چگونه می‌توان از انرژی احساسی کارمندان بهره‌برداری کرد؟

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 23040
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 11046
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 2304
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 1105
    آي پي امروز آي پي امروز : 7680
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 3682
    بازدید هفته بازدید هفته : 122342
    بازدید ماه بازدید ماه : 259078
    بازدید سال بازدید سال : 1323804
    بازدید کلی بازدید کلی : 1577261

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.133.123.162
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

چگونه می‌توان از انرژی احساسی کارمندان بهره‌برداری کرد؟

چگونه می‌توان از انرژی احساسی کارمندان بهره‌برداری کرد؟

 



هنگامی که از کارمندان شرکت‌های موفق جویا می‌شویم که چه چیزی آنان را از کار در آن محیط خشنود می‌سازد، اغلب شگفت‌زده می‌شویم که چگونه پاسخ‌های دریافتی از تمامی افراد یک سازمان، جدا از رده، کارکرد یا گروه‌شان، یکپارچه و هم‌راستا هستند. این تکیه‌گاه‌های فرهنگی برای افراد خارج از این محیط همیشه به سرعت قابل مشاهده نیستند.

 

ممکن است نیروی محرکه کارمندان یک مرکز درمانی خیریه، این باشد که کار آنان سبب افزایش طول عمر و سلامت بیماران خواهد شد؛ کارکنان یک شرکت معروف ممکن است از کار کردن در یک برند برتر و در سطح جهانی شناخته شده احساس افتخار کنند؛ افراد شاغل در شرکت‌های تازه تاسیس شاید ساختار شکنانه بودن شرکت خود را همچون یک نشان افتخار بدانند؛ کارگران یک کارخانه شاید به سهم خود در نقش مولد کارخانه بنازند. این تفاخر، سوخت «انرژی احساسی» را تامین می‌کند که مفهومی حیاتی هم برای درک ما از فرهنگ سازمانی و هم برای بازدهی حداکثری کارمندان است.

 

البته امتیازهای بالا در بازدهی حداکثری کارمندان همواره به این معنا نیست که فرهنگ شما پشتیبان راهبردهای شما است یا به‌عکس، امتیاز‌های بازدهی پایین الزاما به این معنا نیست که فرهنگ شما نابسامان است. ضرورتا، پیشرفت فرهنگی مترادف با بهبود بازدهی کارمندان نیست. بیایید نگاهی ژرف‌تر به چیستی این امر بیندازیم.

 

انرژی احساسی، فارغ از مشوق‌های بیرونی نظیر پاداش یا مزایا، کارمندان را تشویق می‌کند که ادامه دهند و پیش بروند. منبع تغذیه این انرژی احساسی نقاط قوت به‌خصوصی هستند که منشا حس افتخار در داخل یک شرکتند که افراد را به سوی سختکوشی بیشتر در جهت ارتقای سازمان هدایت می‌کند. احساس غروری که از این دستاورد حاصل می‌شود خود منبع تامین انرژی احساسی بیشتری خواهد شد که افراد را تشویق می‌کند برای دستیابی به موفقیت‌های افزون‌تر باز هم بکوشند و به همین شکل این چرخه تکرار می‌شود.

 

درباره اینکه چرا احساس افتخار از پول اهمیت بیشتری دارد: جان کاتسن باخ در قدرتِ بزرگ‌ترین نیرو محرکه جهان چنین توضیح می‌دهد که احساس افتخار، یک اوج احساسی است که به دنبال کسب موفقیت پدید می‌آید. پیش‌بینی موفقیت‌‌های آتی همچون یک منبع نیرو محرکه ذاتی‌ عمل می‌کند که اغلب اوقات قدرتمندتر از مشوق‌های رسمی و پاداش‌هاست.

 

توانایی بهره‌وری از این منابع احساس افتخار به‌ویژه در دوره‌های دگرگونی و اختلال اهمیت پیدا می‌کند. در هنگام تلاش برای ایجاد دگرگونی‌هایی با مقیاس بزرگ، شرکت‌هایی که تعهد کارمندی بر پایه افتخار، احساسات یا فرهنگ موجود را به عنوان منبعی برای قدرت خود به‌کار می‌برند تقریبا دو برابر بیش از شرکت‌هایی که از این منابع استفاده نمی‌کنند، احتمال دستیابی به دگرگونی پایدار را دارا هستند.

 

تلاش‌های ایجاد دگرگونی می‌تواند منابع احساس افتخار و در پی آن انرژی احساسی کاری شما را به مخاطره بیندازد. هنگامی که این معیارهای فرهنگی مورد حمله قرار می‌گیرند، کارمندان دچار بی‌اعتمادی و تشویش خاطر شده و ممکن است در مقابل تغییرات مقاومت کنند. در این شرایط رفتارهایی ضدتولید پدید می‌آیند، ازجمله زبان‌بازی برای پُربازده کردن اهداف و پنهان‌سازی اطلاعات به‌منظور حمایت از گروه‌های جداگانه (در درون یک سازمان).


در چنین حالتی دیگر جای تعجب نیست که پس از دو، سه سال، هزینه‌ها کم کم افزایش یافته، سازمان‌های مقلد شکل گرفته و شرکت خود را ناگزیر از رفتن زیر بار یک برنامه بازسازی دیگر می‌بیند.

 

برای بهره‌وری کامل از انرژی احساسی یک سازمان، بایسته است که اهداف آن سازمان با چیزهایی که سبب ایجاد احساس افتخار در افراد از کار کردن در آن مکان می‌شود، پیوند بخورد.

 

نویسنده: Alice Zhou

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 17 / 1 / 1397 ساعت: 4:34 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

نگذارید اشتباهات کاری، شادی را از شما بگیرند

نگذارید اشتباهات کاری، شادی را از شما بگیرند

 

 

یکی از واقعیت‌های غیرقابل انکار که باعث کمتر شدن احساس شادی در محل کار می‌شود، اشتباهات کاری است. واقعیت آن است که هیچ کدام از ما مصون از اشتباه کردن نیستیم و امکان اتخاذ تصمیمات نادرست و اقدامات اشتباه از طرف هر فردی وجود دارد.
در این میان نحوه برخورد افراد با اشتباهات خود و دیگران دارای اهمیت تعیین کننده است که تا حد زیادی از بروز خسارات بیشتر جلوگیری می‌کند.
در ادامه پنج توصیه برای برخورد بهینه و عاقلانه با اشتباهات ارائه شده است.

 

1  اشتباهتان را بپذیرید قبل از آنکه همه از آن مطلع شوند:
دیل کارنگی در کتاب مشهورش تحت عنوان «چگونه با دیگران دوست شوید و در آنها نفوذ کنید» پیشنهاد می‌کند که بهترین راه برای مدیریت و برخورد با اشتباهاتمان این است که باید قبل از اینکه دیگران از اشتباه ما آگاه شوند و نسبت به آن واکنش نشان دهند آن اشتباهات را بپذیریم و در اسرع وقت نسبت به اصلاح امور اقدام کنیم.

 

2  تلاش نکنید که اشتباهاتتان را پنهان کنید:
یکی از چیزهایی که مدیران مافوق را بسیار عصبانی می‌کند انکار اشتباهات افراد و تلاش آنها برای پنهان کردن اشتباهاتشان است. واقعیت این است که یک اشتباه هر چقدر هم پنهان بماند روزی افشا خواهد شد و فردی که مرتکب اشتباه شده است دچار استرس و ترس از افشا شدن آن خواهد بود؛ پس چه بهتر که به جای پنهان کاری در جهت حل مساله گام برداشت.

 

3  به اعضای تیم‌تان اجازه دهید برای جبران اشتباهاتتان به شما کمک کنند:
هنگامی که پذیرفتید اشتباه کرده‌اید به‌طور حتم به کمک نیاز خواهید داشت. بعضی از ما نسبت به اینکه دیگران بخواهند به ما کمک کنند موضع منفی می‌گیریم اما در واقع کسانی را که داوطلبانه به کمک ما شتافته‌اند، می‌رنجانیم.
در این زمان باید به یاد داشته باشیم که زیردستان و اعضای تیممان برای کمک به ما در رسیدن به اهداف مقرر استخدام شده‌اند و باید از پتانسیل‌های آنها به بهترین نحو استفاده کرد.

 

4  خیلی سریع سراغ حل مساله بروید:
آنچه کسانی را که از اشتباه ما مطلع شده‌اند عصبانی‌تر می‌کند تعلل ما برای حل مشکلات ناشی از اشتباه است. پس مهم‌ترین اولویت کاری پس از پذیرفتن اشتباهمان، اقدام فوری در جهت حل مساله است تا از وخامت اوضاع کاسته شود.

 

5  در راستای بازگشت و تقویت اعتماد و اعتبار از دست رفته‌تان گام بردارید:
این کاملا طبیعی است که زیردستانتان پس از علنی شدن اشتباهی که از شما سر زده است تا حدی اعتماد خود را به شما از دست بدهند. پس لازم است با یک بازگشت مقتدرانه و موفق هرگونه بی‌اعتمادی را در میان اعضای تیمتان از بین ببرید و همه را برای پیروزی‌های پی در پی آینده آماده سازید.

 

کارل استایب
کتاب Work Happy Now

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 21 / 9 / 1396 ساعت: 6:34 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اگر کسی از ایده شما کسب اعتبار کند، چه باید کرد؟

اگر کسی از ایده شما کسب اعتبار کند، چه باید کرد؟

 

 

فرض کنید در محل کار خود ایده ای را با ذکاوت خود مطرح می کنید. این ایده با مقاومت مواجه می شود و موردقبول واقع نمی گردد. بعد از مدتی، یک همکار یا مدیر ایده شما را با کلمات خود بازنویسی و تصحیح می کند. در این حالت از ایده او در شرکت شما پشتیبانی می شود و برای ارائه آن مورد تشویق قرار می گیرد!

 

در این حالت آنچه که باید به او بگویید این است:
"از توجه شما به نقطه نظر من متشکرم !"

 

این جمله اگر با آرامش بیان شود، کارکردهای زیر را دارد:

 

• با اشاره کردن به تخلفی که در مورد ایده شما شده، مانع از آن می شود که موضوع، شما را ناراحت کند.
• این امکان را به شما می دهد تا ایده خود را بدون نیاز به تجدید نظر، مجددا به دست آورید.
• هنگام رسیدگی به موضوع با مدیرتان، جایگاه شما را بالا می برد.
• در صورت بیان آن در مقابل دیگران، با ارائه جزئیات یا شفاف سازی جهت تأثیر بیشتر، فرصتی برای مالکیت بیشتر بر ایده تان بدست می دهد.

 

می توانید بگویید: "ممنون بابت توجه شما به نقاط نظر من، چند موضوع دیگر نیز وجود دارد که باید در کنار هم قرار بگیرند. من آنها را سریعا بررسی خواهم کرد و می توانیم در جلسه بعدی جزئیات بیشتری را مطرح کنیم. "

 

برگرفته از: HBR

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 12 / 8 / 1396 ساعت: 10:52 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مدیران، رهبران آینده نیستند !

مدیران، رهبران آینده نیستند !

 

 

«مدیران کسانی هستند که کارها را به درستی انجام می‌دهند، رهبران کسانی هستند که کارهای درست را انجام می‌دهند.»
این جمله را بارها شنیده‌ایم، جمله‌ای که عرف شده است. چنین برخوردی با مدیریت باعث می‌شود مدیران تلاش کنند مبدل به رهبرانی تاثیرگذار شوند که کارکنان می‌توانند به آنها تکیه کنند.

 

مهم‌ترین تفاوت بین یک مدیر بزرگ و یک رهبر بزرگ در میزان تمرکز آنها نهفته است.


مدیران بزرگ به درون می‌نگرند. آنها بر درون شرکت‌ها، افراد، تفاوت سبک‌های کاری کارمندان، اهداف و نیازهای آنها و انگیزه‌های متفاوت افراد تمرکز می‌کنند. آگاهی کامل از این تفاوت‌ها می‌تواند مدیران را به سوی راه درست برای آزاد کردن استعدادهای منحصربه‌فرد هرکدام از کارکنان و تبدیل آنها به بهترین عملکرد ممکن راهنمایی کند.

 

در نقطه مقابل، رهبران بزرگ قرار دارند؛ کسانی که به برون می‌نگرند. آنها توجه زیادی بر رقابت‌های آینده و مسیرهای جایگزین دارند. این رهبران می‌کوشند استعدادها و توانمندی‌های کارمندان را به هم پیوند بزنند. رهبران سازمانی بزرگ افرادی پر از اندیشه‌های استراتژیک هستند.

 

همچنین، مدیران بزرگ مانند مجریان خرده‌پایی که به شدت به رهبران سازمان وابسته‌اند، نیستند؛ همان‌طور که رهبران بزرگ نیز صرفا مدیرانی دارای تجربیات و دانش فردی نیستند.

 

واقعیت آن است که فعالیت‌های هسته‌ای یک مدیر و یک رهبر سازمانی، با هم تفاوت دارند. به همین دلیل این احتمال وجود دارد که یک نفر، مدیری فوق‌العاده باشد، اما در رهبری سازمان ناتوان و عاجز. عکس این حالت هم امکان‌پذیر است.


در دنیای کسب و کار، کسانی که هم مدیران بزرگی هستند و هم رهبرانی تاثیرگذار، افرادی استثنایی به حساب می‌آیند. بنابراین ترکیب کورکورانه نقش‌های مدیریتی و رهبری در یک فرد، در هر شرکتی می‌تواند به فروپاشی آن شرکت منجر شود.

 

آنچه شرکت‌ها می‌توانند برای حمایت از مدیران ‌بکار گیرند، کمک به آنها برای متمرکز شدن روی چهار فعالیت محوری است که عبارتند از:


انتخاب افراد مناسب، مشخص کردن انتظارات از افراد، انگیزه دادن به افراد و کمک به پیشرفت آنها.


لذا صرف‌نظر از سبک مدیریتی هر مدیر، چنانچه او بتواند در انجام این چهار نقش موفق باشد و بتواند استعدادهای کارمندان را به عملکرد مطلوب تبدیل کند، آن مدیر، مدیر موفقی خواهد بود.

 

منبع: Gallup

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 3 / 8 / 1396 ساعت: 6:5 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اصول موفقیت در بازاریابی تلفنی

اصول موفقیت در بازاریابی تلفنی:

 

 

در این مطلب قصد داریم روش های اصولی بازاریابی تلفنی را توضیح دهیم. با استفاده از این روش ها و رعایت باید ها و نباید ها می توانید درصد موفقیت تماس های تلفنی را افزایش دهید. همواره به یاد داشته باشید اگر خط قرمز های بازاریابی تلفنی را رعایت نکنید به موفقیت دلخواه دست پیدا نخواهید کرد.
پر انرژی صحبت کنید.


تمام وسایل مورد نیاز را روی میزتان قرار دهید.


یکی از اشتباهات مرگبار بازاریابی تلفنی منتظر گذاشتن مخاطب است. شما باید برای تمام شرایط آماده باشید و تحت هیچ شرایطی مشتری احتمالی را پشت تلفن منتظر نگذارید.


گوشی تلفن را زمین نگذارید .
محاورات پرکاربرد را برای خودتان بنویسید.
منشی را دست کم نگیرید.
بدانید به چه کسی قرار است بفروشید.
مزاحم مشتری نشوید .
وقت شناس باشید.


زمانی که با فردی برای فروش محصول تماس میگیرید مطمئن شوید در فرصت مناسبی تماس گرفته اید. این کار میتواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم صورت پذیرد و شما باید در این کار حرفه ای شوید. زمانی که مشتری نمی تواند به مکالمه با شما ادامه دهد از او عذرخواهی کنید و به او بگویید بعدا با او تماس می گیرید.


پایان مکالمه را به یاد ماندنی کنید.

 

مسلما اگر قرار باشد روزانه با ده ها نفر تماس بگیرید ، گفتن خدانگهدار و عبارات این چنین در پایان تماس برای شما سخت خواهد بود و تاثیر چندانی هم در ذهن مخاطب نخواهد داشت. سعی کنید برای پایان مکالمه خود چندین جمله زیبا پیدا کنید و روی همان کاغذ محاورات رایج آنها را یادداشت کنید و در پایان هر مکالمه از یکی از آنها استفاده کنید. سعی کنید جملاتی انتخاب کنید که در عین حفظ عرف و ادب توجه مشتری را جلب کند.

 

در صورتی که وقت کافی در اختیار دارید قبل از پایان مکالمه می توانید ضمن حسن جویی از طرف مقابل از او بابت وقتی که در اختیار شما قرار داده است تشکر کنید این به شما کمک می کند تا دفعه ی بعد شانس بیشتری برای فروش داشته باشید.

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 1 / 8 / 1396 ساعت: 6:31 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

آیا افرادی که فکر می کنند می توانند چندین کار را انجام دهند خودشان را فریب میدهند؟

آیا افرادی که فکر می کنند می توانند چندین کار را انجام دهند خودشان را فریب میدهند؟

 

 

همه ما سعی کرده ایم چندین کار در یک دفعه انجام بدهیم. این درست است، یا بهتر این است تنها روی یک کار در یک زمان تمرکز داشته باشیم؟ آیا انجام دادن چندین کار با هم واقعاً ایده خوبی است یا اینکه ما را متقاعد می کند که اگر در یک زمان بر روی یک کار تمرکز کنیم آن را آهسته تر و بهتر انجام خواهیم داد؟

 

 راه حل
روانشناسان استدلال می کنند که انسان ها وظایف (کارهای) به سرعت پشت سرهم را نسبت به وظایف همزمان به خوبی انجام می دهند.
در سال 2009، تیم تحقیقاتی استنفورد که توسط کلیفورد ناس رهبری می شد در یک سری از آزمایشات کسانی که وظایف چندگانه رسانه ای سنگین و سبک را انجام می دهند را مقایسه کردند. ناس فکر می کرد کسانی که وظایف چندگانه سنگینی را انجام می دهند باید در سازماندهی، ذخیره اطلاعات بهتر باشند و حافظه فوق العاده ای نیز داشته باشند، اما مشخص شد که عکس (خلاف) آن درست بود.

 

وقتی گروه ها ترتیبی از شکل های رنگی را نشان دادند و از آنها خواستند موقعیت آنها را به یاد بیاورند و دیگران را نادیده بگیرند، کسانی که چندین کار را باهم انجام می دانند نتوانستند چنین کاری را انجام دهند. آنها به طور مداوم پریشان بودندو توانایی آنها در تغییر بین وظایف، فیلتر کردن اطلاعات بی ربط و به یادآوردن آنچه دیده بودند بدتر از کسانی بود که وظایف چندگانه سبکی انجام می دهند.

 

تیمی از دانشگاه یوتا که توسط دیوید استرایر رهبری می شد، افرادی را که در حین رانندگی از تلفن همراه استفاده می کردند، بررسی کرده اند و پی برده اند که بیشتر از دوبار احتمال داشت که علایم توقف را نادیده بگیرند. در بررسی بعدی، استرایر پی برده است افرادی که بیشتر احتمال دارد چندین کار با هم انجام دهند آنهایی هستند که فکر می کنند در این کار ماهر هستند. 70 درصد از 310 دانشجوی بررسی او فکر می کردند آنها بالاتر از حد متوسط در وظایف چندگانه بودند.

 

تحقیق ناس نشان می دهد که ما باید 20 دقیقه را صرف یک کار بکنیم و بعد به کار دیکری بپردازیم، به جای اینکه بین دوکار با سرعت هر چه بیشتر حرکت کنیم. شواهد نشان می دهند که ما خودمان را فریب می دهیم اگر فکر کنیم در زمان واحد بتوانیم بیشتر از یک کار را به خوبی انجام دهیم.
تحقیقات اندکی نشان می دهند که زنان ممکن است تاحدود کمی در این کار بهتر باشند، اما تعداد کمی از ما بطور طبیعی اینگونه هستیم.
تحقیق استرایر نشان می دهد که برخی افراد "سوپر تسکر" هستند، کسی که به بهترین نحو می تواند چندین کار را با هم انجام دهد. بقیه فقط می توانند در یک زمان به یک کار بچسبند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 22 / 6 / 1396 ساعت: 6:38 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه از دل زشت‌ترین توهین‌ها انسانی موفق و انگیزه‌بخش متولد شد

چگونه از دل زشت‌ترین توهین‌ها انسانی موفق و انگیزه‌بخش متولد شد

 

لیزی ولاسکز دختر بیست‌وهفت ساله‌ی آمریکایی دکترای ارتباطات از دانشگاه تگزاس را دارد. او گرفتار بیماری مرموزی است که تنها دو نفر در جهان به آن مبتلا هستند؛ این بیماری باعث شده است بدن او چربی ذخیره نکند، عضله‌ای نسازد و وزنی اضافه نکند...


بیماری او با گذشت زمان پیشرفت می‌کند و موجب آسیب دیدن چهره‌ی او می‌شود... علاوه بر این یک چشم او نابینا و چشم دیگرش کم‌بیناست...
او با وجود تمام مراقبت‌های پزشکی فقط ۲۶ کیلوگرم وزن دارد و با وجود مصرف ۶ وعده‌ی غذایی در روز و استفاده از ویتامین و قرص آهن ذره‌ای چربی در بدنش وجود ندارد.


لیزی به خاطر چهره‌ی خاصش در تمام زندگی‌اش مورد تمسخر قرار گرفته و می‌گیرد...
با عبارت هایی مانند "من اگر جای تو بودم یک ماسک وحشتناک می‌خریدم تا مردم کمتر بترسند!" یا "چند می‌گیری تو خواب من نیای؟!"
اگر جای لیزی بودید چه می‌کردید؟ او بارها به فکر خودکشی افتاد... بارها به زمین و زمان ناسزا گفت... اما سرانجام؛ از یک جایی به بعد به این نتیجه رسید که او هم حق زندگی دارد و حالا که نمی‌تواند تقدیرش را تغییر دهد، باید نگاه مردم را عوض کند!
او تصمیم گرفت با تمام توانایی‌هایی که دارد، زنده بماند و زندگی کند.

 

او می‌گوید: «من یک انسانم و اگرچه این مسائل (طرد شدن از اجتماع، تحقیر، توهین) به من صدمه می‌زند اما سعی می‌کنم نسبت به این امور بی تفاوت باشم.»


او تصمیم گرفت ۴ هدف را در زندگی‌اش دنبال کند: خود را به عنوان یک سخنران توانمند در تشویق دیگران به پیشرفت و زندگی معرفی کند؛ تحصیلات عالی داشته باشد؛ کتاب بنویسد؛ برای خودش زندگی تشکیل دهد و شغل مناسبی داشته باشد.
او اکنون در یک انجمن خیریه کار می‌کند و برای بچه‌های بی‌سرپرست لباس و مواد غذایی تهیه می‌کند. همچنین در طی ۷ سال توانسته بیش از ۲۰۰ کارگاه آموزشی برپا کند. کتاب دوم وی اخیرا به چاپ رسیده است.
همه‌ی انسان‌ها می‌توانند عالی باشند، حتی اگر زیبا نباشند، بیمار باشند و... از نقاط ضعف باید به عنوان موضع قدرت استفاده کرد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 13 / 6 / 1396 ساعت: 7:16 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

راه‌کارهایی برای میلیاردر شدن قبل از جشن تولد ۴۰ سالگی

راه‌کارهایی برای میلیاردر شدن قبل از جشن تولد ۴۰ سالگی:

 

میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی با شش راهکار ساده!


۱. برای میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی یک منبع درآمد نداشته باشید!
۲. برای میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی جوگیر شدن ممنوع.
۳. برای میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی بهترین پس انداز، پس انداز نکردن است!
۴. برای میلیاردر شدن قبل از ۴۰ سالگی همیشه در حال یادگیری باشید.
۵. برای میلیارد شدن قبل از ۴۰ سالگی بزرگ، بزرگ و بزرگ‌تر فکر کنید.
۶. برای میلیارد شدن قبل از ۴۰ سالگی با موفق‌ها بجوشید

 

اگر دوروبرتان کسانی هستند که دائم ناامیدتان می‌کنند و با دلایل بعضاً غیر منطقی خود مانع از حرکت شما به سمت رویاهای بزرگتان می‌شود همین حالا زمان آن است که این افراد را بدون تعارف از زندگی خود کنار بگذارید.


بخش عمده‌ی طرز فکر شما در مورد ثروت در معاشرت شما با آدم‌های اطرافتان شکل میگیرد پس همیشه به این موضوع که با چه کسانی نشست و برخاست دارید حساس باشید و برای آن اهمیت قائل شوید؛ باید از حضور کسانی که در حال حاضر درآرزوهای شما، یا حتی در بخشی از آن، زندگی می‌کنند لذت ببرید و اجازه دهید از این طریق ذهن‌تان راه رسیدن به اهداف را راحت‌تر طی کند.
دوستان و اطرافیان شما در ثروتمند شدن شما نقش مهمی دارند …

 

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 6 / 1396 ساعت: 6:28 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چرا بین دو دارایی زمان و پول ، زمان دارایی ارزشمندتری است؟

چرا بین دو دارایی زمان و پول ، زمان دارایی ارزشمندتری است؟

 

چرا قیمت با زمان اندازه گیری میشود؟

 

فرض کنید میخواهید از تهران به مشهد سفر کنید.

 

2  انتخاب دارید :

۱ : با اتوبوس بروید (قیمت بلیط اتوبوس 20 هزار تومان)

۲ : با هواپیما (قیمت بلیط هواپیما 200 هزار تومان)

 

فرق این دو در چیست؟

 

ما پول بیشتری میدهیم تا زمان خریداری کنیم.

 

از لحظه ای که به زمان ارزش می دهی و متوجه میشوی که قیمت دارد ، ثروتمندتر خواهی شد.

 

وقتی شما با عباراتی همچون صرفه جویی و پس انداز سروکار دارید در حقیقت زمان زیادی را هدر می دهید.

 

میتوان با صرفه جویی و پس انداز هم پولدار شد،این روش زمان زیادی می برد.

 

فقط این را بدانید که قیمت با معیار زمان ارزیابی میشود.

 

مثل زمانی که با اتوبوس به مشهد میروی درپول صرفه جویی کرده‌ای و چند روز زمان از دست داده‌ای.

 

معیار مردم فقیر پول است و معیار مردم ثروتمند زمان.

 

برای همین است که بیشتر مسافران اتوبوس‌ها فقرا هستند.

 

چون مقدار زمان آنها بیشتر از پول آنهاست و برای آنها پول ارزش بیشتری از زمان دارد.

 

هر قدر فردی پول کمتری داشته باشد، سخت‌تر به آن میچسبد.

 

بنابراین افراد فقیر بیشتر از افراد ثروتمند به پول میچسبند.

 

بسیاری از مردم می خواهند ثروتمند شوند، یا در زمینه هایی که ثروتمندان سرمایه گذاری کرده اند سرمایه گذاری کنند، بسیاری از آنها نمی خواهند سرمایه گذاری زمانی کنند.به همین دلیل است که از هر 100 نفر 3 نفر پولدار است و یکی از آن سه نفر هم ثروت خود را از طریق ارث بدست آورده است.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 8 / 5 / 1396 ساعت: 8:55 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چهار راه ترسیم مسیر خرید برای مشتری

چهار راه ترسیم مسیر خرید برای مشتری

 

واقعیت: خریداران شما درباره شما چیزهای زیادی می دانند.

 

هرگز تصور نکنید که مخاطبان شما نابینا هستند و کور کورانه به سمت شما پیش می آیند. مصرف کننده امروز با شعور تر از همیشه است، و اگر آنها از طریق اینترنت به سمت شما نیایند، از داد و هوارها و شعارهای گروه همسالان خود یا اعضای خانواده خود در باره شما چیزهایی دیده یا شنیده اند شما را پیدا خواهند کرد. مسیر سفر خریداران عادی قبلا و قبل از آن که حتی بر روی رادار شما قرار بگیرند، شروع شده است، از این رو چنین فرض کنید که افرادی که در گروه مخاطبان هدف شما قرار می گیرند هم اکنون نسبت به شما متخصص به حساب می آیند مگر آن که عکس آن ثابت شود. کلیه ارتباطات و اطلاع رسانی های شما باید پیرامون آنها متمرکز باشد: بزرگ ترین چالش ها، سوالات و نقاط توجه آنها، علاقه مندی های آنها، و اهداف آنها . این سطح از درک وشناخت خیلی زود رابطه عمیق تری را شکل خواهد داد و اگر شما در بازار های باز فروشی یا سایر حوزه های داد و ستد فعالیت دارید، چنین فرض کنید که شما ممکن است مخاطبان چند گانه ای داشته باشید که دارای ویژگی ها و اهداف بسیار متفاوتی باشند. خریداران شما نسبت به کاربران نهایی شما از ویژگی ها و مختصات متفاوتی برخوردار خواهند بود. توجه کنید که در دو طرف معادله چه کسانی قرار دارند سپس اطلاعات لازم را در اختیار بازفروشندگان خود قرار دهید، این اطلاعات به آنها کمک خواهد کرد که با کاربران نهایی ارتباط برقرار کرده و پایه های ارتباطی خود را بنا نهند.

 

برای مشتریان خود وقت بگذارید و با آنها روبه رو شوید.

 

چه شما در مرحله توسعه محصولات باشید چه در مرحله تبادل نظر در مورد استراتژی های بازاریابی، شما تصویر کاملی از افرادی که تلاش دارید به آنها دست یابید، به دست نخواهید آورد، مگر آن که با آنها نشست و برخاست داشته باشید. بله، البته برای شناخت سلیقه ها و اولویت های یک گروه بزرگ می توان از نظرسنجی های آنلاین استفاده کرد، اما این نظرسنجی ها این امکان را برای شما فراهم نمی کنند که جزئیات پاسخ ها و منطق آنها را مورد سوال قرار دهید. تعاملات رو در رو به شما کمک می کند تا به این نتیجه و تایید برسید که آیا مخاطبان درستی را انتخاب کرده اید یا خیر، و نیز علاوه بر این ممکن است در میان این دسته از مخاطبان، گروه های دارای موقعیت مناسب متفاوتی را به شما نشان دهد که نیازمند استراتژی های پیام رسانی ظریف تری خواهند بود. از همه مهم تر این که، تعاملات بین شخصی می توانند در تمامی مراحل مسیر مورد استفاده قرار گیرند، اگر شما همچنان در حال توسعه محصول خود هستید، می تواند به عنوان بخشی از تایید ارزیابی مفهومی ایفای نقش کند، یا آن که برای تایید ویژگی های مشتریان شما و رفتارهای آنها به کار رود. این گونه تعاملات به شما کمک می کند که مطمئن شوید که شما در حال اتلاف زمان، انرژی و پول در مورد چیزهایی که مخاطبان شما برای آنها اصلا اهمیت قائل نیستند، نیستید.این فرایند به شما کمک خواهد کرد تا نقاب های شخصیتی ایده آلی برای خریدار خود ترسیم کنید، که از روی آنها شما می توانید نقشه فرایندی را ایجاد کنید که یک مسیر عادی کلی را برای هر بخش ترسیم می کند.

 

با مخاطبان خود یکی باشید.

 

زمانی که شما در صدد آن هستید که واقعا نقاب شخصیتی خریداران خود را بشناسید، بهتر آن است که بتوانید به فرایندهای فکری آنها در طول هر مرحله از فرایند تصمیم گیری پی ببرید. خریداران معمولا از علاقه اولیه تا پذیرفتن شرایط خرید محصول، مراحل چندگانه ای را طی می کنند، و زمانی که شما خودتان را جای آنها می گذارید، شما قادر هستید که علل و عوامل برانگیزاننده و آغازگرهایی را که درهر مرحله بر روی نقشه موجب برانگیخته شدن فرد به کاری می شود، دقیقا مشخص نمایید. اعمال و اقدامات خریدار در طول هر مرحله به چه چیزی شبیه اند؟ چگونه می فهمید که آنها از یک مرحله به مرحله بعدی رفته اند؟ قبل از آن که خریداران شما از افزایش و عمیق شدن رابطه شان با شما آسوده خاطر شوند، چه سوالات و مسایلی مورد توجه آنهاست که باید به آنها پاسخ داده شود. اگر شما هم اکنون در ذهن مخاطبان خود جای دارید، شما از این زمینه مناسب برخوردار خواهید بود که پاسخ ها را شناسایی کنید.به محض آنکه شما به نتایجی درباره مخاطبان خود دست یافتید و نقشه بخش های مختلف مسیرهای آنها را به درستی ترسیم نمودید، لازم است که یافته های خود را با کل شرکت خود به اشتراک بگذارید. تیم های بازاریابی،فروش و تیم های اجراییباید به صورت متحد ومنظم در یک صف ( خط) قرار گیرند اما نه هرگز به صورت قبل، تا بتوانند به درستی نیازهای مشتریان را برآورده نمایند، و نقشه شما باید برای همه قابل دسترس باشدبه طوری که اصلاحات آن به صورت عمومی قابل انجام وقابل فهم باشد.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 7 / 5 / 1396 ساعت: 8:55 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

تعریفی از مدل مفهومی شهر هوشمند

تعریفی از مدل مفهومی شهر هوشمند

 

ده سال پیش، سازمان ملل متحد اعلام کرد که نژاد انسان به نقطه اوج خود رسیده است. سال 2007 سالی بود که بیش از 50 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی می کردند. امروزه این نسبت بسیار بالاتر است و تنها مفهوم قابل تصور برای میلیاردها زندگی شهری است.
خوشبختانه استاندارد جدید ISO / IEC می تواند این رشد در حال پیشرفت را مطمئن و متداوم سازد.

 

اگر یک چیز واحد وجود داشته باشند که بیشتر مردم با آن موافق باشند آن است که شهرها باید هوشمند باشند. شهرها نیاز به این دارند که از ابتدا، در صورت امکان، از قبل طراحی شده باشند و رشد و توسعه مداوم آنها نیز باید هوشمندانه باشد. اما پیدا کردن یک مفهوم مشترک که در واقع شهر هوشمند چه هست، بسیار سخت تر است. این جایی است که ISO / IEC JTC1 وارد می شود.

 

در قلب استاندادهای شناخته شده و گسترده ترین استاندارد ICT در جهان، ISO/IEC ، یک استاندارد بین المللی جدید را توسعه داده است که مفاهیم ضروری را ارائه می دهد. این اجزای نامشهود زندگی شهری ، چیزهایی مانند مکان، جامعه، خدمات و منابع است.مدل مفهومی شهر هوشمند ISO / IEC 30182- راهنمایی برای ایجاد یک مدل جهت قابلیت همکاری داده ها منتشر شده در می2017،در مدل شهر هوشمند (SCCM) راهنمایی ارائه می دهد. علاوه بر تعریف این مفاهیم، ISO / IEC 30182 روابط بین آنها مانند منابع سازمان و یا یک رویداد در یک مکان را نیز تعریف می کند.

 

درست همانطور که هیچ شهر تنهایی وجود ندارد که تعریف کند کدام شهرها کلی هستند، هیچ نقشه ای هم به تنهایی برای یک شهر هوشمند وجود ندارد که بتواند در همه بخش ها اعمال شود. اما #ISOIEC30182 ، با ارائه یک مدل مفهومی، اشتراک ایده ها، اطلاعات و راه حل ها را تسهیل می کند. این بدان معنی است که بهبود گردش ، کاهش آلودگی، اطلاعات سریعتر و افراد باهوشتر و شادتر با یکدیگر هم به لحاظ فیزیکی و هم به صورت یکپارچه به عنوان یک جامعه در ارتباط هستند.

 

یکی از اهداف استاندارد بین المللی این است که از استفاده فعلی داده ها به عنوان یک تسهیل کننده خدمات شهری فراتر باشد. هدف این است که تصمیم گیرندگان را تشویق کنند تا استفاده مجدد از داده ها را به عنوان یک منبع برای نوآوری جهت سیستم ها و خدمات آینده مورد بررسی قرار دهند. با بررسی برخی از بینش های مختلف (عملیاتی، انتقادی، تحلیلی و استراتژیک) ، ISO / IEC 30182ا با هر دو داده باز (مشترک تحت لایسنس باز) و داده بسته (که در آن امنیت و حریم خصوصی محتوا محافظت می شوند) ارتباط دارد. هنگامی که همان مدل مفهومی برای همه اعمال شود، می توان از همان مسیری که آمار و تجزیه و تحلیل از داده های عملیاتی استخراج شده،پیگیری شود و تاثیر تصمیمات استراتژیک را مشاهده کند.

 

استاندارد ISO / IEC 30182 دارای برنامه های ضروری و کاربردی دنیای واقعی می باشد که در مورد اینکه زندگی شهری چگونه هوشمند تر می شود صحبت می کند. این پرسش که هوشمندانه ترین راه برای به هم پیوستن جمعیت و استفاده بهینه از منابع چیست؟ ابزاری برای تسهیل این بحث و یکی از مهمترین موضوعات سیاره ما بوده است.

 

کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید

 

 


تاریخ ارسال پست: 24 / 4 / 1396 ساعت: 7:50 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

الکامپ چیست ؟

الکامپ چیست ؟...


 نمایشگاه الکامپ بزرگترین رویداد تجاری در عرصه تولید و عرضه محصولات و خدمات صنایع الکترونیک و کامپیوتر کشور است که همه ساله با حضور گسترده و چشمگیر دست اندرکاران این حوزه و مخاطبان آنها در محل دائمی نمایشگاه های بین المللی تهران برگزار می گردد. در این نمایشگاه آخرین دستاوردهای این صنعت اعم از سخت افزار و نرم افزار به علاقمندان عرضه می گردد و فرصتی بی بدیل برای تبادل نظر و مذاکره در اختیار شرکت کنندگان قرار می گیرد. دستاوردهای این تعاملات نقطه آغاز بسیاری از همکاری های تجاری و تکنولوژیکی فیمابین دست اندرکاران حوزه الکترونیک و کامپیوتر است که نقش معنی داری در تحرک بخشیدن به این حوزه ی صنعت و تولیدکنندگان و بازرگانان شاغل در آن ایفاء می نماید. گشایش های اخیر در حوزه ی بین الملل و اراده ملموس دولت، که خود نیز با پیگیری استقرار دولت الکترونیک در زمره ی بزرگترین مشتریان بالقوه این حوزه می باشد، در افزایش حضور صنایع کشور در عرصه های بین المللی، زمینه ی شکوفایی این حوزه از صنعت و فن آوری را بیش از پیش فراهم نموده و انتظار می رود دراین دوره نمایشگاه الکامپ که در فاصله 30 تیر تا 2 مرداد ماه 96 برگزار خواهد گردید، فرصتی تکرار نشدنی را در اختیار فعالان این حوزه در داخل و خارج کشور قرار دهد تا با یافتن مخاطبان بالقوه خود، سطح تعامل بین المللی خویش را بطور چشمگیری ارتقاء بخشند .

 

سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور برگزارکننده دوره بیست و سوم الکامپ با حمایت ارزشمند سازمان توسعه تجارت و شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی ایران و مشارکت و حمایت موثر نهادها، انجمن ها و تشکل ها نهایت تلاش خود را بکار گرفته تا این دوره از نمایشگاه با کیفیت و نظم متفاوت برگزار گردد. امیدوار است بازخورد مشارکت کنندگان پس از برگزاری دوره بیست و سوم نیز موید همین امر باشد.

 

شایان ذکر می باشد در دوره گذشته این نمایشگاه 424 شرکت داخلی و خارجی و 250 شرکت در قالب استارت آپ در فضایی به مساحت 36500 متر مربع از 18کشور حضور داشتند که در طول برپایی نمایشگاه توانمندیهای خود را ارائه نمودند.

 

جهت ارتقاء سطح محتوای نمایشگاه همزمان با برپایی این رویداد مهم تعدادی نشست و میزگرد تخصصی در حوزه های مختلف با حضور اساتید برجسته بین المللی و چهره های ارزشمند داخلی نیز پیش بینی شده است همچنین با عنایت به استقبال چشمگیر استارت آپ ها در دوره قبل برنامه ریزی جهت حضور گسترده تر و برپایی سالن استارت آپ ها با رویکرد متفاوت نیز از برنامه های مهم این دوره می باشد.

 

با عنایت به ظرفیت و پتانسیل این نمایشگاه در حوزه های مختلف، شناسایی نیروی کار فعال و متخصص از طریق فراخوان عمومی و معرفی این افراد به شرکتها جهت جذب و ایجاد اشتغال یکی دیگر از برنامه های پیش بینی شده در این دوره از نمایشگاه می باشد که در قالب برپایی سالن اختصاصی تحت عنوان اشتغال شکل خواهد گرفت و شرکتها این امکان را خواهند داشت که از نزدیک با متخصصان و کارشناسان جویای کار مذاکره و نسبت به جذب این افراد اقدام نمایند.

 

حضور سازمان ها و نهاد های دولتی و معرفی خدمات دولت در حوزه های مختلف در قالب سالن دولت الکترونیک طبق سنوات گذشته نیز پیش بینی شده است و برنامه های جامعی جهت دعوت از مقامات و مسئولان بخش دولتی و خصوصی جهت حضور و بازدید از نمایشگاه در دستور کار ستاد قرار دارد.

 

کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید

 


تاریخ ارسال پست: 20 / 4 / 1396 ساعت: 9:4 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

بازار 16 هزار میلیاردی که به سمت تحول بزرگ می رود

بازار 16 هزار میلیاردی که به سمت تحول بزرگ می رود

 

بازار فست فود در ایران به شدت به سمت پولسازی می رود. بررسی های صورت گرفته در ماهنامه آینده‌نگر نشان می دهد که این بازار طی یک دهه آینده امکان قابل توجهی برای رشد دارد. آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد در ایران، خانواده های یک نفره، سالانه 511 هزار تومان برای رستوران رفتن، هزینه می کنند و خانواده های سه نفره، 737 هزار تومان هزینه شان می شود.

 

دهک پنجم و ششم، که طبقه متوسط جامعه هستند، 382 و 482 هزار تومان صرف رستوران و هتل می کنند. اما از این دهک به بعد، هزینه ها به یک باره بالا می رود. دهک هشتمی ها به طور متوسط در کل کشور، 890 هزار تومان برای رستوران و هتل رفتن می پردازند، دهک نهمی ها یک میلیون و 500 هزار تومان ودهک دهم که ثروتمندترین های جامعه هستند، سالانه حدود 3 میلیون تومان برای رستوران رفتن خرج می کنند.

 

هزینه تحصیل این دهک نیز، 800 هزار تومان کمتر از پولی است که برای رستوران رفتن می پردازند. ثروتمند ترین طبقه جامعه، سالانه حدود 300هزار تومان برای تفریح و امور فرهنگی شان نیز کمتر از رستوران هزینه می کنند.

 

بررسی های دیگر نیز نشان می دهد مصرف فست فود، به یکی از اصلی ترین عادت های رفتاری ایرانیان تبدیل شده است. خانواده هایی که هیچ فرد شاغلی ندارند، سالانه 559 هزار تومان برای رستوران وهتل هزینه می کنند که این تنها 199 هزار تومان کمتر از متوسط این نوع هزینه است. اما در شاخص تفریح و امور فرهنگی، هزینه خانوارهایی که هیچ کس در آن ها شاغل نیست،حدود 250 هزار تومان کمتر از متوسط کل کشور است. حتی در شاخص تحصیل نیز، خانواده های بدون فرد شاغل، سالانه 427 هزار تومان برای تحصیل خرج می کنند که 137 هزار تومان کمتر ازهزینه رفتن به هتل و رستوران است.

 

هم چنین خانواده هایی هم که مستاجر هستند، سالانه 614 هزار تومان برای رستوران خرج می کنند که 36 هزار تومان کمتر از هزینه ان ها برای تفریح و امور فرهنگی است. خانواده های مالک مسکن نیز، سالانه 821 هزار تومان برای رستوران رفتن می پردازند.

 

آخرین باری که بانک مرکزی هزینه خانواده ها را برای مصرف غذاهای آماده به طور دقیق اعلام کرد، مربوط به سال 93 می شود. در آن زمان اعلام شده بود ایرانی ها سالانه بیش از 11 هزار میلیارد تومان برای غذاهای آماده مصرف می کنند. تا پایان سال 90 هر خانوار ایرانی سالانه 380 هزار تومان صرف خرید فست فود میکردند. هرچند هنوز ارقام جدید برای سال گذشته اعلام نشده اما با توجه به اینکه شاخص بهای گروه غذاها و خوراکیهای آماده و آشامیدنیها در سال 91 نسبت به سال 90 معادل 39.7 درصد افزایش یافت میتوان اشاره کرد با احتساب تورم 39.7 درصدی شاخص این گروه در سال 91 میزان هزینه سالانه هر خانوار در این بخش از 380 هزار و 742 تومان در سال 90 با بیش از 151 هزار تومان افزایش به 531 هزار و 896 تومان رسیده است.

 

با در نظرگرفتن هزینه متوسطی که خانواده های ایرانی برای رستوران وهتل می پردازند و ضرب آن در تعداد کل خانواده ها، می توان محاسبه کرد که در حال حاضر ایرانی ها سالانه حدود 16.3 هزار میلیارد تومان برای رستوران هزينه مي كنند.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 11 / 4 / 1396 ساعت: 6:38 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مدیریت در عصر رسانه های جدید

مدیریت در عصر رسانه های جدید :

 

امروزه ، ضرورت مدیریت دنیایی که با ظهور و گسترش رسانه های نوین مواجه است ، بسیار قابل تامل می باشد .
در دنیای امروزی ، به موازات ظهور و گسترش رسانه های نوین که ناشی از تکامل فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در دهه های اخیر است و اتخاذ سیاست های همگرایانه ناشی از مفهوم جهانی شدن توسط کشورهای پیشرفته غربی و پیچیده تر شدن مسائل اقتصاد جهانی و بازار خبر و اطلاعات که شامل تولید ، پردازش و توزیع محصولات خبری و اطلاعات است ، ضرورت بیش از پیش مدیریت در عصر رسانه های جدید را جلوه گر می سازد .

 

مهمترین ویژگی های مهم عصر اطلاعات :
افزایش رایانه های شخصی ، رسانه های تعاملی ، شبکه های ارتباطات جهانی ، کتابخانه های دیجیتالی ، انتشارات الکترونیکی و امثال آن می باشند که رشد و توسعه در چنین فضایی ، نقش پررنگ و موثر مدیرانی را می طلبد که در خصوص چگونگی سازماندهی ، بهره برداری از دارایی های اطلاعاتی سازمانها ، آگاهی و احاطه ی کامل داشته باشند ، تا بتوانند ارزش استراتژیک اطلاعات را برای تمام سازمان ، آشکار سازند .
پر واضح است که در عصر اطلاعات ، انجام تصمیم گیری و اتخاذ راهبردهای صحیحی که منطبق با اهداف و سیاستهای سازمانها باشد ، بدون دستیابی مستمر و پی در پی به اطلاعات لازم ، ممکن و میسر نخواهد بود .

 

مشکلات مدیران در عصر ارتباطات نوین :
همیشه مشکلات مدیران از کمبود اطلاعات نیست ، بلکه برعکس ، گاها قابل مشاهده است که مدیران از افزونگی اطلاعاتی رنج می برند ، که نتوانسته اند نیازهای اطلاعاتی خود را متناسب با تغییرات عصر اطلاعات ، منطبق سازند ، بطوریکه در عصر اطلاعات ، بیشتر مدیران داده ها و اطلاعاتی را دریافت می کنند که نمی توانند آنها را جذب کنند و به عبارتی از اضافه بار اطلاعات در عذابند .

 

راهکار حل مساله :
برای رفع این مشکل باید ساز و کارهایی را جست و جو کرد که اطلاعات مورد نیاز کاربران را تامین کند . طراحی و استقرار سیستم های اطلاعاتی مناسب یکی از این سازوکارهاست . مهمترین وظیفه سیستمهای اطلاعاتی ، تصفیه و تلخیص اطلاعات است ؛ یعنی طراحی سیستمهای اطلاعاتی که با اهداف و سیاستهای سازمان ، همگام و هم راستاست تا از بروز انباشتگی و افزونی غیر ضروری اطلاعات ، جلوگیری بعمل آورد .
از اینرو لزوم اتخاذ راهبردهای اطلاعاتی که همسو با ارتقاء بهره وری ، افزایش کارآیی ، برنامه ریزی در جهت تحقق اهداف و برنامه های تدوین شده سازمانها باشد ، از شاخصه های مدیران سازمانهای متناسب با عصر اطلاعات است .

 

در شرایط ارتباطات جدید ، موفقیت کدام سازمان تضمین شده است ؟
در عصر امروز که عصر رسانه های نوین است، قطعا موفقیت سازمانی تضمین شده است که اهداف و سیاستهای سازمانش با جریان های اطلاعاتی روز همگام و همسو شده باشد.
خوب است که در این عرصه، مدیران جهت حفظ و تداوم عمر سازمانشان، داده ها و اطلاعات مناسب را بی وقفه و پی در پی، در مسیر فعالیتهای سازمان جاری سازند تا در این ره رشد و تعالی سازمانی نیز به منصه ی ظهور درآید.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://t.me/eshghepool

 


تاریخ ارسال پست: 23 / 3 / 1396 ساعت: 6:52 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۸۰ درصد رفت و آمدهای شهری حذف خواهد شد!

۸۰ درصد رفت و آمدهای شهری حذف خواهد شد!

 


آینده جهان از زبان مدیر عامل شرکت بنز

 

رقیبان ما شرکت‌های تولید خودرو نیستند بلکه شرکتهایی مثل اپل, گوگل و سیسکو هستند.

 

در پنج تا ده سال آینده نرم افزار و اطلاعات همه صنایع را خواهد بلعید.

 

شرکت خدماتی اوبر UBER که الآن بزرگترین شرکت تاکسیرانی است صاحب یک ماشین هم نیست و فقط یک نرم افزار هست.

 

هم اکنون شرکت ایرباس بزرگترین شرکت هتلداری جهان است بدون داشتن حتی یک هتل ملکی

 

شرکت Watson با ارایه نرم افزار تشخیصی خود، با دقت صد در صد به کمک پزشکان در تشخیص انواع سرطان خواهد آمد.

 

نرم افزارهای شبیه ساز ساختار DNA ، شانس موفقیت در لقاح مصنوعی یا IVF را به ۹۹ درصد خواهند رساند.

 

تا ۸۰ درصد از رفت و آمدهای شهری حذف خواهند شد و سیستمهای اطلاعاتی جای آنها را خواهند گرفت ... بنابراین آلودگی هوا نداریم، تصادف به حداقل خواهد رسید و وقت بیشتری برای تفریح خواهیم داشت.

 

به دو دلیل شرکت‌های بیمه به لبه ورشکستگی خواهند رسید، اول بخاطر کاهش فعالیتهای فیزیکی بخصوص در حمل و نقل و دوم پیش بینی بسیار دقیق سیستمهای هوش مصنوعی از آینده، نیاز ما به بیمه را کمتر خواهد کرد.

 

کشاورزی بدون خاک و مبتنی بر اطلاعات با بهره وری ۹۹ درصدی در مصرف آب ، جای کشاورزی سنتی را خواهد گرفت

 

پول جای خود را به اطلاعات یا پول دیجیتالی میدهد ، پول دیجیتالی نقش پشتوانه ارز را در جهان بازی خواهد کرد.

 

شاید بتوان گفت تنها کسب و کار فیزیکی که در آینده رشد خواهد کرد ، گردشگری است.

 

انسانها کارهای خود را به سیستم‌های اطلاعاتی واگذار خواهند کرد و تفریح را برای خود نگه خواهند داشت.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://t.me/eshghepool

 


تاریخ ارسال پست: 17 / 3 / 1396 ساعت: 4:59 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

8 تلقينی كه افراد موفق هر روز با خود تكرار می‌كنند

8 تلقينی كه افراد موفق هر روز با خود تكرار می‌كنند:

 

تکرار یک سری افکار هم می‌توانند در زندگی ما تاثیرگذار باشند و راه را برای رسیدن به موفقیت هموار نمایند، زیرا هر دستاوری نشات گرفته از اندیشه‌ای است. ما می‌توانیم از افکارمان نیز در جهت کسب موفقیت استفاده نماییم چون عمل زاییده افکار است.

 

" من نمی‌توانم همه کارها را امروز انجام دهم، اما می‌توانم اولین قدم کوچک را بردارم"
یک طرح، یک هدف یا یک ایده را انتخاب کنید و کارتان را آغاز نمایید. اولین قدم کوچک را بردارید. اولین قدم معمولاً سخت‌ترین قدم است. قدم‌های پشت سر هم همیشه آسان‌ترند.

 

" من کاری را انجام می‌دهم که کسی تمایل به انجام آن ندارد"
اغلب ساده‌ترین راه برای متفاوت بودن، انجام کارهایی است که دیگران از انجام آن سرباز می‌زنند. مهم نیست چه کاری باشد. هر چیزی که هست، انجامش دهید. با این کار کمی از دیگران متفاوت می‌شوید. پس ادامه دهید.

 

" من با ترس روبرو می‌شوم"
بدترین ترس، ترس از ناشناخته‌‌ها است. هنوز هم هیچ چیز سخت‌تر و ترسناک‌تر از آنچه که فکر می‌کنیم، نیست. مطمئن باشید که راهی برای غلبه بر مشکلات پیدا خواهید کرد، چون شما می‌توانید.

 

"ده برابر آنچه که صحبت می‌کنم، گوش می‌دهم"
حقیقت این است که افراد مطمئن و با اعتماد به نفس نیاز چندانی به صحبت کردن احساس نمی‌کنند.

 

" مهم نیست دیگران در مورد من چه فکری می‌کنند"
نباید بگذاریم نظر دیگران ما را از راهی که برای زندگی خود انتخاب کرده‌ایم، باز دارند. اگر واقعا می‌خواهید کسب و کاری را آغاز کنید و به نظر خودتان در این زمینه اطلاعات لازم را دارید و مطمئن هستید، این کار را انجام دهید. نگران نباشید که دیگران شما را دیوانه خطاب کنند،کار خودتان را انجام دهید. این زندگی شماست. بگذارید به کام شما باشد.

 

" من خوبم ولی کامل نیستم"
هیچ کاری به سرانجام نمی‌رسد مگر اینکه بگذارید پیش برود. به خودتان اعتماد داشته باشید شما می‌توانید با سخت کوشی به هر مشکلی غلبه کنید.

 

"سعی می‌کنم بهترین را انجام دهم"
انسان‌های موفق انتظار ندارند کامل باشند، اما همیشه فکر می‌کنند که می‌توانند بهتر باشند.

 

" صبر می‌کنم و به نتیجه کارهایم نگاهی می‌اندازم"
آنچه که در وجودتان دارید، امید، آرزو، یا رویا نیست.آنچه که دارید واقعیت است. آنچه که دارید متعلق به شما است. قدرش را بدانید.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 13 / 3 / 1396 ساعت: 3:22 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

روش های موثر برای تبدیل شدن به یک بازاریاب موفق

روش های موثر برای تبدیل شدن به یک بازاریاب موفق

 

اما پرسش مهم آن است که چگونه می توان یک بازاریاب موفق بود؟ بدیهی است اساسی ترین موضوع ، آموزش و درک دقیق اصول و مفاهیم بازاریابی است .

 

اما آموختن دانش بازاریابی ، فقط آغاز راه است و بازاریابان امروزی باید بیشتر مسلط باشند .

 

در این نوشتار برخی از راهکارهای مهمی که می تواند شما را به یک بازاریاب موفق و موثر تبدیل کند ، معرفی میشود .

 

1ـ مهارتهای عمومی کسب و کار :

بازاریاب از جمله افرادی است که برای کسب موفقیت نیاز به تسلط کامل در مهارتهای عمومی کسب و کار دارد .

 

برخی از مهمترین این مهارتها عبارت است از :

• ارتباطات : منظور از این مهارت برقراری ارتباط نوشتاری ، گفتاری و شنیدن موثر است . یک بازاریاب موفق در ارتباطات بدون نقص است.

 

• کار تیمی : به عنوان یک بازاریاب باید بتوانید اثباط کنید بازیکن خوبی در تیم بازاریابی هستید ، علاوه بر آن توانایی مدیریت و تفویض کار به دیگران را نیز دارید .

 

مهارت کار تیمی موجب بهبود روابط کاری مثبت در بین اعضای تیم بازاریابی می شود.

• مذاکره و متقاعد سازی : یک بازاریاب موفق به مهارتهای مذاکره به خوبی مسلط است و توانایی لازم را برای متقاعد سازی مناسب دارد .

 

• حل مساله : شما همیشه نیاز به توانایی حل مساله با روشی منطقی و تحلیلی برای حل و فصل مسایل کاری در بازاریابی دارید

 

• رهبری : این احتمال وجود دارد که پست مدیریتی نداشته باشید اما باید از مهارتهای رهبری برای ایجاد انگیزه و روحیه در دیگر همکارا ن برخوردار باشید.

 

2ـ درک تاثیر بازاریابی :

یک بازاریاب باید به خوبی آگاه باشد که تصمیمات وی به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر تمامی واحدهای شرکت ذینفع و حتی دیگران ذی نفعان تاثیر می گذارد .

 

یک بازاریاب موفق باید بداند تصمیمات بازاریابی در انزوا و در پشت درهای بسته گرفته نمی شود و تصمیم گیری نادرست در تیم بازاریابی می تواند به بروز مشکلات جدی برای شرکت منجر شود برای مثال تصمیم گیری برای فروش ویژه یک محصول که در آن قیمت به طور قابل توجهی کاهش می یابد ، می تواند نمایندگان فروش را در صورتی که به درستی از آن تصمیم مطلع نشده باشند دچار مشکلات جدی کند.

 

3ـ درک تکنولوژی :

بازاریابان امروزی باید از دو جهت درک قوی از تکنولوژی داشته باشند . اول اینکه بازاریابان باید در استفاده از تکنولوژی به عنوان بخشی از فعالیت های روزانه خود کاملاً مهارت داشته باشند . آنها نه تنها باید توانایی های عمومی استفاده از کامپیوتر و نرم افزارهایی مانند اکسل و پاورپوینت داشته باشند ، بلکه نیاز است تا اطلاعات خود را برای افزایش کارایی و اثز بخشی در بازاریابی مانند استفاده از تلفن های هوشمند پیشرفته و برنامه های کاربردی مرتبط به خوبی کامل کنند . دوم آن که بازاریابان باید درک صحیحی از تاثیر شبکه های اجتماعی و برنامه های ارتباطی در بازار داشته باشند . رشد سریع رسانه های اجتماعی می تواند به طور مستقیم بر استراتژیک های بازاریابی موثر واقع شود .

 

4ـ نیاز به چشم اندازهای جهانی :

اینترنت موجب شده است هر کسب و کاری بتواند تا در مقیاس جهانی فعالیت کند ، اما تنها با ایجاد و راه اندازی یک وب سایت نمی توان موفقیت کسب و کار را تضمین کرد . بازاریابان باید با درک تعهد های بازارهای جهانی و محلی برنامه ریزی مناسبی برای بازاریابی انجام دهند .

 

5ـ جستجوگر اطلاعات :

بازاریابی یک فعالیت کاملاً پویا است تغییرات در آن به طور مستمر و اغلب به سرعت رخ میدهد . بنابراین بازاریان باید همیشه و از طریق کانالهای متنوع خود را در معرض اطلاعات به روز نگاه دارند . همواره تلاش کنید تا پیش بینی های مربوط به کسب و کار خود را تا 12 ماه آینده مطالعه و رصد کنید . به این ترتیب آنها خواهند توانست علاوه بر حفط و نگهداری مشتریان فعلی خود ، مشتریان جدید خود را پیدا کنند.

 

6ـ نوآوری :

به طور کلی ما انسانها خیلی زود به شرایط انجام کار عادت می کنیم و به آن وابسته می شویم ، ولی این رفتار مانند حکم اخراج برای یک بازاریاب است . سعی کنید تاکتیکها و روش های بازاریابی خود را نسبت به سال گذشته ( یا حتی ماه گذشته ) بر اساس شرایط تغییر دهید . نوآوری شرط اصلی بقا در بازاریابی است .

 

7ـ استفاده از داده های بزرگ :

مدیریت و تجزیه و تحلیل داده های بزرگ اقدامی استراتژیک در بازاریابی است یکی از ابزارهای موثر در سال ، ابزار داده های بزرگ است

 

8ـ تمایل به تجربیات جدید :

یکی از مهمترین اقدامات برای تبدیل شدن به یک بازاریاب موفق میل شدید به کسب تجارب جدید است . سعی کنید در هر گام بازاریابی ریسک پذیر باشید و تجربه ای نو کسب کنید .

به خاطر داشته باشید موفقیت در شغل بازاریابی یک سفر است که هر روز باید برای آن قدم های تازه ای بردارید .

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 13 / 3 / 1396 ساعت: 2:59 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مدیریت زمان با این ۸ ترفند مهم

مدیریت زمان با این ۸ ترفند مهم

موضوع ما ۸ ترفند ضروری برای مدیریت زمان است که اگر این ۸ مورد را به تمامی اجرا نمی کنید، برای اجرای کامل شان از امروز تصمیم بگیرید و نتایج آن را به نظاره بنشینید.

 

آیا به دنبال ترفندهای مفیدی در زمینه مدیریت زمان هستید؟ به این هشت ترفند ساده ای که به راحتی می توانید انجام شان دهید، نگاهی بیندازید. این ترفند ها نه تنها کارایی شما را افزایش می دهند، اعتماد به نفسی را که برای رسیدن به اهدافتان احتیاج دارید، نیز به شما می بخشند.

 

۱.اهداف تان را بشناسید و بر اساس ارزش و اولویت مرتب شان کنید.

شما چند هدف دارید؟ اگر هیچ هدفی ندارید، امروز حداقل یکی انتخاب کنید. اهداف برای مدیریت کارآمد زمان عنصری ضروری هستند. شاید اهداف زیای داشته باشید. اگر چنین است، سازماندهی شان کنید. شما برای هر کدام از بخش های ضروری زندگی تان به یک هدف احتیاج دارید: به عنوان مثال هدفی برای کسب و کار، هدفی برای سلامتی و هدفی برای امور مالی. هر روز یک هدف ارزش و اولویت بیشتری پیدا می کند.

 

۲.اولویت بندی کنید و امروز فقط روی یک کار مهم متمرکز شوید.

شما اهدافی ایجاد کرده اید. با این حال نمی توانید هدف را یک باره به دست آورید بلکه باید کارهای کوچک تری را انجام دهید تا به هدف تان دست یابید. به مهم ترین و در اولویت ترین هدف تان فکر کنید و امروز قدم بزرگی در راه رسیدن به آن بردارید. اگر می توانید قبل از انجام هر کار دیگری به آن هدف بپردازید.

 

۳.در هر لحظه اولویت های خود را به خاطر داشته باشید.

قبل از آن که صبحگاه خانه را ترک کنید، برای روز کاری خود برنامه ای بچینید. شاید لیست کارهایی که باید انجام شوند، نامحدود بود. پنج کار مهم روزتان را انتخاب کنید، اولویت بندی شان کنید و به ترتیب اولویت انجام شان دهید. اگر مطمئن نیستید که باید در لحظه چه کاری انجام دهید، با خود فکر کرده و مهم ترین کار آن زمان را انتخاب کنید. کمتر پیش می آید که اولویت اصلی شما در روز چک کردن شبکه اجتماعی تان باشد!

 

۴.ارزش مالی هر ساعت خود را حساب کنید.

اگر بدانید که هر ساعت از روزتان چند هزار تومان ارزش دارد، راحت تر می توانید وقت تان را مدیریت کنید. اگر نمی دانید که هر ساعت از وقت تان چقدر می ارزد، حدس بزنید یا از رئیس تان بپرسید. اگر کار آفرین و به عبارت دیگر رئیس خودتان هستید، مطمئنا می دانید که هر ساعت چه ارزشی دارد. پس به راحتی می توانید کارهای بی فایده را کنار بگذارید.

 

۵.هیچ چیز کامل نیست. فقط انجام شان دهید و نهایت تلاش تان را بکنید.

شما می خواهید نهایت تلاش تان را بکنید. اما بدانید که کمال گرایی وقت تان را هدر می دهد. هیچ چیز کامل نیست. اگر به چنین چیزی قائل هستید، بدانید که فایده ای ندارد و سعی کنید ساده بگیرید.

 

۶.کارتان را در نیمی از زمانی که باید، انجام دهید.

سعی کنید محدوده زمانی سفت و سختی برای خود قائل شوید. به عنوان مثال فرض کنیم که برای انجام کاری همیشه سه ساعت زمان می گذاشتید. حالا سعی کنید آن را در نصف آن زمان، یعنی 90 دقیقه انجام دهید. احتمالا از دیدن این که توانستید در زمان کمتری کارتان را انجام دهید، شگفت زده خواهید شد.

 

۷.هر روز زمانی را به برنامه ریزی و تفکر اختصاص دهید.

اگر قبل از شروع و انجام هر پروژه ای لیست برنامه های اولویت بندی شده داشته باشید، در هر روز زمان زیادی را صرفه جویی خواهید کرد. هر روز زمانی را به برنامه ریزی پروژه ها و کارهای تان اختصاص دهید؛ حتی اگر شده قبل از خواب این کار را انجام دهید.

 

۸.اگر کس دیگری می تواند کاری را انجام دهد، آن کار را به او واگذار کنید.

شما متوجه شدید که هر ساعت از وقت تان چه مقدار ارزش دارد. به تمام کارهایی که هر روز انجام می دهید نگاهی بیندازید و تصمیم بگیرید که چه کارهایی را نباید خودتان انجام دهید. به عنوان مثال فرض کنیم هر ساعت از وقت تان 50 هزار تومان ارزش دارد. پس اگر وقت تان را صرف چک کردن شبکه اجتماعی کسب و کارتان کنید، آیا به صرفتان خواهد بود؟ خیر. پس شاید بتوانید شخصی را با هزینه کمتر به این کار بگمارید و در عین ایجاد یک فرصت شغلی، استفاده بهتری از وقت خود کرده باشید.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 11 / 3 / 1396 ساعت: 12:56 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه پولدار شويم؟(بخش اول)

چگونه پولدار شويم؟

بخش اول

جیم بیلند راجرز (متولد ۱۹ اکتبر ۱۹۴۲-اهل دموپولیس ایالت آلاباما) یک سرمایه‌گذار آمریکایی و مفسر مالی موفق است که در حال حاضر در سنگاپور زندگی می‌کند. او یکی از پدیدآورندگان کوانتوم فاند (quantum fund)،استاد دانشگاه، نویسنده، مفسر اقتصادی است.نشریاتی چون تایم، واشینگتن پست و نیویورک تایمز، بارونز فوربز، فورچون، وال استریت جورنال، فایننشال تایمز و بسیاری دیگر از نشریاتی که در زمینه اقتصاد یا فاینانس به فعالیت می‌پردازند به طور مستمر مقالاتی در مورد وی به چاپ رسانده‌اند. وی خود را پیرو مکتب اتریشی در اقتصاد می‌داند.

 

- آیا هیچ وقت فکر می‌کردید که روزی به جایی که‌امروز هستید خواهید رسید
خیر، من هم مثل تمامی افرادی که به چنین موقعیتی دست یافته‌اند، غافلگیر شده‌ام. من مطمئنا می‌خواستم که در زندگی به جای خوبی برسم و حاضر بودم که برای آن به سختی کار کنم. من همیشه می‌خواستم که زود بازنشسته شوم، ولی هیچ وقت فکر نمی‌کردم که این اتفاق قبل از چهل سالگی‌ام به وقوع بپیوندد.

 

- وقتی متوجه شدید که اولین میلیون ثروت خود را به دست آورده‌اید آیا وسوسه شدید که کمی کندتر به کارتان ادامه دهید؟
به روشنی روزی را که ارزش خالص دارایی‌ام به‌ یک میلیون دلار رسید، به یاد دارم، نوامبر ۱۹۷۷٫ آن موقع ۳۵ سال داشتم، و می‌دانستم که برای انجام کاری که می‌خواستم در ۳۷ سالگی – سنی که تصمیم گرفته بودم در آن برای ماجراجویی دست از کار بکشم – انجام دهم.به بیشتر از اینها نیاز دارم.

 

- رمز موفقیت شما در چیست؟
من اصلا باهوش‌تر از قسمت اعظمی از مردم نیستم، بلکه انگیزه‌ام برای کار و تحمل سختی، از آنها بیشتر بود. من آماده بودم تا عقل سلیم را بیازمایم. اگر همه‌ یک جور فکر کنند باز هم دلیل نمی‌شود که اشتباه نکنند و اگر بتوانید بفهمید که همه دارند اشتباه می‌کنند، به راحتی می‌توانید مقدار زیادی پول درآورید.



پولدار شدن,راه های پولدار شدن,کسب موفقیت

- استراتژی سرمایه‌گذاری شما چیست؟
ارزان می‌خرم و گران می‌فروشم. من سعی می‌کنم کالایی را پیدا کنم که ارزان باشد و یک تغییر مثبت در حال اتفاق افتادن باشد. سپس به قدری مطالعه و پژوهش می‌کنم که قانع شوم درست فکر می‌کردم. البته آن کالا هم باید به قدری ارزان باشد که اگر هم اشتباه کرده باشم خیلی ضرر نکنم. معمولا هر باری که اشتباه می‌کنم به این دلیل است که به‌اندازه‌ کافی بررسی و مطالعه نکرده‌ام.هیچ وقت ارزش «انجام مسوولیت» را دست کم نگیرید. در دهه‌ ۱۹۶۰، جنرال موتورز موفق‌ترین شرکت جهان بود. یک روز، یک تحلیلگر جنرال موتورز به جلسه‌ هیات مدیره رفت و این پیغام را به آنها داد: «ژاپنی‌ها دارند می‌آیند.» آنها این حرف وی را جدی نگرفتند. ولی سرمایه‌گذارانی که مطالعه و بررسی‌های خودشان را درست و دقیق انجام می‌دادند سهام جنرال موتورز خود را فروختند و به جایش سهام تویوتا خریدند.من در حال حاضر به دنبال خرید هیچ سهامی نیستم. ولی اگر چیزهایی وجود داشته باشند که در حال حاضر از لحاظ ارزشی دست کم گرفته شده باشند، برخی کالاهای اولیه و برخی از ارزها هستند.

 

- بهترین سودی که کردید کی و چگونه بود؟
کوانتوم فاند. وقتی در سال ۱۹۷۰ شرکت را تاسیس کردیم، من تنها ۶۰۰دلار ته جیبم داشتم. بعد از ۱۰ سال دارایی ما ۴۲۰۰ برابر شده بود.

- آیا می‌خواهید آنقدر ادامه دهید تا بالاخره سقوط کنید؟
خیر. این روزها من ساعات بسیار کمی از روز را صرف کار می‌کنم، چرا که دو دختر کوچک دارم و می‌خواهم بیشترین وقت ممکن را با آنها بگذرانم.هر دو دختر ما دایه‌‌ای چینی دارند و زبان چینی را به خوبی صحبت می‌کنند. برای نسل آنها، انگلیسی و چینی مهم‌ترین زبان‌ها خواهند بود.

- آیا هیچ حقوق بازنشستگی دارید؟
من حقوق بازنشستگی ندارم و امیدوارم که نیازی به آن نداشته باشم. من دارایی‌هایم را جمع کرده‌ام و با استفاده از آنها زندگی می‌کنم.

- آیا اهل ولخرجی و افراط هستید؟
من دوبار به دور دنیا سفر کرده‌ام. بار اول سال ۱۹۹۰ حرکت کردم و با موتور سیکلت در۲۲ ماه ۶ قاره را در نوردیدم. بار دوم که در سال ۱۹۹۹ شروع شد، من و همسرم در ۳ سال، به ۱۱۶ کشور دنیا سفر کردیم.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 11 / 3 / 1396 ساعت: 12:54 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه پولدار شويم؟(بخش دوم)

چگونه پولدار شويم؟

 بخش دوم

- آیا می‌خواهید ثروتتان را به بچه‌هایتان انتقال دهید؟
اگر شما خیلی به بچه‌هایتان پول بدهید، آنها را لوس می‌کنید. من وصیت نامه‌ام را طوری تنظیم کرده‌ام که تا سن سی سالگی شان چیز زیادی بهشان نرسد.من به دانشگاه‌هایی چون ییل و آکسفورد رفته‌ام و تعداد زیادی از بچه‌های افراد ثروتمند را دیده‌ام که هیچ‌وقت نیازی به کار و سختی کشیدن نداشته‌اند. من می‌خواهم که بچه‌هایم تحصیلات خوبی داشته باشند و محیط کار را تجربه کرده باشند.تحصیلات و لزوم به کار کردن زندگی مرا عوض کرد و مرا از مرداب آلاباما به اقیانوس جهان پرتاب کرد.

 

- در هنگام رکود مردم با پول‌هایشان باید چه کار کنند؟
روی چیزهایی سرمایه‌گذاری کنید که از آنها سر در می‌آورید. اشتباهی که بیشتر مردم مرتکب می‌شوند این است که بنا به حرف مجلات و برنامه‌های تلویزیونی سرمایه‌گذاری می‌کنند.بسیاری از مردم در مورد چیزهایی اطلاعات زیادی دارند و باید روی همان چیزها سرمایه‌گذاری کنند. این شیوه‌‌ای است که آدم را ثروتمند می‌کند.شما با سرمایه‌گذاری روی چیزهایی که هیچ در مورد آنها نمی‌دانید، هیچ سودی نخواهید کرد.

 

بعد از خواندن مصاحبه این مرد سرمایه دار بهتر است قدری هم در مورد چگونگی پس انداز کردن بیاموزید.

 

پس انداز چیست؟
معمولا اولین چیزی که با شنیدن واژه پس انداز به ذهن اکثر ما ایرانی ها می رسد، بانک است. از نظر ما ایرانی ها، پس انداز یعنی پول هایی که در بانک می گذاریم تا در روز مبادا از آن استفاده کنیم.اما پس انداز یا همان saving در واقع " درآمد خرج نشده یا مصرف معوق است." یعنی میزانی از درآمد که ما آن را خرج نمی کنیم یا اموالی که برای مصرف بعد از این کنار می گذاریم.پس می توان نتیجه گرفت که پس انداز فقط نقدی نیست، بدین معنا که هر نوع صرفه جویی ما در هزینه ها هم می تواند پس انداز باشد و چه بسا این نوع پس انداز بتواند گره های بیشتری از زندگی ما را باز کند.



کسب موفقیت,پولدار شدن,راه های پولدار شدن

اما، می توان پا را از این هم می توان فراتر گذاشت، به این معنا که پس انداز فقط برای روز مبادا نباشد و حتی از این راه هم بتوان پولدار شد. احتمالا در نگاه اول محال و غیرممکن به نظر می رسد، اما کمی که فکر کنیم می بینیم شدنی است.

رعایت نکاتی که روزانه در زندگی با آن سرو کار داریم و خیلی راحت از کنارشان می گذریم، می تواند در این راه به ما کمک کند.

 

1.ولخرجی نکنید
ولخرجی یعنی هزینه های اضافی که خودمان به خودمان تحمیل می کنیم. خرید کردن هایی که مازاد میزان مصرف شما هستند، نمونه ای بارز از ولخرجی های بی موردی است که نتیجه اش فقط به باد دادن پولتان است. پس نگذارید پول هایتان را باد با خود ببرد.

 

2.سقف خرید تعیین کنید
فروشگاه های بزرگ معمولا بهترین جا برای خرید کردن هستند. می توانید با تنها یکبار مراجعه به این نوع فروشگاه ها همه خریدهایتان را انجام دهید. اما خطر هم شما را یا بهتر بگوییم پولتان را تهدید می کند. برای اینکه وسوسه به سراغتان نیاید، حتما یا لیستی از خریدهایتان تهیه کنید یا سقفی برای پولی که می خواهید خرج کنید، تخمین بزنید.

 

3.فروش فوق العاده و حراج را از دست ندهید
یکی از بهترین مسیرهای پس انداز است. حراج های فصلی و فروش های فوق العاده برای شما فرصتی است که هم جنس خوب بخرید و هم پول زیادی نپردازید و این یعنی پس انداز.

 

4.در برابر غذاهای بیرون خویشتن دار باشید
یکی از بزرگترین تفریحات ایرانی ها بیرون غذا خوردن است. غذای بیرون خوردن تفریح خوبی است به شرطی که به این دو نکته توجه کنید. اول اینکه غذاهایی را که می توانید در خانه آماده و نوش جان کنید از رستوران نگیرید. دوم اینکه سعی نکنید به زور همه غذایتان را میل کنید. می توانید اضافه غذای خود را به خانه ببرید و یک وعده دیگر هم از آن استفاده کنید.به این ترتیب هم از خوردن غذای بیرون لذت می برید و هم پول پس انداز می کنید.

 

5.خرج و مخارجتان را یادداشت کنید
افرادی را می شناسم که با نوشتن تمام هزینه های خود از کوچکترین خرید های روزانه گرفته تا بزرگترین خرج های عمده، هزینه هایشان را کنترل و مدیریت می کنند.اگر به دنبال کنترل هزینه هایتان هستید، از همین امروز دفترچه ای را به این کار اختصاص دهید و همه خرج هایتان را بنویسید. مقایسه ماهیانه این هزینه ها شما را در کنترل هزینه ها موفق تر خواهد کرد.

 

6.دنبال پاسخ چراها باشید
اگر روزی با دیدن قبوض خدماتی یامسائلی از این دست برق از سرتان پرید و متوجه شدید، بیشتر از حد مجاز خرج روی دستتان گذاشته، دنبال دلیلش باشید تا دیگر شوکه نشوید و اوضاع دوباره برایتان عادی شود.
رعایت همین نکات بسیار ساده می تواند صفرهای پول های خارج از بانک شما را از صفرهای پول هایی که در بانک دارید بیشتر کند، یا به عبارت دیگر با پس انداز پولدار شوید. امتحان کنید، امتحانش ضرری ندارد.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 11 / 3 / 1396 ساعت: 12:48 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

7 عامل سازنده برندهای بزرگ

7 عامل سازنده برندهای بزرگ:

با هجمه رقابتی موجود در بسیاری از صنایع، تمایز و ایجاد هویتی منحصربفرد از طریق برندینگ استراتژیک اهمیت بیشتری از پیش یافته است. هرچند که ارادئه خدمات و محصولات باکیفیت یک اصل بدیهی است، اما برندسازی اثربخش میتواند موتور محرک و قلب توسعه سازمانها باشد.
برخی برندها قادرند بصورت کامل بازار هدف خود را قبضه کنند. اما چه ویژگیهایی این امر را محقق میکند؟ در ادامه یادداشت عوامل ایجادکننده برندهای اثرگذار را مرور میکنیم:

۱. رهبر
پشت هر برند موفقی، نیرویی محرک و پشتیبان، یعنی یک تیم رهبری مستعد وجود دارد.

برترین برندهای بازار برخوردار از رهبر و یا تیمی از رهبران مستعد، با بینشی متعالی و استراتژیک و آینده نگر برای توسعه بازار هستند که امیدشان در دست گرفتن و تسخیر بازار هدفشان است.

آنها به نحو احسن انگیزه میبخشند و می‌دانند چگونه همه‌ی منابع مورد نیاز برای توسعه را در اختیار تیم‌شان قرار دهند و جاده صاف کن موفقیت خانواده کاری باشند.

۲.رقابت‌پذیری و انگیزه پیشرفت
انگیزه پیشرفت مداوم و اراده خودارزیابی مستمر، کلید موفقیت یک برند است. یک برند عالی باید بر خط رقابت توسعه یابد و نسبت به آن مشتاق باشد.

انتظار منفعلانه برای آنکه مصرف‌کنندگان بازار را تغییر دهند، در قاموس برندهای بزرگ نیست. در عوض، آنها همواره در حال نوآوری و ابداع، و یافتن فرصتها و روش‌هایی برای دگرگون کردن بازار پیش از رقبایشان هستند.

۳.شناخت مخاطب
شناخت مخاطب مقدمه ایجاد هویتی متمایز برای یک برند است.
شما باید بدانید مخاطبان‌تان چه می‌خواهند، و محصول‌تان چگونه نیازهای‌شان را برآورده خواهد کرد، و چگونه می‌توانید بگونه ای خودتان را در بازار موقعیت گذاری کنید که مخاطبان برندتان را به خاطر بسپارند.

۴.فرهنگ سازمانی سازنده و سالم
برندهای فوق‌العاده به جهت آنکه ارزش‌های فوق‌العاده‌ای دارند، خیره کننده هستند.
برترین برندها ارزش‌هایی دارند که مورد تحسین مشتریان و مراجعان‌شان است.

بهترین برندها سابقه ای قوی در خدمات رسانی به مشتری و ارائه‌ی خدمات دارند و هم‌چنین به‌طور فزاینده‌ای بر اساس ارزش‌ها و اخلاق رهبری می‌شوند.

۵.منحصر به‌فرد بودن
برندهای برتر منحصر به‌فرد هستند که البته منحصر بفرد بودن به معنی اولین بودن نیست.
هرچند ممکن است برندتان نخستین برند در آن حوزه نباشد، اما شاید جذابیتی زیبایی‌شناختی یا محبوب داشته‌باشد که این یعنی افراد تمایل دارند آن را بخرند.
رویهم رفته، آن‌چه بهترین برندها نیاز دارند یک هویت متمایز است. در مجموع مادامی که پیامتان درست بوده و موقعیت روشنی در ارتباط با مخاطبان داشته باشید، دیگر مهم نیست که فقط یک محصول اصلی داشته باشید.

۶. شناساندن
تعریف من پرویز درگی از بازاریابی این است: شناسایی، شناساندن و خشنودی. در واقع امروزه بیش‌تر از هر زمان دیگری، این فرصت را داریم که تا جای ممکن برند خود را بشناسانیم.
البته شرکت‌های بزرگ‌تر شاید در این خصوص مزیت بیشتری داشته باشیم چرا که این دست برندها از موقعیت بهتری برای شناساندن برند خود به بیش‌ترین افراد ممکن برخوردارند.
هرچند که امروزه با وجود رسانه‌های اجتماعی به عنوان یکی از مولفه‌ های کلیدی کمپینهای تبلیغاتی و بازاریابی، این امکان وجود دارد که برندهای کوچک‌تر این شکاف را کم‌‌تر کنند.

۷. بردباری
شما باید با برندتان همچون یک نوزاد رفتار کنید، و این موضوع را درک کنید که یک برند برای شکوفایی حقیقی و تبدیل شدن به برندی به‌یادماندنی و سودآور تبدیل شود، به صبر و مراقبت نیازمند است.

توسعه بازار باید با توجه و مراقبت صورت گیرد و نباید در این خصوص کندروی شده و یا شتابزده عمل کرد. تمرکز روی پیام اصلی و خلق یک برند اصیل وابسته به این است که به خودتان وقت و فضا بدهید تا همه‌چیز را در مسر درست قرار دهید.

برندهای تجاری که نامشان مترادف با نام ژنریک محصولات شد

ا BandAid در واقع یک برند پانسمان و چسب زخم است که در ۱۹۲۰ توسط شرکت تجهیزات پزشکی جانسون‌اند جانسون معرفی شد اما در کشورهای مختلف همچنان پانسمان را با نام باند میشناسند.

زیراکس نیز یکی از برندهای شناخته شده در زمینه تولید دستگاههای کپی است، که در سال ۱۹۳۸ ساخته شد و امروز نام آن معادل رونوشت گرفتن استو

مدتهاست که ماشین‌های اسپرت و آفرود شاسی‌بلند با عنوان جیپ شناخته می‌شوند. کرایسلر توانست با تولید برند جیپ بازار را قبضه کند.

جکوزی مترادف وان آب داغ شده‌است، هرچند این شرکت دوش و توالت هم می‌سازد.

کلینکس که در ابتدا به عنوان جایگزینی برای حوله‌ی صورت به بازار عرضه شد، اکنون به عنوان دستمال کاغذی‌ای که میلیون‌ها نفر آن را انتخاب می‌کنند مشهور است.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1396 ساعت: 6:33 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

جملاتی ناب از موفق ترین افراد

جملاتی ناب از موفق ترین افراد 


بیل گیتس:

اگر فقیر به دنیا آمده‌اید،
این اشتباه شما نیست.
اما اگر فقیر بمیرید،
این اشتباه شما است!

سوآمی ویوکاناندن:

در یک روز اگر شما با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شوید،
می توانید مطمئن باشید که در مسیر اشتباه حرکت می‌کنید.


ویلیام شکسپیر:

سه جمله برای کسب موفقیت:
۱- بیشتر از دیگران بدانید.
۲- بیشتر از دیگران کار کنید.
۳- کمتر از دیگران انتظار داشته باشید.


آلن استرایک:

در این دنیا خود را با هیچ کس مقایسه نکنید!
در این صورت به خودتان توهین کرده‌اید.


تونی بلر:

برنده شدن همیشه به معنی اولین بودن نیست.
برنده شدن به معنی
انجام کاری بهتر از دفعات قبل است.


توماس ادیسون:

من نمی‌گویم که ١٠٠٠ شکست خورده‌ام؛
من می‌گویم فهمیده‌ام ١٠٠٠ راه وجود دارد که می‌تواند باعث شکست شود.


لئو تولستوی:

هر کس به فکر تغییر جهان است.
اما هیچ کس به فکر تغییر خویش نیست.


آبراهام لینکلن:

همه را باور کردن خطرناک است.
اما هیچکس را باور نکردن خیلی خطرناکتر است.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1396 ساعت: 6:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

تفاوت میان مدیران فروش و رهبران فروش در کجاست؟

تفاوت میان مدیران فروش و رهبران فروش در کجاست؟

هرچند عبارات رهبر فروش و مدیر فروش اغلب به جای هم و معادل یکدیگر بکار میروند، اما تفاوت بسیاری میان این دو نقش وجود دارد.

رهبران زیردستان خود را به سوی یک چشم انداز، راهبری و هدایت میکنند. آنها توانایی اثرگذاری، انگیزه بخشی، و الهام بخشی به دیگران به منظور سهیم کردنشان در فرآیند تحقق این چشم انداز را دارا هستند.

مدیران از دیگر سو، توانایی بیشتری در هدایت افراد در جهت اجرای سیستماتیک و فرآیندی چشم انداز مورد نظر رهبری سازمان را دارا هستند. مدیران توانمند قادرند عملکرد جزء به جزء اجزای سیستم و همینطور فرآیند آن را به شکلی جامع درک کرده و میان اجزا همسویی و هم افزایی ایجاد کنند.

رهبران همیشه مدیر نیستند و مدیران هم همیشه رهبر نیستند. اما هر دو از الزامات توفیق یک سازمان محسوب میشوند.

هماهنگ سازی صحیح با رهبران و یا مدیران فروش تاثیر عمیقی بر بهره وری، رضایت کارکنان و درآمد سازمان دارد.
برای آنکه درک بهتری از این دو نقش حیاتی در سازمان فروش پیدا کنیم از مثال شکارچی و کشاورز استفاده میکنیم.

شکارچیان

• گردآورنده
• جسور و بی محابا
• ریسک پذیر
• تشنه مورد پذیرش قرار گرفتن و شناخته شدن
• متمرکز
• رقابت جو
• کم صبر
• تنوع طلب

کشاورزان

• وابسته به رابطه
• مقاوم به ریسک
• مشارکت جو
• قابل پیش بینی
• وابسته
• علاقمند به محیطهای شناخته شده

وظایف شکارچی ها شامل یافتن فرصتهای پرخطر و بهره گیری از انها (مثل فرصتهای رقابت جویانه، و یا فرصتهایی که پیش تر از دست رفته است) و یا تسهیل فرآیند توسعه بازار، گسترش فعالیت به جغرافیا و حسابهای جدید میشود. در عین حال، وظایف کشاورزان شامل پرورش، رشد و حفظ درآمد در حسابهای موجود و همچنین دستیابی به سطح بالایی از رضایتمندی و خشنودی مشتری و ایجاد روابط ارزشمند است.

بر اساس این تعاریف، میتوان حدس زد که رهبران در صورتی که هدایت شکارچیان را عهده دار باشند راندمان بیشتری خواهند داشت و مدیران در صورتی که گروهی از کشاورزان را مدیریت کنند موفق تر خواهند بود.
لذا چرا ایجاد تمایز میان مدیران و رهبران اهمیت دارد؟

همه ما دوست داریم درک شده و ماهیت وجودی مان مورد پذیرش قرار گیرد. بنابراین علاقمندیم برای کسی کار کنیم و تحت هدایت کسی باشیم که بتواند این موارد را درک کند، لذا کار کردن زیر دست فردی که DNA شخصیتی کاملا متفاوتی دارد میتواند چالش برانگیز و غیربهره ور باشد.

تحقیقات میدانی در سطح کلان نیز نشان می‌دهد که کارمندان و کارفرمایان به دنبال ویژگی‌های مشابهی در رهبرشان هستند و این موضوع به کاروکسبی که در آن فعالیت می‌کنند، بستگی ندارد.رهبران و شخصیتهای شکارچی زمانی که کارها ساده و پیش بینی پذیر باشد احساس کسالت خواهند کرد، آنها دوست دارند با فرصتهای جدید، مخاطره آمیز و غیر منتظره مواجه شوند. در نقطه مقابل، مدیران و کشاورزان فضاهایی را انتخاب میکنند که آسوده و فارغ از هر ریسکی بوده و دارای رویکردی منظم به منظور رفع چالشها باشد. آنها روابط عمیق را ترجیح میدهند.

البته بدیهی است که برخی مدیران قادرند الهام ببخشند و برخی رهبران میتوانند بصورتی سیستماتیک کار اجرایی کنند، اما اینها نقاط قوت کلیدی و ویژگی قالب شخصیتی ایشان نیست.

درک اینکه چه کسی در سازمان شما مدیر و چه کسی دارای ویژگیهای رهبری است میتواند به شما در ایجاد یک فضای سازنده سازمانی و با بنیانهای قدرتمند اخلاقی و فرهنگی که به شکلی موثر قادر به انجام وظایف و نیازهای کاری است کمک کند. در مجموع با توجه به موارد بالا باید بگوییم آنچه رهبری را از مدیریت متمایز می کند مفهوم و حالات ذهنی است و در غیر این صورت در حوزه کارکرد که همان تحقق اهداف سازمانی از طریق یک سلسله اقدامات مشخص است تفاوتی وجود ندارد.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1396 ساعت: 6:7 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

سندروم باکستر چیست؟

سندروم باکستر چیست؟

در داستان کتاب "قلعه حیوانات"، حیوانات دست به دستِ هم می‌شوند و ارباب و خانواده‌اش را از مزرعه بیرون می‌کنند و خود مدیریت مزرعه را به دست می‌گیرند. اولین کار آن‌ها تنظیم عهد نامه‌ایست که طبق آن همه‌ی حیوانات باهم برابرند و هیچ‌کس حق ندارد خود را ارباب و مالک دیگران بداند.

اما چیزی نمی‌گذرد، خوکی که مدیریت مزرعه را به دست گرفته است، آرام‌آرام عهدنامه را تغییر داده و برای خود و اطرافیانش حقوق و امتیازات ویژه‌ای وضع می‌کند.

در این میان، اسبی در مزرعه زندگی می‌کند به نام "باکستر" که به لحاظ خوش خلقی، صبوری و پشتکار، مورد احترام همه‌ی حیوانات است. حیوانات از او می‌خواهند کمکشان کند تا در مورد شرایط جدید تصمیم بگیرند اما باکستر، سخت مشغول کار است و به اطرافش توجه‌ای ندارد.

شعار او این است: "من کار می‌کنم!" و احساس می‌کند که باید کار خود را به بهترین شکل انجام دهد و کاری به کار چیز دیگری نداشته باشد!

گرچه باکستر می‌توانست از اتفاق وحشتناکی که درقلعه ی حیوانات رخ می‌دهد جلوگیری کند، چنان با وجدان و شرافتمندانه سرش به کارش گرم بود که فقط هنگامی از تغییرات باخبر شد که خوک حاکم، او را به یک سلاخ فروخت!

بسیاری از افراد باهوش و سختکوش گرفتار "سندروم باکستر" می‌شوند و جهت‌گیری درست و به‌موقع را از یاد می‌برند."باکستر جماعت‌ها" آدم‌های خوب و باشرافتی هستند اما بر اولویت نادرست تمرکز کرده اند.

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 6 / 3 / 1396 ساعت: 6:17 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

گزارش سال ۲۰۱۶ توانمند سازی تجاری جهانی

گزارش سال ۲۰۱۶ توانمند سازی تجاری جهانی


اقتصاد ایرانی:
مجمع جهانی اقتصاد در گزارشی می نویسد: گزارش توانمند سازی تجاری جهانی برای سال ۲۰۱۶ در برهه ای از عدم اطمینان در عرصه تجارت جهانی منتشر می شود. این سال با امضای قرارداد همکاری دوسوی اقیانوس آغاز شد که با امیدهای روشنی درباره مشارکت سرمایه گذاری و تجارت در دو سوی اقیانوس اطلس همراه بوده است.

 اما در ماه نوامبر، و در بحبوحه رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا و رای مردم انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا، گفتمان ضد تجارت تقویت شده و باعث بوجود آمدن شکاف هایی میان اعضای سازمان تجارت جهانی گردید.

 البته تلاش های آزادسازی تجاری در دیگر مناطق همچنان ادامه یافت که از جمله می توان به شراکت اقتصادی فراگیر منطقه ای آسیا و منطقه آزاد تجاری قاره آفریقا و دیگر مذاکرات در این زمینه اشاره کرد. در میان این عدم اطمینان ها، بازرگانان و دولت ها به دنبال خط های راهنمایی بودند که بتوانند بفهمند کدام یک از جنبه های سیاست تجاری به خوبی کار می کنند و کدام یک کارایی ندارند.

فراهم کردن این دیدگاه، هدف گزارش توانمند سازی تجارت جهانی است. فراهم کردن این شفاف سازی برای شهروندان در تعامل با گفت وگوهای تجاری حیاتی بوده و به آنها کمک می کند تا بفهمند که چه جنبه هایی از مذاکرات پیچیده برای زندگی آنها مهم بوده و به آنها کمک می کند تا دولت ها را مورد محاسبه قرار دهند.

گزارش توانمند سازی تجاری جهانی از ابتدای فعالیت خود در سال ۲۰۰۷، بر اهمیت تسهیلات تجاری در ایجاد اصلاحات قاطعانه برای تولید کنندگان و مصرف کنندگان در سرتاسر جهان و به خصوص در کشورهای در حال توسعه تمرکز داشته است. با ایجاد اتحاد جهانی برای تسهیل تجاری، ایجاد کنندگان ویرایش گزارش سال جاری، تمرکز خود را بر علت های تسهیلات تجاری و فراهم کردن تمرکزهای بیشتر بر ایجاد کار در سرتاسر جهان قرار داده اند.

در حالی که حدود ۱۰۰ کشور در سرتاسر جهان با مفاد توافقنامه تسهیلات تجاری سازمان تجارت جهانی موافقت کرده اند، این توافقنامه به اجرایی شدن بسیار نزدیک شده است. رسیدن به این هدف نیازمند همکاری عمیق بخش خصوصی و دولتی و مذاکراتی است که بر گام های عملی برای فائق آمدن بر موانع تجاری تمرکز داشته باشد.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 26 / 12 / 1395 ساعت: 9:45 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

30 ویژگی افراد توانا

30 ویژگی افراد توانا


۱-وقت ندارند بر علیه کسی، کاری انجام دهند

۲-وقت ندارند پشت سر دیگران صحبت کنند

۳-وقت ندارند در وقایع گذشته، متوقف شوند

۴-وقت ندارند که دروغ بگویند

۵-بسیار انتخاب می کنند چون ذهن اولویت‌بندی شده دارند

۶-تفاوت‌های انسانها را می‌ستایند

۷-بدنبال این نیستند کسی را مانند خود کنند

۸-حجم و کیفیت غذای خود را با دقت زیر نظر دارند

۹-بد بودن بعضی انسانها را، عادی می‌دانند

۱۰-با دو زبان مهم، آشنایی ندارند بلکه بر آنها مسلط‌ اند

۱۱-در فهم رفتار انسانها، اول منافع آنها را می شکافند

۱۲-کارآمدی را بر مساوات ترجیح می‌دهند زیرا که مساوات خود نتیجه کارآمدی است

۱۳-کارآمدی را نتیجۀ رقابت می‌دانند

۱۴-راستگو هستند چون منافع دراز مدت دارند

۱۵-حتی در استفاده از حروف اضافه دقت می کنند تا اعتماد دیگران را حفظ کنند

۱۶-از افراد توانا، با مهارت و باهوش، هراسی ندارند

۱۷-دائما در حال گسترش شعاع شبکه‌های ارتباطی خود هستند

۱۸-بعد از شش ماه که آنها را می‌بینید، بهتر شدن آنها را متوجه می‌شوید

۱۹-اطرافشان، مملو از افراد تواناست

۲۰-میلی‌متری مراقب سخنانشان هستند

۲۱-مبنای تواناییهایشان، قدرت نرم است

۲۲-یک تا صد هر مسئله ای را، دقیق طراحی و مانیتور می‌کنند

۲۳-به ندرت از کسی، درخواستی داشته باشند

۲۴-اگر لازم باشد، ظرفیت تنها ماندن را دارند

۲۵-آنقدر تلاش می‌کنند، درخواب هم اغلب، مسئله حل می‌کنند

۲۶-با هر فردی، دوست نمی‌شوند

۲۷-وقتی با فردی آشنا می‌شوند می‌پرسند: چه کتابی این روزها می‌خوانید؟

۲۸-سلول‌های مغزشان، فرصت استراحت ندارند

۲۹-شناخت عمیقی از طبع بشر دارند

۳۰-سؤالاتشان از پاسخ‌هایشان به مراتب مهم‌تر است

 

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 11 / 11 / 1395 ساعت: 9:50 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

حقایقی شگفت انگیز درباره فقر جهانی

حقایقی شگفت انگیز درباره فقر جهانی

 روزانه 20 هزار کودک در اثر فقر جان خود را از دست می دهند.

 تقریباً 1 میلیارد نفر امشب سر گرسنه بر بالین خواهند گذاشت.

 80% انسان ها با حقوق روزانه زیر 10 دلار زندگی می کنند.

 اگر شما سالانه بیش از 21 هزار دلار (حدود 80 میلیون تومان) در سال درآمد دارید، جزو 4% ثروتمندترین افراد کره زمین هستید.
 طبق گفته «بیل گیتس»، در سال 2035 هیچ کشور فقیری در دنیا وجود نخواهد داشت.

 100 میلیون نفر در چین، حقوق روزانه کمتر از 1 دلار دارند.

 مجموع ثروت 85 نفر از ثروتمندترین افراد، برابر با 3.5 میلیارد نفر یعنی نصف جمعیت جهان است.

 «سیلوستر استالونه» آنقدر فقیر بود که مجبور شد سگش را به قیمت 50 دلار بفروشد. یک هفته بعد و با فروش فیلمنامه «راکی»، سگش را به قیمت 3 هزار دلار دوباره خرید.

 پیکاسو اکثر کارهای ابتدایی خود را سوزاند تا آپارتمانش را گرم نگه دارد.

 در چین، بیش از 35 میلیون نفر در غار زندگی می کنند.

 64% از افراد به شدت فقیر دنیا در 5 کشور زندگی می کنند: هند، چین، نیجریه، بنگلادش و کنگو.

 1% ثروتمندترین افراد دنیا، 48% سرمایه جهان را در اختیار دارند.

 100 نفر از ثروتمندترین افراد دنیا در سال 2012، درآمدی بدست آوردند که می توانستند فقر جهانی را 4 بار ریشه کن کنند.

 66 میلیون نفر از کودکان در جهان، با شکم گرسنه در کلاس درس حاضر می شوند.


تاریخ ارسال پست: 10 / 11 / 1395 ساعت: 5:22 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

دلایلی برای بیکار بودن شما

دلایلی برای بیکار بودن شما


 اگر مدتهاست که فارغ‌التحصیل شده‌اید و هنوز بیکار هستید، بهتر است به دلایل زیر نگاهی بیاندازید؛ شاید یکی از آنها دلیل بیکار ماندن شما باشد :


یک روال عادی را دنبال نمی‌کنید
در حقیقت شما حتماً دیسیپلین و یا روش خاصی برای به دنبال کار گشتن ندارید.


پروسه‌ی جستجوی کار به اندازه‌ی خود کار جدی و حساسی است و باید بر طبق برنامه پیش بروید.


لیستی از تمام کمپانی‌های مورد نظر خود تهیه کنید و تمام شغلها و مدارک مورد نیاز را یادداشت کنید؛ بعد از مصاحبه از فرستادن نامه ی تشکر غافل نشوید و به طور مرتب لیست خود را به روز کنید.

 

 خوب آماده نیستید

به گفته‌ی کارفرماها یکی از شایع ‌ترین اشتباهات افراد در هنگام مصاحبه، نداشتن آمادگی کامل است.


وقتی وارد یک مصاحبه می‌شوید اطمینان داشته باشید که کاملاً آماده هستید؛ جوری که به تمام سؤالات با اطمینان پاسخ داده و چیزی را از قلم نندازید.


مورد مهم دیگر این است که باید اطلاعات کاملی از شرکت مورد نظر و فرهنگ آن و نحوه‌ی کارش داشته باشید و همچنین سمت شغلی‌ای را که برای آن درخواست داده اید را به خوبی بشناسید و آمادگی به عهده گرفتنش را داشته باشید.


به اندازه‌ی کافی نگشته‌اید

برای پیدا کردن کاری مناسب تنها دنبال کردن آگهی‌ها، کافی نیست.


سعی کنید در شبکه‌های اجتماعی نیز فعالیت داشته باشید و با افراد مختلف آشنا شوید و با آنها در مورد کار صحبت کنید.


بسیاری از افراد کار خود را از طریق دوستان و آشنایان پیدا میکنند پس از آنها نیز غافل نشوید و شرایط خود را بازگو کنید تا اگر کاری مناسب مهارتها و دانش شما بود، شما را در جریان بگذارند

 

رزومه‌ی کاملی ندارید

یکی از اشتباهات رایج در پروسه‌ی پیدا کردن کار این است که بعضی‌ها رزومه‌ی ثابتی را برای تمام شرکتها و مشاغل ارسال می‌کنند که اینکار درست نیست.


شما باید براساس شغل مورد نظر و تواناییها و مهارتهایی که نیاز دارد و همچنین شرایط آن شرکت، رزومه‌ی خود را تنظیم کنید.

 

در هنگام مصاحبه ضعیف عمل می‌کنید!

یک سری از اشتباهاتی که میان افراد بیکار رایج هستند عبارتند از:

عدم آمادگی
نداشتن پاسخ به سؤالات معمول
نداشتن اشتیاق کافی
پاسخهای منفی
نداشتن صداقت
داشتن سؤالات و نظرات نامناسب
دیر رسیدن
پرخاشگری
بهترین حالت خود را نشان نداده‌اید ( اولین ملاقات بیشترین تأثیر را خواهد گذاشت که به این راحتی‌ها قابل تغییر نیست ، سعی کنید در ملاقات اول لباسی مناسب پوشیده و رفتار مناسبی داشته باشید تا بتوانید تأثیر اولیه‌ی خوبی بر شخص مقابل بگذارید )

 

یک پروفایل عمومی ندارید

یکی از مؤثرترین راهها برای سرعت بخشیدن به فرآیند پیدا کردن کار، فعالیت کردن در اینترنت و شبکه‌ های مختلف است، سعی کنید پروفایلی تهیه کرده و در سایتهای استخدامی و شبکه‌های اجتماعی همگانی قرار دهید تا توسط افراد مختلف بازدید شود.


فراموش نکنید که این پروفایل تأثیر اولیه را بر روی کارفرما می‌گذارد.

 

انگیزه‌ی کافی ندارید

اگر ناراحت و عصبانی هستید، این را بدانید که فقط به خود صدمه می‌زنید ، سعی کنید این حسهای منفی را فراموش کنید و با داشتن افکار مثبت انرژی و انگیزه‌ی خود را بالا ببرید تا بتوانید در مصاحبه‌ها بدرخشید.

 

به اندازه‌ی کافی پیگیر نیستید

فرستادن رزومه و منتظر جواب ماندن کافی نیست، باید پیگیرتر باشید و اهمیت بیشتری به کار بدهید ، بعد از فرستادن رزومه حتماً با تماس تلفنی مطمئن شوید که رزومه به شخص مورد نظر رسیده باشد، سپس با فرستادن ایمیل و یا با یک تماس تلفنی از نتیجه‌ و تاریخ مصاحبه اطلاع یابید.

 

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 9 / 11 / 1395 ساعت: 8:22 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

هدف تان از فروش چیست؟

هدف تان از فروش چیست؟


فروشندگان برجسته همگی هدف گرا هستند و هدف گرایی با موفقیت در ارتباط است. پردرآمد ترین افراد از قبل می دانند که درآمد روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه آن ها چه خواهد بود. آنها می دانند که برای رسیدن اهدافشان در فروش باید روزانه چند بار با مشتری احتمالی تماس بگیرند. آن ها حتی می دانند با پولی که دریافت می کنند چه خواهند کرد. برای همه ی این موفقیت ها باید دقیقا برنامه ریزی کرد.

اگر هدف نداشته باشید و هدف تان دقیق نباشد گویی در هوای مه آلود تیر اندازی می کنید. بهترین تیر انداز نیز در هوای مه آلود نمی تواند به هدف بزند! او هدف را نمی بیند و این طبیعی است که به هدف نزند.

اهداف مضحک به شما انگیزه نمی دهد. هدف باید جاه طلبانه اما قابل دسترس باشد. اهداف غیر واقع بینانه از انگیزه شما کم می کند. اگر هدف غیر واقع بینانه باشد با اولین چالش و دشواری دست از کار خواهید کشید.

 مکتوب کنید

اگر هدف مکتوب باشد، احتمال رسیدن به آن 100% افزایش می یابد. آن را بنویسید و نگران نباشید! حتی اگر به آن نرسید گام موثری خواهید برداشت. هدف نوشته شده را در جایی نصب کنید که هر روز آن را ببینید.

اگر هدف سالانه مشخص باشد تقسیم بندی آن به اهداف فصلی، ماهانه، هفتگی، روزانه و ساعتی کار سختی نخواهد بود. این موضوع باعث می شود که اهداف بزرگتر به اهداف کوچکتر تقسیم شود و رسیدن به هر هدف کوچکتر انگیزه شما را برای رسیدن به هدف بزرگتر قوی تر خواهد نمود.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 9 / 11 / 1395 ساعت: 7:39 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اشتباهاتی که کارمندان شایسته را فراری می دهد

اشتباهاتی که کارمندان شایسته را فراری می دهد

نگه داشتن کارمندان خوب به ظاهر سخت است اما می توان به راحتی و با اجتناب از چند اشتباه رایجی که این امر را سرعت می بخشد، آنها را از دست نداد. زمانی که شرکتی خطا می کند اولین کسانی که آن جا را ترک می کنند، بهترین کارمندانش هستند چرا که بیشترین استعدادها را دارند.
این احساس ناگهانی پدیدار نمی شود بلکه به آرامی در بی علاقگی آن ها به کار نمود پیدا می کند. Michael Kibler بخش اعظمی از کارش را به مطالعه ی این پدیده پرداخته و آن را جرقه نامیده است. طبق این تعریف کارمندان آتش اشتیاقشان به کار را مانند ستاره های در حال مرگ، از دست می دهند.
برای جلوگیری از تبدیل شدن آتش اشتیاق کارمندان خوب به این بی علاقگی، مدیران باید از بروز شرایط زیر جلوگیری نمایند.

1 وضع بیش از اندازه قوانین

در این که شرکت ها باید قوانینی داشته باشند، شکی نیست. اما باید مواظب بود که قوانین ضروری با قوانین دست و پا گیر اشتباه نشوند. حتی کارمندان خوب نیز زمانی که فکرمی کنند تحت نظر شدید هستند، به دنبال جای دیگری برای کار می گردند.

2 برخورد یکسان با همه

البته در مدارس اگر همه دانش آموزان به یک چشم نگریسته شوند خوب است، اما در محیط های کاری باید استراتژی دیگری به خدمت گرفته شود. در محل کار نباید با همه به یک شکل رفتار کرد. این کار به بهترین کارمندان شما نشان میدهد که میزان عملکرد آن ها در رفتار مدیر با آن ها اثری نمی گذارد.

3 بی توجهی به عملکرد ضعیف کارکنان

در موسیقی جاز هر قدر که گروه خوب کار کند، باز هم صدای ساز نوازنده ای که عملکرد ضعیفی دارد؛ شنیده می شود. همین طور در یک شرکت زمانی که مدیر به عملکرد ضعیف یک کارمند اهمیت نمی دهد، بقیه ی کارمندان نیز از تلاش کردن دلسرد می شوند.

4 اهمیت ندادن به دستاوردهای مهم کارکنان

تشویق در افزایش انگیزه ی کارمندان بسیار موثر است. هر کسی که بیش ترین تلاش خود را نشان می دهد، انتظار تقدیر شدن را نیز دارد؛ زیرا تنها در این صورت است که مدیر به کارمندش نشان می دهد به او اهمیت می دهد.

2قطع ارتباط با کارکنان

دلیل استعفای بیش از نیمی از کارمندان، عدم ارتباط با مدیر است. مدیران شرکت های برجسته به خوبی می توانند میان مدیر و انسان بودن تعادل برقرار کنند. جشن گرفتن موفقیت کارمندان و یا هم دردی با کسانی که زمان سختی را می گذارنند مثال هایی برای این مورد هستند.

6 پنهان کاری در مورد اهداف بزرگ شرکت

ارسال لیست وظایف و انتظار برآورده شدن آنها کار آسانی است، اما ضرورت دارد که کارمندان برجسته را در جریان امور بگذارید. این نوع کارمندان چون به کارشان اهمیت می دهند، حجم زیادی از کار را متقبل می شوند و برای این منظور به هدف نیازمندند. اگر آن ها هدف را ندانند، دچار بی انگیزگی می شوند و در جای دیگری به دنبال هدف می گردند.

7 فراهم نکردن امکانات لازم برای دنبال نمودن علایق شخصی کارکنان

گوگل امکانی را برای کارمندانش فراهم کرده که 20 درصد از زمان خود را صرف علاقه مندی هایی نمایند که به باورشان «بیشترین نفع را عاید آن می کنند». بیش ترین اثر چنین کاری علاقمند کردن افراد به کار کردن برای شرکت متبوعشان خواهد بود.
کارمندان با استعداد، پرشور نیز هستند. اگر برای این کارمندان فرصتی مطابق با علاقمندی شان را فراهم کنید، هم مبتکرتر می شوند و هم از کارشان راضی خواهند بود.

8 ایجاد جوی بیش از اندازه جدی در محیط کار

اگر کارمندان در محل کار خوش نگذرانند، کسل شده و تمام قدرت شان را به کار نمی گیرند. برای مثال شرکت گوگل، کلاس های ورزش، غذای مجانی و بولینگ برگزار می کند. اگر کار جالب باشد، فرد علاقه ی بیش تری برای وقت گذراندن در آنجا دارد و شاید بخواهد ساعات بیش تری نیز کار کند.
مدیران عامل علت ریزش های شان را هر چیزی می دانند مگر خودشان و متاسفانه در چنین شرایطی در نهایت، کارمندان شغل شان را ترک نمی کنند بلکه مدیران خود را.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 7 / 11 / 1395 ساعت: 5:41 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

راه اندازی مغازه آهن فروشی

راه اندازی مغازه آهن فروشی


آهن‌فروشی یکی از آن مشاغل پردردسر و در عین حال پردرآمد است


اگر فردی هستید که از این شغل سر رشته ندارید ، فکر فعالیت مستقل را حداقل در چند سال اول فعالیت از سر بیرون کنید


افرادی هم که اکنون در این صنف مشغول کار هستند چند سالی را در سمت‌های مختلف برای دیگران کار کرده‌اند تا به اصطلاح همه ی چم و خم کار دستشان بیاید


در ابتدای کار در محل کار خود فضایی به مساحت حداقل 500 متر در نظر بگیرید تا آهن‌های خود را در آنجا قرار دهید ، اما این فضاباید در محله مناسبی قرار بگیرد که مانع فعالیت شما نشده و رضایت مشتریان‌تان را جلب کند


بازار آهن تهران در منطقه شادآباد قرار دارد ، این منطقه از نظر جغرافیایی یکی از مناطق جنوبی تهران محسوب می‌شود اما قیمت مغازه‌های آن میلیاردی است و هر کسی توان خرید آن را ندارد.


شاید این سوال پیش بیاید که با وجود مغازه‌های گران‌قیمت چرا هر روز به آمار فعالان این بازار افزوده می‌شود


همان‌طور که گفته شد این شغل علاوه بر سختی و مشقت‌های زیاد درآمد قابل توجهی دارد و بیشتر افراد به دلیل درآمد بالا وارد این حوزه می‌شوند و حاضرند سختی‌های آن را به جان بخرند


وسوسه درآمد این شغل آنقدر بالاست که برخی افراد ممکن است در سنین پایین با پیشنهاد اطرافیان وارد این حوزه شوند و در سن جوانی به‌صورت مستقل فعالیت کنند


اجاره یک مغازه مناسب در بازار آهن شادآباد تهران حدود 100 میلیون تومان به‌صورت ودیعه و همچنین مبلغ پنج تا 10 میلیون تومان بسته به جایگاه مغازه به‌عنوان اجاره‌بهاست که این مبالغ احتمالا الان هم افرایش یافته است

پرداخت این مبلغ برای هر کسی آسان نیست اما جالب است بدانید اجاره مغازه‌های ابتدای این خیابان و واحدهایی که نزدیک به خیابان هستند حدود 20 تا 25 میلیون تومان است


آهن‌فروشی از آن دسته شغل‌ها نیست که در آن با طراحی و دیزاین مناسب نظر مشتری را جلب کنید ،بلکه باید به‌گونه‌ای فعالیت داشته باشید که خوشنام بازار لقب بگیرید


از سوی دیگر اگر همه اجناس موردنیاز این حوزه را تامین کنید و در انبار خود موجودی داشته باشید ممکن است برخی از همکاران‌تان مشتری‌تان شوند و شما سود همکاری از آنها بگیرید


تقریبا همه مغازه‌های آهن‌ فروشی از یک طرح بهره‌ می‌برند و قسمت اعظم مغازه به انبار و یک فضای کوچک 20 تا 30 متری به‌عنوان دفتر کار اختصاص می‌یابد


اتاق دفترتان را شیشه‌ای طراحی کنید تا بتوانید کارگران را از داخل دفتر مشاهده کنید


 این شغل مانند شغل‌های دیگر نیست که در آن بخواهید با تمیز نگه داشتن فضای کلی مغازه نظر مشتری را جلب کنید، اما به همان اندازه که یک انبار آهن دارای گرد و خاک فراوان است دفتر کار باید تمیز و کارمندانی که در این بخش فعالیت می‌کنند ظاهری آراسته داشته باشند


ساعت کار در مجموعه بازار از 9 صبح تا شش و هفت بعدازظهر میباشد

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 2 / 11 / 1395 ساعت: 8:47 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

به اندازه بچه ای یک ساله فعل خواستن را صرف می كنيم

به اندازه بچه ای یک ساله فعل خواستن را صرف می كنيم؟

 توماس جی. واتسون می گوید:
"می خواهید فرمولی برای موفقیت به شما بدهم؟
خیلی ساده است.
«نرخ شکست خود را دو برابر کنید.»

 شما به شکست به عنوان دشمن موفقیت می نگرید.
ولی اصلاً اینطور نیست.
شاید شکست شما را دلسرد کند یا شاید از آن چیزی یاد بگیرید.
پس پیش بروید و اشتباه کنید.
هر کاری می توانید بکنید.

 باید به یاد داشته باشید که آنجا جائی است که موفقیت را خواهید یافت.

 اگر می خواهید موفق شوید باید شکست بخورید. باید شکست بخورید، شکست، شکست و شکست.

 شکست راه رسیدن به موفقیت است. آنقدر باید زمین بخورید تا راه رفتن را یاد بگیرید.

 همه ما زمان كودكی را گذرانده ایم! شايد به ياد نیاوریم ولی کافی است به كودکی حدود يک ساله نگاه كنيم كه تلاش می کند خواد راه برود.

 مدام زمين می خورد، بلند می شود، دوباره زمين می خورد و ...
آيا ناراحت می شود؟
آيا راه رفتن را ترک می كند؟
انسان در كودكی هدف را راه رفتن قرار می دهد و تا راه نرود، دست از تلاش برنمی دارد.

 در كودكی از لحاظ جسمی بسیار ضعيف بوديم ولی از لحاظ «خواستن» بسیار قوی!

 چرا حالا كه از لحاظ جسمی و ذهنی خيلی خيلی كاملتر شديم، خواستن، اراده و ميلمان به موفقيت كمرنگ شده است؟

بياييد مثل همان دوران شيرين بچگی، با یک یا چندبار افتادن قافيه رو نبازيم.

 

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 18 / 10 / 1395 ساعت: 4:24 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ترفندهایی که کسب وکارهای خرد و مصرفی برای بیشتر خرج کردن مشتری به کار می گیرند

ترفندهایی که کسب وکارهای خرد و مصرفی برای بیشتر خرج کردن مشتری به کار می گیرند:

1- هدیه رایگان: هیچ چیز در دنیا رایگان نیست، محصول اصلی را با دیگر محصولات مشابه مقایسه کنید، می بینید که هدیه شما شاید خیلی هم گران باشد.

2- یکی بخر دو تا ببر: مشابه حالت پیشین باید قیمت بالای همان محصول خریداری شده را هم در نظر داشت. البته می شود فرض کرد در نگاه شرکت و از نظر حسابداری این کار به گردش بیشتر موجودی و کاهش ذخیره انبار می انجامد که در شرایط تورمی یا هزینه بالای انبارداری ترفند موثری است.

3- کمیابی: با عبارت هایی نظیر "چند قلم دیگر بیشتر نمانده است"، "به هر نفر فقط دو تا" و مانند آن حس ضرورت در مشتری تحریک می شود، خود را در برابر قفسه های رو به خالی شدن در فروشگاه تصور کنید، محرک خوبی نیست؟


4- انتظار در صف: در فرنگ گاهی مجبورید از شب تا صبح برای یک خرید عالی پشت در فروشگاه ها بخوابید یا در جاهای دیگر در صف انتظار بکشید، خستگی باعث می شود که توان شما کاهش یابد و بدون تمرکز کافی نسبت به کوچکترین پیشنهاد تخفیف واکنش نشان دهید و خرید را انجام دهید.

5- تخفیف های قابل توجه: کافی است درصد قابل توجهی تخفیف ارائه کنند تا دست وپای مشتری برای خرید سست شود، نوعی حس زیان بالقوه از نخریدن به مشتری وارد می شود، بدون آنکه از قیمت اولیه که تخفیف روی آن اعمال شده است خبر داشته باشد. هرچند در ایران نیاز به تایید اتحادیه برای ارائه چنین تخفیف هایی است، ولی راه برای دور زدن زیاد است. گفته شده است اگر این تخفیف در جاهایی مانند داروخانه به صورت دستنویس باشد اثرش بیشتر هم هست.

6- محرک های روانی: بیرون آمدن از یک فروشگاه با سبد خالی برای مشتری جالب نیست، به ویژه در فروشگاه های بزرگ و در مسیر خروج بسیاری از اقلام کوچک و ارزان را در دسترس شما می گذارند، وقتی در صف پرداخت هستید، مراقب قفسه های دلفریب اطراف باشید.

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 16 / 10 / 1395 ساعت: 9:43 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه این ماست فروش، میلیاردر شد

چگونه این ماست فروش، میلیاردر شد


حَمدی اولوکایا، موسس و مدیر عامل شرکت « چُبانی» است که در طول چند سالی که از آغاز فعالیتش می‌گذرد، حدود ۲۰ درصد از بازار شش و نیم میلیارد دلاری ماست در آمریکا را در کنترل خود گرفته است.


نام آقای اولوکایا که کرد ترکیه‌ است، در فهرست میلیاردرهای سال ۲۰۱۳ مجله فوربس قرار دارد.


موسسه « چُبانی » در مجموع حدود دو هزار کارمند در استخدام خود دارد و محصول خود را در دو کارخانه که بزرگترین مراکز تولید ماست در جهان هستند، تولید می‌کند.


«چُبانی» پر فروش‌ترین ماستی است که در بازار آمریکا به فروش می‌رسد.


حمدی اولوکایای 41 ساله می‌گوید راز موفقیتش بازگشت به موضوعات اساسی و اولیه در شناخت بازار و پیروی از غریزه خود بوده است.


وی سال 2005 به این اندیشیده است که اگرچه ماست‌های آمریکا، عمدتا ماست میوه‌ای و ماست‌های شیرین و آغشته به شکر هستند، ماست واقعی همان ماستی است که در مناطقی مثل کوهستان‌های مناطق کردنشین تولید و مصرف می‌شود و قاعدتا باید یک چنین محصولی بسیار بهتر از ماست‌های شیرین به فروش برسد.


وی با دریافت یک وام یک میلیون دلاری از اداره کمک به تجارت‌های خرد در آمریکا توانست اولین کارخانه خود را خریداری کند.


پس از آن آقای اولوکایا مصطفی دوئان، یک کارشناس با تجربه ماست‌بندی را از ترکیه به آمریکا آورد.


آنها به مدت 18 ماه انواع ماست‌های محصول آمریکا و ماست‌های وارداتی را آزمایش کرده و بالاخره روش ویژه ماست‌بندی خود را تثبیت کردند.


آنها می‌دانستند که بازار آمریکا به ماست شیرین عادت کرده، ولی از خلال صحبت با مصرف کنندگان متوجه شدند که بسیاری از آنها ماست‌های طبیعی را که در کشورهای اروپایی و خاورمیانه رایج است ترجیح می‌دهند.


آقای اولوکایا در عین حال به این نکته نیز توجه کرد که الگوی مصرف مواد غذایی در آمریکا به سمت مواد طبیعی و کاستن از شکر و مواد مصنوعی گرایش پیدا کرده است همین نکات ساده راز موفقیت بنای امپراطوری ماست‌بندی در آمریکا بود.


حمدی‌ اولوکایا در حال حاضر در آمریکا صاحب دو کارخانه‌ است؛ یکی کارخانه‌ای قدیمی در ایالت نیوجرسی که سابقا به شرکت تولید کننده محصولات غذایی « کرَفت» تعلق داشت و دیگری کارخانه جدیدی که با هزینه 450 میلیون دلار در ایالت آیداهو احداث شده است.


حمدی اولوکایا نمونه‌ای از مهاجرینی است که به آمریکا مهاجرت کرده و سرنوشتی موفق و برجسته برای خود رقم زده‌اند و به قول معروف «آرزوی آمریکایی» در مور آن‌ها محقق شده است.

کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 13 / 10 / 1395 ساعت: 5:21 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۲۰ سوال اساسی که قبل از راه اندازی کسب و کار باید پاسخ داد

۲۰ سوال اساسی که قبل از راه اندازی کسب و کار باید پاسخ داد:

۱ - چرا میخواهم این کار را شروع کنم؟

۲ - قصد راه اندازی چه نوع کاری را دارم؟
۳ - جامعه مشتریان من چه کسانی هستند؟
۴ - چه نوع خدمت یا محصولی را قصد دارم ارائه دهم؟
۵ - آیا وقت و سرمایه لازم را برای کار خواهم گذاشت؟
۶ - مزیت رقابتی در برابر رقبا در چیست؟
۷ - محل کار من کجاست؟

۸ - به چند نفر کارمند و کارگر و با چه تخصصها و مهارتهای فنی نیاز دارم؟

۹ - به چه نوع تامین کنندگانی نیاز دارم؟
۱۰ - چقدر سرمایه مورد نیاز است؟

۱۱ - آیا به وام نیازمندم؟

۱۲ - چه زمانی لازم است تا کالا یا خدمت به بازار ارائه شود؟

۱۳ - چه زمانی نیاز است تا به سود برسم؟
۱۴ - رقبایم در این کار چه کسانی هستند؟
۱۵ - برای رعایت اصل رقابت چگونه قیمت گذاری کنم؟
۱۶ - چگونه مستندات قانونی طرح را آماده کنم؟
۱۷ - مبالغ مالیات و دارایی و بیمه چقدر است؟
۱۸ - چگونه مواد اولیه خود را تامین کنم؟
۱۹ - چگونه کسب و کار خود را مدیریت کنم؟
۲۰ - چگونه محصولات و خدمات خود را بازاریابی کنم؟




تاریخ ارسال پست: 12 / 10 / 1395 ساعت: 8:10 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

پنج درس از کودکان کارآفرینی که بیشتر از شما پول درمی آورند!

پنج درس از کودکان کارآفرینی که بیشتر از شما پول درمی آورند!

تا زمانی که یک ایده ی عالی و شور و شوق برای موفقیت وجود داشته باشد،هر کسی میتواند کسب و کاری برای خود ایجاد کرده و رویاهای خود را در زندگی محقق سازد.
امروزه تعداد انگشت شماری از کودکان نیز در دنیای کارآفرینی حضور پیدا کرده اند. این کودکان کارآفرین 8 تا 18 سال سن دارند ولی از همین الان می دانند چگونه کسب و کارشان را راه اندازی کرده و امور مالی خود را مدیریت نمایند. این کودکان اغلب منابع محدودی دارند و باید با همین سرمایه ای که در اختیار دارند بطور کارآمد عمل کرده و مدیریت پول را به بزرگسالان بیاموزند.
پنج کارآفرین جوان، راهنمایی های ارزشمندی در مورد روش های کارآمد استفاده از امور مالی خود در اختیار ما گذاشته اند که در اینجا با هم می خوانیم:

1درخواست پول، همیشه جوابگو نیست!

گاهی اوقات به جای دست به دست کردن مالکیت کسب و کار در ازای تامین مالی کوتاه مدت، بهتر است صاحبان کسب و کار، شرکت خود را به آرامی و با گذشت زمان به رشد برسانند. شرکت هایی که به موفقیت و رشد در بلند مدت علاقه دارند،بایدبه برند خود وفادار بمانند و از سایر کسب و کارهایی که به دنبال سرمایه گذاری هستند تبعیت نکنند.

2مسئولیت اجتماعی خود را حفظ کنید.

بعد از کسب درآمد فقط به فکر سود نباشید. یکی از این کودکان، بخشی از سود خود را به سازمان های بین المللی و محلی مبارزه برای نجات زنبور عسل اهدا کرد و در بسیاری از پنل های اجتماعی کارآفرینی نیز مشارکت کرده است. در کسب و کار، همیشه نباید فقط به پول درآوردن فکر کرد.

3اگر شغل خود را دوست نداشته باشید، درآمد و سود ارزشی ندارد..

بخشی از شروع کسب و کار شما این است که مدام در حال پیگیری رویاهای خود باشید و آثار آن را در زندگی خود به وضوح به تماشا بنشینید. اغلب اوقات هدف اصلی کارآفرینان پول نیست. یکی از این کودکان کارآفرین پول خوبی از فروشگاه آنلاین خود درمی آورد ولی علاقه ی زیادی به کسب سود ندارد وتمرکزش روی خدمت رسانی به دیگران و لذت بردن از کسب و کارش است. طبق گفته ی او "اگر از شغل خود متنفر باشید، حتی درآمد میلیونی هم ارزشی ندارد".

4کسب و کار خود را با توجه به نیازهای زندگی ایجاد کنید

گاهی یک کسب و کار به خاطر یک ضرورت و نیاز خاص به وجود می آید.
نیازی نیست کارآفرینان برای رسیدن به موفقیت حتما یک ایده عالی داشته باشند، کسب و کاری که یک نیاز خاص در یک بازار گوشه (نیچ مارکت) را نیز، تامین نماید
میتواند به یک ایده ی بسیار سود آور منجر شود.

5برای کاهش دادن هزینه ها، به دنبال تامین کنندگان محلی باشید

کارآفرینان به جای اینکه منابع مورد نیاز محصولات خود را از خارج از کشور تهیه کنند میتوانند از منابع محلی و منطقه ای استفاده نمایند. در این صورت هزینه ی مواد کاهش یافته و کارآفرینان فرصت پیدا می کنند کالاهای خود را ارزان تر قیمت گذاری نمایند.اصلا گمان نکنید که هنوز برای دنبال کردن اهداف کارآفرینی خود خیلی جوان هستید. این کارآفرینان جوان ثابت کرده اند که سن،عددی بیش نیست.
گاهی اوقات ساده ترین ایده ها، بهترین ایده ها هستند. اگر در همان اوایل کار یاد بگیرید امور مالی و بودجه ی خود را مدیریت کنید می توانید در بلندمدت کسب و کار خود را رشد دهید

 


تاریخ ارسال پست: 11 / 10 / 1395 ساعت: 3:11 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

آیا گاردنر را می شناسید؟فردی خود ساخته

آیا گاردنر را می شناسید؟

سال ۱۹۸۲ بود. آن زمان‌ها یک سال و نیمی از پدر شدنش می‌گذشت. فروشنده لوازم پزشکی بود. به زحمت از عهده امورات خودش و پسرش، کریستوفر، برمی‌آمد. وقتی به ورودی جاده موفقیت رسید، ۲۹ سال بیشتر نداشت. با تمام نداری‌هایش سخاوتمند بود. آن روز به پارکینگ بیمارستان آمد و دید که راننده یک اتومبیل «فراری» دنبال جای پارک می‌گردد. صدایش زد: «می‌توانید جای من پارک کنید.» و با راننده «فراری» گرم صحبت شد. می‌خواست بداند او چه کار می‌کند و چطور توانسته ماشینی به آن گرانی بخرد.
راننده فراری به او گفت که در کار خرید و فروش سهام شرکت‌هاست. کنجکاوی گاردنر گل کرد. الان که یاد آن روز می‌افتد، می‌گوید: «آن آقا ماهی ۸۰ هزار دلار درآمد داشت.
آنها با هم رفیق شدند. هر از گاهی ناهار را با هم می‌خوردند و سهام فروش متمول برای گاردنر توضیح می‌داد که چطور می‌تواند وارد این تجارت شود و او را به سرشناس‌ترین‌های خریدوفروش سهام ارجاع داد. گاردنر هم با اعتماد به نفس دنبال سررشته‌های موفقیت‌اش رفت اما کسی تحویلش نمی‌گرفت؛ نه به خاطر سیاهپوست بودنش، بلکه به این خاطر که ثروتمندان نمی‌خواستند ریسک کنند. خودش می‌گوید: «آنها نژادپرست نبودند. حداقل چیزی که برای فروشنده سهام شدن می‌خواستی، یک مدرک MBA بود. اما من اصلا کالج نرفته بودم! من زیر خط فقر زندگی می‌کردم و پولی برای گذراندن این دوره‌ها نداشتم.
بعد از ۱۰ ماه دویدن‌های بی‌حاصل، تازه یک نفر پاپوش جاداری برای گاردنر درست کرد و او را به خانه اول باز گرداند: «باید برای پسرم، پدری می‌کردم؛ پس دلسرد نشدم. هر کاری که از دستم بر می‌آمد انجام دادم؛ هرس چمن‌ها، شستن توالت‌ها، آشغال جمع کردن، تعمیر سقف و نقاشی ساختمان اما به تلاشم برای ورود به چرخه خریدوفروش سهام ادامه دادم.»

انگار زمانه شوخی‌اش گرفته بود. راحتش نمی‌گذاشت. سر جروبحث کوچکی که با همسرش داشت، یک پلیس را خبر کرد و ماموران با استعلام مدارک و پیشینه گاردنر به دلیل پرداخت نکردن قبوض پارکینگ، او را به مدت ۱۰ روز به زندان فرستادند. همسرش هم پسرش را برداشت؛ او را ترک کرد و طلاقش را گرفت.
سراسیمه شده بودم. خودم بدون پدر بزرگ شده بودم و نمی‌خواستم پسرم سختی‌های تلخ دوران کودکی مرا بچشد. به خودم قول داده بودم که برایش پدر خوبی باشم. قول داده بودم همیشه مراقب‌اش باشم... آن روزها بدترین روز‌های زندگی‌ام بود. کنار دزدها، قاتلان و تبهکاران روز را به شب می‌رساندم و فکر و نگرانی پسرم آزارم می‌داد. قبل از دستگیری در یک موسسه خریدوفروش سهام فرم استخدام پر کرده بودم. متاسفانه روز مصاحبه‌ام یک روز قبل از آزادی‌ام تعیین شده بود. از زندان تماس گرفتم و التماس کردم که اجازه دهند یک وقت مصاحبه دیگر بگیرم. به محض آزادی به موسسه رفتم. این مصاحبه تنها شانسم بود اما نمی‌توانستم برایشان نقش بازی کنم. پس حقیقت را گفتم؛ اینکه پیشینه ندارم، خانواده‌ام ترکم کرده‌اند، تحصیلات ندارم، وضع مالی‌ام خوب نیست اما انگیزه دارم و می‌دانم که در تجارت می‌توانم موفق شوم.

مصاحبه‌گر به فکر فرو رفت. گاردنر یک قدم به جلو برداشته بود؛ گفت‌وگو با یکی از عاملان مهم این تجارت! انگار ورق زندگی‌اش برگشته بود. چندماه بعد، همسرش تماس گرفت و حضانت کریستوفر را به او سپرد. اما پانسیونی که گاردنر در آن اتاق اجاره کرده بود بچه‌ها را قبول نمی‌کرد. این بود که وسایل ضروری خودش و کریستوفر را در کالسکه و ساک کریستوفر و کیف دستی خودش جا داد و راهی خیابان‌ها شد: «شب‌های زیادی را در توالت‌های عمومی گذراندیم.

روزی پدر و پسر ۵ ساله در خیابان قدم می‌زدند که گاردنر چشمش به یک ساختمان مخروبه که بوته رزی از دیوارش بالا رفته بود افتاد. سرایدار آنجا را پیدا کرد و قرار شد عمارت مخروبه را به قیمت منصفانه‌ای اجاره کند. حالا دیگر سقفی بالای سر پسرش بود. طی چند سال به تدریج با تحمل شرایط طاقت فرسای موجود توانست وارد تجارت رویایی‌اش شود. سال ۱۹۸۷ توانست در شیکاگو بنگاه خریدوفروش سهام خودش را تاسیس کند و آخر سر هم برای خودش یک دستگاه اتومبیل «فراری» بخرد.

او داستان زندگی‌اش را افسانه نمی‌داند: «داستان زندگی من به دیگران می‌آموزد که چطور باید جلوی موانع زندگی سینه سپر کرد. می‌توانستم یک فروشنده بی‌دست و پا و بی‌خانمان باقی بمانم اما من می‌خواستم زندگی بهتری داشته باشم و الان زندگی‌ام عالی است. شما هم می‌توانید تندبادهای زندگی را در هم بکوبید. تنها باید هدفتان را مشخص کنید و با اراده، امید، توکل به پروردگار و قوت قلب گرفتن از کسانی که دوستشان دارید، در راهتان ثابت قدم باشید.




تاریخ ارسال پست: 8 / 10 / 1395 ساعت: 11:14 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

در خواب هم پول در بیاورید

 در خواب هم پول در بیاورید

 (بخش سوم )


7 محصولات فیزیکی بفروشید

درست مثل یک سایت وبلاگ نویسی، راه های متفاوتی برای پول درآوردن بدون انجام کار با فروش محصولات فیزیکی وجود دارد.

احتمالا یکی از راه های شناخته شده فروش وسایل قدیمی تان در وب گاه های فروش محصولات دست دوم است .


8 در سهام سرمایه گذاری کنید

هنگامی که در سهام سرمایه گذاری کنید، تبدیل به یک سهامدار می شوید به این ترتیب شما سهمی از سود آن شرکت یا نهاد را خواهید داشت. سال های سال است که سرمایه گذاری در سهام روش محبوبی برای پول درآوردن بدون انجام کار است و به لطف اینترنت، تحقیق و سرمایه گذاری در سهام به تنهایی توسط خودتان بسیار آسان تر شده است.


9 تلگرام و شبکه های اجتماعی:

بهترین راه کسب درآمد از طریق شبکه های اجتماعی مخصوصا تلگرام میباشد به چند دلیل اساسی:

۱ - نیاز به صفر میلیون سرمایه دارد !!!!

۲- فقط با یک عدد گوشی میتوان کسب و کار یا به اصطلاح فروشگاه مجازی خود را راه اندازی نمود.

۳ - مشتریان شما تمام افراد در کل کشور حتی جهان هستندو هیچ محدودیتی ندارید.

۴ - درآمد شما در این روش نامحدود است.

۵ - مکان کار و فعالیت شما دراین روش ، میتواند هر جایی باشد و میتوانید محل کار خود را حمل کنید !!!!

۶ - محصولات شما میتواند هم بصورت فیزیکی و هم دانلودی و خدماتی باشد.

۷- نیاز به انبار محصول ندارید.

۸- نیاز به پرسنل زیاد و نگهبان و انباردار و ... ندارید.

۹ - میتوانید پرداخت های خود را بصورت آنلاین تنظیم کنید و نیاز به صندوقدار ندارید.

۱۰- فروشگاه تلگرامی شما همیشه باز است حتی ساعت ۱۲ تا ۸ صبح و نیازی به حضور شما نیست و زمانیکه خواب هستید نیز خریدها بصورت خودکار انجام میشود !!!!

(پایان )


تاریخ ارسال پست: 7 / 10 / 1395 ساعت: 10:33 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مدیریت از نگاه مشاهیر جهان

مدیریت از نگاه مشاهیر جهان


1- بجوئید تا بیابید و بدانید با زحمت و تلاش چیزی را از دست نمیدهید (اسوپ، افسانه‌نویس یونانی)

۲- برنامه‌های توسعه مدیریتی ما در محل کار صورت می‌گیرد نه در کلاس‌های مختلف آموزشی. (ژوزف شرسن)

۳- ترجیح می‌دهم که ملتم به سیاست‌های اقتصادی من بخندند تا اینکه از ولخرجیهایم گریان شوند. (پادشاه سوئد)

۴- برای آنکه مدیر شوید باید از پایین شروع کنید هیچ استثناءی هم وجود ندارد. (هنری بلاک)

۵- با هشت ساعت کار صادقانه در روز می‌توانید به ریاست برسید و روزی ۱۲ ساعت کار کنید. (رابرت فراست)

۶- برای بهبود ارتباطات کامپیوتری باید کمر بوروکراسی ایجاد شده را شکست. (مایکل آلبرشت)

۷- یک مدیر نالایق اغلب به نصیحت و مشاوره آخرین کسی که با او صحبت می‌نماید گوش می‌کند. (وارن بنیس)

۸- مدیر باید جرأت آن را داشته باشد که گاهی طبق نیاز برخلاف رأی متخصصان عمل کند. (جیمز کالاگان)

۹- هیچ چیز برای کارمندان ارزشمندتر از سهیم کردن آنها در چرخه تصمیم‌گیری نیست. (جودیت باردویک)

۱۰- مدیریت مشارکتی این است که افراد مناسب را در زمان مناسب در چرخه تصمیم‌گیری وارد کنیم. (واین بارلو)

۱۱- با احتیاط بیندیشید اما با قاطعیت عمل کنید. (چارلز کالب کلتن)

۱۲- دیگران را عفو کنید. (بابیلیوس سایروس)

۱۳- سرپرست باید قبل از هرگونه اقدام انضباطی، تذکرات و اخطارهای لازم را بدهد. (موریس تراتر)

۱۴- تجربه را نمی‌توان خلق کرد باید آن را تجربه کرد. (آلبرت کامو)

۱۵- تجربه فرزند اندیشه است و اندیشه فرزند عمل. (بنجامین دیزرائیلی)

۱۶- رمز موفقیت، ثبات در پیگیری هدف است. (بنجامین دیرائیلی)

۱۷- اهداف بایستی مشخص، واقعگرایانه و قابل سنجش باشند. (ویلیام دایر)

۱۸- هدف بزرگ زندگی، دانش نیست، عمل است. (توماس هنری هاکسلی)

۱۹- تجربه خوب است اما به شرطی که برای آن بهای گزاف نپردازیم. (باربر، کتاب هزار ضرب‌المثل)

۲۰- از خشم انسان‌های صبور برحذر باشید. (جان درایدن)


تاریخ ارسال پست: 7 / 10 / 1395 ساعت: 10:23 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

از میون شما خانوم ها و آقایون، کسی هست که دوست داشته باشه جای من باشه، یه آدم پولدار و موفق؟ همه دست

مرد میلیاردر قبل از سخنرانیش خطاب به حضار گفت:
از میون شما خانوم ها و آقایون، کسی هست که دوست داشته باشه جای من باشه، یه آدم پولدار و موفق؟ همه دست بلند کردند! مرد میلیاردر لبخندی زد و حرفاشو شروع کرد: با سه تا از رفیق های دوره تحصیل، یه شرکت پشتیبانی راه انداختیم و افتادیم توی کار. اما هنوز یه سال نشده، طعم ورشکستگی پنجاه میلیونی رو چشیدیم!رفیق اولم از تیم جدا شد و رفت دنبال درسش! ولی من با اون دو تا رفیق، به راهم ادامه دادم. اینبار یه ایده رو به مرحله تولید رسوندیم، اما بازار تقاضا جواب نداد و ورشکست شدیم! این دفعه دویست میلیون! رفیق دوم هم از ما جدا شدو رفت پی کارش!
من موندم و رفیق سوم. بعد از مدتی با همین رفیق سوم، شرکت جدید حمل و نقل راه انداختیم، اما چیزی نگذشت که شکست خوردیم. این بار حجم ضررهای ما به نیم میلیارد رسید! رفیق سوم مستاصل شد و رفت پی شغل کارمندیش! توی این گیرودار، با همسرم تجارت جدیدی رو راه انداختیم و کارمون تا صادرات کالا هم رشد کرد. اوضاع خوب بود و ما به سوددهی رسیدیم اما یهو توی یه تصادف لعنتی، همسرمو از دست دادم! همه چی بهم ریخت و تعادل مالیمو از دست دادم! شرکت افتاد توی چاله ورشکستگی با دو میلیارد بدهی! شکست پشت شکست!

مدتی بعد پسر کوچیکم بخاطر تومور مغزی فوت کرد. چند سال بعد، ازدواج دوم داشتم که به طلاق فوری منجر شد! بالاخره در مرز پنجاه و هفت سالگی، با پسر بزرگم شرکت جدیدی زدیم با محصول جدید. اولش تقاضا خوب بود اما با واردات بی رویه نمونه جنس ما، محصولمون افت فروش پیدا کرد و باز ورشکست شدیم. هفت سال حبس رو بخاطر درگیری با طلبکارهای دولتی و خصوصی گذروندم! و اموالمون همش مصادره شد! شکست ها باهام بودند و منم هنوز بودم!

به محض رهایی از حبس، باز کار جدیدی رو استارت زدیم و این بار موفق شدیم. شرکتمون افتاد توی درآمد و وضعمون خوب شد. من به سرعت و با یه رشد عالی، از چاله بدهی ها دراومدم. الان شرکت من ده شرکت وابسته داره و شده یه هلدینگ بزرگ، اونم با ده هزار پرسنل.

مرد میلیاردر بعد از رسیدن به این قسمت از حرف هاش، از حضار پرسید: همونطور که شنیدید، من برای رسیدن به این مرحله از زندگی، تاوان دادم. عذاب کشیدم. آیا کسی حاضر هست بازم مسیر منو طی کنه؟

هیچ کس دستشو بلند نکرد! مرد میلیاردر پوز خنده بلندی کرد و سپس با گفتن یه جمله از پشت تریبون اومد پائین : خیلی هاتون دوست دارید الان جای من باشید اما حاضر به طی کردن مسیر سختی نیستید که من طی کردم نیستید


تاریخ ارسال پست: 5 / 10 / 1395 ساعت: 10:32 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 468
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 468 صفحه بعد