| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
ایجاد روابط بهتر در فروش
راهنماییهایی برای ایجاد روابط بهتر با مشتریان آورده شده است:
1 استفاده از کلمات مثبت
هر باری که شما به مشتری نه میگویید شما در حال ارسال این پیام به مخاطبتان هستید که شما نمیخواهید به او کمک کنید. حتی اگر کاری را نمیتوانید انجام دهید همواره یک راه مثبت برای برقراری ارتباط وجود دارد.
✳️ به عنوان مثال فرض کنید مشتری باید حق بیمه بریزد تا برای او حساب دوم باز کنید، دو راه برای گفتن آن به مشتری دارید: الف) نه، شما باید حق بیمه بریزد، در غیراینصورت امکانش نیست. ب) بله، ما برای شما یک حساب جداگانه باز میکنیم، فقط طبق سیاستهای شرکت باید حق بیمه پرداخت کنید.
2 یافتن بهترین راهحل
هنگامی که نمیتوانید به مشتریان آنچه را که میخواهند ارائه کنید، نزدیکترین جایگزین را برای آن انتخاب کنید، حتی اگر احتمال دهید که مشتری آن را قبول نخواهد کرد.
فرض کنید یک مشتری از یک فروشگاه آنلاین محصولات یک برند خاصی را میخواهد و شما آن را به فروش نمیرسانید. شما دو راه برای گفتن آن دارید:
من متاسفم، ما محصولات آن برند را به فروش نمیرسانیم.
ما محصولات این برند را نداریم اما کارهای مشابه با کارهایی با آن برند داریم که ممکن است شما به آن علاقهمند باشید.
با ارائهی یک جایگزین شما شانس یک فروش را به دست میآورید. در نظر داشته باشید که تیم پشتیبانی شما باید محصولات و قابلیتهای آنها را به طور کامل بدانند تا جایگزینهای مناسبی را به مشتری نشان دهند.
3 ارائهی یک توضیح اختصاصی
همهی مشتریان قادر به درک محصولات شما خواهند بود، برخی از آنها جزئیات بیشتری میخواهند و برخی به سادگی از شما خرید خواهند کرد. فرض کنید شما ارائهدهندهی نرمافزار هستید و مشتری در پیادهسازی آن به مشکلی برخورده است. شما به دو صورت میتوانید به او جواب دهید.
در صورتی که دستورالعملها را کاملا رعایت کرده باشید به مشکلی برنخواهیدخورد.
دستورالعملها را گام به گام دنبال کنید. اگر این کار باز هم به شما کمک نکرد، میتوانید به سازمان مراجعه کنید و از من یا همکارانم کمک بگیرید.
راههای گوناگونی را برای حل مشکل مشتری ارائه دهید، اگر یک مشتری توضیح گام به گام را ترجیح میدهد مطابق با میل او رفتار کنید، اگر مشتری میخواهد با شما دیدار داشته باشد، او را ببینید و…
4 اجازه ندهید مشتریان بیش از حد به شما فشار بیاورند
با اینکه رفتار مودبانه با مشتریان ضروری است، شرکتها باید در مقابل فشارهای بیش از حد آنان ایستادگی کنند و اجازه ندهند بیش از حد به آنها فشار وارد شود. در صورتی که نمیتوانید هیچ کمکی به مشتری بکنید باید به گونهای رفتار کنید که مشتریان احساس کنند خواستهی آنها برای شما بسیار مهم است، اما در خواست آنها فراتر از سیاستها و هنجارهای شرکت و سازمان شما است.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
۱۰ فاجعهی بزرگ برندسازی در جهان
۱- برند Braniff شعار کوتاه «رو چرم پرواز کنید» را برای جلب مشتریان انتخاب کرد، اما ترجمهی این شعار در زبان اسپانیایی به مفهوم «برهنه پرواز کنید» بود.
۲- شعار انتخاب شده Coors -«راحت باشید»- در زبان اسپانیایی به مفهوم «از اسهال رنج ببرید» ترجمه میشود.
۳- برند Frank Predue شعار «طبخ یک مرغ برشته کار هر مردی نیست» را برای خود برگزید اما این شعار در زبان اسپانیایی معنای ضد اخلاقی دارد.
۴- نام خودروی Chevy Nova در زبان اسپانیایی به «راه نمی رود» ترجمه میشود. بنابراین، فروش این محصول هرگز در کشورهای اسپانیایی با موافقت مواجه نشد.
۵- زمانی که Pepsi فعالیت بازاریابی خود را چنین آغاز کرد، شعار زیبای «Pepsi شما را به زندگی باز میگرداند» را انتخاب کرد، در حالی که واژههای انتخاب شده برای این شعار در زبان چینی معنای «Pepsi اجداد شما را از قبر بیرون میآورد» بودند.
۶- زمانی که Coca-Cola برای نخستین بار به بازار چین وارد شد نام محصولش را به گونهای انتخاب کرد که تلفظ آن در زبان چینی شبیه Coca-Cola باشد. اما کاراکترهای به کار رفته، مفهوم «قوباغه مومیایی شده را بجوید» میرساند. این شرکت با متوجه شدن این اشتباه به سرعت ترکیب کاراکترهای خود را تغییر داد و کاراکترهایی را انتخاب کرد که معنای «لذت در دهان» را انتقال دهد.
۷- شرکت تولیدکنندهی موی Clairol محصول جدید خود را با نام Mist-Stick - نوعی دستگاه برای مجعد ساختن مو - به بازار آلمان معرفی کرد، اما مشکل اینجا بود که Mist در زبان آلمانی به معنای «فضولات» است.
۸- زمانی که شرکت Gerber برای نخستین بار فروش غذاهای مخصوص نوزادان را در آفریقا آغاز کرد، از بستهبندی های کاملاً مشابه با بستهبندی هایی که در امریکا عرضه میکرد، استفاده کرد. روی برچسب بستهبندی، تصویر یک نوزاد زیبای خندان قرار گرفته بود. بعدها این شرکت دریافت که در آفریقا به دلیل نرخ بالای بیسوادی تمامی شرکتها تصویری از محتوای بسته را روی بستهبندی نصب میکنند.
۹- شرکت ژاپنی Mitsubishi مجبور شد نام مدل Pajero را در کشورهای اسپانیایی زبان تغییر دهد، زیرا این واژه در زبان اسپانیایی در برگیرنده مفاهیم غیر اخلاقی است.
۱۰- مدل خودرو Mr2 تولید Toyota از فروش اندکی در فرانسه برخوردار شد، زیرا تلفظ این نام در زبان فرانسوی شبیه یک ناسزا است.
۱۱-یا همین پودر لباس شویی برف خودمون. برف تو زبان انگلیسی به معنی بالا آوردن هست.
بارها کلمه برند را شنیدهاید. آیا برند همان نام تجاری یک کالاست؟ یا چیزی فراتر از نام و لوگو شرکت شما؟
برند همان چیزی است که در مورد شرکت شما گفته میشود، همان نمود تصویر ذهنی شما در بازار است. چیزی که به سازمان شما اعتبار میبخشد.
تدوین استراتژی برند، خلق و قدرت بخشیدن به برند شرکت شما است. یک برنامه بلند مدت برای رسیدن به اهداف.
برای تدوین موفق استراتژی برند مراحل ده گانهای وجو دارد. این مراحل مرحله به مرحله طی شده ولی فرایند آن مستمر است و ممکن است تا رسیدن به یک برنامه استراتژیک برند، بعضی از آنها تکرار و بازبینی شود:
۱. استراتژی کلی شرکت خود را مدنظر داشته باشید.
۲. مشتریان هدف خود را مشخص کنید.
۳. در مورد مشتریان هدف خود تحقیق کنید.
۴. برندتان را جایگاهسازی کنید.
۵. استراتژی پیامی برندتان را تدوین کنید.
۶. نام، لوگو و شعار برندتان را بسازید.
۷. استراتژی بازاریابی محتوای خود را تدوین کنید.
۸. وبسایتتان را توسعه دهید.
۹. ابزارهای بازاریابی خودتان را ایجاد کنید.
۱۰. استراتژی برندتان را اجرایی کرده و بازخورد آن را رصد کنید.
مراحل دهگانه بالا نه تنها به تدوین استراتژیهای برند شما کمک میکنند بلکه باعث توسعه برند شما و ایجاد رابطه پایدار تر با مشتریانتان، خواهد شد.
در مورد هر یک از این مراحل، در پست های آتی توضیح خواهیم داد.
برند شما سرمایه شرکت شماست، برای آن برنامه داشته باشید...