذهن ما باقی می ماند ولو اینکه دیگر کارآمد نباشد. چرا؟ چون تبدیل به پیش فرض های بدیهی شده است.

پارادایم ها باعث می شوند که ما کور شویم! بگذارید مثال بزنم. زمانی که شرکت معروف آمازون (که آن موقع یک کسب وکار نوپا و ناشناخته بود) ادعا کرد که می خواهد بزرگ ترین کتاب فروشی آنلاین دنیا شود رقبای سنتی او خندیدند و برخی نیز رسما در روزنامه ها گفتند که آرزو بر جوانان عیب نیست. اما بعدها به شدت تنبیه شدند! چرا؟ چون پارادایم قبلی کاملا چشم های آنان را بسته بود.
✍️دکتر مجتبی لشکربلوکی

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 12 / 1395 ساعت: 7:39 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

شش پروژه پرداخت بدون تماس دست

شش پروژه پرداخت بدون تماس دست (Hands Free)

مفهوم پرداخت بدون تماس دست، در مورد کاربری‌های خاص مانند اوبر و شرکت‌های به کار می‌رود که تلاش کرده‌اند تجربه پرداخت بدون تماس دست را برای تمام خریدهای خرد ایجاد کنند.در همین راستا 6 پروژه پرداخت بدون تماس دست را به شما معرفی میکنیم.

1. گوگل هندزفری (Google Hands Free)
گوگل هندزفری که اخیراً تعطیل شد ترکیبی از چندین فناوری پرداخت موبایل بود. این فناوری متکی بر بلوتوث، وای فای و مکان‌یاب بود تا حضور مشتری در یک فروشگاه را تشخیص دهد و پرداخت را آغاز کند. مشتری جهت تائید، تصویری را بارگذاری می‌کرد و حرف اول نام و نام خانوادگی خود را وارد می‌کرد.

2. ویو شیدز (WaveShades)
ویزا در حال آزمایش روند گنجاندن پرداخت‌های بدون تماس دست ، توسط عینک‌های آفتابی است. این پروژه به معنای واقعی بی تماس نیست؛ کاربران باید عینک آفتابی خود را بردارند و با آن به خوانشگر ضربه بزنند؛ اما این کار ضرورت استفاده از روندهای دستی مانند دسترسی به کیف پول را از بین می‌برد.

3. عینک گوگل
فکر ابتدایی دیگر برای پرداخت به کمک عینک ، برنامه عینک گوگل بود. باآنکه گوگل هرگز به‌صورت رسمی گوگل والت یا اندروید پی را وارد عینک بدفرجام خود نکرد، توسعه‌دهندگان آن با اندیشه استفاده از دوربین داخلی عینک گوگل برای خوانش کدهای دوبعدی و دسترسی به کیف پول‌های بیت کوین بازی کردند.

4. اسکوئر والت (Square Wallet)
استراتژی اولیه اسکوئر یک کیف پول موبایل برای مصرف‌کنندگان بود که در رابطه با فروشندگان اسکوئر کار می‌کرد. این فکر مکرراً کنار گذاشته و اجرا شد و تجسم عینی آن تجربه‌ای بدون تماس دست بود که کاربران کیف پول اسکوئر از یک برنامه برای مطلع کردن فروشندگان از حضور خود استفاده می‌کنند. سپس جهت تائید، فروشنده تصویری از خریدار دریافت می‌کند.

5. فیس آی دی پی پل (PayPal Face ID)
پی پل نیز با مدلی مشابه کیف پول اسکوئر وارد حوزه پرداخت‌های بدون تماس دست شد. کیف پول مبتنی بر ابر پی پل از مشتریان درخواست می‌کرد از طریق یک برنامه، تصویر خود را برای فروشنده مربوطه ارسال کنند.

6. ادز وری چیپ (ADS VeriChip)
«راه‌حل‌های کاربردی دیجیتال وری چیپ» سال 2002 وارد بازار شد و وعده داد که بتواند به‌صورت وایرلس اطلاعات شناسایی مشتری را از تراشه‌ای به‌قدر دانه برنج که در زیر پوست او جای گرفته، منتقل کند. یکی از کاربردهای مدنظر شرکت، پرداخت بود و مستر کارد مختصراً به این ایده پرداخته است

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 12 / 1395 ساعت: 7:12 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رييس جمهور موفق چه تخصصى بايد داشته باشد؟

رييس جمهور موفق
چه تخصصى بايد داشته باشد؟

اقتصاددان، حقوقدان، تکنوکرات، دیپلمات، فرمانده نظامى، مدير پروژه؟ كدام تخصص مى تواند باعث شود يك رييس جمهور كارنامه موفقى از خود به يادگار بگذارد؟ شاید بتوان مثالی آورد که رئیس‌جمهوری با يكى از اين تخصص‌ها موفق بوده باشد اما با يك بررسی‌ دقيق مى توان نتيجه گرفت آنچه باعث موفقیت وی شده، نه آن تخصص ویژه بلکه یک ویژگی دیگر بوده است.

تجربه جهانى نشان می‌دهد روسای‌جمهوری گوی موفقیت را از سایر همتایان خود ربوده‌اند که صاحب یک بینش منسجم در نحوه تصمیم‌سازی برای مسائل مبتلا‌به کشور در همه حوزه‌ها اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و روابط خارجی بوده‌اند؛ يعنى قادر بوده‌اند در بزنگاه‌ها مثل يك اقتصاددان يا ديپلمات يا يك تكنوكرات كارآزموده فكر و عمل كنند و در تله ذی‌نفعان نيفتند.

تصور موهومی در اكثر جوامع در حال گذار وجود دارد که گمان مى‌کنند حاکمیت یک فرد دارای قدرت اجرایی بالا می‌تواند بهشت برین را برای این جوامع به ارمغان آورد؛ به ويژه آنكه اگر در كارنامه خود مديريت پروژهايی را هم ثبت كرده باشد. اما بازخوانی تاریخ ما را به اشتباه بودن و حتی خطرناک بودن چنین دیدگاهی هدایت می‌کند. مثال بارز تاریخی برای درک ملموس این نکته می‌تواند پهلوی اول یا همان رضاخان معروف باشد که تاریخ بر قدرت اجرایی خارق‌العاده وی گواه است. اما بینش ناصحیح و غیر‌منسجم او برای فهم عمیق‌تر مسائل باعث شد که: ١- پایه‌های اقتصاد ایران در نخستین‌ گام‌های توسعه در چارچوب اقتصاد دولتی بنا نهاده شود. ٢- همراه‌سازی سرمایه اجتماعی با فرآیند توسعه به دلیل تقابل شدید وی با فرهنگ عمومی (به ویژه خطای فاحش کشف دستوری حجاب) غیرممکن شود. ٣- و نهایتاً‌ اینکه همین نگاه ناقص و مثلاً‌ تکنوکراتیک وی به اداره کشور باعث مسحور شدن در برابر معجزه‌های مقطعی آلمان هیتلری و نزدیک شدن به این کشور در خطرناک‌ترین مقطع تاریخی شد که سرانجام تیره‌ای را با اشغال ایران توسط متفقین برای کشور به ارمغان آورد.

بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که متفقین چندین بار از ابتدای تابستان 1320 به رضاخان اولتیماتوم دادند که آلمانی‌های مظنون به پیشبرد پروژه نظامی هیتلر را از ایران اخراج کند؛ اما غرور بی‌پشتوانه وی به قدرت نظامی مانع از آن شد که او قادر به فهم مسائل پیچیده روابط بین‌الملل شود و نتیجه آن شد که در شهریور 1320 متفقین يعنى روس‌ها، انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها در حمله‌ای برق‌آسا ایران را به اشغال خود در‌آوردند که نه‌تنها عاقبت شومی برای شخص وی به همراه داشت بلکه تیره‌روزی بی‌سابقه‌ای را نیز بر زندگی ایرانیان حاکم کرد. تورم سه‌رقمی، فقر وحشتناک و گرسنگی ناشی از کمبود شدید کالاهای اساسی از ویژگی‌های سال‌های پس از اشغال ایران است که حکایت‌های غمبار آن کابوس نسل بازمانده از آن دوران است.

آنچه باعث کامیابی یک تکنوکرات یا یک فرد دارای قدرت اجرایی بالا در پیشبرد سریع و اداره موفق یک پروژه می‌شود دقیقاً همان عاملی است که وی را در اداره کشور ناکام می‌‌گذارد. هر تصمیمی برای تغییر در ساز و کار اداره کشور، کنش و واکنش‌های بی‌شماری را به همراه دارد که در یک بینش منسجم همه این کنش و واکنش‌ها دیده مي شود اما در «مدیریت پروژه» چنین رويكردى غايب است. به همین دلیل، نگاه پروژه‌ای به اداره کشور باعث «خطای دید» عجیبی در رييس دولت می‌شود که صاحب یک بینش منسجم تئوریک از این نوع خطای دید در امان است.

کوتاه سخن اینکه تصور رئیس دولت از اداره کشور نباید تصور اداره یک پروژه‌ یا حتی مجموعه‌ای از پروژه‌ها باشد. اتفاقا برعكس، رئیس دولت بیش از آنکه به فهرستی از بایدها که در مدیریت پروژه‌ لازم است، نیاز داشته باشد به فهرستی از نبایدها در اداره کشور نیاز دارد که تنها در چارچوب یک بینش منسجم تئوریک قادر به درک آن خواهد بود. در غیاب این بینش، رئیس‌جمهور کارکردی جز یک ماشین امضا برای دستگاه پیچیده بوروکراسی نخواهد داشت که بی‌سر ‌و صدا مشغول تبدیل چالش‌ها به پروژه‌های نان و آب‌دار برای گروه‌‌های ذی‌نفع هستند که نان و آبی در اجرای آنها برای ملت متصور نیست!/علي ميرزاخاني

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 12 / 1395 ساعت: 7:3 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 265